روایت انس بن حرث کاهلی – او یک خدمتگزار بود شماره 19
او یک خدمتگزار بود شماره 19 درباره انس بن حرث کاهلی است.
این روایت درباره انس بن حرث کاهلی است. پیر پرهیزگار و عارف عاشورا به شوق یاری سیدالشهدا علیه السلام شبانه از کوفه به کربلا آمد. و در همان جا شهید شد.
روایت انس بن حرث کاهلی
انس بن حرث کاهلی در روزگار فقر صحابه، همراه پدرش همنشین اصحاب صفه بود. از بدر و حنین هم خاطره ها داشت. انس کودکی حسین علیه السلام را در مدینه دیده بود. پیر پرهیزگار و عارف عاشورا به شوق یاری سیدالشهدا علیه السلام شبانه از کوفه به کربلا آمد.
روز عاشورا عمامه از سر برداشت و با آن کمر خویش را بست. دستمالی نیز بر پیشانی بست تا ابروان سپید بلندش را زیر آن پنهان کند. سیدالشهدا علیه السلام لحظه ای این منظره را نگریستند و به انس نزدیک شدند؛ سپس دستانش را فشردند و فرمودند: “خدا را سپاس که یارانی فداکار چون شما دارم!”
انس اذن گرفت و راهی میدان شد. پروایش نبود و چالاک تر از جوانان شمشیر می زد و رجز می خواند: “ما چالاک و بی امان نیزه های مرگ می بارانیم و دشمنان را از مرگ کامیاب می کنیم.
آل علی علیه السلام شیعیان رحمان اند و آل زیاد، پیروان شیطان! “رجز انس تبیین مرزهاست؛ مرز رستگاری و ضلالت، او برایمان تفسیر کرد، فقط دو قطب وجود دارد با امام زمان بودن و رستگاری، و قطب دیگر بدون او بودن یا در مقابلش بودن یا همان گمراهی. راه سومی نیست.
خوشا به حال تو که تا انتهای رستگاری دستان گرم امام زمانت را در دست، و عشق امام زمانت را در قلب، نگاه داشتی.
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.
فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمهشعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران