معنای غیبت امام زمان علیه السلام – جشن میز نیمه شعبان
معنای غیبت امام زمان علیه السلام (ویژگی های غیبت امام عصر علیه السلام در قالب پرسش و پاسخ)
در مقاله معنای غیبت امام زمان علیه السلام ابتدا سوالات داده می شود و می خواهم هر کس برای خودش جواب بده مثل تست های خود شناسی و بعد پاسخ های درست بررسی می شود.
دوست خوبم! به سوأل های چهار جوابی زیر پاسخ دهید. توجه داشته باشید که ممکن است در برخی از سؤالات بیش از یک گزینه صحیح باشد.
1.میدانیم امام زمان ما علیه السلام در غیبت به سر میبرند. مفهوم غیبت ایشان چیست؟
ایشان مانند حضرت عیسی علیه السلام در آسمانها هستند و زمان ظهور به زمین بر میگردند.
ایشان در همین دنیا هستند، در بین ما زندگی میکنند؛ اما مانند فرشتگان دیده نمیشوند.
ایشان در همین دنیا هستند، در بین ما زندگی می کنند، ما ایشان را میبینیم و نمیشناسیم؛ مانند برادران حضرت یوسف علیه السلام که ایشان را می دیدند ولی نمی شناختند.
یعنی تا زمان ظهور نمی توانیم از هدایت ایشان استفاده کنیم.
2.حکمت غیبت امام عصر علیه السلام چیست؟
حفظ جان ایشان
عدم تبعیت از حکومتها (چون ایشان نباید تابعیت هیچ حکومت ظالمی را داشته باشند.)
امتحان انسانها
حکمت اصلی را خدا میداند.
3.غیبت، ویژه ی امام دوازدهم ما شیعیان است یا در امامان و انبیای گذشته هم سابقه داشته است؟
تنها امام زمان علیه السلام دارای غیبت هستند.
برخی از ائمه علیهم السلام غیبتهایی مشابه امام عصر علیه السلام داشتهاند.
فقط غیبت حضرت موسی علیه السلام مشابه غیبت امام زمان علیه السلام بوده است.
برخی از پیامبران مانند حضرت خضر، حضرت موسی و حضرت یوسف علیهم السلام غیبتهایی مشابه امام عصر علیه السلام داشته اند.
4.آیا در دوران غیبت کبری دیدار امام زمان علیه السلام ممکن است؟
خیر؛ این امر در زمان غیبت کبری امکان ندارد.
بله؛ ولی فقط انسانهای برگزیده، در هر زمان که بخواهند میتوانند با امام زمان علیه السلام دیدار کنند.
بله؛ امام زمان علیه السلام با هرکس بخواهند در دوران غیبت ملاقات میکنند.
خیر؛ امام زمان علیه السلام تنها با نواب خاص خود در دوران غیبت کبری ملاقات میکنند.
آیا میتوان با امام زمان علیه السلام در زمان غیبت ارتباط برقرار کرد؟
خیر؛ تنها در زمان ظهور ایشان این امر میسر می شود.
بله؛ ولی تنها تعداد کمی از افراد پرهیزکار می توانند با ایشان ارتباط برقرار کنند.
بله؛ همه انسانها (چه خوب و چه بد) در هر مکانی که باشند، می توانند با ایشان ارتباط برقرار کنند.
بله؛ با چهل شب جمعه رفتن به مکان های خاص می توان با ایشان ارتباط برقرار کرد.
6.در دوران غیبت، چگونه از برکات وجود امام علیه السلام بهره مند میشویم؟
چون امام علیه السلام غائب هستند، امکان استفاده و بهرهمندی از ایشان وجود ندارد و اگر آن حضرت ظاهر بودند همه ی ما به راحتی از ایشان استفاده می کردیم.
فقط انسانهای پرهیزکار در دوران غیبت از وجود امام علیه السلام بهرهمند می شوند.
فیض و بهرهمندی از امام زمان علیه السلام ارتباطی به ظهور و غیبت امام ندارد و همه خلایق از آن بهره مند می شوند.
بهرهمندی ما از امام غائب در تمام امور، همانند بهرهمندی ما از امام ظاهر است.
آیا امام زمان علیه السلام از حال ما با خبر هستند؟ آیا توانایی کمک کردن به ما را دارند؟
در مواردی که ما با ایشان صحبت می کنیم، در جریان قرار گرفته و به ما کمک می کنند.
در موارد معدودی ایشان از حال ما با خبر می شوند و ما را کمک می کنند.
امام عصر علیه السلام در زمان غیبت از حال ما با خبر هستند؛ ولی نمی توانندبه ما کمک کنند؛ چون آشکارنیستند.
ایشان به تمام جزئیات زندگیِ ما، حتی افکار درون ذهن و روحیات ما به اذن خدا آگاه هستند و میتوانند در همهی زمینه ها به ما کمک کنند.
وظیفه ما در قبال امام زمان علیه السلام در دوران غیبت چیست؟
مرتب با ایشان ارتباط قلبی برقرار کنیم و در تمام احوال از ایشان کمک بخواهیم.
برای ظهور ایشان دعا کنیم.
برای سلامتی ایشان صدقه بدهیم.
همه ی موارد فوق
پاسخنامه :
ردیف | a | b | c | d |
1 | * | |||
2 | * | * | * | * |
3 | * | * | ||
4 | * | |||
5 | * | |||
6 | * | |||
7 | * | |||
8 | * |
سیر سؤالات: مفهوم غیبت / علت غیبت / غیبت حجت خدا امر جدیدی نیست / دیدار با امام زمان علیه السلام در دوران غیبت / ارتباط با امام زمان علیه السلام در دوران غیبت / بهرهوری از امام در دوران غیبت / ارتباط با امام زمان علیه السلام با مردم در دوران غیبت / وظایف زمان غیبت
پاسخ سؤالات جشن میز معنای غیبت امام زمان علیه السلام
بهتر است اول به معنای لغوی غیبت بپردازیم. در زبان فارسی غیبت در برابر حضور است، بنابراین در زبان فارسی غیبتِ فرد، به معنی نبودن اوست؛ ولی غیبت در زبان عربی بر خلاف زبان فارسی در برابر ظهور است نه حضور، یعنی در زبان عرب هنگامی که می گوییم غایب است، منظور آن است که ظهور ندارد و وجودش ناشناس است.
در روایات غیبت حضرت مهدی علیه السلام به غیبت حضرت یوسف علیه السلام نسبت به برادرانش تشبه شده است غیبت حضرت یوسف علیه السلام چگونه بود؟ فکر می کنم همه ی ما سریال «یوسف پیامبر علیه السلام» را دیده باشیم، بنابراین بهتر می توانیم این مسأله را درک کنیم. بیاییم با هم مروری بکنیم.
برادران حضرت یوسف علیه السلام، یوسف را بردند و در چاه انداختند؛ و همانطور که میدانیم سرانجام، حضرت یوسف علیه السلام به مصر رفتند. پدرشان یعقوب علیه السلام میدانست که او زنده است، اما جای او را نمی دانست.
اما نکته ی مهمتر این است که همانطور که یادتان هست، برادران حضرت یوسف علیه السلام پیش برادرشان آمدند و حتی با او صحبت کردند، نشست و برخواست کردند؛ و این در حالی است که آنان حضرت یوسف علیه السلام را نمی شناختند ولی حضرت یوسف علیه السلام تک تک آنها را می شناخت. در روایت در مورد چگونگی غیبت حضرت مهدی علیه السلام و شباهت آن به غیبت حضرت یوسف علیه السلام این چنین آمده است: «یَرَونَهُ وَ لا یَعرِفونَهُ»[1]
یعنی همانطور که حضرت یوسف علیه السلام در میان برادرانشان بودند، ولی برادرانشان ایشان را نمیشناختند، حضرت مهدی علیه السلام هم در بین مردم هستند و مردم ایشان را میبینند؛ ولی نمیشناسند.خود ما از صبح تا شب آدمهای زیادی را میبینیم، آیا همه را میشناسیم؟ اصلاً یادمان هست همین امروز چه کسانی را در خیابان و جاهای دیگر دیدیم؟
بنابراین غیبت امام زمان علیه السلام به این معنی نیست که ایشان مانند فرشته ها دیده نمی شوند یا مانند حضرت عیسی علیه السلام درآسمان هستند. ایشان در چاه جمکران هم نیستند!
ایشان روی همین زمین، بین ما زندگی می کنند، راه می روند، غذا میخورند و استراحت می کنند؛ و حتی ممکن است مثل تمام آدم ها سرماخوردگی هم پیدا کنند و بیمار شوند. برخی از مردم هم ممکن است بارها حضرت را ببینند ولی نشناسند، لذا هنگام ظهور، خیلی از مردم خواهند گفت که ما قبلاً او را دیده ایم. ما نمیدانیم حضرت در دوران غیبت، کجا و با چه کیفتی زندگی می کنند. حال آیا این بی خبری ما دلیل بر نبودن اوست؟
بیاییم با هم زمانی که حضرت یعقوب علیه السلام در کنعان هستند و هنوز به مصر نرفتند به خدمت ایشان برویم و چند سوأل بکنیم.
- از ایشان می پرسیم: جنای یعقوب! این آقازاده ی شما یوسف، زنده است یا نه؟ چه میگوید؟
- میگوید: بله
- میگوییم: الان کجاست؟
- میگوید: نمیدانم.
- میگوییم: چه میکند؟ چه میخورد؟
- میفرماید: نمیدانم.
واقعاً هم حضرت یعقوب علیه السلام با آن که پیغمبر بودند، نمیدانستند و واقعاً اطلاع نداشتند که یوسف علیه السلام کجاست؟ زیرا خداود این علم را به ایشان نداده بود. غیبت یعنی همین «بی آدرسی».
اگر به سراغ برادران حضرت یوسف علیه السلام هم برویم و این سوالات را از آنها هم بکنیم می گویند نمیدانند و این در حالی است که او را میبینند، مهر و محبت و لطف و عنایات حضرت یوسف علیه السلام شامل حالشان می شود و در مملکتی زندگی می کنند که تدابیر به موقع و علم الاهی حضرت یوسف علیه السلام آن را نجات داده و به خاطر وجود حضرت یوسف علیه السلام است که روزی می خورند.
از سوی دیگر می توان گفت که این بی آدرسی یک بی آدرسی مطلق نیست، بلکه یک آدرس هایی هم وجود دارد. مثلاً به ما گفته شده است. که ایشان هر سال در مراسم حج شرکت می کند و در زمان حج به عنوان «امیرالحجاجِ» مسلمین حضور دارند. هر سال در منی و عرفات هستند و … .
همانطور که میدانیم خدا بشر را با اختیار آفریده است؛ و بنا بر این است که در این جهان انسان در کردار خود مختار باشد تا خدا به واسطه ی اختیارِ او در اعمالی که انجام می دهد، به او ثواب دهد یا او را عقاب کند؛ و نیز می دانیم خداوند برای هدایت مردم برگزیدگانی را فرستاد تا به مردم راه درست را نشان دهند.
حال ببینیم، بشر با اختیار خود و بدون توجه به عقل و وجدانش، با این حجج الاهی چه کرد؟ در طول تاریخ، بشر برگزیدگان الاهی را آزار داد و بسیاری از آنان را به نحوی از بین برد.
حضرت یونس علیه السلام را چنان تکذیب کردند که از شهر و دیارش رانده شد؛ حضرت زکریا علیه السلام را به دو نیم کردند، حضرت یحیی علیه السلام را سر بریدند و حضرت محمد صلی الله علیه و آله را بیش از همه ی پیامبرانِ پیشین آزار دادند؛ به طوریکه خود ایشان فرموده اند: «هیچ پیامبری به اندازه ی من سختی نکشید.»[2]
جانشینان ایشان را یکی پس از دیگری کشتند و زندگی را آنقدر بر آنها تنگ و تنگتر کردند که یا در زندان بودند، یا در خانههایشان محاصره شده بودند؛ به حدی که امام حسن عسکری علیه السلام -که لقبشان نشان دهنده این زندگیِ سخت است- مجبور به مخفی کردن فرزندشان شدند. چرا که اگر دشمنان از تولد امام زمان علیه السلام باخبر میشدند، بی شک ایشان را به قتل میرساندند.
بنابراین گزینه ی a یعنی «غیبت برای حفظ جان امام» درست است. اما این فقط یکی از حکمتهای غیبت است.
در مورد گزینه ی b یعنی «غیبت به منظور عدم تبعیت از حکومت ها(چون ایشان نباید تابعیت هیچ حکومتی را داشته باشند.)»، فقط به ذکر یک روایت بسنده می کنیم. شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین» به نقل از امام حسن مجتبی علیه السلام این گونه نقل می کند: «هنگامی که قائم ما قیام کند بیعت احدی بر گردن او نیست و به این دلیل است که ولادتش پنهان است و شخص او غایبمی شود »[3] بنابراین گزینه ی دو هم به یکی از حکمت های غیبت اشاره میکند.
اما گزینه ی سوم برمیگردد به همان اختیاری که خدا به انسان داده و به وسیله ی آن انسان ها را ثواب و عقاب می کند. خدا می گوید ای بندگان من که اختیار به شما عطا کردم و راه راست را به وسیله ی فرستادگانم به شما نشان دادم، با این اختیار چه کردید؛ چه میکنید؛ و چه خواهید کرد؟ با این راه مستقیم و چراغ فروزان آن چه میکنید؟
بنابراین تا اینجا به چند حکمت غیبت اشاره کردیم؛ اما در آخر حدیث دیگری را برایتان میخوانم. امام جعفر صادق علیه السلام می فرمایند: « این امر (غیبت)، امری از امر خدا و سرّی از سرّ خدا و غیبی از غیب خداست و زمانی که میدانیم خداوند بزرگ مرتبه حکیم است، تصدیق میکنیم که همه کارهای او حکیمانه است؛ گرچه علتآن کارها بر ماروشن نباشد.»[4]
( از دیگر حکمت های غیبت عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ إِنَّ لِلْقَائِمِ مِنَّا غَیْبَهً یَطُولُ أَمَدُهَا فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِمَ ذَلِکَ قَالَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَى إِلَّا أَنْ تَجْرِیَ فِیهِ سُنَنُ الْأَنْبِیَاءِ علیهم السلام فِی غَیْبَاتِهِمْ وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَهُ یَا سَدِیرُ مِنِ اسْتِیفَاءِ مَدَدِ غَیْبَاتِهِمْ قَالَ اللَّهُتَعَالَى لَتَرْکَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ أَیْ سَنَنَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُم )
شما چه فکر میکنید. غیبت فقط برای مردم عصر ما است یا خیر؟ اگر ما تاریخ را ورقی بزنیم، غیبت را برای برخی از پیامبران هم میبینیم؛ مثل حضرت موسی علیه السلام، حضرت خضر علیه السلام و حضرت یوسف علیه السلام که قبلاً در مورد آن صحبت شد. پس غیبت امام زمان علیه السلام، امر نو و عجیبی نیست.
اما نکته ای که هست این است که این پیامبران در بره های از زمان، از تمام مردم غیبت داشتند؛ ولی آیا در زمانی که حضور آشکار هم داشتند، باز همه ی مردم در مکان های مختلف می توانستند آنها را ببینند؟ تا حالا اسم «اویس قرنی» را شنیده اید؟ او در عربستان زندگی می کرد؛ همان کشوری که پیامبر صلی الله علیه و آله هم در آنجا بود؛ نه در کشوری دیگر. یکجا، اما در دو شهر جدا.
اویس خیلی دوست داشت پیامبر صلی الله علیه و آله را ببیند، اما به علت مشکلات خودش و نیز مسائل مربوط به سختی راه (از قبیل نبود وسیله ی مناسب، جادهی مناسب، خطر راهزنها و . . . )نمیتوانست به دیدار ایشان برود. بالاخره، همه چیز را آماده کرد تا به شهر پیامبر صلی الله علیه و آله برود و ایشان را ببیند؛ اما باید زود بر می گشت؛ چون اویس مادر پیری داشت که باید از او مواظبت می کرد.
از قضا اویس زمانی به شهر پیامبر صلی الله علیه و آله رسید که ایشان از شهر خارج شده بودند. اویس مدتی صبر کرد، اما چون باید پیش مادرش بر می گشت؛ در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله را ندیده بود، با غم و غصه، شهر را ترک کرد. وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله به شهرشان برگشتند، فرمودند: «نسیم بهشت از جانب یمن و قَرَن میوزد. چه بسیار مشتاقم به دیدارت ای اویس قرنی»[5] ایشان بوی بهشت را در مسیر اویس و از شهر اویس احساس می کردند. پس اویس قرنی هیچگاه پیامبر صلی الله علیه و آله را ندید؛ اما بهشتی زندگی کرد.
این داستان را تعریف کردم که بگویم بسیاری از آدمها در زمان تمامی ائمه علیهم السلام از حضرت علی علیه السلام تا به آخر زندگی می کردند که مثل اویس به دلایل بسیاری نتوانستند امام زمان خود را ببینند؛ اما بهشتی زندگی کردند.
در واقع می توان گفت، تعداد بسیار اندکی از مردمِ زمانِ هر کدام از امامان، موفق به دیدار امام خود شدند؛ و می توان گفت که امام از دید آن مردم غائب محسوب می شد. پس غیبت و غائب بودن میتواند یک امر نسبی باشد. حتی بسیاری از مردمی که در شهر هر کدام از ائمه زندگی میکردند، آنها را نمی شناختند.
بیایید با هم به زمان خلافت امیرالمؤمنین علی علیه السلام برویم. علی علیه السلام که بود؟ یار جدا نشدنی پیامبر صلی الله علیه و آله، جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله، همسر دُردانه ی پیامبر صلی الله علیه و آله، پسر عمّ پیامبر صلی الله علیه و آله.
علی علیه السلام فاتح خیبر است و اکنون او حاکم کوفه است. میبینیم ایشان شب ها به خانه ی ایتام میروند و برایشان غذا می برند؛ با آنها همکلام می شود و سنگ صبور دلهایشان می شوند؛ به آنها کمک می کنند و تنور خانه شان را روشن می کند. اما بسیاری از آنها نمی دانند ایشان چه کسی هستند.
علی علیه السلام را میبینند، از نعمت وجودش بهره می برند (چه از نظر مادی و چه از نظر معنوی ایشان آرام بخش زندگی آنان شده اند). اما او را نمیشناسند تا زمانی که، شمشیر ابن ملجم فرقش را به دو نیم می کند؛ و در آن وقت است که متوجه می شوند که آن پدر مهربان، همان حضرت علی علیه السلام بوده است.
پس می شود امام را دید، از وجودش بهره برد، اما او را نشناخت مثل یتیمان کوفه و می شود مثل اویس امام را ندید، اما از پرتو نور و گرمای خورشید وجودش استفاده کرد و مثل اویس بهشتی زندگی کرد. بنابراین کدام گزینه را علامت بزنیم؟ همه اینها را گفتم تا بدانیم غیبت امام زمان علیه السلام امری جدید و بی سابقه یا تنها مخصوص ما، انسان های این دوران نیست.
خوب بیاییم گزینه های این سوأل را تکتک بررسی کنیم. گزینه ی a : «خیر؛ این امر در زمان غیبت کبری امکان ندارد.» یعنی در زمان غیبت صغری امکان داشت. چه کسانی در غیبت صغری امام زمان علیه السلام را میدیدند؟ «نوّاب اربعه» یعنی چهار نائب که یکی پس از دیگری توسط خود امام زمان علیه السلام برگزیده میشدند و با ایشان ارتباط داشتند.
اولین آنها «عثمان بن سعید» بود که بعد از فوتش طبق وصیت و سفارش حضرت به او، پسرش «محمد بن عثمان» را به عنوان دومین نائب خاص معرفی کرد. نائب سوم، یکی از هموطنان ایرانی ما، از خاندان بزرگ نوبخت به نام «حسین بن روح نوبختی» بود که به مدت بیست سال نائب حضرت بود؛ و چهارمین نائب «علی بن محمد سمری» از اهالی سامرا بود که در سال 329 با مرگ او، دوران غیبت صغری به پایان رسید.
بنابراین در زمان غیبت صغری، افراد مشخصی به انتخاب خود امام زمان علیه السلام وجود داشتند که میتوانستند با ایشان ارتباط برقرار کنند و ایشان را ببینند.
و اما گزینه ی b : «بله، ولی فقط انسانهای برگزیده، در هر زمان که بخواهند می توانند با امام زمان علیه السلام دیدار کنند.» لازم است بدانیم که شش روز قبل از مرگ علی بن محمد سمری (نائب آخر) نامهای از امام زمان علیه السلام به دست وی رسید که حضرت در آن مطالب بسیار مهمی را متذکر شده بودند:
«ای علی بن محمد سمری! خداوند اجر برادرانت را در مصیبت تو زیاد کند. تو تا شش روز دیگر خواهی مرد؛ بنابراین، به کسی وصیت نکن که جانشین تو بشود؛ که باب نیابت مسدود شد؛ و غیبت کبری آغاز گردید و ظهوری مگر به اذن خدا نخواهد بود. این ظهور بعد از آن است که زمین را ظلم و جور فرا گرفته و دلها سخت شده باشد.
آگاه باش! به زودی افرادی از شیعیان من خواهند آمد که ادعای مشاهده خواهند کرد. هرکس چنین ادعایی کند، کذاب و افترا زن است؛ و حول و قوهای مگر به وسیله خدا نیست.[6]»
همانطور که دیدیم این نامه، هم از طول غیبت کبری خبر میدهد، هم از مسدود شدن باب نیابت خاصه؛ و هم از اینکه اگر کسی ادعای مشاهده ی امام را بکند، دروغگو است. اما ببینیم منظور از مشاهده چیست؟ منظور از مشاهده این است که کسی ادعا کند هر وقت خودش میخواهد (خود فرد) می تواند حضرت را ببیند. [7]یعنی من ادعا کنم الان می توانم برم فلان جا و حضرت را ببینم و هر وقت بخواهم دیدار صورت میگیرد. این دروغ است.
گزینه ی c : «بله، امام زمان علیه السلام با هر کس بخواهند در دوران غیبت ملاقات می کنند.» خوب شما چه فکر می کنید؟ آیا درست است؟ بله؛ حضرت در طول غیبت کبری با اراده خود با هر کسی که بخواهند ملاقات می کنند. ما نمونه های زیادی از تشرفات افراد مختلف به خدمت امام زمان علیه السلام در دوران غیبت کبری داریم. مثلا: (داستان یک تشرف به دلخواه بیان شود.)
اما گزینه ی d : «خیر؛ امام زمان علیه السلام تنها با نواب خاص خود در دوران غیبت کبری ملاقات می کنند.» خوب این گزینه چگونه است؟ درست است یا غلط؟ (نظرخواهی شود و دلایل بیان شود.)
درست است. همانطور که قبلاً گفتیم، طبق گفته ی خود حضرت در نامه ی آخرشان به نائب آخر، باب نیابت خاصه بسته شده و در غیبت کبری هیچ نائب خاصی وجود ندارد؛ و چنانچه کسی این ادعا را داشته باشد، دروغگو است.
من این سوأل را دوباره از شما می پرسم. بدون توجه به گزینه ها جواب بدهید. آیا می توان با امام زمان علیه السلام در زمان غبیت کبری ارتباط برقرار کرد؟ (منتظر جواب شوید.)
اصلاً ارتباط یعنی چه؟ چگونه میتوان ارتباط برقرار کرد؟ (منتظر جواب شوید.)
ارتباط یعنی یک کنش و واکنش. به کنش متقابل بین دو طرف ارتباط میگویند.[8] مثلاً وقتی من بخواهم با شما ارتباط برقرار کنم. برای شروع چه کار میکنم؟ (منتظر جواب شوید.)
درست است. سلام می کنم؛ و ارتباط ما زمانی برقرار می شود که شما جواب من را بدهید. بعد این ارتباط را ادامه می دهیم. برای همدیگر اهمیت پیدا می کنیم، در مشکلات غمخوار هم می شویم؛ اگر شما دارای قدرت زیادی باشید، می توانید مشکلات من را هم حل کنید؛ و من حتی اگر نتوانم برای شما کاری انجام دهم، حداقل به خاطر ارتباطمان و محبتی که بین ما ایجاد شده، برای حل مشکلتان دعا میکنم.
حالا ببینیم ارتباط برقرار کردن با این انسان استثنائی -یعنی امام زمان علیه السلام – چگونه است؟ می دانید چرا می گویم استثنائی؟ چون او در حال حاضر برترین انسانی است که زنده است و روی کره ی زمین زندگی می کند؛ او واسطه ی خیر و لطف خدا است.
در واقع مجرای رسیدن فیض به ما است. او با محبتترینِ آدمهاست و قدرت و نفوذِ فوق العادهای پیش خدا دارد. در واقع عقل حکم می کند، با چنین آدم با نفوذ و مهربانی ارتباط برقرار کنیم.
نکته ی دیگری که در مورد این آدم باید در نظر بگیریم این است که او را نمی توانیم ببینیم، البته بهتر بگویم، میبینیم، اما نمی شناسیم، در حالی که او ما را میبینید، و کاملاً بر اوضاع و احوال ما آگاه است. حالا ارتباط برقرار کردن با این انسان استثنائی و مهم چگونه امکان پذیر است؟ آیا من باید ریاضت بکشم؟ یا چهل شب جمعه دعا بخونم؟ یا به جمکران بروم؟ … یا به 14 نفر SMS بفرستم؟!!! واقعاً چگونه باید ارتباط برقرار کنم؟ (منتظر جواب شوید.)
حالا من به شما می گویم که ارتباط با این آدم استثنائی، از همه هم استثنائی تر است! چون ارتباط برقرار کردن با او از همه راحتتر است. تو می توانی با او ارتباط برقرار کنی، فقط با تکان دادن لبهایت همین الان هم می شود شروع کرد. یک سلام به او بکن. «سلام بر شما ای امام زمان!» و بدان هیچ کس هم به خوبی او نمی داند جواب سلام واجب است پس حتماً جوابت را می دهد.
خوب! ارتباط شروع شد. حالا با او حرف بزن؛ درد و دل کن؛ کمک بخواه و بدان وجود او سرشار از محبت است. امام رضا علیه السلام میفرمایند: «امام رفیق انس گیرنده؛ و پدر دلسوز؛ و برادر دوقلو و مادر دلسوز نسبت به فرزند کوچک است.»[9]
توجه کنید! ائمه علیهم السلام غلو نمی کنند. حرفهای آنها واقعیتِ محض است. پس وقتی امام رضا علیه السلام میفرمایند که امام مهربانتر از مادر، به فرزند شیرخوار است، توجه کنید به ارتباط مادر با فرزدش. چه فرقی است در زمان شیرخوارگی با بقیه سالها؟ (کمی تفاوتها را بررسی کنید.)
پس ما داریم با چنین آدم مهربانی حرف می زنیم. حتماً حرف ما را گوش می کند. نمی گوید تو گناهکاری، برو.
تو نگو ما را بدان شهر بار نیست *** با کریمان کارها دشوار نیست
بنابراین تمام انسانها (چه خوب و چه بد) در هر مکانی که باشند، می توانند با امام زمان علیه السلام ارتباط برقرار کنند. همانطور که همه ی آدمها، چه خوب و چه بد، از هر قشری، در زمان سایر ائمه علیهم السلام، با آنها ارتباط برقرار می کردند. چرا که امام خورشیدی است که نورش همه جا را فرا می گیرد. نور محبت امام به همه جا می رسد، مثل نور خورشید که تنها به سبزه زار نمی تابد؛ بلکه به گلزار، لجن زار و . . . هم می تابد.
یادتون هست غیبت را چه معنا کردیم؟(منتظر جواب شوید.)
درست است. غیبت امام زمان علیه السلام یعنی «بی آدرسی»؛ یعنی ایشان هستند، ولی ما نمی دانیم کجا هستند. در روایات بهرهمندی از امام غائب را به چه تشبه کردند؟ (منتظر جواب شوید.)
درست است؛ به «خورشید پشت ابر[10]». اول بیایید بررسی کنیم که خورشید چه فوائدی دارد؟ (منتظر جواب شوید.)
گرم کردن زمین، انرژی دادن به زمین، روشن کردن سیارات منظومه ی شمسی، ایجاد حیات در زمین. علاوه بر اینها جاذبه ی خورشید باعث می شود همه ی سیارات منظومه ی شمسی در مدار خود، حول محور خورشید باقی بمانند.
حالا تصور کنید ابرها آمدند و جلوی خورشید را گرفتند. آیا فوائد خورشید از بین رفت؟ نورش از بین رفت؟ گرمایش از بین رفت؟ خیر! اگر از بین رفته بود. همه جا سرد و تاریک می شد؛ و از همه مهمتر، به دلیل از بین رفتن جاذبه. تمام منظومه ی شمسی متلاشی می شد.
حالا بهتر میفهمیم، منظور از اینکه در روایات داریم: «اگر زمین از حجت خدا خالی بماند اهل خود را می بلعد.»[11] چیست ؟ یعنی همه چیز بدون وجود ایشان متلاشی و نابود میشود؛ که او مرکز پرگار هستی است و همه چیز به حول محور وجودش می چرخد. همانطور که خورشید به منظومه ی شمسی حیات می بخشد، امام به خورشید و تمام هستی حیات میبخشد.
قبل از اینکه به پاسخ این سؤال بپردازیم من اول یک سوأل دیگر میکنم. لطفاً به من جواب دهید. آیا خدایی که از تمامی احوال ما با خبر است (حتی افکار ما) و قدرت کامل برای کمک کردن به ما را دارد، میتواند این قدرت و آگاهی را به اراده و خواست خودش به یکی از بندگانش بدهد؟ (منتظر جواب شوید.)
درست است؛ میتواند. خدا به اذن و اراده خود این آگاهی و قدرت را به تمام ائمه علیهم السلام داده و آنها را واسطه ی بین خود و بندگانش قرارداده و همه ی امور بندگان را به به ایشان واگذار کرده است. همانطور که خدا سرپرستی کودک را به والدین او داده، سرپرستی تمام هستی را نیز به امام واگذار کرده است.
امام رضا (علیه السلام) میفرمایند:«خداوند کریمتر از آن است که احوالی از بندگان خود را از امام زمان (علیه السلام) پنهان کند.[12]» لذا خداوند علم و قدرت لازم را نیز به این واسطه های الاهی ارزانی داشته است. خدا به واسطه ی امام به تمام هستی جان داده است؛ مثل اینکه خداوند به واسطه ی خورشید به زمین حیات می دهد.
در نمونه های تاریخی بسیاری، میتوانیم متوجه این آگاهی و قدرت بشویم. از جمله روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام بدین مضمون که میفرمایند:«هر مؤمنی که بیمار می شود، ما با بیماریش رنجور می گردیم و با غم او غمگین می شویم؛ و دعایی نمی کند، مگر آنکه برایش آمین می گوییم و هنگامی که ساکت می شود برایش دعا می کنیم؛ و هیچ مؤمنی چه در شرق و چه در غرب زمین از نگاه ما غائب نیست[13].»
تا اینجا از امام گفتیم، از لطف امام، از مهربانیاش، از علماش، و از همه مهمتر از توجه و عنایاتش نسبت به ما. اما از خودمان نگفتیم. نگفتیم که حالا ما باید در برابر این همه لطف و مهربانی چه کنیم؟حالا که میگوییم اما زمان علیه السلام هستند و در بین ما زندگی می کند؛ ما را میبیند و از احوال ما با خبر هستند؛ پس هر روز که چشمهایمان را باز می کنیم، به ایشان سلام دهیم، خیلی ساده :
«سلام بر شما ای امام زمان! ای پدر مهربان! من روزم را با یاد شما آغاز میکنم.» و مطمئن باشیم هیچکس به خوبی او نمی داند که جواب سلام واجب است. پس حتماً جواب ما را می دهد و ارتباط بر قرار می شود.
گفتیم آدمها وقتی با هم ارتباط برقرار می کنند؛ کمکم برای هم مهم می شوند؛ البته ما همیشه مورد توجه حضرت هستیم، اما حالا باید خودمان به ایشان توجه کنیم.به ایشان بگوییم حالا که من قدرت و توان ندارم که مشکلات شما را -که بزرگترین آن غیبت است- رفع کنم، حداقل میتوانم برای حل آن دعا کنم. برای ظهورتان و همینطور برای سلامتیتان دعا کنم؛ صدقه بدهم. چرا که گفتیم ایشان بین ما زندگی میکنند و ممکن است طبق روال طبیعت مریض بشوند. همانطور که سایر ائمه علیهم السلام نیز بیمار می شدند.
مثلاً در جنگ خیبر، وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله سراغ امیرالمؤمنین علیه السلام را می گیرند، مردم میگویند که ایشان چشمهایشان درد می کند و نتوانسته اند حاضر شوند. بنابراین امام زمان علیه السلام هم ممکن است از نظر جسمانی ناراحتی پیدا کنند. پس برای سلامتی ایشان صدقه بدهیم. حالا که او بزرگترین قدرت زمین است؛ قدرتی که مستقیم به قدرت الاهی متصل است، برای رفع مشکلات و ناراحتی هایم به سراغ او میروم، با او حرف میزنم، درد و دل می کنم. خیلی راحت، چرا که او پدر مهربان من است. اصلاً میتوانم این طوری شروع کنم:
«پدر مهربانم سلام!» و بعد هر چه درد و دل دارم برایش بگویم و از او بخواهم کمکم کند. همه ی اینها را که گفتیم بهانه ای بود برای برقراری ارتباط با او که ریسمان محکم الهی است.
دیگر اینکه ما می توانیم هر کار خوب و مستحبی که انجام به نیابت از او باشد. مثل نماز و روزه ی مستحب، عیادت مریض، دیدار با فامیل و…اگر شما همسایه ای داشته باشید و یک روز بیاید و به شما بگوید همش در فکر شماست. صبح که بلند می شود یاد شماست، می خواهد نماز بخواند به یاد شماست، می خواهد بخوابد به یاد شماست، خلاصه در همه حال به یاد شماست، چه احساسی نسبت به او پیدا می کنید؟پس بیاییم ما هم با یاد امام زمان علیه السلام خودمان را بیشتر و بیشتر در دل او جا کنیم، که با این کار زیباترین زندگی را در دنیا و آخرت خواهیم داشت.
التماس دعا
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.
فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمهشعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران