مجموعه تحریفات فاطمیه – سخنرانی فاطمیه

مجموعه تحریفات فاطمیه

یکی از راهای مخفی نمودن حقایق تاریخی و عقیدتی در نزد کسانی که عقاید مستدل ندارند این است که مصادری که برخی از واقعیات را بیان کرده اند را مورد دستبرد قرار داده و در آنها دخل و تصرف می کنند. جریانات بعد از شهادت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و وقایع سقیفه و بیعت اجباری از مردم و هجوم به خانه وحی نیز از این دستبردها در امان نمانده است! در مقاله مجموعه تحریفات فاطمیه به بررسی آتش زدن خانه وحی و جریانات آن پرداخته است.

تحریف و حذف سخن ابوبکر در اعتراف به حمله به خانه وحی

در مصادر مختلفی از اهل تسنن آمده است که ابی بکر در روزهای آخر عمرش به اموری اعتراف کرده و اظهار ندامت نموده بود که یکی از آنها حمله به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها بود. این روایت از ابی بکر مشهور می باشد ولی به مرور زمان این روایت از برخی کتب حذف شده است. اگر این روایت صحیح نمی بود قطعا نیاز به تحریف و حذف آن وجود نداشت و بر اساس همین امر است که ابوعبید به صراحت بیان می کند که دوست ندارد متن دقیق ابی بکر را بیان نماید!

أما إنی ما آسی إلا على ثلاث فعلتهن وثلاث لم أفعلهن وثلاث لم أسأل عنهن رسول الله (صلی الله علیه و آله) وددت أنی لم أفعل کذا لخلهذکرها. قال أبو عبید: لا أرید ذکرها.

آگاه باشید که من بر سه چیز که انجام دادم غصه مى خورم و سه چیز که انجام ندادهام و سه چیز که دوست داشتم آن را از رسول خدا مى پرسیدم. دوست داشتم که من فلان کار را نمى کردم!!! آنگاه موارد آن را ذکر کرده. ابوعبیده مى گوید: من نمى خواهم بگویم ابوبکر چه گفت..

کتاب الأموال، ج 1 ص 174، اسم المؤلف: أبو عبید القاسم بن سلام الوفاه: 224 ه.، دار النشر: دار الفکر. – بیروت. – 1408 ه – 1988 م.، تحقیق: خلیل محمد هراس و یا برخی نیز این روایت را با همان سند بیان کرده اند یعنی واقعه سخنان ابی بکر در اواخر عمرش ولی اصلا اشاره ای به اعترافات وی علی الخصوص اعتراف به حمله به خانه وحی نکرده اند!

حاکم نیشابوری چنین می گوید:

أخبرنا الحسین بن الحسن بن أیوب أنبأ علی بن عبد العزیز ثنا أبو عبید حدثنی سعید بن عفیر حدثنی علوان بن داود عن صالح بن کیسان عن حمید بن عبد الرحمن بن عوف عن أبیه قال دخلت على أبی بکر الصدیق رضی الله عنه فی مرضه الذی مات فیه أعوده فسمعته یقول وددت أنی سألت النبی صلی الله علیه وسلم عن میراث العمه والخاله فإن فی نفسی منها حاجه.
المستدرک على الصحیحین، ج 4 ص 381 رقم 7999 ، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیشابوری الوفاه: 405 ه ، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت – 1411 ه – 1990 م ، الطبعه : الأولى ،

تحقیق: مصطفى عبد القادر عطا ابی نعیم اصفهانی نیز چنین می گوید: حدثنا سلیمان بن أحمد ثنا أبو الزنباع ثنا سعید بن عفیر قال حدثنی علوان بن داود البجلی عن حمید بن عبدالرحمن بن عوف وعن صالح بن کیسان عن حمید بن عبدالرحمن بن عوف عن أبیه قال دخلت على أبی بکر رضی الله تعالى عنه فی مرضه الذی توفی فیه فسلمت علیه فقال رأیت الدنیا قد أقبلت و لما تقبل وهی جائیه وستتخذون ستور الحریر ونضائد الدیباج

وتألمون ضجائع الصوف الأزرى کأن أحدکم على حسک السعدان و والله لئن یقدم أحدکم فیضرب عنقه فی غیر حدخیر له من أن یسبح فی غمره الدنیا حلیه الأولیاء وطبقات الأصفیاء ، ج 1 ص 34 ، اسم المؤلف: أبو نعیم أحمد بن عبد الله الأصبهانی الوفاه: 430 ، دار النشر دار الکتاب العربی – بیروت – 1405 ، الطبعه : الرابعه

این تحریفات بهترین دلیل بر صحت این روایت است؛ چرا که اگر روایت ضعیف بود، نیازى به تحریف نبود و مى توانستند به جاى دستبردن در روایت یا آن را نقل نکنند و یا ضعف آن را گوشزد کنند.


جعل و تحریف در روایت تهدید به آتش زدن خانه وحی توسط عمر بن خطاب

یکی از راهای مخفی نمودن حقایق تاریخی و عقیدتی در نزد کسانی که عقاید مستدل ندارند این است که مصادری که برخی از واقعیات را بیان کرده اند را مورد دستبرد قرار داده و در آنها دخل و تصرف می کنند. جریانات بعد از شهادت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و وقایع سقیفه و بیعت اجباری از مردم و هجوم به خانه وحی نیز از این دستبردها در امان نمانده است!

تحریف تهدید عمر بن خطاب در هنگام حمله به خانه وحی ابن ابی شیبه از مشایخ بخاری، در کتاب “المصنف” روایتی دارد که در آن به تهدید عمر بر آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها اشاره کرده است.

حدثنا محمد بن بشر نا عبید الله بن عمر حدثنا زید بن أسلم عن أبیه أسلم أنه حین بویع لأبی بکر بعد رسول الله صلی الله علیه و سلم کان علی و الزبیر یدخلان على فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه و سلم فیشاورونها و یرتجعون فی أمرهم فلما بلغ ذلک عمر بن الخطاب خرج حتى دخل على فاطمه فقال یا بنت رسول الله صلی الله علیه وسلم والله ما من أحد أحب إلینا من أبیک وما من أحد أحب إلینا بعد أبیک منک وأیم الله ما ذاک بمانعی ان اجتمع هؤلاء النفر عندک إن أمرتهم أن یحرق علیهم البیت قال فلما خرج عمر
جاؤوها فقالت تعلمون أن عمر قد جاءنی وقد حلف بالله لئن عدتم لیحرقن علیکم البیت وأیم الله لیمضین لما حلف علیه. فانصرفوا راشدین، فروا رأیکم ولا ترجعوا إلی، فانصرفوا عنها فلم یرجعوا إلیها حتى بایعوا لأبی بکر.
الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج 7 ص 432 رقم 37045، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبه الکوفی الوفاه: 235 ، دار النشر: مکتبه الرشد – الریاض – 1409، الطبعه: الأولى، تحقیق: کمال یوسف الحوت

هنگامى که مردم با ابوبکر بیعت کردند، علی و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره پرداخته بودند، این خبر به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا! محبوبترین فرد نزد ما پدر تو است و پس از او خودت!!! ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند.

این جمله را گفت و بیرون رفت، هنگامى که علی (علیه السلام) و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر به علی (علیهم السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد! پس بازگردید و خودتان ببینید نظرتان چیست و پیش من باز نگردید. آن دو هم از نزد ایشان رفتند و تا بیعت نکردند پیش او باز نگشتند.

این روایت را ابن ابی عاصم نیز از ابن ابی شیبه روایت کرده و نخستین تحریف را انجام داده است. او جملات منسوب به حضرت زهرا سلام الله علیها را که در آن تهدید عمر بن خطاب به سوزاندن خانه تاکید شده بود، به عبارات “کذا و کذا” تبدیل کرده است!

حدثنا أبو بکر بن أبی شیبه نا محمد بن بشر ثنا عبید الله ابن عمر عن زید بن أسلم عن أبیه قال بلغ عمر بن الخطاب أن ناسا یجتمعون فی بیت فاطمه فأتاها فقال یا بنت رسول الله صلی الله علیه وسلم ما کان أحد من الناس أحب إلینا من أبیک ولا بعد أبیک أحب إلینا منک فقد بلغنی أن هؤلاء النفر یجتمعون عندک وایم الله لئن بلغنی ذلک لاحرقن علیهم البیت فلما جاؤوا فاطمه قالت إن ابن الخطاب قال کذا وکذا فإنه فاعل ذلک فتفرقوا حین بویع لأبی بکر رضی الله عنه .
المذکر والتذکیر والذکر، ص 91 رقم 19، اسم المؤلف: أبو بکر بن أبی عاصم وهو أحمد بن عمرو بن الضحاک بن مخلد الشیبانی الوفاه: 287 ه ، دار النشر: دار المنار – الریاض- 1413 ه،

تحقیق: یاسر خالد بن قاسم الردادی همچنان که مشاهده می شود، بحث تهدید عمر بن خطاب به آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها در این 2 روایت به صراحت بیان شده است.

سند مشترک این روایت چنین است: محمد بن بشر ثنا عبید الله ابن عمر حدثنا زید بن أسلم عن أبیه ولی گروهی از علمای اهل تسنن، این روایات را تحریف و تبدیل کرده اند یعنی برخی آمدند و اصل تهدید را حذف کردند و برخی دیگر نیز تنها به این اشاره کردند که عمر با حضرت زهرا سلام الله علیها صحبتهایی کرد ولی آن را بیان نکردند و این در حالی است که سند همه آنها مشترک می باشد!!!

خود ابن ابی عاصم در کتاب دیگرش ” الاحاد و المثانی ” تحریف را تکمیل کرده و چنین می گوید:

حَد ثَنَا أَبُو بَکْرِ بْنُ أَبِی شَیْبَهَ، نا مُحَمَّدُ بْنُ بِشْرٍ، عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ، عَنْ زَیْدِ بْنِ أَسْلَمَ، عَنْ أَبِیهِ، أَن عُمَرَ قَالَ لِفَاطِمَهَ رَضِیَ الل هُ عَنْهُمَا: وَالل هِ مَا کَانَ أَحَدٌ أَحَب إِلَی مِنْ أَبِیکِ، وَلَا أَحَدًا أَحَب إِلَی بَعْدَ أَبِیکِ مِنْکِ ” الآحاد والمثانی، ج 5 ص 360 رقم 2952، اسم المؤلف: أبو بکر بن أبی عاصم أحمد بن عمرو بن الضحاک بن مخلد الشیبانی الوفاه: 287 ه ، دار النشر : دار الدرایه – الریاض- 1411 ه / 1991 م، الطبعه: الاولی، تحقیق: باسم فیصل أحمد الجوابره

مشابه این عمل در روایت خطیب بغدادی دیده می شود.

أحمد بن محمد بن بشار أبو الفرج الصیرفی حدث عن أبى بکر عبد الله بن محمد بن زیاد النیسابوری وأحمد بن محمد بن إسماعیل الآدمی المقرئ وعلى بن المفضل بن طاهر البلخی کتب عنه حمزه بن محمد بن طاهر الدقاق وحدثنا عنه أحمد بن محمد العتیقی أخبرنا أحمد بن محمد العتیقی أخبرنا أبو الفرج أحمد بن محمد بن بشار الصیرفی فی سنه سبع وثمانین وثلاثمائه قال حدثنا أحمد بن محمد بن إسماعیل
الآدمی حدثنا الفضل بن سهل الأعرج حدثنا محمد بن بشر حدثنا عبید الله بن عمر عن زید بن اسلم عن أبیه قال قال عمر بن الخطاب لفاطمه یا بنت رسول الله صلی الله علیه وسلم ما کان أحد من الناس أحب إلینا من أبیک وما أحد بعد أبیک أحب إلینا منک.
تاریخ بغداد، ج 6ص 75 رقم 2569اسم المؤلف: أحمد بن علی أبو بکر الخطیب البغدادی الوفاه: 463، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت

اینان در این روایت اصلا به تهدید عمر بن خطاب اشاره نکرده اند تا به خواننده القا شود که عمر بن خطاب فقط اظهار ارادت به خاندان وحی کرده و تهدید به آتش زدن از بنیان، وجود نداشته!!

محقق کتاب “تاریخ بغداد” دکتر بشار عواد معروف در ذیل این روایت به صراحت اشاره می کند که روایت مذکوره همان روایت ابن ابی شیبه می باشد و صحیح است:567 و فیه قصه / اثر صحیح، اخرجه ابن ابی شیبه 14 این روایت صحیح است و ابن ابی شیبه آن را آورده است و داستانی دارد.

(تاریخ بغداد، ج 6 ص 75 رقم 2569، اسم المؤلف: أحمد بن علی أبو بکر الخطیب البغدادی الوفاه: 463، دار النشر: دارالغرب الإسلامی بیروت 1422 ه/ 2001 م، الطبعه: الاولی، تحقیق: بشار عواد معروف)

اعتراف این عالم وهابی نیز نشان می دهد که راویان تنها به قسمتی از روایت اصلی که توسط ابن ابی شیبه بیان شده است اشاره کرده اند و جریانات تهدید به تحریق را بیان نکرده اند! ابوبکر قطیعی در اضافات “فضائل الصحابه” این روایت را چنین مطرح می کند:

حدثنا محمد بن إبراهیم قثنا أبو مسعود قال نا معاویه بن عمرو قثنا محمد بن بشر عن عبید الله بن عمر عن زید بن اسلم عن أبیه قال لما بویع لأبی بکر بعد النبی صلی الله علیه وسلم کان علی والزبیر بن العوام یدخلان على فاطمه فیشاورانها فبلغ عمر فدخل على فاطمه فقال یا بنت رسول الله ما أحد من الخلق أحب إلینا من أبیک وما أحد من الخلق بعد أبیک أحب إلینا منک وکلمها فدخل علی والزبیر على فاطمه فقالت انصرفا راشدین فما رجعا إلیها حتى بایعا . فضائل الصحابه، ج 1 ص 364 رقم 532، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی الوفاه: 241 ، دار النشر : 1983، الطبعه : الأولى ، تحقیق : د. وصی الله محمد عباس – مؤسسه الرساله – بیروت – 1403

در اینجا، عبارت “وأیم الله ما ذاک بمانعی ان اجتمع هؤلاء النفر عندک إن أمرتهم أن یحرق علیهم البیت “ تحریف شده و به عبارت “وکلمها” تبدیل شده است! بعد از وی دیگری آمده و عبارت را تحریف نموده و بنابر رویه همیشگی راویان امانتدار)! (سخنان عمر و حضرت زهرا سلام الله علیها را بیان نکرده است!

حدثنا محمد بن أحمد حدثنا محمد بن أیوب حدثنا أحمد بن عمرو البزار حدثنا أحمد بن یحیى حدثنا محمد بن نسیر [ بشر ] حدثنا عبد الله [عبید الله ]  بن عمر عن زید ابن أسلم عن أبیه أن علیا والزبیر کانا حین بویع لأبى بکر یدخلان على فاطمه فیشاورانها ویتراجعان فى أمرهم فبلغ ذلک عمر فدخل علیها عمر فقال یا بنت رسول الله ما کان من الخلق أحد أحب إلینا من أبیک وما أحد أحب إلینا بعده منک
ولقد بلغنى أن هؤلاء النفر یدخلون علیک ولئن بلغنى لأفعلن ولأفعلن ثم خرج وجاءوها فقالت لهم إن عمر قد جاءنى وحلف لئن عدتم لیفعلن وایم الله لیفین بها فانظروا فى أمرکم ولا ترجعوا إلى فانصرفوا فلم یرجعوا حتى بایعوا لأبى بکر.
الاستیعاب فی معرفه الأصحاب، ج 3 ص 975، اسم المؤلف: یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر الوفاه: 463، دار النشر: دار الجیل – بیروت – 1412، الطبعه: الأولى، تحقیق: علی محمد البجاوی

همچنان که در اینجا نیز مشخص است، با اینکه سند مشترک است ولی عبارات تغییر کرده است. عبارت “وأیم الله ما ذاک بمانعی ان اجتمع هؤلاء النفر عندک إن أمرتهم أن یحرق علیهم البیت ” به ” لأفعلن ولأفعلن “ تحریف شده است! این عملکرد و سخنان عمر بن خطاب آنچنان بی پروا بوده که برخی از علما و راویان اهل تسنن از بیان آن خجالت کشیده و به انواع مختلف از بیان آن شانی خالی کرده اند.

و لذا توجیهات علمای فعلی در باب عملکرد عمر امری مردود است زیرا اسلاف ایشان دقیقا همین برداشت از روایت را داشته اند که شیعه همواره مدعی آن بوده است یعنی توهین و تهدید عمر بن خطاب و لذا اقدام به تحریف آن کرده اند.

دلالت عبارات پایانی روایت ابن ابی شیبه نه تنها مردود نیست بلکه اوج ذکاوت حضرت زهرا سلام الله علیها در رهبری تحصن کنندگان را نشان می دهد. به نحوی که این عمل ایشان، نه تنها باعث حفظ جان امیرالمومنین علیه السلام در هجوم اول فرستادگان خلیفه شد بلکه راه کاری برای ادامه مبارزه با دستگاه خلافت بود که مطابق نظرتان عمل کنید در حالی که از کار شما تا کنون راضی ام.


مجموعه تحریفات فاطمیه – تحریف سخن مسعودی در مورد سابقه تاریخی آتش زدن خانه ها

یکی از راهای مخفی نمودن حقایق تاریخی و عقیدتی در نزد کسانی که عقاید مستدل ندارند این است که مصادری که برخی از واقعیات را بیان کرده اند را مورد دستبرد قرار داده و در آنها دخل و تصرف می کنند. جریانات بعد از شهادت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و وقایع سقیفه و بیعت اجباری از مردم و هجوم به خانه وحی نیز از این دستبردها در امان نمانده است!

 تحریف سخن مسعودی در مورد حمله عمر به خانه وحی

یکی از کسانی که در کتبش به واقعه حمله به خانه وحی اشاره کرده است، علی بن حسین بن علی مسعودی می باشد. وی در “مروج الذهب” و “اثبات الوصیه” به این واقعه اشاره کرده است. ابن ابی الحدید معتزلی در شرحش بر نهج البلاغه، مستقیما از کتاب “مروج الذهب” تالیف مسعودی نقل قول می کند:

قال المسعودی: وکان عروه بن الزبیر یعذر أخاه عبد الله فی حصر بنی هاشم فی الشعب، وجمعه الخطب لیحرقهم ویقول: إنما أراد بذلک ألا تنتشر الکلمه، ولا یختلف المسلمون، وأن یدخلوا فی الطاعه، فتکون الکلمه واحده، کما فعل عمربن الخطاب ببنی هاشم لما تأخروا عن بیعه أبی بکر، فإنه احضر الحطب لیحرق علیهم الدار.
شرح نهج البلاغه، ج 20 ص 75، اسم المؤلف: أبو حامد عز الدین بن هبه الله بن محمد بن محمد بن أبی الحدید المدائنی الوفاه: 655 ه، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت / لبنان – 1418 ه – 1998 م، الطبعه: الأولى، تحقیق: محمد عبد الکریم النمری

مسعودی می گوید: عروه بن زبیر در عذر آوردن برای برادرش عبدالله بن زبیر برای محاصره کردن بنی هاشم در شعب و جمع آوری هیزم برای آتش زدن ایشان می گوید: هدف وی از این کار همانا انتشار کلمه واحد بود و نه اختلاف مسلمانان. او می خواست ایشان را وارد در اطاعت و تشکیل کلمه واحد (اتحاد) نماید همچنان که عمر بن خطاب این عمل را با بنی هاشم زمانی که در بیعت با ابی بکر تاخیر کردند، انجام داد. او هیزم آورد تا خانه را برایشان به آتش بکشد.

ولی با مراجعه به ” مروج الذهب ” مشاهده می کنیم که این عبارات تغییر کرده است! وحدث النوفلی فی کتابه فی الأخبار، عن ابن عائشه، عن أبیه، عن حماد بن سلمه، قال: کان عروه بن الزبیر یعذر أخاه إذاجرى ذکر بنی هاشم وحَصْره إیاهم فی الش عْبِّ وجمعه لهم الحطب لتحریقهم، ویقول: إنما أراد بذلک إرهابهم لیدخلوا فی طاعته إذ هم أبوا البیعه فیما سلف.
مروج الذهب و معادن الجوهر، ج 2 ص 70، اسم المؤلف: ابی الحسن علی بن الحسین بن علی المسعودی الوفاه: 346 ه، دار النشر: دار الکتاب العالمی – بیروت / لبنان – 1990 م ، الطبعه: الثانیه

نوفلی در کتاب الاخبار از ابن عایشه از پدرش از حماد بن سلمه نقل می کند: عروه بن زیر در عذر عملکرد برادرش برای محاصره کردن بنی هاشم در شعب و جمع آوری هیزم برای آتش کشیدن آنها می گوید: او با این عمل می خواست آنها را بترساند تا از او اطاعت کنند همچنان که قبلا این عمل در مورد کسانی که از بیعت خودداری کردند انجام شد.

همچنان که مشاهده می شود آن همه عبارات عروه بن زبیر مبنی بر تعذیر و بهانه تراشی برای عبدالله بن زبیر و اشاره صریح بر آتش زدن خانه وحی توسط عمر بن خطاب همگی تحریف و جعل شده و تنها بسنده شده است به اشاره ای تلویحی به آتش زدن خانه  معلوم نیست کدام خانه برای گرفتن بیعت توسط اسلافشان!

یعنی عبارت ” هدف وی از این کار همانا انتشار کلمه واحد بود و نه اختلاف مسلمانان. او می خواست ایشان را وارد در اطاعت و تشکیل کلمه واحد (اتحاد) نماید همچنان که عمر بن خطاب این عمل را با بنی هاشم زمانی که در بیعت با ابی بکر تاخیر کردند، انجام داد.

او هیزم آورد تا خانه را بر ایشان به آتش بکشد. “به این جملات” او با این عمل می خواست آنها را بترساند تا از او اطاعت کنند همچنان که قبلا این عمل در مورد کسانی که از بیعت خودداری کردند انجام شد، جعل شده است.


دسترسی سریع و آسان به راهکار و محتوا برای مناسبت‌های نیمه شعبان، غدیر، محرم و فاطمیه
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.

فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمه‌شعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران
انواع کتیبه غدیر
انواع استیکر پشت شیشه خودرو
اسپند دودکن
انواع جادستمال کاغذی
انواع مگنت یخچالی مذهبی
انواع استکان مذهبی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

برای ارسال دیدگاه خود، در قسمت زیر دیدگاه و در خط بعدی نام و نام‌خانوادگی خود را بنویسی و بر روی فرستادن دیدگاه بزنید. *

دکمه بازگشت به بالا