فاطمه علیهاالسلام تجلی تمام زنان مقدس قرآنی

فاطمه علیهاالسلام تجلی تمام زنان مقدس قرآنی (بر اساس آیه مباهله)

حضرت فاطمه علیهاالسلام مظهر تجلی خوبی‌ها و شخصیت الهی زنانِ قرآنی و تقدس همه آنها در ایشان جمع شده است. مقاله فاطمه علیهاالسلام تجلی تمام زنان مقدس قرآنی شرح  و توضیح آیه مباهله “نسائنا” می باشد. که در آن یازده زن بهشتی را معرفی کرده، که سرور آنها حضرت زهرا سلام الله علیهاست.

آیه مباهله و فاطمه علیهاالسلام تجلی تمام زنان مقدس قرآنی

بی تردید یکی از آیاتی که در شأن اهل بیت علیهم السلام نازل شده، آیه مباهله است. آیه شریفه در جریان یکی از وقایع مهم تاریخ اسلام که به مباهله معروف است نازل شده است. گروهی از نصاری از نجران برای مناظره درباره اسلام و ادعای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نزد ایشان آمدند.

سرانجام کار برای اثبات حقانیت یکی از دو طرف به آنجا انجامید که هر دو گروه در برابر خداوند دعا کنند تا لعنت و عذاب خدا بر دروغگویان و منحرفان از حق نازل شود. وقت خاصی معین شد. در روز موعود مردم جمع شدند، در حالی که هنوز بر مسیحیان نجران معلوم نبود که پیامبر صلی الله علیه و آله چه کسانی را برای مراسم دعا و مباهله حاضر می کند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله پیش آمد در حالی که علی، حسن، حسین و فاطمه زهرا علیهم السلام را با خود می آورد. بدین سان پیامبر صحنه پر شکوهی آفریده بود. مسیحیان نجران چون حالت پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام را دیدند لرزه بر اندامشان افتاد و به رایزنی با پیشوای خود، اسقف ابا حارثه پرداختند.

بزرگ آنان گفت: «من چهره هایی را مشاهده می کنم که اگر لب به دعا و نفرین بگشایند و بخواهند کوهی را از زمین برکنند آن کوه را متلاشی کرده، برمی دارند. سوگند به مسیح که اگر آنان لب به نفرین ما بگشایند برای ما خانواده و مال و منالی باقی نخواهد ماند».

پس آنان را از مباهله باز داشت. لذا نزد پیامبر صلی الله علیه و آله شتافتند و گفتند: «ای ابوالقاسم! از ما بگذر، خداوند از تو بگذرد». سپس شرایط پیامبر را پذیرفتند و به نجران باز گشتند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله اعلام داشت: اگر آنان برای مباهله پیش می آمدند مسیحیان نابود می شدند.

(آلوسی بغدادی، محمود. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی.)

«فَمَنْ حَآجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ اَبْنَآءَنَا وَاَبْنَآءَکُمْ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَکُمْ وَاَنْفُسَنَا وَاَنْفُسَکُمْ… سوره آل عمران

 ابن حنبل، احمد بن محمّد. المسند، مصر، دارالمعارف، 1368ق.

پس هر کس که با تو درباره عیسی بعد از آنکه با تعالیم وحی بر احوال او آگاهی یافتی، به مجادله برخیزد [و سخنان و ادعای تو را نپذیرد] بگو پیش آیید تا ما با فرزندانمان و شما با فرزندانتان، زنانمان و زنانتان و نفس هایمان با نفس هایتان در پیشگاه خداوند دعا و نفرین نموده تا لعنت و عذاب خدا را بر دروغگویان و حق گریزان قرار دهیم.

دانشمندان اهل سنت در مصادر متعدد روایی و تفسیری اذعان کرده اند که مراد از «ابنائنا» (فرزندان ما [پیامبر]) حسن و حسین علیهما السلام، «انفسنا» (نفس های ما [پیامبر]) علی علیه السلام و «نسائنا» (زنان ما) فاطمه زهرا علیهاالسلام است. (ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل. قصص الانبیاء، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1402ق.)

این آیه بعد از آنکه برهان های منطقی و قیاس های عقلی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای گروه مسیحیان نجران سودی نبخشید و همچنان به مکابره و انکار خود ادامه دادند نازل شد، و به پیامبر فرمان داد به برهان مشاهده که بالاترین براهین است رو آورد.

برهان مشاهده در حقیقت استمداد از قدرت مطلق و لایزال الهی برای ذلیل و منکوب کردن طرف باطل با نزول عذاب بر آنان و اعزاز و سرافرازی طرف حق به طور عینی و قابل مشاهده است.

ارزش این برهان هرگز قابل مقایسه با برهان های نظری نیست؛ چرا که برهان مباهله حس، عقل و دل هر سه را با هم به کار می گیرد و توسط هر سه منبع، ادراک جان آدمی تصدیق می شود.

برهان مباهله قبل از اثبات ادعای حق و ابطال پندار باطل، جلالت، عظمت، رفعت، روحانیت و کمال تقرب طرف حق را که پیروز میدان مباهله اند ثابت می کند. برهان مشاهده مباهله در حقیقت خدا را در طرف حق و شیطان را در طرف باطل متجلی می سازد و اثبات می کند این تجلی خاص زمان مباهله نیست، بلکه امری دائم و ابدی است.

بنابراین پیام آیه مباهله چیزی بالاتر و وسیع تر از اقناع اهل نجران و اثبات حقانیت دعوی پیامبری رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود. آیه علاوه بر این پیام، مسیر استمرار پیامبری رسول خدا صلی الله علیه و آله را اعلام و ترسیم می نماید.

در واقع اگر هیچ آیه دیگری برای نشان دادن عظمت و رفعت مکان اهل بیت [علی، فاطمه و حسنین علیهم السلام ] و مسیر و طریق استمرار دین خدا و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله جز همین آیه نبود برای اهل بصیرت کفایت می کرد.

تعبیر «نسائنا» از حضرت فاطمه و «انفسنا» از علی علیه السلام در حالی که یک زن و یک مرد بیشتر نبودند و تعبیر «ابنائنا» از حسن و حسین علیهماالسلام در حالی که دو فرزند بیشتر نبودند فقط ناشی از رعایت اصول و مبانی زیبایی لفظی نیست.

چنان که از جنبه های عاطفی و خانوادگی سرچشمه نمی گیرد، چرا که پیامبر صلی الله علیه و آله در امر رسالت هرگز گرفتار عواطف خانوادگی نبود، لذا بعد از بعثت نزد پیامبر صلی الله علیه و آله غریبه هایی چون سلمان خویشاوند و نزدیکانی چون ابولهب غریبه شدند.

هم انتخاب آنان به عنوان طرفِ پیامبر در مباهله به امر پروردگار بود و هم تعابیر یاد شده درباره آنان از سوی خداوند متعال بود؛ زیرا این تعابیر در وحی الهی قرآن قرار دارد و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز اعلام داشت:

«اگر خداوند در روی زمین بندگانی گرامی تر از علی، فاطمه، حسن و حسین سراغ داشت که من با آنان مباهله کنم، هر آینه با آنان به صحنه مباهله می آمدم، اما خداوند مرا امر کرده که همراه اینان مباهله نمایم».

تعبیر نسائنا – فاطمه علیهاالسلام

در آیه مورد بحث، خداوند از فاطمه زهرا علیهاالسلام به عنوان «نسائنا» (زنان ما) یاد کرده است. درباره علت اینکه از فاطمه علیهاالسلام که یک زن بیشتر نبود با صیغه جمع نساء (زنان) یاد شده، روایات متعددی وجود دارد و مفسران سخنان فراوانی گفته اند.

این تعبیر شگفت خداوند از فاطمه که با زبان پیامبر صلی الله علیه و آله «زنان ما» صورت گرفته حاوی یک پیام بزرگ درباره شأن آن بانو برای بشر و تمام خدا باوران است.

آن پیام این است که فاطمه زهرا علیهاالسلام سمبل و مظهر ویژگی های تمام زنان مقدس از گذشته و هم عصر او و آینده است. فاطمه علیهاالسلام اگر چه یک زن است، اما در واقع، دارنده ویژگیهای تمام زنان نیک عالم است. دلیل این مطلب این است که:

سرّ کاربرد واژه جمع درباره فرد در قرآن

 خداوند گاهی از یک شخص با واژه جمع یاد می کند و عمل یا شخصیت آن فرد را به تعداد زیادی نسبت می دهد، چنان که گاه عملی را که گروهی در گذشته انجام داده اند و قرنها از آن گذشته است به گروهی در زمان حاضر نسبت می دهد.

مثلاً در آیه 181 سوره آل عمران یک نفر یهودی به نام فِنْحاص از روی توهین گفت: خدا فقیر است، اما آیه این گفتار یا اعتقاد را به جمع نسبت می دهد و می فرماید:

«الَّذینَ قَالُوآ اِنَّ اللّهَ فَقیرٌ وَنَحْنُ اَغْنِیَآءُ» سوره آل عمران / 181

این سبک بیان این پیام را می دهد که آن فرد در واقع زبان تمام کسانی است که در گذشته، حال و آینده این سخن را بر زبان جاری کرده و بر این باورند، یا با این سخن راضی و موافق بوده، آن را تأیید می کنند. آن فرد اگر چه یک نفر است، اما مظهر و ترجمان تمام کوتاه اندیشان خدانشناس می باشد.

در ادامه همین آیه آمده است:

«وَقَتْلَهُمُ الاْنْبِیَآءَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَنَقُولُ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ» سوره آل عمران / 181

فرد گوینده در زمان پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله زندگی می کرده، اما قتل پیامبران گذشته را با صیغه جمع به آنان نسبت می دهد، در حالی که در زمان انبیای پیشین هرگز حضور نداشتند و  این نیست مگر اینکه قرآن می خواهد بگوید چنین کسانی دارای شخصیت همان قاتلان مستقیم انبیاء و مظهر ویژگی های همان انسان های گذشته در این زمان هستند و به فعل آنان راضی اند.

قرآن در جای دیگر می فرماید:

«الَّذینَ قَالُوآ اِنَّ اللّهَ عَهِدَ اِلَیْنَآ اَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتّی یَاْتِیَنَا بِقُرْبَانٍ تَاْکُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَآءَکُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلی بِالْبَیِّنَاتِ وَبِالَّذی قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ اِنْ کُنْتُمْ صَادِقینَ»سوره آل عمران / 183

آیه می فرماید: این معجزه ای که شما برای ایمان آوردن درخواست می کنید، پیامبران گذشته آورده اند. پس اگر شما راست می گویید چرا آن پیامبران را کشتید؟ این سخن در حالی است که هرگز دست این انسانها آلوده به خون آن پیامبران نبوده است.

اما قرآن می فرماید: «فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ»؛ یعنی عمل کشتن گذشته را به آنان که در چندین قرن بعد زندگی می کنند نسبت می دهد. این نسبت در صورتی صحیح است که بپذیریم شخصیت و روح انسان های قبلی در اینها متجلی شده و گویا دقیقا همان انسان های پیشین هستند که مرتکب قتل شده اند و به فعل آنان راضی هستند.

در آیه 91 سوره بقره نیز همین سبک به کار رفته است:

«قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ اَنْبِیَآءَ اللّهِ مِنْ قَبْلُ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ» سوره بقره / 91

اساسا رضایت باطنی به فعل دیگری حاکی از مشابهت و مسانخت روحی با دیگری است، و گویا یک روح در دو قالب با زمان و مکان متفاوت است. این سبک بیانی در قرآن درباره انسانهای صالح و نیکوکار هم آمده است؛ مثلاً از ابراهیم علیه السلام تعبیر به ملت شده است:

«اِنَّ اِبْراهیمَ کَانَ اُمَّهً قَانِتًا لِلَّهِ حَنیفًا» سوره نحل / 120

 

بنا به تحلیل سابق، پیام آیه ظاهرا این خواهد بود که ابراهیم علیه السلام مظهر و تجلّیگاه ویژگی های تمام انسانهایی است که قبل و بعد از آن حضرت، بر اطاعت و عبادت خداوند پایدار و ثابت قدم بوده یا هستند، گویا روح تمام انسان های توحیدی یکی است و بالاترین مرتبه آن در ابراهیم علیه السلام متجلی شده است.

سرّ کاربرد واژه جمع درباره فاطمه علیهاالسلام

آنچه گذشت، روشن می سازد اگر قرآن تعبیر «زنان ما» را درباره فاطمه زهرا علیهاالسلام به کار می برد، می خواهد این پیام را بدهد که آن حضرت مظهر و اسوه تمام زنان حنیف، پاک و منسوب به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می باشد و گویا تمام زنان مقدس قبل و بعد از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام یک روح بوده و کمال و تمام تجلی و ظهور آن در فاطمه زهرا است.

اما آن زنان چه کسانی هستند؟ بی تردید زنانی که قرآن به خاطر تقدس و ویژگی الهی از آنان یاد می کند، همه از تبار پاکی ها، حنیف، و از منسوبان حقیقی گوهر انسانیت رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند.

زنان مقدس قرآنی

قرآن بجز فاطمه زهرا علیهاالسلام به صراحت یا به کنایه، از دوازده زن پاک نام می برد:

حوا

آسیه همسر فرعون

سارا همسر ابراهیم

هاجر همسر ابراهیم

یوکابد مادر موسی

صفورا همسر موسی و دختر شعیب

الیزابت یا یصابات همسر زکریا

حنّه همسر عمران

همسر ایوب

بلقیس

مریم علیهاالسلام

خدیجه علیهاالسلام

قرآن برای هر یک از این زنان صفت یا صفات بارزی را به عنوان شاخصه ذکر می نماید که به ترتیب یاد شده به آن صفات اشاره می شود:

1. حوا همسر حضرت آدم از تائبات بود: «قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَآ اَنْفُسَنَا وَاِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا...» پروردگارا! ما به خود ستم کردیم و اگر تو ما را نبخشایی و بر ما ترحم ننمایی هر آینه از زیانکاران خواهیم بود.

2. آسیه همسر فرعون از مؤمنات و مشتاقان خدا بود: «وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ امَنُواامْرَاَتَ فِرْعَوْنَ اِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتًا…» خداوند برای کسانی که ایمان آورده اند (آسیه) زن فرعون را مثال می زند… آنگاه که [در مقابل تهدیدات فرعون] گفت: پروردگارا خانه ای در نزد خودت (بهشت)، برای من بنا نما… .

3. سارا همسر ابراهیم از قائمات و خدمتگزاران پیامبر بود: «وَ امْرَاَتُهُ قَائِمَه...»؛ و همسر او به خدمتگزاری به پا بود….

4. هاجر همسر ابراهیم از سائحات بود. سائحات که در قرآن به عنوان یکی از صفات کمالی برای زنان ذکر شده به معنای زنان مهاجر است.

علامه طباطبایی می گوید سائحات کسانی هستند که با گام های خود از مسجدی به مسجد دیگر و از معبدی به معبد دیگر هجرت نموده، با بدن های خود در پی اطاعت و انجام دستورات پروردگار می روند.

هاجر نمونه سائحات بود؛ زیرا به امر خداوند همراه ابراهیم از اورشلیم به مکه هجرت کرد و رنج دوری از وطن، خانه و شوهر خود را تحمل نمود و در جست وجوی آب بارها میان دو کوه صفا و مروه را پیمود.

5.یوکابد مادر موسی از مسلمات و توکل کنندگان بر خدا بود: «اِذْ اَوْحَیْنَآ اِلَیآ اُمِّکَ مَا یُوحَیآ * اَنِ اقْذِفیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ…». مادر حضرت موسی نمونه زنان مسلمان بود. او به امر پروردگار و با توکل بر او عزیزترین نعمت پروردگار، فرزندش را به دریا انداخت.

6.صفورا دختر شعیب، همسر موسی نمونه حیا و حسن انتخاب بود: «فَجَآءَتْهُ اِحْدیهُمَا تَمْشی عَلَی اسْتِحْیَآءٍ… یَآ اَبَتِ اسْتَءْجِرْهُ اِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَءْجَرْتَ الْقَوِیُّ الاَْمینُ». دختر شعیب در هنگام دعوت از موسی به سوی پدرش نهایت حیا، و آزرم را رعایت نمود و به رغم تهیدستی موسی ملاک گزینش را امین و توانا بودن می داند.

7. الیزابت همسر زکریا از صالحات و خاشعات بود: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ وَهَبْنَا لَهُ یَحْیی وَ اَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ اِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَ یَدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا وَ کَانُوا لَنَا خَاشِعینَ» و ما همسر زکریا را برایش صالح گردانیدیم، آنها در کارهای خیر سبقت می گرفتند و ما را با حالت بیم و امید دعا می کردند و همواره در برابر ما خاضع و خاشع بودند.

8. حنه همسر عمران از متصدقات و صادقات و مخلصات بود: «اِذْ قَالَتِ امْرَاَتُ عِمْرَانَ رَبِّ اِنّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فی بَطْنی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّیآ…» حنه همسر عمران، مادر مریم علیهاالسلام با اخلاص نذر نمود فرزندی را که در شکم دارد خدمتگزار بیت المقدس قرار دهد و به آنجا هدیه کند؛ پس چون فرزندش متولد شد صدق خود را با وفای به نذرش به اوج رساند.

9. همسر ایوب نمونه صبر و ایثارگری و خدمتگزاری پیامبر بود: «وَ اتَیْنَاهُ اَهْلَهُ…» «… وَ وَهَبْنَا أَهْلَهُ…». همسر ایوب نمونه بزرگی از ایثار و فداکاری بود، از همین رو لیاقت یافت که خداوند در قرآن از او به کنایه به نیکی یاد کند.

زیرا در هنگام گرفتاری حضرت ایوب و بیماری و تعفن بدن او همه حتی فرزندان از او دوری گزیدند و ترکش کردند و در حالی که ایوب به فقر و فاقه دچار بود و به دلیل بیماری جسمانی حتی کسی برای صدقه دادن نزد او نمی آمد، فقط همسرش ایثار نموده، در کنار او ماند و حتی با گدایی برای حضرت ایوب به مدت طولاتی نان و غذا تهیه می نمود و دست از آن حضرت برنمی داشت. افزون بر اینها حاضر شد برای نشکستن سوگند حضرت ایوب بعد از بهبود و تمکن او، ضربه ضغث را تحمل کند:

«وَخُذْ بِیَدِکَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَ لاَ تَحْنَثْ اِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا» و هرگز زبان به اعتراض نگشود که ای ایوب! بعد از آن همه صبوری و خدمتی که به پای تو ریختم آیا باید نسبت به من گمان بد ببری و عجولانه سوگند یاد کنی و هم اکنون نیز برای شکستن قسم تو، من باید ضغث را تحمل کنم؟!

10. بلقیس نمونه عقل، درایت و آینده نگری و حق گرایی بود: «اِنّی وَجَدْتُ امْرَاَهً تَمْلِکُهُمْ وَ اُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ … قَالَتْ رَبِّ اِنّی ظَلَمْتُ نَفْسی وَاَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ».

سیاق و دلالت این آیات به طور ضمنی روشن می کند که بلقیس زنی هوشمند، با درایت، عاقبت اندیش، اهل مشورت، و دارای روح حق گرایی بوده است؛ زیرا پس از مشاهده دلایل درستی نبوت حضرت سلیمان بلافاصله به خداوند ایمان آورده، مسلمان می شود و از کفر خود نادم شده، آن را ظلم به خویش (ظلمتُ نفسی) معرفی می کند.

هوش و درایت او از آنجا آشکار می شود که وقتی نامه سلیمان به دستش می رسد با تعمق در آن، از نامه به وصف کریم یاد کرده، بلافاصله اظهار نظر نمی کند، بلکه نخبگان کشوری و لشکری را گرد آورده، با آنان به مشورت می نشیند.

نخبگان لشکری راه مقابله با قدرت را پیشنهاد می کنند، اما با این حال تصمیم گیری نهایی را بر عهده خود بلقیس می گذارند که خود نشان از مقبولیت حزم و عقل او در میان نخبگان دارد.

بلقیس بر اساس شناخت و درایت خود تصمیم به تحقیق، تأمل و مذاکره می گیرد و چون حق برایش آشکار می گردد بلافاصله تسلیم حق می شود. افزون بر این، علامه طباطبایی معتقد است عبارت «اُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ» بر اساس قرائن در آیه شریفه بیان می دارد که از جمله چیزهایی که به بلقیس داده شده بود دوراندیشی، عقل، درایت، حزم، عزم و سطوت بود.

11. خدیجه نمونه ایثار و احسان بود: «وَ وَجَدَکَ عَائِلاً...». مفسران آیه را اشاره به حضرت خدیجه (سلام الله علیها) دانسته اند؛ زیرا کلمه عائل را به معنای فقیر گرفته و گفته اند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از آنکه مالی نداشت خداوند او را به وسیله حضرت خدیجه علیهاالسلام که اموالش را پس از ازدواج به پیامبر بخشید، ثروتمند نمود. افزون بر این، روایاتی نقل شده که این نظر را تأیید می کند.

تجلی کمال یازده زن الهی قرآنی در فاطمه علیهاالسلام

قرآن از فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز در موارد متعددی به کنایه یاد کرده، وی را نمونه وفا کنندگان به عهد، صائمات، متصدّقات، صابرات و ذاکرات معرفی می کند. با عنایت به آیات قرآنی که در شأن آن بانو نازل شده و روایات بسیاری که درباره آن حضرت رسیده است.

فاطمه علیهاالسلام نمونه برجسته صفاتی چون تائبه، مؤمنه، صالحه، خاشعه، قائمه، سائحه، مسلمه، متصدقه، صادقه، مخلصه، صابره، عقل، درایت، حزم، حیاء، ایثار، احسان، رحمت، حسن انتخاب، مشتاق خدا و خادم پیامبر می باشد.

این صفات، همان ویژگی هایی است که قرآن برای زنان پاک و مقدس اثبات نمود و این همانندی در صفات به معنای تجلی خوبی آن زنان در فاطمه زهرا علیهاالسلام به نحو اتم و اکمل است.

تجلی کامل تر تقدس مریم علیهاالسلام در فاطمه علیهاالسلام

مریم، مادر حضرت عیسی زن پاکی است که قرآن بیشتر از سایر زنان به نیکی از او یاد نموده است. خداوند 34 بار به صراحت نام وی را در قرآن آورده و ویژگی های متعالی آن بانو را مستقیم یا غیر مستقیم یادآور شده است.

مانند: رویش نیکو (و انبتها نباتا حسنا)، صاحب محراب (کلما دخل علیها الزکریا المحراب)، قلب پر از ایمان و دارای کمال علم (صدقت بکلمات ربها و کتبه)، عصمت، تطهیر و برگزیده خدا (و اذ قالت الملائکه یا مریم إن اللّه اصطفاک و طهرک)، پاکدامنی و عفت، مادر فرزندی پاک (مریم ابنه عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا).

واسطه الحاق نسل به انبیاء، برگزیدگی و برتری بر زنان (إن اللّه اصطفاک و طهرک و اصطفاک علی نساء العالمین)، محدَّثه بودن و نزول ملائکه بر او (اذ قالت الملائکه یا مریم إن اللّه یبشرک بغلام...) و کرامت و دریافت غذای بهشتی، مشتاق بهشت و اشتیاق بهشت به او.

قرآن به صراحت او را صدیقه (و امه صدیقه) و از قائنات معرفی می کند:

«وَ صَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَ کُتُبِهِ وَ کَانَتْ مِنَ الْقَانِتینَ» سوره تحریم/ 12

“… و مریم کلمات پروردگار خویش و کتب آسمانی او را با کمال ایمان تصدیق کرد و او از قانتین بود.” قانت از ماده قنوت به معنای مداومت بر طاعت همراه با خضوع است و از نظر مرحوم طبرسی به معنای نماز، طاعت، طول رکوع، قیام، دعا و سکوت است.

در کلمات پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام نیز صفات دیگری درباره حضرت مریم ذکر شده است؛ مانند نیل به آخرین درجه کمال، پاکی از خون زنانه و… در مقاله «جایگاه فاطمه علیهاالسلام و مریم در آیات و روایات» به تفصیل چهل ویژگی برای آن بانو ذکر شده است؛ لذا در اینجا از تفصیل بیشتر خودداری می شود.

نگارنده در آنجا ضمن مقایسه میان آن حضرت علیهاالسلام و مریم علیهاالسلام نشان داد که چهل ویژگی حضرت مریم در وجود مقدس حضرت زهرا علیهاالسلام به طریق اولی ظهور داشت و آن بانو نمایاننده و تجلی گر حضرت مریم علیهاالسلام در زمان خود بود.

فاطمه سلام الله علیها در آیات قرآن

با این حال، در اینجا اشاره به برخی آیات که به کنایه از آن حضرت علیهاالسلام یاد می کند و صفات بارزی از ایشان را بیان می نماید خالی از لطف نمی باشد:

فاطمه علیهاالسلام؛ نمونه کامل صائمات و صادقات: «… یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطیرًا»

 و بیشتر مفسران اهل سنت این آیات سوره دهر را در مورد نذری می دانند که علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام برای شفای حسن و حسین علیهماالسلام کردند، و پس از بهبود آنان به نذر خود وفا کرده، سه روز را روزه گرفتند و افطاری خود را به مسکین، یتیم و اسیر دادند و خود با آب افطار کردند.

فاطمه؛ نمونه کامل متصدقات، مخلصات و مشتاقان به خدا: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکینًا وَ یَتیمًا وَ اَسیرًا * اِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللّهِ لاَ نُریدُ مِنْکُمْ جَزَآءً وَ لاَ شُکُورًا»

فاطمه؛ نمونه کامل صابرات: «وَ جَزیهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّهً وَ حَریرًا»

فاطمه، نمونه کامل ذاکرات، قانتات و خاشعات: «اِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَریرًا»

گزیده سخن

آنچه گذشت، به خوبی علت و راز اینکه قرآن در آیه مباهله از فاطمه زهرا علیهاالسلام به «نسائنا» تعبیر نموده و در حالی که یک زن بیشتر بود ایشان را زنان منسوب به پیامبر می نامد نشان می دهد.

علت و راز این تعبیر، آن است که حضرت فاطمه مظهر تجلی خوبی ها و شخصیت الهی زنانِ قرآنی چون حوا، آسیه، یوکابد، سارا، هاجر، رحمت، حنه، الیزابت، مریم، بلقیس، صفورا، و خدیجه علیهم السلام بود و تقدس همه آنها در ایشان جمع بود.

این زنان گویا دارای روحی واحدند که در فاطمه پیامبر صلی الله علیه و آله متجلی شده است، لذا تمام آنها منسوب به پیامبرند؛ زیرا فاطمه علیهاالسلام منسوب به اوست. از همین رو قرآن از زبان پیامبر از فاطمه علیهاالسلام به «زنان ما» تعبیر نمود.

منابع مقاله فاطمه علیهاالسلام تجلی تمام زنان مقدس قرآنی

  • امینی، ابراهیم. فاطمه زهرا بانوی نمونه اسلام، قم، شفق.
  •  بحرانی، هاشم. البرهان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق.
  • 6برازش، علی رضا. المعجم المفهرس لالفاظ الاصول من الکافی، تهران،
  • بیهقی، ابی بکر احمد بن حسین. السنن، بیروت، دارالفکر.
  • ترمذی، ابو عیسی محمّد. سنن ترمذی، استانبول،
  • توفیق، ابو علم. فاطمه زهرا علیهاالسلام ، ترجمه علی اکبر صادقی، تهران، امیرکبیر،
  • جزایری، نعمت اللّه . قصص الانبیاء، ترجمه یوسف عزیزی، تهران، انتشارات هاد،
  • حافظ ابوالمؤید الموفق بن احمد. المناقب للخوارزمی، نجف، حیدریه،
  • حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه . تفسیر شواهد التنزیل لقواعد التفضیل
  • حسینی مرعشی شوشتری، نوراللّه . احقاق الحق و ازهاق الباطل،
  • دیلمی، محمّد حسن بن محمّد. ارشاد القلوب، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات
  • رازی، فخر الدین. التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • راغب اصفهانی، ابی القاسم الحسین. المفردات فی ترتیب القرآن،
  • رسولی محلاتی، هاشم. فاطمه زهرا، قم، علمیه اسلامیه،
  • زمخشری، جاراللّه . تفسیر الکشاف، بیروت، دارالفکر،
  • سلمانپور، محمّد جواد. «جایگاه فاطمه علیهاالسلام و مریم علیهاالسلام در آیات و روایات»،
  • سیوطی، جلال الدین. الدرّ المنثور فی تفسیر بالمأثور، بیروت، دارالفکر.
  • شرقاوی، عبدالرحمن. علی امام المتقین، مصر، مکتبه قریب.
  • شبلنجی، نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، مصر،
  • شهیدی، جعفر. زندگانی فاطمه زهرا علیهاالسلام
  • طباطبایی، محمّد حسین. المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت
  • طبرسی، ابی علی. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، پنج جلدی.
  • فعال عراقی، حسین. داستانهای قرآن و تاریخ انبیاء در المیزان،
  • فیض کاشانی، محسن. تفسیر الصافی، مشهد، دارالمرتضی للنشر، پنج جلدی.
  • قرطبی، محمّد بن احمد. تفسیر الجامع لاحکام القرآن، قاهره، دارالکتاب العربی،
  • قزوینی، محمّد کاظم. فاطمه از ولادت تا شهادت (فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد)، ترجمه حسین فریدونی
  • قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم. ینابیع الموده، تحقیق علی جمال اشرف الحسینی
  • مجلسی، محمّد باقر. بحارالأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق.
  • محمّد فؤاد، عبدالباقی. المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره، مطبعه دارالکتب المصریه
  • محلاتی، ذبیح اللّه . ریاحین الشریعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی تا.
  • مسلم، ابی الحسین بن مسلم قشیری. صحیح، بیروت، دارالفکر.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه،
  • میلانی، (الحسینی)، فاضل. فاطمه الزهراء ام ابیها، بیروت،
  • نراقی، ملا مهدی. شهاب ثاقب،
دسترسی سریع و آسان به راهکار و محتوا برای مناسبت‌های نیمه شعبان، غدیر، محرم و فاطمیه
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.

فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمه‌شعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران
انواع کتیبه غدیر
انواع استیکر پشت شیشه خودرو
اسپند دودکن
انواع جادستمال کاغذی
انواع مگنت یخچالی مذهبی
انواع استکان مذهبی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

برای ارسال دیدگاه خود، در قسمت زیر دیدگاه و در خط بعدی نام و نام‌خانوادگی خود را بنویسی و بر روی فرستادن دیدگاه بزنید. *

دکمه بازگشت به بالا