نمایشگاه فاطمیه راه نجات – برنامه پیشنهادی ویژه فاطمیه

نمایشگاه فاطمیه راه نجات شامل دو غرفه و چند فایل صوتی و تصویری است.

نمایشگاه فاطمیه راه نجات شامل دو غرفه همراه با تصاویر، کلیپ و روضه با موضوع مرگ و قبر و قیامت است که یکی از راههای نجات از سختی آنها فاطمیه است. برای مطالعه بیشتر در این موضوع به فایل های زیر مراجعه نمایید:

راهنمای اجرای نمایشگاه

غرفه اول: طرح تابلوها نشان دهنده ی زندگی پرمشغله و دل مشغولیها و ذهن درگیر ما در طول زندگی ست. دیوارهای غرفه تماما با پارچه مشکی پوشانده شود. صدای افکت بلند باشد تا ذهن مخاطب و تصاویری که می بیند با یکدیگر هماهنگی ایجاد کند.

ورودی فضایی شبیه به نمایشگاه نقاشی، سبک تابلوهای مصور. نورپردازی این غرفه ؛نور قرمز و آبی است. *مخاطب حتما باید از این فضا عبور کند تا وارد غرفه بعد شود.*

تایم:10 دقیقه

نمایشگاه فاطمیه راه نجات – غرفه دوم

(اجرا 2 نفره)

برای شروع غرفه دوم با در نظر گرفتن بنر غسالخانه، فضاسازی در فکر مخاطب برای ورود به مرگ و قبر است… ابتدا فضا تاریک است و فقط نورهای موضعی روی تصویر بنر روشن است.

سبک گفتمان گوینده در این غرفه ابتدا حالت دکلمه وار و خوف انگیز است سپس برای ادامه بحث ؛نور صحنه روشن و به لفظ عادی مطالب را بیان میکند. در ویدئو پرژکتور تصاویر مربوط به این غرفه از انتها تا ابتدای اجرا پخش شود.

پخش مناجات مربوط به انتهای این غرفه است که بروی ویدئو پرژکتور معانی همزمان پخش میشودو نور این قسمت سبز است. نورپردازی ابتدای غرفه سفید و آبی زوم بروی تصویر بنر است.

تایم:20تا 25دقیقه

نفر اول: مرگ.. واژه ای آشنا اما غریب، دور ولی نزدیک، نزدیکتر از رگ گردن به انسان و ورود او به خانه ای شگفت انگیز است، خانه ای دومتری اسمش هرچه هست…گورستان، قبرستان، آرامگاه ابدی، بهشت چنین و چنان، وادی رحمت و مغفرت هرچه نامش باشد و به هر اسمی نامیده شود، در حقیقت همان خانه ی دو متری است.

نفر اول و دوم وارد صحنه می شود و نور روشن می شود. نفر دوم بلافاصله شروع می کند

نفر دوم: در زندگی همه‌ی ما انسانها دو حقیقت بنام مرگ و زندگی وجود دارد. مرگ واقعیتی است که چه بپذیریم و چه نپذیریم یک حقیقت است و برای تک‌تک ما در زمان تعیین شده‌ی خودش اتفاق میفتد. در حقیقت مرگ هم بخشی از زندگی است.

روانشناسان در گذشته بر این باور بودند که سخن گفتن یا فکر کردن درباره‌ی مرگ در وجود انسانها افسردگی و نا امیدی ایجاد می کند، اما بر اساس پژوهش‌های بسیار در سال ‌های اخیر، اندیشیدن به مرگ نه تنها در انسان نا امیدی و افسردگی ایجاد نمی کنه، بلکه باعث رشد و بالندگی در زندگی انسان شده و چون می‌داند روزی خواهد مرد.

پس با معناتر زندگی میکند و قدر لحظات زندگی را بیشتر می‌داند، بنابراین مرگ و اندیشیدن به آن و ایجاد آمادگی برای آن، بر خالف باور عوام اثر روانشناسی مثبت دارد شما به عنوان یک انسان حاضر نیستید با مرگ کسی مواجه شوید در صورتیکه این مسئله بخش بزرگی از زندگی ما را تشکیل می‌ دهد.

