روضه محرم شب دهم [ دهه سوم محرم 1444 هجری قمری ]

روضه محرم شب دهم [ دهه سوم محرم 1444 هجری قمری ]

روضه محرم شب دهم درباره جریان نفخ صور و ورود به صحرای محشر است. برای مشاهده تمامی مطالب به کلیپ و یا متن مراجعه کنید.

روضه شب دهم

متن سخنرانی شب دهم

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

بحثی را در این شب‌ها دنبال کردیم؛ با عنوان جریان نفخ صور و ورود به صحرای محشر.

 به گفته پیامبر صلی الله علیه و آله عده‌ای بدون بهره از چهره آدمی وارد صحرای محشر می‌شوند:

1. یکی جماعت سخن‌چین
2. دیگری جماعت حرام‌خوار!
3. اما عده‌ای هم هستند که به ظاهر صورت انسان دارند اما به هیئتی وارد می‌شوند که افراد دیگر با دیدن آنها وحشت می‌کنند. اینها کسانی بودند که در زندگیشان رباخوار بودند.
4. عده‌ای دیگر کور وارد صحرای محشر می‌شود و آنها کسانی هستند که اهل قضاوت ناعادلانه بودند.
5. ماجرای لقمان

اطرافیان لقمان به او گفتند: تو چه کار کردی که خداوند نور معرفت را به قلبت تاباند؟ تو هم که که مثل ما غلام بودی!

امام صادق علیه السلام فرمودند: اول حرفی که لقمان به آنها زد، این بود که من به هیچ وجه اهل گفتن دروغ نبودم! (در روایات می‌فرمایند: مبنای شما برای تشخیص افراد، صدق حدیث یا راستگویی باشد)

اداء الامانه: امانت‌دار خوبی بودم، محال بود در امانت خیانت کنم. (در روایات به ما فرمودند: فرزندان‌تان امانت دست شما هستند. تا قبل از ۱۴ سالگی قرآن خواندن را به آنها آموزش دهید. همسر انسان امانت است و این قولِ خداوند است که هرکس امانت‌دار خوبی باشد، خوش‌روزی می‌شود.)

ترک خواندن و شنیدن چیزهایی که برایم فایده نداشت. (کنار گذاشتن امور بی‌فایده)

چشم‌هایم را بر چیزهایی که خدا دوست نداشت بستم.

دهان به معصیت باز نکردم.

لقمه‌ام را پاک نگه داشتم.

در روایت می‌فرمایند: خداوند پیشنهاد قضاوت را به واسطه یک فرشته به لقمان داد. لقمان ادب کرد و گفت: اگر امر خداست، بی‌چون و چرا اطاعت می کنم اما اگر مختارم برای قبول کردن یا نه؛ من نمی توانم این مسئولیت را برعهده بگیرم. (همین باعث شد خداوند نور حکمت را به قلب او بفرستد.) لقمان به سه دلیل مسئولیت قضاوت را قبول نکرد:

1- از بین مسئولیت‌ها سخت‌ترین‌شان قضاوت است.

2- یکی از نعمت‌هایی که خدا به مؤمنین هدیه داده، عزت است و قضاوت بسیار جایگاه فرد را ضربه‌پذیر می‌کند.

3- کسی که اهل قضاوت کردن باشد، بیشتر در معرض فتنه است.

عدالت امیرالمؤمنین علیه السلام در قضاوت

جرج جرداق مسیحی در مورد امیرالمؤمنین علیه السلام می‌گوید: علی علیه السلام را عدالتش کشت. حضرت امیر علیه السلام در تقسیم بیت المال حتی میان خواهر خودشان و کنیز ایرانی فرقی نمی‌گذاشتند! به همین دلیل طلحه و زبیر با ایشان به مخالفت برخاستند.

یکی از سخت‌ترین مسئولیت‌ها: قضاوت

در جلد ۱۴ و ۱۰۴ بحارالانوار ماجرایی آمده که در زمان بنی اسرائیل فردی عادل بود که معروف به قضاوت بود. در زمان مرگش به همسرش گفت: من وصیت می‌کنم شما بعد از کفن شدن من، صورت من را نگاه نکنید!

امام صادق علیه السلام در این باره می‌فرمایند: پس از مرگ آن شخص، همسرش گفت نمی‌توانم خودم را کنترل کنم و می‌خواهم همسرم را ببینم. همین که کفن را کنار زد، ناگهان اثر بسیار عجیبی در صورت شوهرش دید که وحشت کرد. شب در خواب شوهرش را دید و به او گفت: چرا صورت شما اینگونه شده بود؟

آن شخص گفت: زمانی اخوی شما همراه با شخص دیگری نزد من آمدند تا میان آنها قضاوت کنم. در دلم خواستم که حق با برادر شما باشد که شرمنده نشوم و بعداً برایم حرف در نیاورند. همین که من در دلم نسبت به آنها عدالت نداشتم، باعث این اثر در چهره من شد!

نکته: در روایات نقل شده که آدم عاقل ده نشانه دارد و دهمین آن این است که هرکسی را دید، بگوید او از من بهتر است. شاید یک خصوصیت خوبی داشته باشد که من ندارم.

نکته :دعای هفتم صحیفه سجادیه را در مشکلات‌تان زیاد بخوانید.