راه شناخت خدا و اهل بیت علیهم السلام – جشن میز نیمه شعبان

راه شناخت خدا و اهل بیت علیهم السلام (اهل بیت علیهم السلام راه رسیدن به خدا)

با شناخت اهل بیت علیهم السلام می‏توان به شناخت خداوند متعال رسید. مقاله راه شناخت خدا و اهل بیت علیهم السلام سه بخش است که در این سه بخش به راه های شناخت اشاره کرده است.

بخش یک راه شناخت خدا و اهل بیت علیهم السلام – توجه

در روزگار ما یکی از شایع ترین بیماری ها، افسردگی است که متأسفانه شیوع اون روز به روز بیشتر هم می شه. با وجود تمام پیشرفت های بشر، شاید بشه گفت “آرامش” گمشده ی دنیای امروزه. اما آرامش چیه؟ (جواب) چطور به دست میاد؟ و چرا ما ازش دور شدیم؟ (جواب)

همان طور که می بینید معمولا اولین جوابی که به ذهن میاد این که: مشکلات زندگی زیاد شده! ولی اگر نگاه دقیق تری به دنیا و زندگی آدم ها بندازیم، متوجه می شیم چیزی که همیشه تو زندگی مردم بوده و مردم باهاش درگیر بودن مشکلات و سختی هاست.

زندگی همیشه خوب و بد داره، فراز و نشیب داره. یک روز خوشی است، یک روز ناخوشی. به گفته ی امیرالمؤمنین علیه السلام : یومٌ لکَ و یومٌ علیک! (روزگار دو روز بیشتر نیست روزى به سود تو و روزى به زیانت مى‏ باشد. ( بحار الأنوار ، ج‏70، ص: 81 )

نکته ی مهم اینکه: هیچ چیز دنیا ماندنی نیست، نه نعمت ها، نه نقمت ها. این قانون دنیاست. حالا با این شرایط چطور می شه آرامش داشت؟

نکته همین جاست: آرامش یا اضطراب یک حس درونی است. بیش از اینکه وابسته به محیط خارجی باشه، وابسته به نگاه انسان به زندگی و دنیای اطرافشه.کسی که به این خوشی ها  وابسته باشه و تصور کنه این ها بذاته ارزش دارند، با بودنشون خوشحال و با نبودشون ناراحت می شه.  لکیلا تیأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم (حدید 23)

نباید این طور باشه که با بالا و پایین شدن دنیا، آرامش ما کم و زیاد بشه. چون “اصل” این چیزی که ما داریم نیست. دارایی های ما “اصل” و اساس زندگی نیستند. پس فکر می کنید “اصل” چیه؟ “هدف” چیه؟

چیزی که به این دنیا اومدیم تا بهش برسیم، چیزی که اگه به اون برسیم به آرامش می رسیم چیه ؟ (جواب)

«توجه» خدا از انسان می خواد که فقط به او توجه کنه. و ارزش انسان ها را در همین میزان توجهشان قرار داده است. گاهی نعمتی می ده که توجه کنیم (ذکر=شکر) سلامتی روح و جسم و … گاهی نعمت رو می گیره تا توجه کنیم. مثال: سلامتی رو می گیره، اموال و پول رو می گیره، عزیزان رو می گیره، (دعا=درخواست=فقر) (الدعاء مخّ العباده) ولی ما چه کار می کنیم؟ (البته به گفته ی خداوند اکثر ماها)

وقتی نعمت می ده مغرور می شیم، وقتی می گیره شکایت و ناله و می کنیم و گاهی ناشکری ( فامّا الانسان اذا ما ابتلاه ربّه فاکرمه و نعّمه فیقول ربّی اکرمن! و امّا اذا ما ابتلاه فقدر علیه رزقه فیقول ربّی اهانن! فجر 15-16 ) گاهی حتی خدا عذاب می کنه تا متوجه بشیم: {فاخذناهم بالبأساء و الضّراء لعلّهم یتضرّعون (انعام 42)}

پس اصل،  همان “توجه” است. هدف “توجه” است و اگر بتونیم در سختی و راحتی های زندگی به وادی غفلت نیفتیم و همیشه توجه داشته باشیم، توجه به اصل.  روی ما، نگاهمون، حواسمون، دلمون، اگر به سمت خدا باشه، می بینیم که چه آرامشی به سراغمون می آید. امّا… توجه چیست؟

به چه معناست و چگونه می توان آن را کسب کرد؟ ما باید چه کار کنیم تا از این طریق به آرامش واقعی برسیم؟ (جواب) “توجه” از “وجه” می آید. یعنی ” به سمت چیزی بودن”، “رو به سوی چیزی داشتن” با تمام وجود، با تمام حواس.

برای اینکه بتونیم کسی یا چیزی را بشناسیم باید به سمت و وجه او برگردیم. حالا کی میدونه وجه خدا چیه؟ ما باید رو به کجا برگردونیم؟ ( جواب) در دعای ندبه می خوانیم: أین وجه الله الذی الیه یتوجّه الاولیاء پس وجه خدا چیست؟ وجه الله، ائمه علیهم السلام هستند.

در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) که در کتاب اصول کافی ذکر شده است از ایشان نقل شده که فرموده‌اند: ما همان وجه خداوند هستیم که در میان شما می‌گردیم. ( الکافی، ج‏1، ص: 143 – البته در قسمت های دیگر این کتاب و در چند جا کتاب بحارالانوار هم بیان شده است.)

در حدیث دیگری فرموده‌اند: به راستی خداوند ما را آفرید و خوش آفرید و صورت گری کرد و خوش صورت گری کرد و ما را در میان بندگان، دیده و دیده بان خود ساخت و زبان گویای خویش نمود و دست رحمتی قرار داد که بر سر بندگان گشود و ما را وجه خود معرفی کرد که ازسوی آن به وی می‌گرایند و باب خود ساخت که بر او رهنما باشیم و … (الکافی، ج‏1، ص: 144)

از روایت دوم به خوبی روشن است که امام معصوم به وجه الله بودن و چشم و زبان خداوند بودن وصف شده است.

در زمان ما تنها یادگار ائمه علیهم السلام، امام عصر، وجه الله است و بدون رو به سوی او کردن نمی‌توانیم رو به سوی خدا کنیم بلکه رو به سوی حضرت کردن عین رو به سوی خداوند کردن است و بدون شناخت او نمی‌توانیم خداوند را بشناسیم. راه شناخت خداوند و راه پرستش خداوند همان وجه خداوند است و او کسی نیست جز حجت زمان.

توجه به وجه الله نه تنها راه رسیدن به آرامش و ثبات روحی در زندگی است، بلکه هدف و مقصد ما در این دنیاست. اگر راه را درست بریم و وجه الله یعنی امام زمان خودمان را بشناسیم، آرامش را در جای دیگری جستجو نخواهیم کرد. و هرچقدر این شناخت رو بیشتر کنیم به آرامش بیشتری می رسیم.

ما حاضریم همه چیزو هرکاری و برای رسیدن به آرامش واقعی تجربه کنیم غافل از این که آرامش همین جاست نزد امام مهربانمان ما امام مهربانی داریم که میفرماید: انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم. (ما در رعایت حال شما کوتاهى نمى‏کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‏ایم‏.( بحار الأنوار ، ج‏53، ص: 175 )

یه نفر هست که دائم به یادته  و تو رو فراموش نمیکنه و من غافلم  از آن دریای رحمت و نهایت آرامش . بیایید قدری گوش جان بسپاریم به کلام امام رئوف و معین الضعفا که آرامش بخش و تسلی دهنده ی قلب هاست. (بحار الأنوار، ج‏25، ص: 133)

امام آب گوارا در هنگام تشنگی است . اگه دراین بیابان برهوت دنیا تشنه میشوی و هیچ چیز تو را سیراب نمیکند  اگه هیچ علمی ، هیچ شادی و هیچ مهر و محبتی تو را سیراب نمیکنه نزد امامت برو.  او تو  روسیراب میکنه.  آبی که سرتاسر وجودت را جلا میده. غبار های قلبت را میشوره و گرما و سختی جانت را خنک میکنه.

ببینید امام رضا علیه السلام از چه مثال هایی استفاده کردند. توجه کنید که در بیان امام ذره ای غلو وجود نداره و عینا حقیقت رو بیان می کنند. امام همانند ابر بارنده است. که ما یه ی شادی و آرامش همگان است. مانند طبیبی غم ها و نا آرامی های دل ها را  مرهم و داروست امام یار همدم پدر مهربان برادر برابر، برادر برابر و مادر دلسوز به فرزند کوچک است. دلگرم کننده تر این واژه ها کجا پیدا میشود جز بر در خانه ی امام؟!

او پدریست مهربانه که با همه ی بدی ها و خوبی هایت تو را میپذیره. پدر هیچگاه از فرزندش دل نمیبره همیشه منتظر اونه. امام (مفزع العباد فی الداهیه الناد ) امام پناه بندگان در پدیده های سخت و دشواراست.

در سختی ها به همه چیز و همه کس (انواع نذرهای و اوراد و امامز اده ها و …) پناه میبریم جز آن پناهگاهی آغوشش همیشه برای ما باز است و مامن و ملجا محکم است. یادت نرود تو هیچوقت بی پناه نیستی چون امامت را داری. او هست.

مهربانی امام رو به نور خورشید تشبیه کردند، یعنی همان طور که نور خورشید همه جا می تابه و شامل حال همه می شه، محبت امام نیز شامل حال همه می شه که به یمن و برکت وجود آنان است که روزی مادی و معنوی به تمام خلق می رسد، به یمن وجودش روزی میخوریم و از وجود ش غافلیم.

(تذکر به مجری محترم:  این تابیدن نشانه رحمانیت و رحمت عام ایشون به همه خلایق خداونده ولی اگر کسی به دایره مومنین در اومد و یک قدم به امام نزدیک شد شامل رحیمیت او می شه و مهربانی ویژه امام رو دریافت می کنه و همین طور توقع میره از او که به طور ویژه به اعمالش رسیدگی کنه نمونه هایی از نارضایتی امام از شیعیان خطاکار)

دوستان نازنینم، دلهایمان گرم شد با این کلام های نورانی، قلبهایمان  آرام گرفت اما این داستان واژه هایی دلگرم کننده نیست این ها حقیقت محض است. چشمه ایست همیشه جاری.

امام مظهر همه ی خوبیها، پشتیبانی محکم، از پدر دلسوز تر و از مادر مهربانتر است، یه نفر هست که شما رو خیلی دوست دارد همان کسی که در دل شب پدرانه در قنوت نمازش شیعیانش را  به نام هایشان دعا میکند که خدایا از ثواب ها ی من مهدی بردار و گناهان شیعیانم را ببخش. چه بزرگوارانه او همیشه به یاد ماست. ما چقدر به یادش هستیم؟!

بیایید رو کنیم به این وجه خدا ، همان وجه خداییی که خود پروردگارمان برای ما  قرار داده.  که اگر بخواهی رو کنی به وجه خدا. خود خدا این قانون را گذاشته که رو کن به حجت من. و حجت خدا مهربان ترین خلق است نسبت به ما و خداوند در این توجه و رو کردن، برکات و آثار زیادی قرار داده.

(توجه به مجری محترم: اگر اون چه که خدا خواسته واسطه قرار بدی بین خودت و خدا عین توحیده و اگر اون چه که خدا نخواسته واسطه قرار بدی بین خودت و خدا عین شرک است.)

از هم اکنون شروع کنیم. توجه کنیم به امام زمانمان. به ایشان سلامی بدهیم . به هر زبانی که می دانیم سلام امام زمانم- سلام پدر مهربانم – السلام علیک یا وجه الله. و….  بی شک پاسخ من را خواهد داد. ارتباط و توجهمان را بیشتر و بیشتر کنیم. با او حرف بزنیم . مثلا در این ایام سالروز ولادتشان را تبریک بگیم.

برایشان دعا بخونیم. ثواب کارهای خوبمون و به ایشون هدیه کنیم. که البته مهربانی آنان انقدر زیاده که چند برابر به خودمان بر می گردانند. خلاصه که با خودمون قرار بزاریم که توجه کنیم به وجه خدا تا ان شاالله آثار و برکاتش هم نصیبمون بشه.

بخش دو راه شناخت خدا و اهل بیت علیهم السلام – شیطان

داستان درباره یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود. او پس از سال ها آماده سازی، ماجراجویی خود را آغاز کرد. ولی از آنجا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست، تصمیم گرفت تنها از کوه بالا برود. شب بلندی های کوه را تماماً در برگرفت و مرد هیچ چیز را نمی دید. همه چیز سیاه بود. و ابر روی ماه و ستاره ها را پوشانده بود.

همانطور که از کوه بالا می رفت، چند قدم مانده به قله کوه، پایش لیز خورد، و در حالی که به سرعت سقوط می کرد، از کوه پرت شد. در حال سقوط فقط لکه های سیاهی را در مقابل چشمانش می دید.

و احساس وحشتناک مکیده شدن به وسیله قوه جاذبه او را در خود می گرفت. همچنان سقوط می کرد و در آن لحظات ترس عظیم، همه ی رویدادهای خوب و بد زندگی به یادش آمد.اکنون فکر می کرد مرگ چقدر به او نزدیک است. ناگهان احساس کرد که طناب به دور کمرش محکم شد.

بدنش میان آسمان و زمین معلق بود و فقط طناب او را نگه داشته بود.و در این لحظه ی سکون برایش چاره ای نمانده جز آن که فریاد بکشد: “خدایا کمکم کن” ناگهان صدایی پر طنین که از آسمان شنیده می شد، جواب داد: ” از من چه می خواهی؟ “کوهنورد گفت: ” ای خدا نجاتم بده!

  • واقعاً باور داری که من می توانم تو را نجات بدهم؟ البته که باور دارم.
  • اگر باور داری، طنابی را که به کمرت بسته است پاره کن! یک لحظه سکوت… و مرد تصمیم گرفت با تمام نیرو به طناب بچسبد!!!

روز بعد از این ماجرا گروه نجات می گویند که یک کوهنورد یخ زده را مرده پیدا کردند. بدنش از یک طناب آویزان بود و با دستهایش محکم طناب را گرفته بود در حالی تنها یک متر با زمین فاصله داشت!!! خب این که الان یک داستان بود و ساخته ذهن نویسنده. اما می خوام از شما بپرسم چه چیزی باعث شد این کوهنورد به راه نجات که خدا معرفی می کرد، اطمینان نکرد؟ ( جواب)

خود شما تا حالا شده به راه نجاتی که خدا معرفی کرده شک کنی؟ ( جواب)

شنیدین میگن:

  • حالا خدا چه نیازی به نماز خوندن ما دارد ؟
  • نماز و روزه و … مهم نیست. مهم اینه که دلت پاک باشه!
  • حالا با لاک نماز بخونی چی میشه؟!

چی میشه که ما حساب و کتاب فکر خودمون رو بیشتر از علم و حکمت خدا قبول داریم؟! … اگر این کوهنورد سریع به راه نجاتی که بهش معرفی شد اطمینان می کرد و عمل می کرد چه می شد ؟ اگر در اون لحظه به علم خدا بیشتر از علم خودش اطمینان می کرد، که البته عقل هم همین حکم و می کنه یعنی تسلیم کسی باش که می دونه؛ اونوقت کوهنورد به راحتی نجات پیدا می کرد و زنده می موند.

اما یک سوال مهم:

راه نجات و سعادت واقعی  رو چه کسی می­دونه؟ ( جواب)

آیا انجام یا عدم انجام دستورالعمل های نجات بخش خداوند باعث افزایش و یا کاهش مقام خدا میشه؟ … اگر این کوهنورد به راه نجات اطمینان می کرد چیزی برای خدا کم و زیاد می شد؟ ( جواب) برای خود کوهنورد چطور؟ ( جواب)

بنابراین سود و زیان عمل به راه هایی که خدا برای ما قرار داده به خود ما بر می گرده و چیزی از خدا کم و زیاد نمیشه. گفتیم یکی از راه های اصلی و  ویژه، بهتر بگم از شاه راه هایی که خدا برای ما قرار داده « توجه » است. اما در این راهی که به ما معرفی کرده یک مانع بزرگ وجود داره .

این همون مانعی است که گاهی حتی باعث میشه که من فکر و منطق خودم و از خدا بیشتر قبول داشته باشم. مثل کوهنورد.  یا گاهی برام هزار تا بهونه میاره که : حالا خدا چه احتیاجی داره؟ و برو بقیه کارهات خوب کن و این یکی پیش کش و … از آن جایی که این راه، راه نجات ماست پس این تنها یک مانع معمولی نیست. می دونی خدا به این مانع چی میگه؟

میگه ای انسان دقت کن!    اون دشمن توست. اون هم یه دشمن آشکار. (إِنَّ الشَّیطانَ کانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبیناً (اسرا-53)) پس یه دشمن معمولی نیست. بلکه یه دشمن خطرناک  قسم خورده است. قسم سنگینی هم خورده. به عزت و جلال خداقسم خورده که در راه مستقیم کمین کنه و نگذاره هیچ آدمی به مقصد برسه. (قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ (ص -82))

از آن جایی که این دشمن آشنای دیرینه ما آدم هاست همه ما خوب می شناسیمش. کیه؟ ( جواب) شیطان

حالا به من بگویید یه دشمن خطرناک و واقعی چه ویژگی هایی داره؟ ( جواب)

این دشمن همیشه در کمین ماست. هیچ وقت تنهامون نمی گذاره. تحت هیچ شرایطی نه خسته میشه و نه نا امید. همیشه در حال بررسی اوضاع و احوال منه تا بهترین راه رو برای گمراهی و نابودی من پیدا کنه. راه نجات من رو به خوبی می شناسه و از طرف دیگه راه نابودی و انحراف رو هم به خوبی بلده . همیشه به دنبال فرصت است و بدون حساب و کتاب کار نمی کنه.

بنابراین خداوند برای ما راه نجات و کاملا مشخص کرده. اما از اون طرف یه دشمن خیلی خطرناک در این مسیر هست تا مانع رسیدن من به نجات و سعادت بشه. حالا یه سوال مهم دارم:

آیا خدایی که انقدر دقیق راه نجات رو مشخص می کنه و آنقدر ما رو دوست داره که همیشه برای ما نجات و رهایی رو می خواد، ما رو با این دشمن خطرناک رها می کنه و هیچ راه نجاتی قرار نمیده؟ خدایا من چه پناهگاهی دارم تا بتونم خودم رو از شر این دشمن در امان نگه دارم و به راهم ادامه بدم؟ …. فرض کنید تو یه دریای متلاطم به یک تیکه چوب وصل شدی. دریا لحظه به لحظه طوفانی تر میشه.

هوا داره تاریک میشه. متوجه میشی یه کوسه داره نزدیک میشه و … در این حین صدای بوق یه کشتی رو می شنوی. چه جوری تلاش می کنی خودت رو به کشتی برسونی. احساس می کنی کشتی تنها و بزرگترین راه نجاتت است. راه نجات ما هم در این دریای طوفانی کشتی است که حبیب خدا اینگونه معرفی می کند:

مثل اهل بیت من در این امت مثل کشتى نوح (علیه السلام) و قوم آن حضرت است هر که سوار کشتی شد از هلاکت و غرق نجات یافت، و هر که ترک کند سفینه نوح را غرق می شود.

امروز مصداق آن کشتی نجات امام زمان ماست؛ کسی که خدا در موردش میگه: منِ خدا، به خاطر استحقاقی که داشته بهش صفاتی دادم که به کمتر کسی دادم … قدرتی داره که شیطان نمی تونه بهش نزدیک شه .. ولایتش هزاران برابر بیشتر از شیطانه … اگه شیطان بلده با وسوسه و تلقین ماها رو به کار بد تشویق کنه او می تونه مزه شیرین گناه رو ازت دور کنه … اگه بهش پناه ببری شیطان اجازه ورود نداره .

اگه خودتو بسپاری بهش امانت دار ترین آدمهاست و از امانتی که بهش سپردی به خوبی نگه داری میکنه واسه همینه که خدا میگه اگه می خوای توی امتحانای زندگی ات موفق باشی از این آدم کمک بخواه، میخوای پای همه باور ها و اعتقادات وایسی.. باورتو به این آدم قوی تر کن.

درسته که این دنیا یه گذرگاه سخته؛ درسته پستی بلندی و فراز و نشیب داره ولی خدا یه خورشید درخشان گذاشته بالای سرمون که بتونیم با کمکش خوب از بد تشخیص بدیم … حتی از این بالاتر اگه خودمونو بهش بسپاریم دستمونو میگیره مثه معلم کلاس اول که به بچه ها نوشتن یاد میده، خوب زندگی کردن یادمون میده.

حالا این بستگی به ما داره که در و پنجره ها باز کنیم که نور خورشید همه قلب و روح و زندگیمون روشن کنه یا پرده ها بکشیم و توی ظلمات دعا کنیم که خدایا کمکون کن … خدا قبل از اینکه ما کمک بخایم واسمون راه نجات فرستاده .. ولی ما یادمون میره ازش استفاده کنیم … خدا خورشید کنارمون گذاشته که هر وقت خواستیم بدون محدودیت زمان و مکان ازش استفاده کنیم ولی ماها دنبال چراغ قوه میگردیم تو زندگیمون.

فکر میکنیم اووووو چی بشه … چه مشکلی پیش بیاد که برم سراغش … غافل از اینکه اگه من واسه هر چیز ریز و درشتم ازت کمک بخام تو روزهای سختم فراموشش نمیکنم … چه عیبی داره همین که صبح از در خونه میرم بیرون صداش کنم.

جالبه که بدونید، شیطان از همون راهی که گم­راه شد و کار و خراب کرد، خیلی سعی می کنه انسان ها را مثل خودش گمراه کنه. گناه شیطان چی بود؟ ( جواب)

شیطان حاضر نشد بر حضرت آدم علیه السلام سجده کند. شما بگویید شیطان اگر به حضرت آدم علیه السلام سجده می کرد؛ خدا را عبادت کرده بود یا حضرت آدم را؟ ( جواب)

مسلما  همینه چرا که خدا خوسته بود این کار و بکنه. خدا از همون اول خلقت یعنی از زمانی که که اولین حجتش را خلق کرده از بقیه خلق خواست که به سراغ حجت خدا بروند و از ا اطاعت کنند. و اگر ما چیزی که خدا خواسته را انجام دهیم در واقع اطاعت پرستش تنها خدا را کردیم. من و شما چه بخوایم چه نخوایم یه لقب بهمون دادن … یه کسی اگه از این در وارد شه چی می گه؟

می گه یه سری شیعه مهدی اینجا جمع شدن … یه کسایی دور هم جمع شدن که منتسب به امام زمان هستن ! به ما این لقب رو دادن. دیدید یه کسایی فخر می فروشن که ما از فلان خانواده هستیم … افتخارشون اینه که منتسب به فلانی ان … عزیزان ما هم باید افتخارمون این باشه که منتسب به مهدی هستیم … ما شیعیان مهدی هستیم … می دونید چرا ؟ چون وقتی من منتسب به یه جایی می شم دیگه اونه که باید هوای منو داشته باشه …

حالا اگه شما هم مثه من باورتون اینه که دوست داشتن حضرت مهدی بزرگترین گوهره، اگه شما هم باور دارین او تنها راه نجات ما بنده ها از دست شیطان ها و شیطان نما هاست … اگه باور داریم توی پناهگاه امام زمانمون امن ترین جای دنیاست… اگه مطمئنین درخشانترین 20 توی کارنامه مون باید از دست امام زمان  بگذره …

بیاین همین اینجا و همین الان این باورمون رو امانت بسپاریم بهش که اگه یه وقت خدایی نکرده من پام لرزید و داشتم به طناب شیطان  به چاه می رفتم کمکم کنه … بهش دوست داشتمونو ابراز کنیم …چون او خیلی وقته دوست داشتنشو به ما ثابت کرده…

با ترک یه گناه یا انجام یه کار خوب … حواسمون باشه این ما هستیم که باید مرتب به سراغ امام زمانمان بریم. هر روز به او سلام کنیم و مرتب با او ارتباط برقرار کنیم. (مثل برق و استفاده از برق – یا مثال پناهگاه و استفاده از پناهگاه)

خلاصه اینکه او منتظر است تا که ما برگردیم….. ماییم که در غیبت کبری ماندیم!!!

بخش سه راه شناخت خدا و اهل بیت علیهم السلام – دعا

فکر کنید الان یکی بیاد پشت بلند گو بگه حضرت جبرئیل پشت دره و از طرف خدا میگه که هر کدوم از ماها یه دعای قطعا مستجاب داریم، شما چه دعایی می کنید؟ شعاری نگین؟ اونی که واقعا تو دلتونو رو بگین! شاید تعجب کنید اگه بگم این اتفاق دقیقا توی زمان پیغمبر افتاده بود … روزی عده­­ای از اصحاب کنار پیامبر جمع شده بودند، پیامبر فرمودند هر یک از شما یک دعای مستجاب دارد، چه دعایی می­کنید؟

آنها همگی دعا کردند؛ یکی عاقبت به خیری خواست، چیزی که خیلی از افراد خواهان آن هستند، یکی دعا کرد که در گذر از پل صراط ایمن باشد، دیگری حاجت دنیایی داشت، و آن یکی سلامتی خواست و…. این دعاها همگی خیر هستند و معمولاً درخواستهای ما نیز از همین چیزها است.

سپس پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله رو به آن عده فرمودند که شما را سفارش می­کنم به دعای اویس قرن.

می­دانید که اویس قرنی دو بار برای دیدار پیامبر به مدینه آمد. یک بار پیامبر تشریف نداشتند و بار دیگر پیامبر از دنیا رفته بودند. در دومین سفر اویس قرنی به مدینه، عده‌ای سراغ او آمده، گفتند که برای ما چنین اتفاقی افتاد و پیامبر فرمودند من دعای اویس قرنی را به شما سفارش می­کنم.

حال ای اویس قرنی اگر تو در آن جمع بودی چه دعایی می‌کردی؟ اویس، غمزده و خونین جگر گفت: دیگرسودی ندارد. فرصت از دست رفت! آنها که حسابی متعجب شده بودند، پافشاری کردند که اویس دعای خود را بگوید. اویس که حالا چشم ترش حال و هوای درون سینه‌اش را بازگو می‌کرد، بالاخره لب به سخن گشود که اگر در آن بین بودم و یک دعای مستجاب داشتم، دعا می‌کردم خداوند سایه‌ی پیامبر را تا ابد بر سر ما مستدام بدارد.

خداوند توی قرآن به ما گفته وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یرْشُدُونَ-  186/ بقره – (چون بندگان من در باره من از تو بپرسند ، بگو که من نزدیکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ می دهم پس به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند) یا آیه معروف ادعونی استجب لکم

به نظر شما قشنگ نیست که خدا برای استجابت دعاهای ما بهونه جور میکنه؟ یه جاهای خاص اعتبار بیشتری داره که هر کدوم از بنده های من اگه در اون مکانها یا اون شرایط دلش شکست و از صمیم قلب از من چیزی خواستند رد خور نداشته باشه …واقعیت اینکه ما ها توی دوران زندگیمون خیلی بیشتر از یک دعای مستجاب داریم … باور ندارین؟ می خواین واستون بشمرم؟

دعای در شب جمعه/ دعای پیرمردی که محاسنش در راه خدا سفید شده باشد/ دعا در زیر قبه امام حسین علیه السلام / دعا در هنگام دیدن کعبه /هر گاه فردی از روی مهربانی به پدر و مادرش دعا نگاه کند و سپس دعا کند / دعا هنگام باران / دعای هنگام عقد نکاح / دعا در شب قدر/ دعا بعد از استغفار/ در روزها و شبهای ماه مبارک رمضان / دعا در لحظه افطار/ دعایی که  با صلوات بر محمد و آل محمد احاطه شده باشد / دعای کسی که گناهی نداشته باشد مثل کودکان/ دعا در حق همسایه و خیلی های دیگه که اگه بخام بگم باید ساعتها بشینیم اینجا و در مورد شرایط و زمانش صحبت کنیم …

ما ها یادمون میره خدا فرصت هایی به ما داده و ما بدون اینکه ازش استفاده کنیم فقط به خدا غر می زنیم. گاهی همون شیطانی که ازش حرف می زنیم سراغمون میاد و یاس و نا امیدی می اندازه تو دلمون و فک میکنیم مشکل ما بزرگتر از قدرت خدامونه!  غافل از اینکه ناامیدی از رحمت خدا گناهی نابخشودنیه …

حالا اگه یه اکسیری پیدا بشه که همه دعاتونو توی همه زمانها و مکانها تبدیل به یه دعای مستجاب کنه. چه جوری ازش ازش استفاده می کنی؟ چقدر این اکسیر برات ارزشمند میشه؟ این موقعیت های خاص و این اکسیر ها، خاصیت هایی است که خالق کل هستی قرار داده و وعده اش را به ما داده.

می دونید وعده یعنی چی؟ وعده خداوند یعنی قولی که حتما اتفاق میافتد، به هیچ عنوان تغییر پیدا نمی کند. مثل قیامت … بالاخره اتفاق می افته ولی زمانش معلوم نیست .. مثل مرگ … مثل ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) که زمانش رو نمی دونیم و قطعا واقع میشه داستانی که گفتم یکی از همون وعده های الاهی است که رد خور نداره …

حالا قصدم ازگفتن این داستان این بود که خدا از این وعده ها زیاد داره چه خوب چه بد ! چه وعده پاداش چه وعده عذاب … نکته مهمش اینه که تخلف ناپذیره … داشتم از اکسیر حرف می زدم، همون اکسیری که بشه با یه تیر بینهایت نشونه رو هدف بره … یکی از وعده های خدا اینه وا کثروا الدعا بالتعجیل الفرج فان ذالک فرجکم … این همون اکسیری که همه دعاتاتونو مستجاب میکنه از چند جهت …

یکیش اینه که اگه بسیار برای گشایش امر امام زمانمون دعا کنیم خداوند گشایش کار ما رو توی این دعا قرار داده… از جهت دیگه اینکه اگه شما بفهمین که دوستی دارین همیشه و هرجا که بره شما رو فراموش نمیکنه … دائما برای گره مشکل شما دعا میکنه چه احساسی نسبت بهش پیدا میکنید؟ کمترین کار اینه که متقابلا دعاش میکنید … اونوقت دعایی که امام معصوم در حق ما بکنه پیش خدا مثه چک سفید امضا ست…

البته بگم به این سادگی ها هم نیست  … گفتیم شیطان سر راه مستقیم نشسته و بزرگترین دشمن شیطان امام زمانه … چون وقتی امام زمان ظهور کنن شیطان رو میکشند … پس شیطان به هر حیله و ترفندی شده دلش میخواد امام زمان دیر تر بیاد ….

شک می اندازه توی دلمون که ای بابا مگه دعای من و تو گناهکار بالا میره ؟ غافل از اینکه خدا دنبال بهونه است واسه استجابت دعاهامون … می گن اون زمانی که نمرود هیزم جمع کرد واسه آتیش درست کردن و فرستادن حضرت ابراهیم …گنجشکی با نوک منقار کوچیکش آب می آورده واسه خاموش کردن آتش … بهش گفتن آتش با این عظمت با چند تا قطره خاموش نمیشه … گنجشک گفت : من در حد توانم واسه رسول خدا تلاش میکنم …

اینکه دعای ما تا چه حد می تونه دوران غیبت رو کوتاه تر کنه و ظهور رو نزدیک تر نمی دونیم و باور داریم کوچکترین قدمی که در راه حجت زمان از نظر خدا پوشیده نیست و دعایمون بی اثر نیست درست مثل قوم بنی اسرائیل که دعاهاشون غیبت حضرت موسی را کوتاه کرد… (داستان در چند جمله دقیق نقل بشه برای خود مجریان)

این روزها ایام شادی و تولده و ماها به خاطر محبتی که به امام زمانمون داریم به جشن دعوت شدیم … و باور کنید که تک تک شما دعوت شده این جشنید از طرف کسی که تولدشه …

خلاصه بگم بزمی برپاست ولی متاسفانه صاحب مجلس رو نمی بینیم، تولدشه ما رو هم دعوت کرده ولی خودش توی غربت و تنهاییه! امروز هر کدوم از شما بنا به حاجتی اینجا اومده … بیاین از اون اکسیری که بهتون گفتم استفاده کنیم …. واسه گشایش کار کسی دعا کنیم که شاه کلید همه مشکلات ماست… همدم تنهایی کسی باشیم که توی تنهاییمون هیچ وقت تنهامون نمیذاره … بیاین مردونه پای محبتمون بایستیم که او خیلی وقته با وجود تمام بی معرفتی هامون هنوزم دوستمون داره و هنوزم نگرانمونه …. امروز تولدشه … بیاین برای خوشحال کردنش دعاش کنیم.

امروز تولدشه … بیاین خوشحالش کنیم. این اکسیر ارزشمند را با تمام وجود حفظ کنیم و به درستی استفاده کنیم. از همین حالا شروع کنیم. نه فقط اینجا . هر جایی که رفتم این اکسیر با من باشه.

اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن …

دسترسی سریع و آسان به راهکار و محتوا برای مناسبت‌های نیمه شعبان، غدیر، محرم و فاطمیه
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.

فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمه‌شعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران
انواع کتیبه غدیر
انواع استیکر پشت شیشه خودرو
اسپند دودکن
انواع جادستمال کاغذی
انواع مگنت یخچالی مذهبی
انواع استکان مذهبی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا