نمایشگاه تو را سپاس – نمایشگاه غرفه ای غدیر

نمایشگاه تو را سپاس (ارزش سپاسگزاری)

نمایشگاه غرفه ای تو را سپاس ، شامل دو غرفه است که در غرفه اول این موضوع را بازتاب می دهد، شکرگزاری چه اثرات مثبتی روی خودمان و دیگران دارد. حال هر کدام در زندگی خود نگاه کنید و ببینید که چه نعمت های بزرگی دارید؟

و در غرفه دوم نتیجه کلی این موضوع که پس شکر نعمت ولایت، تبلیغ این نعمت، بالاترین امر به معروف، کسب با فضیلت ترین اعمال، زیاد شدن نعمت ها … است. مگر نظر رحمتش این رانِ ملخِ تحفه ی درویش را شایسته ی در گاه سلیمانیش کند.

نمایشگاه تو را سپاس غرفه 1

راوی 1: سلام و خیر مقدم عرض میکنم خدمت شما میهمانان گرامی و تبریک و تهنیت به مناسبت ایام غدیر.

با نمایشگاه تو را سپاس در خدمتتون هستیم.ضمن تشکر از شما به خاطر همراهیتون میرم سر اصل مطلب اصولا شکر گزاری . . .

راوی 2: (تا الان گوشه ای نشسته بود) ببین کی از شکرگزاری حرف میزنه.

راوی 1: جانم ؟ شما چیزی گفتی؟

راوی 2: (بلند تر) بله گفتم ببین کی از شکر گزاری حرف میزنه. (

راوی 1: شما قرار بود بشینی این جا گوش بدی من به کارم برسم.

راوی2: برو بابا چشمت به چارتا غریبه خورده فک کردی هرچی میگی اونام گوش میکنن؟ (رو به مخاطبان)

آقا مگه کسی که از چیزی حرف میزنه نباید خودش به حرفاش عمل کنه؟ این آقا میخواد بگه شکرگزاری چیز خوبیه ولی همین آقا یک کتاب براش خریدم ازم تشکر نکرده که هیچ . . .

راوی 1: دیگه داری روتو زیاد میکنی ها؟

راوی 2: اصلا همین آقایون و خانم ها داور . . .

راوی 1: قبول

راوی 2 : هرچی رای دادن همونه ها!

راوی 1: باشه.

راوی 2: اگه تو محکوم بشی باید هم ازم تشکر و عذر خواهی کنی هم این جمع رو بستنی بدی.

راوی 1: چشم من اگه محکوم بشم عذر خواهی می کنم حالا چجوری قضاوت کنن؟

راوی 2: من فکر اونجاشم کردم ( میرود سبد حاوی سوال ها به صورت برگه مچاله را می آورد و بین مهمانان توزیع می کند)

راوی 1: (در حین توزیع) اینا چیه چی کار میکنی؟ (سوال و جواب و کل کل میکنن در حین توزیع.)

راوی 2: آقایون و خانم ها برگه ها را باز کنین.

راوی 1: (همچنان بهت زده نگاه میکند.)

راوی 2: شما هم این ماژیک رو بگیر مشغول شو.( رو به مخاطب) هر کی برگش بن خرید کتابه آخر نمایشگاه با تخفیف میتونه کتاب بگیره . هرکی برگش پوچه دوباره مچاله کنه بندازه تو سبد.

راوی 1 : آقا این چه کاریه؟

راوی 2 : شما تا دو دقیقه دیگه معذرت خواهی میکنی. یکی از کسایی که نوشته سوال یک سوال رو بخونه و جواب بده.

(راوی 1 جواب ها را مینویسه و راوی 2 همین طور سوال ها رو به ترتیب میپرسه.)گاه غرفه ای تو را سپاس )

سوال 1 : به نظر شما تشکر از دیگران چه ضرورتی داره؟ (3 تا)

جواب های احتمالی: تشکر وظیفه است. تشکر خوبی لازم است.

سوال 2: اگر از دیگران تشکر نکنیم چه اتفاقی می افته؟ ( 3 تا)

جواب های احتمالی: ناراحتی از ما، قطع محبت، قطع رابطه و دوستی.

سوال 3: از چه کسانی باید تشکر کنیم هر کسی با هر سنی؟ ( 3 تا )

جواب های احتمالی: بله همه متناسب سنشان.

راوی 2: دیدی آقا همه گفتن باید تشکر می کردی. زود معذرت خواهی. ( نمایشگاه غرفه ای تو را سپاس )
راوی 1: یک سوال مونده. یک برگه مونده دست کیه؟ سوال رو بخونه.

آیا در برابر هر خوبی ای تشکر لازم است؟

(احتمالا نظر همه بله است)

راوی 2: معلومه که لازمه.

راوی 1: نخیر آقا همین سوال شما رو محکوم میکنه. شما رفتی کتابی که من لازم داشتم را خریدی ولی سر فروشنده کلاه گذاشتی. نصف قیمت جلدم بهش ندادی!

راوی 1: (رو به مخاطب به راوی 2 اشاره میکند): تشکر از کار بد باعث تشویق به کار بد میشه حتی اگه اون کار بد به نفع شما باشه.

راوی 2: خیلی خوب بابا ولی اگه میدونستی شکرگزاری یعنی چی و چه اثراتی داره این کار رو با خودت نمیکردی.

راوی 1: من نمیدونم . . . من که میخواستم همینا رو بگم شما پریدی این کار ها رو کردی  . .

راوی 2: حالا بفرمایین.

راوی 1: بنر یک را توضیح می دهد.

راوی 2: بنر دو را توضیح می دهد.

راوی 1: پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد.

راوی 2: (میرود در نقش پادشاه) وزیر اعظم

راوی 1: بله سرور پادشاهان.

راوی 2: این سرور پادشاهان که می گویی خوشمان می آید.

راوی 1: حقیقت است قربان، دیروز کلی هدیه برایتان آمد.

راوی 2: آری، راستی آن دو شاهین کوچک را چه کردی

راوی 1: به مربی پرندگان دربار سپردیم تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند.

راوی 2: آفرین خوشمان آمد.

راوی 1: در نقش خودش رو به مخاطبان) یک ماه گذشت و پادشاه مربی را به حضور طلبید.

راوی 2: بگویید آن مربی شاهین ها بیاید.

راوی 1: در خدمتم قربان.

راوی 2: چه خبر از شاهین هایمان.

راوی 1: یکیشان آماده ی شکار است قربان او تیز بال و چالاک است اما آن یکی  . . .

راوی 2: آن یکی چه ؟ مرد ؟ گردنش را بزنید.

راوی 1: چی میگی آقا این قرارمون نبود.

راوی 2: خیلی تو نقش فرو شدم.

راوی 1: خوب یکم بیا بیرون.

راوی 2: آن یکی شاهین چه شد؟

راوی 1: سرورم آن یکی شاهین فقط روی شاخه ای نشسته و تکان نمیخورد. انگار که اصلا پرواز بلد نیست. من تمام تلاشم را کردم.

راوی 2: خیلی خوب تو مرخصی ما چاره ای می اندیشیم. ( نمایشگاه غرفه ای تو را سپاس )

راوی 1: ( رو به مخاطب) پادشاه اعلام عمومی در شهر کرد که هرکسی شاهین را به پرواز در آورد پاداش می گیرد و فردای آن روز که در حال گشت زنی بود شاهین را دید که در حال پرواز است.

راوی 2: اِ نگاه کن این که شاهینمان است پرواز میکند. این پاداش های ما را روی مرده بگذاری زنده می شود!!! وزیر اعظم این شاهین را چه کسی به پرواز درآورد؟

راوی 1: رعیتی که کشاورزی میکند سرورم.

راوی 2: آن کشاورز را بیاورید.

راوی 1: در خدمتم قربان.

راوی 2: تو با این شاهین در یک روز چه کردی که مربی ماهر دربار ما در یک ماه نتوانست؟

راوی 1: سرورم کار ساده ای بود من فقط شاخه ای را که شاهین روی آن نشسته بود بریدم شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد.

راوی 2: ( رو به مخاطبان) گاهی لازم است برای یادآوری نعمت ها شاخه های زیر پایمان را قطع کنیم.

راوی 1: خیلی نعمات را داریم که متوجه آن ها نیستیم و وقتی یک روز مثلا چشم راستمان را ببندیم و فقط با یک چشم دنیا را ببینیم قدر چشمانمان را می دانیم.

راوی 2: وقتی سعی کنیم با مدادی در دهان بنویسیم قدر داشتن هر دو دست را میدانیم.

راوی 1: (رو به 2 ) پاداش من چی شد؟

راوی 2: پاداش چی؟

راوی 1: شاهینت رو راه انداختم.

راوی 2: ممنون که وقتتون را به ما دادین شما را به دیدن غرفه ی بعدی دعوت می کنم.

نمایشگاه تو را سپاس غرفه 2 

در غرفه ی قبل شنیدیم که شکر گزاری چه اثرات مثبتی روی خودمان و دیگران دارد. حال هر کدام در زندگی خود نگاه کنید و ببینید که چه نعمت های بزرگی دارید؟

  1. خورد و خوراکی که خدا به ما می دهد
  2. حیات و ممات
  3. سلامتی

آیا واقعا خوراک و غذا و نعمت زندگی و سلامتی برای ما بزرگترین نعمت است؟ آیا خود اینها به واسطه ی نعمت بزرگ تری دست ما نرسیده است؟

خوراک و طعام

با جماعتى نزد امام صادق (علیه السلام ) بودیم، حضرت دستور داد طعام بیاورند، طعامى آوردند که در تمام عمرمان لذیذتر و خوشبوتر از آن نخورده بودیم، بعد خرمایى آوردند که آنقدر شفاف و صاف و زیبا بود که همه را به تماشا واداشت، مردى از حضار گفت: به زودى از این نعیمى که نزد پسر پیغمبر از آن متنعم شدید بازخواست مى شوید.

امام (علیه السلام ) فرمود: خداى عز و جل کریم تر و شانش جلیل تر از آن است که طعامى به بنده اش بدهد، و آن را براى شما حلال و گوارا بسازد، آن وقت بازخواستتان کند که چرا خوردید؟ بلکه منظور از نعیم در آیه (لتسئلن یومئذ عن النعیم) تنها نعمت محمد و آل محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) است که به شما ارزانى داشته . روشن است ولایت اهل بیت از ارزنده ترین مصادیق نعمت است.

سلامتی

در عرف جامعه مرسوم است که همه و همیشه و همه جا بزرگ ترین دعایشان سلامتی است اما من کسانی را می شناسم که به خاطر ولایت اهل بیت از جانشان می گذرند و نه تنها از جانشان بلکه چا روی نعمت امنیت خویشان و زن و فرزندشان می گذارند. آنها به یقین نعمت ولایت را بالاتر می دانند. از اندکی زندگی در سلامتی دنیا: منظور اصحاب امام حسین علیه السلام است.

حیات و بقا

الف) اهل بیت علیهم السلام نبودند ما خلق نمی شدیم؛ نعمت حیات نداشتیم: جماعتی از شیعیان اختلاف کردند در این که آیا خداوند، آفرینش و روزی دادن مخلوق را به ائمه واگذار کرده است؟ عده ای گفتند: این محال است، زیرا که اجسام را کسی جز خدای تعالی خلق نمی کند.

ولی عده ای دیگر گفتند: خداوند قدرت خلق را به ائمه واگذار نموده است و آنان آفریده و روزی بخشیده اند و در این مساله اختلاف شدیدی بین آنها در گرفت، تا این که شخصی پیشنهاد کرد که چرا به سراغ ابوجعفر محمد بن عثمان نمی روید که از او سوال کنید تا حق را برای شما آشکار سازد؟

چون که راه به سوی امام زمان علیه السلام اوست. همه به این امر راضی شدند و نامه ای به ابوجعفر نوشتند. در آن نامه مساله را توضیح دادند، پس از طرف امام عصر علیه السلام توقیعی آمد که:

«خداوند تعالی خود اجسام را آفریده و روزی ها را تقسیم کرد، زیرا که نه جسم است و نه در جسمی حلول کرده، هیچ چیز مثل او نیست و اوست  شنوای بینا، و اما امامان؛ از خداوند تعالی در خواست می کنند و او می آفریند و او روزی می دهد به خاطر اجابت درخواست آنها و تعظیم حق ایشان.

حاصل این وجه این که: امام زمان و پدران بزرگوارشان واسطه هستند در رساندن فیض های الهی به سایر مخلوقات و به همین معنی در دعای ندبه اشاره شده که: «اَینَ السَّبَبُ المُتَّصلُ بین الارضِ و السَّماء »؛ کجاست آن وسیله ای که فیوضات آسمان را به اهل زمین می رساند ؟

سوال مهم: فهمیدیم که نعمت های بزرگ ما خود وابسته به نعمت دیگری است به نام ولایت اهل بیت. اما آیا خود نعمت ولایت  بزرگ ترین نعمت است یا جز نعمت های بزرگیه که خدا به ما داده ؟

چطور می توانیم  بزرگترین نعمت را شناسایی کنیم؟ (به اقتضای زمان و حال و هوای میهمانان می توان از 2 یا3نفر از میهمانان این سوال را پرسید و در غیر این صورت خود مجری پاسخ را بیان می کند) بدیهی است بزرگترین نعمت را باید از کسی بپرسیم که نعمتها را به ما عطا می کند .قرآن را که باز کنیم می بینیم که در سوره ی مبارکه ی مائده آیه 3 آمده است:

الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا. سوره مائده / 3

امروز برای شما دین تان را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما قرار دادم اگر به کتب تفسیر مراجعه کنیم می بینیم که این آیه در زمانی نازل شده است.

که پیامبراکرم در روز عید غدیر با خواندن خطبه ای طولانی، ولایت امیرالمومنین و یکایک معصومین را تا امام زمان (علیه السلام) برای مردم اعلان نموده اند و پس از این معرفی، این آیه نازل شده است.

پس می بینیم بالاترین نعمتی که خداوند در قرآن نام می برد و آن را تمام و کامل کننده ی سایر نعمتهایش می داند: نعمت بزرگ، ولایت امیرالمومنین و اهل بیت معصومین تا امام عصر علیهم السلام است.

همان طور که می دانیم هر چقدر نعمتی بزرگتر باشد، شکرگزاری آن هم اهمیت بیشتری پیدا می کند، بالاترین رتبه و درجه شکر عملی است. اینکه فقط از یک نفر تشکر کنی یک حد از سپاس است و اینکه در برابر به او خوبی دیگری هم بکنی حد بالاتر آنست.

پس باید در مقابل بزرگترین نعمت (ولایت امیرالمومنین و اهل بیت معصومین علیهم السلام) بالاترین شکر را به جای آوریم. به نظر شما بالاترین شکر نسبت به نعمت ولایت چیست؟ چگونه قدردان این نعمت بزرگ باشیم؟

در خود خطابه ی غدیر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ خطبه غدیر

(پس باید (امرامامت) را حاضران به غائبان و پدران به فرزندان، تا روز قیامت برسانند و تبلیغ کنند)

کلمه ی فَلْیُبَلِّغِ که به صورت فعل امر آورده شده است، تکلیف را برای ما مشخص می کند که برای شکر و سپاسگزاری از این نعمت عظیم باید آن را تبلیغ کنیم.

از طرفی خدای مهربان طوری پیش بینی فرموده است که با تبلیغ ولایت ائمه معصومین (علیهم السلام) و با انجام این شکر، نعمت هایمان را افزون می فرماید و ثواب (امر به معروف و نهی از منکر) را به ما عطا می فرماید.

در همان خطبه غدیر می خوانیم:

أَلاوَإِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلى قَوْلى وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ یَحْضُرْ وَ تَأْمُروُهُ بِقَبُولِهِ عَنِّى وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ، فَإِنَّهُ أَمْرٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَمِنِّى... خطبه غدیر

بدانید که بالاترین امر به معروف آن است که سخن مرا (درباره ولایت ائمه علیهم السلام) بفهمید و آنرا به کسانی که حاضر نیستند برسانید و تبلیغ کنید و آنها  را از طرف من به قبولش امر کنید و از مخالفت با آن نهی نمایید، چرا که این دستوری از جانب خداوند عزوجل و از نزد من است …

حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند:

الاَمرُ بِالمَعرُوفِ اَفضَلُ اَعمالِ الخَلق.
با  فضیلت ترین اعمال خلق، امر به معروف کردن است. غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 110

پس شکر نعمت ولایت، تبلیغ این نعمت، بالاترین امر به معروف، کسب با فضیلت ترین اعمال، زیاد شدن نعمتها … حال برای تبلیغ باید خودمان را تجهیز کنیم… مجری از میهمانان تشکر می کند و دعوت می کند به غرفه بعدی بروند…

دسترسی سریع و آسان به راهکار و محتوا برای مناسبت‌های نیمه شعبان، غدیر، محرم و فاطمیه
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.

فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمه‌شعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران
انواع کتیبه غدیر
انواع استیکر پشت شیشه خودرو
اسپند دودکن
انواع جادستمال کاغذی
انواع مگنت یخچالی مذهبی
انواع استکان مذهبی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا