تابلو مصور اربعین 98

تابلو مصور اربعین 98

خدا قوت عرض میکنم خدمت شما بزرگوارانی که در این مسیر کربلا نجف در حال پیاده روی هستید. در این نمایشگاه حدود 7 دقیقه در خدمت شما هستم. معمولا افراد را با مشخصاتی که دارند مثل نام و قد و اخلاق و صورت و رنگ چشم و… معرفی می کنیم اما اگر بخواهیم آن فرد را دقیق تر معرفی کنیم

به صفاتش و خصوصیاتش اشاره می کنیم مثلا اقای فلانی که مرد سخاوتمند هست یا خانوم فلانی که بسیار مودب هست و از خصوصیاتشون میگیم ولی یک نکته که یک وقت من تعریف میکنم از خصو صیات یک نفر که ارج و قربی داره یک وقت یک مقام و شخصیت بزرگی تعریف میکنه این

فرد همین شخصیتی داره یک زمان هم امام زمان از یک نفر تعریف میکنه که حجت خدا روی زمینه از خصو صیات یک نفر تعریف میکنه، اینجا خیلی قضیه فرق میکنه روز عاشورا اینجوری بود که امام حسین علیه السلام خیلی از اصحابشون رو به صفات خاصی خطاب کردند. مثلاً به حبیب ابن مظاهر نامه نوشتن

از طرف من، حسین غریب به تو که هم اسمت حبیبه و هم محبوب من هستی. “من الغریب الی الحبیب”

تابلو مصور اربعین 98

 ولی در داستان کربلا یک شخصیت هست که لقب و مقامی داشت که همه شما او را می شناسید. منیر بنی هاشم عرب در آن زمان قبیله قبیله بودند. یکی از این قبیله ها قبیله قریش بود که سرامد بقیه قبیله ها بود. و بنی هاشم در قبیله قریش سرامد بودند.

و فقط در بنی هاشم یک نفر بود که قمر بنی هاشم بود. ماه فقط در آسمان یکی است. ماه بنی هاشم بوده حضرت ابوالفضل علیه السلام

تابلو مصور اربعین 98

این نکته خیلی مهمه که چگونه حضرت ابالفضل علیه السلام به این مقام رسیدن تمام فکر و ذکرش این بود که یک غمی از دل امامش کم کنه. یکی از دلایلی که قمر منیر بنی هاشم به این جایگاه رسید این بود که لذا ما امروز باید تسبیح رو برداریم و ۱۳۳ بارذکربگوییم. (یا کاشف الکرب عن وجه الحسین)

 ای کسی که غم و غصه را از دل امام حسین علیه السلام دور می کنی اکشف کربی به حق اخیک الحسین غم و غصه من را به حق برادرت حسین علیه السلام رفع کن.

تابلو مصور اربعین 98

 این خصوصیت و ویژگی حضرت ابوالفضل علیه السلام بوده که حضرت کاشف الکرب بودن و نکته دیگه که خیلی بچشم میخوره. در کتاب مفاتیح الجنان از حضرت صادق علیه السلام نقل شده که حضرت عباس علیه السلام رو به این القاب خواندن، بحث تسلیم و وفاست.

تسلیم یعنی اطاعت محض، یعنی انجام هرچه که امام حسین علیه السلام بگویند و تا امام حسین علیه السلام کاری رو نمی گفتند، حضرت انجام نمی دادند.

این تسلیم در این حد بوده که شمر برای حضرت عباس علیه السلام و برادرانشان امان نامه آورد. هرچه حضرت عباس علیه السلام رو صدا کرد حضرت جوابش را ندانند.

امام حسین فرمودند: برادرم جواب او را بده، برای توی ابالفضل بده که کسی تو رو صدا بزنه و تو جوابش را ندهی. هیچ کس از پیش تو دست خالی نباید برگردد، بعد از اجازه امام حسین علیه السلام حضرت عباس علیه السلام جواب شمر را دادند

آمدند از خیمه بیرون و گفتند چی میگی شمر؟ گفت امان نامه برای تو و برادرات آورده ام. حضرت عباس علیه السلام فرمودند: من هیچی رو با یازی امام عوض نمی کنم.

حضرت عباس علیه السلام همه چیز را در وفا و تسلیم شدن صرف کردند. برای اینکه غم و غصه حضرت امام حسین علیه السلام را کم کنند، یک ذره هم به فکر خودشان نبودند، و در هنگامی که در فرات بودند قطره ای آب نخوردند و تا پای جانشان رفتند تا آب بیاورند برای بچه های امام حسین علیه السلام.

تابلو مصور اربعین 98

آخر کار به آنجا رسید که حضرت عباس خواست به میدان برود. آمدند که اجازه بگیرند برای رفتن به میدان جنگ. امام حسین علیه السلام اشاره کردند به خیمه بچه ها. حضرت فهمید که الان خواسته امام حسین علیه السلام این هست که جنگ نروند و آب برای بچه ها بیاورند.

امام حسین علیه السلام گفتند که فقط کمی آب برای بچه ها بیاری بهتر از این است که به میدان بروی. حضرت مشک رو برداشتند بروند به میدان. تسلیم امامشان بودند. رفتند که آب بیاورند. داخل آب بودند و با اسب تا وسط فرات رفتند و مشک رو پر آب کردند.

وفای ابالفضل علیه السلام این هست که به یاد امام حسین علیه السلام افتادند. فذکر عطش الحسین علیه السلام و بدون این که قطره ای آب بخورند از فرات بیرون رفتند. در راه برگشت دست راستشان رو قطع کردند اهمیتی نداد، دست چپش رو قطع کردند.

باز اهمیتی نداد. مشک رو به دندان گرفت. تیر به چشم او زدند. شما اگر یک خار کوچک تو این گرد و خاک ها و این راه به چشمتان برود چقدر اذیت میشوید؟

تیر به چشم عباس زدند ولی انگار نه انگار. گفت من باید آب ببرم برای اربابم حسین علیه السلام و به بچه ها قول آب دادم. شادی دل امام زمان من این هست که آب را برسانم به بچه ها. حضرت به راهشون ادامه می دادند تا آنجا که تیر به مشک حضرت اصابت کرد و آب بر روی زمین ریخت.

آنجا بود که امید ابالفضل نا امید شد. و آنجا بود که دیگه حضرت روی برگشتن و دیدن خیمه ها رو نداشت.

تابلو مصور اربعین 98

هیچ داری از دل مهدی خبر

گریه های هر شبش را تا سحر

به فرموده خودشون امام زمان علیه السلام صبح و شب برای جدشون گریه می کنند، بقدری که اگر اشکشان تمام شود خون گریه میکنند. امام زمان ما علاوه بر امام حسین علیه السلام بر غربت خودشان هم گریه می کنند.

که حضرت علی علیه السلام در مورد امام زمان علیه السلام فرمودند: صاحب هذا الامر الشرید الطرید الفرید الوحید. حضرت مهدی علیه السلام آواره ی ترد شده تنهای تنهای تنهاست… و امام زمان علیه السلام بر غربت خودشان هم گریه می کنند.

تابلو مصور اربعین 98

امروز پرچم یاری امام زمان علیه السلام به دست ماست. هرکسی هر جور که می تواند باید کاری برای امام زمانش انجام بدهد. بیایید تا جایی که می توانیم آستین خدمت برای امام زمانمون بالا بزنیم. هرکسی به هر مقداری که می تواند. با هر کاری که برایش مقدور است یک خدمتی به امام زمان علیه السلام بکند.

که ما هم به اندازه خودمون دل حضرت رو شاد کنیم. ما هم به اندازه خودمون این پرچم را برافراشته نگه داریم. همین جا و همین نمایشگاه فرصت خوبی است که از بین راهکارهایی که مشاهده می کنید یکی یا چند تا را انتخاب کنید و با حضرت عهد ببندید به انجام آن.