مجموعه دکلمه رویای ظهور – دکلمه نیمه شعبان

مجموعه دکلمه رویای ظهور (آموزش نحوه اجرای دکلمه)

این مقاله دکلمه برای متن ادبی و مجری هم قابل استفاده می باشد. دکلمه نیمه شعبان دو شامل چهار دکلمه کوتاه و زیبا در رابطه با امام عصر علیه السلام است. که شما بزرگواران می توانید از آنها در ایام نیمه شعبان و مراسمات خود استفاده نمایید.

دکلمه کشتی نجات امت شماره 1 – سلامٌ علی آل یاسین

سلام من بر گل، سلام بر باغ گل، سلام برگلستان، طراوت زهرا(سلام الله علیها). سلام بر نور، بر درخشش نور، بر لطافت نور و بر شجرۀ طیبۀ دودمان با جلالت زهرا(سلام الله علیها) سلام، مولای، …آئینه تمام نمای پیامبر… فرزند علی…نور دیده زهرا(سلام الله علیها) سلام، مهدی…سوته دلانیم، فراهم آمده ایم تا در مبارک میلادی اینچنین، شادمان از شکفتن مولودی آنچنان فریاد بر آوریم

“یا ایّها العزیز مسنّا و اهلنا الضّر و جئنا ببضاعه مزجاه” ای عزیز مصر وجود، مالک رقاب مُلکِ دل، ما برادران یوسف را مانندیم که دوری مان از تو، و نه دوری تو از ما به اضطرارمان افکنده و بضاعت نا چیزمان گوهر گرانبهای محبت توست که خود تو ارزانیمان داشته ای.

بتو پناه آورده ایم و از تو می خواهیم که بر ما تصدق نموده و پیمانه های کوچکِ دلمان را از چشمه سار ولایتِ خود لبریز نمائی. چه کم گردد تو را دارای خرمن اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

شنیده ایم امام علیه السلام پدر مهربان است. شنیده ایم دریای دل مهربانش به کوچکترین پیام محبتی موج بر میدارد و تمامی فرزندان خود را رهین لطف و کرمش می سازد.

پس دوستداران امام زمان، بیائید با هم یکدل و یکصدا پیام ارادت و محبتمان را در گلبونه ی سلامی بپیچیم و به آستان حضرتش تقدیم داریم که او”خود”حاضر و ناضر بر اعمال ماست و پیاممان را می شنود و سلاممان را بی واسطه جواب کرامت می فرماید. پس به او سلام میکنیم و از آستان مقدسش اذن دخول می طلبیم السلام ُ علیکَ یا ولیّ الله…اِئذَن لِوَلیّکَ فی الدُّخولِ اِلی حَرَمِک…

گوش هوشتان را بگشائید!… دوستان چشم دل باز کنید!… این آوای ملکوتی پاسخ اوست که هوش از سر می رباید و این دستانِ خدائی اوست که آغوش گشوده، هر گم کرده راهی به حرم ولایت فرا می خواند و این عطرِ گُلِ نوشکفته وجودِ اوست که مشام جان را نوازش می دهد.

منتظرین امام زمان، هم اکنون که به بوی او معطّر شده اید و انشاء الله به حرم امن ولایتش اذن دخولتان داده است. پس به احترام قدومتان و برای شادمانی دِلتان چشمانمان را فرش میکنیم و گُل، نثار قدومشان مینمائیم.


دکلمه کشتی نجات امت شماره 2 – خورشید امیدم

هان ای امواج خروشان که قایق شکسته ام را بسوی نابودیها و ظلمتها و کژیها سوق می دهید. وای طوفانهای خشمگین که بحال افسرده ام عنایت ندارید و با نغمه ترسناک خود در این ورطه موقت آزارم می دهید. وای ابرهای جهالت و غفلت که در برابر خورشید امیدم صف کشیده اید و رخصت بهره گیری از خورشید امیدم را از من سلب کرده اید.

آیا پنداشته اید که مغلوبم ساخته اید و شکستم داده اید و به منجلاب تباهیم افکنده اید نه اینگونه نیست. بدانید که هرظلمتی را نوری است و خروش و تلاطم شما ای امواج و استحکام شما ای کوهها، و ثبات شما ای ابرها ناپایدار است.

بدانید که تیرهای جهالت و غلت و فراقت شما در دلی اثر دارد و در قلبی منزل بگیرد که نور امید و انتظار و اعتقاد به مهدویت در آن خاموش است اما وجود من به تابش آن ماه امید روشن است، ای امواج خروشان کشتی نجاتم اوست، اوست مهدی حجه ابن الحسن العسکری.

آری مهدی که تمام یأسها را به امید مبّدل سازد و در دریای تیر گیها روشنی آفریند. هان ای دریای بیکران انسانها و لمس کنندگان موج ذّلت در اقیانوس ضلالت که لحظات پرمشقّت حیات را می گذرانید گردهم آئیم و هم آواز شویم و خطاب به ماه امید هستی مهدی ندا دهیم که:

ای مهدی، ای روشنیمان در تاریکیها، ای امیدمان درنومیدیها، ای کشتی نجات در اقیانوس ضلالت و امواج خروشان غفلت، باز آی که جهانی ز توجان گیرد. باز آی که مستضعفان و شیعیان مستعّد پذیرش تواند باز آی که عاشقان پروانه گونه شمع وجودت در انتظار تواند.


دکلمه کشتی نجات امت شماره 3 – آقای من مولای من

نور وجود توست که آتش شوق را در دل تاریک ما بر می فروزد و گرمای حضور توست که گوهر وجود را در میان کوران و سرمای دوران به زیر کوه های یخین زنده نگاه می دارد.

عزیزا!

بس طولانی است که این نگاه های منتظر، به راه آمدنت دوخته مانده است و اندوهبار که دیده هایمان به راهت سپید گشت و هنوز سپیده دمان طلوع تورا نظاره نکرده است.

موعودا!

وعدهء دیدار تو و نیوشیدن صدای پر مهرت خواب را از زبانمان می زداید و ذکر نامت را بر زبانمان روشن نگاه می دارد.

افسوس!

چه باغبانانی که از بین ما رفنتند و زمان ظهور تورا درک نکردند.

امید!

که پرچم اندیشه شان را بدست ما سپردند و نوید دیدارت را به گوش ما امانت نهادند.

در راه تو ای یوسف مصر وجود…! چه گام ها که نرفتیم و چه رنج ها که نبردیم…

خورشید گرم تابستان را به خنکای طراوت کلامت سرد کردیم و یخ و برف زمستانی را به گرمای نگاهت آب نمودیم.

ای کلامت آب گوارای لب های خشکیده دل های بندگان!

ای نگاهت کیمیای قلب های یخ بسته در اوج سرمای زمان!

ای آسمان پر ستاره، ای بیکران آبی…

تو امید هر مأیوسی!

تو اوج آرزوی پرنده های محبوسی!

تو منتهای آمال ماهی های حوضی!

تو کیستی که خورشید خجل از نور توست و روی ماه کم شده از روی توست.

تو آنی که یوسف پیمبر خادم درگاه توست و خضر نبی ملازم درگاهت.

هم آنی که… آدم تا خاتم…، عیسا و موسای کلیم…، نوح نبی و ابراهیم خلیل…،

در اوج خستگی و ترس، در تمام لحظه های سخت،

چشم امید به روزگار حضور تو سپردند!

ای زیباترین گل بوستان خدا در زمین!

ای جانشین انبیاء و اولیاء!

به کدامین گناه روسیاهان، نگاه را دریغ می داری؟

و به کدامین دعای مشتاق نظر مهربارت خواهد افتاد؟

بر ما هم ببار! ای طراوت باران بهاری از تو.

برما هم بتاب! ای انرژی بخش گرمای خورشید.

ای منتها آرزوی آرزومندان! آرزوی تو همه آمال ماست نه بالاترین آن‌ها.

خواسته ما از خدا ظهور توست که همه چیز در ظهور توست.

و خواسته ما از تو نیم نگاهی است به ما که رنج و درد و غم دوری تو را از یاد بریم.

ای نگاهت کیمیا، ای کلامت کیمیا!

در پس کدامین ابر غیبت مانده ای که گرمایت جان را می نوازد و چهره نمی نمایی!

ای دوای دردهای کهنه تاریخ…! ای داروی زخم ستمدیدگان…!

در کجای این هستی نظاره گر ظلم نشسته ای و چشم به فرمان خدا دوخته ای؟

ای صبر بی پایان خدا در وجود تو آکنده!

ای چشم بینا و ای گوش شنوای خدایی!

ای که به اشارتی بنای ظلم در هم افکنی و کارنامه ننگینشان به هم پیچی! ای دست قدرت خدا در زمین! ای نور هدایت خدا!

ای سبزی هر باغ و چمن!

ای سپیدی نیلوفری!

ای مهدی!

آقای من! مولای من! ای جان جهان!


دکلمه کشتی نجات امت شماره 4 – رویای ظهور

پنجره دلم که قابی شکسته دارد صدایت می زنم

نسیم نام تو بر لبهایم می وزد

خیال سبزت همیشه با من است

تو این جایی، در قاب پنجره هایی که رو به باغ خدا باز است

دستهایت طراوت و سبزی را تکرار می کند

از نگاهت ستاره و مهتاب می چکد

خورشید ذره‌ای از مهربانی توست

اگر ابر می بارد

اگر گل می روید

پرنده اگر می خواند

چشمه اگر می جوشد

رود اگر می خروشد

برای توست

زیرا تو آن رویای صادقانه‌ای که ظهورت مرهم تمام زخمهاست

تو آن قدر زلال و پاکی که از غبار پنجره ها دلت می گیرد

شاید پیش از آمدنت باران ببارد و آسمان، تمام کوچه‌ها و خانه‌ها را بشوید

ای سبز

ای بهار

ای نور

ای امید

دستهای مهربانت را که از نوازش لبریز است

و نگاه روشنت را که آئینه صداقت است

دوست می دارم

بگو چشمهای ما کجا مهربانی نگاه تو را می نوشد

و دلهای ما کی با ظهور تو آرام می گیرد


دسترسی سریع و آسان به راهکار و محتوا برای مناسبت‌های نیمه شعبان، غدیر، محرم و فاطمیه
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.

فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمه‌شعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران
انواع کتیبه غدیر
انواع استیکر پشت شیشه خودرو
اسپند دودکن
انواع جادستمال کاغذی
انواع مگنت یخچالی مذهبی
انواع استکان مذهبی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا