تابلو مصور فاطمیه 97

تابلو مصور فاطمیه 97 – قربانی دومینوها نباش

خیلی از اتفاقات در زندگی ما دومینو وار ایجاد میشوند. کسی در جایی تصمیمی میگیرد یا اقدامی انجام میدهد و ما ناخواسته در سود یا زیان آن شریک میشویم.

راوی شروع میکند به چیدن تعدادی چوب دومینو بر روی تخته شاسی.(تخته به نحوی قرار گرفته که این امکان را برای او فراهم میکند؛ و در صورتیکه مانع شرعی وجود نداشت، راوی میتواند تابلو را برداشته و از دو نفر از مخاطبان بخواهد که دو طرف آن را بگیرند، مانند یک صفحه و آنگاه شروع به چیدن قطعات دومینو کند. شاید هم از یکی دیگر از مخاطبان بخواهد که او قطعات دومینو را برای او بچیند.)

راوی: یکی از بازیهای جذاب و دلهره آور که نیاز به تمرکز و اعصاب خوبی هم داره، همین دومینویه. وقتی قطعه  اول رو میذاری کلی استرس داری که نکنه بیفته و این استرس هر قدر که جلوتر میروی بیشتر و بیشتر میشه.

 راستی میدونستید براساس قوانین فیزیک اگر شما دور کره زمین دومینو بچینین و مانع بازدارندهای جلوشون نباشه، با یک ضربه کوچیک شما، این انرژی از یک طرف کره زمین به اون طرف منتقل میشه و حتی میتونه مقدار انرژی بیشتر و بیشتر بشه و در نهایت به جای یک قطعه کوچک، یک شیء خیلی خیلی بزرگ رو جا به جا کنه.

توی زندگی ما هم همینطوره، خیلی از اتفاقات دومینو وار در زندگی ما ایجاد میشه. کسی در جایی دیگه تصمیمی میگیره یا اقدامی انجام میده و سود یا زیانش به سمت ما هم میاد.

مثلا یک اداره رو تصور کنید. توی یک روز کاری، مدیر کل با عصبانیتی که توی خونه براش ایجاد شده میاد سر کار، بعد این عصبانیت رو خواسته یا ناخواسته بر سر یکی از معاون هاش خالی میکنه، معاون که توسط مدیر کل تحقیر شده،

عصبانیتش رو سر کارمند بخشش خالی میکنه، کارمند خشمگین، به خونه میره و با همسرش دعوا میکنه و مادر خونه هم دق دلی پدر رو سر بچه ها خالی میکنه.بچه ها هم خشمشون رو بر سر دیوار با خط خطی کردن یا آسیب زدن به وسایل تخلیه میکنن.

از این اتفاقات توی جامعه زیاد رخ میده و بعضی اوقات ما دیگران رو قربانی دومینویی که ساخیتم، میکنیم، یا خودمون قربانی میشیم. البته میتونیم با اندکی فکر و برنامه؛ نه قربانی بشیم و نه دیگران رو قربانی کنیم. با ما همراه باشین تا کمی بیشتر در مورد قدرت دومینو و اثرات اون حرف بزنیم.

تابلو مصور فاطمیه 97 – با دومینوهایت لبخند و امید بساز

گاهی اوقات میتوانیم با یک اقدام کوچک، مثل شاد کردن یک دوست، یا کمک به یک نیازمند، جلوی یکسری اتفاقات ناخوش آیند را بگیریم و آینده ای بهتری برای دیگران بسازیم.

راوی: البته به جز دومینوی خشم، ما دومینوهای دیگه ای هم در زندگیمون داریم که روی خوش اتفاق هست.

مثل وقتی که شما توی اتوبوس، تاکسی یا مترو نشستین و میبینین نفر کناریتون توی خودش هست، سر صحبت رو باهاش باز میکنین و میبینین خیلی دلش پره، بعد با اون همدلی میکنین و بهش امید میدین، آخر کارمتوجه میشین طرف داشته میرفته تا از بالای یک ساختمون بلند یا یک پل خودش رو پرت کنه پایین و شما با حرفتون جلوی این اتفاق رو گرفتین.

اینجا شما فقط یک نفر رو نجات ندادین، چه بسا جلوی یتیم شدن چندتا بچه و آوارگی یک خانواده رو گرفته باشین. ممکنه چند سال بعد همون آدم رو ببین که تحت تأثیر کار شما به آدمهای دیگه کمک کرده.

