اذن دخول حرم (یاقوت 54)
تذكر دهنده ی خدمتگزاران به امام عصر (علیه السلام)
اذن دخول حرم علی بن موسی الرضا علیه السلام
اذن دخول حرم مقاله کوتاه از سخنان یک منتظر با مولایمان به هنگام خواندن اذن دخول حرم علی بن موسی الرضا علیه السلام است.
اذن دخول خواندنم…
مثل همیشه بعد از نماز صبح تازه می رفت تا پلک هایم سنگین شوند و گوش هایم دیگر صدای تلق و تلق چرخ های آهنی قطار را بر تن لخت و عور ریل ها نشنود که مامور قطار با ناملایمتی تمام بر شیشه کوپه کوبید تا اسباب خوابی را که شب قبل به عاریه داده بود باز پس گیرد.
نمیدانم از پی خواندن اذن دخول حرم علی بن موسی الرضا علیه السلام، چه بر سر زانوانم می آید که هر بار پاهایم سست می شود و بی اختیار همان جا می نشینم! انگار چیزی به دلم چنگ می اندازد! “باْذن الله و باْذن رسول الله و باْذن جمیع الملائکه المقربین…”
پدر مهربانم، من را ببخش … ببخش اگر این اذن دخول خواندنم، شما را یاد خانه ای می اندازد… خانه ای که… ملائک، آری همین ملائک مقرب بدون اجازه به آن داخل نمی شدند…
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.
فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمهشعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران