دعای ابوحمزه ثمالی (ترجمه فارسی و انگلیسی)
Dua Abu Hamza Thumali
متن و صوت دعای ابوحمزه ثمالی (همراه با ترجمه فارسی و انگلیسی)
دعایی از امام سجاد علیه السلام شامل صفات خداوند، اسم اعظم و همچنین دربردارنده مفاهیمی مانند دشواری های قبر و قیامت، سنگینی بار گناهان و لزوم اطاعت و پیروی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و خاندان ایشان است. در این دعا راههای تضرع به درگاه خداوند، توبه و راه و رسم پرهیزگاری ترسیم شده است.
این دعا را ابوحمزه ثمالی از امام سجاد علیه السلام نقل کرده، به همین دلیل به این نام گذارده شده است. و شیخ طوسی در کتاب مصباح از ابوحمزه ثمالی نقل می کند: «که حضرت امام زین العابدین علیهالسلام در ماه رمضان بیشتر شب را به نماز می ایستاد و چون سحر می رسید این دعا را می خواند.»
در کتاب «مصباح» شیخ طوسی به نقل از ابو حمزه ثمالی آمده است: «که حضرت امام زین العابدین علیه السلام در ماه رمضان بیشتر شب را به نماز می ایستاد و چون سحر می رسید این دعا را می خواند.
برای مشاهده مقاله شرح دعای ابوحمزه ثمالی بخش اول کلیک نمایید.
برای مشاهده مقاله شرح دعای ابوحمزه ثمالی بخش دوم کلیک نمایید.
برای مشاهده مقاله فایل قرائت دعای ابوحمزه ثمالی کلیک نمایید.
فایل صوتی دعای ابوحمزه ثمالی با صدای آقای عابس
فایل صوتی دعای ابوحمزه ثمالی با صدای آقای طاهری
فایل صوتی دعای ابوحمزه ثمالی با صدای آقای حلواجی
فایل صوتی دعای ابوحمزه ثمالی با صدای آقای قاسم ابراهیمی مجد
متن دعای ابوحمزه ثمالی
إِلٰهِی لاَ تُؤَدِّبْنِی بِعُقُوبَتِکَ
خدایا، مرا به کیفر خود ادب منما
O Allah, do not discipline me by means of Your punishment
وَلاَ تَمْکُرْ بِی فِی حِیلَتِکَ
و با نقشهای با من نیرنگ مکن
and do not subject me to Your planned strategy.
مِنْ ایْنَ لِیَ ٱلْخَیْرُ یَا رَبِّ
پروردگارا از کجا برایم خیری هست
How can I attain welfare, O Lord,
وَلاَ یُوجَدُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِکَ
درحالیکه جز نزد تو یافت نمیشود
while it is not found elsewhere save with You?
وَمِنْ ایْنَ لِیَ ٱلنَّجَاهُ
و از کجا برایم نجاتی است
How can I find redemption
وَلاَ تُسْتَطَاعُ إِلاَّ بِکَ
درحالیکه جز به تو فراهم نمیگردد
while it cannot be attained save through You?
لاَ ٱلَّذِی احْسَنَ ٱسْتَغْنَىٰ عَنْ عَوْنِکَ وَرَحْمَتِکَ
نه آنکه نیکی کرد از کمک و رحمتت بینیاز شد
Neither he who has done righteous deeds can dispense with Your aid and mercy
وَلاَ ٱلَّذِی اسَاءَ وَٱجْتَرَا عَلَیْکَ
و نه آنکه بدی کرد و بر تو گستاخی روا داشت
nor can he who did evildoings, dare to challenge you,
وَلَمْ یُرْضِکَ خَرَجَ عَنْ قُدْرَتِکَ
و تو را خشنود نساخت از عرصه قدرتت بیرون رفت
and did not arrive at Your pleasure find an exit out of Your power.
سپس به اندازه ای که نفس دارد تکرار کند:
Repeat this phrase as many times as possible in one breath:
یَا رَبِّ، یَا رَبِّ، یَا رَبِّ …
پروردگارا، پروردگارا، پروردگارا
O Lord, O Lord , O Lord …
بِکَ عَرَفْتُکَ
تو را به تو شناختم
I knew of You by You
وَانْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیْکَ
و تو مرا بر خود راهنمایی فرمودی
and You directed me to You
وَدَعَوْتَنِی إِلَیْکَ
و بهسوی خود خواندی
and called me to You
وَلَوْلا انْتَ لَمْ ادْرِ مَا انْتَ
و اگر [معرفت بخشیدنِ] تو نبود، من نمیدانستم تو که هستی
and without You I would not have known what You are.
الْحَمْدُ لِلهِ ٱلَّذِی ادْعُوهُ فَیُجِیبُنِی
سپاس خدای را که میخوانمش و او جوابم را میدهد
All Praise is for Allah whom I call upon with my needs then He answers me
وَإِنْ کُنْتُ بَطِیئاً حِینَ یَدْعُونِی
گرچه سستی میکنم گاهی که او مرا میخواند
even though I was slow when He calls upon me
وَالْحَمْدُ لِلهِ ٱلَّذِی اسْالُهُ فَیُعْطِینِی
و سپاس خدای را که از او درخواست میکنم و او به من عطا مینماید
All Praise is for Allah whom I supplicate and He grants me (what I plead for)
وَإِنْ کُنْتُ بَخِیلاً حِینَ یَسْتَقْرِضُنِی
گرچه بخل میورزم هنگامی که از من قرض بخواهد
even though I was stingy when He sought a loan from me.
وَالْحَمْدُ لِلهِ ٱلَّذِی انَادِیهِ کُلَّمَا شِئْتُ لِحَاجَتِی
و سپاس خدای را که هرگاه بخواهم برای حاجتم صدایش میکنم
All Praise is for Allah whom I call upon with my needs whenever I wish
وَاخْلُو بِهِ حَیْثُ شِئْتُ لِسِرِّی بِغَیْرِ شَفِیعٍ
و هر جا که بخواهم برای رازونیاز با او بیپرده خلوت میکنم
and I entrust Him with my secrets without an intercessor
فَیَقْضِی لِی حَاجَتِی
و او حاجتم را برآورده میکند
and He grants me my wishes
الْحَمْدُ لِلهِ ٱلَّذِی لاَ ادْعُو غَیْرَهُ
سپاس خدای را که غیر او را نمیخوانم
All Praise is for Allah whom I do not plead to anyone but Him
وَلَوْ دَعَوْتُ غَیْرَهُ لَمْ یَسْتَجِبْ لِی دُعَائِی
که اگر غیر او را میخواندم دعایم را مستجاب نمیکرد
for if I pleaded to others, they would not grant me
وَالْحَمْدُ لِلهِ ٱلَّذِی لاَ ارْجُو غَیْرَهُ
و سپاس خدای را که به غیر او امید نمیبندم
All praise be to Allah alone for other than Whom I do not hope
وَلَوْ رَجَوْتُ غَیْرَهُ َلاخْلَفَ رَجَائِی
که اگر جز به او امید میبستم ناامیدم مینمود
All praise be to Allah alone Who has accepted me to depend upon Him and, thus, bestowed favors upon me
وَالْحَمْدُ لِلهِ ٱلَّذِی وَکَلَنِی إِلَیْهِ فَاکْرَمَنِی
و سپاس خدای را که مرا به خویش واگذار کرد و اکرامم نمود
All Praise is for Allah who dignified me by becoming the Disposer of my affairs
وَلَمْ یَکِلْنِی إِلَىٰ ٱلنَّاسِ فَیُهِینُونِی
و به مردم وانگذاشت تا مرا خوار کنند
instead of making me rely on others who then would humiliate me
وَالْحَمْدُ لِلهِ ٱلَّذِی تَحَبَّبَ إِلَیَّ
و سپاس خدای را که با من دوستی ورزید
All Praise is for Allah who endeared me
وَهُوَ غَنِیٌّ عَنِّی
درحالیکه از من بینیاز است
even though He is not in need of me
وَالْحَمْدُ لِلهِ ٱلَّذِی یَحْلُمُ عَنِّی
و سپاس خدای را که بر من بردباری میکند
All Praise is for Allah who treats me with clemency
حَتَّىٰ کَانِّی لاَ ذَنْبَ لِی
تا آنجا که گویی مرا گناهی نیست!
just as if I have no sin
فَرَبِّی احْمَدُ شَیْءٍ عِنْدِی
پروردگارم ستودهترین موجود نزد من بوده
So my Lord is the most praised by me of all
وَاحَقُّ بِحَمْدِی
و به ستایش من سزاوارتر است
and most worthy of my praise
اَللَّهُمَّ إِنِّی اجِدُ سُبُلَ ٱلْمَطَالِبِ إِلَیْکَ مُشْرَعَهً
خدایا راههای درخواست حاجتهایم را بهجانب تو باز مییابم
O’ Allah! I find the roads of wishes to You wide open
وَمَنَاهِلَ ٱلرَّجَاءِ لَدَیْکَ مُتْرَعَهً
و آبشخورهای امید را نزد تو پُر میبینم
And the rivers of hope to You vast and running
وَٱلاِسْتِعَانَهَ بِفَضْلِکَ لِمَنْ امَّلَکَ مُبَاحَهً
و یاری خواستن از فضلت را برای آنکه تو را آرزو کرد بیمانع میبینم
And counting on Your bountifulness (in times of need) for those who wished You freely accessible
وَابْوَابَ ٱلدُّعَاءِ إِلَیْکَ لِلصَّارِخِینَ مَفْتُوحَهً
و درهای دعا را برای فریاد کنندگان گشوده مینگرم
And the gates of prayer to those who are disparate, wide ajar
وَاعْلَمُ انَّکَ لِلرَّاجِین بِمَوْضِعِ إِجَابَهٍ
و میدانم که تو برای امیدواران در جایگاه اجابت هستی
And I know that You are for those who ask You in the position of answer
وَلِلْمَلْهُوفِینَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَهٍ
و برای دل سوختگان در نقطه فریادرسی قرار داری
And for those who are distressed, You are in a posture of rescue
وَانَّ فِی ٱللَّهْفِ إِلَىٰ جُودِکَ
و بهیقین در اشتیاق به جودت
And in disparately seeking Your generosity
وَٱلرِّضَا بِقَضَائِکَ
و خشنودی به قضایت
and being content with Your judgment
عِوَضاً مِنْ مَنْعِ ٱلْبَاخِلِینَ
جایگزینی برای منع بخیلان است
I find it compensating from the rejection of the misers
وَمَنْدُوحَهً عَمَّا فِی ایْدِی ٱلْمُسْتَاثِرِینَ
و گشایشی از آنچه در دست ثروتاندوزان
and more satisfying than the handouts of the selfish
وَانِّ ٱلرَّاحِـلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ ٱلْمَسَافَهِ
و همانا کوچ کننده بهسوی تو راهش نزدیک است
And truly traveling to You is short in duration
وَانَّکَ لاَ تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ
و تو از آفریدگانت هرگز در پرده نیستی
and You do not veil Yourself from Your creatures
إِلاَّ انْ تَحْجُبَهُمُ ٱلاعْمَالُ دُونَکَ
جز اینکه کردارشان آنان را از تو محجوب نماید
unless their own misdeeds would block them from You
وَقَدْ قَصَدْتُ إِلَیْکَ بِطَلِبَتِی
من با درخواستم قصد تو را کردهام
And I have sought You for my wish
وَتَوَجَّهْتُ إِلَیْکَ بِحَاجَتِی
و با حاجتم روی به تو آوردهام
and directed my need to You
وَجَعَلْتُ بِکَ ٱسْتِغَاثَتِی
استغاثهام را به درگاه تو قرار دادم
and I depend on You for my rescue
وَبِدُعَائِکَ تَوَسُّلِی
و خواندنت را دستآویز خویش نمودم
and I assign my pleading to You by praying to You
مِنْ غَیْرِ ٱسْتِحْقَاقٍ لِاﹾسْتِمَاعِکَ مِنِّی
بیآنکه مستحق باشم که صدایم را بشنوی
doing this while knowing that I am not worthy of Your listening to me
وَلاَ ٱسْتِیجَابٍ لِعَفْوِکَ عَنِّی
و شایسته باشم که از من درگذری
nor do I have a right on You to pardon me
بَلْ لِثِقَتِی بِکَرَمِکَ
بلکه به جهت اطمینانی که به کرمت دارم
but I do so because I trust in Your generosity
وَسُکُونِی إِلَىٰ صِدْقِ وَعْدِکَ
و آرامشی که صدق وعدهات دارم
and I submit to Your true promise (to answer our prayers)
وَلَجَائِی إِلَىٰ ٱلإِیـمَانِ بِتَوْحِیدِکَ
و پناهی که به ایمان به یگانگیات آوردهام
and I take refuge through believing in Your unity
وَیَقِینِی بِمَعْرِفَتِکَ مِنِّی
و یقین به معرفتی که نسبت به تو دارم
and through my certainty of knowledge about You
انْ لاَ رَبَّ لِی غَیْرُکَ
که مرا پروردگاری جز تو نیست
that indeed I have no other god or lord but You
وَلاَ إِلٰهَ إِلاَّ انْتَ
و معبودی غیر از تو نیست
only You;
وَحْدَکَ لاَ شَرِیکَ لَکَ
یگانه هستی و شریکی نداری!
there is no partner for You
اَللَّهُمَّ انْتَ ٱلْقَائِلُ وَقَوْلُکَ حَقٌّ
خدایا تو گفتی و گفتارت حق است
O’ my Lord! You did say and all of what You say is true
وَوَعْدُکَ صِدْقٌ:
و وعدهات درست است:
and what You promise is unconditional
”وَٱسْالُوٱ ٱللهَ مِنْ فَضْلِهِ
از فضل خدا طلب کنید
that ” O’ (believers) ask Allah of His bounty
إِنَّ ٱللهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیماً“
که خدا به شما مهربان است
for Allah is Merciful towards you.”
وَلَیْسَ مِنْ صِفَاتِکَ یَا سَیِّدِی
ای آقای من در شأن تو این نیست
And it is not from Your features, O’ my Master
أنْ تَامُرَ بِٱلسُّؤَالِ وَتَمْنَعَ ٱلْعَطِیَّهَ
که دستور به درخواست دهی و از بخشش خودداری کنی
to order me to ask and prevent the answer
وَانْتَ ٱلْمَنَّانُ بِٱلْعَطِیَّاتِ عَلَىٰ اهْلِ مَمْلَکَتِکَ
تو با عطاهایت بر اهل مملکتت بسیار کریمی
and You are the Grantor of all bounties on all residents of Your kingdom
وَٱلْعَائِدُ عَلَیْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَافَتِکَ
و بر آنان با محبّت و رأفت بسیار احسان کنندهای
and the Giver of Your consoling tenderness
إِلٰهِی رَبَّیْتَنِی فِی نِعَمِکَ وَإِحْسَانِکَ صَغِیراً
خدایا مرا در کودکی در میان نعمتها و احسانت پروراندی
O’ my Lord! You have brought me up in Your gifts, and bounties since I was youthful
وَنَوَّهْتَ بِٱسْمِی کَبِیراً
و در بزرگسالی نامم را بلند آوازه ساختی
and elevated my designation as I grew older
فَیَا مَنْ رَبَّانِی فِی ٱلدُّنْیَا بِإِحْسَانِهِ وَتَفَضُّلِهِ وَنِعَمِهِ
ای آنکه مرا در دنیا به احسان و فضل نعمتهایش پروراند
So, O’ the One who brought me up in this life with His benevolence, bountifulness and blessings
وَاشَارَ لِی فِی ٱلآخِرَهِ إِلَىٰ عَفْوِهِ وَکَرَمِهِ
و برایم در آخرت به گذشت و کرمش اشاره نمود
and indicated to me His forgiveness and generosity in the hereafter
مَعْرِفَتِی یَا مَوْلاَیَ دَلِیلِی عَلَیْکَ
ای مولای من! معرفتم راهنمایم بهسوی توست
My knowledge, O’ my Master, is that which guides me to You
وَحُبِّی لَکَ شَفِیعِی إِلَیْکَ
و محبتم به تو واسطهام در درگاه توست
and my love is my intercessor to You
وَانَا وَاثِقٌ مِنْ دَلِیلِی بِدَلاَلَتِکَ
من از دلیلم به دلالت تو مطمئنم
and I am trusting of my evidence with Your guidance
وَسَاکِنٌ مِنْ شَفِیعِی إِلَىٰ شَفَاعَتِکَ
و از واسطهام به شفاعت تو در آرامشم
and comfortable of my intercessor with Your intercession
ادْعُوکَ یَا سَیِّدِی بِلِسَانٍ قَدْ اخْرَسَهُ ذَنْبُهُ
ای آقایم! تو را به زبانی میخوانم که گناهش او را لال نموده است
I pray to You, O’ my master, with a tongue that has been paralyzed by its sin
رَبِّ انَاجِیکَ بِقَلْبٍ قَدْ اوْبَقَهُ جُرْمُهُ
و با دلی با تو مناجات میکنم که جرمش او را هلاک ساخته است
O’ my Lord, I confide to You with a heart that has been doomed by its mischief
ادْعُوکَ یَا رَبِّ رَاهِباً رَاغِباً رَاجِیاً خَائِفاً
تو را میخوانم ای پروردگارم در حال هراس و اشتیاق و امید و بیم
I pray to You, O’ my Lord, frightened but wishful, hopeful but fearful
إِذَا رَایْتُ مَوْلاَیَ ذُنُوبِی فَزِعْتُ
مولای من هرگاه گناهانم را میبینم بیتاب میگردم
If I contemplate my sins, O’ my Lord, I become scared
وَإِذَا رَایْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ
و هرگاه کرمت را مشاهده میکنم به طمع میافتم
but when I remember Your generosity I yearn
فَإِنْ عَفَوْتَ فَخَیْرُ رَاحِمٍ
پس اگر از من درگذری بهترین رحمکنندهای
So, if You forgive, You are the most merciful
وَإِنْ عَذَّبْتَ فَغَیْرُ ظَالِمٍ
و اگر عذاب کنی ستم نکردهای
and if You punish, You have not unjustly judged
حُجَّتِی یَا اللهُ فِی جُرْاتِی عَلَىٰ مَسْالَتِکَ
خدایا! دلیل من در گستاخیِ درخواست از تو
My excuse, O’ Allah in my daring to ask You
مَعَ إِتْیَانِی مَا تَکْرَهُ جُودُکَ وَکَرَمُکَ
با وجود ارتکاب آنچه از آن کراهت داری جود و کرم توست
even though I have committed what You hate is Your benevolence and generosity
وَعُدَّتِی فِی شِدَّتِی مَعَ قِلَّهِ حَیَائِی رَافَتُکَ وَرَحْمَتُکَ
و ذخیرهام در سختیها با کمی حیا همانا رأفت و رحمت توست
and my preparation for my adversity given that I lack shyness (in committing sin), is Your forbearance and mercy
وَقَدْ رَجَوْتُ انْ لاَ تَخِیبَ بَیْنَ ذَیْنِ وَذَیْنِ مُنْیَتِی
و امیدم بر آن است که بین این دلیل و ذخیرهام مرا را ناامید نکنی
And I am wishful that my hope will not be disappointed
فَحَقِّقْ رَجَائِی
پس امیدم را تحقق بخش
so fulfill my ambition
وَٱسْمَعْ دُعَائِی
و دعایم را بشنو
and accept my prayer
یَا خَیْرَ مَنْ دَعَاهُ دَاعٍ
ای بهترین کسی که دعاکنندهای او را خوانده!
O’ The Best who was ever prayed to!
وَافْضَلَ مَنْ رَجَاهُ رَاجٍ
و ای برترین کسی که امیدواری به او امید بسته!
O’ The Most bountiful who was ever wished!
عَظُمَ یَا سَیِّدِی امَلِی وَسَاءَ عَمَلِی
ای آقای من آرزویم بزرگ شده و کردارم بد است
My hope, my Master is ever great but my deeds have worsened
فَاعْطِنِی مِنْ عَفْوِکَ بِمِقْدَارِ امَلِی
پس به اندازه آرزویم از عفوت به من ببخش
so grant me from Your pardon by as much as I had hoped
وَلاَ تُؤَاخِذْنِی بِاسْوَءِ عَمَلِی
و به زشتترین کردارم مرا سرزنش مکن
and please, do not judge me by my worst mischief
فَإِنَّ کَرَمَکَ یَجِلُّ عَنْ مُجَازَاهِ ٱلْمُذْنِبِینَ
زیرا کرم تو برتر از کیفر گنهکاران است
for Your generosity is greater than punishing the sinners
وَحِلْمَکَ یَکْبُرُ عَنْ مُکَافَاهِ ٱلْمُقَصِّرِینَ
و بردباریات بزرگتر از مکافات تبهکاران است
and Your forbearance and patience is higher than recompensing the inadequates
وَانَا یَا سَیِّدِی عَائِذٌ بِفَضْلِکَ
و من، ای آقایم! پناهنده به فضل تو هستم
I am, my Master, seeking refuge through Your bountifulness
هَارِبٌ مِنْکَ إِلَیْکَ
گریزان از تو بهسوی توأم
I am escaping from You to You
مُتَنَجِّزٌ مَا وَعَدْتَ مِنَ ٱلصَّفْحِ عَمَّنْ احْسَنَ بِکَ ظَنّاً
خواستار تحقق وعدهات هستم که: از کسی که به تو گمان نیکو دارد، درگذری!
while anticipating Your promise to forgive those who possessed good convictions toward You
وَمَا انَا یَا رَبِّ وَمَا خَطَرِی
ای پروردگارم! من چه هستم و چه اهمیتی دارم؟
Who am I, my Lord, and what is my danger!
هَبْنِی بِفَضْلِکَ
به فضلت مرا ببخش
Provide me with Your bounties
وَتَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَفْوِکَ
و با گذشتت به من صدقه بده
and grant me charity with Your pardon
ایْ رَبِّ جَلِّلْنِی بِسِتْرِکَ
پروردگارا مرا به پرده پوشیات بپوشان
O’ my Lord, cover me with Your protection
وَٱعْفُ عَنْ تَوْبِیخِی بِکَرَمِ وَجْهِکَ
و از توبیخم به کرم ذاتت درگذر
and pardon me of my punishment by the honor of you face
فَلَوِ ٱطَّلَعَ ٱلْیَوْمَ عَلَىٰ ذَنْبِی غَیْرُکَ مَا فَعَلْتُهُ
اگر امروز جز تو بر گناهم آگاه میشد آن را انجام نمیدادم
For if any one today other than You would have known of my sin I would not have sinned
وَلَوْ خِفْتُ تَعْجِیلَ ٱلْعُقُوبَهِ لاﹾجْتَنَبْتُهُ
و اگر از زود رسیدن عقوبت میترسیدم از آن دوری میکردم
And if I feared that You may hasten my punishment, I would have avoided sinning
لاَ لانَّکَ اهْوَنُ ٱلنَّاظِرِینَ إِلَیَّ
گناهم نه به این جهت بود که تو بی ارزشترین ناظران بر من باشی
Not because You are not an important watcher
وَاخَفُّ ٱلْمُطَّلِعِینَ عَلَیَّ
و بیمقدارترین آگاهان نسبت به من باشی
nor an unworthy onlooker
بَلْ لانَّکَ یَا رَبِّ خَیْرُ ٱلسَّاتِرِینَ
بلکه پروردگارا از این جهت بود که تو بهترین پردهپوش هستی
but because You, my Lord, are the best secret keeper
وَاحْکَمُ ٱلْحَاکِمِینَ
و استوارترین داوران
and the Wisest of all rulers
وَاکْرَمُ ٱلاکْرَمِینَ
و کریمترین کریمانی
and Most generous of all generous
سَتَّارُ ٱلْعُیُوبِ
پوشنده عیبها
O’ Protector of secrets!
غَفَّارُ ٱلذُّنُوبِ
آمرزنده گناهان
O’ Oft-forgiver of sins!
عَلاَّمُ ٱلْغُیُوبِ
دانای نهانها
O’ Knower of all that is hidden!
تَسْتُرُ ٱلذَّنْبَ بِکَرَمِکَ
گناه را با کرمت میپوشانی
You protect the secretive sin with Your generosity
وَتُؤَخِّرُ ٱلْعُقُوبَهَ بِحِلْمِکَ
و کیفر را با بردباریات به تأخیر میافکنی
and You delay my punishment with Your patience
فَلَکَ ٱلْحَمْدُ عَلَىٰ حِلْمِکَ بَعْدَ عِلْمِکَ
سپاس تو را سزاست بر بردباری آمیخته با آگاهیات
So to You extends all the Praise for having known and yet been patient
وَعَلَىٰ عَفْوِکَ بَعْدَ قُدْرَتِکَ
و بر بخشایش در پی توانمندیات
and for having pardoned even though You are capable (of punishing)
وَیَحْمِلُنِی وَیُجَرِّئُنِی عَلَىٰ مَعْصِیَتِکَ حِلْمُکَ عَنِّی
بردباریات مرا بهجانب گناه میکشد و بر نافرمانیات جرأت میدهد
And what motivates and dares me to disobey You is Your patience with me
وَیَدْعُونِی إِلَىٰ قِلَّهِ ٱلْحَیَاءِ سِتْرُکَ عَلَیَّ
پردهپوشیات بر من مرا به کمحیایی میخواند
and what invites me to the lack of shyness (from You) is Your protection of my (concealed) sins
وَیُسْرِعُنِی إِلَىٰ ٱلتَوَثُّبِ عَلَىٰ مَحَارِمِکَ مَعْرِفَتِی بِسَعَهِ رَحْمَتِکَ وَعَظِیمِ عَفْوِکَ
و شناختم از رحمت گسترده و بزرگی عفوت به من در شتافتن بر محرّماتت سرعت میدهد!
And what rushes me towards Your forbidden actions is my awareness of the vastness of Your mercy and the greatness of Your forgiveness
یَا حَلِیمُ یَا کَرِیمُ
ای شکیبا ای گرامی
O’ Forbearer! O’ Generous!
یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ
ای زنده ای به خود پاینده
O’ One who is living and self-subsisting!
یَا غَافِرَ ٱلذَّنْبِ
ای آمرزندهی گناه
O’ Forgiver of sin!
یَا قَابِلَ ٱلتَّوْبِ
ای توبه پذیر
O’ Acceptor of repentance!
یَا عَظِیمَ ٱلْمَنِّ
ای بزرگ نعمت
O’ Greatest giver of all good!
یَا قَدِیمَ ٱلإِحْسَانِ
ای دیرینه احسان
O’ Ancient in bountifulness!
أیْنَ سِتْرُکَ ٱلْجَمِیلُ
آن پردهپوشی زیبایت کجاست؟!
I call upon Your beautiful protection of secrets
ایْنَ عَفْوُکَ ٱلْجَلِیلُ
آن گذشت بزرگت کجاست؟!
I call upon Your abundant pardon
ایْنَ فَرَجُکَ ٱلْقَرِیبُ
آن گشایش نزدیکت کجاست؟!
I call upon Your neighboring relief
ایْنَ غِیَاثُکَ ٱلسَّرِیعُ
آن فریادرسی زودت کجاست؟!
I call upon Your quick rescue
ایْنَ رَحْمَتُکَ ٱلْوَاسِعَهُ
آن رحمت گستردهات کجاست؟!
I call upon Your vast mercy and compassion
ایْنَ عَطَایَاکَ ٱلْفَاضِلَهُ
آن عطاهای برترت کجاست؟!
I call upon Your bountiful gifts
ایْنَ مَوَاهِبُکَ ٱلْهَنِیئَهُ
آن موهبتهای گوارایت کجاست؟!
I call upon Your blessed awards
ایْنَ صَنَائِعُکَ ٱلسَّنِیَّهُ
آن نیکیهای شایانت کجاست؟!
I call upon Your splendid favors
ایْنَ فَضْلُکَ ٱلْعَظِیمُ
آن فضل بزرگت کجاست؟!
I call upon Your immense bountifulness
ایْنَ مَنُّکَ ٱلْجَسِیمُ
آن عطای عظیمت کجاست؟!
I call upon Your enormous endowments
ایْنَ إِحْسَانُکَ ٱلْقَدِیمُ
آن احسان دیرینهات کجاست؟!
I call upon Your ancient benefaction
ایْنَ کَرَمُکَ یَا کَرِیمُ
آن کرمت کجاست ای کریم؟!
I call upon Your benevolence, O’ Most Generous
بِهِ وَبِمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ فَٱسْتَنْقِذْنِی
بهحق کرمت و به محمّد و آل محمّد علیهم السلام مرا رهایی بخش
By it (what I mentioned of Your features) and in the name of Muhammad and the Household of Muhammad, I seek Your rescue
وَبِرَحْمَتِکَ فَخَلِّصْنِی
و به رحمتت مرا خلاص کن
and by Your compassion, please relieve me
یَا مُحْسِنُ
ای نیکوکار!
O’ Benevolent!
یَا مُجْمِلُ
ای زیباکار!
O’ Creator of beauty!
یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ
ای نعمتده! ای فزونیبخش!
O’ Benefactor! O’ Bountiful!
لَسْتُ اتَّکِلُ فِی ٱلنَّجَاهِ مِنْ عِقَابِکَ عَلَىٰ اعْمَالِنَا
من آن نیستم که در رهایی از کیفرت بر اعمالمان تکیه کنم
I do not depend on our (good) deeds to achieve salvation from Your punishment
بَلْ بِفَضْلِکَ عَلَیْنَا
بلکه به احسانت بر ما اعتماد دارم
rather I trust it to Your bountifulness toward us
لاِنَّکَ اهْلُ ٱلتَّقْوَىٰ وَاهْلُ ٱلْمَغْفِرَهِ
چراکه تو اهل تقوا و مغفرتی
for You are the Lord of righteousness and the Lord of forgiveness
تُبْدِئُ بِٱلإِحْسَانِ نِعَماً
برای نعمتدادن احسان را آغاز میکنی
You initiate Your giving through Your graciousness
وَتَعْفُو عَنِ ٱلذَّنْبِ کَرَماً
و از روی کرم از گناه در میگذری
and You pardon sin with Your generosity
فَمَا نَدْرِی مَا نَشْکُرُ
پس نمیدانم از چه سپاس گویم
and we do not know what we should praise more
أجَمِیلَ مَا تَنْشُرُ امْ قَبِیحَ مَا تَسْتُرُ
از آن عمل زیبایی که میگسترانی یا آن کار زشتی که میپوشانی؟!
is it the beauties that You distribute or the sins whose secretiveness You protect
امْ عَظِیمَ مَا ابْلَیْتَ وَاوْلَیْتَ
یا آن آزمون بزرگی که برگزار نمودی و به شایستگی نیکی نمودی
or the greatness of what You have granted and fulfilled
امْ کَثِیرَ مَا مِنْهُ نَجَّیْتَ وَعَافَیْتَ
یا آن همه مشکلی که مرا از آن رهانیدی و سلامت کامل بخشیدی؟!
or the many misfortunes You have averted and ills You have cure
یَا حَبِیبَ مَنْ تَحَبَّبَ إِلَیْکَ
ای محبوبِ کسی که به تو دوستی میورزد
O’ The lover of whomever endeared You!
وَیَا قُرَّهَ عَیْنِ مَنْ لاَذَ بِکَ وَٱنْقَطَعَ إِلَیْکَ
ای نور چشم کسی که به تو پناه بیاورد و از دیگران بگسلد
O’ The delight of the eye of who sought You for refuge and dedicated himself to You!
انْتَ ٱلْمُحْسِنُ وَنَحْنُ ٱلْمُسِیئُونَ
تو نیکوکاری و ما بدکارانیم
You are the All-benevolent and we are the malevolent
فَتَجَاوَزْ یَا رَبِّ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدَنَا بِجَمِیلِ مَا عِنْدَکَ
به زیباییِ آنچه نزد توست، از زشتی آنچه پیش ماست درگذر
So pardon, O’ my Lord, the ugly that we have with the beauties that You have
وَایُّ جَهْلٍ یَا رَبِّ لاَ یَسَعُهُ جُودُکَ
پروردگارا کدام جهلی است که بخشش تو آن را فرا نگیرد؟
And what ignorance, O’ my Lord, cannot be accommodated by Your benevolence?
اوْ ایُّ زَمَانٍ اطْوَلُ مِنْ انَاتِکَ
و کدام زمان از مهلت دادن تو طولانیتر است؟
And what era is longer than Your patience?
وَمَا قَدْرُ اعْمَالِنَا فِی جَنْبِ نِعَمِکَ
اعمال ما در برابر نعمتهای تو چه ارزشی دارد؟
And what significance is our deeds compared with Your awards?
وَکَیْفَ نَسْتَکْثِرُ اعْمَالاً نُقَابِلُ بِهَا کَرَمَکَ
چگونه اعمال خود را بسیار انگاریم تا با آنها با کرمت برابری کنیم؟
And how can we hail our good deeds when we observe Your generosity?
بَلْ کَیْفَ یَضِیقُ عَلَىٰ ٱلْمُذْنِبِینَ مَا وَسِعَهُمْ مِنْ رَحْمَتِکَ
چگونه با آن وسعت رحمت تو، عرصه بر گناهکاران تنگ شود؟
Yet how can sinners despair when they are encompassed by Your vast mercy?
یَا وَاسِعَ ٱلْمَغْفِرَهِ
ای دارای آمرزش گسترده!
O’ Vast Forgiver!
یَا بَاسِطَ ٱلْیَدَیْنِ بِٱلرَّحْمَهِ
ای گشادهدست به رحمت!
O’ Extender of both hands with mercy!
فَوَعِزَّتِکَ یَا سَیِّدِی
ای آقای من به عزّتت سوگند
I swear with Your exalted might, O’ Master
لَوْ نَهَرْتَنِی مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِکَ
اگر مرا برانی، از درگاهت دور نخواهم شد
that if You rebuked me, I would not depart from Your door
وَلاَ کَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِکَ
و از چاپلوسی و تملّق نسبت به تو دست نخواهم کشید
and I won’t cease to compliment You
لِمَا ٱنْتَهَىٰ إِلَیَّ مِنَ ٱلْمَعْرِفَهِ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ
به خاطر شناختی که به جود و کرمت پیدا کردهام
since I have indeed come to grasp the knowledge of Your generosity and benevolence
وَانْتَ ٱلْفَاعِلُ لِمَا تَشَاءُ
تو آنچه را که خواهی انجام میدهی
And You are the doer of whatever You desire
تُعَذِّبُ مَنْ تَشَاءُ بِمَا تَشَاءُ کَیْفَ تَشَاءُ
هرکه را بخواهی عذاب میکنی به هرچه که بخواهی و به هر صورتی که بخواهی
You punish whomever You wish, with whatever You wish and however You wish
وَتَرْحَمُ مَنْ تَشَاءُ بِمَا تشَاءُ کَیْفَ تَشَاءُ
و رحم میکنی به هرکه بخواهی به هرچه که بخواهی و به هر کیفیت که بخواهی
and You bestow Your mercy on whomever You wish, with whatever You wish, and however You wish
لاَ تُسْالُ عَنْ فِعْلِکَ
از آنچه کنی بازخواست نمیشوی
You are never questioned about Your doings
وَلاَ تُنَازَعُ فِی مُلْکِکَ
و در فرمانرواییات با تو نزاع نمیشود
neither is there any struggle in Your kingdom
وَلاَ تُشَارَکُ فِی امْرِکَ
و کسی در کارَت شریک نگردد
nor is there any partnership in Your command
وَلاَ تُضَادُّ فِی حُکْمِکَ
و در داوریات با تو مقابله نشود
or conflict in Your judgment
وَلاَ یَعْتَرِضُ عَلَیْکَ احَدٌ فِی تَدْبِیرِکَ
و در تدبیرت احدی بر تو اعتراض نکند
and no one can oppose You in Your disposition of affairs
لَکَ ٱلْخَلْقُ وَٱلامْرُ
آفرینش و فرمان شایسته تو است
To You belongs all of the creation and command
تَبَارَکَ ٱللهُ رَبُّ ٱلْعَالَمِینَ
منزّه است خدا پروردگار جهانیان
Indeed Allah, the Most Glorious, is the Cherisher and Sustainer of the worlds
یَا رَبِّ هٰذَا مَقَامُ مَنْ لاَذَ بِکَ
پروردگارا! این است جایگاه کسی که به پناهت آمد
O’ my Lord! This is the posture of the one who sought refuge through You
وَٱسْتَجَارَ بِکَرَمِکَ
و به کرمت پناهنده گشت
and allied himself with Your generosity
وَالِفَ إِحْسَانَکَ وَنِعَمَکَ
و به احسان و نعمتهایت الفت جست
and became accustomed to Your forbearance and favors
وَانْتَ ٱلْجَوَادُ ٱلَّذِی لاَ یَضِیقُ عَفْوُکَ
تویی آن سخاوتمندی که گذشتت به تنگنا نمیرسد
And You are the benevolent whose forgiveness is never strained
وَلاَ یَنْقُصُ فَضْلُکَ
و احسانت کاهش نمیپذیرد
neither are Your bounties ever decreasing
وَلاَ تَقِلُّ رَحْمَتُکَ
و رحمتت کم نمیشود
nor is Your mercy ever lacking
وَقَدْ تَوَثَّقْنَا مِنْکَ بِٱلصَّفْحِ ٱلْقَدِیمِ
و ما به چشمپوشی دیرینت اعتماد نمودهایم
And we have known with certainty of Your ancient pardon,
وَٱلْفَضْلِ ٱلْعَظِیمِ وَٱلرَّحْمَهِ ٱلْوَاسِعَهِ
و نیز به فضل بزرگ و رحمت گستردهات.
great bountifulness and vast mercy
افَتُرَاکَ یَا رَبِّ تُخْلِفُ ظُنُونَنَا اوْ تُخَیِّبُ آمَالَنَا
پروردگارا! آیا ممکن است برخلاف امیدهای ما رفتار کنی؟! یا آرزوهایمان را نسبت به رحمتت نومید سازی؟!
Would You, O’ Allah, ever disappoint our thoughts or let down our hopes?
کَلاَّ یَا کَرِیمُ فَلَیْسَ هٰذَا ظَنُّنَا بِکَ
هرگز ای بزرگوار! چنین گمانی نسبت به تو نداریم
No never, O’ Most Generous! for it is not what we expect of You
وَلاَ هٰذَا فِیکَ طَمَعُنَا
و طمع ما درباره تو این چنین نمیباشد
nor is it what we aspire for
یَا رَبِّ إِنَّ لَنَا فِیکَ امَلاً طَوِیلاً کَثِیراً
پروردگارا ما نسبت به تو آروزی طولانی بسیاری داریم
O’ Allah, we have a greater and everlasting hope in You
إِنَّ لَنَا فِیکَ رَجَاءً عَظِیماً
ما به تو امید بزرگی داریم
We anticipate prolonged and immense prospect in You We anticipate great desire in You
عَصَیْنَاکَ وَنَحْنُ نَرْجُو انْ تَسْتُرَ عَلَیْنَا
از تو نافرمانی کردیم و حال آنکه امیدواریم بر ما بپوشانی
And we prayed to You and we hope You would answer us
وَدَعَوْنَاکَ وَنَحْنُ نَرْجُو انْ تَسْتَجِیبَ لَنَا
و تو را خواندیم و امیدواریم که اجابتمان کنی
We disobeyed You and now we wish that You protect our secret (sins)
فَحَقِّقْ رَجَاءَنَا مَوْلانَا
مولای ما! امیدمان را برآورده ساز
So fulfill our aspiration, O’ our Master
فَقَدْ عَلِمْنَا مَا نَسْتَوْجِبُ بِاعْمَالِنَا
ما فهمیدهایم که با کردارمان سزاوار چه هستیم
for otherwise, we realize (the punishment) we deserve as a result of our bad deeds
وَلکِنْ عِلْمُکَ فِینَا وَعِلْمُنَا بِانَّکَ لاَ تَصْرِفُنَا عَنْکَ
ولی علم تو نسبت به ما و آگاهی ما به اینکه ما را از درگاهت نمیرانی
But Your awareness of our conduct and our knowledge that You indeed won’t send us away from You
حَثَّنَا عَلَىٰ ٱلرَّغْبَهِ إِلَیْکَ
ما را به روی آاوردن سوی تو وادار کرده است
has motivated us to seek You
وَإِنْ کُنَّا غَیْرَ مُسْتَوْجِبِینَ لِرَحْمَتِکَ
گرچه ما سزاوار رحمتت نیستیم
and even though we are not worthy of Your mercy
فَانْتَ اهْلٌ انْ تَجُودَ عَلَیْنَا وَعَلَىٰ ٱلْمُذْنِبِینَ بِفَضْلِ سَعَتِکَ
ولی تو شایسته آنی که بر ما و بر گنهکاران، به فضل گستردهات جود کنی
You are worthy of bestowing Your generosity on us and on all the sinners due to Your vast compassion
فَٱمْنُنْ عَلَیْنَا بِمَا انْتَ اهْلُهُ
پس آنگونه که خود، شایسته آن هستی بر ما منّت گذار
So, award us with what You are worthy of
وَجُدْ عَلَیْنَا فَإِنَّا مُحْتَاجُونَ إِلَىٰ نَیْلِکَ
و بر ما جود کن که ما به عطای تو محتاجیم
and grant us for we are in need of Your bounty
یَا غَفَّارُ بِنُورِکَ ٱهْتَدَیْنَا
ای آمرزنده! به نور تو هدایت شدیم
O’ Most Forgiving! With Your light we were guided
وَبِفَضْلِکَ ٱسْتَغْنَیْنَا
و به فضل تو بینیاز گشتیم
and with Your bounties we became richer
وَبِنِعْمَتِکَ اصْبَحْنَا وَامْسَیْنَا
و به نعمتت صبح و شام را سپری کردیم
and with Your favors we are encountered mornings and evenings
ذُنُوبُنَا بَیْنَ یَدَیْکَ
گناهان ما پیش روی توست
Our sins are before You
نَسْتَغْفِرُکَ ٱللَّهُمَّ مِنْهَا وَنَتُوبُ إِلَیْکَ
خدایا از گناهانمان از تو آمرزش میخواهیم و بهسوی تو باز میگردیم
and we ask You, O’ Master, for forgiveness and we hereby repent
تَتَحَبَّبُ إِلَیْنَا بِٱلنِّعَمِ وَنُعَارِضُکَ بِٱلذُّنُوبِ
تو با نعمتها به ما مهر میورزی و ما با گناهان با تو مقابله میکنیم
You befriend us with Your gifts but we reward You by sins
خَیْرُکَ إِلَیْنَا نَازِلٌ
خیرت بهسوی ما سرازیر است
Your bounty to us is ever descending
وَشَرُّنَا إِلَیْکَ صَاعِدٌ
و بدی ما بهسوی تو بالا میآید
but our mischief to You is (ever) ascending
وَلَمْ یَزَلْ وَلاَ یَزَالُ مَلَکٌ کَرِیمٌ یَاتِیکَ عَنَّا بِعَمَلٍ قَبِیحٍ
همواره فرشته بزرگواری از ما با کردار زشت بهجانب تو میآید
And from before and until now, Your honored angel still brings You the news of our ugly deeds
فَلاَ یَمْنَعُکَ ذٰلِکَ مِنْ انْ تَحُوطَنَا بِنِعَمِکَ
و این امر مانع نمیشود از اینکه ما را با نعمتهایت در بر بگیری
but that does not prevent You from continuing to surround us with Your grace
وتَتَفَضَّلَ عَلَیْنَا بِآلاَئِکَ
و به عطاهای برجستهات بر ما تفضّل نمایی
and kindly provide us with Your holy features
فَسُبْحَانَکَ مَا احْلَمَکَ وَاعْظَمَکَ وَاکْرَمَکَ
منزّهی! تو چقدر بردبار و بزرگوار و کریم هستی!
So, I glorify and praise You for the extent of Your patience and greatness and generosity
مُبْدِئاً وَمُعِیداً
هنگامی که به نیکی آغاز می کنی و تکرار می نمایی
as a Beginner (of creation) and eventual Claimer of this world
تَقَدَّسَتْ اسْمَاؤُکَ
نامهایت مقدس
Holiest are Your names
وَجَلَّ ثَنَاؤُکَ
و ستایش تو بسی والاست
And glorified is Your praise
وَکَرُمَ صَنَائِعُکَ وَفِعَالُکَ
و ساختهها و کردارهایت گرامی است
And honored are Your favors and good deeds
انْتَ إِلٰهِی اوْسَعُ فَضْلاً وَاعْظَمُ حِلْماً
خدایا فضلت گستردهتر و بردباریات بزرگتر از آن است
You, my Lord, are more vast in bounty and greater in patience
مِنْ انْ تُقَایِسَنِی بِفِعْلِی وَخَطِیئَتِی
که مرا به کردار ناپسند و خطاکاریام بسنجی
and clemency than to judge me according to my wrong doing and fault
فَٱلْعَفْوَ ٱلْعَفْوَ ٱلْعَفْوَ
پس گذشت نما! گذشت نما! گذشت نما!
So I beg You : Forgiveness, forgiveness, forgiveness
سَیِّدِی سَیِّدِی سَیِّدِی
آقای من! آقای من! آقای من!
O’ my Master, O’ my Master, O’ my Master
اَللَّهُمَّ اشْغَلْنَا بِذِکْرِکَ
ما را به ذکرت مشغول کن
O’ Lord! Occupy our time with Your remembrance
وَأَعِذْنَا مِنْ سَخَطِکَ
و از خشمت پناه ده
And guard us from Your wrath
وَأَجِرْنَا مِنْ عَذَابِکَ
و از عذابت نجات بخش
And protect us from Your punishment
وَٱرْزُقْنَا مِنْ مَوَاهِبِکَ
و از بخششهایت روزی کن
And grant us from Your rewards
وَأَنْعِمْ عَلَیْنَا مِنْ فَضْلِکَ
و از فضلت به ما نعمت عطا فرما
And award us from Your bounties
وَٱرْزُقْنَا حَجَّ بَیْتِکَ
و حج خانهات را روزی ما کن
And provides us the means to conduct pilgrimage to Your house (Ka’ba)
وَزِیَارَهَ قَبْرِ نَبِیِّکَ
و زیارت مرقد پیامبرت را
and to visit the tomb of Your Prophet
صَلَوَاتُکَ وَرَحْمَتُکَ
صلوات و رحمت
may Your peace, mercy,
وَمَغْفِرَتُکَ وَرِضْوَانُکَ عَلَیْهِ وَعَلَىٰ اهْلِ بَیْتِهِ
و مغفرت و رضوانت بر پیامبر و خاندانش
forgiveness and graciousness be bestowed upon him and his family
إِنَّکَ قَرِیبٌ مُجِیبٌ
تو نزدیک و جوابدهنده هستی
Indeed, You are close and forthcoming with Your answer (to our prayers)
وَٱرْزُقْنَا عَمَلاً بِطَاعَتِکَ
عمل به طاعتت را روزی ما گردان
And assist us in abiding by Your obedience
وَتَوَفَّنَا عَلَىٰ مِلَّتِکَ وَسُنَّهِ نَبِیِّکَ صَلَّىٰ ٱللهُ عَلَیْهِ وَعَلَىٰ آلِهِ
و ما را بر دینت و بر روش پیامبرت، که درود خدا بر او و خاندانش باد، بمیران
and claim our souls while we are in Your (righteous) congregation and followers of the tradition of Your Prophet, may peace of Allah be upon him and his family
اَللَّهُمَّ ٱغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ
خدایا من و پدر و مادرم را بیامرز
O’ Lord! Forgive me and my parents
وَٱرْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیراً
و به هر دوی آنها رحم کن چنانکه مرا به گاه کودکی پروردند
and grant them mercy as they have raised me since I was youthful
إِجْزِهِمَا بِٱلإِحْسَانِ إِحْسَاناً
احسان هردو را به احسان پاداش ده
reward their good deeds with bountifulness
وَبِٱلسَّیِّئَاتِ غُفْرَاناً
و بدیهایشان را با آمرزش جبران نما
and (pardon) their sins with forgiveness
اَللَّهُمَّ ٱغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَٱلْمُؤْمِنَاتِ
خدایا مردان و زنان مؤمن را بیامرز
O’ Lord! Forgive the believers, be they men or women
ٱلاحْیَاءِ مِنْهُمْ وَٱلامْوَاتِ
چه زنده و چه مردهی آنها را
living or dead
وَتَابِعْ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ بِٱلْخَیْرَاتِ
و بین ما و آنان با نیکیها پیوند ده
and let us follow on their path with good deeds
اَللَّهُمَّ ٱغْفِرْ لِحَیِّنَا وَمَیِّتِنَا
خدایا بیامرز زنده و مردهی ما را
O’ Lord! Forgive (for) the living or deceased of us
وَشَاهِدِنَا وَغَائِبِنَا
و حاضر و غائب ما را
(believers) the present and the absent
ذَکَرِنَا وَانْثَانَا
و مرد و زن ما را
our male and female
صَغِیرِنَا وَکَبِیرِنَا
و کوچک و بزرگ ما را
our young and old
حُرِّنَا وَمَمْلُوکِنَا
و آزاد و غیر آزاد ما را
our free and our slaves
کَذَبَ ٱلْعَادِلُونَ بِٱللهِ
کسانی که از خدا روی برگرداندند، دروغ گفتند
Indeed the antagonists of Allah lied
وَضَلُّوا ضَلاَلاً بَعِیداً
و به گمراهی عمیقی کشیده شدند
and enormously wandered astray
وَخَسِرُوٱ خُسْرَاناً مُبِیناً
و به زیان آشکاری رسیدند
and incurred a major loss
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست
O’ Lord! Bestow Your peace on Muhammad and his family
وَٱخْتِمْ لِی بِخَیْرٍ
و مرا عاقبت به خیر گردان
and conclude my life in virtue
وَٱکْفِنِی مَا اهَمَّنِی مِنْ امْرِ دُنْیَایَ وَآخِرَتِی
و آنچه را از امور دنیا و آخرت که برایم مهم است، خود به عهده گیر
and resolve what worries me from the affairs of this life and in the hereafter
وَلاَ تُسَلِّطْ عَلَیَّ مَنْ لاَ یَرْحَمُنِی
و کسی که مرا رحم نمیکند بر من چیره مساز
and do not allow anyone who won’t treat me justly to come in contact with me
وَٱجْعَلْ عَلَیَّ مِنْکَ وَاقِیَهً بَاقِیَهً
و بر من از سوی خود نگهبانی همیشگی قرار ده
and provide me with Your everlasting protection
وَلاَ تَسْلُبْنِی صَالِحَ مَا انْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ
و آن نعمتهای نیکویی که عطا فرمودی از من مگیر
and do not deprive me of the best of the amenities You have graced me with
وَٱرْزُقْنِی مِنْ فَضْلِکَ رِزْقاً وَاسِعاً حَلاَلاً طَیِّباً
و از فضلت روزی گسترده، حلال و پاکیزه نصیب من کن
and confer on me from Your bounties, vast awards that are lawful and good
اَللَّهُمَّ ٱحْرُسْنِی بِحَرَاسَتِکَ
خدایا به نگهبانیات مرا نگهبانی کن
O’ Lord! Guard me with Your safeguard
وَٱحْفَظْنِی بِحِفْظِکَ
و به نگهداریات مرا نگهدار
And protect me with Your protection
وَٱکْلَانِی بِکَلاَءَتِکَ
و به پاسداریات از من پاسداری فرما
And ally me with Your alliance
وَٱرْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ ٱلْحَرَامِ
و زیارت خانهات را روزی من کن
And award me the ability to conduct pilgrimage to Your sacred house (Ka’ba)
فِی عَامِنَا هٰذَا وَفِی کُلِّ عَامٍ
در این سال و در هر سال
in this year and in every year
وَزِیَارَهَ قَبْرِ نَبِیِّکَ وَٱلائِمَّهِ عَلَیْهِمُ ٱلسَّلامُ
و نیز زیارت مرقد پیامبرت و امامان را، که درود بر آنان باد
and to visit the tomb of Your prophet and the Imams, peace be upon them
وَلاَ تُخْلِنِی یَا رَبِّ مِنْ تِلْکَ ٱلْمَشَاهِدِ ٱلشَّرِیفَهِ
پروردگارا! مرا محروم مساز از این بارگاههای باشرافت
and do not deprive me, Oh Lord, from visiting these honorable sanctuaries
وَٱلْمَوَاقِفِ ٱلْکَرِیمَهِ
و جایگاههای گرامی
and noble positions
اَللَّهُمَّ تُبْ عَلَیَّ حَتَّىٰ لاَ اعْصِیَکَ
خدایا توبه مرا بپذیر تا دیگر نافرمانیات نکنم
O’ Lord! Accept my repentance so that I may not disobey You
وَالْهِمْنِی ٱلْخَیْرَ وَٱلْعَمَلَ بِهِ
و کار خیر و عمل به آن را به من الهام فرما
And inspire me with righteousness and its implementation
وَخَشْیَتَکَ بِٱللَّیْلِ وَٱلنَّهَارِ مَا ابْقَیْتَنِی
و نیز خوف از خویش را در شب و روز بر دلم بیفکن؛ تا زمانی که زندهام میداری
And the observance of Your presence in the night and the day as long as You let me live
یَا رَبَّ ٱلْعَالَمِینَ
ای پروردگار جهانیان
O’ Allah and Cherisher of the worlds
اَللَّهُمَّ إِنِّی کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَیَّاتُ وَتَعَبَّاتُ
خدایا هرگاه گفتم دیگر مهیا و آماده شدهام
O’ Lord! I, whenever I thought I was prepared and ready
وَقُمْتُ لِلصَّلاَهِ بَیْنَ یَدَیْکَ وَنَاجَیْتُکَ
و در پیشگاهت به نماز میایستم و با تو مناجات میکنم
and rose to pray, before Your hands, and confided to You,
الْقَیْتَ عَلَیَّ نُعَاساً إِذَا انَا صَلَّیْتُ
آنگاه که وارد نماز شدم، چُرتی بر من افکندی
You cast sleep on me when I prayed
وَسَلَبْتَنِی مُنَاجَاتَکَ إِذَا انَا نَاجَیْتُ
و آنگاه که با تو رازونیاز کردم، حال مناجات کردن را از من گرفتی
and You prevented me from confiding to You when I confided
مَالِی کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلُحَتْ سَرِیرَتِی
مرا چه شده؟ هرگاه گفتم درونم سامان یافته است،
Why is it that whenever I felt content about the goodness of my core
وَقَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ ٱلتَّوَّابِینَ مَجْلِسِی
و جایگاهم به جایگاه توبهکنندگان نزدیک گشته
and my companionships have neared that of the repenters
عَرَضَتْ لِی بَلِیَّهٌ ازَالَتْ قَدَمِی وَحَالَتْ بَیْنِی وَبَیْنَ خِدْمَتِکَ
برایم گرفتاری پیش آمد که بر اثر آن پایم لغزید و میان من و خدمت به تو مانع شد
a sin would occur and cause my feet to stumble, and deprive me from Your service
سَیِّدِی لَعَلَّکَ عَنْ بَابِکَ طَرَدْتَنِی
آقای من! شاید مرا از درگاهت راندهای
O’ my Master, Maybe You have expelled me from Your door
وَعَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیْتَنِی
و از خدمتت برکنار نمودهای
and retired me from Your service
اوْ لَعَلَّکَ رَایْتَنِی مُسْتَخِفّاً بِحَقِّکَ فَاقْصَیْتَنِی
یا دیدهای که من حقّت را سبک میشمارم، پس از درگاهت دورم ساختهای
or maybe You observed my disregard of Your right on me and thus distanced me
اوْ لَعَلَّکَ رَایْتَنِی مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیْتَنِی
یا شاید دیدهای که من از تو رویگردانم، پس مرا مورد خشم قرار دادهای
or maybe You saw me headed away from (Your path) and thus You withdrew me
اوْ لَعَلَّکَ وَجَدْتَنِی فِی مَقَامِ ٱلْکَاذِبِینَ فَرَفَضْتَنِی
یا شاید مرا در جایگاه دروغگویان یافتی، پس به دورم افکندهای
or maybe You found me to be in the position of the liars so You rejected me
اوْ لَعَلَّکَ رَایْتَنِی غَیْرَ شَاکِرٍ لِنَعْمَائِکَ فَحَرَمْتَنِی
یا شاید مرا نسبت به نعمتهایت ناسپاس دیدی، پس محرومم نمودهای
or maybe You saw that I was not grateful of Your rewards so You deprived me
اوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنِی مِنْ مَجَالِسِ ٱلْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِی
یا شاید مرا همنشین با عالمان نیافتی، پس خوارم نمودهای
or maybe You observed my absence from the assembly of the scholars and thus put me down
اوْ لَعَلَّکَ رَایْتَنِی فِی ٱلْغَافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنِی
یا شاید مرا در جمع غافلان دیدی، پس از رحمتت ناامیدم کردهای
or maybe You found me to be one of the unheeding so You despaired me from Your mercy
اوْ لَعَلَّکَ رَایْتَنِی آلِفَ مَجَالِسِ ٱلْبَطَّالِینَ فَبَیْنِی وَبَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنِی
یا شاید مرا مأنوس با بیکارهها دیدی، پس مرا به آنان واگذاشتهای
or maybe You found me to be one of the unheeding so You despaired me from Your mercy
اوْ لَعَلَّکَ لَمْ تُحِبَّ انْ تَسْمَعَ دُعَائِی فَبَاعَدْتَنِی
یا شاید دوست نداشتی دعایم را بشنوی، پس دورم نمودهای
or maybe You did not like to listen to my prayers so You distanced me
اوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمِی وَجَرِیرَتِی کَافَیْتَنِی
یا شاید به خاطر جرم و جنایتم کیفرم نمودهای
or maybe You equated me with my crime and sin
اوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّهِ حَیَائِی مِنْکَ جَازَیْتَنِی
یا شاید به خاطر کمی حیایم از تو، مجازاتم نمودهای
or maybe You punished me for my lack of shyness from You
فَإِنْ عَفَوْتَ یَا رَبِّ فَطَالَمَا عَفَوْتَ عَنِ ٱلْمُذْنِبِینَ قَبْلِی
پس پروردگارا! اگر مرا ببخشایی، سابقه عفو تو از گناهکاران پیش از من، طولانی است
So if You forgive, O’ Lord, You have forgiven the many sinners before me
لاِنَّ کَرَمَکَ ایْ رَبِّ یَجِلُّ عَنْ مُکَافَاهِ ٱلْمُقَصِّرِینَ
زیرا کرمت ـ ای پروردگار! ـ برتر از آن است که تقصیرکاران را مجازات کند
For Your generosity, O’ Lord, is higher than punishing the delinquents
وَانَا عَائِذٌ بِفَضْلِکَ هَارِبٌ مِنْکَ إِلَیْکَ
و من پناهنده به فضل تو هستم. از تو به سوی خودِ تو گریزانم
and I am seeking refuge with Your bountifulness, and I am escaping from You to You
مُتَنَجِّزٌ مَا وَعَدْتَ مِنَ ٱلصَّفْحِ عَمَّنْ احْسَنَ بِکَ ظَنّاً
خواهان وعدهی تو هستم؛ و آن چشمپوشی از کسانی است که به تو گمان نیک بردهاند
and anticipating Your promise to pardon those who possessed good convictions about You
إِلٰهِی انْتَ اوْسَعُ فَضْلاً
خدایا فضل تو گستردهتر
O’ My Lord! You are more vast in bountifulness
وَاعْظَمُ حِلْماً مِنْ انْ تُقَایِسَنِی بِعَمَلِی
و بردباریات بزرگتر از آن است که مرا به کردارم بسنجی
and greater in patience than to judge me according to my deed
اوْ انْ تَسْتَزِلَّنِی بِخَطِیئَتِی
یا به خطایم از من لغزش بگیری
or to stumble me with my sin
وَمَا انَا یَا سَیِّدِی وَمَا خَطَرِی
ای آقایم! من چیستم و چه ارزشی دارم؟!
And who am I, my Master, and what is my danger?
هَبْنِی بِفَضْلِکَ سَیِّدِی
سرور من مرا به فضلت ببخش
award me Your benevolence, O’ my Master!
وَتَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَفْوِکَ
و عفوت کمکم کن
And render me Your pardon
وَجَلِّلْنِی بِسِتْرِکَ
و به پردهپوشیات خطاهایم را بپوشان
and cover me with the protection of my secrets
وَٱعْفُ عَنْ تَوْبِیخِی بِکَرَمِ وَجْهِکَ
و به کرم و جودت از توبیخم درگذر
and pardon me from Your chastisement with Your benevolent face
سَیِّدِی انَا ٱلصَّغِیرُ ٱلَّذِی رَبَّیْتَهُ
آقای من! من همان کودکی هستم که تو پرورشش دادی
O’ Master! I am the young one whom You raised
وَانَا ٱلْجَاهِلُ ٱلَّذِی عَلَّمْتَهُ
من همان نادانی هستم که تو دانایش نمودی
And I am the ignorant whom You educated
وَانَا ٱلضَّالُّ ٱلَّذِی هَدَیْتَهُ
من همان گمراهی هستم که هدایتش کردی
And I am the misled whom You guided
وَانَا ٱلْوَضِیعُ ٱلَّذِی رَفَعْتَهُ
من همان افتادهای هستم که سربلندش نمودی
And I am the humiliated one whom You elevated
وَانَا ٱلْخَائِفُ ٱلَّذِی آمَنْتَهُ
من همان هراسانی هستم که ایمنیاش دادی
And I am the frightened one whom You safeguarded
وَٱلْجَائِعُ ٱلَّذِی اشْبَعْتَهُ
و گرسنهای که سیرش نمودی
And the hungry one whom You fed
وَٱلْعَطْشَانُ ٱلَّذِی ارْوَیْتَهُ
و تشنهای که سیرابش کردی
And the thirsty whose thirst You quenched
وَٱلْعَارِی ٱلَّذِی کَسَوْتَهُ
و برهنهای که لباسش پوشاندی
And the naked whom You dressed
وَٱلْفَقِیرُ ٱلَّذِی اغْنَیْتَهُ
و تهیدستی که توانگرش ساختی
And the poor whom You made wealthy
وَٱلضَّعِیفُ ٱلَّذِی قَوَّیْتَهُ
و ناتوانی که نیرومندش نمودی
And the weak whom You strengthened
وَٱلذَّلِیلُ ٱلَّذِی اعْزَزْتَهُ
و خواری که عزیزش فرمودی
And the insignificant whom You honored
وَٱلسَّقِیمُ ٱلَّذِی شَفَیْتَهُ
و بیماری که شفایش دادی
And the sick whom You cured
وَٱلسَّائِلُ ٱلَّذِی اعْطَیْتَهُ
و گدایی که عطایش کردی
And the beggar whom You provided charity to
وَٱلْمُذْنِبُ ٱلَّذِی سَتَرْتَهُ
و گنهکاری که گناهش را بر او پوشاندی
And the sinner whose secret You have protected
وَٱلْخَاطِئُ ٱلَّذِی اقَلْتَهُ
و خطاکاری که نادیدهاش گرفتی
And the wrong doer whom You aided
وَانَا ٱلْقَلِیلُ ٱلَّذِی کَثَّرْتَهُ
و من آن ناچیزی هستم که او را فزونی بخشیدی
And I am the little (creature) You made more significant
وَٱلْمُسْتَضْعَفُ ٱلَّذِی نَصَرْتَهُ
و ناتوان شدهای که یاریاش کردی
And the oppressed whom You made victorious
وَانَا ٱلطَّرِیدُ ٱلَّذِی آوَیْتَهُ
و من همان رانده شدهای هستم که پناهش دادی
And I am the escapee whom You gave refuge to
انَا یَا رَبِّ ٱلَّذِی لَمْ اسْتَحْیِکَ فِی ٱلْخَلاَءِ
پروردگارا! من کسی هستم که در خلوت از تو شرم نکردم
I am the one, O’ Allah, who did not revere You (when I committed sins) in my seclusions
وَلَمْ ارَاقِبْکَ فِی ٱلْمَلاَءِ
و در آشکار، تو را پاس نداشتم
nor observed Your (commands) in public
انَا صَاحِبُ ٱلدَّوَاهِی ٱلْعُظْمَىٰ
منم گرفتار بلاهای بزرگ هستم
I am the committer of the grave transgressions
انَا ٱلَّذِی عَلَىٰ سَیِّدِهِ ٱجْتَرا
من آن کسی هستم که بر آقایش گستاخی نموده است
I am the one who challenged his Master
انَا ٱلَّذِی عَصَیْتُ جَبَّارَ ٱلسَّمَاءِ
من آن کسی هستم که فرمانروای آسمان را نافرمانی کردهاست
I am the one who disobeyed the All-great of the heavens
انَا ٱلَّذِی اعْطَیْتُ عَلَىٰ مَعَاصِی ٱلْجَلِیلِ ٱلرِّشَىٰ
من آنم که بر معصیتهای بزرگ رشوه دادم
I am the one who awarded the briberies upon the disobeying of the Magnificent (Allah)
انَا ٱلَّذِی حِینَ بُشِّرْتُ بِهَا خَرَجْتُ إِلَیْهَا اسْعَىٰ
من آنم که هرگاه به گناهی مژده داده میشدم، شتابان به سویش میرفتم
I am the one who when I was forewarned about it (sins), I hastily raced to it
انَا ٱلَّذِی امْهَلْتَنِی فَمَا ٱرْعَوَیْتُ
منم آنکه مهلتم دادی، ولی باز نایستادم
I am the one whom You awaited (His reverence) but I did not comprehend
وَسَتَرْتَ عَلَیَّ فَمَا ٱسْتَحْیَیْتُ
و بر من پردهپوشی کردی ولی حیا نکردم
and You veiled my secret (sins) but I did not become demure
وَعَمِلْتُ بِٱلْمَعَاصِی فَتَعَدَّیْتُ
و مرتکب گناهان شدم و از حد گذراندم
and I committed sins until I belligerently insisted
وَاسْقَطْتَنِی مِنْ عَیْنِکَ فَمَا بَالَیْتُ
و مرا از چشمت انداختی ولی اهمیت ندادم
and You then disregarded me but I did not care
فَبِحِلْمِکَ امْهَلْتَنِی
پس با بردباریات مهلتم دادی
but with Your benevolence , You postponed my punishment
وَبِسِتْرِکَ سَتَرْتَنِی حَتَّىٰ کَانَّکَ اغْفَلْتَنِی
و با پردهپوشیات مرا پوشاندی؛ تا آنجا که گویی از حال من آگاه نیستی!
and with Your veil, You safeguarded my secret (sins) as if You had overlooked me
وَمِنْ عُقُوبَاتِ ٱلْمَعَاصِی جَنَّبْتَنِی حَتَّىٰ کَانَّکَ ٱسْتَحْیَیْتَنِی
و از مجازات گناهان دورم نگه داشتی؛ گویا تو از من حیا میکنی!
and You shielded me from punishment called upon me by my sins all to the extent that it appeared as if You shied off from me
إِلٰهِی لَمْ اعْصِکَ حِینَ عَصَیْتُکَ وَانَا بِرُبُوبِیَّتِکَ جَاحِدٌ
خدایا آنگاه که نافرمانیات کردم، گناهم به این جهت نبود که منکر پروردگاریات باشم
O’ my Lord! I did not disobey You when I did because I rejected Your divinity
وَلاَ بِامْرِکَ مُسْتَخِفٌّ
و نه اینکه فرمانت را سبک شمارم
or because I belittled Your commands
وَلاَ لِعُقُوبَتِکَ مُتَعَرِّضٌ
و نه اینکه با گستاخی خود را در معرض کیفرت قرار دهم
or that I was daringly challenging Your punishment
وَلاَ لِوَعِیدِکَ مُتَهَاوِنٌ
و نه اینکه تهدیدت را ناچیز بدانم
or that I did not appreciate Your forewarning
لَکِنْ خَطِیئَهٌ عَرَضَتْ وَسَوَّلَتْ لِی نَفْسِی
ولی خطایی بود که پیش آمد و نفسم آن را برایم جلوه داد
Yet the mistake has occurred, and my self misled me
وَغَلَبَنِی هَوَایَ
و هوای نفس بر من چیره گشت
and my sinful desires won over me
وَاعَانَنِی عَلَیْهَا شِقْوَتِی
و تیرهبختیام نیز کمککار آن شد
and my misery helped me to it
وَغَرَّنِی سِتْرُکَ ٱلْمُرْخَىٰ عَلَیَّ
و پردهی بر من افکندهات مرا فریفته نگهداشت
and Your protective veil over my sins lured me
فَقَدْ عَصَیْتُکَ وَخَالَفْتُکَ بِجُهْدِی
در نتیجه نافرمانیات نمودم و در مخالفتت کوشیدم
For I have disobeyed You and opposed You with my own will
فَٱلآنَ مِنْ عَذَابِکَ مَنْ یَسْتَنْقِذُنِی
اکنون چه کسی مرا از عذابت نجات میدهد؟
Now, who can ever save me from Your chastisement?
وَمِنْ ایْدِی ٱلْخُصَمَاءِ غَداً مَنْ یُخَلِّصُنِی
و فردا چه کسی مرا از چنگ دشمنیکنندگان خلاص میکند؟
Tomorrow, who can save me from the hands of my rivals?
وَبِحَبْلِ مَنْ اتَّصِلُ إِنْ انْتَ قَطَعْتَ حَبْلَکَ عَنِّی
و به ریسمان چه کسی بپیوندم اگر تو ریسمانت را از من ببُری؟
Whose rope will I catch if You cut off the rope between You and me?
فَوَاسَوْاتَا عَلَىٰ مَا احْصَىٰ کِتَابُکَ مِنْ عَمَلِی
پس وای از رسوایی رفتارهایم که کارنامه تو ثبت نمودهاست!
Shame on me for my evildoings that Your Book has recorded
ٱلَّذِی لَوْلاَ مَا ارْجُو مِنْ کَرَمِکَ وَسَعَهِ رَحْمَتِکَ
رفتارهایی که اگر به کرم تو و رحمت گستردهات امید نداشتم،
Had it not been for Your generosity, the breadth of Your mercy
وَنَهْیِکَ إِیَّایَ عَنِ ٱلَّذِی لْقُنُوطِ لَقَنَطْتُ عِنْدَمَا اتَذَکَّرُهَا
و اگر مرا از ناامیدی نهی نکرده بودی، قطعاً هنگامی که گناهانم را بهیاد میآوردم، ناامید میشدم
as well as Your ordering me not to lose hope (in Your salvation), I would have despaired whenever I remembered it (my sin)
یَا خَیْرَ مَنْ دَعَاهُ دَاعٍ
ای بهترین کسی که دعاکنندهای او را خواندهاست
O’ the Best of whom a worshiper has ever prayed
وَافْضَلَ مَنْ رَجَاهُ رَاجٍ
و برترین کسی که امیدواری به او امید بستهاست
and the Foremost of whom anyone has wished!
اَللَّهُمَّ بِذِمَّهِ ٱلإِسْلاَمِ اتَوَسَّلُ إِلَیْکَ
خدایا به پایبندی به اسلام به تو توسّل میجویم
O’ Lord! In the name of the esteemed Islam I implore You
وَبِحُرْمَهِ ٱلْقُرْآنِ اعْتَمِدُ عَلَیْکَ
و به حرمت قرآن بر تو تکیه میکنم
I rely upon You in the name of the sanctity of the Qur’an
وَبِحُبِّی ٱلنَّبِیَّ ٱلامِّیَّ
و به محبّتم نسبت به پیامبر درس نیاموخته
And with my love for the unschooled Prophet (Muhammad)
ٱلْقُرَشِیَّ ٱلْهَاشِمِیَّ
قریشی هاشمی
The Quraishian (the main tribe in Mecca) The Hashimite (The family name of Prophet Muhammad)
ٱلْعَرَبِیَّ ٱلتُّهَامِیَّ
عربیِ اهل تهامه
The Arabian, The Tuhamian (the name of the region where Quraish is located)
ٱلْمَکِّیَّ ٱلْمَدَنِیَّ
اهل مکّه و مدینه
The Meccan, The Medinan (tracing prophet Muhammad’s roots to the city of Medina where He migrated to)
ارْجُو ٱلزُّلْفَهَ لَدَیْکَ
به نزدیک شدن به تو امیدوارم
I seek to be closer to You (I seek favor to You)
فَلاَ تُوحِشِ ٱسْتِینَاسَ إِیـمَانِی
پس انس ایمان مرا به وحشت بدل مساز
So please do not disrupt the serenity of my faith
وَلاَ تَجْعَلْ ثَوَابِی ثَوَابَ مَنْ عَبَدَ سِوَاکَ
و سزای مرا مانند سزای کسانی که غیر تو را عبادت نمودهاند قرار مده
And please do not cause my ultimate destiny to be similar to that of those who worshipped other than You
فَإِنَّ قَوْماً آمَنُوٱ بِالْسِنَتِهِمْ لِیَحْقِنُوٱ بِهِ دِمَاءَهُمْ
زیرا گروهی، تنها به زبان ایمان آوردند تا جانشان را به این وسیله حفظ کنند
For, indeed there are some who believed only to the extent of their tongues so that they may save their lives
فَادْرَکُوٱ مَا امَّلُوٱ
پس به آنچه میخواستند، رسیدند
and they gathered what they wished
وَإِنَّا آمَنَّا بِکَ بِالْسِنَتِنَا وَقُلُوبِنَا لِتَعْفُوَ عَنَّا
ولی ما هم با زبان و هم با دل به تو ایمان آوردیم تا از ما درگذری
But we have believed in You with our tongues and with our hearts so that You may pardon us
فَادْرِکْنَا مَا امَّلْنَا
پس ما را به آنچه آرزو داریم برسان
So grant us what we wish for
وَثَبِّتْ رَجَاءَکَ فِی صُدُورِنَا
و امیدت را در سینههایمان پایدار کن
And anchor our hope in You, in our hearts
وَلاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا
و دلهایمان را پس از آنکه هدایتمان نمودی گمراه مکن
And do not let our hearts go astray after You have guided us
وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً
و از جانب خود رحمتی به ما عطا فرما
And grant us Your mercy
إِنَّکَ انْتَ ٱلْوَهَّابُ
که تو بسیار بخشندهای
Indeed You are the Utmost Granter
فَوَعِزَّتِکَ لَوِ ٱنْتَهَرْتَنِی مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِکَ
به عزتت سوگند اگر مرا برانی از درگاهت نخواهم رفت
And I swear with Your glory, that even if You send me away that I would not depart from Your door
وَلاَ کَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِکَ
و از چاپلوسی نسبت به تو دست نخواهم کشید
and I would not cease to compliment You
لِمَا الْهِمَ قَلْبِی مِنَ ٱلْمَعْرِفَهِ بِکَرَمِکَ وَسَعَهِ رَحْمَتِکَ
به خاطر شناختی که از بزرگواریات و گستردگی رحمتت به دل من الهام شده است
for my heart has been fully inspired with the knowledge of Your benevolence and vastness of compassion
إِلَىٰ مَنْ یَذْهَبُ ٱلْعَبْدُ إِلاَّ إِلَىٰ مَوْلاهُ
بنده به سوی چه کسی جز مولایش میرود؟
To where would a slave go but to his master
وَإِلَىٰ مَنْ یَلْتَجِئُ ٱلْمَخْلُوقُ إِلاَّ إِلَىٰ خَالِقِهِ
و آفریده به چه کسی جز آفریدگارش پناه میبرد؟
To where would a creature seek refuge but to with Creator
إِلٰهِی لَوْ قَرَنْتَنِی بِٱلاصْفَادِ
خدایا اگر مرا با زنجیرها ببندی
O’ my Lord! Even if You tied me with the chains of hell
وَمَنَعْتَنِی سَیْبَکَ مِنْ بَیْنِ ٱلاشْهَادِ
و در مقابل چشم مردم لطفت را از من بازداری
And You deprived me Your flowing stream (of favors) from between the witnesses (of the day of Judgment)
وَدَلَلْتَ عَلَىٰ فَضَائِحِی عُیُونَ ٱلْعِبَادِ
و دیدگان بندههایت را بر رسواییهایم بگشایی
And divulge all my scandalous acts before the eyes of all Your servants
وَامَرْتَ بِی إِلَىٰ ٱلنَّارِ
و مرا بهسوی دوزخ فرمان دهی
And You ordered me to hell
وَحُلْتَ بَیْنِی وَبَیْنَ ٱلابْرَارِ
و بین من و نیکان جدایی افکنی
And You isolated me from the company of the faithful
مَا قَطَعْتُ رَجَائِی مِنْکَ
امیدم را از تو نخواهم برید
I would not end my hope in You
وَمَا صَرَفْتُ تَامِیلِی لِلْعَفْوِ عَنْکَ
و آرزویم را از عفو تو بر نمیگردانم
and I would not dismiss my reassurance of Your pardon
وَلاَ خَرَجَ حُبُّکَ مِنْ قَلْبِی
و محبتت از قلبم بیرون نخواهد رفت
and my love for You would not depart from my heart
انَا لاَ انْسَىٰ ایَادِیَکَ عِنْدِی
من عطایت را نسبت به خود، از یاد نخوام برد
I do not forget the helping hand You bestowed upon me
وَسِتْرَکَ عَلَیَّ فِی دَارِ ٱلدُّنْیَا
و پردهپوشیات نسبت به من در دنیا را فراموش نخواهم کرد
and Your having concealed my defects in the worldly abode
سَیِّدِی اخْرِجْ حُبَّ ٱلدُّنْیَا مِنْ قَلْبِی
ای آقای من! محبت دنیا را از دلم بیرون کن
O’ my Master! Remove the adoration of worldliness from my heart
وَٱجْمَعْ بَیْنِی وَبَیْنَ ٱلْمُصْطَفَىٰ وَآلِهِ
و میان من و مصطفی و خاندانش جمع کن
And unite me with Mustafa (Muhammad: the chosen messenger) and his family
خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَخَاتَمِ ٱلنَّبِیِّینَ
بهترین برگزیدگان از آفریدگانت، و آخرین پیامبران
the dearest of Your creatures and the last of the prophets,
مُحَمَّدٍ صَلَّىٰ ٱللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلَىٰ آلِهِ
محمّد، که درود خدا بر او و خاندانش باد
Muhammad, Peace from Allah upon him and his family
وَٱنْقُلْنِی إِلَىٰ دَرَجَهِ ٱلتَّوْبَهِ إِلَیْکَ
و مرا به مقام توبه به درگاهت برسان
And move me to the rank of repentance with You
وَاعِنِّی بِٱلْبُکَاءِ عَلَىٰ نَفْسِی
و یاریام کن که بر خود بگریم
And help me to cry for myself
فَقَدْ أفْنَیْتُ بِالتَسْوِیفِ وَ الآمَالِ عُمْرِی
من عمرم را به امروز و فردا کردن و آرزوهای باطل نابود ساختم
for I have wasted my life away with procrastination and false hopes
وَقَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَهَ ٱلآیِسِینَ مِنْ خَیْرِی
And now I have come to You hopeless of my goodness
فَمَنْ یَکُونُ اسْوَا حَالاً مِنِّی
پس بدحالتر از من کیست؟
Who is more worse off than me
إِنْ انَا نُقِلْتُ عَلَىٰ مِثْلِ حَالِی
اگر من بر چنین حالی به قبرم وارد شوم
if now I am passed on in my present state
إِلَىٰ قَبْرٍ لَمْ امَهِّدْهُ لِرَقْدَتِی
قبری که آن را برای آرمیدن خویش آماده نساختهام
to a grave that I have neither paved for my long stay
وَلَمْ افْرُشْهُ بِٱلْعَمَلِ ٱلصَّالِحِ لِضَجْعَتِی
و برای آرمیدن آن را به کار نیک فرش ننمودهام
nor furnished with righteous deed for my extended abode.
وَمَا لِی لاَ ابْکِی
چرا گریه نکنم؟!
And why would I not weep
وَلاَ ادْرِی إِلَىٰ مَا یَکُونُ مَصِیرِی
و حال آنکه نمیدانم چه سرانجامی دارم
for I have no knowledge of my fate
وَارَىٰ نَفْسِی تُخَادِعُنِی
و میبینم که نفْسم مرا فریب میدهد
and I observe my self deceiving itself
وَایَّامِی تُخَاتِلُنِی
و مشاهده میکنم که روزگار به من نیرنگ میزند
and my days are fading away
وَقَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ رَاسِی اجْنِحَهُ ٱلْمَوْتِ
و حال آنکه بالهای مرگ بالای سرم به حرکت درآمده است!
and the wings of death have flapped close by
فَمَا لِی لاَ ابْکِی
پس چرا گریه نکنم؟!
So why wouldn’t I cry!
ابْکِی لِخُرُوجِ نَفْسِی
گریه میکنم برای بیرون رفتن جان از بدنم
I weep for my soul’s departing my body
ابْکِی لِظُلْمَهِ قَبْرِی
گریه میکنم برای تاریکی قبرم
I weep for the darkness of my grave
ابْکِی لِضِیقِ لَحْدِی
گریه میکنم برای تنگی گورم
I weep for the narrowness of my vault
ابْکِی لِسُؤَالِ مُنْکَرٍ وَنَکِیرٍ إِیَّایَ
گریه میکنم برای بازخواست منکر و نکیر از خود
I weep for the questioning of Munkar and Nakeer of me (the names of the two angels that question the dead after being laid in the graves)
ابْکِی لِخُرُوجِی مِنْ قَبْرِی عُرْیَاناً ذَلِیلاً
گریه میکنم برای آن حالت که عریان و خوار از قبر خارج میشوم
I weep for my coming out of my grave (on the Resurrection Day) naked, humiliated
حَامِلاً ثِقْلِی عَلَىٰ ظَهْرِی
درحالیکه بار سنگینی را بر دوش میکشم
and carrying my book (of deeds) on my back
انْظُرُ مَرَّهً عَنْ یَمِینِی وَاخْرَىٰ عَنْ شِمَالِی
گاهی به راست و گاهی به چپ خود مینگرم
I look to the right once and to the left once
إِذِ ٱلْخَلائِقُ فِی شَانٍ غَیْرِ شَانِی
هنگامیکه مردمان به کاری غیر از کار مناند مشغولاند
Behold! The creatures will each be engaged with matters other than mine
”لِکُلِّ ٱمْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَانٌ یُغْنِیهِ“
در آن روز هرکس کاری دارد که او را به خود مشغول میکند
for every person that day has a concern of his own
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ ضَاحِکَهٌ مُسْتَبْشِرَهٌ
چهرههایی در آن روز روشن و خندان و خوشحالاند
Many faces on that day shall be bright, laughing, joyous.
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَهٌ تَرْهَقُهَا قَتَرَهٌ وَذِلَّهٌ
و در آن روز بر چهرههایی غبار نشسته و سیاهی و خواری آنها را پوشانده است
And many faces on that day, on them shall be dust. Darkness, and humiliation shall cover them
سَیِّدِی عَلَیْکَ مُعَوَّلِی وَمُعْتَمَدِی
ای آقای من! تکیه و اعتمادم فقط به توست
O’ Master! I settle my destination, dependence
وَرَجَائِی وَتَوَکُّلِی
و امید و توکّلم بر تو است
hope and reliance upon You
وَبِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقِی
آویختنم بر رحمت توست
And with Your mercy, I cling
تُصِیبُ بِرَحْمَتِکَ مَنْ تَشَاءُ
هرکه را خواهی به رحمتت میرسانی
You bestow Your mercy on whomever You please
وَتَهْدِی بِکَرَامَتِکَ مَنْ تُحِبُّ
و با کرامتت هرکه را دوست داری هدایت کنی
and You guide with Your benevolence whomever You like
فَلَکَ ٱلْحَمْدُ عَلَىٰ مَا نَقَّیْتَ مِنَ ٱلشِّرْکِ قَلْبِی
پس تو را سپاس بر اینکه قلبم را از شرک پاک نمودی
So praise to You for Your purifying my heart from taking false partners to You
وَلَکَ ٱلْحَمْدُ عَلَىٰ بَسْطِ لِسَانِی
و تو را سپاس بر اینکه زبانم را گشودی
And praise to You for releasing my tongue
أفَبِلِسَانِی هٰذَا ٱلْکَالِّ أشْکُرُکَ
آیا با این زبان گُنگم تو را شکر کنم؟
How can I praise You properly while my tongue is too short to do so?
أمْ بِغَایَهِ جُهْدِی فِی عَمَلِی أُرْضِیکَ
یا با نهایت کوشش در کارم تو را خشنود نمایم
How can I please You while the extent of my efforts is too short to do so?
وَمَا قَدْرُ لِسَانِی یَا رَبِّ فِی جَنْبِ شُکْرِکَ
پروردگارا! مگر اندازه زبانم در مقایسه با شکری که باید به جا بیاورم چقدر است؟!
What extent can my tongue reach if compared to the limitless extent of thanking You?
وَمَا قَدْرُ عَمَلِی فِی جَنْبِ نِعَمِکَ وَإِحْسَانِکَ
و قیمت کارم در برابر نعمتها و احسانت چه اندازه است؟!
What amount can my efforts reach if compared to the limitless amount of Your graces and favors?
إِلٰهِی إِنَّ جُودَکَ بَسَطَ امَلِی
خدایا! جودت آرزویم را گسترده کرده است
O’ my Lord! Indeed Your generosity has expanded my hope (in You)
وَشُکْرَکَ قَبِلَ عَمَلِی
و سپاسگزاری از طرف تو، عملم را پذیرفت
It is my thanks to You that have granted approval for my deeds
سَیِّدِی إِلَیْکَ رَغْبَتِی
ای آقای! من میل و رغبتم بهسوی توست
O my Master, for You do I desire
وَإِلَیْکَ رَهْبَتِی
و ترسم از جانب توست
You do I fear
وَإِلَیْکَ تَامِیلِی
و آرزویم به درگاه توست
and to You do I look forward
وَقَدْ سَاقَنِی إِلَیْکَ امَلِی
آرزویم مرا بهسوی تو کشانده
It is my hope that has driven me towards You
وَعَلَیْکَ یَا وَاحِدِی عَکَفَتْ هِمَّتِی
و همّتم بر درگاه تو ـ ای خدای یگانه! ـ جای گرفته است.
To You, O my One and Only God, do I direct my determination
وَفِیمَا عِنْدَکَ ٱنْبَسَطَتْ رَغْبَتِی
و رغبتم در آنچه نزد توست فزونی یافته
And upon what You possess I unfold my desire
وَلَکَ خَالِصُ رَجَائِی وَخَوْفِی
و امید و بیم خالصم برای توست
And my ultimate hope and fear rest upon You
وَبِکَ انِسَتْ مَحَبَّتِی
و محبّتم به تو انس گرفته
And with You, I cheerfully contemplated Your adoration
وَإِلَیْکَ الْقَیْتُ بِیَدِی
و دستم را بهجانب تو دراز کردهام
And I spread my hands wide open to You
وَبِحَبْلِ طَاعَتِکَ مَدَدْتُ رَهْبَتِی
و با بیم داشتن از تو رشته بندگیام را کشیدهام.
And with the rope of Your obedience I ease my fear
یَا مَوْلایَ بِذِکْرِکَ عَاشَ قَلْبِی
ای مولای من! دلم به یاد تو زندگی کردهاست
O’ my Lord! In Your remembrance, my heart flourished
وَبِمُنَاجَاتِکَ بَرَّدْتُ الَمَ ٱلْخَوْفِ عَنِّی
و با مناجات با تو آتش ترس را بر خود سرد نمودهام
Only through my confidential conversations with You have I cooled the pains of my fear
فَیَا مَوْلایَ وَیَا مُؤَمَّلِی وَیَا مُنْتَهَىٰ سُؤْلِی
ای مولایم و ای آرزویم و ای نهایت خواستهام!
So, O’ my Lord! And O’ the One whom I hope! And O’ the One who is the Ultimate Destination and Grantor of my request!
فَرِّقْ بَیْنِی وَبَیْنَ ذَنْبِیَ ٱلْمَانِعِ لِی مِنْ لُزُومِ طَاعَتِکَ
میان من و گناهم جدایی انداز؛ گناهی که بازدارنده من از همراهی طاعت توست
Separate between me and this sin of mine that disables me from abiding by Your obedience
فَإِنَّمَا اسْالُکَ لِقَدِیمِ ٱلرَّجَاءِ فِیکَ
از تو درخواست میکنم، تنها به خاطر امید دیرینه به تو
For I only ask You due to the ancient and long resting of hope upon You
وَعَظِیمِ ٱلطَّمَعِ مِنْکَ
و چشم داشت فراوان از تو
as well as the great coveting of You
ٱلَّذِی اوْجَبْتَهُ عَلَىٰ نَفْسِکَ مِنَ ٱلرَّافَهِ وَٱلرَّحْمَهِ
که از سر مهر و رحمت بر خود واجب کردهای
in what You obliged yourself with from compassion and mercy
فَٱلامْرُ لَکَ وَحْدَکَ لاَ شَرِیکَ لَکَ
پس فرمان شایسته تو است. یگانهای و شریکی نداری!
Evidently, the command is yours, for You are the only One without partners
وَٱلْخَلْقُ کُلُّهُمْ عِیَالُکَ وَفِی قَبْضَتِکَ
و همه خلق جیرهخوار تو و در دست قدرت تواند
and all creatures are in Your maintenance and within Your grip
وَکُلُّ شَیْءٍ خَاضِعٌ لَکَ
و هر چیز برای تو فروتن است
and everything submits to You
تَبَارَکْتَ یَا رَبَّ ٱلْعَالَمِینَ
منزّهی تو، ای پروردگار جهانیان!
blessed You are O’ Lord and Cherisher of the worlds
هِی ٱرْحَمْنِی إِذَا ٱنْقَطَعَتْ حُجَّتِی
خدایا آنگاه که حجّتی ندارم، به من رحم کن
O’ my Lord! Bestow Your mercy upon me when my excuses have failed
وَکَلَّ عَنْ جَوَابِکَ لِسَانِی
و آنگاه که زبانم از پاسخت بازماند
and when my tongue has ceased to be able to answer to You (on judgment day)
وَطَاشَ عِنْدَ سُؤَالِکَ إِیَّایَ لُبِّی
و به هنگام بازپرسیات هوش از سرم برود
and my intellect has subsided upon Your questioning
فَیَا عَظِیمَ رَجَائِی لاَ تُخَیِّبْنِی إِذَا ٱشْتَدَّتْ فَاقَتِی
ای امید بزرگم! زمانی که بیچارگیام شدّت گیرد مرا مأیوس مگردان
So O’ to whom I submit my utmost hope, do not disappoint me when my tragedy has intensified
وَلاَ تَرُدَّنِی لِجَهْلِی
و به خاطر نادانیام از درگاهت مران
and do not reject me due to my ignorance and conceit
وَلاَ تَمْنَعْنِی لِقِلَّهِ صَبْرِی
و به علت کم تابیام از رحمتت منع نکن
and do not deprive me (of Your mercy) due to my lack of patience
أَعْطِنِی لِفَقْرِی
به جهت تهیدستیام، به من عطا کن
and provide for me for I am poor
وَٱرْحَمْنِی لِضَعْفِی
و به خاطر ناتوانیام به من رحم کن
and bestow Your mercy upon me for I am weak
سَیِّدِی عَلَیْکَ مُعْتَمَدِی وَمُعَوَّلِی
آقای من! اعتماد و تکیهام فقط بر توست
O’ my Master! Upon You I rest my dependence, destination
وَرَجَائِی وَتَوَکُّلِی
و امید و توکلم بر توست
hope and reliance
وَبِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقِی
و وابستگیام فقط به رحمت توست
And to Your mercy I cling
وَبِفِنَائِکَ أحُطُّ رَحْلِی
و بارم را تنها به آستان تو میاندازم
And on Your grounds, I conclude my journey
وَبِجُودِکَ أقْصِدُ طَلِبَتِی
و به جود تو قصد حاجت میکنم
And to Your generosity I direct my request
وَبِکَرَمِکَ أیْ رَبِّ اسْتَفْتِحُ دُعَائِی
ای پروردگار! به کرم تو دعایم را آغاز میکنم
And with Your generosity, O’ Allah, I commence my prayer
وَلَدَیْکَ أرْجُو فَاقَتِی
و از درگاه تو به رفع تنگدستیام امید دارم
And with You I seek relief from my indigence
وَبِغِنَاکَ أجْبُرُ عَیْلَتِی
و به توانگری تو ناداریام را جبران میکنم
And with Your wealth I mend my poverty
وَتَحْتَ ظِلِّ عَفْوِکَ قِیَامِی
و ایستادنم زیر سایه عفو توست
And under the shadow of Your pardon, I stand
وَإِلَىٰ جُودِکَ وَکَرَمِکَ أرْفَعُ بَصَرِی
و بهجانب جود و کرم تو چشم میگشایم
And to Your generosity and benevolence, I raise my eyesight
وَإِلَىٰ مَعْرُوفِکَ أُدِیمُ نَظَرِی
و بهسوی احسان تو نگاهم را میدوزم
And to Your favor, I prolong my vision
فَلاَ تُحْرِقْنِی بِٱلنَّارِ وَأنْتَ مَوْضِعُ أمَلِی
پس مرا به آتش مسوزان در حالی که تو جایگاه آرزوی من هستی
So, burn me not in the hell fire because You are where I place my hope
وَلاَ تُسْکِنِّی ٱلْهَاوِیَهَ فَإِنَّکَ قُرَّهُ عَیْنِی
و در دوزخ جایم مده که تو نور چشم منی
And, reside me not in the bottomless pit (hell) for You are indeed the comfort of my eye
یَا سَیِّدِی لاَ تُکَذِّبْ ظَنِّی بِإِحْسَانِکَ وَمَعْرُوفِکَ
ای آقای من! گمانم را به احسان و نیکیات تکذیب مکن
O’ my Master! Disappoint not my expectation in Your benevolence and known favor
فَإِنَّکَ ثِقَتِی
که تویی مورد اطمینانم
because You are my Confidant and Security
وَلاَ تَحْرِمْنِی ثَوَابَکَ
و از پاداشت محرومم مگردان
And do not deprive me of Your reward
فَإِنَّکَ ٱلْعَارِفُ بِفَقْرِی
که تو به تهیدستی من آگاهی
for You are Aware of my poverty
إِلٰهِی إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أجَلِی وَلَمْ یُقَرِّبْنِی مِنْکَ عَمَلِی
خدایا اگر مرگم فرا رسیده ولی کردارم مرا به تو نزدیک نکرده،
O’ my Lord! If the end of my life has neared and my deeds did not bring me near You
فَقَدْ جَعَلْتُ ٱلإِعْتِرَافَ إِلَیْکَ بِذَنْبِی وَسَائِلَ عِلَلِی
پس اعتراف به گناهم را وسیله عذرخواهی در درگاه تو قرار دادهام
then I hereby render my admission of sin as my justification
إِلٰهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أوْلَىٰ مِنْکَ بِٱلْعَفْوِ
خدایا! اگر گذشت کنی پس سزاوارتر از تو به گذشت کیست؟
,. O’ my Lord! If You pardon (me), then no one is more worthy of pardoning than You
وَإِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ أعْدَلُ مِنْکَ فِی ٱلْحُکْمِ
و اگر عذاب نمایی پس عادلتر از تو در داوری کیست؟
And if You punish (me), then no one is more just than You in judgment
ٱرْحَمْ فِی هٰذِهِ ٱلدُّنْیَا غُرْبَتِی
در این دنیا به غربتم رحم نما
(O’ Lord) have mercy toward my expatriation in this life
وَعِنْدَ ٱلْمَوْتِ کُرْبَتِی
و به گاه مرگ به سختی جان دادنم،
and my tragedy upon death
وَفِی ٱلْقَبْرِ وَحْدَتِی
و در قبر به تنهاییام،
and my solitude in the grave
وَفِی ٱللَّحْدِ وَحْشَتِی
و در لحد به هراسم ترحم نما
and my loneliness in the grave
وَإِذَا نُشِرْتُ لِلْحِسَابِ بَیْنَ یَدَیْکَ ذُلَّ مَوْقِفِی
و زمانی که برای حساب در برابرت برانگیخته شدم به خواری جایگاهم رحمت آور
and because whenever I am dispatched for judgment before Your hands, my situation is humiliated
وَٱغْفِرْ لِی مَا خَفِیَ عَلَىٰ ٱلآدَمِیِّینَ مِنْ عَمَلِی
و آنچه از کردارم بر انسانها پوشیده مانده بیامرز
and forgive what is concealed from the humans of my (secretive bad) deeds
وَأدِمْ لِی مَا بِهِ سَتَرْتَنِی
و آنچه را که مرا به آن پوشاندی تداوم بخش
and prolong for me what You veiled my (secret sins) with
وَٱرْحَمْنِی صَرِیعاً عَلَىٰ ٱلْفِرَاشِ تُقَلِّبُنِی أیْدِی أحِبَّتِی
و زمانی که بی جان در بستر مرگ افتادهام و دستهای دوستانم مرا این طرف و آن طرف میکند به من رحم فرما
and confer Your benevolence on me when I am (laying) motionless on the (death) bed so that the beloved of my relatives surround me
وَتَفَضَّلْ عَلَیَّ مَمْدُوداً عَلَىٰ ٱلْمُغْتَسَلِ یُقَلِّبُنِی صَالِحُ جِیرَتِی
و در آن حال که روی تخت غسّال خانه به درازا افتادهام و همسایگان نیکوکارم مرا به این سو و آن سو برمیگردانند، بر من تفضل نما
and grant me Your bountifulness when I am stretched on the funeral bath so that the good-deeded of my community may wash me
وَتَحَنَّنْ عَلَیَّ مَحْمُولاً قَدْ تَنَاوَلَ ٱلاقْرِبَاءُ أطْرَافَ جِنَازَتِی
و در وقت حمل شدنم که بستگانم گوشههای جنازهام را به دوش گرفتهاند، با من مهربانی کن
and bestow Your kindred tenderness upon me when I am carried while my relatives hand over the extremities of my coffin
وَجُدْ عَلَیَّ مَنْقُولاً قَدْ نَزَلْتُ بِکَ وَحِیداً فِی حُفْرَتِی
و آنگاه که منتقل شدهام و در قبرم یکّه و تنها به پیشگاه تو وارد شدهام بر من لطف نما
and award me Your generosity when I am transported and finally delivered and left alone in my grave
وَٱرْحَمْ فِی ذٰلِکَ ٱلْبَیْتِ ٱلْجَدِیدِ غُرْبَتِی حَتَّىٰ لاَ أسْتَانِسَ بِغَیْرِکَ
و در آن خانه جدید بر غربتم رحم کن چنان که به غیر تو انس نگیرم
and have mercy on my solitary confinement in this new residence so that I may not be comforted by anyone but You
یَا سَیِّدِی إِنْ وَکَلْتَنِی إِلَىٰ نَفْسِی هَلَکْتُ
ای آقای من اگر مرا به خودم واگذاری هلاک شدهام
O’ my Master! If You entrusted me (with my affairs), I would perish
سَیِّدِی فَبِمَنْ أسْتَغِیثُ إِنْ لَمْ تُقِلْنِی عَثْرَتِی
ای آقای من! اگر لغزشم را نادیده نگیری از چه کسی فریادرسی خواهم؟
My Master then whom do I seek rescue with if You would not avert my stumble
فَإِلَىٰ مَنْ أفْزَعُ إِنْ فَقَدْتُ عِنَایَتَکَ فِی ضَجْعَتِی
و اگر در آرامگاهم عنایت تو را از دست بدهم، به چه کسی پناه ببرم؟
To whom would I seek shelter with if I lost Your kindred care in my dormancy
وَإِلَىٰ مَنْ ألْتَجِئُ إِنْ لَمْ تُنَفِّسْ کُرْبَتِی
و اگر تو غم و اندوهم را برطرف نکنی، به چه کسی روی آورم؟
To whom would I resort to if You did not relieve my destitution
سَیِّدِی مَنْ لِی
ای آقای من! من که را دارم؟
My Master! Who will be on my side
وَمَنْ یَرْحَمُنِی إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِی
و چه کسی بر من رحم میکند اگر تو به من رحم نکنی؟
and who will bestow mercy on me if You do not?
وَفَضْلَ مَنْ اؤَمِّلُ إِنْ عَدِمْتُ فَضْلَکَ یَوْمَ فَاقَتِی
و به احسان که امید داشته باشم اگر روز بیچارگیام احسان تو را از دست بدهم؟
And whose bounties would I anticipate if I lacked Your grants on the day of my destitution (judgment day)?
وَإِلَىٰ مَنِ ٱلْفِرَارُ مِنَ ٱلذُّنُوبِ إِذَا ٱنْقَضَىٰ أجَلِی
و وقتی که عمرم سرآید از گناهان بهسوی که بگریزم؟
And to where shall I run away from my sins when my fate is concluded?
سَیِّدِی لاَ تُعَذِّبْنِی وَأنَا أرْجُوکَ
ای آقای من! مرا عذاب مکن که امید به تو دارم
My Master! Punish me not while I am pleading to You!
إِلٰهِی حَقِّقْ رَجَائِی
خدایا! امیدم را برآورده ساز
O’ my Lord! Fulfill my desire
وَآمِنْ خَوْفِی
و ترسم را ایمنی ده
and secure my fright
فَإِنَّ کَثْرَهَ ذُنُوبِی لاَ أرْجُو فِیهَا إِلاَّ عَفْوَکَ
زیرا من در عین فراوانی گناهانم امیدی جز به گذشت تو ندارم
because I can not avert (the result of) my numerous sins except with Your pardon
سَیِّدِی أنَا أسْالُکَ مَا لاَ أسْتَحِقُّ
ای آقای من! چیزی را از تو درخواست دارم که شایسته آن نیستم
My Master! I am asking You for what I do not deserve
وَأنْتَ أهْلُ ٱلتَّقْوَىٰ وَأهْلُ ٱلْمَغْفِرَهِ
ولی تو اهل تقوا و آمرزشی
but You are the Lord of righteousness and the Lord of forgiveness
فَٱغْفِرْ لِی وَألْبِسْنِی مِنْ نَظَرِکَ ثَوْباً یُغَطِّی عَلَیَّ ٱلتَّبِعَاتِ
پس مرا بیامرز و جامهای از عنایتت بر من بپوشان که گناهانم را بر من بپوشاند
So, forgive for me and veil me from Your sight with a cloak that masks all my liabilities
وَتَغْفِرُهَا لِی وَلاَ أطَالَبُ بِهَا
و آنها را بیامرز؛ و من نسبت به آنها بازخواست نشوم
thus forgiving me so that I may never be reclaimed with it
إِنَّکَ ذُو مَنٍّ قَدِیمٍ
که تو دارای کرَم دیرینه هستی
Indeed, You are the possessor of ancient favor
وَصَفْحٍ عَظِیمٍ
و تو چشمپوشی بزرگ داری
great pardon
وَتَجَاوُزٍ کَرِیمٍ
و دارای گذشت کریمانه هستی
and generous forgiveness
إِلٰهِی أنْتَ ٱلَّذِی تُفِیضُ سَیْبَکَ عَلَىٰ مَنْ لاَ یَسْالُکَ
خدایا! تویی که عطایت را پیدرپی فرو میریزی بر کسی که از تو درخواست نمیکند
O’ my Lord! You are the One who overflows the streams (of favors) on those who do not even implore You
وَعَلَىٰ ٱلْجَاحِدِینَ بِرُبُوْبِیَّتِکَ
و بر آنان که منکر پروردگاریات هستند
and on those who rejected Your divinity
فَکَیْفَ سَیِّدِی بِمَنْ سَألَکَ وَ أیْقَنَ أنَّ ٱلْخَلْقَ لَکَ وَٱلأمْرَ إِلَیْکَ
چه رسد ـ آقای من! ـ بر کسی که از تو خواهش کرده و یقین دارد که آفرینش از تو و فرمان تنها به دست توست
So how would You not, O’ Master, grant the same to the one who implored You and submitted with certainty that the creation is yours and the command is to You?
تَبَارَکْتَ وَتَعَالَیْتَ یَا رَبَّ ٱلْعَالَمِینَ
منزّه و والایی ای پروردگار جهانیان!
Praised and glorified You are, O’ Lord and Cherisher of the worlds
اَللهمَّ إِنِّی کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَیَّاتُ وَتَعَبَّاتُ
خدایا هرگاه گفتم دیگر مهیا و آماده شدهام
O’ Lord! I, whenever I thought I was prepared and ready
وَقُمْتُ لِلصَّلاَهِ بَیْنَ یَدَیْکَ وَنَاجَیْتُکَ
و در پیشگاهت به نماز میایستم و با تو مناجات میکنم
and rose to pray, before Your hands, and confided to You,
الْقَیْتَ عَلَیَّ نُعَاساً إِذَا انَا صَلَّیْتُ
آنگاه که وارد نماز شدم، چُرتی بر من افکندی
You cast sleep on me when I prayed
وَسَلَبْتَنِی مُنَاجَاتَکَ إِذَا انَا نَاجَیْتُ
و آنگاه که با تو رازونیاز کردم، حال مناجات کردن را از من گرفتی
and You prevented me from confiding to You when I confided
مَالِی کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلُحَتْ سَرِیرَتِی
مرا چه شده؟ هرگاه گفتم درونم سامان یافته است،
Why is it that whenever I felt content about the goodness of my core
وَقَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ ٱلتَّوَّابِینَ مَجْلِسِی
و جایگاهم به جایگاه توبهکنندگان نزدیک گشته
and my companionships have neared that of the repenters
عَرَضَتْ لِی بَلِیَّهٌ ازَالَتْ قَدَمِی وَحَالَتْ بَیْنِی وَبَیْنَ خِدْمَتِکَ
برایم گرفتاری پیش آمد که بر اثر آن پایم لغزید و میان من و خدمت به تو مانع شد
a sin would occur and cause my feet to stumble, and deprive me from Your service
سَیِّدِی لَعَلَّکَ عَنْ بَابِکَ طَرَدْتَنِی
آقای من! شاید مرا از درگاهت راندهای
O’ my Master, Maybe You have expelled me from Your door
وَعَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیْتَنِی
و از خدمتت برکنار نمودهای
and retired me from Your service
اوْ لَعَلَّکَ رَایْتَنِی مُسْتَخِفّاً بِحَقِّکَ فَاقْصَیْتَنِی
یا دیدهای که من حقّت را سبک میشمارم، پس از درگاهت دورم ساختهای
or maybe You observed my disregard of Your right on me and thus distanced me
اوْ لَعَلَّکَ رَایْتَنِی مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیْتَنِی
یا شاید دیدهای که من از تو رویگردانم، پس مرا مورد خشم قرار دادهای
or maybe You saw me headed away from (Your path) and thus You withdrew me
اوْ لَعَلَّکَ وَجَدْتَنِی فِی مَقَامِ ٱلْکَاذِبِینَ فَرَفَضْتَنِی
یا شاید مرا در جایگاه دروغگویان یافتی، پس به دورم افکندهای
or maybe You found me to be in the position of the liars so You rejected me
اوْ لَعَلَّکَ رَایْتَنِی غَیْرَ شَاکِرٍ لِنَعْمَائِکَ فَحَرَمْتَنِی
یا شاید مرا نسبت به نعمتهایت ناسپاس دیدی، پس محرومم نمودهای
or maybe You saw that I was not grateful of Your rewards so You deprived me
اوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنِی مِنْ مَجَالِسِ ٱلْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِی
یا شاید مرا همنشین با عالمان نیافتی، پس خوارم نمودهای
or maybe You observed my absence from the assembly of the scholars and thus put me down
اوْ لَعَلَّکَ رَایْتَنِی فِی ٱلْغَافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنِی
یا شاید مرا در جمع غافلان دیدی، پس از رحمتت ناامیدم کردهای
or maybe You found me to be one of the unheeding so You despaired me from Your mercy
اوْ لَعَلَّکَ رَایْتَنِی آلِفَ مَجَالِسِ ٱلْبَطَّالِینَ فَبَیْنِی وَبَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنِی
یا شاید مرا مأنوس با بیکارهها دیدی، پس مرا به آنان واگذاشتهای
or maybe You found me to be one of the unheeding so You despaired me from Your mercy
اوْ لَعَلَّکَ لَمْ تُحِبَّ انْ تَسْمَعَ دُعَائِی فَبَاعَدْتَنِی
یا شاید دوست نداشتی دعایم را بشنوی، پس دورم نمودهای
or maybe You did not like to listen to my prayers so You distanced me
اوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمِی وَجَرِیرَتِی کَافَیْتَنِی
یا شاید به خاطر جرم و جنایتم کیفرم نمودهای
or maybe You equated me with my crime and sin
اوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّهِ حَیَائِی مِنْکَ جَازَیْتَنِی
یا شاید به خاطر کمی حیایم از تو، مجازاتم نمودهای
or maybe You punished me for my lack of shyness from You
فَإِنْ عَفَوْتَ یَا رَبِّ فَطَالَمَا عَفَوْتَ عَنِ ٱلْمُذْنِبِینَ قَبْلِی
پس پروردگارا! اگر مرا ببخشایی، سابقه عفو تو از گناهکاران پیش از من، طولانی است
So if You forgive, O’ Lord, You have forgiven the many sinners before me
لاِنَّ کَرَمَکَ ایْ رَبِّ یَجِلُّ عَنْ مُکَافَاهِ ٱلْمُقَصِّرِینَ
زیرا کرمت ـ ای پروردگار! ـ برتر از آن است که تقصیرکاران را مجازات کند
For Your generosity, O’ Lord, is higher than punishing the delinquents
وَانَا عَائِذٌ بِفَضْلِکَ هَارِبٌ مِنْکَ إِلَیْکَ
و من پناهنده به فضل تو هستم. از تو به سوی خودِ تو گریزانم
and I am seeking refuge with Your bountifulness, and I am escaping from You to You
مُتَنَجِّزٌ مَا وَعَدْتَ مِنَ ٱلصَّفْحِ عَمَّنْ احْسَنَ بِکَ ظَنّاً
خواهان وعدهی تو هستم؛ و آن چشمپوشی از کسانی است که به تو گمان نیک بردهاند
and anticipating Your promise to pardon those who possessed good convictions about You
إِلٰهِی انْتَ اوْسَعُ فَضْلاً
خدایا فضل تو گستردهتر
O’ My Lord! You are more vast in bountifulness
وَاعْظَمُ حِلْماً مِنْ انْ تُقَایِسَنِی بِعَمَلِی
و بردباریات بزرگتر از آن است که مرا به کردارم بسنجی
and greater in patience than to judge me according to my deed
اوْ انْ تَسْتَزِلَّنِی بِخَطِیئَتِی
یا به خطایم از من لغزش بگیری
or to stumble me with my sin
وَمَا انَا یَا سَیِّدِی وَمَا خَطَرِی
ای آقایم! من چیستم و چه ارزشی دارم؟!
And who am I, my Master, and what is my danger?
هَبْنِی بِفَضْلِکَ سَیِّدِی
سرور من مرا به فضلت ببخش
award me Your benevolence, O’ my Master!
وَتَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَفْوِکَ
و عفوت کمکم کن
And render me Your pardon
وَجَلِّلْنِی بِسِتْرِکَ
و به پردهپوشیات خطاهایم را بپوشان
and cover me with the protection of my secrets
وَٱعْفُ عَنْ تَوْبِیخِی بِکَرَمِ وَجْهِکَ
و به کرم و جودت از توبیخم درگذر
and pardon me from Your chastisement with Your benevolent face
سَیِّدِی انَا ٱلصَّغِیرُ ٱلَّذِی رَبَّیْتَهُ
آقای من! من همان کودکی هستم که تو پرورشش دادی
O’ Master! I am the young one whom You raised
وَانَا ٱلْجَاهِلُ ٱلَّذِی عَلَّمْتَهُ
من همان نادانی هستم که تو دانایش نمودی
And I am the ignorant whom You educated
وَانَا ٱلضَّالُّ ٱلَّذِی هَدَیْتَهُ
من همان گمراهی هستم که هدایتش کردی
And I am the misled whom You guided
وَانَا ٱلْوَضِیعُ ٱلَّذِی رَفَعْتَهُ
من همان افتادهای هستم که سربلندش نمودی
And I am the humiliated one whom You elevated
وَانَا ٱلْخَائِفُ ٱلَّذِی آمَنْتَهُ
من همان هراسانی هستم که ایمنیاش دادی
And I am the frightened one whom You safeguarded
وَٱلْجَائِعُ ٱلَّذِی اشْبَعْتَهُ
و گرسنهای که سیرش نمودی
And the hungry one whom You fed
وَٱلْعَطْشَانُ ٱلَّذِی ارْوَیْتَهُ
و تشنهای که سیرابش کردی
And the thirsty whose thirst You quenched
وَٱلْعَارِی ٱلَّذِی کَسَوْتَهُ
و برهنهای که لباسش پوشاندی
And the naked whom You dressed
وَٱلْفَقِیرُ ٱلَّذِی اغْنَیْتَهُ
و تهیدستی که توانگرش ساختی
And the poor whom You made wealthy
وَٱلضَّعِیفُ ٱلَّذِی قَوَّیْتَهُ
و ناتوانی که نیرومندش نمودی
And the weak whom You strengthened
وَٱلذَّلِیلُ ٱلَّذِی اعْزَزْتَهُ
و خواری که عزیزش فرمودی
And the insignificant whom You honored
وَٱلسَّقِیمُ ٱلَّذِی شَفَیْتَهُ
و بیماری که شفایش دادی
And the sick whom You cured
وَٱلسَّائِلُ ٱلَّذِی اعْطَیْتَهُ
و گدایی که عطایش کردی
And the beggar whom You provided charity to
وَٱلْمُذْنِبُ ٱلَّذِی سَتَرْتَهُ
و گنهکاری که گناهش را بر او پوشاندی
And the sinner whose secret You have protected
وَٱلْخَاطِئُ ٱلَّذِی اقَلْتَهُ
و خطاکاری که نادیدهاش گرفتی
And the wrong doer whom You aided
وَانَا ٱلْقَلِیلُ ٱلَّذِی کَثَّرْتَهُ
و من آن ناچیزی هستم که او را فزونی بخشیدی
And I am the little (creature) You made more significant
وَٱلْمُسْتَضْعَفُ ٱلَّذِی نَصَرْتَهُ
و ناتوان شدهای که یاریاش کردی
And the oppressed whom You made victorious
وَانَا ٱلطَّرِیدُ ٱلَّذِی آوَیْتَهُ
و من همان رانده شدهای هستم که پناهش دادی
And I am the escapee whom You gave refuge to
انَا یَا رَبِّ ٱلَّذِی لَمْ اسْتَحْیِکَ فِی ٱلْخَلاَءِ
پروردگارا! من کسی هستم که در خلوت از تو شرم نکردم
I am the one, O’ Allah, who did not revere You (when I committed sins) in my seclusions
وَلَمْ ارَاقِبْکَ فِی ٱلْمَلاَءِ
و در آشکار، تو را پاس نداشتم
nor observed Your (commands) in public
انَا صَاحِبُ ٱلدَّوَاهِی ٱلْعُظْمَىٰ
منم گرفتار بلاهای بزرگ هستم
I am the committer of the grave transgressions
انَا ٱلَّذِی عَلَىٰ سَیِّدِهِ ٱجْتَرا
من آن کسی هستم که بر آقایش گستاخی نموده است
I am the one who challenged his Master
انَا ٱلَّذِی عَصَیْتُ جَبَّارَ ٱلسَّمَاءِ
من آن کسی هستم که فرمانروای آسمان را نافرمانی کردهاست
I am the one who disobeyed the All-great of the heavens
انَا ٱلَّذِی اعْطَیْتُ عَلَىٰ مَعَاصِی ٱلْجَلِیلِ ٱلرِّشَىٰ
من آنم که بر معصیتهای بزرگ رشوه دادم
I am the one who awarded the briberies upon the disobeying of the Magnificent (Allah)
انَا ٱلَّذِی حِینَ بُشِّرْتُ بِهَا خَرَجْتُ إِلَیْهَا اسْعَىٰ
من آنم که هرگاه به گناهی مژده داده میشدم، شتابان به سویش میرفتم
I am the one who when I was forewarned about it (sins), I hastily raced to it
انَا ٱلَّذِی امْهَلْتَنِی فَمَا ٱرْعَوَیْتُ
منم آنکه مهلتم دادی، ولی باز نایستادم
I am the one whom You awaited (His reverence) but I did not comprehend
وَسَتَرْتَ عَلَیَّ فَمَا ٱسْتَحْیَیْتُ
و بر من پردهپوشی کردی ولی حیا نکردم
and You veiled my secret (sins) but I did not become demure
وَعَمِلْتُ بِٱلْمَعَاصِی فَتَعَدَّیْتُ
و مرتکب گناهان شدم و از حد گذراندم
and I committed sins until I belligerently insisted
وَاسْقَطْتَنِی مِنْ عَیْنِکَ فَمَا بَالَیْتُ
و مرا از چشمت انداختی ولی اهمیت ندادم
and You then disregarded me but I did not care
فَبِحِلْمِکَ امْهَلْتَنِی
پس با بردباریات مهلتم دادی
but with Your benevolence , You postponed my punishment
وَبِسِتْرِکَ سَتَرْتَنِی حَتَّىٰ کَانَّکَ اغْفَلْتَنِی
و با پردهپوشیات مرا پوشاندی؛ تا آنجا که گویی از حال من آگاه نیستی!
and with Your veil, You safeguarded my secret (sins) as if You had overlooked me
وَمِنْ عُقُوبَاتِ ٱلْمَعَاصِی جَنَّبْتَنِی حَتَّىٰ کَانَّکَ ٱسْتَحْیَیْتَنِی
و از مجازات گناهان دورم نگه داشتی؛ گویا تو از من حیا میکنی!
and You shielded me from punishment called upon me by my sins all to the extent that it appeared as if You shied off from me
إِلٰهِی لَمْ اعْصِکَ حِینَ عَصَیْتُکَ وَانَا بِرُبُوبِیَّتِکَ جَاحِدٌ
خدایا آنگاه که نافرمانیات کردم، گناهم به این جهت نبود که منکر پروردگاریات باشم
O’ my Lord! I did not disobey You when I did because I rejected Your divinity
وَلاَ بِامْرِکَ مُسْتَخِفٌّ
و نه اینکه فرمانت را سبک شمارم
or because I belittled Your commands
وَلاَ لِعُقُوبَتِکَ مُتَعَرِّضٌ
و نه اینکه با گستاخی خود را در معرض کیفرت قرار دهم
or that I was daringly challenging Your punishment
وَلاَ لِوَعِیدِکَ مُتَهَاوِنٌ
و نه اینکه تهدیدت را ناچیز بدانم
or that I did not appreciate Your forewarning
لَکِنْ خَطِیئَهٌ عَرَضَتْ وَسَوَّلَتْ لِی نَفْسِی
ولی خطایی بود که پیش آمد و نفسم آن را برایم جلوه داد
Yet the mistake has occurred, and my self misled me
وَغَلَبَنِی هَوَایَ
و هوای نفس بر من چیره گشت
and my sinful desires won over me
وَاعَانَنِی عَلَیْهَا شِقْوَتِی
و تیرهبختیام نیز کمککار آن شد
and my misery helped me to it
وَغَرَّنِی سِتْرُکَ ٱلْمُرْخَىٰ عَلَیَّ
و پردهی بر من افکندهات مرا فریفته نگهداشت
and Your protective veil over my sins lured me
فَقَدْ عَصَیْتُکَ وَخَالَفْتُکَ بِجُهْدِی
در نتیجه نافرمانیات نمودم و در مخالفتت کوشیدم
For I have disobeyed You and opposed You with my own will
فَٱلآنَ مِنْ عَذَابِکَ مَنْ یَسْتَنْقِذُنِی
اکنون چه کسی مرا از عذابت نجات میدهد؟
Now, who can ever save me from Your chastisement?
وَمِنْ ایْدِی ٱلْخُصَمَاءِ غَداً مَنْ یُخَلِّصُنِی
و فردا چه کسی مرا از چنگ دشمنیکنندگان خلاص میکند؟
Tomorrow, who can save me from the hands of my rivals?
وَبِحَبْلِ مَنْ اتَّصِلُ إِنْ انْتَ قَطَعْتَ حَبْلَکَ عَنِّی
و به ریسمان چه کسی بپیوندم اگر تو ریسمانت را از من ببُری؟
Whose rope will I catch if You cut off the rope between You and me?
فَوَاسَوْاتَا عَلَىٰ مَا احْصَىٰ کِتَابُکَ مِنْ عَمَلِی
پس وای از رسوایی رفتارهایم که کارنامه تو ثبت نمودهاست!
Shame on me for my evildoings that Your Book has recorded
ٱلَّذِی لَوْلاَ مَا ارْجُو مِنْ کَرَمِکَ وَ سَعَهِ رَحْمَتِکَ
رفتارهایی که اگر به کرم تو و رحمت گستردهات امید نداشتم،
Had it not been for Your generosity, the breadth of Your mercy
وَنَهْیِکَ إِیَّایَ عَنِ ٱلَّذِی لْقُنُوطِ لَقَنَطْتُ عِنْدَمَا اتَذَکَّرُهَا
و اگر مرا از ناامیدی نهی نکرده بودی، قطعاً هنگامی که گناهانم را بهیاد میآوردم، ناامید میشدم
as well as Your ordering me not to lose hope (in Your salvation), I would have despaired whenever I remembered it (my sin)
یَا خَیْرَ مَنْ دَعَاهُ دَاعٍ
ای بهترین کسی که دعاکنندهای او را خواندهاست
O’ the Best of whom a worshiper has ever prayed
وَافْضَلَ مَنْ رَجَاهُ رَاجٍ
و برترین کسی که امیدواری به او امید بستهاست
and the Foremost of whom anyone has wished!
اَللهمَّ بِذِمَّهِ ٱلإِسْلاَمِ اتَوَسَّلُ إِلَیْکَ
خدایا به پایبندی به اسلام به تو توسّل میجویم
O’ Lord! In the name of the esteemed Islam I implore You
وَبِحُرْمَهِ ٱلْقُرْآنِ اعْتَمِدُ عَلَیْکَ
و به حرمت قرآن بر تو تکیه میکنم
I rely upon You in the name of the sanctity of the Qur’an
وَبِحُبِّی ٱلنَّبِیَّ ٱلامِّیَّ
و به محبّتم نسبت به پیامبر درس نیاموخته
And with my love for the unschooled Prophet (Muhammad)
ٱلْقُرَشِیَّ ٱلْهَاشِمِیَّ
قریشی هاشمی
The Quraishian (the main tribe in Mecca) The Hashimite (The family name of Prophet Muhammad)
ٱلْعَرَبِیَّ ٱلتُّهَامِیَّ
عربیِ اهل تهامه
The Arabian, The Tuhamian (the name of the region where Quraish is located)
ٱلْمَکِّیَّ ٱلْمَدَنِیَّ
اهل مکّه و مدینه
The Meccan, The Medinan (tracing prophet Muhammad’s roots to the city of Medina where He migrated to)
ارْجُو ٱلزُّلْفَهَ لَدَیْکَ
به نزدیک شدن به تو امیدوارم
I seek to be closer to You (I seek favor to You)
فَلاَ تُوحِشِ ٱسْتِینَاسَ إِیـمَانِی
پس انس ایمان مرا به وحشت بدل مساز
So please do not disrupt the serenity of my faith
وَلاَ تَجْعَلْ ثَوَابِی ثَوَابَ مَنْ عَبَدَ سِوَاکَ
و سزای مرا مانند سزای کسانی که غیر تو را عبادت نمودهاند قرار مده
And please do not cause my ultimate destiny to be similar to that of those who worshipped other than You
فَإِنَّ قَوْماً آمَنُوٱ بِالْسِنَتِهِمْ لِیَحْقِنُوٱ بِهِ دِمَاءَهُمْ
زیرا گروهی، تنها به زبان ایمان آوردند تا جانشان را به این وسیله حفظ کنند
For, indeed there are some who believed only to the extent of their tongues so that they may save their lives
فَادْرَکُوٱ مَا امَّلُوٱ
پس به آنچه میخواستند، رسیدند
and they gathered what they wished
وَإِنَّا آمَنَّا بِکَ بِالْسِنَتِنَا وَقُلُوبِنَا لِتَعْفُوَ عَنَّا
ولی ما هم با زبان و هم با دل به تو ایمان آوردیم تا از ما درگذری
But we have believed in You with our tongues and with our hearts so that You may pardon us
فَادْرِکْنَا مَا امَّلْنَا
پس ما را به آنچه آرزو داریم برسان
So grant us what we wish for
وَثَبِّتْ رَجَاءَکَ فِی صُدُورِنَا
و امیدت را در سینههایمان پایدار کن
And anchor our hope in You, in our hearts
وَلاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا
و دلهایمان را پس از آنکه هدایتمان نمودی گمراه مکن
And do not let our hearts go astray after You have guided us
وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً
و از جانب خود رحمتی به ما عطا فرما
And grant us Your mercy
إِنَّکَ انْتَ ٱلْوَهَّابُ
که تو بسیار بخشندهای
Indeed You are the Utmost Granter
فَوَعِزَّتِکَ لَوِ ٱنْتَهَرْتَنِی مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِکَ
به عزتت سوگند اگر مرا برانی از درگاهت نخواهم رفت
And I swear with Your glory, that even if You send me away that I would not depart from Your door
وَلاَ کَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِکَ
و از چاپلوسی نسبت به تو دست نخواهم کشید
and I would not cease to compliment You
لِمَا الْهِمَ قَلْبِی مِنَ ٱلْمَعْرِفَهِ بِکَرَمِکَ وَسَعَهِ رَحْمَتِکَ
به خاطر شناختی که از بزرگواریات و گستردگی رحمتت به دل من الهام شده است
for my heart has been fully inspired with the knowledge of Your benevolence and vastness of compassion
إِلَىٰ مَنْ یَذْهَبُ ٱلْعَبْدُ إِلاَّ إِلَىٰ مَوْلاهُ
بنده به سوی چه کسی جز مولایش میرود؟
To where would a slave go but to his master
وَإِلَىٰ مَنْ یَلْتَجِئُ ٱلْمَخْلُوقُ إِلاَّ إِلَىٰ خَالِقِهِ
و آفریده به چه کسی جز آفریدگارش پناه میبرد؟
To where would a creature seek refuge but to with Creator
إِلٰهِی لَوْ قَرَنْتَنِی بِٱلاصْفَادِ
خدایا اگر مرا با زنجیرها ببندی
O’ my Lord! Even if You tied me with the chains of hell
وَمَنَعْتَنِی سَیْبَکَ مِنْ بَیْنِ ٱلاشْهَادِ
و در مقابل چشم مردم لطفت را از من بازداری
And You deprived me Your flowing stream (of favors) from between the witnesses (of the day of Judgment)
وَدَلَلْتَ عَلَىٰ فَضَائِحِی عُیُونَ ٱلْعِبَادِ
و دیدگان بندههایت را بر رسواییهایم بگشایی
And divulge all my scandalous acts before the eyes of all Your servants
وَامَرْتَ بِی إِلَىٰ ٱلنَّارِ
و مرا بهسوی دوزخ فرمان دهی
And You ordered me to hell
وَحُلْتَ بَیْنِی وَبَیْنَ ٱلابْرَارِ
و بین من و نیکان جدایی افکنی
And You isolated me from the company of the faithful
مَا قَطَعْتُ رَجَائِی مِنْکَ
امیدم را از تو نخواهم برید
I would not end my hope in You
وَمَا صَرَفْتُ تَامِیلِی لِلْعَفْوِ عَنْکَ
و آرزویم را از عفو تو بر نمیگردانم
and I would not dismiss my reassurance of Your pardon
وَلاَ خَرَجَ حُبُّکَ مِنْ قَلْبِی
و محبتت از قلبم بیرون نخواهد رفت
and my love for You would not depart from my heart
انَا لاَ انْسَىٰ ایَادِیَکَ عِنْدِی
من عطایت را نسبت به خود، از یاد نخوام برد
I do not forget the helping hand You bestowed upon me
وَسِتْرَکَ عَلَیَّ فِی دَارِ ٱلدُّنْیَا
و پردهپوشیات نسبت به من در دنیا را فراموش نخواهم کرد
and Your having concealed my defects in the worldly abode
سَیِّدِی اخْرِجْ حُبَّ ٱلدُّنْیَا مِنْ قَلْبِی
ای آقای من! محبت دنیا را از دلم بیرون کن
O’ my Master! Remove the adoration of worldliness from my heart
وَٱجْمَعْ بَیْنِی وَبَیْنَ ٱلْمُصْطَفَىٰ وَآلِهِ
و میان من و مصطفی و خاندانش جمع کن
And unite me with Mustafa (Muhammad: the chosen messenger) and his family
خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَخَاتَمِ ٱلنَّبِیِّینَ
بهترین برگزیدگان از آفریدگانت، و آخرین پیامبران
the dearest of Your creatures and the last of the prophets,
مُحَمَّدٍ صَلَّىٰ ٱللهُ عَلَیْهِ وَعَلَىٰ آلِهِ
محمّد، که درود خدا بر او و خاندانش باد
Muhammad, Peace from Allah upon him and his family
وَٱنْقُلْنِی إِلَىٰ دَرَجَهِ ٱلتَّوْبَهِ إِلَیْکَ
و مرا به مقام توبه به درگاهت برسان
And move me to the rank of repentance with You
وَاعِنِّی بِٱلْبُکَاءِ عَلَىٰ نَفْسِی
و یاریام کن که بر خود بگریم
And help me to cry for myself
فَقَدْ أفْنَیْتُ بِالتَسْوِیفِ وَ الآمَالِ عُمْرِی
من عمرم را به امروز و فردا کردن و آرزوهای باطل نابود ساختم
for I have wasted my life away with procrastination and false hopes
وَقَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَهَ ٱلآیِسِینَ مِنْ خَیْرِی
و اینک به جایی رسیدهام که از خیر و صلاح خود ناامیدم
And now I have come to You hopeless of my goodness
فَمَنْ یَکُونُ اسْوَا حَالاً مِنِّی
پس بدحالتر از من کیست؟
Who is more worse off than me
إِنْ انَا نُقِلْتُ عَلَىٰ مِثْلِ حَالِی
اگر من بر چنین حالی به قبرم وارد شوم
if now I am passed on in my present state
إِلَىٰ قَبْرٍ لَمْ امَهِّدْهُ لِرَقْدَتِی
قبری که آن را برای آرمیدن خویش آماده نساختهام
to a grave that I have neither paved for my long stay
وَلَمْ افْرُشْهُ بِٱلْعَمَلِ ٱلصَّالِحِ لِضَجْعَتِی
و برای آرمیدن آن را به کار نیک فرش ننمودهام
nor furnished with righteous deed for my extended abode.
وَمَا لِی لاَ ابْکِی
چرا گریه نکنم؟!
And why would I not weep
وَلاَ ادْرِی إِلَىٰ مَا یَکُونُ مَصِیرِی
و حال آنکه نمیدانم چه سرانجامی دارم
for I have no knowledge of my fate
وَارَىٰ نَفْسِی تُخَادِعُنِی
و میبینم که نفْسم مرا فریب میدهد
and I observe my self deceiving itself
وَایَّامِی تُخَاتِلُنِی
و مشاهده میکنم که روزگار به من نیرنگ میزند
and my days are fading away
وَقَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ رَاسِی اجْنِحَهُ ٱلْمَوْتِ
و حال آنکه بالهای مرگ بالای سرم به حرکت درآمده است!
and the wings of death have flapped close by
فَمَا لِی لاَ ابْکِی
پس چرا گریه نکنم؟!
So why wouldn’t I cry!
ابْکِی لِخُرُوجِ نَفْسِی
گریه میکنم برای بیرون رفتن جان از بدنم
I weep for my soul’s departing my body
ابْکِی لِظُلْمَهِ قَبْرِی
گریه میکنم برای تاریکی قبرم
I weep for the darkness of my grave
ابْکِی لِضِیقِ لَحْدِی
گریه میکنم برای تنگی گورم
I weep for the narrowness of my vault
ابْکِی لِسُؤَالِ مُنْکَرٍ وَنَکِیرٍ إِیَّایَ
گریه میکنم برای بازخواست منکر و نکیر از خود
I weep for the questioning of Munkar and Nakeer of me (the names of the two angels that question the dead after being laid in the graves)
ابْکِی لِخُرُوجِی مِنْ قَبْرِی عُرْیَاناً ذَلِیلاً
گریه میکنم برای آن حالت که عریان و خوار از قبر خارج میشوم
I weep for my coming out of my grave (on the Resurrection Day) naked, humiliated
حَامِلاً ثِقْلِی عَلَىٰ ظَهْرِی
درحالیکه بار سنگینی را بر دوش میکشم
and carrying my book (of deeds) on my back
انْظُرُ مَرَّهً عَنْ یَمِینِی وَاخْرَىٰ عَنْ شِمَالِی
گاهی به راست و گاهی به چپ خود مینگرم
I look to the right once and to the left once
إِذِ ٱلْخَلائِقُ فِی شَانٍ غَیْرِ شَانِی
هنگامیکه مردمان به کاری غیر از کار مناند مشغولاند
Behold! The creatures will each be engaged with matters other than mine
لِکُلِّ ٱمْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَانٌ یُغْنِیهِ
در آن روز هرکس کاری دارد که او را به خود مشغول میکند
for every person that day has a concern of his own
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ ضَاحِکَهٌ مُسْتَبْشِرَهٌ
چهرههایی در آن روز روشن و خندان و خوشحالاند
Many faces on that day shall be bright, laughing, joyous.
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَهٌ تَرْهَقُهَا قَتَرَهٌ وَذِلَّهٌ
و در آن روز بر چهرههایی غبار نشسته و سیاهی و خواری آنها را پوشانده است
And many faces on that day, on them shall be dust. Darkness, and humiliation shall cover them
سَیِّدِی عَلَیْکَ مُعَوَّلِی وَمُعْتَمَدِی
ای آقای من! تکیه و اعتمادم فقط به توست
O’ Master! I settle my destination, dependence
وَرَجَائِی وَتَوَکُّلِی
و امید و توکّلم بر تو است
hope and reliance upon You
وَبِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقِی
آویختنم بر رحمت توست
And with Your mercy, I cling
تُصِیبُ بِرَحْمَتِکَ مَنْ تَشَاءُ
هرکه را خواهی به رحمتت میرسانی
You bestow Your mercy on whomever You please
وَتَهْدِی بِکَرَامَتِکَ مَنْ تُحِبُّ
و با کرامتت هرکه را دوست داری هدایت کنی
and You guide with Your benevolence whomever You like
فَلَکَ ٱلْحَمْدُ عَلَىٰ مَا نَقَّیْتَ مِنَ ٱلشِّرْکِ قَلْبِی
پس تو را سپاس بر اینکه قلبم را از شرک پاک نمودی
So praise to You for Your purifying my heart from taking false partners to You
وَلَکَ ٱلْحَمْدُ عَلَىٰ بَسْطِ لِسَانِی
و تو را سپاس بر اینکه زبانم را گشودی
And praise to You for releasing my tongue
أفَبِلِسَانِی هٰذَا ٱلْکَالِّ أشْکُرُکَ
آیا با این زبان گُنگم تو را شکر کنم؟
How can I praise You properly while my tongue is too short to do so?
أمْ بِغَایَهِ جُهْدِی فِی عَمَلِی أُرْضِیکَ
یا با نهایت کوشش در کارم تو را خشنود نمایم
How can I please You while the extent of my efforts is too short to do so?
وَمَا قَدْرُ لِسَانِی یَا رَبِّ فِی جَنْبِ شُکْرِکَ
پروردگارا! مگر اندازه زبانم در مقایسه با شکری که باید به جا بیاورم چقدر است؟!
What extent can my tongue reach if compared to the limitless extent of thanking You?
وَمَا قَدْرُ عَمَلِی فِی جَنْبِ نِعَمِکَ وَإِحْسَانِکَ
و قیمت کارم در برابر نعمتها و احسانت چه اندازه است؟!
What amount can my efforts reach if compared to the limitless amount of Your graces and favors?
إِلٰهِی إِنَّ جُودَکَ بَسَطَ امَلِی
خدایا! جودت آرزویم را گسترده کرده است
O’ my Lord! Indeed Your generosity has expanded my hope (in You)
وَشُکْرَکَ قَبِلَ عَمَلِی
و سپاسگزاری از طرف تو، عملم را پذیرفت
It is my thanks to You that have granted approval for my deeds
سَیِّدِی إِلَیْکَ رَغْبَتِی
ای آقای! من میل و رغبتم بهسوی توست
O my Master, for You do I desire
وَإِلَیْکَ رَهْبَتِی
و ترسم از جانب توست
You do I fear
وَإِلَیْکَ تَامِیلِی
و آرزویم به درگاه توست
and to You do I look forward
وَقَدْ سَاقَنِی إِلَیْکَ امَلِی
آرزویم مرا بهسوی تو کشانده
It is my hope that has driven me towards You
وَعَلَیْکَ یَا وَاحِدِی عَکَفَتْ هِمَّتِی
و همّتم بر درگاه تو ـ ای خدای یگانه! ـ جای گرفته است.
To You, O my One and Only God, do I direct my determination
وَفِیمَا عِنْدَکَ ٱنْبَسَطَتْ رَغْبَتِی
و رغبتم در آنچه نزد توست فزونی یافته
And upon what You possess I unfold my desire
وَلَکَ خَالِصُ رَجَائِی وَخَوْفِی
و امید و بیم خالصم برای توست
And my ultimate hope and fear rest upon You
وَبِکَ انِسَتْ مَحَبَّتِی
و محبّتم به تو انس گرفته
And with You, I cheerfully contemplated Your adoration
وَإِلَیْکَ الْقَیْتُ بِیَدِی
و دستم را بهجانب تو دراز کردهام
And I spread my hands wide open to You
وَبِحَبْلِ طَاعَتِکَ مَدَدْتُ رَهْبَتِی
و با بیم داشتن از تو رشته بندگیام را کشیدهام.
And with the rope of Your obedience I ease my fear
یَا مَوْلایَ بِذِکْرِکَ عَاشَ قَلْبِی
ای مولای من! دلم به یاد تو زندگی کردهاست
O’ my Lord! In Your remembrance, my heart flourished
وَبِمُنَاجَاتِکَ بَرَّدْتُ الَمَ ٱلْخَوْفِ عَنِّی
و با مناجات با تو آتش ترس را بر خود سرد نمودهام
Only through my confidential conversations with You have I cooled the pains of my fear
فَیَا مَوْلایَ وَیَا مُؤَمَّلِی وَیَا مُنْتَهَىٰ سُؤْلِی
ای مولایم و ای آرزویم و ای نهایت خواستهام!
So, O’ my Lord! And O’ the One whom I hope! And O’ the One who is the Ultimate Destination and Grantor of my request!
فَرِّقْ بَیْنِی وَبَیْنَ ذَنْبِیَ ٱلْمَانِعِ لِی مِنْ لُزُومِ طَاعَتِکَ
میان من و گناهم جدایی انداز؛ گناهی که بازدارنده من از همراهی طاعت توست
Separate between me and this sin of mine that disables me from abiding by Your obedience
فَإِنَّمَا اسْالُکَ لِقَدِیمِ ٱلرَّجَاءِ فِیکَ
از تو درخواست میکنم، تنها به خاطر امید دیرینه به تو
For I only ask You due to the ancient and long resting of hope upon You
وَعَظِیمِ ٱلطَّمَعِ مِنْکَ
و چشم داشت فراوان از تو
as well as the great coveting of You
ٱلَّذِی اوْجَبْتَهُ عَلَىٰ نَفْسِکَ مِنَ ٱلرَّافَهِ وَٱلرَّحْمَهِ
که از سر مهر و رحمت بر خود واجب کردهای
in what You obliged yourself with from compassion and mercy
فَٱلامْرُ لَکَ وَحْدَکَ لاَ شَرِیکَ لَکَ
پس فرمان شایسته تو است. یگانهای و شریکی نداری!
Evidently, the command is yours, for You are the only One without partners
وَٱلْخَلْقُ کُلُّهُمْ عِیَالُکَ وَفِی قَبْضَتِکَ
و همه خلق جیرهخوار تو و در دست قدرت تواند
and all creatures are in Your maintenance and within Your grip
وَکُلُّ شَیْءٍ خَاضِعٌ لَکَ
و هر چیز برای تو فروتن است
and everything submits to You
تَبَارَکْتَ یَا رَبَّ ٱلْعَالَمِینَ
منزّهی تو، ای پروردگار جهانیان!
blessed You are O’ Lord and Cherisher of the worlds
إِلٰهِی ٱرْحَمْنِی إِذَا ٱنْقَطَعَتْ حُجَّتِی
خدایا آنگاه که حجّتی ندارم، به من رحم کن
O’ my Lord! Bestow Your mercy upon me when my excuses have failed
وَکَلَّ عَنْ جَوَابِکَ لِسَانِی
و آنگاه که زبانم از پاسخت بازماند
and when my tongue has ceased to be able to answer to You (on judgment day)
وَطَاشَ عِنْدَ سُؤَالِکَ إِیَّایَ لُبِّی
و به هنگام بازپرسیات هوش از سرم برود
and my intellect has subsided upon Your questioning
فَیَا عَظِیمَ رَجَائِی لاَ تُخَیِّبْنِی إِذَا ٱشْتَدَّتْ فَاقَتِی
ای امید بزرگم! زمانی که بیچارگیام شدّت گیرد مرا مأیوس مگردان
So O’ to whom I submit my utmost hope, do not disappoint me when my tragedy has intensified
وَلاَ تَرُدَّنِی لِجَهْلِی
و به خاطر نادانیام از درگاهت مران
and do not reject me due to my ignorance and conceit
وَلاَ تَمْنَعْنِی لِقِلَّهِ صَبْرِی
و به علت کم تابیام از رحمتت منع نکن
and do not deprive me (of Your mercy) due to my lack of patience
أَعْطِنِی لِفَقْرِی
به جهت تهیدستیام، به من عطا کن
and provide for me for I am poor
وَٱرْحَمْنِی لِضَعْفِی
و به خاطر ناتوانیام به من رحم کن
and bestow Your mercy upon me for I am weak
سَیِّدِی عَلَیْکَ مُعْتَمَدِی وَمُعَوَّلِی
آقای من! اعتماد و تکیهام فقط بر توست
O’ my Master! Upon You I rest my dependence, destination
وَرَجَائِی وَتَوَکُّلِی
و امید و توکلم بر توست
hope and reliance
وَبِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقِی
و وابستگیام فقط به رحمت توست
And to Your mercy I cling
وَبِفِنَائِکَ أحُطُّ رَحْلِی
و بارم را تنها به آستان تو میاندازم
And on Your grounds, I conclude my journey
وَبِجُودِکَ أقْصِدُ طَلِبَتِی
و به جود تو قصد حاجت میکنم
And to Your generosity I direct my request
وَبِکَرَمِکَ أیْ رَبِّ اسْتَفْتِحُ دُعَائِی
ای پروردگار! به کرم تو دعایم را آغاز میکنم
And with Your generosity, O’ Allah, I commence my prayer
وَلَدَیْکَ أرْجُو فَاقَتِی
و از درگاه تو به رفع تنگدستیام امید دارم
And with You I seek relief from my indigence
وَبِغِنَاکَ أجْبُرُ عَیْلَتِی
و به توانگری تو ناداریام را جبران میکنم
And with Your wealth I mend my poverty
وَتَحْتَ ظِلِّ عَفْوِکَ قِیَامِی
و ایستادنم زیر سایه عفو توست
And under the shadow of Your pardon, I stand
وَإِلَىٰ جُودِکَ وَکَرَمِکَ أرْفَعُ بَصَرِی
و بهجانب جود و کرم تو چشم میگشایم
And to Your generosity and benevolence, I raise my eyesight
وَإِلَىٰ مَعْرُوفِکَ أُدِیمُ نَظَرِی
و بهسوی احسان تو نگاهم را میدوزم
And to Your favor, I prolong my vision
فَلاَ تُحْرِقْنِی بِٱلنَّارِ وَأنْتَ مَوْضِعُ أمَلِی
پس مرا به آتش مسوزان در حالی که تو جایگاه آرزوی من هستی
So, burn me not in the hell fire because You are where I place my hope
وَلاَ تُسْکِنِّی ٱلْهَاوِیَهَ فَإِنَّکَ قُرَّهُ عَیْنِی
و در دوزخ جایم مده که تو نور چشم منی
And, reside me not in the bottomless pit (hell) for You are indeed the comfort of my eye
یَا سَیِّدِی لاَ تُکَذِّبْ ظَنِّی بِإِحْسَانِکَ وَمَعْرُوفِکَ
ای آقای من! گمانم را به احسان و نیکیات تکذیب مکن
O’ my Master! Disappoint not my expectation in Your benevolence and known favor
فَإِنَّکَ ثِقَتِی
که تویی مورد اطمینانم
because You are my Confidant and Security
وَلاَ تَحْرِمْنِی ثَوَابَکَ
و از پاداشت محرومم مگردان
And do not deprive me of Your reward
فَإِنَّکَ ٱلْعَارِفُ بِفَقْرِی
که تو به تهیدستی من آگاهی
for You are Aware of my poverty
إِلٰهِی إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أجَلِی وَلَمْ یُقَرِّبْنِی مِنْکَ عَمَلِی
خدایا اگر مرگم فرا رسیده ولی کردارم مرا به تو نزدیک نکرده،
O’ my Lord! If the end of my life has neared and my deeds did not bring me near You
فَقَدْ جَعَلْتُ ٱلإِعْتِرَافَ إِلَیْکَ بِذَنْبِی وَسَائِلَ عِلَلِی
پس اعتراف به گناهم را وسیله عذرخواهی در درگاه تو قرار دادهام
then I hereby render my admission of sin as my justification
إِلٰهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أوْلَىٰ مِنْکَ بِٱلْعَفْوِ
خدایا! اگر گذشت کنی پس سزاوارتر از تو به گذشت کیست؟
,. O’ my Lord! If You pardon (me), then no one is more worthy of pardoning than You
وَإِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ أعْدَلُ مِنْکَ فِی ٱلْحُکْمِ
و اگر عذاب نمایی پس عادلتر از تو در داوری کیست؟
And if You punish (me), then no one is more just than You in judgment
ٱرْحَمْ فِی هٰذِهِ ٱلدُّنْیَا غُرْبَتِی
در این دنیا به غربتم رحم نما
(O’ Lord) have mercy toward my expatriation in this life
وَعِنْدَ ٱلْمَوْتِ کُرْبَتِی
و به گاه مرگ به سختی جان دادنم،
and my tragedy upon death
وَفِی ٱلْقَبْرِ وَحْدَتِی
و در قبر به تنهاییام،
and my solitude in the grave
وَفِی ٱللَّحْدِ وَحْشَتِی
و در لحد به هراسم ترحم نما
and my loneliness in the grave
وَإِذَا نُشِرْتُ لِلْحِسَابِ بَیْنَ یَدَیْکَ ذُلَّ مَوْقِفِی
و زمانی که برای حساب در برابرت برانگیخته شدم به خواری جایگاهم رحمت آور
and because whenever I am dispatched for judgment before Your hands, my situation is humiliated
وَٱغْفِرْ لِی مَا خَفِیَ عَلَىٰ ٱلآدَمِیِّینَ مِنْ عَمَلِی
و آنچه از کردارم بر انسانها پوشیده مانده بیامرز
and forgive what is concealed from the humans of my (secretive bad) deeds
وَأدِمْ لِی مَا بِهِ سَتَرْتَنِی
و آنچه را که مرا به آن پوشاندی تداوم بخش
and prolong for me what You veiled my (secret sins) with
وَٱرْحَمْنِی صَرِیعاً عَلَىٰ ٱلْفِرَاشِ تُقَلِّبُنِی أیْدِی أحِبَّتِی
و زمانی که بی جان در بستر مرگ افتادهام و دستهای دوستانم مرا این طرف و آن طرف میکند به من رحم فرما
and confer Your benevolence on me when I am (laying) motionless on the (death) bed so that the beloved of my relatives surround me
وَتَفَضَّلْ عَلَیَّ مَمْدُوداً عَلَىٰ ٱلْمُغْتَسَلِ یُقَلِّبُنِی صَالِحُ جِیرَتِی
و در آن حال که روی تخت غسّال خانه به درازا افتادهام و همسایگان نیکوکارم مرا به این سو و آن سو برمیگردانند، بر من تفضل نما
and grant me Your bountifulness when I am stretched on the funeral bath so that the good-deeded of my community may wash me
وَتَحَنَّنْ عَلَیَّ مَحْمُولاً قَدْ تَنَاوَلَ ٱلاقْرِبَاءُ أطْرَافَ جِنَازَتِی
و در وقت حمل شدنم که بستگانم گوشههای جنازهام را به دوش گرفتهاند، با من مهربانی کن
and bestow Your kindred tenderness upon me when I am carried while my relatives hand over the extremities of my coffin
وَجُدْ عَلَیَّ مَنْقُولاً قَدْ نَزَلْتُ بِکَ وَحِیداً فِی حُفْرَتِی
و آنگاه که منتقل شدهام و در قبرم یکّه و تنها به پیشگاه تو وارد شدهام بر من لطف نما
and award me Your generosity when I am transported and finally delivered and left alone in my grave
وَٱرْحَمْ فِی ذٰلِکَ ٱلْبَیْتِ ٱلْجَدِیدِ غُرْبَتِی حَتَّىٰ لاَ أسْتَانِسَ بِغَیْرِکَ
و در آن خانه جدید بر غربتم رحم کن چنان که به غیر تو انس نگیرم
and have mercy on my solitary confinement in this new residence so that I may not be comforted by anyone but You
یَا سَیِّدِی إِنْ وَکَلْتَنِی إِلَىٰ نَفْسِی هَلَکْتُ
ای آقای من اگر مرا به خودم واگذاری هلاک شدهام
O’ my Master! If You entrusted me (with my affairs), I would perish
سَیِّدِی فَبِمَنْ أسْتَغِیثُ إِنْ لَمْ تُقِلْنِی عَثْرَتِی
ای آقای من! اگر لغزشم را نادیده نگیری از چه کسی فریادرسی خواهم؟
My Master then whom do I seek rescue with if You would not avert my stumble
فَإِلَىٰ مَنْ أفْزَعُ إِنْ فَقَدْتُ عِنَایَتَکَ فِی ضَجْعَتِی
و اگر در آرامگاهم عنایت تو را از دست بدهم، به چه کسی پناه ببرم؟
To whom would I seek shelter with if I lost Your kindred care in my dormancy
وَإِلَىٰ مَنْ ألْتَجِئُ إِنْ لَمْ تُنَفِّسْ کُرْبَتِی
و اگر تو غم و اندوهم را برطرف نکنی، به چه کسی روی آورم؟
To whom would I resort to if You did not relieve my destitution
سَیِّدِی مَنْ لِی
ای آقای من! من که را دارم؟
My Master! Who will be on my side
وَمَنْ یَرْحَمُنِی إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِی
و چه کسی بر من رحم میکند اگر تو به من رحم نکنی؟
and who will bestow mercy on me if You do not?
وَفَضْلَ مَنْ اؤَمِّلُ إِنْ عَدِمْتُ فَضْلَکَ یَوْمَ فَاقَتِی
و به احسان که امید داشته باشم اگر روز بیچارگیام احسان تو را از دست بدهم؟
And whose bounties would I anticipate if I lacked Your grants on the day of my destitution (judgment day)?
وَإِلَىٰ مَنِ ٱلْفِرَارُ مِنَ ٱلذُّنُوبِ إِذَا ٱنْقَضَىٰ أجَلِی
و وقتی که عمرم سرآید از گناهان بهسوی که بگریزم؟
And to where shall I run away from my sins when my fate is concluded?
سَیِّدِی لاَ تُعَذِّبْنِی وَأنَا أرْجُوکَ
ای آقای من! مرا عذاب مکن که امید به تو دارم
My Master! Punish me not while I am pleading to You!
إِلٰهِی حَقِّقْ رَجَائِی
خدایا! امیدم را برآورده ساز
O’ my Lord! Fulfill my desire
وَآمِنْ خَوْفِی
و ترسم را ایمنی ده
and secure my fright
فَإِنَّ کَثْرَهَ ذُنُوبِی لاَ أرْجُو فِیهَا إِلاَّ عَفْوَکَ
زیرا من در عین فراوانی گناهانم امیدی جز به گذشت تو ندارم
because I can not avert (the result of) my numerous sins except with Your pardon
سَیِّدِی أنَا أسْالُکَ مَا لاَ أسْتَحِقُّ
ای آقای من! چیزی را از تو درخواست دارم که شایسته آن نیستم
My Master! I am asking You for what I do not deserve
وَأنْتَ أهْلُ ٱلتَّقْوَىٰ وَأهْلُ ٱلْمَغْفِرَهِ
ولی تو اهل تقوا و آمرزشی
but You are the Lord of righteousness and the Lord of forgiveness
فَٱغْفِرْ لِی وَألْبِسْنِی مِنْ نَظَرِکَ ثَوْباً یُغَطِّی عَلَیَّ ٱلتَّبِعَاتِ
پس مرا بیامرز و جامهای از عنایتت بر من بپوشان که گناهانم را بر من بپوشاند
So, forgive for me and veil me from Your sight with a cloak that masks all my liabilities
وَتَغْفِرُهَا لِی وَلاَ أطَالَبُ بِهَا
و آنها را بیامرز؛ و من نسبت به آنها بازخواست نشوم
thus forgiving me so that I may never be reclaimed with it
إِنَّکَ ذُو مَنٍّ قَدِیمٍ
که تو دارای کرَم دیرینه هستی
Indeed, You are the possessor of ancient favor
وَصَفْحٍ عَظِیمٍ
و تو چشمپوشی بزرگ داری
great pardon
وَتَجَاوُزٍ کَرِیمٍ
و دارای گذشت کریمانه هستی
and generous forgiveness
إِلٰهِی أنْتَ ٱلَّذِی تُفِیضُ سَیْبَکَ عَلَىٰ مَنْ لاَ یَسْالُکَ
خدایا! تویی که عطایت را پیدرپی فرو میریزی بر کسی که از تو درخواست نمیکند
O’ my Lord! You are the One who overflows the streams (of favors) on those who do not even implore You
وَعَلَىٰ ٱلْجَاحِدِینَ بِرُبُوْبِیَّتِکَ
و بر آنان که منکر پروردگاریات هستند
and on those who rejected Your divinity
فَکَیْفَ سَیِّدِی بِمَنْ سَألَکَ وَ أیْقَنَ أنَّ ٱلْخَلْقَ لَکَ وَٱلأمْرَ إِلَیْکَ
چه رسد ـ آقای من! ـ بر کسی که از تو خواهش کرده و یقین دارد که آفرینش از تو و فرمان تنها به دست توست
So how would You not, O’ Master, grant the same to the one who implored You and submitted with certainty that the creation is yours and the command is to You?
تَبَارَکْتَ وَتَعَالَیْتَ یَا رَبَّ ٱلْعَالَمِینَ
منزّه و والایی ای پروردگار جهانیان!
Praised and glorified You are, O’ Lord and Cherisher of the worlds
سَیِّدِی عَبْدُکَ بِبَابِکَ أقَامَتْهُ ٱلْخَصَاصَهُ بَیْنَ یَدَیْکَ
ای آقای من بندهات در پیشگاه تو ایستاده است؛ بیچارگی و نیاز، او را پیش رویت قرار داده است
O’ my Master! Your slave is at Your doorstep. His desperate need has rooted him before Your hands
یَقْرَعُ بَابَ إِحْسَانِکَ بِدُعَائِهِ
با دعایش در خانهی احسانت را میکوبد
He knocks on the gate of Your generosity with his prayer
فَلاَ تُعْرِضْ بِوَجْهِکَ ٱلْکَرِیمِ عَنِّی
پس روی کریمانهات را از من برمگردان
and he solicits Your gracious consideration (in relieving his dilemma) through his hearty anticipation (in You)
وَٱقْبَلْ مِنِّی مَا أقُولُ فَقَدْ دَعَوْتُ بِهٰذَا ٱلدُّعَاءِ
و آنچه میگویم از من بپذیر، که من تو را به این دعا خواندم!
So please do not turn Your honorable face away from me and accept from me what I plead for
وَانَا أرْجُو أنْ لاَ تَرُدَّنِی مَعْرِفَهً مِنِّی بِرَافَتِکَ وَرَحْمَتِکَ
در حالی که امید دارم که مرا رد نکنی، چرا که از رأفت و مهرت آگاهم
For I have pleaded with this prayer and I am hopeful that You would not turn me down, since I have always known of Your benevolence and mercy
إِلٰهِی أنْتَ ٱلَّذِی لاَ یُحْفِیکَ سَائِلٌ
خدایا! تو آن کسی هستی که هیچ سائلی تو را درمانده نمیکند
O’ my Lord! You are the one who is never burdened by the pleas of the beseecher
وَلاَ یَنْقُصُکَ نَائِلٌ
و هیچ عطاگیرندهای از تو نمیکاهد
nor are You ever encumbered in rewarding (Your) grantee
انْتَ کَمَا تَقُولُ وَفَوْقَ مَا نَقُولُ
تو چنانی که خود میگویی و بالاتر از آنچه ما میگوییم
Verily, You are how You describe Yourself and above what we describe
اَللهمَّ إِنِّی أسْالُکَ صَبْراً جَمِیلاً
خدایا از تو صبری زیبنده درخواست میکنم
O’ my Lord! I ask You (to grant me) a rewarding patience
وَفَرَجاً قَرِیباً
و گشایشی نزدیک
a neighboring relief
وَقَوْلاً صَادِقاً
و گفتاری درست
a true affirmation
وَاجْراً عَظِیماً
و پاداشی بزرگ میخواهم
and a great reward
اسْالُکَ یَا رَبِّ مِنَ ٱلْخَیْرِ کُلِّهِ
پروردگارا! تمام خیر را از تو طلب میکنم
I ask You, O’ my Lord, for all the good
مَا عَلِمْتُ مِنْهُ وَمَا لَمْ أعْلَمْ
آنچه را از خیر که میدانم و آنچه را نمیدانم
whether I know of it or not
اسْالُکَ ٱللهمَّ مِنْ خَیْرِ مَا سَالَکَ مِنْهُ عِبَادُکَ ٱلصَّالِحُونَ
خدایا! بهترین چیزهایی را که بندگان شایستهات از تو خواستند، از تو مسألت میکنم
I ask You, O’ my Lord, for the best of what have asked You Your righteous believers
یَا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ
ای بهترین کسی که از او خواسته میشود
O’ the Foremost of whom was ever asked!
وَاجْوَدَ مَنْ أعْطَىٰ
و سخاوتمندترین کسی که عطا مینماید
and the Most Generous that has ever given
اعْطِنِی سُؤْلِی فِی نَفْسِی وَاهْلِی
خواستهام را در حق خودم و خانوادهام به من عطا کن
Fulfill my quest in myself, my family
وَوَالِدَیَّ وَوُلْدِی
و نیز در حق پدر و مادرم و فرزندانم
parents, children
وَاهْلِ حُزَانَتِی وَإِخْوَانِی فِیکَ
و خاصانم و برادران دینیام.
proximate community, and my brothers (and sisters) in You
وَارْغِدْ عَیْشِی
زندگیام را گوارا گردان
And enrich my living
وَاظْهِرْ مُرُوَّتِی
مرّوتم را آشکار ساز
and ascend my bravery
وَاصْلِحْ جَمِیعَ أحْوَالِی
و تمامی حالاتم را اصلاح فرما
and improve all of my affairs
وَٱجْعَلْنِی مِمَّنْ أطَلْتَ عُمْرَهُ
و مرا از کسانی قرار ده که عمرشان را طولانی کردی
And cause me to be a (person) whom You have destined to have prolonged his life
وَحَسَّنْتَ عَمَلَهُ
و کردارشان را نیکو ساختی
and improved his deeds
وَاتْمَمْتَ عَلَیْهِ نِعْمَتَکَ وَرَضِیتَ عَنْهُ
و نعمتت را بر آنها تمام کردی و از او خشنود شدی
and consummated Your gifts upon him and accepted his performance
وَاحْیَیْتَهُ حَیَاهً طَیِّبَهً فِی أدْوَمِ ٱلسُّرُورِ
و او را به زندگانی پاکیزه همراه با شادمانی پایدار، زنده داشتی
and made live a good life in permanent joy
وَأسْبَغِ ٱلْکَرَامَهِ وَاتَمِّ ٱلْعَیْشِ
و در کاملترین کرامتها و کاملترین زندگیها
utmost integrity, and complete living
إِنَّکَ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ
همانا تو هرچه را بخواهی انجام میدهی
Indeed, You do as You please
وَلاَ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ غَیْرُکَ
و غیر تو هرچه را بخواهد توان انجام آن را ندارد
and not as others please.
اَللهمَّ خُصَّنِی مِنْکَ بِخَاصَّهِ ذِکْرِکَ
خدایا از جانب خود مرا به یادنمودنِ ویژهات اختصاص ده
O’ Lord! Distinguish me with Your distinctive remembrance
وَلاَ تَجْعَلْ شَیْئاً مِمَّا أتَقَرَّبُ بِهِ
و چیزی از اسباب تقرّب به خود را
And do not allow any of what I seek closeness to You with (of good deeds)
فِی آنَاءِ ٱللَّیْلِ وَاطْرَافِ ٱلنَّهَارِ
در همه اوقات شب و روز
in the midst of nights or the extremes of days
رِیَاءً وَلاَ سُمْعَهً
وسیله ریا و شهرت طلبی
to be an object of pretension, seeking of reputation
وَلاَ أشَراً وَلاَ بَطَراً
و هوسرانی و طغیانگری قرار مده
arrogance, or extravagance
وَٱجْعَلْنِی لَکَ مِنَ ٱلْخَاشِعِینَ
و مرا از خاشعان درگاهت بگردان
And cause me to be of those who humble themselves to You
اَللهمَّ أعْطِنِی ٱلسَّعَهَ فِی ٱلرِّزْقِ
خدایا! از تو میخواهم که به من عطا کنی: گشایش در روزی
O’ my Lord! Award me vastness in sustenance
وَٱلامْنَ فِی ٱلْوَطَنِ
امنیت در وطن
And security in my homeland
وَقُرَّهَ ٱلْعَیْنِ فِی ٱلاهْلِ وَٱلْمَالِ وَٱلْوَلَدِ
نور چشم در خانواده و مال و فرزندان
And the comfort of the eye in family, finances and offspring
وَٱلْمُقَامَ فِی نِعَمِکَ عِنْدِی
و دوام نعمتهایی که به من دادهای
And the continued enjoyment of Your bounties
وَٱلصِّحَّهَ فِی ٱلْجِسْمِ
و تندرستی در جسم
And health
وَٱلْقُوَّهَ فِی ٱلْبَدَنِ
و توانمندی در بدن
and strength in the body
وَٱلسَّلاَمَهَ فِی ٱلدِّینِ
و سلامت در دین
And safeguard in faith
وَٱسْتَعْمِلْنِی بِطَاعَتِکَ وَطَاعَهِ رَسُولِکَ مُحَمَّدٍ صَلَّىٰ ٱلله عَلَیْهِ وَعَلَىٰ آلِهِ
و مرا به طاعتت و طاعت رسولت محمّد ـ که درود خدا بر او و خاندانش باد ـ به کار گمار
And forever utilize me in (establishing) Your obedience and that of Prophet Muhammad peace of Allah upon him and his household
ابَداً مَا ٱسْتَعْمَرْتَنِی
همیشه و تا هنگامیکه عمرم دادهای
as everlong as You advance my age
وَٱجْعَلْنِی مِنْ أوْفَرِ عِبَادِکَ عِنْدَکَ نَصِیباً
و مرا از بهرهمندترین بندگانت نزد خود قرار ده
And compel me to have the biggest share among Your worshipers
فِی کُلِّ خَیْرٍ أنْزَلْتَهُ وَتُنْزِلُهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فِی لَیْلَهِ ٱلْقَدْرِ
در هر خیری که فرو فرستادی و در ماه رمضان در شب قدر نازل میکنی
in whatever good You ever caused to descend and especially what You award in the month of Ramadan in the Night of the Decree
وَمَا أنْتَ مُنْزِلُهُ فِی کُلِّ سَنَهٍ مِنْ رَحْمَهٍ تَنْشُرُهَا
و آنچه در هر سال، نازل کنندهی آن هستی؛ از رحمتی که میگستری
and what You are awarding every year from mercy that You dispense
وَعَافِیَهٍ تُلْبِسُهَا
و عافیتی که میپوشانی
and good health that You harness
وَبَلِیَّهٍ تَدْفَعُهَا
و بلایی که دفع میکنی
and crises that You deter
وَحَسَنَاتٍ تَتَقَبَّلُهَا
و خوبیهایی که میپذیری
and good deeds that You accept and bless
وَسَیِّئَاتٍ تَتَجَاوَزُ عَنْهَا
و بدیهایی که از آن درمیگذری
and sins that You acquit
وَٱرْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ ٱلْحَرَامِ فِی عَامِنَا هٰذَا وَفِی کُلِّ عَامٍ
و در این سال و هر سال زیارت خانهات را نصیبم فرما
And allot me with the ability to conduct pilgrimage to Your holy house in this year and every year thereafter
وَٱرْزُقْنِی رِزْقاً وَاسِعاً مِنْ فَضْلِکَ ٱلْوَاسِعِ
و از فضل گستردهات روزی فراخ ارزانی من کن
And grant me vast sustenance from Your vast bounties
وَٱصْرِفْ عَنِّی یَا سَیِّدِی ٱلاسْوَاءَ
و بدیها را ـ ای آقای من! ـ از من برگردان
And protect me, O’ my Master, from encountering the misfortunes (of life)
وَٱقْضِ عَنِّی ٱلدَّیْنَ وَٱلظُّلاَمَاتِ حَتَّىٰ لاَ أتَاذَّىٰ بِشَیْءٍ مِنْهُ
و بدهی مرا بپرداز و جبران ستمهایی که بر عهده من است را ادا فرما، تا به خاطر چیزی از آنها آزار نبینیم
And fulfill on my behalf all my borrowing and satisfy any injustice (I committed to others) so that I may not be harmed by any of it
وَخُذْ عَنِّی بِاسْمَاعِ وَابْصَارِ أعْدَائِی وَحُسَّادِی وَٱلْبَاغِینَ عَلَیَّ
و گوشها و دیدگان دشمنان و حسودان و متجاوزان بر من را از من برگیر
And preoccupy the hearing and sight of my enemies and the jealous and those who oppress me
وَٱنْصُرْنِی عَلَیْهِمْ
و مرا بر آنان پیروز کن
and award me victory over them
وَاقِرَّ عَیْنِی وَفَرِّحْ قَلْبِی
و چشمم را روشن فرما و دلم را شادی بخش
And comfort my eye, And delight my heart
وَٱجْعَلْ لِی مِنْ هَمِّی وَکَرْبِی فَرَجاً وَمَخْرَجاً
و برایم گشایش و راه گریزی از اندوه و غم قرار ده
And award me relief and resolution in all of my misfortunes and extremities
وَٱجْعَلْ مَنْ أرَادَنِی بِسُوءٍ مِنْ جَمِیعِ خَلْقِکَ تَحْتَ قَدَمَیَّ
و هر یک از آفریدگانت را که قصد بدی به من دارد، زیر گامم قرار ده
And compel any one who wishes me harm from all Your creatures, to be beneath my feet
وَٱکْفِنِی شَرَّ ٱلشَّیْطَانِ
و مرا از گزند شیطان کفایت کن
And guard me from the evil of Satan
وَشَرَّ ٱلسُّلْطَانِ
و نیز از شرّ پادشاه
and the evil of the monarch
وَسَیِّئَاتِ عَمَلِی
و بدیهای کردارم
as well as the evil brought about by my wrong doings
وَطَهِّرْنِی مِنَ ٱلذُّنُوبِ کُلِّهَا
و از همه گناهان پاکم فرما
And cleanse me from all sins
وَاجِرْنِی مِنَ ٱلنَّارِ بِعَفْوِکَ
و به گذشتت از آتش امانم ده
And salvage me from the hell fire with Your (divine) pardon
وَادْخِلْنِی ٱلْجَنَّهَ بِرَحْمَتِکَ
و به رحمتت به بهشت واردم کن
And award me paradise with Your mercy
وَزَوِّجْنِی مِنَ ٱلْحُورِ ٱلْعِینِ بِفَضْلِکَ
و به احسانت از حورالعین به همسریام درآور
And marry me to the companions with the beautiful, big and lustrous eyes with Your bountifulness
وَالْحِقْنِی بِاوْلِیَائِکَ ٱلصَّالِحِینَ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ
و مرا به اولیاء صالحت محمّد و خاندانش ملحق کن
And reunite me with Your righteous servants Muhammad and his household, the righteous
ٱلابْرَارِ ٱلطَّیِّبِینَ ٱلطَّاهِرِینَ ٱلاخْیَارِ
آن خوبان پاک و نیکان پاکیزه
the virtuous, the pure and the elite
صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمْ وَعَلَىٰ أجْسَادِهِمْ وَارْوَاحِهِمْ وَرَحْمَهُ ٱلله وَبَرَکَاتُهُ
درود بر آنان و بر تنها و جانهایشان؛ و رحمت و برکات خدا بر ایشان
Your peace, mercy and blessings be upon them, their bodies, and their souls
إِلٰهِی وَسَیِّدِی وَعِزَّتِکَ وَجَلالِکَ
خدایا! ای آقای! من به عزّت و جلالت سوگند
O’ my Lord and my Master! I swear with Your exalted might and majesty
لَئِنْ طَالَبْتَنِی بِذُنُوبِی لَاطَالِبَنَّکَ بِعَفْوِکَ
اگر مرا به گناهانم بازخواست کنی، من تو را به عفوت مطالبه میکنم
that if You reclaim my sins, I will call upon Your mercy
وَلَئِنْ طَالَبْتَنِی بِلُؤْمِی لَاطَالِبَنَّکَ بِکَرَمِکَ
و اگر مرا به پستیام بازخواست کنی، من تو را به کرمت میخوانم
and if You reclaim my meanness, I will call upon Your generosity
وَلَئِنْ أدْخَلْتَنِی ٱلنَّارَ َلاخْبِرَنَّ أهْلَ ٱلنَّارِ بِحُبِّی لَکَ
و اگر مرا به دوزخ دراندازی، اهل دوزخ را از محبتم به تو آگاه میسازم
and if You forward me to the hell fire, I will inform its inmates about my adoration of You
إِلٰهِی وَسَیِّدِی إِنْ کُنْتَ لاَ تَغْفِرُ إِلاَّ لاوْلِیَائِکَ وَاهْلِ طَاعَتِکَ
خدای من! و آقای من! اگر غیر اولیاء و اهل طاعتت را نیامرزی،
O’ my Lord and my Master! If You were to not forgive but Your devotees and constant obeyers
فَإِلَىٰ مَنْ یَفْزَعُ ٱلْمُذْنِبُونَ
پس گنهکاران به چه کسی پناه بَرند؟
then to whom would the sinners resort to?
وَإِنْ کُنْتَ لاَ تُکْرِمُ إِلاَّ أهْلَ ٱلْوَفَاءِ بِکَ
و اگر غیر اهل وفا را اکرام ننمایی،
And if You were to not honor but the people of loyalty to You
فَبِمَنْ یَسْتَغِیثُ ٱلْمُسِیئُونَ
پس بدکاران از چه کسی فریادرسی خواهند؟
then to whom the offenders would resort to?
إِلٰهِی إِنْ أدْخَلْتَنِی ٱلنَّارَ فَفِی ذٰلِکَ سُرُورُ عَدُوِّکَ
خدایا اگر مرا وارد دوزخ کنی، این موجب شادی دشمن توست
O’ my Lord! If You cause me to enter the hell fire, it will be to the pleasure of Your enemy
وَإِنْ أدْخَلْتَنِی ٱلْجَنَّهَ فَفِی ذٰلِکَ سُرُورُ نَبِیِّکَ
و اگر مرا به بهشت وارد نمایی، این سبب خوشحالی پیامبر توست
But if You cause me to enter paradise, it will be to the pleasure of Your Prophet
وَانَا وَٱلله أعْلَمُ أنَّ سُرُورَ نَبِیِّکَ أحَبُّ إِلَیْکَ مِنْ سُرُورِ عَدُوِّکَ
و من، به خدا سوگند، این را میدانم که شادمانی پیامبرت نزد تو از شادی دشمنت محبوبتر است
And verily, Oh Allah, I know that the pleasure of Your Prophet is more favorable to You than the pleasure of Your enemy
اَللهمَّ إِنِّی أسْالُکَ أنْ تَمْلا قَلْبِی حُبّاً لَکَ
خدایا! از تو درخواست میکنم که دلم را از محبت لبریز نمایی
O’my Lord! I ask You to saturate my heart with Your love
وَخَشْیَهً مِنْکَ
و نیز از خشیتت
fearing and observing You
وَتَصْدِیقاً بِکِتَابِکَ
و باور به کتابت
believing in Your (holy) book
وَإِیـمَاناً بِکَ
و ایمان به خودت
faith in You
وَفَرَقاً مِنْکَ
و هراس از خودت
fright from You
وَشَوْقاً إِلَیْکَ
و اشتیاق به ذاتت
and longing for You
یَا ذَا ٱلْجَلالِ وَٱلإِکْرَامِ حَبِّبْ إِلَیَّ لِقَاءَکَ
ای دارای بزرگی و بزرگواری! دیدارت را محبوب من کن
O’ the one who is full of majesty, bounty and honor!
وَاحْبِبْ لِقَائِی
و تو نیز دیدار مرا دوست بدار
Render me loving of Your meeting and love my meeting
وَٱجْعَلْ لِی فِی لِقَائِکَ ٱلرَّاحَهَ وَٱلْفَرَجَ وَٱلْکَرَامَهَ
و در دیدارت برای من آرامش و گشایش و کرامت قرار ده
And grant me in meeting You comfort, happiness and honor
اَللهمَّ ألْحِقْنِی بِصَالِحِ مَنْ مَضَىٰ
خدایا مرا به صالحان از گذشتگان ملحق ساز
O’ my Lord! Unite me with the virtuous of those who preceded me
وَٱجْعَلْنِی مِنْ صَالِحِ مَنْ بَقِیَ وَخُذْ بِی سَبِیلَ ٱلصَّالِحِینَ
و از صالحان آینده قرار ده. و مرا بر راه صالحان نگاهدار
And render me to be among the virtuous of who remained, And lead me to the way of the virtuous
وَاعِنِّی عَلَىٰ نَفْسِی بِمَا تُعِینُ بِهِ ٱلصَّالِحِینَ عَلَىٰ أنْفُسِهِمْ
و بر مخالفت با خواستههای نفسم یاری ده، آنگونه که شایستگان را بر مخالفت با خواستههای نفسانی یاری میدهی
And aid me in restraining myself (from sin) with whatever You aid Your righteous believers with
وَٱخْتِمْ عَمَلِی بِاحْسَنِهِ
و کردارم را به نیکوترین وجه ختم کن
And culminate my deeds with their best
وَٱجْعَلْ ثَوَابِی مِنْهُ ٱلْجَنَّهَ بِرَحْمَتِکَ
و به رحمتت، پاداش کارهایم را بهشت قرار ده
And make my reward from it heaven with Your mercy
وَاعِنِّی عَلَىٰ صَالِحِ مَا أعْطَیْتَنِی
و به آن نیکیها که عطایم کردی یاریام نما
And assist me in implementing the virtues that You granted me
وَثَبِّتْنِی یَا رَبِّ
و ثابت قدمم کن ای پروردگارم!
And anchor me (on the right path) O’ Lord!
وَلاَ تَرُدَّنِی فِی سُوءٍ ٱسْتَنْقَذْتَنِی مِنْهُ
پروردگارا و در ورطه بدیهایی که از آنها نجاتم دادی باز مگردان
And return me not to an error You rescued me from before
یَا رَبَّ ٱلْعَالَمِینَ
ای پروردگار جهانیان!
O’ the Lord and Cherisher of the worlds!
اَللهمَّ إِنِّی أسْالُکَ إِیـمَاناً لاَ أجَلَ لَهُ دُونَ لِقَائِکَ
خدایا! ایمانی از تو درخواست میکنم که پایانی جز دیدار تو نداشته باشد
O Allah, I beseech You for faith that does not stop until I meet You
احْیِنِی مَا أحْیَیْتَنِی عَلَیْهِ
تا زمانی که زندهام میداری، مرا بر آن ایمان پایدار بدار
Prolong my life as long as You maintain me on it
وَتَوَفَّنِی إِذَا تَوَفَّیْتَنِی عَلَیْهِ
و زمانی که مرا میمیرانی بر آن ایمان بمیران
and claim my soul as long as You claim my soul while it is on it (faith)
وَٱبْعَثْنِی إِذَا بَعَثْتَنِی عَلَیْهِ
و هنگامیکه مرا برمیانگیزی بر آن برانگیز
and resurrect me as long as You resurrect me on it
وَابْرِئْ قَلْبِی مِنَ ٱلرِّیَاءِ وَٱلشَّکِّ وَٱلسُّمْعَهِ فِی دِینِکَ
و دلم را از ریا و شک و شهرتطلبی در دینت پاک فرما
And purify my heart from pretension, doubt, and seeking reputation through Your religion
حَتَّىٰ یَکُونَ عَمَلِی خَالِصاً لَکَ
تا جایی که عملم برای تو خالص باشد
so that all my deeds would be solely intended for You
اَللهمَّ أعْطِنِی بَصِیرَهً فِی دِینِکَ
خدایا! از تو میخواهم که بصیرت در دینت را به من عطا کنی
O’ my Lord! Award me insight in Your religion
وَفَهْماً فِی حُکْمِکَ
و نیز فهم در فرمانت
And understanding in Your judgment
وَفِقْهاً فِی عِلْمِکَ
و آگاهی عمیق در دانشت
And awareness in Your knowledge
وَکِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِکَ
و دو نصیب از رحمتت
And surety in Your mercy
وَوَرَعاً یَحْجُزُنِی عَنْ مَعَاصِیکَ
و پرهیزی که مرا از نافرمانیهایت بازدارد
And piety that impedes me from disobeying You
وَبَیِّضْ وَجْهِی بِنُورِکَ
و رویم را به فروغ نورت سپید کن
And brighten my face with Your light
وَٱجْعَلْ رَغْبَتِی فِیمَا عِنْدَکَ
و رغبتم را نسبت به آنچه نزد توست قرار ده
Make me desire for nothing but that which You hold
وَتَوَفَّنِی فِی سَبِیلِکَ وَعَلَىٰ مِلَّهِ رَسُولِکَ صَلَّىٰ ٱلله عَلَیْهِ وَعَلَىٰ آلِهِ
و در راه خود و بر آیین پیامبرت، که درود خدا بر او و خاندانش باد، بمیران
And claim my soul on Your path and on the religion of Your Prophet Peace of Allah upon him and his household
اَللهمَّ إِنِّی أعُوذُ بِکَ مِنَ ٱلْکَسَلِ وَٱلْفَشَلِ
خدایا! به تو پناه میآورم از تنبلی و سستی
O’ my Lord! I seek refuge with You from laziness, failure
وَٱلْهَمِّ وَٱلْجُبْنِ وَٱلْبُخْلِ
و اندوه و ترس و بخل
misery, cowardliness, stinginess
وَٱلْغَفْلَهِ وَٱلْقَسْوَهِ وَٱلْمَسْکَنَهِ
و بیخبری و سنگدلی و ناداری
inattentiveness, brutality, poverty
وَٱلْفَقْرِ وَٱلْفَاقَهِ
و تهیدستی و بیچارگی
neediness, destitution
وَکُلِّ بَلِیَّهٍ وَٱلْفَوَاحِشِ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ
و همه بلاها و زشتیهای آشکار و پنهان
indigence and every calamity; and the exorbitant of sins whether they are apparent or concealed
وَاعُوذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لاَ تَقْنَعُ
و به تو پناه میآورم از نفسی که قانع نمیشود
And I seek refuge in You from a self that is never content
وَبَطْنٍ لاَ یَشْبَعُ
و از شکمی که سیر نمیگردد
and a stomach that is never satisfied
وَقَلْبٍ لاَ یَخْشَعُ
و از قلبی که فروتنی نمیکند
fearless heart
وَدُعَاءٍ لاَ یُسْمَعُ
و دعایی که به اجابت نمیرسد
and a prayer that is not accepted
وَعَمَلٍ لاَ یَنْفَعُ
و کرداری که سود نمیبخشد
And a futile deed
وَاعُوذُ بِکَ یَا رَبِّ عَلَىٰ نَفْسِی وَدِینِی وَمَالِی
پروردگارا! به تو پناه میآورم برای حفظ جان و دین و مال
And I depend upon You O’ Lord, to safeguard my self, my religion, my finances
وَعَلَىٰ جَمِیعِ مَا رَزَقْتَنِی مِنَ ٱلشَّیْطَانِ ٱلرَّجِیمِ
و برای حفظ همه آنچه نصیب من فرمودهای، از شیطان راندهشده
and all of what You awarded me, from the evil of the cursed Satan
إِنَّکَ أنْتَ ٱلسَّمِیعُ ٱلْعَلِیمُ
همانا تو شنوا و دانایی
Indeed, You are the One who hears and knows all things
اَللهمَّ إِنَّهُ لاَ یُجِیرُنِی مِنْکَ أحَدٌ
خدایا! بهیقین جز تو احدی مرا پناه نمیدهد
O’ my Lord! Indeed no one can shield me from Your (punishment)
وَلاَ أجِدُ مِنْ دُونِکَ مُلْتَحَداً
و بهجز تو پناهگاهی نمییابم
and I can not find before You any other shelter
فَلاَ تَجْعَلْ نَفْسِی فِی شَیْءٍ مِنْ عَذَابِکَ
پس مرا را در عذابت قرار نده
So leave not in me any deed worthy of Your punishment
وَلاَ تَرُدَّنِی بِهَلَکَهٍ
و به هلاکت بازمگردان
do not let me lead myself to perdition
وَلاَ تَرُدَّنِی بِعَذَابٍ ألِیمٍ
و به شکنجه دردناک ردّ نکن
and do not make me deserve the painful chastisement
اَللهمَّ تَقَبَّلْ مِنِّی
خدایا! از من بپذیر
O Allah, accept from me
وَاعْلِ ذِکْرِی
و یادم را بلند بدار
grant me reputation
وَٱرْفَعْ دَرَجَتِی
و درجهام را بالا ببر
elevate my rank
وَحُطَّ وِزْرِی
و بار گناهم را بریز
exonerate my offenses
وَلاَ تَذْکُرْنِی بِخَطِیئَتِی
و اشتباهم را یادآوری مکن
do not refer to me with my faults
وَٱجْعَلْ ثَوَابَ مَجْلِسِی
و پاداش این نشستنم را
let the reward of my sessions
وَثَوَابَ مَنْطِقِی
و سزای این گفتارم را
my utterances
وَثَوَابَ دُعَائِی رِضَاکَ وَٱلْجَنَّهَ
و اجر این دعایم را خشنودی و بهشتت قرار ده
and my prayer be Your pleasure and Paradise
وَاعْطِنِی یَا رَبِّ جَمِیعَ مَا سَالْتُکَ وَزِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ
پروردگارا همه آنچه را از تو خواستم به من عطا فرما و از احسانت بر من بیفزا
And award me, O’ Lord, all of what I have asked from You and increase it with Your bountifulness
إِنِّی إِلَیْکَ رَاغِبٌ یَا رَبَّ ٱلْعَالَمِینَ
من فقط مشتاق تو هستم ای پروردگار جهانیان!
for I seek none but You, O Lord of the worlds!
اَللهمَّ إِنَّکَ أنْزَلْتَ فِی کِتَابِکَ أنْ نَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنَا
خدایا! تو خود در قرآن فرمودی که از کسی که به ما ستم روا داشته گذشت کنیم
O Allah, You have ordered us in Your book that we should overlook those who wrong us
وَقَدْ ظَلَمْنَا أنْفُسَنَا فَٱعْفُ عَنَّا فَإِنَّکَ أوْلَىٰ بِذٰلِکَ مِنَّا
و ما بر خود ستم ورزیدیم؛ پس از ما درگذر که تو از ما در عفو کردن شایستهتر هستی
and we have wronged ourselves (by sinning) so pardon our conduct, for You are more worthy of pardoning than we are
وَامَرْتَنَا أنْ لاَ نَرُدَّ سَائِلاً عَنْ أبْوَابِنَا
و به ما فرمان دادی که درخواستکنندهای را دست خالی از در خانههایمان نرانیم
And You commanded us not turn away the needy who knock on our doors
وَقَدْ جِئْتُکَ سَائِلاً فَلاَ تَرُدَّنِی إِلاَّ بِقَضَاءِ حَاجَتِی
و من اکنون به گدایی از تو به درگاهت آمدم پس مرا جز با روا شدن حاجتم باز نگردان
and I hereby come to You needy, so turn me not away until You fulfill my need
وَامَرْتَنَا بِٱلإِحْسَانِ إِلَىٰ مَا مَلَکَتْ إیْمَانُنَا
و نیز ما را به نیکی درباره بردگانمان امر فرمودی
You have ordered us to act nicely to those under our authorities
وَنَحْنُ أرِقَّاؤُکَ فَاعْتِقْ رِقَابَنَا مِنَ ٱلنَّارِ
و هم اینک ما بردگان توییم پس ما را از آتش دوزخ برهان
and You hold authority over us, so liberate our necks from the hell fire
یَا مَفْزَعِی عِنْدَ کُرْبَتِی
ای پناهگاهم بهوقت غم و اندوه
O’ the Shelter I seek whenever I am in misfortune!
وَیَا غَوْثِی عِنْدَ شِدَّتِی
ای فریادرس به هنگام سختی
O my Aid whenever hardships hit me!
إِلَیْکَ فَزِعْتُ
به تو پناه آوردم
To You have I resorted
وَبِکَ ٱسْتَغَثْتُ وَلُذْتُ
و از تو فریادرسی خواستم به تو پناه آوردم
With You have I sought refuge and haven
لاَ ألُوذُ بِسِوَاکَ
و به غیر تو پناه نمیآورم
To none save You shall I ever resort
وَلاَ أطْلُبُ ٱلْفَرَجَ إِلاَّ مِنْکَ
و جز از تو درخواست گشایش نمیکنم
From none save You shall I ever seek for relief
فَاغِثْنِی وَفَرِّجْ عَنِّی
پس به فریادم رس و گشایشی در کارم قرار ده
So come to my aid, and relieve me
یَا مَنْ یَقْبَلُ ٱلْیَسِیرَ وَیَعْفُو عَنِ ٱلْکَثِیرِ
ای که عمل اندک را میپذیری و از گناه فراوان در میگذری
O’ One who liberates the captives, accepts the little (of good deeds), and pardons the numerous (of sin)
ٱقْبَلْ مِنِّیَ ٱلْیَسِیرَ وَٱعْفُ عَنِّیَ ٱلْکَثِیرَ
عمل اندک را از من بپذیر و از گناه بسیارم درگذر
accept from me the little (good) I have done, and forgive for me the numerous (sins I have committed)
إِنَّکَ أنْتَ ٱلرَّحِیمُ ٱلْغَفُورُ
همانا تو مهربان و بسیار آمرزندهای مهربانان.
Indeed, You are the Most Merciful and Oft-forgiving
اَللهمَّ إِنِّی أسْالُکَ إِیـمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِی
خدایا! ایمانی از تو میخواهم که دلم با آن همراه شود
O Allah, I pray You for faith that covers my heart
وَیَقِیناً صَادِقاً حَتَّىٰ أعْلَمَ أنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِی إِلاَّ مَا کَتَبْتَ لِی
و باور راستینی که بدانم هرگز چیزی به من نمیرسد مگر آنچه تو برایم ثبت کردی
and for honest conviction so that I will believe that nothing will inflict me save that about which You have already known
وَرَضِّنِی مِنَ ٱلْعَیْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِی
و مرا از زندگی به آنچه نصیبم فرمودی خشنود بدار
Make me be satisfied with my livelihood that You have decided for me
یَا أرْحَمَ ٱلرَّاحِمِینَ
ای مهربانترین
O most Merciful of all those who show mercy!
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.
فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمهشعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران