استغاثه به امام زمان علیه السلام

استغاثه به امام زمان علیه السلام در دوران غیبت

استغاثه به امام زمان علیه السلام، آگاهی امام زمان علیه السلام از احوالات زندگی انسان ها را بیان کرده است و با شرح داستانی مطلب را اینگونه به مخاطب تفهیم میسازد که امام هر زمانی از احوالات تمامی آدمهای آن دوران باخبر است و در سختیها و مشکلات از آنها دستگیری میکند و حتی در دوران غیبت امام عصر علیه السلام هم ایشان به فکر ما هستند و در سختی ها و مشکلات کمک یار ما خواهند بود.

چون امام علیه السلام به منزله پناه و کهف حصین است. پس باید برای ظهور ایشان دعا کنیم تا در دولت کریمه ی امام زمان علیه السلام معنای زندگی واقعی را بچشیم. ان شاءالله.

بخش اول استغاثه به امام زمان علیه السلام : محبت و دستگیری

همه چیز دور سرم می چرخید. نمی دانم چه شد که ناگهان به زمین افتادم؛ چه نگاهی داشت! چه عظمتی! چه صلابتی! نفهمیدم چگونه فکر مرا خواند و فهمید برایش دعا می کنم؟! اصلا مرا از کجا میشناخت؟! من در تمام عمرم پا از اصفهان بیرون نگذاشته بودم و هیچ گاه به بغداد نیامده بودم؛ حالا دری به تخته ای خورده و چون زبان چرب و دلی نترس داشتم تجار اصفهان مرا هم آورده اند به دادخواهی نزد متوکل.

نمی دانستم قرار است این سفر اینقدر عجیب باشد. می گفتند بزرگ رافضی هاست که این بار، متوکل قصد جان او را کرده. وقتی او را سوار بر اسب به این سو می آوردند، خیره به یال اسب، نه چپ را مینگریست، نه راست را. چهره ای نورانی چون خورشید داشت. تا نگاهم به او افتاد ناگهان محبتش در قلبم زبانه کشید و در دل شروع کردم به دعای خیر برای او، تا خدا شر ظالمی چون متوکل را از سر او کم کند.

نمی دانم چطور شد مقابلم که رسید ناگاه رو به سمت من کرد و گفت: خدا دعایت را مستجاب کند و عمرت را طولانی و مال و فرزندانت را بسیار گرداند. و اکنون پس از گذشت سالها از آن ماجرا، عمرم از هفتاد گذشته و ده فرزند دارم، و غنی تر از من در کل اصفهان نمی یابی؛ تنها در منزل یک ملیون درهم ثروت دارم، غیر از آنچه خارج از خانه دارم! و معتقد به امامت کسی هستم که از ضمیرم خبر داد و دعایش در حقم مستجاب شد.

بخش دوم استغاثه به امام زمان علیه السلام : سیر بحث محبت و دست گیری

در این سیر بحث می خواهیم به این مسأله اشاره کنیم که ائمه معصومین علیهم السلام و به خصوص حضرت صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه)، همه ی مردم را (چه بدانند و چه ندانند) هم چون فرزندان خود دوست می دارند و از ایشان در سختی ها و مشکلات ً دست گیری می کنند. پس بیاییم اولا به این مسأله متذکر باشیم، ثانیا در سختی های مادی و معنوی، در امتحانات و گرفتاری ها به آن حضرت متوسل شویم و در نهایت سپاسگزار الطاف و مراحم ایشان بوده و رابطه خود را با ایشان حفظ و تقویت کنیم.

متنی که برای آغاز کلام در این سیر بحث در نظر گرفته شده و در یکی از پاکت ها قرار می گیرد، داستان شیعه شدن عبدالرحمن ً . اصفهانی و دعای حضرت هادی علیه السلام در حق او می باشد (در حالی که عبدالرحمن اصفهانی ابتدائاجزء معتقدین به ایشان نبوده است.) پس از قرائت داستان توسط یکی از مخاطبان و یا خود مجری، روی بخش هایی از این واقعه تأکید بیشتری می کنیم.

(همچون ً این که عبدالرحمان اصفهانی با اینکه معتقد به امامت آن حضرت ن باز هم مورد لطف و دعای، بوده است و بعدا شیعه شده است حضرت هادی قرار گرفته است؛ آگاهی حضرت هادی علیه السلام از باطن عبدالرحمن و دعایی که او در قلبش برای آن حضرت انجام داده است؛ و اینکه اثرات دعای حجت خدا برای او چگونه بوده است.)

و با بهره گیری از احادیثی دیگر در این باب، همچون حدیث حضرت رضا علیه السلام دربارهی شئون امام، ماجرای سید بن طاووس و سرداب سامرا و نیز توقیع حضرت امام زمان (علیه السلام)به شیخ مفید (که بیان گر آگاهی کامل آن حضرت به وضعیت شیعیان در ایام غیبت می باشد) اشاره می کنیم که با وجود این ً که حضرت در دوران غیبت به سر می برند، ولی از وضعیت ما شیعیان کاملا آگاهند و همچون پدری مهربان برای ما دعا کرده و حتی از خداوند طلب بخشش گناهان ما را می کنند.

به این مسأله اشاره می کنیم که امام به منزله ی پناه و کهفی برای مردم حتی در زمان غیبت، پس از ذکر محبت و رأفت امام هستند تا در سختی های زندگی (اعم از امتحانات و ابتلائات) به ایشان استغاثه نموده و متوسل گردند. و در انتها متذکر می شویم که شایسته است برای قدردانی و تشکر از آن حضرت، برای حل بزرگترین مشکلشان که همان غیبت می باشد دعا کنیم و ظهور ایشان را از خداوند بخواهیم و بکوشیم ارتباط خود را با امام زمان حفظ کرده، متوجه حضور ایشان و زنده نگاه داشتن یادشان در قلب های خود باشیم.