خطبه فدکیه همراه با ترجمه

خطبه فدکیه حضرت صدیقه طاهره  سلام الله علیها – متن و ترجمه فارسی و انگلیسی

خطبه فدکیه حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها شامل متن عربی و ترجمه فارسی و انگلیسی به همراه فایل صوتی و فایل های متنی برای شما گرامیان آماده شده که می توانید برای نشر در فضای مجازی و یا مکان های مختلف استفاده نمایید.

به نام خالق یاس و به یاد بارانی که بر پژمردگی اش خواهد بارید عجل الله تعالی فرجه الشریف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز برای هدایت مردمان پس از خویش به فرمان الهی در جای جای جاده ی تبلیغ و رسالت، پرده از کمال ها و فضیلت های امیرالمؤمنین علیه السلام  براداشته و دانش های الهی خود را به او سپرده است. 
 
هم چنین در هر زمان و مکان، او و فرزندانش علیهم السلام را به عنوان اوصیای خود معرفی نموده و به دستور پروردگار، نام و وصف هر یک را به روشنی و بدون هیچ ابهامی بازگو فرموده اند.
 

اما افسوس که سیر تاریخ همیشه نشان گر توطئه های مخالفان راه راستین است؛ اینان از همان ابتدا که هنوزمراسم غسل و تدفین پیامبر صلی الله علیه و آله انجام نشده بود  با رأی خود، خلیفه را  تعیین کردند. این حکومت در حالی شکل گرفت که از حج واپسین رسول خدا صلی الله علیه و آله  و مراسم غدیر خم بیش از هفتاد روز نگذشته بود.

آه و افسوس که تنها اندکی بعد، نه تنها بی وفایی کردند بلکه بر عزیزترین یادگاران نبی صلی الله علیه و آله تاختند و آشیان وحی را به آتش کشیدند، هدیه و نِحله ی پیامبر صلی الله علیه و آله را از حضرت زهرا سلام الله علیها گرفته و به استدلال ها و حق ایشان پشت کردند.

مقام عصمت ایشان را نادیده گرفته و بیست و سه سال سفارش رسول خدا صلی الله علیه و آله را زیر پا گذاشتند! تنها ده روز پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فدک را که هدیه ایشان به دخت گرامی شان سلام الله علیها بود، تصرف کردند.

حضرت فاطمه سلام الله علیها  که هر چه تلاش کرد، جوابی نشنید؛  پارچه ای بر سر بست، لباسی سراپای پوشید و با زنان و خدمه و خویشان خود به مسجد رفت در حالی که خلیفه ی وقت به همراه مهاجران و انصار در مسجد نشسته بودند، در برابرش پرده ای آویختند و در پشت پرده نشست و آهی که کشید که مجلس دگرگون شد و اولین بار از خطابه ی غدیر، توحید، قرآن، ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام وحقّ خویش در باره ی  فدک دفاع کرد. 

منابع خطبه فدکیه : دلائل الامامه ص 109-129* امالی شیخ صدوق ص 384* بحارالانوار ج29 ص 311.


فایل صوتی خطبه فدکیه با صدای آقای مهدی صدقی


فایل صوتی خطبه فدکیه با صدای آقای محسن فرهمند آزاد


فایل صوتی فارسی خطبه فدکیه


فایل صوتی اسناد خطبه فدکیه


قسمت اول خطبه فدکیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

لَمّا اَجْمَعَ اَبُوبَکْرٍ عَلى مَنْعِ فاطِمَهَ علیها السلام فَدَکاً وَ صَرَفَ عامِلَها مِنْها وَ بَلَغَها ذَلِکَ، لاثَتْ خِمارَها عَلى رَأْسِها وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبابِها، وَ اَقْبَلَتْ فى لُمَّهٍ مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساءِ قَوْمِها، تَجُرُّ أَدْراعَها، تَطَأُ ذُیُولَها، ما تَخْرِمُ مِشْیَتُها مِشْیَهَ رَسُولِ اللّه‏ِ صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله حَتّى دَخَلَتْ عَلى اَبِى ‏بَکْرٍ الْمَسْجِدَ وَ هُوَ فى حَشْدٍ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الاَْنْصارِ وَ غَیْرِهِمْ. فَنِیطَتْ دُونَها وَ دُونَ النّاسِ مُلاءَهٌ فَجَلَسَتْ.

ثُمَّ أَنَّتْ أَنَّهً ارْتَجَّتْ لَهَا الْقُلُوبُ وَ ذَرَفَتْ لَهَا الْعُیُونُ وَ اَجْهَشَ الْقَوْمُ لَها بِالْبُکاءِ وَ النَّحِیبِ، فَارْتَجَّ الْمَجْلِسُ… ثُمَّ اَمْهَلَتْ هُنَیَّهً حَتّى اِذا سَکَنَ نَشِیجُ الْقَوْمِ وَ هَدَأَتْ فَوْرَتُهُمْ، اِفْتَتَحَتِ الْکَلامَ بِحَمْدِ اللّه‏ِ وَ الثَّناءِ عَلَیْهِ وَ الصَّلاهِ عَلى رَسُولِهِ، فَعادَ الْقَوْمُ فى بُکائِهِمْ، فَلَمّا اَمْسَکُوا عادَتْ علیهاالسلام فى کَلامِها فَقالَتْ:

ترجمه قسمت اول خطبه فدکیه

آن گاه که ابوبکر تصمیم قطعى گرفت فدک را از دست حضرت فاطمه علیه السلام بگیرد، نماینده ى او را از فدک بیرون راند. این خبر به حضرتش رسید. او مقنعه بر سر کرد و پوشش سرتاسرى پوشید و در میان بانوان خدمت گزار و خویشاوند به راه افتاد. لباس هاى او به زمین کشیده مى ‏شد و زیر پایش مى رفت. راه رفتن او از راه رفتن پیامبر صلى الله علیه و‏ آله و سلم چیزى کم نداشت و آن را به یاد مى آورد.

در مسجد وارد بر ابوبکر شد که با بسیارى از مهاجران و انصار و دیگر مردمان نشسته بود. پس میان مردمان و حضرتش پرده‏ اى آویخته شد. آن حضرت نشست و آه جان سوزى کشید که دل ها لرزید و اشک ها فرو ریخت و صداى گریه و ناله از مردمان برخاست و مجلس به هیجان رفت.

آن گاه لحظه ‏اى درنگ فرمود تا مردمان آرام گرفته از خروش افتادند. آن گاه سخن خویش را با حمد و ستایش خداوند و درود بر پیامبر صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏ آله ‏و سلم آغاز فرمود. مردمان دوباره به گریه افتادند. همین که از گریه باز ایستادند، براى بار دوم آغاز سخن کرده و این گونه فرمود:

قسمت اول خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

When Abū Bakr decided to take away the property of Fadak from the possession of Fatima, upon her be peace, he first discharged her deputy from there, and then the news travelled

around and reached the Highnesses Fatima upon her be peace.
Therefore, she veiled her head, covered her body with the long robe, covering herself entirely from the top to toe ,and along with her lady companions and servants she set out for the

mosque of the Holy Prophet, bless be upon him and his Descendants.
The manner of her walking resembled entirely the manner of the Holy Prophet’ walking,
Except that the end of her loose garment was touching the ground.

She arrived at the mosque and found that Abū Bakr was sitting with some Muslims: the Mohājirs and Ansārs.
As she entered the mosque, a curtain was put up between the ladies and the men sitting
On the other side

When they were all seated on either side of the curtain, the Highnesses Fatimah let out such a lamentation that made the people sitting there weep so loudly that the mosque reverberated with the sound of their weeping.And then, when there was a pause and the sound of weeping subsided, she began dressing the amazing expecting people

She said:
‘I commence my speech by praising Allah and expressing my gratitude to Him.’
And then she continued by calling Allah’s blessings upon the prophet, bless be upon him and his Descendants, at which there was another round of weeping and wailing on part of the people in the mosque. When again there was silence, the Highnesses Fatima continued her speech by saying:


قسمت دوم خطبه فدکیه

اَبْتَدِءُ بِحَمْدِ مَنْ هُوَ اَوْلى بِالْحَمْدِ وَ الطَّوْلِ وَ الْمَجْدِ. اَلْحَمْدُ للّه‏ِِ عَلى ما اَنْعَمَ، وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلى ما اَلْهَمَ، وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَها، وَ سُبُوغِ آلاءٍ اَسْداها، وَ اِحْسانِ مِنَنٍ والاها.

اَحْمَدُهُ بِمَحامِدَ جَمَّ عَنِ الاِْحْصاءِ عَدَدُها، وَ نَأى عَنِ الْمُجازاهِ أَمَدُها،: وَ تَفاوَتَ عَنِ الاِْدْراکِ أَبَدُها، وَ نَدَبَهُمْ لاِسْتِزادَتِها بِالشُّکْرِ لاِتِّصالِها، وَ اسْتَخْذَى الْخَلْقَ بِاِنْزالِها، وَ اسْتَحْمَدَ اِلَى الْخَلائِقِ بِاِجْزالِها، وَ ثَنّى بِالنَّدْبِ اِلى اَمْثالِها.

وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه‏ُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، کَلِمَهٌ جَعَلَ الاِْخْلاصَ تَأْوِیلَها، و ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها، وَ اَبانَ فِى الْفِکَرِ مَعْقُولَها. اَلْمُمْتَنِـعُ مِنَ الاَْبْصارِ رُؤْیَتُهُ، وَ مِنَ الاَْلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الاَْوْهامِ الاِْحاطَهُ بِهِ. اِبْتَدَعَ الاَْشْیاءَ لا مِنْ شَىْ‏ءٍ کانَ قَبْلَها، وَ اَنْشَأَها بِلاَ احْتِذاءِ اَمْثِلَهٍ اِمْتَثَلَها.

کَوَّنَها بِقُدْرَتِهِ، وَ ذَرَأَها بِمَشِیَّتِهِ، مِنْ غَیْرِ حاجَهٍ مِنْهُ اِلى تَکْوِینِها، وَ لا فائِدَهٍ لَهُ فى تَصْوِیرِها، اِلاَّ تَثْبِیتاً لِحِکْمَتِهِ، وَ تَنْبِیهاً عَلى طاعَتِهِ، وَ اِظْهاراً لِقُدْرَتِهِ، وَ دَلالَهً عَلى رُبُوبِیَّتِهِ وَ تَعَبُّداً لِبَرِیَّتِهِ، وَ اِعْزازاً لِدَعْوَتِهِ. ثُمَّ جَعَلَ الثَّوابَ عَلى طاعَتِهِ وَ وَضَعَ الْعِقابَ عَلى مَعْصِیَتِهِ، ذِیادَهً لِعِبادِهِ عَنْ نَقِمَتِهِ، وَ حِیاشَهً لَهُمْ اِلى جَنَّتِهِ.

ترجمه قسمت دوم خطبه فدکیه

سخنم را با ستایش خدا آغاز می ‏کنم. ستایش آن ‏که به سپاس و بخشش و بزرگى سزاوارتر است. تمامى ستایش و سپاس ویژه ى خداوند نیکى و الهام است.

بر عطایاى پیشین و فراگیر و بر احسان هاى فرو ریخته و نیکى هاى پیاپى، او را ثنا مى گویم؛ به خاطر احسان هایى بى‏شمار که در سپاس نگنجد و ادراک و هوش بشر را احاطه بر حدود آن ها نا ممکن باشد.

خداوند که براى پیوستگى نیکى ها، مردمان را به سپاس فراخوانده و براى سرشارى آسودگی ‏ها، به فروتنى وا داشته و بر دوباره‏ طلبى احسان ها، دعوت کرده تا آن ها را بیشتر و برتر بخشایش کند و گواهى مى دهم که خداوندگارى به جز اللّه‏ نیست،

یگانه ‏اى که انبازى بر او نبوده؛ [لا إله إلاّ اللّه‏] کلمه اى است که خداوند تحقّق و تجسّم بیرونى آن را اخلاص مردمان قرار داده و آن‏چه از آن [لا إله إلاّ اللّه‏] قابلیت دریافت دارد، در دل ها به ودیعت نهاده [توحید فطرى]. [او از توحید] آن چه قابل تعقّل است، در اندیشه ها روشن کرده است.

خداوندى که چشم ها را توان دیدنش نبوده و زبان ها را یاراى توصیف او نباشد و اندیشه ها را گنجایش احاطه بر او نیست تنها اوست که اشیاء را بدون ماده اى پیشین، آفرید و آن ها را بى‏طرح و نقشه اى به ظهور آورده است.

پس اشیاء را تنها به قدرت خود، هستى بخشید و به خواست خود پدیدار نمود. او که نیازى به ایجاد هستى نداشته و در صورتگرى آن ها بهره‏ ى برایش نیست؛ مگر آن که نشان دهد حکمت خود را و بیدار کند آفریده ها را در فرانبردارى و نمایش دهد.

توانایى اش را و مردمان را به پروردگارى خود رهنما باشد و ایجاد نماید بندگى را در آفریدگان و نیرومندى و شکوه بخشد دعوت خود را از بندگان! آن گاه براى سوق آنان به بهشت و فرمان ‏بردارى خود، پاداش و براى بازدارى شان از دوزخ و سرپیچى از فرمانش، کیفر آورده است.

قسمت دوم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

Praise is to Allah for what He has bestowed to us by His Grace;
All gratitude is to Allah for what He has inspired us with, and all thanks and eulogies be for what He has in advance granted us [in the form of varied graces],
And the Abundant goods that He has bestowed upon human beings

Praise be to Allah for the benefits that He has made, One after another [for all the creatures], The amount is beyond the possibility of enumeration

،And the extent is limitless, And the eternal nature is beyond human comprehension

He called upon His creatures to express their gratitude to Him for His constant blessings.’ ,
And abundant increase and He caused human beings to praise Him for increasing the Abundance of these benefits, and then doubled these benefits for their imploring it.

‘I bear witness that there is no god but Allah, the Only One without any companion;
A statement which by its implication purifies all hearts, the beholdereyes fall short of seeing

Him, and the describers’ imaginations are not able to depict Him..Nobody can describe Him
He originated the creatures through His of nothing Power; He did it without any model or pre-planning or any priority,
And caused them to come into being by His Might.

He created them by His will to create, not due to any need on Allah’s part of bringing them
In to being, nor for any benefit to Him by giving them forms,
But only in order to establish the Proof of His wisdom and as a proclamation that creatures

obey Him,
And in order to manifest His creative ability and enthrall creation to perform their duty and devotion to Him – to Exalt His invitation.

And then Allah rewarded those obedient to Him and chastised those who rebelled, so as
to guard His creation against His chastisement,
And to lead them towards His acceptance and pleasure.


قسمت سوم خطبه فدکیه

وَ اَشْهَدُ اَنَّ أَبِى مُحَمَّداً صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ یَجْتَبِلَهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ یَبْتَعِثَهُ، وَ سَمّاهُ قَبْلَ اَنْ یَسْتَنْجِبَهُ.. اِذِ الْخَلائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَهٌ، وَ بِسِتْرِ الاَْهاوِیلِ مَصُونَهٌ، وَ بِنِهایَهِ الْعَدَمِ مَقْرُونَهٌ، عِلْماً مِنَ اللّه‏ِ تَعالى بِمَآئِلِ الْأُمُورِ، وَ اِحاطَهً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَهً بِمَواقِعِ الْمَقْدُورِ.

اِبْتَعَثَهُ اللّه‏ُ اِتْماماً لِأَمْرِهِ، وَ عَزِیمَهً عَلى اِمْضاءِ حُکْمِهِ، وَ اِنْفاذاً لِمَقادِیرِ حَتْمِهِ. فَرَأَى الْأُمَمَ فِرَقاً فى اَدْیانِها، عُکَّفاً عَلى نِیرانِها، عابِدَهً لاَِوْثانِها، مُنْکِرَهً للّه‏ِِ مَعَ عِرْفانِها. فَأَنارَ اللّه‏ُ بِأَبِى مُحَمَّدٍ صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله ظُلَمَها، وَ فَرَّجَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها، وَ جَلا عَنِ الاَْبْصارِ عَمَهَها، وَ عَنِ الاَْنْفُسِ غُمَمَها..

وَ قامَ فِى النّاسِ بِالْهِدایَهِ، فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغَوایَهِ، وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعَمایَهِ، وَ هَداهُمْ اِلَى الدِّینِ الْقَوِیمِ، وَ دَعاهُمْ اِلَى الطَّرِیقِ الْمُسْتَقِیمِ. ثُمَّ قَبَضَهُ اللّه‏ُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیْهِ قَبْضَ رَأْفَهٍ وَ رَحْمَهٍ وَ اخْتِیارٍ، رَغْبَهً بِمُحَمَّدٍ صلى‏ الله ‏علیه ‏و‏آله عَنْ تَعَبِ هَذِهِ الدَّارِ،

مَوْضُوعاً عَنْهُ اَعْباءُ الاَْوْزارِ، مَحْفُوفاً بِالْمَلائِکَهِ الاَْبْرارِ، وَ رِضْوانِ الرَّبِّ الْغَفّارِ، وَ مُجاوَرَهِ الْمَلِکِ الْجَبّارِ. صَلَّى اللّه‏ُ عَلى أَبِى، نَبِیِّهِ، وَ أَمِینِهِ عَلَى الْوَحْىِ وَ صَفِیِّهِ، وَ خِیَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِیِّهِ. فَعَلَیْهِ الصَّلاهُ وَ السَّلامُ وَ رَحْمَهُ اللّه‏ِ وَ بَرَکاتُهُ. ( خطبه فدکیه حضرت صدیقه طاهره )

ترجمه قسمت سوم خطبه فدکیه

و گواهى مى دهم که پدرم «محمّد صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏ آله» بنده و فرستاده ى اوست. همو که پیش از آفرینش، او را برگزید و قبل از بعثت، گزینش کرد و پیش از انتخاب، او را نام نهاد. و این گزینش هنگامى بود که آفریدگان در جایگاه غیب پوشیده بودند.

و در پس پرده هاى هولناک در امان و با پَسین دیواره ى نیستى همگون بودند؛ چرا که خداوند به سرانجام کارها آگاه و به پدیده ها تا انتهاى بى انتها چیره و به شدنی ‏ها و مقدورات داناست.

خداوند او را بر انگیخت تا فرمانش را اتمام، حکمش را امضاء و تقدیر حتمی ‏اش را اجرا فرماید. آن‏ گاه رسول خدا امت ها را در ادیان خود پراکنده دید؛ چرا که گرد آتش [شرک] می ‏چرخند و بت ‏ها را می ‏پرستند و با وجود معرفت [فطرى]، خدا را انکار مى کنند.

از آن روى خداوند به وسیله ‏ى پدرم محمّد صلى الله علیه ‏و ‏آله و سلم تاریکى هاى شرک و ابهام ‏ها را از دل ها زدود و پرده هاى تاریک را از دیده ها کنار زده، روشن نمود و ابرهاى تیره ى نادانى را از جان ها برداشت. در میان مردمان به راهنمایى پرداخت و آنان را از غفلت و گمراهى رهایى بخشید و از نابینایى به بصیرت بُرد و به دین استوار رهنمون شده و به راه هموار و درست دعوت کرد.

سپس خداوند با رأفت و مهر و اختیار خویش او را برگرفت تا از رنج این جهان برهاند و سنگینى ها و سختی ‏هاى نبوّت را از دوشش بردارد. پس او را برگرفت و به جهان دیگر بُرد، به همراهى فرشتگان نیکوکار و در پرتو خشنودى پروردگار آمرزنده و همسایگى پادشاه پیوند دهنده.

درود خدا بر پدرم، فرستاده و امانت دار وحى او و برگزیده و نیکوکار در میان آفریدگان و مورد خشنودى آفریدگار) پس بر او باد درود و سلام و رحمت و برکات خداوند!

قسمت سوم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

I bear witness that my father, Mohammad, bless be upon him and his Descendants, is His Servant and Messenger, and Allah named him Mohammad even before he had created him.And He chose him above all the entire beings before He commissioned him with the Mission.

And He chose him above all the entire beings before He commissioned him with the Mission.
He did it before all creation was still uncreated,

They were still waiting to be created,
They were held up still in the pitch darkness nearer to the limits of non-existence.
Since Allah’s knowledge of all affairs, and aware of all the finals and also He is dominant of all creatures, and He knows all of the destinies.

And His comprehension of all that was to happen,
Raised him, (Mohammad), in order to fulfill His plan, with a resolution to achieve what He commanded, and to enforce what He ordained as inevitable.

Mohammad, bless be upon him and his Descendants, saw various people divided into sects of various religions,
Secluded around their sacred fires,
Worshipping their idols,
Denying Allah, despite the wish to worship Allah being built within their soul when born.

So Allah illuminated the darkness by the virtue of Mohammad, blesses be upon him and his Descendants, removed from the hearts the darkness of uncertainty, and lifted perplexity
From the visions .

Allah made him rise amongst the people as a source of guidance,
And set them free from waywardness,
And gave them vision releasing them from blindness,

(Lack of insight), and guided them towards the secure religion.
And he summoned them toward the righteousness and the straight path.

then Allah took him, Mohammad, bless be upon him and his Descendants,back with kindness and the option of goodness and inclination and preference (the option to stay or to die).
Thus Mohammad, bless be upon him and his Descendants, is now in comfort and free of the

toils and tribulations of this world,
Allah’s angels are gathered around him,
He is covered by the pleasure of the All-Sustaining, and All-Forgiving Allah.
He is in the environs of the Almighty King of the kings.

May praise of Allah be upon my father,
The Prophet of Him,

He was trusted the revelation, by the Almighty,
He was the Divine chosen and the selected one from amongst Allah’s creation,
The one with whom Allah is most pleased.
May peace be upon him and may Allah’s Mercy and Benefaction be on him.


قسمت چهارم خطبه فدکیه

ثُمَّ الْتَفَتَتْ علیهاالسلام اِلى أَهْلِ الْمَجْلِسِ وَ قالَتْ لِجَمِیعِ الْمُهاجِرِینَ وَ الاَْنْصارِ: وَ اَنْتُمْ، عِبادَ اللّه‏ِ، نَصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ، وَ حَمَلَهُ دِینِهِ وَ وَحْیِهِ، وَ أُمَناءُ اللّه‏ِ عَلى اَنْفُسِکُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَى الْأُمَمِ حَوْلَکُمْ، زَعِیمُ حَقٍّ للّه‏ِِ فِیکُمْ، وَ عَهْدٌ قَدَّمَهُ اِلَیْکُمْ.

ترجمه قسمت چهارم خطبه فدکیه

آن گاه او بر مردمان توجّهى نمود و تمامى مهاجران و انصار را خطاب نموده، فرمود: و شما بندگان خدا و پرچم هاى بر افراشته ى امر و نهى خدایید و حاملان دین و وحى او، از سوى خداوند امانت دار برگروه خود و مبلّغ بر امت ‏هاى اطرافتان! رهبر بر حقِّ خداوند [امام امیرالمؤمنین] در میان شماست، او پیمانى است از زمان هاى پیشین با شمایان.

قسمت چهارم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

Then the Highnesses Fatima , upon her be peace, turned to the people – the Mohājirs and Ansārs –gathering in the mosque and commenced her sermon as:
‘You are Allah’s servants,

Who are ordered to carry out His commands for what is obligatory and what is forbidden.
You are the carriers of the burden of Allah’s religion and revelations.

You are entrusted with the trusteeship of yourselves.
You are charged with the propagation of Allah’s Message to all people in the world.
Now, the Leader of the Truth, Ali, is amongst you.
He is the same man, the man who pledge that he would be with you long before [at the Ghadir-i- khum].


قسمت پنجم خطبه فدکیه

وَ نَحْنُ بَقِیَّهٌ اِسْتَخْلَفَها عَلَیْکُمْ، وَ مَعَنا کِتابُ اللّه‏ِ النّاطِقُ، وَ الْقُرْآنُ الصّادِقُ، وَ النُّورُ السّاطِعُ، وَ الضِّیاءُ اللاّمِعُ، بَیِّنَهٌ بَصائِرُهُ، وَ آىٌ مُنْکَشِفَهٌ سَرائِرُهُ، و بُرْهانٌ فِینا مُتَجَلِّیَهٌ ظَواهِرُهُ، مُدِیمٌ لِلْبَرِیَّهِ اسْتِماعُهُ، مُغْتَبِطَهٌ بِهِ اَشْیاعُهُ…

قائِدٌ اِلَى الرِّضْوانِ اتِّباعُهُ، مُؤَدٍّ اِلَى النَّجاهِ اسْتِماعُهُ، فِیهِ تِبْیانُ حُجَجِ اللّه‏ِ الْمُنَوَّرَهِ، وَ مَواعِظُهُ الْمُکَرَّرَهُ، وَ عَزَائِمُهُ الْمُفَسَّرَهُ، وَ مَحارِمُهُ الْمُحَذَّرَهُ، وَ اَحْکامُهُ الْکافِیَهُ، وَ بَیِّناتُهُ الْجالِیَهُ، وَ جُمَلُهُ الشّافِیَهُ، وَ فَضائِلُهُ الْمَنْدُوبَهُ، وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَهُ، وَ رَحْمَتُهُ الْمَرْجُوَّهٌ وَ شَرائِعُهُ الْمَکْتُوبَهُ.

ترجمه قسمت پنجم خطبه فدکیه

و اکنون ماییم یادگاران خداوند در میان شما؛ همراه ماست کتاب گویاى او و قرآن راستین و نور فراگیر و پرتو تابان؛ بینش هایش آشکار و نشانه هایى که پنهانى هایش روشن است، برهانى است در میان ما که خود را بر آفریدگان نشان دهد. امکان شنیدنش هموار و پیوسته است. دیگران بر پیروانش غبطه و سرشک دارند.

پیرویش به ‏سوى رضوان رهنماست. آن که گوش هوش به آن فرا دارد، رهایى یابد. در آن کتاب است، حجّت هاى محکم و روشن خداوند؛ اندرزهایش پیاپى، مفروضاتش [واجبات] بى‏ پرده، نارواهایش [محرّمات] بازداشته شده و احکامش کافى و کارساز. دلایلش متجلّى و واضح، دستوراتش شفابخش، برترى ‏هایش جذّاب و گیرا، ترخیص هایش در دست، مهرش امیدآور و راه هایش مشخص و برنبشته است.

قسمت پنجم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

And now, it is we, the remnant [of Allah] left behind for you along with the illuminate Book,
The true Qur’an ,The radiant light, The effulgent radiation
Its proofs are manifest,

And its obscurities are clarified
That which is apparent of it, is clear,
It is a logic among us ,
It’s hearable easily and constantly.
And those who follow it are the envy of all the rest.

Those who follow its path are led into Allah’s pleasure,
Those who heed it are led towards salvation,

And by Qur’an are attained the enlightened arguments
Of Allah, a and his elucidated intentions.
And whatever is forbidden and has been warned against,

And the self-evident proofs that have been made clear,
And sufficient proofs and the virtues that are desirable;

And the indulgence of Allah that was divinely bestowed,
And the divine laws that have been recorded,
And His kindness is hope-inspiring,
And His orders are healing.


قسمت ششم خطبه فدکیه

فَفَرَضَ اللّه‏ُ الاْءِیمانَ تَطْهِیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ، وَ الصَّلاهَ تَنْزِیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاهَ تَزْکِیَهً لِلنَّفْسِ وَ تَزْیِیداً فِى الرِّزْقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبِیتاً لِلاِْخْلاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْیِیداً لِلدِّینِ وَ اِحْیاءً لِلسُّنَنِ وَ اِعْلاناً لِلشَّرِیعَهِ، وَ الْعَدْلَ تَنْسِیقاً لِلْقُلُوبِ.

وَ تَمْکِیناً لِلدِّینِ، وَ طاعَتَنا أَهْلَ الْبَیْتِ نِظاماً لِلْمِلَّهِ. وَ إِمامَتَنا أَماناً مِنَ الْفُرْقَهِ، وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلاِْسْلامِ، وَ الصَّبْرَ مَعُونَهً عَلَى اسْتِیجابِ الْأَجْرِ، وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَهً لِلْعامَّهِ، وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْکَرِ تَنْزِیهاً لِلدِّینِ، وَ بِرَّ الْوالِدَیْنِ وِقایَهً مِنَ السَّخَطِ، وَ صِلَهَ الاَْرْحامِ مَنْسَأَهً فِى الْعُمْرِ وَ مَنْماهً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّماءِ، وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِیضاً لِلْمَغْفِرَهِ، وَ تَوْفِیَهَ الْمَکایِیلِ وَ الْمَوازِینِ تَغْیِیراً لِلْبَخْسِ،

وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزِیهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَ اجْتِنابَ قَذْفِ الْمُحْصَناتِ حِجاباً لِلَّعْنَهِ، وَ مُجانَبَهَ السَّرِقَهِ اِیجاباً لِلْعِفَّهِ، وَ التَّنَزُّهَ عَنْ أَکْلِ مالِ الْیَتِیمِ وَ الاِْسْتِیثارِ بِهِ إِجارَهً مِنَ الظُّلْمِ، وَ النَّهْىَ عَنِ الزِّنا تَحَصُّناً مِنَ الْمَقْتِ، وَ الْعَدْلَ فِى الاَْحْکامِ اِیناساً لِلرَّعِیَّهِ، وَ تَرْکَ الْجَوْرِ فِى الْحُکْمِ اِثْباتاً لِلْوَعِیدِ، وَ حَرَّمَ اللّه‏ُ الشِّرْکَ اِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِیَّهِ. فَـ «اتَّقوُا اللّه‏َ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لاتَمُوتُنَّ اِلاّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»

وَ لا تَتَوَلَّوْا مُدْبِرِینَ، وَ اَطِیعُوهُ فِیما أَمَرَکُمْ بِهِ وَ انْتَهُوا عَمّا نَهاکُمْ عَنْهُ، وَ اتَّبِعُوا الْعِلْمَ وَ تَمَسَّکُوا بِهِ، فَـ «اِنَّما یَخْشَى اللّه‏َ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» فَاحْمَدُوا اللّه‏َ الَّذِى بِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ ابْتَغى مَنْ فِى السَّماواتِ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ اِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ، فَنَحْنُ وَسِیلَتُهُ فى خَلْقِهِ وَ نَحْنُ آلُ رَسُولِهِ وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ وَ نَحْنُ حُجَّهُ غَیْبِهِ وَ وَرَثَهُ اَنْبِیائِهِ.

ترجمه قسمت ششم خطبه فدکیه

از آن پس، خداوند ایمان را به خاطر شرک زدایى از شمایان، برنوشت و نماز را براى رهایى شما از کبر و خودبزرگ بینى و زکات را براى تزکیه ى نفس و افزونى روزیتان و روزه را براى پایدارى اخلاص آورد و حج را براى استوارى دین و احیاى سنّت ها و اعلان عمومى شریعت [اسلام] و عدالت را براى همسویى دل ها و تثبیت دین و پیروى ما اهل بیت را مایه ى هم آهنگى ملّت قرار داد.

پیشوایى ما را امنیت از پراکندگى و جهاد را شکوه و بزرگى اسلام و شکیبایى را ابزار جلب پاداش، پیشنهاد داد. هم چنین امر به معروف را مصلحت مردمان و نهى از منکر را سبب دورى آیین از کاستی ‏ها و نیکى به پدر و مادر را نگهبان از ناخشنودى خداوند و رسیدگى به ارحام وخویشان را زمینه ى درازى عمر و افزونى شمار مردمان توصیه فرمود.

قصاص را براى حفاظت خون ها و وفاى به نذر را زمینه ى آمرزش، کمال و پُرى پیمانه ها و ترازوها را براى جلوگیرى از کاستى اموال تشریع کرد.

ناروایى شراب خوارى را مایه ‏ى دورى از پلیدى و پرهیز از نسبت ناروا به بانوان پاک دامن را حصار از طرد و لعن. پرهیز از دزدى را موجب پاکى و عفّت آورد و پارسایى و خوددارى از تصرّف اموال یتیمان و خوردن آن را براى دورى از ظلم و ستم قرار داد.

بازدارى از زنا را براى حصار از ورود خشم الهى و عدالت در احکام را مایه ى اُنس مردمان و رعایا و ترک ستم در حکم قاضى را زمینه ى اثبات وجود کیفر و جهنّم، سفارش نمود و براى اخلاص در بندگى پروردگار، از شرک بازداشت.

هان! «حقّ تقواى الاهى را رعایت کنید و جز با شرف اسلام نمیرید». (آل‏ عمران / ۱۰۲) و از فرمان الهى روى برنتابید و از خداوند فرمان برید و از آن چه بازداشته، خوددارى کنید و از دانش الاهى پیروى کنید و به آن چنگ در زنید «که در میان بندگان، تنها دانشوران از خداوند می ‏هراسند». (فاطر / ۲۸)

پس اکنون ثناگوى خداوند باشید که آسمانیان و زمینیان به وسیله ‏ى بزرگى و نور او، در بندگى وسیله مى‏ جویند و البته ما هستیم وسیله ى او در میان آفریدگان و ماییم خاندان رسول او و ویژگانش و جایگاه قدس و حجّت و برهانِ نهانِ او و میراث ‏دار پیامبرانش.

قسمت ششم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

And then Allah made Faith as a means of purification from polytheism. And He made obligatory the prayer as a means of freeing yourself from arrogance,
And He made the zakāt (poor due alms) obligatory as a means of cleaning purifying souls And as a cause of the growth of your sustenance.

And He made fasting obligatory as a means of steadfastness in sincerity,
So did He make pilgrimage to Mecca, (Hajj Pilgrimage), obligatory as a means of might in your Religion, and as a reviver of traditions and also as a public announcement of Islam.

He made justice obligatory as a means of harmony for your hearts,
And He made your obedience to us, the Household of the Messenger – obligatory as a means of organizing the community properly.
He made us the religious leaders [to rule you] a source of security from disunion of the nation.

And He made struggle and endeavor [against one’s own self or against one’s aggressive enemies – the Holy War-] as a means of exaltation for Islam,
And endurance and patience as an aid in acquiring the right of worthy recompense,

So did He appoint ‘doing good’ to one’s parents obligatory as a means of avoiding wrath [to avoid the discontent and anger of Almighty Allah],
and caring for blood relatives obligatory as a means of increasing their number and their income.

And He made the act of retaliation obligatory as a means of preventing bloodshed.
And He assigned honesty in measuring and weighing, made it obligatory as a means of

avoiding dishonesty and exposing oneself to receive Allah’s forgiveness,
And He set completing measures to prevent from decreasing your properties.

He prohibited consuming alcohol obligatory as a means of purifying from filth and doubtfulness;
And avoidance of defamation and Abuse (perjury) as a screen against condemnation and abuse,

He set avoidance of orphan’s occupation for avoiding Injustice,
And avoidance of theft brings purity and chastity.
piety and refuse of occupy the orphan’s property, and to take it away from oppression.

And He forbade polytheism in order to establish sincerity for His Grace!
And also He set justice in orders to make people to be kind with each other and quitting cruelty

In judges orders base of the proof of existence of the hell and paradise.
And He Prevents people from for purity in worshipping god.

‘… be wary of Allah in such a way that He deserves, and [be wary] not to die unless you have surrendered, (Al-e-Imran 3/102).’

And try being obedient to Allah in those things He has commanded you to do and those things He has commanded you not to do. And try being obedient to divines knowledge and trust it.

But, ‘…among the creatures, only those of His obedient worshippers fear Allah that have knowledge, (Al-Fater35/28).
So now you should thank god because all of the skies and grounds search for a leader on the ground for worshipping god and of course we are those leaders and we are the family of his prophet.


قسمت هفتم خطبه فدکیه

ثُمَّ قالَتْ علیها السلام: اَیُّهَا النّاسُ، اِعْلَمُوا اَنِّى فاطِمَهُ وَ أَبِى مُحَمَّدٌ صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله رَسُولُ رَبِّکُمْ وَ خاتَمُ اَنْبِیائِکُمْ! اَقُولُها عَوْداً عَلى بَدْءٍ، وَ لا اَقُولُ ما اَقُولُ غَلَطاً، وَ لا اَفْعَلُ ما اَفْعَلُ شَطَطاً وَ ما اَنَا مِنَ الْکاذِبِینَ. فَاسْمَعُوا اِلَىَّ بِاَسْماعٍ واعِیَهٍ وَ قُلُوبٍ راعِیَهٍ.

ترجمه قسمت هفتم خطبه فدکیه

سپس فرمود: هان مردمان! بدانید که من فاطمه ‏ام و پدرم محمّد صلى الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم فرستاده ‏ى پروردگارتان و فرجام پیام آوران است. این گفتارها را مى گویم و بارها تکرار مى کنم و به گزاف سخن نمى گویم و در کارم زیاده ‏روى نمی ‏کنم و از دروغ پردازان نیستم. هان! به سخنانم گوش فرا دهید و آن‏ ها را نگه دارید با گوش هاى نگهدار و دل هاى نگهبان.

قسمت هفتم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

Then she continued:
O people, know that I am Fatimah and my father is Muhammad, the Messenger of Allah and the Seal of the messengers, bless be upon him and his Descendants.

I state these, and I repeatedly repeat them–they are the same I began with, and I do not transgress, nor do I say anything wrong. Now, do listen to me
Keep my sayings in your memories, ! And secure them


قسمت هشتم خطبه فدکیه

ثُمَّ قالَتْ علیهاالسلام: «بِسْمِ اللّه‏ِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ» (توبه / فَاِنْ تَعْزُوهُ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِى دُونَ نِسائِکُمْ! وَ أَخَا ابْنِ عَمِّى دُونَ رِجالِکُمْ وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِىُّ اِلَیْهِ. فَبَلَّغَ الرِّسالَهَ صادِعاً بِالنِّذارَهِ، مائِلاً عَنْ مَدْرَجَهِ الْمُشْرِکِینَ،

حائِداً عَنْ سُنَّتِهِمْ، ضارِباً لِثَبَجِهِمْ، آخِذاً بِاَکْظامِهِمْ، داعِیاً اِلى سَبِیلِ رَبِّهِ «بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ» یَجُذُّ الاَْصْنامَ، وَ یَنْکُتُ الْهامَ، حَتّى انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَلَّوُا الدُّبُرَ، وَ حَتّى تَفَرَّى اللَّیْلُ عَنْ صُبْحِهِ وَ اَسْفَرَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ، وَ نَطَقَ زَعِیمُ الدِّینِ، وَ هَدَأَتْ فَوْرَهُ الْکُفْرِ، وَ خَرِسَتْ شَقاشِقُ الشَّیاطِینِ، وَ طاحَ وَشِیظُ النِّفاقِ.

وَ انْحَلَّتْ عُقَدُ الْکُفْرِ وَ الشِّقاقِ، وَ فُهْتُمْ بِکَلِمَهِ الاِْخْلاصِ، فى نَفَرٍ مِنَ الْبِیضِ الْخِماصِ. «وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النّارِ فَاَنْقَذَکُمْ مِنْها»، نَبِیُّهُ، تَعْبُدُونَ الْأَصْنامَ وَ تَسْتَقْسِمُونَ بِالاَْزْلامِ، مُذْقَهَ الشّارِبِ، وَ نُهْزَهَ الطّامِعِ، وَ قَبْسَهَ الْعَجْلانِ، وَ مَوْطِئَ الاَْقْدامِ. تَشْرَبُونَ الطَّرْقَ وَ تَقْتاتُونَ الْقِدَّ، اَذِلَّهً خاشِعِینَ، «تَخافُونَ اَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النّاسُ» مِنْ حَوْلِکُمْ.

ترجمه قسمت هشتم خطبه فدکیه

سپس حضرت فاطمه علیها السلام فرمود: «به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز». (فاتحه / ۱) «همانا از میان خودتان فرستاده‏ اى‏ به سوى شما آمد که بر او دشوار است نابسامانى ‏هاى شما و حریص است بر هدایت شما و بس شفیق و مهربان است به ایمانیان». (توبه / ۱۲۸)

اگر در نسب او بنگرید و او را بشناسید، مى‏ بینید که پدر من است، نه پدرِ زنان شما و برادر پسر عموى من است، نه مردان شما! و چه پرافتخار است این انتساب.

او رسالت خود را با صداى رسا و انذار انجام داد؛ روگردان از روش مشرکان و چهره برتافته از سنّتشان و شکننده ‏ى نیروى مرکزیشان. حلقومشان بفشرد و «با حکمت و پند نیکو» (نحل / ۱۲۵)

به راه پروردگارش فراخواند. او بُت‏ ها را خرد مى‏ کرد و سرهاى گردن کشان را به زمین می ‏افکند و جمع شان را پراکنده مى‏ ساخت تا بدان حد که آنان پشت کرده از صحنه بُرون رفتند.

تا آن ‏که دامن شب شکافت و سپیده ‏ى صبح رخ بنمود و پرده از چهره ‏ى خالص حق برگرفته شد و رهبر دین به سخن ایستاد و آتش کفر به خاموشى رفت و سخنان بیهوده‏ ى شیطان فرو نشست و پست مردمانِ منافق نابود شدند.

و عقده‏ ى کفر و عداوت از هم گسیخت و شما در میان مردمانِ رو سپید تهى شکم [از عفت و پاکى] کلمه‏ ى اخلاص [لاإله إلاّ اللّه‏] بر زبان را ندید. «در آن هنگام شما بر لبه ‏ى پرتگاه آتش بودید که پیامبر خدا شما را از آن خطر رها نمود». (آل عمران / ۱۰۳)

شمایان همانان بودید که بت مى پرستیدید و با قمار در پى روزى بودید. در خوارى و خِسّت جرعه ‏ى کوچک هر نوشنده بودید و لقمه‏ ى شکار هر طمع‏ گر و تک شعله‏ ى هر شتابان و لگدکوب گام‏ ها. آب شُربتان گنداب و غذایتان پوست جانداران مردار بود. خوار و مطرود بودید و «در بیم آن‏ که مردمانِ پیرامون تان شما را بِرُبایند». (انفال / ۲۶)

قسمت هشتم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

Then, the Highnesses Fatima, upon her be peace, stated:
‘…In the name of Allah (Who is) the most Compassionate, the most Merciful, (Al-Fatehe 1/1),
‘…now there has come to you a Messenger from among yourselves who takes your suffering seriously, he is anxious about you, a merciful compas¬sionate towards all the believers,
(At-Tobe 9/128),

So, if you investigate his linage, you will realize that he is my father and not the father of anyone among your women,
And he is the brother of my cousin, Ali, to the exclusion of all the rest of your men;
How good and wonderful it is to be related to him!

?He fulfilled his Mission by conveying the divine Message.
He took pains to warn the people,

His preaching was full of wisdom;
He drew his sword against polytheism and held them by their throats;
He welcomed people to path of Allah ‘…through wisdom and his beautiful sermons,
(An-Nahl 16/125),

He smashed the idols and he lowered the heads of the arrogant, until they were defeated and forced to flee,
When night was cut off from day,
And Truth shone forth;
The leader of the religion spoke,

The strutting of Satan was rendered dumbfounded.
He removed the thorns of hypocrisy from the path,

The knots of disbelief and schisms were untied,
Your mouths uttered the words of pure faith and sincerity, saying:
‘There is no deity but Allah ‘!

“… You were on the brink of the pit of the Fire, and He saved you from it”
(Al – e- Imran 3/103),

There were people among you whose faces were bright but whose stomachs were empty (though they were poor, they were the truthful, who caused you to become Muslims), while
You were on the edge of the ditch of the Fire and like draught of water that anyone could easily drink.

And you were the ones who worship the idols and would earn your living by gambling.
And you were object of all the lustful ones,

And you were like an ember whose fire went out quickly and did not warm and give light,
And you were so weak that you could be trampled and kicked around by anyone;

You used to drink from the dirty and stagnant water left on the wayside.
You sought nourishment from the skins
of dead animals and leaves of trees!
‘… you were afraid that people around you would kidnap you, (Al-Anfal 8/ 26).


قسمت نهم خطبه فدکیه

فَاَنْقَذَکُمُ اللّه‏ُ تَبَارَکَ وَ تَعَالى بِنَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله، بَعْدَ اللَّتَیّا وَ الَّتِى، وَ بَعْدَ اَنْ مُنِىَ بِبُهَمِ الرِّجالِ وَ ذُؤْبانِ الْعَرَبِ وَ مَرَدَهِ أَهْلِ الْکِتابِ. «کُلَّما اَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَا اللّه‏ُ»، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الضَّلالَهِ اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَهٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ، قَذَفَ اَخاهُ عَلِیّاً فى لَهَواتِها، فَلایَنْکَفِئُ حَتّى یَطَأَ صِماخَها بِاَخْمَصِهِ،

وَ یُخْمِدَ لَهَبَها بِحَدِّ سَیْفِهِ، مَکْدُوداً دَؤُوباً فى ذاتِ اللّه‏ِ مُجْتَهِداً فى أَمْرِ اللّه‏ِ قَرِیباً مِنْ رَسُولِ اللّه‏ِ سَیِّداً فى اَوْلِیاءِ اللّه‏ِ، مُشَمِّراً ناصِحاً مُجِدّاً کادِحاً، لاتَأْخُذُهُ فِى اللّه‏ِ «لَوْمَهُ لائِمٍ» وَ اَنْتُمْ فى بُلَهْنِیَهٍ وادِعُونَ آمِنُونَ فَرِحُونَ،

وَ فى رَفاهِیَّهٍ مِنَ الْعَیْشِ فَکِهُونَ، تَأْکُلُونَ الْعَفْوَ وَ تَشْرَبُونَ الصَّفْوَ، تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوائِرَ، وَ تَتَوَکَّفُونَ الاَْخْبارَ، وَ تَنْکِصُونَ عِنْدَ النِّزالِ، وَ تَفِرُّونَ عِنْدَ الْقِتالِ.

ترجمه قسمت نهم خطبه فدکیه

سپس خداوند تبارک و تعالى شمایان را به وسیله‏ ى پیامبرش، محمّد صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏ آله ‏و سلم، [از شرک و بت پرستى و جهالت] رهایى بخشید؛ پس از سختى‏ هاى چنین و چنان [مشکلات گوناگون] و پس از گرفتارى و ابتلاء به پهلوانان و درّنده خویان عرب و سرکشان اهل کتاب.

«هرچند گاه که آتش جنگ برایش افروختند، خداوند آن را خاموش مى‏ نمود». (مائده / ۶۴)

و هرچه شاخ گمراهى خودنمایى مى کرد یا مشرکان لب به یاوه ‏گویى باز مى کردند، برادرش «على» را در آتش زبانه ‏کش آنان مى‏ انداخت و او دست بردار نبود تا این‏ که با پاى [توانمند خود] آنان را لگدکوب مى‏ نمود و با تیغ شمشیرش شعله‏ هاى آتش را خاموش مى کرد.

او [على] همواره در اجراى فرمان خدا، به سختی ‏ها تن می ‏داد و پایا و کوشا بود؛ نزدیک و صمیمى با رسول خدا، سرور اولیاى او، مصمّم و خیرخواه و تلاش گر و بردبار بود و «در راه خدا سرزنشِ سرزنش گران بر او اثر نداشت». (مائده / ۵۴)

[حال آن‏ که] شما در رفاه و آسایش به سر مى ‏بردید و آسوده خیال در خوشى و راحتى و خوش گذرانى، غذاى ویژه مى‏ خوردید و آب زلال و صاف مى‏‌نوشیدید و براى ما [اهل بیت] چشم به راه حوادث بودید و در آرزوى شنیدن اخبار سخت، در جنگ ‏ها عقب‏ نشینى مى کردید و از کشت و کشتارها فرارى بودید. خطبه فدکیه

قسمت نهم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

So Allah, the Almighty, saved you by His Apostle, Muhammad, bless be upon him and his Descendants, from the idolatry, ignorance and all dangers,
After so many risks, after saving you from the calamities of the people;
And the wolves of the Arabs,
And the rebellious people who outwardly professed faith in the Book.

Whenever they lit the fire of war, Allah extinguished them. (Al-Maede 5/64)
And whenever Satan showed his horns, Or whenever the dragon of the polytheists opened its mouth, the Prophet hurled his brother,
Ali (as) against it, who had never relented until he had trampled under his feet their noses

And ears and he put out the fire with his sword.
He strove for the sake of Allah
And he struggled for the sake and cause of Allah;
He was very near to the messenger of Allah,

And he was a leader among those who loved Allah;
He was always ready and prepared for the struggle.

He always did his best;
He was advised well and he sought and strove to the utmost. ‘… and for cause of Allah, he was not afraid of the reproaches of the critic, (Al-Maede 5/ 54).’

During all that time, you were living a life of ease and comfort, in the state of security and pleasure, you were eating special food & you were drinking pure water, awaiting that the
Circle of time would turn against us.
And you were keenly listening to the news, while you held back from the conflict –


قسمت دهم خطبه فدکیه

فَلَمَّا اخْتارَ اللّه‏ُ لِنَبِیِّهِ دارَ اَنْبِیائِهِ وَ مَأْوى اَصْفِیائِهِ وَ اَتَمَّ عَلَیْهِ ما وَعَدَهُ، ظَهَرَتْ فِیکُمْ حَسِیکَهُ النِّفاقِ وَ سَمَلَ جِلْبابُ الدِّینِ وَ اَخْلَقَ ثَوْبُهُ وَ نَحَلَ عَظْمُهُ وَ اَوْدَتْ رِمَّتُهُ وَ نَطَقَ کاظِمُ الْغاوِینَ وَ نَبَغَ خامِلُ الاَْقَلِّینَ، وَ هَدَرَ فَنِیقُ الْمُبْطِلِینَ، فَخَطَرَ فى عَرَصاتِکُمْ. وَ اَطْلَعَ الشَّیْطانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرِزِهِ هاتِفاً بِکُمْ. فَدَعاکُمْ فَاَلْفاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجِیبِینَ، وَ لِلْغِرَّهِ فِیهِ مُلاحِظِینَ.

ثُمَّ اسْتَنْهَضَکُمْ فَوَجَدَکُمْ ناهِضِینَ خِفافاً، وَ اَحْمَشَکُمْ فَأَلْفاکُمْ غِضاباً، فَوَسَمْتُمْ غَیْرَ إِبِلِکُمْ وَ اَوْرَدْتُمُوها غَیْرَ شِرْبِکُمْ. هذا وَ الْعَهْدُ قَرِیبٌ وَ الْکَلْمُ رَحِیبٌ وَ الْجُرْحُ لَمّا یَنْدَمِلْ وَ الرَّسُولُ لَمّا یُقْبَرْ.

بِداراً زَعَمْتُمْ خَوْفَ الْفِتْنَهِ! «أَلا فِى الْفِتْنَهِ سَقَطُوا، وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ» فَهَیْهاتَ مِنْکُمْ وَ کَیْفَ بِکُمْ وَ «اَنّى تُؤْفَکُونَ»؟! وَ کِتابُ اللّه‏ِ بَیْنَ اَظْهُرِکُمْ. أُمُورُهُ ظاهِرَهٌ وَ اَحْکامُهُ زاهِرَهٌ وَ اَعْلامُهُ باهِرَهٌ وَ زَواجِرُهُ لائِحَهٌ، وَ أَوامِرُهُ واضِحَهٌ، قَدْخَلَّفْتُمُوهُ وَرآءَ ظُهُورِکُمْ.

أَرَغْبَهً ـ وَیْحَکُمْ ـ عَنْهُ تُرِیدُونَ أَمْ بِغَیْرِهِ تَحْکُمُونَ؟ «بِئْسَ لِلظّالِمِینَ بَدَلاً» «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الاِْسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الاْخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ» ثُمَّ لَمْ‏تَلْبَثُوا اِلاّ رَیْثَ اَنْ تَسْکُنَ نَفْرَتُها وَ یَسْلَسَ قِیادُها، ثُمَّ أَخَذْتُمْ تُورُونَ وَقْدَتَها وَ تُهَیِّجُونَ جَمْرَتَها.

وَ تَسْتَجِیبُونَ لِهُتافِ الشَّیْطانِ الْغَوِىِّ وَ اِطْفاءِ اَنْوارِ الدِّینِ الْجَلِىِّ وَ اِهْمالِ سُنَنِ النَّبِىِّ الصَّفِىِّ، تَشْرَبُونَ حَسْواً فِى ارْتِغاءٍ. وَ تَمْشُونَ لِأَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ فِى الْخَمَرِ وَ الضَّرَّاءِ وَ نَصْبِرُ مِنْکُمْ عَلى مِثْلِ حَزِّ الْمُدى، وَ وَخْزِ السِّنانِ فِى الْحَشا.    خطبه فدکیه

ترجمه قسمت دهم خطبه فدکیه

آن گاه که خداوند براى رسول خود کاشانه ‏ى پیامبران و جایگاه برگزیدگانش را انتخاب کرد و وعده‏ هایش را نسبت به او تمام فرمود؛ در میان شمایان خار نفاق پدیدار شد و لباس دینتان به کهنگى گرایید و جامه ‏ى آن مندرس شد و استخوانش به ضعف و سستى رفت و پوسیده ‏ى آن نابود گشت.

خشم فرو نشسته ‏ى گمراهان برپا شد و گمنام فروخفتگانِ بى‏ ارزش، پدیدار گشت و شتر نازپروده ‏ى باطل پرستان نعره برآورد و در صحنه‏ ها دُم جنبانید. شیطان از لاک خود سر برآورد و برشما بانگ زد و شما را اجابت کننده ‏ى دعوتش دید و خیره ‏ى فریبش یافت.

آن گاه شما را به جنبش آورد و چالاک و سبک مغزتان یافت و به خشمتان آورد و شمایان را خشمگین یافت که بر غیر شتر خود داغ زدید [علامت گذارى کردید] و آن را در آبشخور دیگران وارد کردید.

تمامى این ‏ها در حالى بود که هنوز زمانى سپرى نشده بود و جراحت فِراق پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم وسیع بود و هنوز التیام نیافته بود و پیکر پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم دفن نشده بود. البته این کارها را به بهانه ‏ى ترس از بروز فتنه، شتابان انجام دادید در حالى که به گفته‏ ى قرآن «هان که در فتنه افتادند و همانا جهنّم، کافران را فراخواهد گرفت». (توبه / ۴۹) از شما بعید و دور بود! چگونه چنین کردید؟! چرا و «به کدام راه انحرافى مى‏ روید؟!» (انعام/ ۹۵)

حال آن‏ که کتاب خدا در دیدگاه شماست؛ کتابى که موضوعاتش روشن و احکامش درخشان و پرچم ها و علاماتش تابان و دورباش ‏هایش فروزان و فرمان ‏هایش واضح است. لیکن شما آن را به پشت سر خود افکندید. واى بر شما! آیا از قرآن گریختید؟ یا غیر آن را [در کارهایتان] حاکم نمودید؟

«ستمگران را چه جایگزینى است [که مخالف قرآن کنند]». (کهف / ۵۰) «و هرکس به جز اسلام دینى بجوید، هرگز از او پذیرفته نبوده، در جهان دیگر از زیان کاران خواهد بود». (آل عمران / ۸۵)

آن‏ گاه درنگ نکردید؛ مگر به اندازه ‏اى که مرکب خلافت آرام گیرد و مهارش به ‏دست آید. در آن هنگام به افروختن آتش آن و شعله ور کردن جرقه‏ هایش پرداختید. و بانگ شیطان گمراه ‏گر را پاسخ گفتید و به خاموش کردن فروغ دین و روش‏ هاى پیامبر برگزیده برخواستید و به نیرنگ و حیله رفتار کردید؛ مانند آن‏ که به بهانه‏ ى گرفتن کف روى شیر، آن را جرعه جرعه مى‏ نوشید.

و نسبت به اهل بیت و فرزندان او [پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم] در میان مخفى گاه ‏ها گام برداشتید و ما بسان خنجرى بر گلو خلیده و نیزه‏ اى بر دل فرو نشسته، شکیبایى کردیم.  خطبه فدکیه

قسمت دهم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

And you were fleeing from the battles So when Almighty Allah chose for His Holy Prophet the abode of all the previous prophets and the security of His pure ones
There appeared among you, the thorns of hypocrisy. Consequently, The clothes of the

religion became worn out and threadbare
And its bones became weak and rotten parts of it were destroyed.

And the misguided ones spoke out and few unknown became eloquent, The pampered of the false began to rumble,
And it began to strut in your plains and courtyards
And Satan popped up his head from his hiding place,
And when hailing you, he found that you were answering his invitation warmly,

And you were responding to his deceptions quickly.
He sought to make you rise and he found that you were light and easy to pick up!
And he branded you and found you easy to anger (us); so you too branded the camels that were not yours,
And you came to drink from a place which was not meant to be yours.

All this happened when the time of the pledge was still very recent
(The wounds caused by the death of the Prophet),

The split in the wound was still wide and the wound had not healed!
And the Holy Prophet had not yet been interred in his grave (he was still un-buried).

You made an excuse that you were afraid of disturbances and sedition.
But beware! ‘You have fallen into disturbance and sedition, and Hell Fire has surrounded all the disbelievers! (At-Tobe 9/49)

Alas for you! How is it that this has come from you? ‘Which way are you turning to? ( Al-Anaam 6/95)’ The Book of Allah is in front of youIts affairs are self-evident, Its orders are

glowing and bright
Its outstanding features are shining, Its prohibitions and forbidding are manifest
Its commands are clear. But you turn away from it, leaving it behind your backs

Do you intend to turn away from it or do you wish to make another (book) as a ruler in its place?What a bad alternative you transgressors have exchanged it for! (Al-Kahf 18/50) ‘Anyone who desires any other religion than Islam, nothing

will be accepted from him  And in the Hereafter, he will be among those who are the losers. (AL-e-Imran 3/8

And you did not wait for a space of time so that the irritated camel is back to normal  So that the rope by which one leads the camel would become easy
You have started flames (against us), And you have responded to the calling and hailing of Satan, who misled you, in order

To extinguish the light of clear religion, and to suppress the traditions of the true Prophet., You swallowed, secretly, a sip of foam

You stalked behind the trees and hillocks against the Messenger’s family and children! We patiently endured the cuts of your daggers and swords


قسمت یازدهم خطبه فدکیه

وَ اَنْتُمُ الاْنَ تَزْعُمُونَ اَنْ لا إِرْثَ لَنا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ لا حَظَّ! «أَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ» تَبْغُونَ؟ «وَ مَنْ اَحْسَنُ مِنَ اللّه‏ِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ». أَفَلا تَعْلَمُونَ؟! بَلى، قَدْ تَجَلّى لَکُمْ کَالشَّمْسِ الضّاحِیَهِ اَنِّى إِبْنَتُهُ.

أَیْهاً مَعْشَرَ الْمُسْلِمِینَ، أَ اُبْتَزُّ إِرْثَ أَبِى؟ یَابْنَ أَبِى‏قُحافَهَ، أَفِى کِتابِ اللّه‏ِ اَنْ تَرِثَ اَباکَ وَ لا اَرِثَ أَبِى؟! لَقَدْ جِئْتَ «شَیْئاً فَرِیّاً»، جُرْأَهً مِنْکُمْ عَلى قَطِیعَهِ الرَّحِمِ وَ نَکْثِ الْعَهْدِ! أَ فَعَلى عَمْدٍ تَرَکْتُمْ کِتابَ اللّه‏ِ وَ نَبَذْتُمُوهُ «وَراءَ ظُهُورِکُمْ»؟

اِذْ یَقُولُ اللّه‏ُ تَبارَکَ وَ تَعالى: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ»، مَعَ ما قَصَّ مِنْ خَبَرِ یَحْیى وَ زَکَرِیّا اِذْ قالَ: «رَبِّ… فَهَبْ لِى مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً یَرِثُنِى وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ»، وَ قالَ: «وَ اُولُوا الاَْرْحامِ بَعْضُهُمْ اَوْلى بِبَعْضٍ فى کِتابِ اللّه‏ِ»،

وَ قالَ: «یُوصِیکُمُ اللّه‏ُ فى اَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ»، وَ قالَ: «اِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الاَْقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِینَ» فَزَعَمْتُمْ اَنْ لا حَظَّ لِى وَ لا إِرْثَ لِى مِنْ أَبِى وَ لا رَحِمَ بَیْنَنا!! أَفَخَصَّکُمُ اللّه‏ُ بِآیَهٍ اَخْرَجَ أَبِى مِنْها؟ أَمْ تَقُولُونَ أَهْلُ مِلَّتَیْنِ لایَتَوارَثُونَ؟!

أَوَ لَسْتُ اَنَا وَ أَبِى مِنْ أَهْلِ مِلَّهٍ واحِدَهٍ؟ أَمْ اَنْتُمْ اَعْلَمُ بِخُصُوصِ الْقُرْآنِ وَ عُمُومِهِ مِنْ أَبِى وَ ابْنِ عَمِّى؟! فَدُونَکَها مَخْطُومَهً مَرْحُولَهً مَزْمُومَهً، تَکُونُ مَعَکَ فى قَبْرِکَ وَ تَلْقاکَ یَوْمَ حَشْرِکَ وَ نَشْرِکَ.

فَنِعْمَ الْحَکَمُ اللّه‏ُ وَ الزَّعِیمُ مُحَمَّدٌ وَ الْمَوْعِدُ الْقِیامَهُ، وَ عَمّا قَلِیلٍ تُؤْفَکُونَ وَ عِنْدَ السّاعَهِ «یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ» وَ لایَنْفَعُکُمْ اِذْ تَنْدَمُونَ، «وَ لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ» «مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذابٌ مُقِیمٌ».      خطبه فدکیه

ترجمه قسمت یازدهم خطبه فدکیه

و اکنون شمایان مى‏ پندارید که ما اهل بیت را نه ارثى است و نه بهره ‏اى؟ «آیا حکم جاهلیت را پى مى جویید؟» (مائده / ۵۰) «و کیست بهتر از خداوند در حاکمیّت اهل یقین؟» (مائده / ۵۰) آیا نمى‏ دانید؟ آرى، همانند خورشید تابان برایتان روشن است که من دختر او [رسول خدا] هستم!

وَه مسلمانان بس کنید! آیا به زور، ارث پدرم از من گرفته شود؟ اى پسر ابى‏ قحافه؛ آیا این در کتاب خداست که تو از پدرت ارث برى و من از پدرم ارث نبرم؟ اگر چنین است، «نکته‏ اى شگفت آورده‏ اى!» (مریم / ۲۷) به قطع رحم و شکستن پیمان به جرأت اقدام کرده‏ اى! پس آیا به عمد کتاب خدا را ترک کرده و «به پشت سرخود انداخته‏ اید؟» (انعام / ۹۴)

چراکه خداوند تبارک و تعالى مى ‏فرماید: «و سلیمان از داوود ارث برد.»(نمل / ۱۶) یا آن‏ چه از یحیى و زکریا حکایت کرده و فرمود: «پروردگارا! … از سوى خود فرزندى عطایم فرما که از من و از تبار یعقوب ارث برد.» (مریم / ۵ ـ ۶)

و نیز فرموده: «و برخى خویشان [متوفى] در کتاب خداوند بر دیگران مقدم ‏اند»(انفال / ۷۵) و نیز فرمود: «خداوند درباره ‏ى فرزندانتان سفارش مى‏کند که پسران را دو برابر دختران ارث خواهد بود» (نساء / ۱۱)

و نیز «اگر کسى از شما را مرگ فرا رسد و ثروتى دارد، براى پدر و مادر و خویشانش به خوبى وصیّت کند، این کار بر خودنگه داران [پرهیزکاران] حق و لازم است.». (بقره / ۱۸۰)

پس به گمان شمایان مرا بهره و ارثى از پدرم نیست؟ و بین من و پدرم نسبتى وجود ندارد؟ آیا خداوند آیه ‏اى را [در ارث] ویژه‏ ى شمایان نموده که پدر من از آن بیرون و مستثنى است؟ یا این ‏که ادعا دارید من و پدرم از دو مذهبیم و از هم ارث نمى ‏بریم؟ آیا من و پدرم از افراد یک دین و مذهب نیستیم؟ یا این‏ که شمایان به عام و خاصّ قرآن از پدرم و پسرعمویم داناترید [که فدک را از من گرفتید]؟

هان! این مرکب زین کرده و لُجام زده را بگیر و ببر که با تو در گورت خواهد بود و تو را در حشر و نشر دیدار خواهد کرد. چه خوب داورى است خداوند و چه نیک دادخواهى است محمّد و خوش وعده گاهى است رستاخیز و به زودى خواهید فهمید که به انحراف رفته‏ اید و در قیامت «یاوه گویان زیان خواهند دید». (جاثیه / ۲۷)

آن‏گاه است که پشیمانى سودى ندارد و « براى هر خبرى قرارگاهى است و به زودى خواهید دانست» (انعام / ۶۷) که «عذاب خوار کننده چه کسى را در بر خواهد گرفت و چه کسى را کیفر پایدار خواهد رسید!» (هود / ۳۹) خطبه فدکیه

قسمت یازدهم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

Now do you think that we, the Household, have no inheritance?
‘…do you desire the rule of the days of ignorance, (Al-Maede 5/ 50)? And who or what can be a better ruler than Allah for the people, who are steadfast( Maede 5/ 50)?’

Do you not know? It is as clear as daylight, (crystal clear), that I am his daughter, (the daughter of the Messenger of Allah)
O Muslims! That’s enough. Will I be overcome and denied my inheritance

O son of Abi-Qahāfa! (Abū Bakr), is it in the Book of Allah that you inherit from your father but I do not inherit from mine
If it is as you say, then you have invented strange story! It is stated in the Book:
You have come out with a very strange and evil idea (Maryam 19/ 27)!

You have boldly broken your promise; as it is mentioned in the Book:
Have you, intentionally, discarded the Book of Allah and left it behind your backs(Al-Anaam 6/ 94)?
It is because Allah, the Honorable and Exalted, says:’…Sulaimān inherited from Dāwud’, (Al-Naml 27/ 16).’

Or that which He has stated about Yahiā and Zakariyyā, when he implores Allah:’…therefore, grant me, by your grace, O Lord, a successor who may inherit me and inherit

From the lineage of Yaʿqūb’ (Maryam 19/ 5-6). And while the Book states
‘…and the people related by blood relations to one another are first and foremost for one

another (have a priority(Al-Anfal 8/75),
Moreover, the Book states, “Allah commands you in respect of your children, that for the
Son it is twice more than that which is for the daughter (An-Nesaa 4/ 11).

And once again in the Book, Allah says:
‘…when you are about to die, it is good that you make a testimony in regards to your parents and near ones in a manner that is good, because that is the right and true thing for she pious
to do’, (Baquare 2/ 180).

So you now gather that there is no benefit and inheritance for me from my father?

Has Allah chosen for you in the verse of the Holy Qur’an but excluded my father from it?
Or do you say that me and my father are from separated religions and the people of two

religions do not inherit from one another?
Are I and my father not from one and the same religious community?!

Or are you more knowledgeable in regard to the particularities and generalities of the Holy Qur’an than my own father and my cousin (Ali, upon him be peace)? (That you took Fadak from me)

Then you can now hold this camel, (Leadership), it is ready and take it for your own.
It will be with you in your grave and it will meet you again on the Day of Resurrection,
What a Just Judge Allah is!


قسمت دوازدهم خطبه فدکیه

ثُمَّ الْتَفَتَتْ علیهاالسلام اِلى قَبْرِ أَبِیها فَخَنَقَتْهَا الْعَبْرَهُ وَ قالَتْ: قَدْ کَانَ بَعْدَکَ اَنْباءٌ وَ هَنْبَثَهٌ لَوْ کُنْتَ شَاهِدَها لَمْ‏تَکْثُرِ الْخَطَبُ اِنَّا فَقَدْناکَ فَقْدَ الْأَرْضِ وَابِلَها وَ اخْتَلَّ قَوْمُکَ فَاشْهَدْهُمْ وَ لا تَغِبُ وَ کُلٌّ اَهْلٍ لَهُ قُرْبى وَ مَنْزِلَهٌ عِنْدَ الاِْلـهِ عَلَى الاَْدْنِینَ مُقْتَرِبٌ اَبْدَتْ رِجالٌ لَنا نَجْوى صُدُورِهِمُ لَمّا مَضَیْتَ وَ حالَتْ دُونَکَ التُّرَبُ

تَجَهَّمَتْنا رِجالٌ وَ اسْتُخِفَّ بِنا لَمّا فُقِدْتَ وَ کُلُّ الْأَرْضِ مُغْتَصَبٌ سَیَعْلَمُ الْمُتَوَلِّى ظُلْمَ حامَتِنا یَوْمَ الْقِیامَهِ اَنّى سَوْفَ یَنْقَلِبُ وَ کُنْتَ بَدْراً وَ نُوراً یُسْتَضاءُ بِهِ عَلَیْکَ تَنْزِلُ مِنْ ذِى الْعِزَّهِ الْکُتُبُ وَ کانَ جِبْرِیلُ بِالاْیاتِ یُؤْنِسُنا فَقَدْ فُقِدْتَ وَ کُلُّ الْخَیْرِ مُحْتَجِبٌ ضاقَتْ عَلَىَّ بِلادِى بَعْدَ ما رَحُبَتْ وَ سِیمَ سِبْطاکَ خَسْفا فِیهِ لِى نَصَبٌ

فَلَیْتَ قَبْلَکَ کانَ الْمَوْتُ صادَفَنا لَمّا مَضَیْتَ وَ حالَتْ دُونَکَ الْکُثُبُ اِنّا رُزِئْنا بِما لَمْ‏یُرْزَ ذُو شَجَنٍ مِنَ الْبَرِیَّهِ لا عُجْمٌ وَ لا عَرَبٌ فَسَوْفَ نَبْکِیکَ ما عِشْنا وَ ما بَقِیَتْ لَنَا الْعُیُونُ بِتِهْمالٍ لَهُ سَکَبٌ وَ وَصَلَتْ ذلِکَ بِاَنْ قالَتْ:

قَدْ کُنْتُ ذاتَ حَمِیَّهٍ ما عِشْتَ لِى اَمْشِى الْبَراحَ وَ اَنْتَ کُنْتَ جَناحِى فَالْیَوْمَ اَخْضَعُ لِلذَّلِیلِ وَ اَتَّقِى مِنْهُ وَ اَدْفَعُ ظالِمِى بِالرّاحِ وَ اِذا بَکَتْ قُمْرِیَّهٌ شَجْناً لَها لَیْلاً عَلى غُصْنٍ بَکَیْتُ صَباحِى خطبه فدکیه

ترجمه قسمت دوازدهم خطبه فدکیه

سپس به سوى قبر پدر توجّهى کرد و گریه گلویش را گرفت و گفت: پدر! پس از تو سختى ها و قصّه ‏ها برایمان پدیدار شد که اگر حضور داشتى کار چنین سخت و دشوار نبود. خطبه فدکیه

ما تو را از دست دادیم هم چون زمین باران ‏هاى دانه درشت خود را و امّت تو تباه شدند. هان! برما شاهد باش و از ما روى برمتاب. و هر خاندانى که منزلتى نزد خدا داشت، نزد خویشان خود نیز مقامى داشت ولیکن؛ مردمانى کینه‏ هاى [اندوخته‏ ى] سینه‏ هاى خود را بر ما آشکار کردند، آن هنگام که تو در گذشتى و خاک بین ما و تو حایل شد.

دیگر کسان بر ما ترش رویى کردند و ما را خوار نمودند، هنگامى که تو از میان ما رفتى؛ گویى تمامى کره ‏ى خاکى غصب شد و به تاراج رفت. به زودى آنان که بر خاندان ما ستم روا داشتند، خواهند دانست که در رستاخیز به کجا برمى‏ گردند!

تو بودى ماه تمام و پرتو افکن بر جهانیان و بر تو بود که پیام‏ ها از سوى خداوند عزیز فرود مى ‏آمد. تا تو در جمع ما بودى، جبرئیل با آیات آورده ‏اش مأنوس ما بود. همان که تو ما را ترک کردى، تمامى خیرات نیز از ما روى برتافت.

پدر! شهرها از پس وسعت خود بر من تنگ شد و خورشید تابان چهره ‏هاى دو نوه ‏ات [حسن و حسین] در فِقدانت گرفت و مرا به رنج و آزردگى برد. اى کاش پیش از تو، مرگ ما را در می ‏گرفت؛ آن گاه که رفتى و تل ‏هاى خاک میان ما فاصله شد. از مردمان عرب و عجم همانند ما کسى دچار مصیبت و اندوه نشد.

هماره و تا زنده‏ ایم و هستیم، چشمان مان برایت مویه کنان و اشک ریزان خواهد بود. و آن‏ گاه حضرت فاطمه علیها السلام این گونه خواند: تا تو زنده بودى، همواره پشتیبان من بودى و من به راحتى رفت و آمد مى ‏کردم و تو بال و پرم بودى. و امروز در برابر فرومایه‏ اى به اجبار فروتنى مى‏کنم و از او فاصله مى گیرم و به دست خود، ستمگر را دور مى کنم.

پدر! اگر قُمرى پرنده از اندوه، روى شاخه‏ اى شبانه اشک مى ریزد، من در سپیده‌ى روز روشن مى‌گریم! خطبه فدکیه

قسمت دوازدهم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

And how Fair Arbitrator is Allah, And what a good petitioner is Mohammad!
And so is the appointed Day of Resurrection, And the hour of Judgment

And soon you will know that you ‘ve chosen the wrong way and in the appointed Day of Resurrection

‘…when the false ones will be losers and will not avail when you feel remorseful, ( Al-Jasie 45/ 27)!, When it is no use to remorse, ‘…and for every important prophecy there is an appointed place and time (Al-Anaam 6/ 67)

and then you will know who will be inflicted with punishment which will humiliate, and upon whom an everlasting retribution will come down, (Hood 11/ 39).’

Next, she turned her face towards the grave of her father, and while choking with tears, said:
‘O Father, indeed, after your demise, we have been afflicted and faced great hardships!

If you were alive, we would not suffer so much!
Certainly we have lost you as the rain loses its large drops; and your nation is ruined!
O,Bear a witness for us, do not turn your face away from us.

Every family has its own status in the presence of God, And has particular position to the relatives, but, now

Some people have taken their [hidden] vengeance against us;
It was just when you passed away,
And the soil on your grave screened between you and us!

Other people also frowned and humiliated us after your death;
It seemed that the whole world was usurped and was plundered.

Before long, those who have oppressed us,
Will be aware of their destiny, the Doomsday! You were the illuminating full-moon in the

world And it was who received the revelations of Allah, The Almighty
As long as you were with us, Gabriel was in touch with us by the revelations he brought to

you
However, as you passed away, all blessings turned away from us!
Father! Though the towns are vast and spacious but they look too tiny to me.
And, in your absence, the illuminating sun has disturbed and burnt up the faces of your two grandsons:

Hassan and Hussein. I wish death had taken us away before you
That is, just when you passed away and soil of your grave separated you from us!
No one among the Arab or none-Arab encountered such a hardship as we did. ⁣“We will mourn and weep for you as long as we are alive!”


قسمت سیزدهم خطبه فدکیه

ثُمَّ رَمَتْ بِطَرْفِها نَحْوَ الاَْنْصارِ فَقالَتْ: یا مَعْشَرَ الْبَقِیَّهِ، وَ اَعْضادَ الْمِلَّهِ، وَ حَضَنَهَ الاِْسْلامِ! ما هذِهِ الْفَتْرَهُ عَنْ نُصْرَتِى وَ الْوِنْیَهُ عَنْ مَعُونَتِى وَ الْغَمِیزَهُ فى حَقِّى وَ السِّنَهُ عَنْ ظُلامَتِى؟!

أَما کانَ رَسُولُ اللّه‏ِ أَبِى صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله یَقُولُ: «الْمَرْءُ یُحْفَظُ فى وُلْدِهِ»؟ سَرْعانَ ما اَحْدَثْتُمْ، وَ عَجْلانَ ذا إِهالَهً! وَ لَکُمْ طاقَهٌ بِما اُحاوِلُ، وَ قُوَّهٌ عَلى ما اَطْلُبُ وَ اُزاوِلُ.

أَتَقُولُونَ ماتَ مُحَمَّدٌ صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله‏ وسلم رَسُولُ اللّه‏ِ؟ فَخَطْبٌ وَ اللّه‏ِ جَلِیلٌ، اسْتَوْسَعَ وَهْیُهُ، وَ اسْتَنْهَرَ فَتْقُهُ، وَ فُقِدَ راتِقُهُ وَ اُظْلِمَتِ الْأَرْضُ لِغَیْبَتِهِ، وَ اکْتَأَبَتْ خِیَرَهُ اللّه‏ِ وَ کَسَفَتِ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ انْتَثَرَتِ النُّجُومُ لِمُصِیبَتِهِ، وَ اَکْدَتِ الاْمالُ، وَ خَشَعَتِ الْجِبالُ وَ اُکِلَتِ الاَْمْوالُ، وَ اُضِیعَ الْحَرِیمُ وَ اُذِیلَتِ الْحُرْمَهُ عِنْدَ مَماتِهِ، وَ فُتِنَتِ الْأُمَّهُ وَ غَشِیَتِ الظُّلْمَهُ وَ ماتَ الْحَقُّ.

فَتِلْکَ وَ اللّه‏ِ النّازِلَهُ الْکُبْرى، وَ الْمُصِیبَهُ الْعُظْمى، لا مِثْلُها نازِلَهٌ وَ لا بائِقَهٌ عاجِلَهٌ. اَعْلَنَ بِها کِتابُ اللّه‏ِ فى اَفْنِیَتِکُمْ وَ فى مُمْساکُمْ وَ مُصْبَحِکُمْ، یَهْتِفُ بِها فى اَسْماعِکُمْ هِتافاً وَ صُراخاً وَ تِلاوَهً وَ اِلْحاناً.

وَ لَقَبْلَهُ ما حَلَّتْ بِاَنْبِیاءِ اللّه‏ِ وَ رُسُلِهِ، حُکْمٌ فَصْلٌ وَ قَضاءٌ حَتْمٌ، «وَ ما مُحَمَّدٌ اِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَاِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى اَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللّه‏َ شَیْئاً وَ سَیَجْزِى اللّه‏ُ الشّاکِرِینَ» خطبه فدکیه

ترجمه قسمت سیزدهم خطبه فدکیه

سپس به سوى انصار نگاهى تند کرده، فرمود: اى گروه بازماندگان و یاوران ملت و نگهبانان اسلام! این چه سستى است درباره‏ ى من و این چه ضعفى است از یارى من و این چه چشم پوشى است در حق من و چه غفلت و خوابى است درباره‏ ى آن‏چه به ستم از من گرفته شده است؟ مگر رسول خدا پدرم، نگفته است: حرمت مرد در میان فرزندانش نگه داشته مى ‏شود؟

چه قدر به سرعت کار خود را کردید! و به شتاب کار را پیش از رسیدن وقتش به انجام رسانیدید! گویا پیش از رسیدن وقت از بزغاله روغن گرفتید؛ حال آن‏ که توانمند بودید یاری ام کنید بر آن ‏چه مى خواستم و آن ‏چه در پى رسیدن به آن بودم. آیا مى‏ گویید که محمّد، رسول خدا صلى‏ الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم، مُرد؟!

البته که؛ به خدا سوگند! این رویدادى بزرگ بود؛ شکاف و سستى‏ اش دامنه دار و جبران گرش نایاب است و زمین با فقدان او به تاریکى رفت و برگزیدگان خدا اندوهگین گشتند و آفتاب و ماه در عزاى او گرفتند و ستارگان فرو ریخته، پراکنده شدند.

آرزو ها بى‏ نتیجه ماند؛ کوه ‏ها سرتعظیم فرود آورده، فرو ریختند و دارایى‏ ها به تاراج رفت و حریم او شکسته شد و در مرگ او به حرمتش اهانت شد و فتنه امّت را فرا گرفت و تاریکى جهان را احاطه کرد و حق و حقیقت بدرود حیات گفت.

به خدا سوگند! این بزرگ ترین پدیده ‏ى ناگوار و دشوارى بود که همانندش نه آمده و نه در آینده خواهد آمد. این حادثه اى است ناگوار که کتاب خدا در خانه ‏هایتان در سپیده ‏دمان و شام‏ گاهان اعلان کرد! و همواره بانگ و فریاد و تلاوت و آوازش به گوش تان مى‏ رسد.

و نیز کتاب خدا آورده است، آن چه را براى پیامبران و فرستادگان گذشته روى داده که حکم و قضاى حتمى الهى است: «و محمّد نیست مگر فرستاده ‏ى خدا که پیش از او نیز پیامبرانى آمده و در گذشته‏ اند؛ پس آیا اگر او وفات کرد یا کشته شد، به گذشته‏ ى جاهلى خود بر مى گردید و مرتد مى شوید؟

و آن کس که به گذشته ‏هاى خود بر گردد و مرتد شود، براى خداوند زیانى نخواهد داشت و خداوند به زودى سپاس گزاران را پاداش خواهد داد». (آل عمران / ۱۴۴)  خطبه فدکیه

قسمت سیزدهم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

Then, she turned to the Ansārs, while glancing at them sharply she said:
O group of eminent and the arms (strength) of the community who first welcomed Islam!
What is this neglect in the matter of my rights?

And what is this negligence in the matter of my seeking justice?
Did the Holy Prophet, my father, not say: “Every person should be guarded in the matters of

his children’s rights and honors?”
How swiftly have you fabricated in this matter?
And how quickly have you committed this awful act? And while you do possess the strength

and ability to assist me for what I am striving and you have the power to assist me in what rightfully I demand and intend to do!
Are you saying that Muhammad has died Of course, by Allah, and this is indeed a very great

calamity!A calamity that is very vast-and its breach are wide
And what was patched up has been torn apart,
And his absence has darkened the earth,

And the chosen by Allah got sad,
And the stars have been eclipsed because of this calamity, and hopes have been destroyed,
And the mountains have been shattered,
And the sanctity of sanctuaries has been violated,

And all sanctity and honour have been lost because of his death,
And sedition encircled the nation,

And the darkness encircled the entire world,
and the truth and reality went away,
And that would be, by Allah, the greatest of all calamities and afflictions!
No calamity like it has ever struck down,

And never has there ever been such a soul-searching catastrophe!
The Book of Allah is proclaimed in your places,In your evenings and mornings,

Softly and loudly, By reading and recitation, [you will get to know what] in the past have happened among you, the prophets and messengers, a definitive command and an inevitable judgement.

‘Muhammad is only a man and a messenger. [So many] messengers have passed away before him; if he should be killed or should he pass away, will you revert to your old ways [of

ignorance]? (Or would you defect)
Anyone who turns away on his heels will not injure Allah in any way and Allah will reward the grateful, (Aal-e-Imran 3/ 144).’


قسمت چهاردم خطبه فدکیه

أَیْهاً بَنِى قَیْلَهَ! أَاُهْضَمُ تُراثَ أَبِى وَ اَنْتُمْ بِمَرْأًى مِنِّى وَ مَسْمَعٍ وَ مُنْتَدًى وَ مَجْمَعٍ؟ تَلْبَسُکُمُ الدَّعْوَهُ وَ تَشْمَلُکُمُ الْخَبْرَهُ، وَ فِیکُمُ الْعُدَّهُ وَ الْعَدَدُ، وَ لَکُمُ الدّارُ وَ الْجُنَنُ وَ الاَْداهُ وَ الْقُوَّهُ، وَ عِنْدَکُمُ السِّلاحُ وَ الْجُنَّهُ، تُوافِیکُمُ الدَّعْوَهُ فَلاتُجِیبُونَ؟! وَ تَأْتِیکُمُ الصَّرْخَهُ فَلاتُغِیثُونَ؟! وَ اَنْتُمْ مَوْصُوفُونَ بِالْکِفاحِ، مَعْرُوفُونَ بِالْخَیْرِ وَ الصَّلاحِ. خطبه فدکیه

وَ اَنْتُمُ الاُْولى نُخْبَهُ اللّه‏ِ الَّتِى انْتُخِبَتْ، وَ الْخِیَرَهُ الَّتِى اخْتِیرَتْ لَنا أَهْلَ الْبَیْتِ، فَبادَیْتُمُ الْعَرَبَ وَ بادَهْتُمُ الْأُمُورَ وَ تَحَمَّلْتُمُ الْکَدَّ وَ التَّعَبَ، وَ ناهَضْتُمُ الْأُمَمَ وَ کافَحْتُمُ الْبُهَمَ. لانَبْرَحُ وَ تَبْرَحُونَ، نَأْمُرُکُمْ فَتَأْتَمِرُونَ. حَتّى اسْتَقامَتْ لَکُمْ مِنَّا الدّارُ وَ دارَتْ لَکُمْ بِنا رَحَى الاِْسْلامِ وَ دَرَّ حَلَبُ الاَْیّامِ وَ خَضَعَتْ نُعَرَهُ الشِّرْکِ، وَ سَکَنَتْ فَوْرَهُ الاْءِفْکِ، وَ خَبَتْ نِیرانُ الْحَرْبِ، وَ هَدَأَتْ دَعْوَهُ الْهَرْجِ، وَاسْتَوْسَقَ نِظامُ الدِّینِ.

ترجمه قسمت چهاردم خطبه فدکیه

وَه پسران قَیله [اوس و خزرج از انصار] آیا از حقم باز داشته شوم؟ و حال آن‏ که شما در دیدگاه و شنیدگاه و مشورت ‏گاه ‏ام هستید و اجتماع تان در دسترس! فریادم فراگیرتان و پیام‏ هایم به گوش تان؛ در حالى که هم نفرات و هم آمادگى دارید و هم خانه و پناهگاه و هم ابزار و نیرو و سلاح و سپر نزد شماست.

فریادم به شمایان مى رسد و پاسخم نمى دهید؟ و دادخواهیم به گوش تان است و پناهم نمی ‏دهید؟ و شمایان پیش تر به شجاعت و دلاورى و پهلوانى، مشهور و به خیر و خوبى و صلاح، معروف بودید.

و شمایان نخستین برگزیده‏ هاى خدایید که براى ما اهل بیت انتخاب شده ‏اید. شمایان بودید که با عرب به مبارزه برخاستید و با مشکلات به راحتى برخورد کردید و تحمل رنج و سختى نمودید؛ علیه امت‏ هاى دیگر برخاستید و با شجاعان و پهلوانان، بدون سپر و زره، بى‏ باکانه جنگیدید.

همواره ما فرمان مى‏ دادیم و شمایان فرمان مى بردید تا از سوى ما شمایان را پایدارى آمد و به وسیله ‏ى ما آسیاب اسلام بر محور شما به چرخش در آمد و منافع روزگاران به دست رسید و فریاد شرک خاموش شد و فوران کژى و ناراستى فرو نشست و آتش جنگ خاموش شد و فریاد آشوب به آرامی ‏رفت و نظام دین به انسجام نشست.

قسمت چهاردم خطبه فدکیه ترجمه انکلیسی

Fadak_Sermon

O you the sons of Qaylah [Aws and Khazraj from the Tribe of Ansārs]! Should I be, in regard to my father’s inheritance, assimilated and ignored thus While you are able to watch me and listen to me and you can consult me?!
And you people have gathered here, You hear my case and are aware of my situation

.And you are many in number. And you are capable of doing anything
And you have shelter and house, And you possess man-power
And you own arms and weapons! My case reaches you fully and faithfully And yet you do not

respond?
You hear my cry for help and you do not come to my assistance! You are aware of the quality of your struggle
And you have a reputation for being well informed and for your goodness.

And you were of the first chosen and the selected [for us, the Household].
And you have been opted, and you are Arabs and you have endured toil and trouble. And you

have fought against many people
Polytheist wretched nations and tribes And you have struggled against champions
And fought with the brave without any armor or shield, You fought so bravely
Always we used to give orders and you used to follow our orders, until the wheels of Islam

started to turn and the days matured.
The slogans of the polytheists became silent,

And the bubbling and boiling vessel of libel settled down and subsided, and the fire of disbelief was extinguished. The call of confusion was calmed down and became quiet, and the organized system of religion was established.


قسمت پانزدهم خطبه فدکیه

فَاَنّى جُرْتُمْ بَعْدَ الْبَیَانِ وَ اَسْرَرْتُمْ بَعْدَ الاِْعْلانِ وَ نَکَصْتُمْ بَعْدَ الاِْقْدامِ وَ اَشْرَکْتُمْ بَعْدَ الاْءِیمانِ وَ جَبُنْتُمْ بَعْدَ الشَّجاعَهِ، عَنْ قَوْمٍ «نَکَثُوا اَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فى دِینِکُمْ. فَقاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکُفْرِ اِنَّهُمْ لا اَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ».

«أَلا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ وَ هَمُّوا بِاِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّه‏ُ اَحَقُّ اَنْ تَخْشَوْهُ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» 

ترجمه قسمت پانزدهم خطبه فدکیه

اکنون پس از روشنى حق به کجا رفتید که پس از اعلان حقیقت آن را پنهان کردید و پس از روى آورى برگشتید و از پسِ ایمان، به شرک گراییدید و از پسِ شجاعت، به هراس رو کردید. ترسیدید از قومى «که عهد و پیمان شکسته و در دینتان عیب جویى کردند! اینک با پیشوایان کفر بجنگید که آنان سوگند و پیمان ‏شان شکستند، شاید که از کارشان برگردند». (توبه / ۱۲)

«آیا نمی‌جنگید با مردمانى که سوگندهاى خود را نقض کرده و بر راندن رسول [از مدینه] همت گماشتند و ابتداى به جنگ کردند؟ آیا از آنان مى‏‌هراسید؟ حال آن‏ که خداوند سزاوارترین است که از او بهراسید، اگر راست مى گویید که ایمان دارید!» (توبه/۱۳)

قسمت پانزدهم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

Now, where have you gone after clarification of the fact? Why have you become secretive of the proclamation!
And why have you retreated after you have been pioneers?

And why you did afraid after bravery?
Why did you afraid of the people who broke their oath?

And then why have you become polytheists after believing in Allah [and being faithful]? ‘…now, do fight against the people who have broken their pledge, perhaps they would return, (At-Tobe 9/12).


قسمت شانزدهم خطبه فدکیه

أَلا وَ قَدْ أَرى وَ اللّه‏ِ اَنْ قَدْ اَخْلَدْتُمْ اِلَى الْخَفْضِ، وَ اَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ اَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ، وَ رَکَنْتُمْ اِلَى الدَّعَهِ. وَ نَجَوْتُمْ بِالضِّیقِ مِنَ السَّعَهِ، فَعُجْتُمْ عَنِ الدِّینِ وَ مَجَجْتُمُ الَّذِى وَعَیْتُمْ وَ دَسَعْتُمُ الَّذِى سَوَّغْتُمْ.

فَ «إِنْ تَکْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِیعاً فَاِنَّ اللّه‏َ لَغَنِىٌّ حَمِیدٌ» «أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ لایَعْلَمُهُمْ اِلاَّ اللّه‏ُ، جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَرَدُّوا اَیْدِیَهُمْ فى اَفْواهِهِمْ وَ قالُوا اِنّا کَفَرْنا بِما اُرْسِلْتُمْ بِهِ وَ اِنّا لَفِى شَکٍّ مِمّا تَدْعُونَنا اِلَیْهِ مُرِیبٍ»

ترجمه قسمت شانزدهم خطبه فدکیه

هان! به خدا سوگند مى‏ بینم که به راحتى زندگى تکیه کرده ‏اید و آن را که سزاوارتر به قبض و بسط کارهاست، رانده اید و به رفاه رو آورده‏ اید. و از تنگى به آسایش، دل خوش داشته‏ اید. از طریق دین، کج شده‏ اید و آن‏ چه نگه داشته بودید، دور ریخته ‏اید و آن‏ چه به آسانى خورده بودید، برگرداندید.

پس «اگر شما و تمامى زمینیان کفر ورزند، خداوند را زیانى نخواهد بود؛ چرا که او تنها بى‏ نیاز و ستوده است». (ابراهیم / ۸)

«مگر خبر پیشینیان به شما نرسیده چون: قوم نوح و عاد و ثمود و نیز آنان که از پس ایشان آمده‏ اند و داستان شان را جز خداوند نداند؛ چرا که پیامبرانشان همراه دلایل روشن آمدند و آنان دستان در دهان ‏ها نهاده، گفتند: ما به رسالت شمایان کافریم و به آن‏ چه ما را به آن می ‏خوانید، در شک و تردیدیم». (ابراهیم / ۹) [از ایشان درس عبرت آموزید.]

قسمت شانزدهم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

The Holy Qur’an says:
‘…will you not fight the people who have broken their pledge, those who planned to banish

the Messenger of Allah [from Medina]?
Those who anticipated fighting against you in the first occasion?
Are you afraid of them?

But Allah is more worthy to be afraid of, if you are believers indeed, (At-Tobe 9/13)!’
I see that you have finally gone into subordination and ease of living; you have distanced

yourself from the one who is the most rightful. Instead of ordering the affairs of the Muslims, you have returned into the comfort of inaction.

You have sought an easy life instead of a hard one,
And whatever you have heard and retained you have spit out, and what you had swallowed you have vomited.

So, ‘…even if you and all who are in the earth become [thankless and] disbelieve, Allah is the Praiseworthy Absolute,( Ibrahim 14/ 8).’

whom no one knows but Allah. Their messengers brought them apparent proofs but they merely stuffed their hands into their mouths’…has there not come to you the news of those who were before you – the people of Noah,

‘Ad’s, and Thamūd’s, and of those after them saying: ‘We certainly disbelieve in what you have been sent with, and we are in grave doub about what you are inviting us [to do] (Ibrahim 14/ 9) .’


قسمت هفدهم خطبه فدکیه

أَلا وَ قَدْ قُلْتُ الَّذِى قُلْتُ عَلى مَعْرِفَهٍ مِنِّى بِالْخَذْلَهِ الَّتِى خامَرَتْکُمْ وَ الْغَدْرَهِ الَّتِى اسْتَشْعَرَتْها قُلُوبُکُمْ. وَ لکِنَّها فَیْضَهُ النَّفْسِ وَ نَفْثَهُ الْغَیْظِ وَ خَوَرُ القَناهِ وَ ضَعْفُ الْیَقِینِ وَ بَثَّهُ الصَّدْروَ مَعْذِرَهُ الْحُجَّهِ. ( خطبه فدکیه حضرت صدیقه طاهره )

فَدُونَکُمُوها فَاحْتَقِبُوها مُدْبِرَهَ الظَّهْرِ، مَهِیضَهَ الْعَظْمِ، خَوْراءَ الْقَناهِ، ناقِبَهَ الْخُفِّ، باقِیَهَ الْعارِ، مَوْسُومَهً بِغَضَبِ الْجَبّارِ وَ شَنارِ الْأَبَدِ، مَوْصُولَهً‏بِـ «ـنارِ اللّه‏ِ الْمُوقَدَهِ الَّتِى تَطَّلِعُ عَلَى الاَْفْئِدَهِ، اِنَّها عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَهٌ فى عَمَدٍ مُمَدَّدَهٍ» فَبِعَیْنِ‏اللّه‏ِ ما تَفْعَلُونَ «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»

ترجمه قسمت هفدهم خطبه فدکیه

هان! همانا آن‏ چه گفتم از روى فکر و اندیشه گفتم که تنها گذاشتن من، با روح شما آمیخته و بى ‏وفایى و فریب، دل‏ هایتان را فرا گرفته است.

لیکن سخنان امروزم به خاطر این است که جانم بر لب رسیده و اندوهم ژرف و نیروى جانم کاسته و ایمان شمایان به سستى گراییده و اندوه و غصه‏ ام فراوان و آنک بایسته است عذر شمایان را قطع و برهانم را تمام کنم؛ پس اکنون افسار [خلافت یا فدک ]را بگیرید و ببرید.

بر شتر مقصود سوار شوید، در حالى که پشت آن زخم، استخوانش شکسته، جانش ضعیف، پایش شکسته، عیب و عار آن باقى و با خشم خداوند جبار و ننگ جاودانه، نشان دار شده است و به آتش افروخته ‏ى خداوند پیوسته است.

«آتشى که بر دل ‏ها افروخته و آن ‏ها را فرا گرفته است، آتش‏‌هایى بسان ستون‏‌هاى سر به فلک کشیده». (همزه ۶ ـ ۹) آرى، آن ‏چه مرتکب مى ‏شوید، در برابر دیدگان خداوند است «و به زودى ستمگران خواهند دید که به کجا رهسپارند!» (شعرا / ۲۲۷)

قسمت هفدهم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

Beware! I have said what I had to say on the basis of my thought and knowledge on the dereliction of obligations that has come on you, and the betrayal that your hearts have accepted.
,,However, all this is the result of the welling up of the soul, And the explosion of my anger
And the emission of the heart, And the presentation of my true arguments So get hold of this

camel (the Caliphate) and ride its tai; But remember it has a sore on the back
And its feet are injured, And shame will linger with it

It is marked with the wrath of Allah and an eternal disgrace
It is linked to Hellfire, whose flames have reached up to very hearts.(Hamze 104/6-9)


قسمت هجدهم خطبه فدکیه

وَ اَنا ابْنَهُ «نَذِیرٍ لَکُمْ بَیْنَ یَدَىْ عَذابٍ شَدِیدٍ.» «فَکِیدُونِى جَمِیعاً ثُمَّ لاتُنْظِرُونَ»، فَاعْمَلُوا «اِنّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا اِنّا مُنْتَظِرُونَ» رَبَّنَا احْکُمْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ اَنْتَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ «وَ سَیَعْلَمُ الْکُفّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدّارِ»

«وُ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللّه‏ُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ»، «وَ کُلَّ اِنْسانٍ اَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فى عُنُقِهِ» «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرّاً یَرَهُ»؛ وَ کَاَنَّ الْأَمْرَ قَدْ قُصِرَ.

ترجمه قسمت هجدهم خطبه فدکیه

و منم [فاطمه] دختر آن ‏که «در نزدیکى روز رستاخیز، شمایان را از عذاب سخت آن انذار مى کند». (سبأ / ۴۶) «اکنون درباره‏ ام مکر کنید و فرصتى برایم نگذارید». (هود / ۵۵) و کارتان را به انجام رسانید و ما «نیز کارمان را انجام مى دهیم و چشم به آینده بدوزید که ما نیز چشم به راه آینده ‏ایم!» (هود / ۱۲۱ ـ ۱۲۲)

پروردگارا! میان ما و ملّت‏ مان به حق داورى کن که تو بهترین داوران هستى و «به زودى کافران خواهند دانست که پایان کار به سود چه کسى است!» (رعد / ۴۲)

«و اى پیامبر! بگو: هر چه مى‏ خواهید انجام دهید که به زودى خداوند، رسول و ایمانیان، نتیجه ‏ى کارتان را خواهند دید». (توبه / ۱۰۵) «و هر کسى نامه ‏ى کردارش بر گردنش آویخته است». (اسراء / ۱۳)

«پس هر آن کس که به قدر ذرّه ‏اى نیکى کند، آن را خواهد دید و آن ‏که به اندازه ‏ى ذرّه ‏اى بدى کند، آن را خواهد یافت». (زلزله / ۷ ـ ۸) (گویا کار در زمان اندک انجام شده و به نتیجه رسیده [و آن، این‏ که شمایان بی ‏وفایى کردید و نتیجه را خواهید چشید.)

قسمت هجدهم خطبه فدکیه ترجمه انگلیسی

Fadak_Sermon

So what you do is before the eyes of Allah,
‘…and those who transgress shall certainly come to know how they will be overthrown and overturned, (Al-Shoaraa 26/ 227).’
‘…and I am [Fatima], the daughter of the one who has warned you of severe punishment [on the Day of Resurrection], (Sheba 34/ 46).’
So plot away all together against me; then do not keep me waiting, (Hood 11/ 121-122).’

‘…do act according to your capacity: we [too] are acting; And wait! We are [also] waiting, (Hood 11/ 121-122)’…O Lord! Please do judge between our nation and us for You are the best Judge of the judges! Thus, before long, the unbelievers will know to whom is the final Abode, (Rad 13/ 22)

‘O Messenger! Say, ‘Do [whatever you desire]; Allah sees your actions, and so does His Messenger, and the believers, (At-tobe 9/ 105).’
‘…and every man – We have fastened the bird of omen upon his own neck, (Isra 17/ 13).’

‘…and whoever has done an atom’s weight of good will see it, and whoever has done an atom’s weight of evil will see it, (Az-zel za leh 99/ 7-8)As if, before long everything has taken place [that is, you have become disloyal and will see the consequence!]’!


برای دانلود متن خطبه فدکیه کلیک نمایید. برای دانلود متن خطبه فدکیه به صورت طرحی زیبا کلیک نمایید.

برای خرید خطبه فدکیه در سایت فروشگاه خدمتگزاران کلیک نمایید.


دسترسی سریع و آسان به راهکار و محتوا برای مناسبت‌های نیمه شعبان، غدیر، محرم و فاطمیه
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.

فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمه‌شعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران
انواع کتیبه غدیر
انواع استیکر پشت شیشه خودرو
اسپند دودکن
انواع جادستمال کاغذی
انواع مگنت یخچالی مذهبی
انواع استکان مذهبی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا