جون غلام خدمتگزار – او یک خدمتگزار بود شماره 41
جون غلام خدمتگزار سیدالشهدا علیه السلام و از بهترین یاران در کربلا بوده است.
او یک خدمتگزار بود شماره 41 درباره جون غلام خدمتگزار است. که در کربلا شهید شد.
جون غلامی سیاه پوست
جون، غلامی سیاه پوست از اهالی نوبه سودان بود. او که روزگاری به امیرالمومنین و فرزندشان امام حسن علیه السلام خدمت کرده بود، اکنون در کنار حسین بن علی علیه السلام بود و از زمان حرکت از مدینه کاروان را همراهی میکرد.
هنگام حضور در کربلا عمر شریفش 65 سال بود. شصت و پنج سالی که پر بود از عشق و خدمتگزاری و بندگی به خاندان پیامبر. عشقی که او را در این سن تا این صحرای سوزان به دنبال اباعبدالله الحسین آورده بود. جون در ساخت و تعمیر سلاح جنگی مهارت داشت و شب عاشورا، سلاح حسین و یارانش را تعمیر میکرد.
هنگامی که نزد اربابش رفت تا از او اجازه فدا شدن بخواهد، امام حسین علیه السلام فرمودند: «تو، به امید عافیت و آسایش همراه ما آمدی، در گرفتاری پیرو ما نباش. آزادی تا به هرکجا که میخواهی بروی.» اما او خود را به پای امام حسین علیه السلام انداخت و عرض کرد: « ای پسر رسول خدا!
من در رفاه و راحتی همراه شما باشم و در سختی، دست از شما بردارم؟ منت بر سرم بگذار و در بهشت را به رویم باز کن. به خدا، من از شما جدا نمیشوم تا خونم با خون پاکتان آمیخته شود.» و چنین است راه و رسم خدمتگزاری و دلدادگی، که در سختی و آسایش، در راحتی و تنگنا و در هر حال که باشی دست از معشوق و مقصودت برنداری…
پس از قدری جنگیدن در حالی که جراحت های متعددی برداشته بود بر زمین افتاد. امام حسین با عجله به بالینش رفتند، سرش را بر دامن گرفتند و با علاقه به چشمان با وفایش نگاه میکردند.
سپس همانند فرزندشان، علی اکبر، گونه بر گونه اش گذاشتند… به این ترتیب جُون با دلی آسوده چشم از این جهان فرو بست. چرا که می دانست تنها دارایی اش را هدیه به اربابش کرده و سر بر قدم هایش نهاده.
خوشا به حال جون غلام خدمتگزار …که تا پای جان خدمتگزار امامش بود و از هیچ تلاشی دریغ نکرد.
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.
فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمهشعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران