تبلیغ نیمه شعبان در بیمارستان

تبلیغ نیمه شعبان در بیمارستان (تعظیم شعائر مهدوی)

در این محتوا راهکارهایی برای تبلیغ امام زمان علیه السلام در محیط بیمارستان ها توسط کارشناس مجرب، ارائه داده شده است. 

فایل صوتی و تصویری تبلیغ در بیمارستان ها

متن جلسه تبلیغ در بیمارستان ها

سلام عرض ادب احترام مهدی عنایتی هستم قراره که امروز در حوزه ی برنامه ی عیادت از بیماران در مناسبت ها و اعیاد شعبانیه در خدمتتون باشم یه توضیح کوچیک و مختصر در مورد وضعیت خودم بدم منم الان جز خود همون بیمارانی هستم که انشالله در اعیاد شعبانیه باید به دیدار من بیاید. من چشمم آسیب دیده به خاطر این بیماری های ویروسی و عذرخواهی میکنم اگر عینک گذاشتم و صورتم یک کمی به هم ریخته پیشاپیش از این ویروس محترم از شما عذرخواهی خواهم کرد.

خب شروع کنیم چون قراره این برنامه کمک کنه به شما خوبان شما عزیزان که بتونید انشالله در ایام مناسبت ها و شادمانه های ماه شعبان کاری برای اهل بیت انجام بدین من میخوام با یک دعا شروع کنم این دعای پر از زیبایی پر از قشنگی رو با هم زمزمه کنیم.(دعای فرج)

خب شروع میکنیم ببخشید بابت تاخیر عذرخواهی میکنیم میخواستیم هم زمان هم لایو اینستاگرام رو داشته باشیم و هم لایو رو در سایت که متاسفانه اینستاگرام با ما یاری نکرد و فقط محدود شدیم به بحث سایت اگر سوالی دارین به صورت کامنت اینجا برای من نمایش داده میشه و من در خدمتتون هستم. بی مقدمه بریم سر اصل مطلب بچه ها اگر زحمت بکشن و پاورپوینت رو بیارن ما شروع کنیم به گفتگو با شما خوبان شاید اولین و مهم ترین نکته ای که من خدمت شما خوبان میخوام بگم اینکه چرا این کار برای من به عنوان کسی که دارم این کارو پرزنت میکنم.

شاید یکی از مهم ترین دغدغه ها همین بحث عیادت از بیمارانه یه نکته ای میخوام بگم با یه خاطره شروع کنم و با این جمله و این خاطره انشاالله کمک کنه به ما که یه اتفاق خوب رقم بخوره من عمویی داشتم که به رحمت خدا رفته و به واسطه یک بیماری که برای ایشون مستولی شد ایشون از چهار سالگی تا پنجاه و چهار سالگی که از بین ما رفتن کاملا بدنشون فلج شده بود لایه از مغزشون متورم شد و یه اتفاق تلخ افتاد و ایشون فلج شد.

و در طول این پنجاه سالی که گوشه ی خانه بودن تمام افراد برادرها خواهرا کم کم نوه ها پا به عرصه گذاشتن و کمک کردن که ایشون خود دکترا میگفتن یه ادم با این وضعیت جسمانی این همه سال اون به خاطر پرستاری خوبه اطرافیانه اما همه اینار رو بزارین کنار میخوام یکه ماجرایی رو تعریف کنم که این ماجرا خیلی برام مهمه و این جمله ای که شما اینجا میبینید به خاطر همون ماجراست و اهمیت کار و اتفاقایی که قراره شما خوبان انجام بدید سال 1388 من باید میرفتم سربازی خدمت سربازی و خب خدمت سربازیم تو یه شهر دیگه چون مجرد بودم و بعید تویه شهر دیگه ای میرفتم و چون من به قان نوبتی داشتم،

هرچند مدت یه بار خونه ی مادربزرگم میرفتم و به عمو جانم که مریض بودن کمک میکردم ابی میاوردم رفع حاجتی میکردم از ایشون و خب ایشونم ارتباط قلبی قشنگی رو با من و به قول معروف اون پرستاری من برقرار کرده بود روز اخری که دیگه فرصت من تموم شده و بعد فرداش میرفتم سربازی رفتم برای اخرین بار دیدن مادربزرگم و عموم که اونجا بودم و خداحافظی کردم و گفتم که خداحافظ و من دو سال درگیر این مطلب هستم که باید برم شهرستان و نیستم که خدمت شما خوبان رو بکنم و رفتم و بعد از دو ماه اموزشی،

یکدفعه وقتی که برگشتم اول رفتم خونه پدر مادرم دست بوسیم عزیزم بعد بعد اومدم خونه ی مادربزرگم و دوباره به قول عهد پیمانی ببندیم که باز دوباره بریم توی شهر یزد افتاده بودم سربازی که بریم ما دو سالم اونجا خدمت کنیم و از اینا فاصله بگیریم به محض اینکه خونه مادربزرگم رسیدیم به جرات میتونم بگم یک ساعت نگذشت که یکی از دوستانم دوره ی کارشناسی زنگ زد،

و گفت مهدی فوق لیسانس قبول شدیم گفتم فوق لیسانس من دوره اول شرکت کرده بودم جوابش نیومده بود چون سربازی بودم برگشت گفت فوق لیسانس قبول شدی و بعد فوق لیسانس گفتم واقعا زنگ زدم به پدرم گفتم با فوق لیسانس قبول شدم و من در عرض یک روز رفتم یزد و تمام کارامو انجام دادم دوباره ثبت نام کردم افتادم یعنی تحصیلمو ادامه دادم بعدم ازدواج کردم تو ازدواجم رفتم سربازی بعد همش تو مشهد بودم تا اینکه عمو جانم به رحمت خدا رفت چند سال بعد یه اتفاق خیلی عجیب افتاد یک نفر یه خاطره ای گفت که من این قسمتش رو نمیدونستم از قسمت های گمشده ی فیلم ها بود اون بزرگواری که کمک میکرد به مادرربزرگم من و عموی من و کمک میکرد توی منزلشون به من گفت اون روزی که اولین بار اومدی خداحافظی کنی،

و بری اموزشی وقتی که تو گفتی که من میخوام برم سربازی و نیستم و وقتی از خونه خارج شدی هر دو نفر اینها هم عموی تو و هم مادربزرگتو زدن زیر گریه و گفتن که مهدی رفت و جانسوز گریه کردم اون روز وضا که من این خاطرم این بزرگوار برای من گفت متوجه شدم که اره یک ادمایی هستن که به ظاهر دستشون بسته است به ظاهر روی تخت بیمارستانن به ظاهر کنج یک خونن و هیچ کاری نمیتونم برای تو بکنم پولی برای تو نمیتونن خرج کنم اما میتونن برایت یک دعا بکنن و مسیر زندگی تو و حال تو و تمام اتفاقات پیرامون تو رو تبدیل به یک اتفاق خوب بکنن.

میدونید که این روایتی هست که خداوند به حضرت موسی فرمود مرا با زبانی بخوان که گناه نکرده است. شما عزیزان اینکه قراره قراره قراره برید بیمارستان ها و عادت از بیماران حتما و حتما و حتما بدونید که دارید یه اتفاق بزرگ رو قبل میزنی و چقدر خوشگله که این بیماران عزیز رو به سمتی ببرید که دعا کنن و دعاشون گره گشاست هم از زندگی شما خوبان هم از جامعه و واقعا این رو جدی بگیرین اگر با این قصد میروید قراره یه اتفاق خوب بیفته ولی اگر با این قصد نمیرید یکه مقداری باید فکر کنید.

من در مورد پاورپوینت یه توضیح بدم پایینش یک شعاری نوشتم شعار نایک هست ولی من بهش اعتقاد دارم که هر جایی هر موقع بخوایم یه کاری رو شروع کنیم باید این رو با خودمون تکرار کنیم جاست تومیت انجامش بده خواهشم اینه که این لایو رو نبینید بگید وای دمش گرم چقدر باحال بود چقدر احساسات ما درگیر شد چقدر خوب ماشالا و بعد هیچ کاری انجام نشه نه اگر واقعا احساس کردیم بعد از این لایو یا در تمام مدتی که بنده در خدمتتون هستم یه اتفاق خوب رو میتونید رقم بد بزنید همون لحظه تصمیم بگیرید،

و بگید جاس تومیت انجامش میدم حتما انجامش میدم بریم اسلاید های بعدی چون میخوام یک شوخی هم بکنم از این حال و هوای به قول معروف معنوی بیای بیرون اره کلیپ هستش کلیپ کامل رو بزارید قبل از اینه کلیپ رو بزارم من یه نکته ای بگم تصویر منم بگیر بچه ها بعد موقعی که خواستین کلیپ رو بزارین من با خودم خیلی فکر کردم که اگه بخوام تو یه جمله بگم پاورپوینت من امروز شبیه چیه یاد این اتفاقات خوب دهه شصتی ها افتادم که کلاس نمیدونم دوم راهنمایی بودم اول راهنمایی بودم یه معلم تاریخی داشتیم

اومد توی کلاس و یک شعری رو خوند که این شعر خیلی برای خودم جذاب و جالب بود شعرشو میخونم یه ذره خنده داره ولی بعد نکتشو میگم چیه شعر این بود قالده تیچ گاماس گاماست یک پای تخته ن نو نمیام لیسنسون وری وری سخته این یک شعری بود که استاد خوندبود مام خندیدیم گفتیم دوباره بگو خیلی وانمک بود و اینها ماجرا یه استادیه که به شاگردش میگه بیا پایتخته شاگردم دیگه نمیام درس هفتم خیلی سخته ولی با خودم داشتم نگاه میکردم دیدم پاورپوینت من هم شعار انگلیسی داره هم میخوام روایت بگم هم میخوام از تجربه هم بگم هم از احساسم بگم،

و دیدم کشکولی از این اتفاقاست و گفتم با این شعر این رو خدمتتون بگم انشاالله اخرشم دقیقا با همین حالت تمام خواهیم کرد بریم یه کلیپ دو دقیقه ای ببینیم این کل ماجرای عیادت از بیمارانه که من رو همین کلیپ تا اخر همراه شما هستم دوست دارم کلیپو خوب نگاه کنید یعنی ثانیه به ثانیه فر به فریمشون خوب تو ذهنتون بسپارید دوباره اخر برنامه دوباره با هم نگاه می کنید و میینید دقیقا این اتفاقاتی که من براتون به صورت پازلوار گفتم چقدر قشنگ میتونه اجرا بشه بری کلیپ رو ببینیم.

خب همین جا که این کلیپ رو دیدین دوست دارم در حد چند دقیقه با هم گفتگو کنیم نظرتون در مورد کلیپ بگین چیو تو کلیپ دیدین به نظرتون چی تو کلیپ خیلی جذاب بود و ذهن شما رو قلقلک داد خواهشم اینه که به من کامنت بدین و بگین که اقا این قسمت کلیپ چقدر باحال بود

این قسمتش چرا اینجوری بود چرا اینجا این شکلی بود چرا اینجا این رنگی بود چرا این المان رو دادید چرا این یادبود رو دادین دوست دارم این نکاتی که توی این کلیپ دیدین به من بگین چون کلیپ خلاصه ی حدودا یک ماه فعالیت ماست  اره خب و خلاصه یک ماه فعالیت ماست و میتونه به شما کمک کنه که ببینید که چقدر اگر پازله هایی که میخوام الان پیش روتون بذارم دقیق کنار هم بزارید بشه تو یک دقیقه حدودا چهل سال یک چه محتوایی رو به شما میرسونم منتظر کامنتاتون هستم.

 بریم اسلاید بعدی بعد از کلیپ اسلاید اول که اونجا صحبت دارم و من منتظر کامنتهای خوب مخاطبینمون هستم به من بگید چی تو کلیپ شما رو درگیر کرد و چه چیزی تو کلیپ برای شما خیلی متفاوت بود من اینجا چهارده نفر رو توی لایو به صورت حاضر دارم انتظار همراهیتونو دارم که بتونم انشاالله محتوای خوبی رو ارائه کنم پس خواهش میکنم که کامنت به ما بدین و بگید که چه چیز قشنگ و متفاوت و خاص رو توی این کلیپ دیدید تا کامنت های شما بیاد من یه نکته ای رو بگم البته اینا دیگه مطالبی هستش که شما میدانید ولی باید اینگونه توضیح بدم برای این کار برای این پروژه و بحث عیادت از بیماران دو تا مرحله بسیار مرحله ی کند ولی اثرگذاریه و یک مرحله بسیار سرعتیه مرحله ی اماده سازی و جمع بندی که به اول و اخر این پروژه ست،

بسیار زمان بر بهتون میگم مراحلش چی هست باید چیکار بکنید و مرحله ی اجرا سریع هست و فرز بودن شما رو میخواد عرضم به حضورتون امادگی شما رو میخواد و اینکه شما در مرحله ی قبل یعنی پیش درامد اجرا چه برنامه ریزی ایی کردین چه اتفاقاتی رو رقم زدید باعث میشه که اون مرحله ی اجرا با کیفیت بشه و نکته ی مهم اینه که شما وقتی که اجرا کردین و خوب جمع بندی کردید و خوب به پایان رسوندید اون کارتون ماندگار میشه.

بریم سراغ مرحله ی اول من چون زمان رو یکم اول برنامه از دست دادی مجبورم سرعت بدم ولی کامنتاتون به محضی که بیاد من خدمتتون ان شاالله توضیح خواهم داد بریم مرحله اول اماده سازی نگاه کنی اماده سازی بسیار من اهان ذوقی که در چشمان افراد دیدم خیلی جالب بود با یک هدیه کوچک خوشحال شدن خوشحال شدن که هیچی اصلا حالا میریم جلوتر یک دو تا کلیپ دیگه با هم میبینیم اصلا فرای خوشحال شدن یک خاطره ی بی نظیره شما به محیطی وارد میشید که اگر در صورت سلامت کامل در اون محیط باشید ناخوداگاه بعد از ده دقیقه بیست دقیقه یک ساعت شما دچار یه غمی میشین دچار یه غصه میشین و این هدایای شما و این کار متفاوت شما که با همون شعار جاسپویت من باز دوباره بهش تاکید دادم میخواید،

انجامش بدین میتونه دل یه ادم رو شاد کنه یه ادم رو زنده کنه و کلی اتفاق خوب رو براش رقم بزنه بله ممنون مچکرم از بازخوردی که دادین سرکار خانم یا اقای ربانی خب بریم مرحله ی اول بچه ها اماده سازی تو مرحله امادسازی باید چیکار کنیم اولین گام اماده سازی اولین گام یا قدم اول که همون توی حوزه بحث اماده سازی بحث تولید محتواست بریم تولید محتوا رو ببینی بین من الان تولید محتوا فقط عکس گذاشتم یعنی تمام تک تک مراحلی که خدمتتون میزم من فقط یه عکس میزنم جلو رفتیم یکی برگرد تک تک مراحلی که میببینن من فقط عکس گذاشتم ولی میخوام اهمیتش رو براتون اینجا بیان کنم نگاه کنید

بزرگواران اگر تولید محتوای مناسب نکنید پروژه عملا یک شکست جدی یعنی تولید محتوا اولین گام یا مهم ترین گام در این برنامه ست نگاه کنید من اگه تولد محتوام این باشه مثال میدم شد اینو دیدم که به قول اقای مدیری دیدم که میگم خدمتتون اولین قدم اینه که شما اگر یک محتوای مناسب با برای مخاطبتون مناسب با اون بیمارستانی که میرید زمانی که میرید یعنی صبح یا بعد ظهره موقع تغییر شیفت کادر درمان هست،

یا نیست موقع پذیرایی از این ها هست یا نیست موقع شروع درد های بیمار و تایمی هستش که بیشترین برگشت درد به بدن بیمار هست یا نیست یعنی تمام این اتفاقات باعث میشه که این محتوای شما بتونه همه ی اثرگذاریها بکنه پس محتوای شما باید همه جانبش باشه چندوجهی باشه یه مثال بزنم براتون ببینیدیه محتوا رو بهتون میگم بی نظرتون رو بگید همین جا که دارید گوش می کنید دوست دارم بقیه ی بزرگواران هم مثل اقایا خانم ربانی به ما بازخورد بدن اونم اینه که اقا نگاه کنید من یکه محتوا رو میگم این نظرتون چیه ما رفتیم به کادر درمان این رو گفتیم در اگر اشتباه کردم غدیر رفتیم بیمارستان رو گفتیم که سلام خیلی خوشحالیم در خدمت شما خوبان هستیم

شما اینکه از جان و دل انرژی میذید و مردم و عزیز رو تیمار میکنید قبل از اینکه بیایم اینجا داشتم نهج البلاغه رو میخوندم و به نامه ی قشنگ امیرالمومنین علی علیه السلام به مالک رسیدم و یک جای این نامه به قول من توجه من رو جلب کرده اونش اونجایی که امیرالمومنین به مالک گفتش که مالک تو داری به یک شهر دیگه میری و قراره بر اون مردم حکومت کنی و به اونها خدمت بکنی مالک اگر افرادی میان پیش تو دو حالت داره یا همکیش و هم ایین تو هستن که با اونها به خاطر اینکه هم کیش و هم ایین تو هستن خوب برخورد کن یا افرادی میان که همکیش و هم ایایین تو نیستن اما چون انسانن چون ادمان چون مخاطب تو هستن کمکشون کن

مضمون این چیز بود و گفتین شما دارید یه کاری رو میکنید که امیرالمومنین توصیه کرده بود و شما دارید یه کار متفاوت میکنید اینجا همون ذوقی که تو چشمان افراد میگیم برق میزد و یه اتفاق خوب برای کادر درمان بود اصلا یه حس خوب حالا اینجا باید کادو و المان خوب بدیم ببینید اگر محتوایی که تولید میکنیدم ببین تاکیدم اینه یکی از کارهایی که قراره خدمتگزاران در این ایام به شما کمک کنه محتوای خوبه یعنی محتوایی که با تمام جنوانب افرادی که میان نوع پرزینتی که انجام میدین نوع بیماری که باهاش مواجه هستید

زمانی که میرید این محتوا میتونه به شما کمک کنه که بیمار و کادر درمانی که شما دارین بهش خدا قوت میگین و حال خوب بهش منتقل میکنید پرواز کنه و تا مدت ها شاد باشه و یه حس و خاطره ی خوب رو داشته باشه بعد حالا حساب کنید این اتفاق افتاد توی این کلیپ ها بودیه المان شبیه خیمه بود بعد میگفتم خب شما با این کارتون وارد خیمه ی امیرالمومنین شدی خیمت درش باز میشد یه استکان نربکی بود به نام مولا علی علیه السلام و میگفتم هر وقت خستگی کار اومد و سراغتون و حالتون گرفته بود یک چای گرم تو این لیوان و کمک گرفتن از امیر عالم امیرالمومنین علی علیه السلام تا بتونین انشالله کار خوب با قدرت با کیفیت کن اصلا مخاطب کیف میکرد،

ببینید محتوا المان پرزنت خوب حس خوب چقدر میتونه به مخاطب ما کمک کنه پس تولید محتوا خیلی مهمه که تو این بخش بچه های خدمتگزار حرف برای گفتن دارن کلی محتوا دارن که انشالله تقدیمتون می کنن و شما انشالله این کار رو انجام میدیم میریم سراغ برنامه ریزی دقیق پلان بعدی که بچه ها الان اسلایدش رو میزارن نگاه کنید اگر ما تولید محتوا بکنیم اما برنامه ریزی خوبی نکنی همین پله هایی که میبینیم پیش ماست یکی بچه ها جلو رفتن اره همین پلان هایی که پیش روی ماست اگر دو تا پله رو یک دونه ای بپریم کار زشت میشه باید برنامه ریزی که برای این کار می کنی پلن به پلن فرم ب فرم قدم به قدم دقیق باشه یعنی من باید محتوایی که خوب تولید کردم رو به یک تیم خوب بدم برنامه ریزی دقیق بکنم تمام گروه رو اماده کنم هزینه هاشو براورد کنم عرضم به حضور تو مسیر راه رو ببینم روز ها رو ببینم ساعت ها رو ببینم و یه کار خوب انجام بدم،

اگر محتوای خوب داشته باشید و برنامه ریزی بد کنید محتواتون عملا شهید شد پس خواهشم اینه که تو بحث برنامه ریزی دقیق باشین بچه های خدمتگزاران تو این حوزه هم میتونم بهتون کمک کنن یعنی ما برنامه های مشابه این رو داشتیم و میتونیم بهتون بگیم که اقا نگاه کنید ما این برنامه مشابه بوده این تایم به قول م تیم رو جمع کردیم مثلا سه روز زول میکشه مهندسی دعوت تیم های اجرایی چهار روز طول میکشه و اینها رو تو کامل بهتون توضیح بدین به یک برنامه و یک برنامه ریزی دقیق رو که مثلا یک با یک گروه انجام دادن شما کامل ببینید،

نکته مهم تر شما محتوا رو تولید کردین یک محتوایی که مخاطب باهاش چشماش برق میزنه و ذوق میزنه و یه برنامه ریزی دقیق کردید اما تیم اجرایی خوبی ندارید تبدیل به یک فاجعه میشه باید شما یکم تیم اجرای خوب داشته باشیم تارفا رو بزارین کنار اقا فلانی خیلی بچه ی خوبیه ما بچه ی خوب رو دوست داریم و ولی بچه ی خوبه که بتونه خوب صحبت کنه بچه و همتیمی خوبه که بتونه خوب بدو بدو کنه چون اینجا دیگه فرصت نداریم بگیم،

که تو خوبی من خوبم نه خوبی که خوب عمل کنه به دردمون می خوره خوبی که خوب فکر کنه به دردمون میخوره خوبی که خوب هماهنگ کنه به درد ما میخره اینجا هیچ تعارفی با هیچکی نداشته باشید ببخشید این نکاتی که من میگم خیلی ساده است اما باور بفرمایید شما الان دوباره میره اون کلیپ اخر رو کلیپی که اول گذاشتم رو دوباره اخر با هم نگاه میکنین شما یک هارمونی و یک به قول من نقشه ی زیبا از پازل های قشنگ رو کنار هم میبینید چرا چون همه چیز از قبل برنامه ریزی شده و همه چیز به ادمش سپرده شده،

یعنی فیلمبردار کار رو فهمیده براش جلسه گذاشتن کسی که میخواسته اجرا کنه تمرین کرده کسی که محتوا رو تولید کرده تجربه داشته و این از همه مهم تره خواهشم اینه این مطلب رو جدی بگیرید تیم رو جدی بگیرید با هیچکی تعارف نکنید تو این کارا تعارف کردن جز اسیب زدن من یه عکسی رو امیدوارم تو استایل بعدیم یادم نرفته باشه براتون اوردم که توون عکس واقعا فاجعه رو میتونید ببینید بریم جلوتر بچه ها بعد از جمع اوری تیم یکی از نکاتی که خیلی مهمه خیلی مهمه و اغلب تیم هایی که کارای فرهنگی میکنن بهش توجه نمیکنن تمرین قبل از اجرای بخصوص تو این کار یعنی حتما باید تیم دور هم جمع بشن اون متنی رو که میخوان ارائه کنن بهش مسلط باشن و یک نفر کننده کار،

 اره خب نگاه کنید الان خدمتتون میگم تمرین قبل از اجرایه کلیپی که بچه ها گذاشتن کلیپ جمع اوری تیم خوبه نگاه کنید ما میخوایم بریم بیمارستان این بیمارستان مال مثلا بزرگ سالانه این بیمارستان مال بچه هاست مثل بیمارستان دکتر شیخ مخاطب همه بچه ان اگر شما تو تیمتون یک ادمی داشته باشین که با بچه ها ارتباط خوب بگیره مثل این کلیپی که الان میخوام براتون بزارارم حتما صداشو بزارارید اقای نیری و تیم خوبه که پشت صحنه هستین این صدا خیلی مهمه که یک تیم خوب وقتی کاری انجام میدم ببینی چه اتفاقی برای همراه مریض برای خود مریض و تیمی که دارن کار میکنن میافته ببینید کلیپ رو با هم دیدیم،

کسی هست که حال دل مار رو مسرور خوشحال شدیم از این بابد دستشون درد نکن به رقم بزنه که حالا دستشون درد نکنه دوباره نگاه کن تو برو ویدیو بزنید مهمه بهمان رقم بزی شاید هم جرات میتونم بگم روند بیماری روند بهبودشون در اون بیماری فوق العاده تاثیر گذاره اماده بودن کل لوازم خواهش میکنم این عکسی که اوردم رو ببینید مثل بزرگوار سرکار خانم یه اقای ربانی حتما به هم وی اکشن بدین میخوام برم مسافرت کنار دریا ببینید ایا تو این عکس چیزی رو میبینید که کم باشه تو این وسایلی که یک نفر میخواد بره و به قول معروف به بیرون شهر یا مثلا بهی گردش هیچی کم نیست

همه چی هست یعنی هر ان چیزی که فکر کنید هرال ان چیزی که لازم باشد تو این عکس هست نکتهی مهم اینه خواهش میکنم ولو به یک خودکار رو تو لیستون داشته باشید و اماده داشته باشید شما میخواید برید جایی که قشنگ کار کردن شما تمیز کار کردن شما برخورد قشنگ شما اماده بودن همه چیز چنان حال خوبی به مخاطبتون میده که امکان داره اون مخاطب در لحظه یک اتفاق فوق العاده براش بیفته که جلوتر بهتون نشون خواهم داد که چه اتفاقات زیبایی میافته در کنار همه ی این لوازم ها و در کنار همه ی این چک لیست ها از توسل و کمک گرفتن از اهل بیت عصمت و طهارت غافل نشید.

یک انرژی مضاعف یک کمک مضاعف یک نوع نگاه متفاوت رو به شما میده شاید چیزی رو که شما تو ذهنتون نبوده به ذهنتون بیفته که همراه خودتون ببر شاید یک جای کاری که حواستون نبوده با این توسل بالاخره اینها خوبان عالم هستن و چون خوب عالم هستن درجه یک ببخشید بی نظیر عالم هستن کاری که برای اونها باشه با اونها باشه قطعا نواقص و اون نواقصش و اون زشتی هاش برطرف میشه به کمک خودشون پس این رو هم جدی بگیره ببخشید زدم به اضافه ی توسل در در کنار تمام این دقت ها چک لیست ها و اتفاقات حتما این مورد خیلی کمک خواهد کرد خب ما همه چیزو با خودمون برداشتیم یاد بودمون رو برداشتیم یاد بود جلوتر براتون صحبت میکنم،

یاد بود و اون هدیه ای که میدین فوق العاده مهمه بعضی یادبودها توی کارهای فرهنگی مشابه ی این که من بارها شنیدم دیدم که میگم به قول دوستان فاجعه ی انسانیه یعنی یک بیمار رو میتونه به مرگی برسونه و یک بیمار رو میتونه نجات بده متن خوب همه چیز باید قبل از این بر برنامه اماده باشه ادرساتون باید مشخص باشه بیمارستانی که میخواید برید باید مشخص باشه زمان قبلش باید هماهنگ شده باشه و الا ماشالله بریم گام دوم میشه حین اجرا یا قدم دوم که سرعتیه یعنی اینجا تیم باید سرعتی کار کنه و سرعتی کار کردن سرعتی کار کردن با دقت با یک نگاه تیزبین میتونه کیفیت کار رو ببره بالا و حال خودتونو اول خوب کنه و از همه مهمتر باز حال مخاطب رو خوب کنه،

خب اولین گام توی اجرا ورود شماست ورود شما به اون بیمارستان و اون محیطه خواهشم اینه که ورودتون رو جدی بگیرید این شاید خیلی ساده است اقا هچی ورودمون جدی بگیریم یعنی اقا نگهبان دم در هم مخاطب شماست شما به محضی که اولین قدمتون رو در بیمارستان گذاشتید در یک محیطی که سراسر در دست سراسر ناراحتی سراسر غم سراسر اتفاقات تلخیه که شاید در لحظه بیفته و شما ورودتون و خروجتون انقدر مهمه که شما باید برای خودتون یه فرش قرمزی بندازید همه ی مخاطبین شما مهمن ببینید مخاطب شما فقط اون بیماری که سر بالینش میرید نیست.

مخاطب شما اون کادر درمانی که میرید اونجا و بهش خدا قوت میگید نیست مخاطب شما مردمی هستن که تو راه شما رو میبینن تیپ شما قیافه ی شما هدایای شما نوع برخورد شما هماهنگی شما حال اونها رو خوب میکنن شما فقط برای صد تا بیمار و صد تا کادر درمان نمیرید شاید برای پونصد نفر هزار نفر که در لحظه اتون بیمارستان دارن قدم میزنن میرین از این خیلی مهم ورودتون.

نکته مهم که صلاید بسیار مهمیه شکل خودش اینقدر حرف داره که من تک تک صحبت هایی که براتون بکنم رو کامل در کنار اون متوجه میشید دقیقا کار عیادت از بیماران دقیقا به همین شکل همین ادمهایی که میبینید همه و سوار رو بر یک چرخ هستن هر کدم یه مسئولیتی دارن توی اون اجرای شما باید هر کس کار خودشو بکنه کسی که مسئول رساندن پیام پرزنتوره کسی که قراره حال خوب بده به مخاطب نباید بره توی تیم پشتیبانی کسی که وظیفه ش مخصوص پرزنت کادر درمانه نباید بره برای بیمار این رو خدمتتون توضیح بدم،

چون نکته ی مهمی یه نکته بگم اون نکته خنده دارم هستش نکته جالبی هست ما یه بیمارستانی رفته بودیم به خاطر کمبود تیم پرسنل و تیم ارائه محتوا من که ادم احساسی بودم و محتوای اصلی رو باید به کادر درمان میگفتم مجبور شدم برم توی اتاق ها و به بیماران هم سر بزنم یه اتفاق عجیب افتاده حالا هم از یه باب خنده داره همم از یه جایی جالبه بضی یه باری هم نکته ی مهمی داره من خب خیلی ادم احساسی هستم همون اول برنامه ام خدمتتون گفتم من عزیزانی داشتم که در کنارشون مریضی هاشون رو دیدم و نسبت به یک فردی که مریض هست و حال ناخوشایندی داره خیلی زود احساسی میشم و اصلا من مناسب اجرای برنامه برای مخاطبی که بیمار هست نیستم من برای کادر درمان خوبم حالش خوبه من باید یه انرژی مضاعفی بهش بدم حالشو خوب کنم کیف بکنه و بره که به بیماران خوب خدمت کنه.

اما من به درد نمیخورم مثال سه تا اتفاق جالب افتاد هر سه تاشو برات مثال بزنم من وارد اتاق شدم بیماری که به محضی که وارد اتاق شدم همراه شروع کرد به و گریه کردن و خب دید ما به نام مولا امیرالمومنین اومدیم اونم خب بنده خدا حتما دعای میکرد و اینها یکدفعه حالش دگرگون شد و شروع کرد به گریه کردن خب من که مسئول پرزنت بیماران هست پرزنت بیماران هستم نباید ادمی باشم که احساساتم زود بر من غلبه کنه منم شرک کردم با بیمار همراه گریه کردن اون گریه بکن من گریه بکنم اون گریه کن و این اتفاق تا چهار پنج تا اتاق افتاد یعنی به محض که من با این سینی وارد اتاق میشدم که المان رو بدم بگم عیدتون مبارک حالتون خوب بشه.

شما چند نفر هستن که داشون مستجابه دارن محتوا میگم چند نفر هستن که دعاشون مستجاب یکیش شما هستید شمای که بیمار هستید شما دعاتون مستجاب دعا کنید دعای شما حال بقیه رو خوب میکنه حال خودتون خوب میکنه و شروع کردین من باید اینجا صحبت میکردم حالان ببینید من چه جوری وارد ست تا وارد میشدم قیافه ام غم انگیز و گریه و بقیه بچه ها خنده اشون میگرفت یعنی همراهانه من تیم رو به هم میریختن من این یک اجرا یک اتفاقی یه اتفاق دیگه هم افتاد هیچقت یادم نمیاده تو بیمارستان فارابی بودم یا یه بیمارستان دیگه یاد کردم ازاین بیمارستانی که خیلی خوب برخورد میکردم وارد شدم و توی راه پله ها یک بیماری رو از طریق اسانسور بردم مادراین بیمار از راه پله ها اومد و دید که ما یه تیمی هستیم،

خب معلوم بود وای یکه کاری اومده بودیم تیپمون فرق میکرد کارمون شکلمون فرق میکرد و مار رو دید و گفت من دیشب رفتم حرم امام رضا غم و عرضم به حضورتون در حرم امام رضا از امام رضا خواستم که امام رضا علیه السلام بیاد به دیدن بچه ام و شما اومدین حالا من باید چیکار کنم من باید بهت بگم وای مادر چقدر اتفاق خوبه انشاالله بچه زودتر خوب میشه این خودش یک نشونه است من چیکار کردم من پا به پای اون مادر گریه کردم به بچه ها می خواستن میکنن انتی تو رو خدا ول کن بعد اومدم پایین از این مادر خداحافظ کردم البته دعا کردم گفتم ایشالا بچهتون زودتر خوب بشه یه دفعه یادم افتاد موبایلمو جا گذاشتم دوباره از پله ها رفتم بالا که موبایل رو بیارم مادرش رو دیدم نشستم یک دقیقه کنارش گریه کردم و رفتم،

پس نگاه کنید ادمها در جایگاه خودشون خیلی اثر گذارن نباید کسی که تمرین کرده حسش و نوع پرزنتش برای کادر درمانه بره برای بیمار و کسی که برای بیمار میتونه خوب رزرو کنه ولی کارت درمان متفاوته باید خوب بشه به قول قدرت بدی خوب باید بهش احساسشو تقویت کنی نباید یکه نفری بده که احساسی اونجا باز گریه کنه حالش خراب کنه و این خیلی نکتهی مهم نکته ب بخش اصلاح بعدی اینم که این اصلاحت خیلی مهمه یعنی در کنار تمام اصطلاحات باز این اصطلاح دیگه اگه بخوام از یک تا صد بهش بدم میگم ود ونود درصد کار همین یه قسمت بزرگوار هم میتونین به من ری اکشن بدین چرا من این عکس رو انتخاب کردم،

دیدین دیگه قدیما اینجوری بود دیگه یک دو تا لیوان رو با یک نخ میبستن و یک نفر دم گوشش میذاشت و یکه نفر صحبت میکرد و صداش میرسید چرا من اینو گذاشتم کسی میتونه جواب بده اگر خانم ی اقای ربانی هستن مخاطب خوب ما امروز که با ما همراه هستن به ما بگن من چند ثانیه صبر میکنم یک چای گرد مینوشم و خدمتتون میگم بگین بچه ها بزرگواران بد خب بزار من توضیح بدم امیدوارم که در حال یادداشت برداری باشید که نتونستید جواب من رو بدید عرضم به حضورتون که چرا اها انتقال اطلاعات و حال خوب از یک نفر به نفر دیگر منتظر توضیح شما هستین ممنون سرکار خانم یا اقای ربانی اقای غلامی هم ممنون مچکرم خانم غلامی اقای غلامی بخشید من میگم خانم اقا که چیز نباشه صحبت من تاثیر بزارنید این عکس رو برات رو خوب بازش کنم نگاه کنید دقت کنید من چون بچه ی کوچیک دارم تو خونه و این دستگاه زیاد درست میکنیم با هم گفتگو میکنیم اگر فاصله ی شما با اون طرف مقابل طوری باشه که این نخ کشیده نشه و ارتعاشات صدای شما خوب منتقل نشه طرف مقابل خوب نمیشنوه،

نکته ی دوم تنها راه ارتباطی شما این نخر اگر این نخ قطع بشه ارتباط شما قطع شده نکته سوم شما باید چه جوری باهاش صحبت کنید خوب دقت کنید کسی که پرزنت میکنه و کسی که میخواد محتوا رو به کادر درمان و به بیماران منتقل کنه باید و باید به متن محتوا کامل مسلط باشه ایشون هد کارن ایشون زیبایی کارن ایشون گل کارن و اگر گل رو نزنه تیمیه که خوب چینده شده خوب براش برنامه ریزی شده اما گل زن خوبی نداره و نتیجش هست از این بازی فرهنگیه پس خیلی مهمه من به کسی که مسئول رساندن این پیام میگم لطفا فقط انجامش بده خوب انجامش بده خوب حفظش کن خوب با جان و دلت ارتباط بده،

اون محتوایی که میخوای بدی در ضمن نکته ی بعدی خلاق باید باشه پرزنتور خوب دقت کنی کسی که میخواد محتوا رو برسونه باید خیلی خلاق باشه شما وارد یه اتاق میشین و بیمار سر تا صد درد من یک بخشی وارد شدم بیمار داشت تو درد به خودش میپیچید خب متن من دو دقیقه طول می کشید برای بیمار خب وظیفم من بود حال این بیمار که هیچی حال همراهش رو حداقل خوب کنم پس باید توی ده ثانیه مطلب رو جمع می کردم و کل اون محتوا رو من توی ده ثانیه به اون مخاطب رسوندم

چون به متن مسلط بودم با تیم همراه بودم میدونستم چی رو برسونم بردیم و مخاطبمون حالش خوب شده و چیکار باید بکنم خوبه پس خلاق باشه نکتهی بعدی و نکته مهم با احساس باشه اقا احساسات شما رو دریافت میکنه مخاطب ببخشید من قبل از این اجرا به خاطر حالت چشمم نگاه کنید من این عینک رو برمیدارم و این عینک رو میزارم حس شما نسبت به من عوض میشه چرا چون چشمان من که انرژی میده و احساسات من رو برای شما بیان می کنه رو من کامل از شما گرفتم برای همین دوستان بدو بدو کردن یک نفر رو پیدا کردن که عینک استیگ مات داشته باشه و من بتونم حالت چهره ی ابربان اومن چشم منو شما ببینید بیخود خیلی کمک می کنه پ یه

پرزنتور خوب میتونه یکه کار خوب بکنه یک کلیپی پنج ثانیه است ببینید یکه پرزنتون خوب چیکار میکنه چه حس خوبی میده و چر تاثیری تو عالم میذاره یک بچه هست پرزون پرزنتور ما رفته بهش مثل شما نسبت به من عوض میشه چرا چون چشمان من که انرژی میده و احساسات من رو برای شما بیان می کنه رو من کامل از شما گرفتم برای همین دوستان بدو بو کردن یک نفر رو پیدا کردن که عینک استیگ مات داشته باشه،

و من بتونم حالت چهره ی ابربان منن چشم منو شما ببینید بیخودی خیلی کمک می کنه وضعیه پرزنتور خوب میتونه یکه کار خوب بکنه یک کلیپی پنج ثانیه هاست ببینید یکه پرزنتور خوب چیکار می کنه چه حس خوبی میده و چر تاثیری تو عالم میذاره یک بچه هست پرزونت پرزنتور ما رفته بهش محتوا رسونده و این بچه ری اکشن انجام داده دو سه بار بزارنش بچه ها با صدا گوش کنند و حسشون رو به ما بگن خواهش می کنم حسون رو به هم بگین از دیدن ک سه بار به زناره برم اره خب نگاه کنین،

دیدین یه بچه چقدر قشنگ دعا کرد چقدر خوشگل گفت چرا چون اون پرزنتور محتوارو خوب گفته یه هدیه خوب بهش دادم این بچه فهمیده که الان دعاش میتونه دنیا رو تکون بده عالم رو تکون بده و اینقدر خوب این محتوا به این بچه رسیده که این بچه مهم ترین دعا رو میکنم ما وظیفه خیلی سنگینی داریم ولی خواهشم اینه این کار رو جدی بگیرید قراره با این کاری که شما انجام میدید اتفاقای بزرگی تو دنیا بیفته من یقینی قلب منه که اگر دعای هیچ کس توی اون بد اتفاقی که اونجا دیدید قبول نبود مطمئنم مطمئنم که دعای این بچه مستجابش وی اتفاق بزرگ رو تو عالم رقم زد و یه حس خوب رو تو عالم به وجود اورد شما کارتون به ظاهر ساده است،

ولی در عالم اثر میذاره جلوتر خدمتتون خواهم گفت بریم جلوتر یه عکس بعدی میخوام بذم نترسیم بعدش سریع یه فیلم باز میبینیم با هم چیز میکنیم یه عکس بزاریم بله این عکس اره این همون عکسی که گفتم نگاه کن اینجا کنار دریاست چه که زیباترین مخلوقات خدا بی نظیره بی نظیره فوق العاده ست دریا چه ارامشی چه صدای دل انگیزی اما نکته ی مهم اگر یک کثیفی در کنار این دریا باشه اون کثیف که خودش رو خیلی وحشتناک نشون میده و زاویه دید رو عوض میکنه کار باید تمیز باشه کار باید خوشگل باشه من تو صحبت های بزرگانمون،

از مقام معظم رهبری تا دیگر علمامون توی حوزه کار فرهنگی تو بیزینس همه این جمله رو شنیدم و این جمله جمله خیلی مهمیه که کار فرهنگی و کار احساسی رو تمیز انجام بدین خوشگل انجام بدید و اگر تمیز انجام نشه عملا تمام زحمات شما از بین رفته بریم المان رو ببینیم این نظرتون در مورد این دو تا المان ببینیم البته این یه شوخیه واقعا اونا وجود خارجی نداره ببینیم این دو تا المان رو امیدوارم که اره این دوت هممانی که میبینید من اصلا همچه المان هایی وجود نداره به هیچ بیماری داده نشده فقط گذاشتم که بهتون بگم که انتخاب درست یک هدیه در کنار محتوا معجزه میکنه،

اون برق ذوق چشمی که خانم ربانی یا اقای ربانی به من گفتن دقیقا تو این لحظه ای که شما هدیه رو میدید فوق العاده ست فوق العاده ست یکی از دوستانمون که باهاشون کار همین بیمارستانها رو میکردیم در اوج کرونا داشتیم این کارا رو انجام میدادیم به تیمشون گفتن خب شما چی دادین گفت ما کتاب سه دقیقه در قیامت رو دادیم به بیمار کرونایی که دائم توی اخبار اطرافیانش دارن میشنون که فلانی مرد فلانی نمرد فلانی فقط شد فلانی یکشو از دست داد فلانی کل خانوادشو از دست داد،

و این رو میدم کتاب فوق العاده ست گروه شهید شهید هادی یه لحظه شهید بزرگوار یادم رفت جانها گروه شهید ابراهیم هادی این کتاب رو جمع کردم ممنون از پشت صحنه درجه که که اینقدر با معلومات درجه یک گروه شهید ابراهیم هادی هادی این کتاب رو تهیه کردن خیلی فوق العه درمد یکی از مدافعین حرمه که در زیر دست جراحان یه لحظه سه دقیقه از این دنیا میره یک سری چیزهایی رو میبینه و دوباره برمیگرده خیلی کتاب موثره ولی مال بیمارستان نیست بیمارستان و بیمار احتیاج به روحیه داره خوب دقت کنید در روایات ما در مر و اخلاق با اخلاق ترین ادم دنیا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله یکی از نکاتی که داره اینه میگه اگر میخواید به دشمنان ما و دشمنانی که با ما عناد دارن کینه دارن،

از ما لطفی بکنید اونجایی که باید لطف بکنید جایی که بیمار میشنه بعد بیمار میشن نمیرن بگن که من ر حکما امام حکم میرن میگن حالت چطوره ماجرای همون یهودیه که دیگه شما شنیدین دقیقا همین قضیه است شما امکان داره با افرادی برخورد بکنید که هیچ اعتقادی ندارند ولی به واسطه ی مناسبت و پرزنتور شما و المان قشنگ شما یکدفعه حالش دگرگون بشه و زندگیش عوض بشه میگم کار شما در این حوزه ی عیادت از بیماران میتونه دنیا رو عوض کنید ایقه قران اینه که اگر یک نفر رو زنده کنید کنهو تمام مردم رو زنده کنید و اگر یک نفر قلبش رو زنده کنید و به خدا و به اهل بیت و به مفاهیم درست دینی نزدیک کنید،

یک نفر رو زنده کردید قلبا و چه اتفاق بزرگی رو رقم زدید پس خیلی مهمه بریم کلیپ این المان رو ببینیم ببینید یه المان دادیم به این کادر درمان و ببین چه برق ذوق رو تو چشماشون نگاه کنید و ببین چقدر محتوا خوب بهش رسیده و چقدر قشنگ این خانم پرستار محتوایی که بهش گفتن و المان با هم مچ بوده و چه حال خوبی داره این پرستار دیگه اون پرستار قبلی نیست و میتونه ساعت ها و ماها با نگاه کردن به اون المان به مردوم عزیمون و به عزیزان ما خدمت کن ببینم کلیپو دو بار بزنیم بچه ها این خط توضیح که دادن اقا گفتن این قلب با هر مقه دیدی یاد امام زمان بیفتین واقعا خیلی قشنگ به درمان و بیماران اهدا شد،

قشنگ اینو توضیح که دادن اقا گفتن این قلب با همق رو دیدین یاد امام زمان بیفتین واقعا خیلی قشنگ خب دیدین دیدین چندین خانم قشنگ محتوایی که بهش گفته بودن رو گفت و چقدر با این گلدونه حس خوبی گرفت خیلی نکته ی مهمی حس خوب مخاطب شما دنیا رو عوض میکنه خب بریم سراغ اسلاید بعدی،

برای قدم سوم پس اجرا و پس اون اتفاقاتی که شما رقم زدید باید چیکار بکنه اینجا خیلی مهمه تمام اتفاقای خوب رو رقم زدی برنامه ریزی کردی خوب محتوا کردی خب اجرا کردی اما اگر خوب جمع بندی نکنی و خوب به پایان ندی به پایان نرسانی اتفاق بدی رو رقم زی هم برای تیم هم برای اون گروه هایی که باهاشون کار کردی و هم برای خودتون خب باید چیکار کنید یک تجربه نگاری اقا ما رفتیم فلان بیمارستان کادر درمانشون اقای فلانی خیلی خوب بود ما رفتیم فلان بیمارستان ریاست بیمارستان با ما خیلی خوب برخورد کرد،

تجربه نگاری خانم فلانی پرزنتور بیمار خوبیست اقای فلانی پرزنتور کادو درمان خوبی است اقای فلانی بدو بدو خوب می کنه اقای فلانی سر وعده اش هست این خیلی نکته ی مهمیه این تجربه نگاری رو حتما باید انجام بدید تو این کار ظرافت کارها و اون چیزی که شما یادداشت میکنید و به یادگار میمونه میتونید کمک های بزرگی به تیم های بعدی بکنید دیگه چیکار بکنید تماس روز بعد شما تماس روز بعد رو باید بگیرید یعنی چی یعنی باید برید به اون کسانی که در تیم شما بودند اون کسانی که تو اون کار با شما در ارتباط بودند زنگ بزنید و بهشون بگید خدا قوت،

این شاید بزرگترین الماس زندگیشونه که بهشون میدی و این تیم رو اماده میکنی که کارهای دیگه ای هم انجام بدن نباید بگیم خب این کار تموم شد و رفت ما توی مفاهیم دینیمون و توی دنیای امروز افرادی رو موفق میبینیم که کاری که بهشون میدم ولو کوچیک رو خوب انجام میدن و خوب به پایان میرسونن شما نگاه کنید در مضامین روایی ما داریم پیغمبر خدا عزیزی رو داشتن اون فضای قبرش رو اماده میکردن که به قول معروف داخل قبر قرار سنگ ها رو محکم میذاشت پیغمبر همه چیز رو گفتن اقا قبره گفت قبل باشه خوب باید انجام بشه باید درست انجام بشه بچه ها گفتم فرصت کم دیگه بریم جلوتر میرسیم به چالش ها،

بچه این حتما تصویر نشون بدین چالش ها رو ببینن این یکی از نکاتیه که شاید از همه مهم تر باشه ولی فکر کنم قبل از چالش ها ما چیزی رو داریم بریم جلو این فوکوس باید بکنیم دیگه حلقه ی گم شده حلقه ی گمشده این کار من چون خودم یکی از به قول دغدغه ها و کارایی که این سالها تجربه به دست اوردم بحث روابط عمومی روابط عمومی در این کار حلقه ی گم شده است اگر همه اینار رو کنار هم خوب گذاشتید اما خوب نتونستید با هم ارتباط بدید یک اتفاق بد میفته من روابط عمومی خوب تیم شما و افرادی که قراره با دیگران ارتباط برقرار کنن و درون تیمی شما میتونه یک معجزه رو اتفاق بدن من یه کامنت دارم بخونم،

ما یه بار در ایادتی که از بیمار داشتیم دستمال منقش به نام امامزاده هدیه دار و این جور پرزنتور کردیم که امام علیه السلام طاقت اشک شما رو نداره پس با این دست مالها اشکتون رو پاک کنید و برای این خیلی قشنگ بود خیلی قشنگ بود خیلی قشنگ بود و محتواهای دیگه هم هست و میشه این کار رو انجام داد و دمتون گرم خیلی خیلی کار قشنگی بود.

من خیلی وقت از این نتیجه شکوه کردم چالش ها رو ببینیم اقا این به چالشا خوب دقت کنید این چالشها سال ها تجربه ی منه و واقعا شاید به چشم نیاد یعنی شما یک بیمارستان دو تا بیمارستان سه تا بیمارستان بدین و هیچ اتفاقی نیفته اما امکان داره یک چالش حال شما رو خراب کنه و حال کل تیمتونه خراب کنه پس امادگی و امادگی رویارویی با این چالش ها میتونه شما رو قوی بکنه نسبت به چالش چه چالش هایی به شما برای شما ایجاد میشه مرگ یک بیمار در بیمارستان خیلی رک بگم بله بله سعی میکنم الان براتون یک مکالمه ی بیمار رو براتون اجرا کنم چشم مرگ یک بیمار ما یکی از بچه ها میگفتش تو ایام کرونا رفتیم و قرار بود گفتیم هیچ بیماری رو سعی کنیم از دست ندیم؛

ما دیدم یه بیماری خیلی یه جوری یک کنار کز شده روی تختی و رفتم المان رو گذاشتم خودم خیلی بلندم صحبت نکن اروم اروم ح شروع کردم صحبت کردن یه دفع اود زد پشتشونه هم گفتش که اقا داری چیکار میکنی گفتم دارم بهشون یه سری محتوای میگم اقا ایشون فوت کرده و این دوست ما با اینکه خیلی ناراحت شده بود ولی به کاراش ادامه داد و یه کار قشنگی رو به پایان رسونده حال بد همراه این خیلی نکته ی مهمیه امکان داره حال همراه خوب نباشه تو موقعیت خوبی نباشه شما باید سریع تشخیص بدید وگرنه امکان چالش بد دارید،

حال بد خود بیمار یعنی بیمار از یه چیزی در بیمارستان ناراحته و امکان داره شما در همون لحظه بهش مراجعه کردین شما باید مدیریت دقیقی بکنید من یه بیماری رفتم سراغش گفتم سلام عزیزم خوبی همراهشم حالش خوب بود خودش حالش خو بعد گفت اقا اینا پلاتین ما رو نمیدن ببین چیکار کردن اقا ما هرچی گفتیم اقا ما با بیمارستان نیستیم ما اومدیم فقط یه خدا قوتی به شما می اصلا نشد اصلا داداش کل فضای اتاق رو به هم میریخت من روشو بوسیدم به قول معروف خیلی هم ارومش کردم ولی ان چیزی که میخواستیم نشد چون حال بیمار رو من نتونستم اون لحظه تشخیص بدم برخورد نامناسب کادر که اینو شاید توی بعضی از بیمارستان همه جا نیست متلک خودی ها این تیریه به قلب شما خیلی مراقب باشید و خودتونو کنترل کنید،

من یه بیمارستانی داشتیم اجرا میکردیم خب فیلمبرداری میکنن که باید کلیپ بشه بقیه گروه ها بیان انجام بدن نمونه کار الگوی کار باشه یه دفعه یکی از این ادم کاملا مذهبی کاملا مذهبی داشت از کنارم رد میشد یه بیماری هم داشت گفتش که به این مضمون خدا ریاتون رو قبول کنه اقا اصلا اصلا اب سرد که هیچی شمشیر تو قلب ما تو فرق سر ما میزدن بهتر از اینج جل رفتم گفتم اقا چرا این حرف رو میزنی ما با لیا نیومدیم ما با حال بیمارارو خوب کنیم اگه فیلمم بگی میخوام گزارش بدیم میخوایم الگوسازی کنیم ،

بعد گفت ما فلان کار رو میکنیم فلان کار مییم هیچی نگفتم دیگه و اون یکی از سخت ترین اتفاقات بود پرسیدن چی شده هیچی نشد اصلا به بقیه منتقل نکردم زیرکار در عوامل تیم در لحظه اجرا این رو باید مدیریت کنید نباید اون لحظه بگید که فلانی کار نمیکنه فلانی نمیتونم مسئولیتش رو انجام نمید نه این تو این کار خیلی حساسه که شما تیم رو مدیریت کنید و حال بد رو به دیگران منتقل نکنید در جلسه جمع بندی در جلسه ی به قول معروف اینکه خوب عمل کردیم یا بد عملکردیم

اونجا با در یک لفافه این انتقادات رو بگم مدقولی ها زیاده به قول معروف نفهمیدن صحبت ها خیلی مهمه صحبت شما رو بیمار بد میفهمید خوب بیان کنی و طرف مقابل اینم نکته ی مهمی نداره بریم سراغ اسلاید بعدی یک دونه گفتن از پرزنت بیماران رو بگیر پرزنتی که تو ذهنم هست نه نه نرید اون کلیپو یه بار بذید که الان عزیزانی که با ما همراه هستن یه با دیگه این کلیپ رو به همون زاویه که گفتم نگاه کنید عرضم به حضورتون که ما توی یکی از برنامه هایی که رفتیم به عیادت بیماران رفتیم داخل سلام خدا قوت عیدتون مبارک تو روزایی که لحظه هایی که شاید عزیزانمون بیرون مشغول شادی هستن و اتفاق خوب داره میافته ما گفتیم شما توی بیمارستانان تنها نباشید ما اومدیم سراغ شما بهتون عید رو تبریک بگیم،

انشالله زودتر زود زود زود از بیمارستان مرخص بشید دیگه سراغ بیمارستان نیاید نه خودتون و همین جملات یه نکته ی مهم گفتم میدونید دعای چند نفر مستجابه یکیش دعای شماست میشه دعا کنین همین جا برای این ما یه لحظه اول برای خودتون دعا کنید یه خواهشم نم اگه میشه همین دسته قشنگتونه که اوردین بالا با همین حال قشنگی که دارین ولی یک اقای مهربانی که اگه بیاد حال همه ی بیمار خوب میشه دعا کنید حال بیمار و نوع نگاه بیمار یک اتفاق خوب بود.

بریم کلیپ رو دوباره از اول یک دقیقه ای رو نگاه کنید و ببینید این قطعات رو شما تو این صحبت هایی که من کردم الان قطعن رو میبینید و این پازل توی ذهنتون شکل میگیره بچه ها بزرگوار مخاطم نگاه کنید دوباره نگاه کنید ورود شما تیم خوب پرزنت خوب زمان مناسب المان مناسب برنامه ریزی حتی اون جعبه ای که میخواد هدایا رو ج به جا بشه شکیل تنوع در المان دیدن همه ی مخاطبین حتی کودک حتی بزرگ سال و اثرگذاری کار الان اینجا شما اثرگذاری کار رو ببینید میبینید چقدر تنوع داره المان ها نسبت به محتواست میبینید تیم هر کس در جای خودش قرار داراده ببین چقدر حال یک بیمار خوبه ببینید وضعیت بیماران رو ببینید همین نکاتی که گفتم دقیقا تو این کلیپ شما دارین میبینین.

بریم جلوتر الان یه اتفاق خوب میافته موقعیت سنجی بعضی از کادر درمان در یه موقعیت خاصی هستن شما باید درست نیز کنید و حالا احساسات میبینید احساسات رو اون دست زدن اون گریه اون نوشتن دل نوشته و تمام و خروج شما از بیمارستان خب بریم دو تا اسلاح اخر و نکته ای که میخواستم بگم چرا این کار رو بهتون میگم جاست توییت انجامش بدید نگید وای ما که نمیتونیم این علمون همه چی اماده ست یعنی این تیم اماده شده که این اتفاق خوب رو رقم بزه همین عکس باشه همین عکس رو دوست دارم باهاش ارتباط برقرار کردم تصویر منم اگه بزنین بچه ها ممنونم دارتون میشن

یه بزرگوار یه ادم مذهبی یه ادمی که خودش میگفت من ادم سوپر مذهبی هستم تعریف میکرد میگفتش که پدرم دچار یک عارضه ای شد و در منزل ما مجبور بودیم پرستار براش بیارم پرستار اقا میومد و هر روز من این پرستار اقا رو میبردم و میوردم و پدرمو تیمار میکرد یه روز به خاطر اتفاقی که برای اون پرستار افتاد من مجبور شدم که برم دنبال یه پرستار دیگه و هرچی گشتم پرستار اقا پیدا نشد به یه خانم یک پرستار خانوم بای تیپی که اون زمانی که میگفت قبل از این اتفاقاتی که بیفته نسبت به اون زمان در حد خاص بوده میگفت سوار ماشینم شد و من غمم دو تا شد یکی داشتم به پدرم فکر میکردم یکی این گفتم که خب اقوام اشنایان هم محلی همه ما رو میشناسن و حالا با این خانم وارد اون فضا میشیم چه اتفاقی میافته

همین جورا ناراحت میرم درگیر میدم با اون خانم اروم پشت دلی صندلی عقب نشسته بود و یه لحظه این خانم گفتش که اقای فلانی چرا ناراحتین گفتم اره مشکلات داره نمی خواستم خیلی صحبت کنم یعنی حرفمم نمی اومد باقی باگفت همین جا درگیر بودم که به این چی بگم یک دفعه این خانم پرستار برگشت گفت اقای فلانی چرا به امام زمان نمیگین مشکلتون رو برطرف کنه میگه من انگار برق سه فاز منو گرفته بود منی که ادعای سوپر مذهبی بودن و یک ادم مذهبی اکتیو فعال تو جامعه رو داشتم یده دفعه یه خانم که اصلا انتظارش نداشتم یه جمله ای به من گفت که اصلا فکرشو نمیکردم گفتم خانم این جمله رو کی به شما گفته این جمله بار معنایی داره،

این جمله کی به شما رسونده گفت من پرستار یک بیمارستانی هستم هر سال در مناسبت ها و اعیاد مذهبی یک گروه از جوان ها خودجوش اتش به اختیار میان بیمارستان ما و به ما هدیه میدن و به ما میگن که ما یه امام زمانی داریم که مشکلاتمون رو میتونیم به اونها بگیم و من هر سال در اون مناسبت های مسئله که میدونم این تیم میان با اینکه شیفتم اگر نباشه شیفتم رو تغییر میدم و تا این گروه رو ببینم و حس خوب حال خوب رو ببینم و این پیغام شما و این عمل شما باعث میشه که یک اتفاق خوب تو زندگی افراد بیفته و شاید دنیا رو عوض کنه.

همونجور که دیده اون دو بد دختر بچه دعا کرد بریم اسلاید اخر همون اولش گفتم که یه شعری از دهه شصتیا خوندم گفتم انگلیسی و ترکی و عربی خوندم براتون میخوام همونجوری هم تمومش کنم میخوام بگم که جاست توویت انجامش بدید اما برای دل خودتون نباشه چون یکه سختی هایی داره یه ناملایماتی داره شاید همون چالش ها براتون اتفاق بیفته شاید دلسردتون کنه بیاید برای کسی این کار رو انجام بدید که اگر هر اتفاق دیگه ای هم افتاد شما دلسرد که نمیشید قوی تر میشید که اون کار انجام بدید وای کی برای چه فردی و چه ادمی برای چه ادم متفاوتی ولی کسی که جل بزرگاش امیرالمومنین گفت صاحب حاضر الامر الشرید طرید وحید و چقدر زیباست

که ما برای این ادم کار کنیم به اسم قشنگ این ادم رو به همه ی ادم ها برسونیم و این حال قشنگ با امام زمان بودن با حجت زمان زندگی کردن رو به دیگران منتقل کنیم به پایان امدینم دفتر حکایت همچنان باقیست خیلی خوشحال شدم حس خودم خیلی خوب بود و امیدوارم که بچه های خدمتگزاران به ما گزارش بدهن که ده ها ده ها گروه دارن برای نیمه ی شعبان اعیاد شعبانی ولادت امام حسین ولادت علمدار کربلا در بیمارستانها قدمی برمیدارن خیلی خوشحال شدم دوستون دارم یا علی