دختر شاه نجف در صبر غوغا میکند
متن برگزیده ای که پیش روی شماست با عنوان دختر شاه نجف در قالب شعر مصائب حضرت زینب سلام الله علیها را بیان کرده است.
“دختر شاه نجف در صبر غوغا میکند”
یوسف زهرا ز غم ها ، دیده دریا میکند
زینبش صیحه زنان، بر ناقه ی عریان، سوار
حجت ثانی عشر، مضطرّ، تماشا میکند
دخترش بر راءسِ نِی، بابا اشارت میزند
مهدی آنجا انتقامش را تمنّا میکند
گونه های برگگل، پژمرده شد در آفتاب
آن امام منتظَر، بغض گلو وا میکند
مجلس نامحرمان و دخترِ شیر خدا !
این چه بزمی بوده از مهدی، کمر تا میکند؟
لب و دندان عزیزیست، چوبش مزنید
تا نیاید منتقم، زهرا تقلّا میکند
راءس خورشید به طشتی، در میان کودکان
طفلکش بنشسته، بر بابا، بغل وا میکند
جسم بی جان رقیه در خرابه خاک شد
پورِ نرجس آمده، با عمه نجوا میکند:
“کِی مهین دختِ علی، جانم فدات
شهره ی صبری و صبرت ظلم، رسوا میکند
من که در زندان غیبت، اینچنین گشتم اسیر
گوشه ی چشمم ز عالم صد گره وا میکند
قطره های اشک تو ، زخم دل ریشم شده
ناله های فاطمه، خون بر جگرها میکند “
یک سحر را میرسد بانگ اناالمهدی به گوش
صوت قرآن بر لبش، عالم چه زیبا میکند
عطرِ نرگس میرسد بر شامه ی
نام زینب دست آخر این گره وا میکند…
متن های برگزیده