اینجاست که شما یک دومینوی مثبت رو ایجاد کردین بدون اینکه فکرش رو بکنین. شاید توی اون لحظات به خودتون گفتین، بذار باهاش حرف بزنم تا طولانی بودن مسیر به چشم نیاد. اما حرفهای مثبت شما یک اتفاق بزرگ رو در زندگی چندین نفر ایجاد کرده.

از این اتفاقات توی زندگی هر کدوم از ما ممکنه پیش بیاد. یک نمونه دیگش که قطعاً همه تجربه کردیم وقتیه که شما صدقه میدین.

توی اون لحظه نمیدونین این پول به دست چه کسی میرسه. اما همین پول های کوچیک مثل یک دومینو وارد زندگی دیگران میشه، حال اونها رو خوب میکنه و چه بسا جلوی یک فساد یا بزهکاری که قرار بوده به خاطر فقر پیش بیاد رو میگیره.

علاوه بر این، بلا رو هم از زندگی شما دور میکنه. اگر هم صدقه رو به نیت سلامتی امام زمان عجل الله فرجه  داده باشین که دیگه نور علی نور میشه.

بله؛ گاهی اوقات میتونیم با یک اقدام کوچیک، مثل شاد کردن یک دوست، یا کمک به یک نیازمند، جلوی یکسری اتفاقات نا خوش آیند رو بگیریم و آینده ای بهتر برای دیگران بسازیم.

تابلو مصور فاطمیه 97 – طمعی که دومینوی خون و آتش را به راه انداخت

دومینوی خون و آتش چنگیز از طمع یک نفر شروع شد. چنگیزخان پس از تثبیت قدرتش، تعدادی بازرگان را برای داد و ستد به ایران فرستاد. ولی یکی از حکام ایرانی به کالاهای آنان طمع کرد و به بهانهٔ جاسوسی آنها را به قتل رساند. چنگیز نیز در پی انتقام برآمد.

راوی: خوبه بدونید دومینوهای زندگی ما فقط در طول و عرض جغرافیایی حرکت نمیکنن، بلکه در طول زمان هم سیر میکنن. با یک نگاه به تاریخ متوجه دومینوهایی میشیم که از یک نسل به نسل بعدی و حتی از یک کشور به کشور دیگه منتقل شدن.

مثلا همین حملهٔ مغولها به ایران. کسی میدونه جرقه اصلی این فاجعه رو چه کسی زد؟

راوی منتظر بماند تا اگر پاسخی داشت بیان کند. در صورتی که پاسخ صحیح داده شد، بحث را ادامه بدهد و در صورتیکه پاسخی داده نشد، یا پاسخها کامل نبود، خود راوی به دلیل حملهٔ مغولها اشاره نماید.

راوی: چنگیزخان پس از تثبیت قدرتش، تمایل داشت تا با ایران راه تجارت و دوستی رو باز کنه، برای همین تعدادی از بازرگانانش رو به ایران فرستاد. ولی هنگامی که سفیران چنگیز وارد شهر اُترار شدن تا پیام اون رو ابلاغ کنن. غایرخان، حاکم اونجا به مال و کالاهایی که همراه تجار مغولی بود طمع کرد و به بهانهٔ جاسوسی اونها رو به زندان انداخت.

بعدش از سلطان محمد که پادشاه ایران بود درخواست کرد تا اون افراد رو به جرم کار نکرده به قتل برسونه. سلطان هم بدون تفکر و به دلیل رودربایستی و اعتماد بیجایی که داشت،دستور داد تا اموال اونها رو مصادره کنن و خودشون رو هم به قتل برسونن.

وقتی خبر این اتفاق به چنگیز رسید، درخواست کرد تا سلطان محمد، غایرخان رو تسلیم کنه. سلطان هم نپذیرفت و چنگیزخان هم به همراه فرماندهان و پسرانش عازم جنگ شد و چنان جنگی به راه انداخت که نه فقط اُترار، بلکه تمام شهرهای ماوراءالنهر مثل بخارا، سمرقند و ایران را گرفت و این فتوحات را با قتل، غارت و تجاوز تا شرق اروپا ادامه داد.

در برخی از نقل ها اومده که سپاهیان چنگیز بسیاری از کتابهای علمی و آثار تاریخی رو از بین بردن، به بسیاری از بانوان تعرض کردن و تعداد زیادی از هنرمندان و پیشه وران که کارهای فنی و هنری بلد بودن رو به زور به مغولستان بردن.

به همین سادگی، غایرخان از سر طمع دومینویی رو در اُترار به راه انداخت، که تبعاتش تمام ایران تا اروپا رو سالها در بر گرفت و زندگی چندین نسل رو تباه کرد.

تابلو مصور فاطمیه 97 – دومینوی فقر و قحطی، ارمغان جنگهای جهانی

در طی جنگ جهانی اول و دوم کشور ایران با اینکه اعلام بی طرفی کرده بود، اما از دومینویی که در پی این جنگها به راه افتاد، در امان نماند و علاوه بر اشغال ایران، قطحی بزرگ کشور را در بر گرفت که باعث مرگ چند میلیون نفر شد.

یکی دیگر از دومینوهای تاریخی که کشور ما با اون درگیر شد، مربوط میشه به جنگ های جهانی اول و دوم. با اینکه دولت ایران در طی این جنگ ها اعالام بی طرفی کرده بود، اما به دلیل هم مرزی با شوروی و قرار گرفتن در مسیر کشورهایی که با هم در نبرد بودن از آسیب در امان نموند.

کافیه سری به کتاب های تاریخ بزنین یا یک جستجوی ساده در سایت های معتبر تاریخی داشته باشید یا تا ببینین ایران در اون دوره با چه قحطی بزرگی و هرج و مرجی رو به رو شده بود.

نیروهای نظامی کشورهای بیگانه که وارد ایران شده بودند، مایحتاج مردم رو به قیمت بالاتر از بنک دارها و تاجرها می خریدن و دست مردم از کالاهای ضروری خالی شده بود. نبود رهبر و دولتی مقتدر و اشغال کشور به دست اجنبی ها باعث شد تا ایران در این دو دوره تاریخی، در یک قحطی بزرگ فرو بره.

در یکی از نقل های مربوط به جنگ جهانی اول اومده که: «در همین قحطی، نیمی از جمعیت پایتخت از گرسنگی تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و کنار کوچه و بازار، هیزم وار بر روی هم انباشته شده، کفن و دفن آنها میسر نمی گردید و قیمت گندم از خرواری ۴ تومان به ۴۰۰ تومان و جو از من ۲ تومان به ۲۰۰ تومان رسیده، هنوز دارندگان و محتکران آنها، حاضر به فروش نمیشدند»

در برخی از نقل ها هم اومده که در جریان جنگ جهانی دوم، چهار میلیون نفر از ایرانیان به دلیل قحطی از بین رفتند. به همین سادگی چندتا کشور دیگه با هم وارد جنگ میشن، آتشش دامن ملت ما که تازه بیطرف هم بودن رو میگیره

تابلو مصور فاطمیه 97 – دومینوی فقر و قحطی، ارمغان جنگهای جهانی

در طی جنگ جهانی اول و دوم کشور ایران با اینکه اعلام بی طرفی کرده بود، اما از دومینویی که در پی این جنگها به راه افتاد، در امان نماند و علاوه بر اشغال ایران، قطحی بزرگ کشور را در بر گرفت که باعث مرگ چند میلیون نفر شد.

یکی دیگر از دومینوهای تاریخی که کشور ما با اون درگیر شد، مربوط میشه به جنگ های جهانی اول و دوم. با اینکه دولت ایران در طی این جنگ ها اعالام بی طرفی کرده بود، اما به دلیل هم مرزی با شوروی و قرار گرفتن در مسیر کشورهایی که با هم در نبرد بودن از آسیب در امان نموند.

کافیه سری به کتاب های تاریخ بزنین یا یک جستجوی ساده در سایت های معتبر تاریخی داشته باشید یا تا ببینین ایران در اون دوره با چه قحطی بزرگی و هرج و مرجی رو به رو شده بود.

نیروهای نظامی کشورهای بیگانه که وارد ایران شده بودند، مایحتاج مردم رو به قیمت بالاتر از بنک دارها و تاجرها می خریدن و دست مردم از کالاهای ضروری خالی شده بود. نبود رهبر و دولتی مقتدر و اشغال کشور به دست اجنبی ها باعث شد تا ایران در این دو دوره تاریخی، در یک قحطی بزرگ فرو بره.

در یکی از نقل های مربوط به جنگ جهانی اول اومده که: «در همین قحطی، نیمی از جمعیت پایتخت از گرسنگی تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و کنار کوچه و بازار، هیزم وار بر روی هم انباشته شده، کفن و دفن آنها میسر نمی گردید و قیمت گندم از خرواری ۴ تومان به ۴۰۰ تومان و جو از من ۲ تومان به ۲۰۰ تومان رسیده، هنوز دارندگان و محتکران آنها، حاضر به فروش نمیشدند»

در برخی از نقل ها هم اومده که در جریان جنگ جهانی دوم، چهار میلیون نفر از ایرانیان به دلیل قحطی از بین رفتند. به همین سادگی چندتا کشور دیگه با هم وارد جنگ میشن، آتشش دامن ملت ما که تازه بیطرف هم بودن رو میگیره

تابلو مصور فاطمیه 97 – قهرمان ایستادگی در برابر دومینوی سیاهی

اگر قهرمانی وجود می داشت که در برابر دومینوی حملهٔ مغول و تسخیر ایران در جنگهای جهانی و آن همه کشتار را بگیرد، او یک اسطورهٔ غیر قابل توصیف برای تمام نسلها می بود.اما کسی نبود که چنین کار بزرگی را رقم بزند.

برای دقایقی تصور کنید اگر قرنها قبل کسی می بود و می توانست جلوی حمله‌ٔ مغول ها یا ورود کشورهای بیگانه در طی جنگهای جهانی به ایران را بگیرد، آن وقت تردیدی نبود که ایران امروز به مراتب متفاوت از چیزی بود که هست.

زیرا بسیاری از کتاب ها، آثار فرهنگی و تلاش های نخبگان برای ما باقی می ماند و ما کشور را روی پیشرفت های آنها می ساختیم. نه روی ویرانه های باقی مانده از حملهٔ مغول و قحطی جنگ جهانی.

برای دقایقی تصور کنید اگر واقعاً چنین کسی می بود از او باید چگونه یاد میکردیم؟ قهرمان ملی؟ قهرمان تمام نسلها؟ ابرقهرمان تکرار ناپذیر؟ قطعاً هر اسم و هرجایگاه بزرگی که برای اون فرد تصور کنیم، باز هم اندک و کمه؛ زیرا ارزش کارش قابل محاسبه نیست.

حالا تصور کنین اگر کسی در تاریخ پیدا بشه که جلوی اقدامی به مراتب وحشتناک تر از حملهٔ مغول و تسخیر و قحطی در طی جنگ های جهانی رو بگیره چطور باید از اون فرد یاد کرد و نامش رو گرامی داشت؟

شاید براتون سؤال پیش بیاد که چه اتفاقی ممکنه وحشتناک تر از کاری باشه که مغولها کردن؟ و چه چیزی تلخ تر از اینه که آدم ها از فرط گرسنگی و قحطی در کوچه و خیابون جون بدن و بمیرن؟

بالاتر از بین رفتن جسم آدمی، نابود شدن فکر و روح انسان هاست؛ که اگر انسان روح و معنویتش رو از دست بده، از هر حیوانی پست تر خواهد بود. به قول شاعر:

تن آدمی شریفست به جان ادمیت *** نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی *** چه تفاوتی میان نقش دیوار و میان آدمیت…

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند *** بنگر که تا چه حد است

با ما همراه باشید تا قهرمان بی نظیری رو به شما معرفی کنیم که یک تنه ایستاد تا روح انسانی و معنوی بشر برای تمام نسل ها باقی بماند.

تابلو مصور فاطمیه 97 – تلخ ترین دومینوی تاریخ

تاریخ قهرمانی را میشناسد که بالاتر از جسم آدمی، جان و روح بشر را یک تنه از منجالب سیاهی نجات داد و اجازه نداد که بشریت به زندگی پست دوران جاهلیت بازگردد.

برای اینکه بتونم گوشه ای از عظمت کار اون قهرمان بی نظیر رو نشون بدم، باید چندتا پازل رو کنار هم بچینم تا به جمع بندی مناسبی برسیم.

قطعه اول پازل: تمام شما در جریان رخدادهای دوران جاهلیت هستید، زمانی که انسانها دخترانشون رو زنده به گور میکردند، چون دختر مایهٔ ننگ و بی آبرویی خانواده بود. زمانی که برای رفع تشنگی از آب گندیده استفاده میکردن و غذاشون مردار حیوانات بود.

جنگ و خون ریزی بر سر مسائل جزئی بخش جدایی ناپذیر زندگیشون بود و تعرض به نوامیس امری بدیهی. بتپرستی و خرافات هم جزو آداب و رسوم اونها بود.

قطعه دوم پازل: در چنین دورانی پیامبر ما حضرت محمد صلی الله علیه و آله مبعوث شدند و با تحمل سختی های فراوان بشر اون دوران رو به جایی رسوندن که وقتی در جنگ یکی از اونها روی زمین افتاده بود و داشت جون میداد، براش آب آوردن و اون گفت: «آب رو به دوست دیگرم برسونید که اون از من تشنه تره.

«خدا هم برای اینکه دست آوردهای پیامبر حفظ بشه و نسل به نسل ارتقاء پیدا بکنه در روز غدیر دوازده امام رو به عنوان جانشینان پیامبر معرفی کرد و گفت: «امروز راضی شدم که اسلام دین شما باشد و به واسطه وجود این امام ها نعمت رو برای شما کامل کردم.» دقت کنید به واسطه امام نعمت برای ما کامل شد.

قطعه سوم پازل: اما کمتر از سه ماه بعد وقتی پیامبر خدا از دنیا رفتند، عده ای برخالف دستورات پیامبر دومینویی رو به راه انداختن که به فرموده ائمه علیهم السلام اثر کار اونها این بود که مردم رو به دوران جاهلیتی که براتون توصیف کردم برگردونن، جاهلیتی که به مراتب بدتر از جاهلیت اول بود.

یعنی اقدام اونها اگر به صورت کامل و قطعی عملی میشد، تلاش های یکصد و بیست و چهارهزار پیامبر و زحمات بیست و سه ساله حضرت محمد صلی الله علیه و آله همگی نابود میشد؛ و خدا میدونست، امروز ما در چه وضعیت اسفباری داشتیم زندگی می کردیم.

اما یک نفر در برابر تلخ ترین و سیاه ترین دومینوی تاریخ ایستاد و اجازه نداد که توطئه های اونها اجرایی بشه و نور امامت در جامعه از بین بره تا امرزو ما در مسیر سعادت و هدایت قدم برداریم.

تابلو مصور فاطمیه 97 – قهرمانی که در برابر دومینوی تباهی ایستاد

وقتی که عده ای تصمیم گرفتند نور امامت را خاموش کنند، حضرت زهرا سلام الله علیها پشت درِ آتیش گرفته ایستادند، تا سپری باشند بین ما و آتش گمراهی و جهنم. حضرت زهرا سلام الله علیها ضربت سیلی را تحمل کردند و صورتشان سرخ شد تا امروز ما شیعه باشیم و صورتمان از فرو رفتن در گناه سرخ نباشد.

شاید برخی از شما متوجه شدید که از کدوم قهرمان بی نظیر میخوام حرف بزنم. قهرمانی که جوانی اش را فدا کرد تا نسل های جوان بعد، زندگی زیبایی داشته باشند. قهرمانی که کودک در شکمش را فدا کرد تا کودکان آینده زندگی شادی داشته باشند.

قهرمانی که دست و بازویش کبود شد، تا دست هیچ کس از ریسمان هدایت جدا نشود. قهرمانی که پهلویش شکست، تا هیچ کسی مثل کشتی شکسته به ساحل پهلو نگیرد.

قهرمانی که به زمین خورد، تا هیچ انسانی زیر بار گناه و معصیت زمین گیر نشود. قهرمانی که مظلومانه و شبانه به خاک سپرده شد تا حقیقت مثل روز بر ما بدرخشد. قهرمانی که حاضر شد چهار کودکش بی مادر شوند، تا او برای تمام شیعیان و محبینش مادری کند. آری قهرمان بینظیر تاریخ بشریت، مادر ما حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها است.

وقتی که عده ای از مسلمانانِ نامسلمان به جای اینکه با گل به خانه حضرت زهرا بیان و رحلت پیامبر را تسلیت بگن با دسته های هیزم و مشعل اومدند. شمشیر به دست، همراه با تازیانه و چوب دست. اونها میدونستن که حضرت علی به دستور پیامبر خدا مامور به صبر و سکوت هستن تا مردم در این آزمون سخت مورد امتحان قرار بگیرن؛

و اینجا بود که حضرت زهرا برای دفاع از بزرگترین نعمت خدا، یعنی نعمت امامت به پشت در اومدن. اما اون افراد که روی هر بی ابرویی رو سفید کرده بودن، در خونه حضرت زهرا رو آتش زدن و با ضرب لگد وارد خونه شدن.

حضرت زهرا سلام الله علیها پشت اون درِ آتیش گرفته ایستادن، تا سپری باشن بین ما و آتش گمراهی و جهنم. حضرت زهرا سلام الله علیها ضربت سیلی رو تحمل کردن و صورتشون سرخ شد تا امروز ما شیعه باشیم و صورتمون از فرو رفتن در گناه سرخ نباشه.

و در برابر تمام این فداکاری ها وقتی که داشتن به امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام وصیت میکردن یک جمله گفتن: «سلام من رو تا قیامت به فرزندانم برسون»

تابلو مصور فاطمیه 97 – تو نیز بخشی از دومینوی ظهور باش

حضرت زهرا سلام الله علیها به گردن تمام ما حق دارند و ما در پاسخ فداکاری ایشان میتوانیم مثل ایشان در حمایت از امام زمانمان قدمی برداریم و یک قطعه از دومینوی حرکت به سوی ظهور باشیم.

 بزرگواران حضرت زهرا سلام الله علیها به گردن تمام ما حق هدایت دارن. اگر اقدامات ایشون در اون روز نبود، تفکری که امروز به عنوان داعش و بوکو حرام از شرق تا غرب زمین رو مورد تهدید خودش قرار داده، خیلی پیشتر تمام جهان رو در برمی گرفت، چون این تفکر برآمده از همان خطی است که قرن ها قبل در خانه حضرت زهرا رو آتش زد و شما امروز همان رفتار جاهلی و خشن رو کاملا در اونها میبینین.

حضرت زهرا سلام الله علیها با پهلوی شکسته و بازو و صورت کبود در آخرین ساعات عمرشون به ما سلام رسوندن و هممون هم میدونیم که جواب سلام واجبه. اونم جواب سلام چنین مادری.

به نظرتون چطور میتونیم جواب سلام این مادر رو بدیم؟ من مطمئنم بزرگترین خواسته اون مادر اینه که همونطور که ایشون پای امام زمانشون ایستادن تا ما امروز شیعه باشیم، ما هم پای امام زمانمون حضرت مهدی وایستیم تا نسل های بعد شیعه بمونن. یک شیعه واقعی.

کاری که بسیاری از بزرگان ما مثل علامه امینی انجام دادن و هدف زندگیشون رو دفاع از مسیر امامت قرار دادن.

حالا هر کسی به زندگی خودش نگاه کنه و ببینه چطور میتونه جای بیشتری برای امام زمان باز کنه. هر کدوم از ما میتونیم با انجام یک سری کار کوچیک از غربت امام زمان کم کنیم و یک قطعه از دومینوی حرکت به سوی ظهور باشیم.

با دعای برای فرج و با صدقه دادن به نیت سلامتی اون حضرت و تشویق دیگران به این کارها. اول هم از خودمون و خانوادمون شروع کنیم. قبل از غذا یک دعا برای سلامتی امام زمان بخونیم.

هر روز صبح یک مبلغ کوچیک صدقه برای سلامتی اون حضرت بدیم و اجازه بدیم فرزندانمون این کارها رو ببینن و انجام بدن. سعی کنیم از گناه و بدی ها دور بشیم و هر روز با امام زمانمون حرف بزنیم و ازشون کمک بخوایم که به ما قدرت ایستادگی در برابر گناه و حرکت به سمت خوبی ها بدن.

بی تردید هر قدمی که ما رو به امام زمانمون نزدیک کنه یک پاسخه به سلام مادر پهلو شکستمون و قدم پیش به سوی ظهور خواهد بود، ان شاءالله…