داستان حدیث کساء – فاطمیه کودک

داستان حدیث کساء به زبان شعری کودکانه

داستان حدیث کساء به زبان شعری کودکانه تمام وقایع حدیث کساء را بیان کرده است. که شما بزرگواران می توانید برای کودکان این داستان زیبا را تعریف نمایید تا با داستان حدیث کساء بیشتر آشنا شوند.

داستان حدیث کساء

یه روز حضرت زهرا سلام الله علیها مادر ما بچه ها

که خیلی مهربونه تنها بود

و نشسته بود تو خونه

که یک دفعه متوجه شدند که تق و تق و تق در میزنند، حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:

کیه کیه که پشت در در می زنه

به خونه امام علی (علیه السلام) سر می زنه

کسی که پشت در بودند،

فرمودند: منم منم پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم)

که اومدم پشت در

سلام بر دخترم

فاطمه ی اطهرم

حضرت زهرا (سلام الله علیها) با خوشحالی رفتند و در را باز کردند و جواب سلام پدر را دادند و گفتند بفرمایید داخل، پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله و سلم) آخرین پیامبر ما و پدر حضرت زهرا (سلام الله علیها) بودند

پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) فرمودند:

ای دختر عزیزم مریضم و مریضم یه دونه عبا میاری “که رو سرم بذاری

حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم رفتند و یک عبا که مثل پتو بود آوردند و روی پیامبر انداختند عبا یک پارچه ی بزرگ است که عرب ها روی دوششان می انداختند. مثل همین چیزی که روحانی ها روی دوششان می اندازند.

حالا بگو عزیزم! قشنگم و تمیزم! اسم عباشون چی بود؟

کسا بود و کسا بود. کسا بود و کسا بود.

داستان حدیث کساء – وارد شدن امام حسن علیه السلام

کمی گذشت که حضرت زهرا (سلام الله علیها) متوجه شدند که دوباره تق و تق و تق در میزنند. حضرت فرمودند:

کیه کیه که پشت در، در می زنه به خونه ی امام علی سر می زنه

کی بود؟ امام حسن (علیه السلام) بود“ سرور هر مرد و زن چراغ راه دین و امام دومین بود.

 امام حسن (علیه السلام) پسر بزرگ حضرت زهرا سلام الله علیها بودند، که آن زمان کوچک بودند؛ ایشان فرمودند:

سلام مامان خوبم مامان مهربونم

حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم در جواب فرمودند:

سلام نور دو چشمم سلام میوه ی قلبم

امام حسن (علیه السلام) فرمودند:

چه بوی خوبی میاد” بوی پیامبر میاد؟

این بویی که پیچیده توی خونه

شبیه بوی عطر بابا بزرگ خوب و مهربونه

پیامبر، پدر بزرگ امام حسن بودند. حضرت زهرا در جواب فرمودند: بله، پیامبر اینجا هستند و بعد جای پیامبر و عبا را نشان امام حسن دادند.

اسم عباشون چی بود” .کسا بود و کسا بود. کسا بود و کسا بود

امام حسن رفتند، پیش پیامبر و فرمودند:

سلام ای مهربونم بابا بزرگ خوبم

اجازه می دید منم زیر عباتون بشینم و بمونم

پیامبر هم اجازه دادند و امام حسن هم رفتند زیر عبای ایشان

 اسم عباشون چی بود” کسا بود و کسا بود. کسا بود و کسا بود.

داستان حدیث کساء – وارد شدن امام حسین علیه السلام

کمی گذشت و حضرت زهرا متوجه شدند، دوبار تق و تق و تق در میزنند. حضرت فرمودند:

کیه کیه که پشت در، در می زنه

به خونه ی امام علی سر می زنه

کی بود؟ امام حسین (علیه السلام) بود“ عزیز و نور دو عین چراغ راه دین و امام سومین بود.

امام حسین پسر دوم حضرت زهرا بودند، که آن زمان، کوچک بودند. حضرت زهرا خیلی ایشان را دوست داشتند و هر کسی که نامش، هم نام امام حسین باشد، با هر بار صدا زدن نامش، حضرت زهرا برایش دعا می کند و می گوید: خدایا به حق حسینم، او را حفظ کن ایشان فرمودند:

سلام مامان خوبم مامان مهربونم

حضرت زهرا هم در جواب فرمودند

سلام نور دو چشمم “سلام میوه قلبم

امام حسین (علیه السلام) فرمودند:

چه بوی خوبی میاد بوی پیامبر میاد؟

این بویی که پیچیده توی خونه

شبیه بوی عطر بابا بزرگ خوب و مهربونه

 حضرت زهرا در جواب فرمودند: بله، پیامبر اینجا هستند و بعد جای پیامبر و عبا را نشان امام حسین دادند

اسم عباشون چی بود” کسا بود و کسا بود. کسا بود و کسا بود

امام حسین رفتند، پیش پیامبر و فرمودند:

سلام ای مهربونم بابا بزرگ خوبم

اجازه می دید منم زیر عباتون بشینم و بمونم

پیامبر هم اجازه دادند و امام حسین هم رفتند زیر عبای ایشان

اسم عباشون چی بود” کسا بود و کسا بود. کسا بود و کسا بود.

داستان حدیث کساء – وارد شدن امیرالمومنین علیه السلام

کمی گذشت حضرت زهرا متوجه شدند، دوباره تق و تق و تق در می زنند. حضرت فرمودند:

کیه کیه که پشت در، در می زنه

به خونه امام علی سر می زنه

کی بود؟ امام علی (علیه السلام) بود؛ وصی بعد از نبی بود چراغ راه دین و امام اولین بود.

امام علی (علیه السلام) فرمودند

سلام حضرت زهرا؛ دختر رسول خدا

حضرت زهرا هم در جواب فرمودند

 سلام امیرمؤمنینم

سلام امام اولینم

حضرت علی (علیه السلام) همسر حضرت زهرا (سلام الله علیها) بودند. ایشان فرمودند

بوی خوش پیامبر؛

پر شده توی خونه آیا رسول خدا

مهمون خونمونه؟

حضرت زهرا در جواب فرمودند: بله، پیامبر اینجا هستند و بعد جای پیامبر و عبا را نشان امام علی دادند.

اسم عباشون چی بود” .کسا بود و کسا بود. کسا بود و کسا بود

امام علی رفتند، پیش پیامبر و فرمودند:

سلام رسول خدا” اجازه می دید

منم باشم با شما بشینم زیر عبا

پیامبر هم اجازه دادند و امام علی هم رفتند زیر عبا.. تا الان چه کسانی زیر عبا نشستند؟

اسم عباشون چی بود” .کسا بود و کسا بود. کسا بود و کسا بود.

داستان حدیث کساء – وارد شدن حضرت زهرا سلام الله علیها

خب بچه ها به نظرتون” دیگه کی مونده بود که بره بشینه زیر عبا پیش پیامبر خدا آفرین بانو حضرت زهرا

 حضرت زهرا رفتند پیش پیامبر و دوباره سلام کردند و فرمودند:

سلام رسول خدا” اجازه می دید منم باشم با شما بشینم زیر عبا

پیامبر فرمودند:

سلام به تو دخترم” سلام پاره تنم

بیا تو هم بشین کنار ماها

تا که همه با هم بشیم پنج تن آل عبا

بچه ها پنج تن آل عبا کیا بودن؟

پیامبر و امام علی حضرت زهرا امام حسن و امام حسین

اسم عباشون چی بود. کسا بود و کسا بود. کسا بود و کسا بود.

داستان حدیث کساء – وارد شدن حضرت جبرئیل

بعد حضرت جبرئیل از خداوند اجازه گرفتند و به نزد پیامبر رفتند. بعد پیامبر دو سر عبارو گرفتند و دست راستشان را به طرف آسمان بلند کردند و برای کسانی که زیر عبای ایشان بودند و همه ی کسانی که آن ها را دوست دارند، دعا کردند.

حضرت فرموده اند، کسانی که نام آل کساء، را در جمعشان، ذکر می کنند خداوند غم آن ها را از بین می برد و حاجت هایشان را برآورده می سازد. ان شاء الله

دسترسی سریع و آسان به راهکار و محتوا برای مناسبت‌های نیمه شعبان، غدیر، محرم و فاطمیه
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.

فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمه‌شعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران
انواع کتیبه غدیر
انواع استیکر پشت شیشه خودرو
اسپند دودکن
انواع جادستمال کاغذی
انواع مگنت یخچالی مذهبی
انواع استکان مذهبی

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا