ختم خطبه فدک بخش دوم (همراه با شرح خطابه فدک)

طرح ختم خطبه فدک بخش دوم – به همراه شرح فرازهایی از این بخش

در ختم خطبه فدک بخش دوم حضرت فاطمه علیها السلام در مورد اسلام، قرآن و حلال و حرام و شجاعت و دلاوری امیرالمومنین علیه السلام فرموده اند. برای مطالعه کامل این بخش به فایل های زیر مراجعه نمایید.


کلیپ خطبه فدک بخش دوم


فایل صوتی خطبه فدک بخش دوم


فایل صوتی ترجمه خطبه فدک بخش دوم


برای دانلود قرائت خطبه فدک بخش دوم نسخه مربعی ویژه پست اینستاگرام کلیک نمایید.


متن ختم خطبه فدک بخش دوم

ثُمَّ الْتَفَتَتْ إِلَى أَهْلِ الْمَجْلِسِ وَ قَالَتْ أَنْتُمْ عِبَادَ اللَّهِ نُصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ وَ حَمَلَهُ دِینِهِ وَ وَحْیِهِ

پس فاطمه علیها السّلام نگاهى به اهل مجلس افکند و این چنین به سخنان خود ادامه داد: شما بندگان خدا، شما مخاطب امر و نهی الهی، حاملان دین و احکام،

 وَ أُمَنَاءُ اللَّهِ عَلَى أَنْفُسِکُمْ وَ بُلَغَاؤُهُ إِلَى الْأُمَمِ، و (نَحنُ) زَعِیمُ حَقٍّ لَهُ فِیکُمْ وَ عَهْدٌ قَدَّمَهُ إِلَیْکُمْ

 امینان خداوند بر خویش و پیام آوران او به سوى امّتها هستید. حقّى از سوى خداوند بر عهده دارید و پیمانى را که با او بسته‏اید، پذیرفته ‏اید. ما اهل بیت پیشوای حق خداوند در میان شما هستیم؛ خدا ما را به عنوان عهد و پیمان خود، به شما هدیه داده است.

وَ بَقِیَّهٌ اسْتَخْلَفَهَا عَلَیْکُمْ، و (مَعَنا) کِتَابُ اللَّهِ النَّاطِقُ وَ الْقُرْآنُ الصَّادِقُ وَ النُّورُ

خداوند ما را به عنوان جانشین خود، در میان شما قرار داده است. کتاب خدا همراه ماست. کتاب گویاى خداوند و قرآن صادق مى‏ باشد که نور او

السَّاطِعُ وَ الضِّیَاءُ اللَّامِعُ بَیِّنَهٌ بَصَائِرُهُ مُنْکَشِفَهٌ سَرَائِرُهُ مُنْجَلِیَهٌ ظَوَاهِرُهُ مُغْتَبِطَهٌ

فروزان و شعاع او درخشان است. قرآن کتابى است که دلایلش روشن، لطایف و دقایقش آشکار، ظواهرش نورانى، پیروانش پر افتخارند و جهانیان بدیشان غبطه خورند

بِهِ أَشْیَاعُهُ قَائِدٌ إِلَى الرِّضْوَانِ أَتْبَاعُهُ مُؤَدٍّ إِلَى النَّجَاهِ اسْتِمَاعُهُ بِهِ تُنَالُ حُجَجُ اللَّهِ الْمُنَوَّرَهُ

 و حسد برند. کتابى که پیرویش راه گشاى روضه رحمت الهى است و شنونده ‏اش رستگار در دو سرا. در پرتوى آن،  دلیل هاى روشن الهى را مى‏ توان دید

وَ عَزَائِمُهُ الْمُفَسَّرَهُ وَ مَحَارِمُهُ الْمُحَذَّرَهُ وَ بَیِّنَاتُهُ الْجَالِیَهُ وَ بَرَاهِینُهُ الْکَافِیَهُ وَ فَضَائِلُهُ

 و نیز تفسیر احکام و واجبات او را دریافت، قرآن حرام هاى خداوندى را بازدارنده،

الْمَنْدُوبَهُ وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَهُ وَ شَرَائِعُهُ الْمَکْتُوبَهُ

حلال هاى او را رخصت دهنده و مستحبّات را نمایانیده است و بیانگر شریعت اسلام مى ‏باشد.

فَجَعَلَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ وَ الصَّلَاهَ تَنْزِیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ وَ

خداوند ایمان را سبب زدودن زنگار شرک از دل هاتان قرار داد و نماز را موجبى براى دورى شما از خود پرستى و تکبّر،

الزَّکَاهَ تَزْکِیَهً لِلنَّفْسِ وَ نَمَاءً فِی الرِّزْقِ وَ الصِّیَامَ تَثْبِیتاً لِلْإِخْلَاصِ وَ الْحَجَّ تَشْیِیداً لِلدِّینِ

 و زکات را پاک شدن از آلودگی های نفس و افزایش روزى و روزه را عامل تثبیت دوستى و اخلاص و حج را وسیله تقویت دین،

وَ الْعَدْلَ تَنْسِیقاً لِلْقُلُوبِ وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّهِ وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَهِ وَ الْجِهَادَ عِزّاً

 و عدالت را مایه پیوند قلوب، و پیروى ما را سبب نظم و سامان یافتن جامعه و پیشوایى ما را مانع جدایى و تفرقه، جهاد را وسیله عزّت

لِلْإِسْلَامِ وَ الصَّبْرَ مَعُونَهً عَلَى اسْتِیجَابِ الْأَجْرِ وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَهً لِلْعَامَّهِ

اسلام و شکیبایى و صبر را موجبى براى جلب پاداش، فرمان به حلال و نهى از حرام را براى مصلحت مردم،

وَ بِرَّ  الْوَالِدَیْنِ وِقَایَهً مِنَ السَّخَطِ وَ صِلَهَ الْأَرْحَامِ مَنْسَأَهً فِی الْعُمُرِ وَ مَنْمَاهً لِلْعَدَدِ وَ

و نیکى به پدر و مادر را موجب‏ پیشگیرى از خشم الهى قرار داد. صله رحم را باعث طول عمر و افزایش جمعیت،

الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ وَ الْوَفَاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِیضاً لِلْمَغْفِرَهِ وَ تَوْفِیَهَ الْمَکَایِیلِ وَ الْمَوَازِینِ تَغْیِیراً لِلْبَخْسِ

قصاص را سبب نگه داشتن حرمت خون ها، وفاى به نذر را موجب آمرزش و تمام پرداختن پیمانه و وزن را مانع از کم فروشى و کاهش (نعمات) قرار داد.

وَ النَّهْیَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزِیهاً عَنِ الرِّجْسِ وَ اجْتِنَابَ الْقَذْفِ حِجَاباً عَنِ اللَّعْنَهِ وَ

بر کنار بودن از شراب خواری را سبب پاکى از پلیدی ها و پرهیز از تهمت و نسبت هاى ناروا را مانعى در برابر لعن و نفرین الهى

تَرْکَ السَّرِقَهِ إِیجَاباً لِلْعِفَّهِ وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْکَ إِخْلَاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِیَّهِ فَ اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ

و منع از دزدى را موجبى براى پوییدن راه عفت ساخت و شرک را حرام نمود تا فقط او را پروردگار خود بدانید «پس آنگونه که شایسته ی اوست، تقوا پیشه کنید

تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ‏- وَ أَطِیعُوا اللَّهَ فِیمَا أَمَرَکُمْ بِهِ وَ نَهَاکُمْ عَنْهُ فَإِنَّهُ‏ إِنَّمایَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء

  و تن به مرگ مدهید جز آنکه در طریق اسلام باشید» از خداوند در آنچه که شما را فرموده و یا از آنچه که بازداشته، فرمان برید که «از میان بندگان تنها دانایان از خداوند مى ‏ترسند»

ثُمَّ قَالَتْ أَیُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنِّی فَاطِمَهُ وَ أَبِی مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و اله أَقُولُ عَوْداً

سپس فرمود: اى مردم بدانید من فاطمه‏ ام، و پدرم محمّد است که صلوات و درود خداوند بر او و خاندانش باد آنچه که در آغاز گفته‏ ام،

وَ بَدْواً وَ لَا أَقُولُ  مَا أَقُولُ غَلَطاً وَ لَا أَفْعَلُ مَا أَفْعَلُ شَطَطاً- لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ

در پایان هم از آن سخن خواهم راند. در گفتارم نادرستی نگویم و در کردارم از حق فاصله نمی گیرم «همانا پیامبرى از خودتان به سوى شما آمد

مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ‏ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ‏

که رنج و محنت شما او را گران آمد، سخت به شما دل بسته است و براى مؤمنین مهربان و غمخوار است».

فَإِنْ تَعْزُوهُ‏ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِی دُونَ نِسَائِکُمْ- وَ أَخَا ابْنِ عَمِّی دُونَ رِجَالِکُمْ‏

اگر او را بشناسید خواهید دید که او پدر من است و نه پدر زنان شما. و برادر پسر عموى من (امیرالمومنین) بوده، نه برادر مردان شما.

وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِیُّ إِلَیْهِ صلی الله علیه و آله فَبَلَّغَ الرِّسَالَهَ صَادِعاً بِالنِّذَارَهِ مَائِلًا عَنْ مَدْرَجَهِ الْمُشْرِکِینَ‏

چه پر افتخار است این نسب- درود خداوند او و خاندانش را شامل باد. او رسالت خود را به مردم ابلاغ و آنان را از عذاب خداوندى بر حذر داشت. از روش مشرکان روى برگرداند،

ضَارِباً ثَبَجَهُمْ‏ آخِذاً بِأَکْظَامِهِمْ‏ دَاعِیاً إِلَى سَبِیلِ رَبِّهِ‏ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ

بزرگی و عظمتشان را در هم کوبید و حلقومشان را به سختى فشرد و راه نفسشان را بست. او مردم را با دلیل و برهان و اندرز نیکو و سودمند به راه خداوند رهنمون بود.

 یَکسِرُ الْأَصْنَامَ وَ یَنْکُثُ الْهَامَ حَتَّى انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَلَّوُا الدُّبُرَ حَتَّى تَفَرَّى اللَّیْلُ

شوکت بت و بت پرستان را در هم شکست تا جمع آنها از هم گسیخت و ظلمت شب تار زدوده شد

عَنْ صُبْحِهِ‏ وَ أَسْفَرَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَ نَطَقَ زَعِیمُ الدِّینِ وَ خَرِسَتْ شَقَاشِقُ الشَّیَاطِینِ‏

و صبح ایمان دمید و برقع و نقاب از چهره حقیقت به یک سو فکند و پده برداشت. زبان پیشواى دین به گفتار باز شد و عربده ‏جویی هاى شیاطین به خاموشى گرایید.

وَ طَاحَ وَشِیظُ النِّفَاقِ‏ وَ انْحَلَّتْ عُقَدُ الْکُفْرِ وَ الشِّقَاقِ وَ فُهْتُمْ بِکَلِمَهِ الْإِخْلَاصِ‏ فِی نَفَرٍ مِنَ الْبِیضِ الْخِمَاصِ‏

  افسر و تاج نفاق بر زمین فرو افتاد، گره‏هاى کفر و اختلاف گشوده شد و شما به همراه گروهى (اهل بیت پیامبر) از سپید رویان پاک نهاد گویاى کلمه اخلاص (لا اله الّا الله) شدید، همان اهل بیتی که چهره هایشان روشن و درخشان است و شکم خود را از دنیا خالی نگه می دارند.

وَ کُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ مَذْقَهَ الشَّارِبِ‏ وَ نَهْزَهَ الطَّامِعِ‏ وَ قَبْسَهَ الْعَجْلَانِ وَ

و حال آنکه بر لب پرتگاه گودال جهنّم بودید. به خاطر ضعف و ناتوانى شما، هر کس از راه مى ‏رسید، مى‏ توانست شما را نابود کند،همچون جرعه‏ اى براى تشنه

مَوْطِئَ الْأَقْدَامِ‏ تَشْرَبُونَ الطَّرْقَ‏ وَ تَقْتَاتُونَ الْقِدَّ أَذِلَّهً خَاسِئِینَ‏

و لقمه ‏اى براى خورنده و شکار هر درنده و لگدکوب هر رونده و پایمال هر رهگذرى مى‏ شدید. از آب گندیده و ناگوار مى ‏نوشیدید و از پوست جانور و مردار استفاده مى‏ کردید. پست و ناچیز و در نهایت ذلّت بودید و همه شما را رانده بودند.

 تَخافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ‏ مِنْ حَوْلِکُمْ فَأَنْقَذَکُمُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله بَعْدَ اللَّتَیَّا

  همیشه می ترسیدید که اطرافیانتان دست تجاوز به شما دراز کنند و شما را بربایند. در چنین حالى خداوند تبارک و تعالى محمّد صلّى الله علیه و آله و سلّم پیام‏ آور خود را به سوى شما گسیل داشت.

وَ الَّتِی وَ بَعْدَ أَنْ مُنِیَ بِبُهَمِ‏الرِّجَالِ وَ ذُؤْبَانِ الْعَرَبِ وَ مَرَدَهِ أَهْلِ الْکِتَابِ‏ کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ‏

  او پس از آن همه رنجها که دید و سختى ‏ها که کشید، شما را از ذلت و خوارى رهایى بخشید. رزم آوران ماجراجو، سرکشان درّنده‏ خو، جهودان دین به دنیا فروش و ترسایان دور از حق از هر سو به او تاختند و با او به مخالفت برخاستند، و آن اهل کتابی بودند که طغیان و سرکشی می کردند. «آنان کسانی بودند که هرگاه آتش جنگ را بر می افروختند، خدا آن را خاموش می کرد»

 أَوْ نَجَمَ‏ قَرْنُ‏ الشَّیْطَانِ‏ أَوْ فَغَرَتْ‏ فَاغِرَهٌ مِنَ‏ الْمُشْرِکِینَ‏ قَذَفَ أَخَاهُ فِی لَهَوَاتِهَا فَلَا

و هر گاه شاخ شیطان نمایان مى‏ گشت و یا مشرکى دهان به یاوه‏ گویى مى‏ گشود، او برادرش على علیه السّلام را در کام آن مى‏ افکند. على علیه السّلام هم

یَنْکَفِئُ حَتَّى یَطَأَ صِمَاخَهَا بِأَخْمَصِهِ‏ وَ یُخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَیْفِهِ مَکْدُوداً فِی ذَاتِ اللَّهِ مُجْتَهِداً فِی أَمْرِ اللَّهِ

 در مقابل تا آن زمان که بر مغز و سر مخالفان نمى ‏کوبید و بینى آنها را به خاک مذلّت نمى‏ مالید، ترک امر نمى ‏نمود و از کارزار بر نمی گشت. او در راه خداوند کوشا،

 قَرِیباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ سَیِّدَ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ مُشَمِّراً نَاصِحاً مُجِدّاً کَادِحاً لَا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ

به رسول خدا نزدیک، او سید و سرور اولیای خدا بود او در راه خدا بلند همت و برای مرد خیر خواه بود، او برای خدا بسیار تلاش می کرد

 لَوْمَهُ لَائِمٍ وَ أَنْتُمْ فِی رَفَاهِیَهٍ مِنَ الْعَیْشِ وَادِعُونَ‏ فَاکِهُونَ‏ آمِنُونَ تَتَرَبَّصُونَ بِنَا

 و در راه او کوشش می نمود، هیچ کس نمی توانست با سرزنش خود او را از راه خددا منحرف کند. این در حالی بود که شما در آن هنگام در آسایش مى‏ زیستید و از امنیت برخوردار بودید.

 الدَّوَائِرَوَ تَتَوَکَّفُونَ الْأَخْبَارَ وَ تَنْکِصُونَ عِنْدَ النِّزَالِ وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتَالِ

 منتظر تغییر جهت سختی های روزگار علیه ما و گوش به زنگ اخبار بودید. به هنگام کارزار عقب گرد مى‏ کردید و در میدان نبرد فرار را بر قرار ترجیح مى ‏دادید.

دانلود متن خطبه فدک بخش دوم


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 1]


متن شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 1]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک

باعرض سلام و احترام خدمت بینندگان و شنوندگان محترم؛ به این فرازها می رسیم که بی بی دو عالم نگاهی کردند و رو به همگان در مجلس فرمودند: أنْتُم عِبادُاللهِ نُصبُ أمرِهِ وَ نَهیهِ. وَ حَمَلَهُ دِینِهِ وَ وَحیهِ.

حضرت در این جملات در واقع می فرمایند که اگر شما عباد هستید… نفرمودند ایهالمؤمنون یا نفرمودند ایها المسلمون یا… فرمودند عبادالله، یعنی عبد خدا. عبد به چه معناست؟ یعنی نگاه، گوش و فکرش به سمت مولا وآقای خود است. ببیند مولای خود چه می گوید. مولای مسلمانان، رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند.

فرمودند: إِنَّما وَلِیکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا. ولیّ شما مؤمنین، اگر مسلمان هستید، ولیّ شما رسول خدا صلی الله علیه و آله است، ولیّ شما خداوند تبارک و تعالی است، ولیّ شما امیرالمؤمنین علیه السلام است، چرا به سمت دیگری نگاهتان رفته است؟

أنْتُم عِبادُاللهِ… شما اگر عبد خدا هستید، باید ببینید خداوند تبارک و تعالی برای شما چه کسی را انتخاب کرده است. بعد فرمودند: باید فرمان پذیر او باشید.

نُصبُ أمرِهِ، نصب یعنی علامتی که برجسته است، به گونه ای است که همه می توانند آن را ببینند. مانند چه چیزی؟ مانند چراغ راهنمایی یا علامت هایی که انسان با دیدن آن متوجه امر خطیری می شود. به این مورد نصب می گویند، نصب العین به همین معناست، یعنی نصب علامت.

در سوره معارج، آیه 43 هم در این مورد، در رابطه با روز قیامت آمده است: یوْمَ یخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً کَأَنَّهُمْ إِلى نُصُبٍ یوفِضُونَ. وقتی از قبرها بیرون می آیند، به سمت علامتی کاملا مشخص می روند.

در اینجا بی بی دو عالم می فرمایند: شما علامت های امر و نهی هستید. یعنی چه؟ به این معنا که نخستین مخاطبان امر و نهی پروردگار به امر رسول خدا صلی الله علیه و آله شماها بوده اید. چرا به این راه می روید؟ این امر برای شما شرافت است. مبادا این شرافت را از دست بدهید.

حَمَلَهُ دِینِهِ وَ وَحیهِ شما حاملان دین و وحی الهی هستید. یعنی شما باید دین و این وحی را به آیندگان برسانید. دو کاری که شما انجام می دهید، باعث شده که مسئولیت شما نسبت به باقی مردم بیشتر باشد. این جمله به چه معناست؟

به این معنا که اگر شما عباد خدا هستید، بندگان خدا هستید، حملۀ الدین هستید، حامل امر پروردگار هستید، در رابطه با آنچه که رسول خدا صلی الله علیه و آله برای شما فرموده، باید سر تسلیم فرود بیاورید و این است که بعد از رسول الله صلی الله علیه و آله، علی ابن ابیطالب علیه السلام به عنوان ولیّ و امیر شما نصب شده است. چرا به دنبال شخص دیگری هستید؟

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 2]


متن شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 2]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک

با عرض سلام و احترام خدمت مخاطبین محترم. بی بی دو عالم، حضرت زهرا سلام الله علیها در قسمتی از خطبه فدکیه، توجهشان به اهل مجلس است و آنان را خطاب قرار می دهند که: «اَنْتُمْ عِبادَ اللَّهِ نُصبُ اَمْرِهِ وَ نَهْیهِ، وَ حَمَلَهُ دینِهِ وَ وَحْیهِ، وَ اُمَناءُ اللَّهِ عَلى اَنْفُسِکُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَى الْاُمَمِ»

شما اگر واقعا بنده خدا هستید، نباید اسیر شهوت ها و انسان ها و شیاطین باشید. بلکه باید خود را مملوک پروردگار و مالک اصلی خودتان را خداوند بدانید که «لا حول و لا قوه الا بالله . بحول الله و قوته اقوم و اقعد» هر کاری که انجام می دهید، به حول و قوه پروردگار است. پس ببینید از شما چه می خواهند. اسیر شیطان نشوید. و فرمودند که «وَ حَمَلَهُ دینِهِ» که قسمتی از آن را جلسات قبل توضیح دادیم.

حمله معمولا شامل ثواب ها و گناهان بزرگ و سنگین می شود.

در سوره احزاب آیه ۷۲ این چنین می خوانیم: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَهَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَینَ أَنْ یحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا» این امانت را به آسمان ها، به زمین ها، به کوه ها سپردند. حمل نکردند؛ چون این امانت سنگین بود. این امانت چه بود؟ بماند.

«وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا» انسان این امانت را به دست گرفت و قبول کرد. این امانت، ولایت اهل بیت علیهم السلام و همچنین قرآن است.

حمله عرش، چون سنگین است، هر ملکی نمی تواند حمله عرش باشد. بلکه باید ملک مقرب و مورد تأیید پروردگار باشد. یعنی این حمله اینقدر مهم است. در این جا، بی بی دو عالم می فرماید: «حَمَلَهُ دینِهِ» این حمله دین، اگرچه به دوش شما سنگین است، باید به آیندگان برسانید.

«بُلَغاؤُهُ اِلَى الْاُمَمِ» بلغا یعنی رسانندگان پیام. این پیام را شما باید به آیندگان برسانید. اگر به دنبال کسی رفتید که خداوند او را امام قرار نداده است، یقینا به دنبال شیطان و به بیراهه رفتید.

لذا حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند: «لیاقت شما در ۵ مورد است. یک، بندگی خدا (اگر بنده خدا باشید.) دو، شرافت به اینکه فرمان الهی به دست شماست (نُصبُ اَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ). سوم، مسلمان ها حاملان دین و وحی الهی هستند.

(حَمَلَهُ دینِهِ) چهارم، مسلمان ها امین و سرپرست اجتماع خود می باشند. (نگاه آیندگان به شماست که چگونه با کلام پروردگار برخورد کردید. با امر و نهی او، با امر و نهی رسول او.) و پنجم، حاملان ابلاغ پیام الهی به امت ها هستید.»

نتیجه بحث این می شود که حضرت زهرا سلام الله علیها به این افراد تلنگر می زنند که ای مسلمان ها؛ این موارد مسئولیت شما را سنگین می کند و آیندگان برای شما چگونه تصمیم می گیرند و فکر می کنند.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 3]


متن شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 3]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

با عرض سلام و احترام و ادب خدمت بینندگان و شنوندگان محترم؛ حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در این خطبه به دنبال هدایت مردم و اتمام حجت با غاصبین حق خلافت ظاهری علی بن ابیطالب علیه السلام می باشد.

لذا در این خطبه می فرمایند: «ونحن زَعیمٍ حقٍ لَهُ فیکُم» و ما آن زعیم و آن کسی هستیم که عهده دار حق در میان شماست. آن کسی که می تواند پیشوای واقعی مردم باشد، در بین شماست. چرا به دنبال شخص دیگری می روید؟ آن کسی که نویسنده کتابی می باشد، مؤلف کتابی می باشد، به یقین آگاهی او به کتاب خودش خیلی بیشتر است تا کسی که فقط کتاب را می خواند یا تخصصی در آن راه یا در آن موضوع ندارد.

بی بی دو عالم می فرمایند: پیشوای حق و آن کسی که شما را به سوی پروردگار می کشاند و شخصیتی که شما را به اسلام راستین و دقیق به شما می رساند، در میان شماست. چرا به دنبال شخص دیگری می روید.؟

عَهدٌ قَدَّمَهُ إلیکُم: در اینجا می فرمایند تعهدی و التزامی از شما قبلاً گرفته شده است، چرا زیر تعهدتان می زنید؟ فرمانی به سوی شما صادر شده است که ممکن است بحث غدیر باشد که رسول الله صلی الله علیه و آله از شما تعهد گرفت که زیر این تعهد نزنید. چرا امروز تعهدتان را زیر پا می گذارید؟

بقیهٌ إستَخلَفَها إلَیکُم: بقیهٌ یعنی اینکه شخصی در میان مردم نباشد، به آن چه از او نزد مردم هست. به این شخص بقیهٌ می گویند. یعنی کسی در میان مردم نیست اما شخصی، وارثی، فرزندی از او در میان مردم است. این رو می گویند بقیه آن شخص، ادامه روِ آن شخص.

در این جا بی بی دو عالم می فرمایند: اگر چه پیامبر صلی الله علیه و آله در میان شما نیست اما نزدیک ترین کس که بتواند خلأ پیامبر صلی الله علیه و آله را در میان جامعه و اسلام راستین را به شما نشان دهد، وجود دارد.

که آن علی بن ابیطالب علیه السلام می باشد. چرا دنبال رُوِ شخص دیگری رفتید؟ آن کسی را که خدا انتخاب کرده تا مردم را به سوی حق راستین و صراط مستقیم دعوت کند، در میان شما هست. پس چرا دنبال شخص دیگری می روید؟

و امروزه هم حضرت ولی عصر، بقیه الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین در میان ما هستند. پس باید دست به سوی او ببریم و توسل کنیم به آن حضرت و مشکلاتمان را از او بخواهیم.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 4]


متن شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 4]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

با عرض سلام احترام خدمت بینندگان و شنوندگان محترم؛ بی بی دوعالم حضرت زهرا سلام الله علیها، به اهل مجلس که از انصار و مهاجرین بودند، چنین خطاب کردند: أَنْتُمْ عِبَادَ اللَّهِ نُصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْیهِ وَ حَمَلَهُ دِینِهِ وَ وَحْیهِ وَ أُمَنَاءُ اللَّهِ عَلَى أَنْفُسِکُمْ وَ بُلَغَاؤُهُ إِلَى الْأُمَمِ، و (نَحنُ) زَعِیمُ حَقٍّ لَهُ فِیکُمْ وَ عَهْدٌ قَدَّمَهُ إِلَیکُمْ وَ بَقِیهٌ اسْتَخْلَفَهَا عَلَیکُمْ.

توضیحاتی در این مورد دادیم، در انتها این چنین بر می آید که بی بی دو عالم در واقع می فرمایند اوامر و نواهی الهی در دست شما بوده است و مخاطب اصلی آنها شما بوده اید.

این جملات نشان دهنده از این است که حضرت زهرا سلام الله علیها می خواهند بفرمایند که اینها امانت های الهی در دست شما بود و باید به آیندگان برسانید. چگونه برخورد می کنید؟ پیشوای حق در میان شماست، دنبال رو شخص دیگری می روید؟ این امانتها را باید به خوبی به آیندگان برسانید.

در اینجا نیاز است تذکری که در واقع این مطالب برای ما هم هست که نسبت به دین و مذهب مان و کارهای دینی و اسلامی مان هر اندازه که بلد هستیم، باید به دیگران هم یاد دهیم.

یعنی اینقدر زحمت ها، بزرگان و علماء دین کشیدند، چقدر از علما و فقها در این راه شهید و کشته شده اند، چقدر خون ها ریخته شده است؟ که این دین به دست ما رسیده است.

مرحوم علامه امینی کتابی داربه نام شُهَداءُ الفَضیلَه که صد و سی تن از علما را در این کتاب می آورد که شهید شده اند. شهید اول را سرش را بریدند و به دارش زدند و سنگ سارش کردند و بدنش را به آبها و دریاها ریختند. به این شکل اینقدر زحمت ها کشیدند. ما نسبت به این دین چقدر وظیفه داریم؟

وجود نازنین رسوال الله صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر فرمودند: فَلْیُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ ما باید غدیر و ولایت اهل بیت علیهم السلام و خطبه فدکیه و مباحث دینی را اولاً ساده از کنار آنها نگذریم و ثانیاً باید به فرزندان و دوستان و آشنایانمان یاد دهیم و فراموش نکنیم که مذهب شیعه بر حق است و هیچ مذهب و هیچ دینی به اسلام نمی رسد.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاه


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 5]


متن شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 5]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

با عرض سلام و احترام خدمت بینندگان و شنوندگان محترم. حضرت انسیه حورا سلام الله علیها وقتی که به اهل مجلس التفات و توجه میکنند و می فرمایند که شما عبادالله هستید، امرو نهی پروردگار مخاطب اولیش شما هستید. این چه شرافتی است، اما باید این را حفظ کنید.

خداوند تبارک و تعالی در بین شما شخصی را قرار داده است که وقتی رسول الله خواستند از دنیا بروند آن شخص را به عنوان جانشین خودشان انتخاب کردند و همچنین کِتابُ الله الناطِق، کتاب خدا… اگر آن شخص را قبول ندارید بیایید و از کتاب خدا و قرآنی که شما قبول دارید، در اینجا از آن استدلال می آورم که حتی به قرآن هم اگر نگاه کنید خواهید دانست که حق با ما هست.

در اینجا شاید بی بی دو عالم اشاره ای دارند به این حدیث ثقلین که رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: انی مستخلف فیکم خلیفتین... من از پیش شما میروم مستخلف خلیفه قرار می دهم دو چیز را کتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی کتاب خدا و عترتم را. ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدى… اگر به این دو تا  تمسک کنید یقیناً گمراه نمی شوید.

یا در حدیث دیگر فرمودند: انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى اهل بیتى … این ثقل یعنی چی؟ به چه معنا هستش؟ ثقل دو تا معنای مهم دارد یکی ارزشمندی در برابر خفت و خواری، یکی هم متاع مسافر فرمودند علمای لغت.

متاع مسافر یعنی وقتی که انسان می خواهد برود مسافرت، مسافر هست و در سفر آن اشیایی را برمی دارد که نیازمند خودش هست، همه چیزی که در منزل هست را با خودش نمی برد، یخچال را با خودش نمی برد و لوازم دیگه را بلکه آن لوازمی که نیازمند و ضروری هستش.

رسول خدا در این حدیث می فرمایند: دو چیزی که بسیار مهم هست برای امت اسلام را برای شما می گذارم. این همه که اعمال که حضرت رسول آوردند از آن دو تا چیز را فرمودند، کتاب الله و عترتی.

در اینجا هم حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند: بَقِیَّهٍ اِسْتَخْلَفَها عَلَیْکُمْ اینکه در بین شما شخصی وجود دارد و معنا کِتابُ اللَّهِ النَّاطِقُ کتاب خدا و قرآن ناطق هم در بین شما هست. حتی اگر نگاه کنید به کتاب الله اینجا گاهی اوقات صفات قرآن را از اینجا به بعد می خواهند بیان کنند که کِتابُ اللَّهِ النَّاطِقُ خداوند با شما صحبت می کند و سخن می گوید و لذا می شود کتاب الله ناطق… گاهی اوقات این کتاب می خواهد مبین باشد و بیان کننده داشته باشد می شود امیرالمؤمنین علیه السلام هذا کتاب الله صامت و ان کتاب الله ناطق.

پس نتیجه بحث این می شود که بی بی دو عالم دارند گوشزد میکنند ای مردم که حتی اگر نگاه کنید به کتاب خدا باز هم خواهید دید که حق با ما هست چرا که کتاب خدا می فرمایند: إِنَّمَا وَلِیکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ.

قرآن می فرمایند: أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ و اینها کسی جز علی بن ابی طالب نخواهد بود.

والسلام علیکم و رحمۀ الله و برکاته.


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 6]


متن شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 6]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

با عرض سلام و احترام خدمت بینندگان و شنوندگان محترم؛ حضرت زهرا سلام الله علیها ۱۸ صفت از قرآن بیان می کنند و می فرمایند: الْقُرْآنُ الصَّادِقُ وَ النُّورُ السَّاطِعُ وَ الضِّیاءُ اللَّامِعُ

در اینجا می خواهند بفرمایند که حتی اگر شما از قرآن هم که یکی از منابع مهم تمام مسلمانان می باشد و قرآنی که تا به امروز تحدی نموده و معجزه ای بزرگ از وجود نازنین رسول خدا صلی الله علیه و آله تحدی نموده که حتی یک سوره مانند او را بیاورید، تا به امروز کسی نتوانسته است و ای مردم؛ اگر قرآن را قبول دارید، باز هم از نگاه قرآن جانشینی پیغمبر صلی الله علیه و آله باز می گردد به علی ابن ابیطالب علیه السلام.

از نگاه قرآن و استدلال قرآن حق با ماست نه با آن کسی که شما با آن بیعت کردید. لذا شروع می کنند به بیان کردن صفات قرآن. الْقُرْآنُ الصَّادِقُ کدام قرآن، قرآن که در آن صدق و صداقت نهفته شده است. اشاره به این آیات: اعوذبالله من الشیطان الرجیم / نزل علیک کتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه/(سوره آل عمران، آیه 3)

می فرماید: بر تو این کتاب را نازل کردیم که همین قرآن باشد، به حق حقیقت را در این می گوید. راهنمایی به سوی حق است، مصدقاً، یعنی که راستگو است او، کژی و ناراستی و نادرستی وجود ندارد. در سوره زمر، آیه ۲۸ می فرماید: قرآناً عربیاً غیرذی عوج لعلکم یتقون

این قرآنی که نازل کردیم، عربی است. به لهجه و زبان عربی است. در آن کژی و نادرستی راه ندارد. اگر در آن تفکر کنند، شاید تقوا پیشه کنند. در سوره کهف آیه 1 چنین چیزی نهفته شده است. پس قرآنی که من الان استدلال می کنم، قرآن صادق است.

و دوم: النُّورُ السَّاطِعُ؛ السَّاطِعُ یعنی پراکنده و به سمت بالارفتن و پراکندگی. مثالی بزنم:ئمانند یک لامپ که این لامپ اگر روی زمین باشد، نور آن خیلی ضعیف است اما همین لامپ در سطح بالایی و به سمت سقف برود، نورانیت آن پراکنده می شود در اینجا بی بی دو عالم به دو مسئله مهم از قرآن اشاره می کند.

اول: او یک نور است. پس ظلمت در او راه ندارد. هرکس به سمت نور برود و از قرآن کمک بگیرد، در واقع وارد دریای نور الهی شده است.

فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 7]


متن شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 7]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

ادامه صفات قرآن

حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:

وَ النُّورُ السَّاطِعُ وَ الضِّیاءُ اللَّامِعُ

نور، بر دو قسم است. گاهی نور، نور ظاهری است مانند نور ماه که نورش دیده می شود. گاهی اوقات نور در برابر ظلمت است، یعنی ظلمت باطنی و معنوی.

اگر انسان وارد دین خدا شد و اسلام را پذیرفت، یقینا وارد نور الله می شود.

اعوذ باالله من الشیطان الرجیم اللَّهُ وَلِی الَّذینَ آمَنوا یخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ. آیه 257 سوره بقره

کسی که ولی او خداوند باشد، خداوند او را از ظلمت به سمت نور هدایت خواهد کرد.

یا در آیات دیگر خداوند می فرماید:

وَ أَنْزَلْنا إِلَیکُمْ نُوراً مُبِیناً .آیه 174 سوره نساء

این قرآن نور مبین و آشکاری است.

بی بی دو عالم در این جا می فرمایند که این نور ساطع و همه گیر است و همه جا پخش شده است. هرکس خودش را به قرآن برساند، از فتنه ها دور می شود و اگر شما هم خود را به قرآن برسانید، خواهید دید که حق خلافت با ما است و شما آن را غصب کرده اید.

در صفت دیگری از قرآن می فرمایند:

و الضِّیاءُ اللّامِعُ

الضِّیاءُ و نور فرقش در چیست؟ الضِّیاءُ نورش در ذات خودش است، از جایی کسب نکرده است بر خلاف نور که در هر دو حالت هست، گاهی اوقات ممکن است که شیء از جای دیگری نور خودش را گرفته باشد، مانند ماه و ممکن است ذاتی خودش باشد مانند خورشید.

به این آیه توجه کنید:

اعوذ باالله من الشیطان الرجیم هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَالْقَمَرَ نُورًا آیه 5 سوره یونس

در این جا می فرماید که خداوند خورشید را ضِیاءً قرار داد. یعنی درخشنده و این نور از خودش است و از جایی نگرفته اما وَالْقَمَرَ نُورًا قمر را نور قرار داد. یعنی نورش را از جای دیگه گرفته است.

یا در آیه دیگر می فرماید:

وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا آیه 16 سوره نوح

و ماه را در میان آن ها روشنایى ‌بخش گردانید و خورشید را [چون‌] چراغى قرار داد. این نشان دهنده این است که نور ممکن است از جای دیگر نورانیتش را گرفته باشد اما در ضیاء چنین نیست.

نتیجه بحث: بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند که قرآن هم نور دارد و هم ضیاء است. یعنی از خودش می درخشد، او درخشش همه جا هست، خودتان را به نور قرآن برسانید تا از فتنه ها نجات پیدا کنید.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاه


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 8]


متن شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 8]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صلِّ علی فاطمهَ و أبیها و بعلِعا وَ بنیها و سِرِّ المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

با عرض سلام و احترام خدمت بینندگان و شنودگان محترم

در ادامه صفات قرآن از لسان حضرت صدیقه شهیده سلام الله علیها به این قسمت می رسیم که حضرت فرمودند «بَیِّنَهٌ بَصائِرُه مُنْکَشِفَهً سَرائِرُهُ»، قرآن، بینه ای واضح و آشکار است. بینه به معنای آن چیزی که مبهم هست و شاهدی می ‌آید و این مبهم را از بین می ‌برد، مانند شخصی که در دادگاه ادعایی دارد. برای ادعای خود شاهدی می‌آورد تا ادعایش را قاضی قبول کند.

لذا در اینجا قرآن بینه هست. یعنی شاهدی هست، دلیل و برهانی هست. حتی در قرآن سوره ای به نام بینه داریم. در آیات اول سوره بینه می فرمایند که کفار و مشرکین منفک بودند و از دین جدا شدند. حتی تأتیَهُم، تا اینکه خداوند بینه و شاهدی را برای آنها آورد که اتمام حجت بر آنها باشد. رسولٌ مِنَ الله پیغمبر و رسولی از جانب خدا آمد تا اینکه اتمام حجت برای این باشد که خدایی وجود دارد و مشرکین و کفار دیگر بهانه ای نداشته باشند.

بَصائِره، بَصائِره به معنای جمع بصیرت است. به معنای حجت، به معنای بیان واضح. باز تأکید بیشتر برای قرآن که او هم شاهدیست واضح و آشکار؛ دلیل های قرآن روشن هستند. به این آیه دقت کنید:

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم * قد جاءکُم بصائرُ مِن رَبِّکُم فَمَن أبصَرَ فَلِنَفسِه فَمَن عَمِیَ فَعَلَیها

می‌فرمایند که بصیرت و دلیل واضحی از جانب پروردگار آمد. هرکس تفکر و تدبر دراین قرآن کند، دلش باز می‌شود و از آن طرف، کسی هم که نخواسته باشد حقائق الهی و معارف را یاد بگیرد، کوردل خواهد بود. پس این بصیرت در مقابل کوردلی می باشد. بصیرت شامل کسی می شود که با انجام این اعمال، با تفکر و تدبر در قرآن، دلش باز می‌شود.

هرکسی نمی‌تواند پرده از راز حقایق قرآن بر دارد. بلکه در آیات الهی می فرمایند: بَل هُوَ آیاتٌ بیِّنات فی صدور الذینَ اوتوُالعِلم آیاتی که نازل کردیم، در سینه های کسانی هست که صاحب علم هستند. تمام علم نزد آنهاست. مَن عِندَهُ عِلمَ الکِتاب کسی که علم الکتاب در نزد اوست، کسی که پیغمبر صلی الله علیه و آله در مورد او فرمود: أنَا مَدینهُ العِلم و عَلیٌ بابُها.

آن شخصیتی که فرمود: سَلونی قبلِ أن تَفقِدونی در هر موردی می خواهید سخن بگویید. صحبت کنید، منِ علی بن ابی طالب بلد هستم و یاد دارم که حقایقی به شما بگویم که یکی از این حقایق هم قرآن هست. آن آقایی که فرمود: پیغمبر پیغمبر صلی الله علیه و آله هزار باب به من آموخت.

در هر بابی، هزار باب دیگر باز می شود. لذا مشخص می شود از این  بَیِّنَهٌ بَصائِرُه با این که دلیل های قرآن روشن گر و آشکار است، باید برویم نزد شخصی بیاموزیم که تمام علم در نزد اوست. علم کتاب و علم قرآن در نزد اوست و او کسی نیست جز علی بن ابی طالب علیه السلام و فرزندان آن حضرت.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 9]


متن شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 9]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در ادامه صفات قرآن این چنین می فرمایند:

مُنْجَلِیهٌ ظَوَاهِرُهُ مُغْتَبِطَهٌ بِهِ

باید بدانیم یکی از امانت های الهی که در اختیار ما قرار دارد، قرآن است. معجزه ای بسیار با عظمت و ارزشمند که تا امروز تهدی نموده است حتی یک سوره مانند آن بیاورید و هیچ کس تا به حال نتوانسته است. این افتخار اسلام و شیعه است که چنین قرآنی را دارد.

گاهی اوقات انسان به این قرآن با نخواندن آن خیانت می کند.

قال نبی صلی الله علیه و آله:

نَوِّرُوا بُیوتَکُمْ بِتِلاوَهِ الْقُرْآنِ

با خواندن و تلاوت قرآن، خانه هایتان را نورانی کنید.

امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:

«البَیْتُ الَّذی یَقْرَأ فیهِ الْقُرآنُ وَ یُذْکَرُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ فیهِ تَکْثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلائِکَهُ وَ تَهْجُرُهُ الشَّیاطینُ وَ یُضییءُ لِأهْلِ السَّماءِ کَما تُضییءُ الْکَواکِبُ لِاَهْلِ الْاَرْضِ وَ اَنَّ الْبَیْتَ الَّذی لا یُقْرَأ فیهِ القُرآنُ وَ لا یُذْکَرُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ فیهِ تَقِلُّ بِرِکِتُهُ وَ تَهْجُرُهُ الْمَلائِکَهُ و تَحْضُرُهُ الشَّیاطینُ»

خانه ای که قرآن در آن تلاوت شود، برکت در آن خانه زیاد می شود و ملائکه در آن منزل حاضر می شوند. شیطان ها از آن منزل دور می شوند. آن قسمت از زمین و منزل برای اهل آسمان ها نورانی می شود؛ همان گونه که اهل زمین بعضی از ستاره ها را کم نور و بعضی ستاره ها پر نور می بینند و بالعکس بیت و خانه ای که قرآن در آن تلاوت نشود و ذکر خدا نشود، برکت در آن کم می شود. ملائکه از آن خانه می رود، شیاطین حاضر می شوند.

گاهی خیانت در قرآن این است که انسان تدبر نکند و عاقبت اندیشی نداشته باشد و از کلام الهی عبرت نگیرد و گاهی هم عمل نکردن است. لذا بی بی دو عالم می فرمایند:

ظواهر قرآن به طور کامل آشکار و جلوه گر است و کسانی که دنبال قرآن می روند، چون انسان را به سعادت می رسانند، پس مردم به قرآن حسرت می برند و غبطه می خورند. چرا که قرآن در اختیار عده ای است که خوب استفاده می کنند و آن هایی که استفاده نمی کنند، از این قرآن غبطه خواهند خورد.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاه


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 10]


متن شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 10]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

در ادامه صفات قرآن کریم از لسان حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها رسیدیم به این قسمت که می فرمایند:

کِتَابُ اللَّهِ قَائِدٌ إِلَى الرِّضْوَانِ أَتْبَاعُهُ مُؤَدٍّ إِلَى النَّجَاهِ اسْتِمَاعُهُ…

کسی که تبعیت کند، تبعیت به معنای راهنما، راه بلد، کسی که جلو بایستد و بقیه پشت سر او راه بروند، پیشرو.

گاهی اوقات این تبعیت جسمی است. یعنی قدم به قدم هر قدمی که این شخص جلودار بر می دارد، انسان هم پشت سر او قدم بر می دارد. این یعنی تبعیت. گاهی اوقات با فکر و عمل است. گاهی اوقات تبعیت مانند امام جماعت است. هر کاری امام جماعت انجام می دهد، مأموم هم انجام می دهد.

بی بی دو عالم می فرمایند: کسی که دنبال رضایت الهی است، باید از قرآن تبعیت کند. قدم به قدمش را. شاید اشاره به این آیه هم داشته باشد:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ کَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ. سوره آل عمران، آیه 162.

آیا کسی که از رضایت الهی با طاعت و با عبادت خدا تبعیت کند و رضایت الهی را به دست بیاورد، مانند کسی است که عذاب الهی را به دست آورده است؟ در حالی که مأوا و جایگاه او در جهنم است و چه بد جایگاهی است.

پس در این جا حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند: کسی که دنباله رو قرآن باشد و از آن تبعیت کند، رضایت الهی را به دست می آورد. بعد فرمودند:

مُؤَدٍّ النَّجَاهِ اسْتِمَاعُهُ

کسی که با تفکر به آیات الهی گوش بسپارد، این باعث نجات وی می شود.

چنان چه در قرآن می خوانیم:

وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ.204، سوره اعراف

این که قرآن وقتی خوانده می شود، به آیات الهی همراه با تفکر گوش بسپارید و سکوت محض داشته باشید تا به شما رحم کنند.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاه


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 11]


متن شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 11]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَهَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ

در ادامه صفات قرآن از کلام حضرت زهرا سلام الله علیها، به این جا رسیدیم: بِهِ تُنالُ حُجَجُ اللَّهِ الْمُنَوَّرَهُ، وَ عَزائِمُهُ الْمُفَسَّرَهُ …

حجت ها ی الهی در قرآن نور هستند. گاهی اوقات این حجت ها مقامشان بسیار بالا است و هر یک از برهان ها ی الهی را که انسان نگاه می کند، متوجه نورانیت آن خواهد شد. افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت؟ آیا نگاه نمی کنید؟ آیا تدبر و تعقل نمی کنید؟ تأمل نمی کنید به چیز ها یی که دور و بر شماست؛ چگونه آن ها را خلق کردیم؟

یکی از این نشانه ها شتر است. چگونه انسان از این حیوان، می تواند استفاده کند. و الی السماء کیف رفعت؟ چگونه این آسمان را بالای سر شما قرار دادیم در حالی که هیچ عمود و ستونی برای او وجود ندارد.

این را برای شما بالا بردیم تا از این آسمان استفاده کنید. تا انتهای این آیات، سوره غاشیه و برهان ها و استدلال ها ی دیگری که در قرآن است. این ها منور است. این حجت ها ی الهی، این برهان ها، نورانی است.

عَزائِمُهُ الْمُفَسَّرَهُ …، عزائم و موعظه، نصیحت ها، ارشاد ها، عبرت هایی که قرآن فرموده، برای آن مفصل است و برای انسان باز کرده؛ برای ما تفسیر کرده و در نتیجه باید از این عزائم هدایت شویم. خدا در قرآن انواع موضوعات را فرموده، از اخلاق، اعتقادات، حتی احکام و داستان ها و قصه ها یی که در قرآن موجود است.

لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الالباب سوره یوسف، آیه ۱۱۱

این قصه ها و داستان ها را نقل می کنیم تا صاحبان خرد، اگر تفکری در این قصه ها کنند، عبرت بگیرند.

گاهی اوقات زندگی انسان با یک آیه زیر و رو می شود.

أَلَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یرَى

همین یک آیه: آیا نمی دانید که خدا انسان را می بیند؟ آیا به این اعتقاد و اعتماد نداری؟

اگر همین موعظه در وجود انسان بنشیند و آن را عملی کند که هر عملی می خواهم انجام دهم؛ خداوند تبارک و تعالی من را می بیند. او ناظر و نظاره گر بر تمام اعمال من است، زندگی اش متفاوت خواهد شد.

حضرت امام باقرعلیه السلام فرمودند:

مَنْ لَمْ یجْعَلِ اللَّهُ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظاً فَإِنَّ مَوَاعِظَ النَّاسِ لَنْ تُغْنِی عَنْهُ شَیئاً

اگر خداوند برای کسی از درون او، واعظی قرار ندهد، موعظه های مردم برای او سود و فایده ای ندارد.

یعنی آن قدر گناه کرده که این وجودش و فطرتش غبار گرفته که دیگر موعظه بر آن اثر نمی کند! لذا یکی از دلایلی که رسولان و انبیا آمدند، برای پاک کردن همین غبارهاست.

در نهج البلاغه امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند:

… وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول

آن کثیفی ها و غبارها و خاک هایی که روی فطرت انسان نهفته، روی عقل انسان نشسته که نمی گذارد ما فکر کنیم، پیغمبران می آیند، این ها را پاک می کنند و عقل را از دل پنهان می کشند بیرون. لذا انسان با موعظه و اخلاق است که رو به رشد می رود.

اگر کسی موعظه نداشت، اگر کسی دنباله رو موعظه های قرآن نرفت؛ داخل بر ولایت شیطان می شود و هر گناهی هم انجام می دهد. مانند دشمنان اهل بیت علیهم السلام ، تا جایی که مانند یزید آن جنایت های بزرگ را انجام می دهد. چرا؟ چون فطرت او دیگر کاملا پوشیده شده است.

ثُمَّ کَانَ عَاقِبَهَ الَّذِینَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یسْتَهْزِئُونَ سوره روم، آیه10

آنگاه فرجام کسانى که بدى کردند، [بسى] بدتر بود، [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند و آنها را به ریشخند مى گرفتند. اگر کسی از این موعظه ها و عبرت های قرآن دور شود؛ یقینا داخل ولایت شیطان خواهد شد.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 12]


متن شرح خطبه فدک [بخش دوم – شماره 12]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَهَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ

با عرض سلام و احترام خدمت مخاطبین محترم، در ادامه صفات قرآن بی بی دو عالم حضرت صدیقه شهیده سلام الله علیها فرمودند: وَ مَحارِمُهُ الْمُحَذَّرَهُ، وَ بَیِّناتُهُ الْجالِیَهُ، محارم یعنی وقتی چیزی دارای حرمت شد، دارای حرمت یعنی دور تا دور این را حصار کشیده اند؛ نباید پا را بیشتر از این به آن سمت دراز کنی، یعنی قابل حرمت هست، پس نباید هتک کرد.

در اینجا حضرت می خواهند بفرمایند که این محارمی که منع شده اند، نباید به سمت آن بروی. اینها را قرآن بیان کرده. البته در لسان اهل بیت علیهم السلام، نه اینکه انسان خود به تنهایی بتواند اینها را از دل قرآن بیرون بکشد. بعضی از این آیات محکمات است و انسان با تدبری که باید انجام بدهد، متوجه آن امر می شود.

اما بسیاری از آیات این است که باید از اهل بیت علیهم السلام تأویل آن ایات را دانست که تأویل آیات نزد خداست. والراسخون فی العلم، کسانی که رسوخ کرده اند؛ تمام علوم در دل آنان است و غیر از اهل بیت علیهم السلام نیستند.

لذا بی بی دو عالم می فرمایند: محارمی که نباید به سمت آنان رفت. در قرآن منع شده اند. خداوند تذکر داده است. مثلا در مورد غیبت، در مورد بی احترامی به وجود نازنین رسول الله صلی الله علیه و آله در صورتی که صوت و صدای خود را بالا ببری، (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِی) نباید در کنار وجود نازنین رسول الله صلی الله علیه و آله سر و صدا کنی.

باید با ادب و خاشعانه و خاضعانه سخن بگویید یا (لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ) دنباله رو خطبه های شیطان نباشید. این ها همان محارمی هستند که از رفتن به سمت آنها منع شده ایم. یا در این آیه که مسخره کردن قومی منع شده (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ) مسخره نکنید، آبروی یک مؤمن را نبرید، آبروی قومی را نبرید. اینها همان محارم و حرام هایی هست که نباید به سمت آنها برویم و در چه جاهایی باید احترام بگذاریم.

لذا در اینجا مشخص می کند حضرت زهرا سلام الله علیها که یکی از صفات قرآن این است که محارم ایشان مشخص است، در بعضی جاها به طور واضح و آشکار بیان فرموده و در جاهایی هم که مشخص نیست، باید برویم و از راسخون فی العلم، از آنان کمک بگیریم تا به شما برسانند که چه چیزهایی حرام است وچه اعمالی حلال.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


دسترسی سریع و آسان به راهکار و محتوا برای مناسبت‌های نیمه شعبان، غدیر، محرم و فاطمیه
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.

فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمه‌شعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران
انواع کتیبه غدیر
انواع استیکر پشت شیشه خودرو
اسپند دودکن
انواع جادستمال کاغذی
انواع مگنت یخچالی مذهبی
انواع استکان مذهبی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

برای ارسال دیدگاه خود، در قسمت زیر دیدگاه و در خط بعدی نام و نام‌خانوادگی خود را بنویسی و بر روی فرستادن دیدگاه بزنید. *

دکمه بازگشت به بالا