کتاب بعد از خورشید – معرفی کتاب غدیر

کتاب بعد از خورشید (ویژه ایام غدیریه)

کتاب بعد از خورشید در مورد ماجرای غدیرخم به زبان کودکانه است که شما گرامیان می توانید از مطالب این کتاب واقعه غدیر را برای کودکان تعریف نمایید. برای دانلود کتاب به صورت pdf به لینک زیر مراجعه نمایید.

مشخصات کتاب

نام کتاب: کتاب بعد از خورشید
نویسنده: محمد حسین فکور
ناشر:ستاد احیای ایام ولایت و امامت (غدیریه)

بخشی از کتاب بعد از خورشید – عید بزرگ و دوست داشتنی

پرستو، غریب بود و توی آن بیابان بزرگ و داغ، به خاطر تشنگی دنبال آب می گشت. حالا از پرواز هم خسته شده بود و دیگر توان پریدن نداشت. پرستو از قافله ی پرستوهایی که به جاهای خیلی دور می رفتند جا مانده بود.

 گرما هر لحظه بیش تر می شد. ناگهان نگاه پرستو به برکه افتاد. با خوشحالی جستی زد و به سراغ برکه رفت و یک دل سیرآب نوشید. بعد هم چند روزی را مهمان برکه و نخل های پیر و مهربانی شد که در کنارش بودند. غدیر خم… ما تو را خیلی دوست داریم.

تو مهربان ترین برکه ی دنیا هستی. پیراهن تو پر از عطر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام است. پرستو طاقت نیاورد و سرانجام از برکه پرسید: چرا آدم ها با تو مهربان هستند. چرا دوستت دارند. مگر برای تو چه اتفاقی افتاده؟!

برکه یا همان غدیر خم لب هایش را به خنده ی تازه ای باز کرد و گفت: من، یک برکه ی تنها بودم. فقط این چند تا نخل همسایه ام بودم. هیچ کس اسم من را نمی دانست. هیچ هم صحبتی نداشتم. روزهای زیادی منتظر می ماندم.

تا شاید رهگذری خسته از راه برسد. دست در آب زلالم کند و به همراه شتر یا اسبش، کمی از آن بنوشد. اما هیچ کس با من حرف نمی زد و پیشم نمی ماند. من غدیر خُمِ غریب و غمگین بودم. اما یک روز مسلمانان که از سفر حج بازمی گشتند، به دستور حضرت محمد صلی الله علیه و آله در کنار من جمع شدند. آن ها خیلی زیاد بودند. بیش تر از صد هزار نفر.

ناگهان یکی از نخل ها به صدا در آمد: بگذار بقیه را من بگویم: … حضرت محمد صلی الله علیه و آله همه ی آن ها را جمع کرد تا یک دستور مهمی را که خداوند داده بود به آن ها بگوید.

نخل پیر دیگری که ساکت بود ادامه داد: هوا خیلی گرم بود. یاران حضرت محمد صلی الله علیه و آله  با استفاده از جهاز شترها یک جایگاه بلند درست کردند. حضرت محمد صلی الله علیه و آله بالای آن رفت و رو کرد به مسلمانان.

 برکه خندید و گفت: پیامبر صلی الله علیه و آله برای مسلمانان حرف های قشنگی زد. سپس امام علی علیه السلام  را صدا کرد. حضرت على علیه السلام بالای جایگاه رفت. پیامبر صلی الله علیه و آله دست ایشان را بالای سر خود گرفت و گفت: هر کس که من مولای او هستم، على هم مولای اوست.

برای خرید کتاب هایی با موضوع غدیر از سایت فروشگاه خدمتگزاران کلیک نمایید.