مرگ یک تجربه شخصی است که شخص با تجربه کردنش ارتباطش را با دیگران از دست می‌دهد، بنابراین نمی‌ تواند تجربه اش را با دیگران در میان بگذارد. در مجموع واژه‌ ی مرگ، مثل کلمه‌ ی زندگی مفهوم روشن و واضحی دارد اما در کنه این واژه رمزی نهفته است که هرگز برای کسی درست و دقیق معلوم نیست.

نفر اول: امیر عالم در وادی اسرار و رموز مرگ می‌فرمایند: هرکه از مرگ بگریزد در همین فرارش، با مرگ روبه رو خواهد شد، چرا که اجل در کمین جان است و سر انجام گریزها، هم‌آغوشی با آن است. وه! که چه روزگارانی در پی گشودن راز مرگ بودم، اما خواست خدا این بود که این اسرار همچنان فاش نشود! هیهات چه دانش سر به مهری…

و اما در بین این همه پدیده فانی و گذرا تنها انسان است که از این حقیقت، یعنی مردن خبر دارد. همه جانداران می ‌میرند، ستارگان و کهکشان ها فرو می ‌پاشند ولی نمی ‌دانند که خواهند مرد و نمی‌ فهمند که می ‌میرند، جز انسان که می ‌داند و می ‌فهمد اما به تدریج.

نکته ‌ی قابل توجه اینجاست که موجوداتی که از مرگ خود آگاهی ندارند از مرگ هم هراسی نداشته و نگران نیستند، اما این انسان است که با آگاه شدن از مرگ، به ویژه مرگ خود، دچار اضطراب و افسردگی شده و چندین پرسش ذهن او را تحریک می کند.

نفر دوم: این جملات بهتر است کوبنده گفته شود. مرگ یعنی چه؟ چرا باید مرد ؟ چطور می ‌میریم؟ بعد از مرگ چه خواهد شد؟ و سرگذشت ارواح پس از مرگ چه خواهد بود؟……..

خلاصه این که پدیده و حقیقت مرگ چنان پیچیده و پر رمز و راز است که اگر مردگان هم به این دنیا برگردند و بخواهند جریان مرگ خود را توصیف کنند زبانشان قاصر است. حقیقتی که پایان زندگی دنیوی ماست واقعی ترین تعریف از مرگ است.

نفر اول: (الموت غایته و بالموت تختم الدنیا)، طبق فرمایشات حضرت امیر (علیه السلام)، مرگ به همه مسولیت ها، تلاش‌ها، آرزوها و هدف های دنیوی انسان پایان می‌ بخشد، اما در همین حال دنیای جدیدی هم با مرگ آغاز می ‌شود.

در این میان یکی از مسائلی که ذهن مارو به شدت مشغول می ‌کند، مشکلات بیان ناپذیره ناشی از مرگ است، چنانچه امیرالمومنین علیه السلام می ‌فرمایند:

(وان للموت لغمرات، هی افظع من ان تستغق بصفهٍ او تعقل علی عقول اهل الدنیا)

مشکلات مرگ چنان پیچیده و دردناک‌ اند که به توصیف در نمی ‌آیند و با قوانین عقل و خرد مردم این دنیا سنجیده نمی‌شوند، (فغیر موصوف ها نزل بهم): حالات و عوارضی که در دم مرگ اتفاق می‌افتد قابل وصف و بیان نیستند!

چرا که جهان غیب و آخرت با این جهان که جهان ظاهر است از جنس هم نیستند، فلذا در دنیاییم و از اخرت بی خبر و مرگ مهمانی است ناخوشایند! درک جهان پس از مرگ تنها می تواند با وقوع آن اتفاق بیفتد. همانطور که پیامبرگرامی صلی الله علیه و آله و سلم  زندگی دنیا را خواب و مرگ را بیداری توصیف کرده‌اند.

و یا اینکه می ‌فرمایند: هرکه می ‌میرد در حقیقت نمرده است و اگر در ظاهر پوسیده می ‌شود در باطن چیزی از او پوسیده نشده بلکه پایدار می‌ ماند. حقیقت مرگ در واقع از همان ابتدا ارزش های مارا وارونه می‌ کند. ارزش ها و ارزش‌ گذاری ‌های ما با حضور مرگ نمایان و معیارها آشکار می ‌شوند و اینجاست که انسان، دست پشیمانی می ‌گزد و از دلبستگی های خود دست می‌ کشد و آرزو می‌کند که ای کاش به دنبال دنیا نمی رفت.

( فهو یعض یده ندامت علی ما اصحر له عند الموت من امره ویزهد فیما کان یرغب فیه ایام عمره و یقمینی ان الذی کان)

نفر دوم: بیم و ترس از مرگ هم کاملا طبیعی است همانگونه که عشق و دلبستگی به زندگی کاملا طبیعی است. مرگ که دست انسان را از دنیا کوتاه کرده و راه آخرت را پیش پای ما قرار می‌دهد حقیقتا که بیمناک است. با تن لرزه ‌ها، دردهای جانکاه، اندوه گلوگیر و فریاد خواه که از بستگان و همسران خود کمک می ‌طلبند، اما کاری از دست کسی برنمی‌آید و گریه هم سودی ندارد.

از افتادن در تنگنای گور وتنهایی و بی کسی در گورستان جز ماندن چارهای نیست. آنگاه کرم‌ ها، تکه پاره تن او را برده و پوسیدگی، طراوت تن را لگد کوب کرده و گذشت روزگار همه آثار اورا به باد فنا و فراموشی می ‌سپارد. تنهای نازنین می‌ گندند و استخوان های محکم پوسیده می ‌شوند، روح در زیر سنگینی اعمال می‌ماند، و چیزهایی که از غیبت شنیده بود، با چشم یقین می ‌بیند، اما چه سود که دیگر به کارهای نیک چیزی نمی‌توان افزود و از لغزش ها چیزی نمی ‌توان کاست.

پخش مناجات امیرالمومنین علیه السلام

نمایشگاه فاطمیه راه نجات – غرفه سوم

بیان حالت خوف و اضطرار قیامت در تاریکی محض افکت وحشت پخش می‌شود؛ سپس از پشت صحنه متن خوانده و کلیپ اضطرار و وحشت قیامت پخش می ‌شود.

نفر اول: ما فقط در قالب چند عبارت، از حقیقتی به نام مرگ برای شما سخن گفتیم، در حالی که این حقیقت، دارای مراحل مختلفی چون سکرات، شب اول قبر، برزخ و قیامت هست، اما هدف ما از انتخاب و شرح خالصه‌ ی این موضوع، پرداختن به آخرین مرحله‌ ی آن یعنی قیامت است که تکلیف زندگی نهایی و اخروی ما را مشخص می‌کند و حالا این شما و این قیامت.

(صحنه تاریک بشه و پخش کلیپ قیامت صحنه روشن)

نفر اول: یکی از صحنه های هولناک روز قیامت، محشور شدن همه‌ی مخلوقات از ابتدای خلقت تا آخرین آن می باشد؛ همه را، اعم از انسانها و جنیان و حتی حیوانات را در سرزمین محشر جمع می‌ کند. بسیار لحظات سرنوشت ساز و احساسی است..

برای مثال: در زندگی لحظاتی هست که برای ما التهاب زیادی دارد مثل لحظاتی که قرار است نتیجه کاری که برایش زحمت کشیده ‌ایم ببینیم، مثل ورزشکاری که سال ها زحمت کشیده و منتظره نتایج تلاش‌ هاش در مسابقات جهانی است….

(این جملات حتما باید سلسله وار و پشت سر هم گفته بشه و البته کمی رعب انگیز). در این لحظات قلب ما تند تند می ‌زند، و در ذهن خود افکار ضد و نقیص، بیم و امید را می ‌پروراند.

نفر اول: امام صادق علیه السلام فرمودند: زمین محشر چون آتش سوزان است و رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: هرکس وارد محشر شود تشنه است. از طریق آیات و روایات قیامت اینگونه به ما معرفی می‌ شود قیامت پنجاه موقف دارد … به اندازه‌ی یک هزار سال طول می ‌کشد…

طبق آیه 83 سوره نبأ که پروردگار مهربانی می فرماید:

الیتکلمون الا من اذن له الرحمن و قال صوابا سوره نبأ /83

هیچ کس جز به اجازه خداوند رحمان سخن نمی ‌گوید و آنگاه که می‌ گوید درست و حق می ‌گوید. امروز بر دهانشان مهر می ‌نهیم و دست‌هایشان با ما سخن می ‌گویند و پاهایشان به آنچه انجام می‌دادند، شهادت می ‌دهند.

نمایشگاه فاطمیه راه نجات – غرفه چهارم

(اجرا 3 نفره)

هدف این غرفه این هست که بعد از این همه سختی و مشقت قیامت و مرگ و قبر و… یک جرعه از مهربانی خداوند رو با ذکر روایت بیان کنیم که: اگر در عالم هر خوبی و عمل نیک و خالصه مهربانی و … وجود داره همه یک رحمت از صد رحمت پروردگار که در این دنیا به بندگانش اعطا کرده و انقدر مهربان هست که 99 تا دیگر را برای اون دنیا که این همه آزار و اذیت داره و مرحله اخر از سرنوشت انسانه قرار داده…

گوینده در نورپردازی ملایم (زرد و سفید) قدم زنان به سمت سن می آید در حالیکه با حس امید بخشی و نجات سخن می‌ گوید. سپس نور سبز اضافه می‌شود و وارد مبحث شفاعت می ‌شود و تا پایان غرفه همراه است.

فضا کاملا با پارچه مشکی پوشانده و سیاه شود. وسط سقف. یک طناب فوق العاده ضخیم و استوار اطراف آن طناب ها و ریسمان های باریک و پاره و ریش ریش وسوخته از جنس همان طناب ضخیم. (ریسمان حضرت تنها راه نجات)

(حس اینکه جز دستیابی به این ریسمان چاره دیگری نداریم) نحوه بیان گوینده در این غرفه باید رسا،صحیح و آرام‌ب خش باشد.

(باتوجه به فضایی که دو غرفه قبل ارائه شد و فضای ترسناک و ناامید کننده لذا باید مباحث مطرح شده غرفه آخر سرشار از امید و قوت قلب باشد. سعی کنید این فضا را با افزودن احادیث امید بخش ذکر شده و نورپردازی ملایم و … مستحکم کنید.)

نفر اول: اینچنین است تلالؤ مهربانی، رحمت و عطوفت خالقمان…. در حدیثی می فرمایند: خداوند صد رحمت خلق فرموده است، یک رحمت را در میان خلق پخش نمود که با این رحمت همه ی مخلوقات وجود و بقا دارند. همه ی مخلوقات در سایه ی آن رحمت هستند.

محبت و ترحم پدر و مادر به فرزندان، محبت مخلوقات به یکدیگر و خالصه هر خیر و خوبی، همه و همه از آن یک رحمت است! نود و نه تای دیگر را به علاوه‌ی آن یک رحمت برای قیامت قرار داده است! خداوند رحمت و ارحم الراحمین، آن همه رحمت را برای آنها که انسان نیاز فراوان به رحمت دارد ذخیره کرده است.

با این تفاسیر پروردگار عالم قطعا مهربان ترین مهربانان به ماست چرا که خودش مسیر نجات و سعادت را به ما نشان داده. موقفی که بسیار نفس گیر با هیجان و التهاب همراه است موقف حساب و حسابرسی خداوند متعال به اعمال است پناه می بریم به خداوند مهربانی از چنین روزی.

مرحله عبور از پل صراط، صراط پلی است بروی جهنم و تا کسی از آن نگذرد داخل بهشت نمی شود. از مو باریکتر و از شمشیر برنده تر و از آتش گرمتر است. (در حقیقت جلوه ‌ای از اجرای عدالت خداوند است)

نفر دوم: با همه این اتفاقات؛ شیرین ترین لحظه برای مومنان چه زمانی ست؟! انسان هرچه قدر هم که بندگی به نحو احسن کرده باشد چطور می توان اطمینان به خود دهد که اعمالش دستگیر و ریسمان محکمی برایش در آن دنیا باشد و با اعمالش رو سفید می ‌شود؟! چه کسی در این روز دلخوش به اعمال خودش هست؟

چه کسی توان گذر از این مرحله را دارد و در میان این همه تنهایی، رعب و وحشت، دستان خالی و خالصه اضطرار انسان در صحرای محشر، رحمت الهی چگونه نمایان می ‌شود؟ تمام قیامت و صحرای محشر اینک به یک رشته وابسته است..

نفر سوم: حضرت زهرا سلام الله علیها حتی به عنوان مهریه که حق طبیعی و شرعی یک بانوست از خداوند شفاعت امتشون رو خواستند.

از حضرت زهرا سلام الله علیها روایت شده که هنگام ازدواج آن حضرت وقتی رسول اکرم صلی الله علیه و اله مهریه آن حضرت را درهم هایی قرار دادند. عرض کردند: ای رسول خدا،د ختران مردم نیز مهریه شان درهم و دینار است پس چه تفاوت بین من و آنها وجود دارد خواهش می ‌کنم آن مهریه را رد کنید و از خدا بخواهید مهر من را شفاعت گنهکاران امت شما قرار دهد.

در این هنگام جبرئیل نازل شد. درحالی که در دستش قطعه ای کوچک از حریر بود که بر آن نوشته شده بود: خداوند مهریه فاطمه زهرا سلام الله علیها را شفاعت گنهکاران امت محمد صلی الله علیه و آله قرار داد.

وقتی زمان شهادت بی بی رسید و به حالت احتضار درآمد، وصیت نمود آن حریر را روی سینه‌ ی مبارکش در زیر کفن بگذارند، آنگاه فرمودند: هنگامیکه به قیامت وارد شوم این نوشته را با دستم بالا می‌ گیرم و خطاکاران امت پدرم را شفاعت می کنم.

نفر اول: توجه من به سوی خدا، شفاعت من به درگاه الهی، توسل من در پیشگاه پروردگار، همگی به دستِ مبارک توست…. اصلا من پشت سر تو ایستاده‌ام تا خدا آبروی تو را ببیند، چرا که نزد پروردگارم وجیه و آبرومند هستی.

ببینیم هر کدام از ما صاحب کدام یک از این ریسمان ها هستیم و چه کرده ایم در اثبات محبتمان به فاطمه زهرا سلام الله علیها چه کرده ‌ایم… که بگوییم بانو، ما شما را دوست داریم،‌ از شما تبعیت می‌کنیم، به ریسمان محبت شما، به ریسمان اوامر شما در این دنیا چنگ زده ‌ایم تا در آخرت دستمان از ریشه های چادرت کوتاه نباشد ….

نفردوم: فتنه ها مرا فرا گرفته اند. گناهان هجوم آورده اند. شیاطینِ جن و انس در اطرافم پرسه می زنند. مبادا در گرداب بیفتم…آه دستم را بگیر که بسیار عاجزم، علیلم، ذلیلم! دستی به کمک دراز کن. بانویم را صدا می زنم و می گویم:

 هر سه نفر با هم: یا مَولاتی، یا فاطمهُ، اَغیثینی ای بانوی من،ای فاطمه، مرا دریاب.

نفر سوم: جابر از امام باقر علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمودند: در روز حشر خطاب رسد ای فاطمه! نظاره کن در قلب هرکس چیزی از حب خود و ذریه‌ات دیدی دست او را فراگیر و در بهشت او را جای ده.

بخدا ای جابر در آن روز فاطمه سلام الله علیها شیعیان و دوستان خود را ازمیان مردم چنان بر می‌چیند، همچو مرغی که دانه برچیند… دوستان را جدا کند زهرا، آنگاه فاطمه با شیعیان خود بر باب بهشت حاضر می‌ شوند.

خداوند در قلب ایشان می ‌افکند تا تجدید نظر می‌ کنند و بسوی محشر التفات می نمایند. خطاب رسد چیست این التفات شما، همانا فاطمه سلام الله علیها دختر حبیب من شفاعت، تقدیم شما فرمود، عرض می کند: ای پروردگار ما! دوست می ‌داریم که قدر ما در مثل امروز شناخته شود.

پس خداوند بفرماید ای دوستان من برگردید و بنگرید به کسیکه شما را برای محبت فاطمه سلام الله دوست داشته، بنگرید به کسیکه شما را برای دوستی فاطمه سلام الله اطعام کرده، بنگرید به کسیکه برای محبت فاطمه سلام الله شما را پوشانیده.

بنگرید به کسیکه برای محبت فاطمه سلام الله شما را به شربتی در راه دوست داشتن فاطمه سلام الله سیراب کرده، بنگرید به کسیکه از شما غیبت کردنی را در دوستی فاطمه سلام الله دور کرده دست او را بگیرید و داخل بهشت کنید پس آنان برگردند و همه را داخل بهشت کنند.

سپس حضرت باقر علیه السلام  فرمود: به خدا سوگند از برکت محبت جده‌ام زهرا سلام الله علیها کسی بر جای نمی ‌ماند، جز آنکسی که نسبت به مقام والای آل محمد صلوات الله علیها تردید داشته و یا کافر و یا منافق باشد.

نفر دوم: ریسمانی که قیامت در حساسترین لحظات می ‌تواند نجات بخش ما باشد، چیزی نیست جز ریسمان محبت و ولایت فاطمه سلام الله علیها و همسر ایشان وفرزندانش.

اگر در این دنیا راهی را به اطاعت از اوامر امامانی که خدا برای ما از نسل فاطمه سلام الله علیها برگزیده است سپری کردیم، اگر به محبت فاطمه سلام الله علیها با کسی دوستی کردیم، اگر به خاطر محب امیرالمومنین علیه السلام بودن از خطای یکی از شیعیانشان گذشتیم، آن وقت در آخرت این رشته ای که از اعمال و اعتقاد و محبتمان بافتیم دست ما را پیوند می‌دهد با رشته‌های چادر زهرای مرضیه سلام الله علیها.

ما را از صراط عبور می‌ دهد و… حال این ماییم و رشته‌ ی محبت فاطمه سلام الله علیها در دنیا و انشاالله شفاعت ایشان در قیامت بیاییم در دنیا و در این لحظه…. برای خودمان قیامتی برپا کنیم و از خودمان بپرسیم… به راستی تا امروز چه کرده ‌ایم؟ دست به داماناش بوده ‌ایم؟

و قلبمان جایگاه محبت فاطمی بوده؟ اگر تا این لحظه نبوده و یا کم بوده، اینک این دست ما و این رشته ‌ی چادر مادر….(افکت روضه پخش بشه)

خاموش مانده ایم! با بغضی در گلو و شعله ‌ای در دل، تا صاحب الزمان ما را در رکابش بپذیرند و با لهیب انتقام، آتش بر سقیفه زنند. آن روز باید دنیا ببیند عدالت مهدوی برای مادر پهلو شکسته!


برای مشاهده تصاویر غرفه ی اول نمایشگاه فاطمیه راه نجات روی تصویر کلیک نمایید.


برای مشاهده تصاویر غرفه دوم نمایشگاه فاطمیه راه نجات روی تصویر کلیک نمایید.


طرح بنر نمایشگاه فاطمیه راه نجات

مراسم غرفه ای راه نجات

برای مشاهده تصویر روی آن کلیک نمایید


طرح کارت دعوت نمایشگاه فاطمیه راه نجات

مراسم غرفه ای راه نجات

برای مشاهده تصویر روی آن کلیک نمایید.


صوت های نمایشگاه فاطمیه راه نجات

صوت شماره 1 – افکت صدای طبل


صوت شماره 2 – افکت الهی


صوت شماره 3 – صوت روضه مادر مادر

مادر مادر جانم ، فاطمه که چیزی نمیخواست از مردم .. گفت من آمده ام برای یاری علی… علی فقط غم مرا به سینه داشت.. علی مرا فقط در این مدینه داشت… ولی همان که از غدیر کینه داشت… برای بی هوا زدن زمینه داشت … نبی که رفتناله اش به من رسید و پاره قواله اش به من رسید. مرغ دل تاب ماندن ندارد ، حقشم همینه میکشد هر دل مبتلارا ، میزند تر به شهر مدینه، تا بگوید غم مجتبی را…
چرا آقام اینقدر زود پیر شد ؟…..


کلیپ های نمایشگاه فاطمیه راه نجات

کلیپ شماره 1 روز قیامت


کلیپ شماره 2 مناجات


دسترسی سریع و آسان به راهکار و محتوا برای مناسبت‌های نیمه شعبان، غدیر، محرم و فاطمیه
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.

فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمه‌شعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران
انواع کتیبه غدیر
انواع استیکر پشت شیشه خودرو
اسپند دودکن
انواع جادستمال کاغذی
انواع مگنت یخچالی مذهبی
انواع استکان مذهبی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا