خطبه فدک به زبان فارسی
خطبه فدک به زبان فارسی
گروه خدمتگزاران خطبه فدک به زبان فارسی را برای شما گرامیان آماده کرده است. می توانید برای نشر در فضای مجازی و یا مکان های مختلف برای تبلیغ نام و یاد حضرت زهرا سلام الله علیها استفاده نمایید.
بخش ۱- خطبة فدک
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ
1. لَمّا اَجْمَعَ اَبُوبَكْرٍ عَلىٰ مَنْعِ فاطِمَةَ عليهاالسلام فَدَكاً وَ صَرَفَ عامِلَها مِنْها وَ بَلَغَها ذَلِكَ
2. لاثَتْ خِمارَها عَلىٰ رَأْسِها وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبابِها، وَ اَقْبَلَتْ فى لُمَّةٍ مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساءِ قَوْمِها، تَجُرُّ أَدْراعَها، تَطَأُ ذُيُولَها، ما تَخْرِمُ مِشْيَتُها مِشْيَةَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ.
3. حَتّى دَخَلَتْ عَلىٰ اَبِىبَكْرٍ الْمَسْجِدَ وَ هُوَ فى حَشْدٍ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الاَنْصارِ وَ غَيْرِهِمْ. فَنِيطَتْ دُونَها وَ دُونَ النّاسِ مُلاءَةٌ فَجَلَسَتْ.
4. ثُمَّ أَنَّتْ أَنَّةً ارْتَجَّتْ لَهَا الْقُلُوبُ وَ ذَرَفَتْ لَهَا الْعُيُونُ وَ اَجْهَشَ الْقَوْمُ لَها بِالْبُكاءِ وَ النَّحِيبِ، فَارْتَجَّ الْمَجْلِسُ.
5. ثُمَّ اَمْهَلَتْ هُنَيَّةً حَتّٰى اِذا سَكَنَ نَشِيجُ الْقَوْمِ وَ هَدَأَتْ فَوْرَتُهُمْ
6. اِفْتَتَحَتِ الْكَلامَ بِحَمْدِ اللّهِ وَ الثَّناءِ عَلَيْهِ وَ الصَّلاةِ عَلىٰ رَسُولِهِ، فَعادَ الْقَوْمُ فى بُكائِهِمْ، فَلَمّا اَمْسَكُوا عادَتْ عليهاالسلام فى كَلامِها فَقالَتْ
خطبه فدک به زبان فارسی – ترجمه بخش ۱
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
۱. آنگاه كه ابوبكر تصمیم قطعى گرفت فدك را از دست حضرت فاطمه علیهاالسلام بگیرد، نماینده ى او را از فدك بیرون راند. این خبر به حضرتش رسید.
۲. او مقنعه بر سر كرد و پوشش سرتاسرى پوشید و در میان بانوان خدمتگزار و خویشاوند به راه افتاد. لباسهاى او به زمین كشیده مىشد و زیر پایش مىرفت. راه رفتن او از راه رفتن پیامبر صلى الله علیهو آله و سلم چیزى كم نداشت و آن را به یاد مى آورد.
۳. در مسجد وارد بر ابوبكر شد كه با بسیارى از مهاجران و انصار و دیگر مردمان نشسته بود. پس میان مردمان و حضرتش پرده اى آویخته شد. آن حضرت نشست.
۴. و آه جان سوزى كشید كه دلها لرزید و اشك ها فرو ریخت و صداى گریه و ناله از مردمان برخاست و مجلس به هیجان رفت.
۵. آنگاه لحظه اى درنگ فرمود تا مردمان آرام گرفته از خروش افتادند.
۶. آنگاه سخن خویش را با حمد و ستایش خداوند و درود بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آغاز فرمود. مردمان دوباره به گریه افتادند. همین كه از گریه باز ایستادند، براى بار دوم آغاز سخن كرده و این گونه فرمود:
بخش 2 – خطبة فدک
7. اَبْتَدِءُ بِحَمْدِ مَنْ هُوَ اَوْلىٰ بِالْحَمْدِ وَ الطَّوْلِ وَ الْمَجْدِ. اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلىٰ ما اَنْعَمَ، وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلىٰ ما اَلْهَمَ، وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَها، وَ سُبُوغِ آلاءٍ اَسْداها، وَ اِحْسانِ مِنَنٍ والاها.
8. اَحْمَدُهُ بِمَحامِدَ جَمَّ عَنِ الاِحْصاءِ عَدَدُها، وَ نَأىٰ عَنِ الْمُجازاةِ أَمَدُها، وَ تَفاوَتَ عَنِ الاِدْراكِ أَبَدُها، وَ نَدَبَهُمْ لاِسْتِزادَتِها بِالشُّكْرِ لاِتِّصالِها، وَ اسْتَخْذَى الْخَلْقَ بِاِنْزالِها، وَ اسْتَحْمَدَ اِلىٰ الْخَلائِقِ بِاِجْزالِها، وَ ثَنّٰى بِالنَّدْبِ اِلىٰ اَمْثالِها .
9. وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلٰهَ اِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، كَلِمَةٌ جَعَلَ الاِخْلاصَ تَأْوِيلَها، و ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها، وَ اَبانَ فِى الْفِكَرِ مَعْقُولَها.
10. اَلْمُمْتَنِـعُ مِنَ الاَبْصارِ رُؤْيَتُهُ، وَ مِنَ الْاَلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الاَوْهامِ الاِحاطَةُ بِهِ.
11. اِبْتَدَعَ الاَشْياءَ لا مِنْ شَىْءٍ كانَ قَبْلَها، وَ اَنْشَأَها بِلاَ احْتِذاءِ اَمْثِلَةٍ اِمْتَثَلَها.
12. كَوَّنَها بِقُدْرَتِهِ، وَ ذَرَأَها بِمَشِيَّتِهِ، مِنْ غَيْرِ حاجَةٍ مِنْهُ اِلىٰ تَكْوِينِها، وَ لا فائِدَةٍ لَهُ فى تَصْوِيرِها، اِلّا تَثْبِيتاً لِحِكْمَتِهِ، وَ تَنْبِيهاً عَلىٰ طاعَتِهِ، وَ اِظْهاراً لِقُدْرَتِهِ، وَ دَلالَةً عَلىٰ رُبُوبِيَّتِهِ وَ تَعَبُّداً لِبَرِيَّتِهِ، وَ اِعْزازاً لِدَعْوَتِهِ.
13. ثُمَّ جَعَلَ الثَّوابَ عَلىٰ طاعَتِهِ وَ وَضَعَ الْعِقابَ عَلىٰ مَعْصِيَتِهِ، ذِيادَةً لِعِبادِهِ عَنْ نَقِمَتِهِ، وَ حِياشَةً لَهُمْ اِلىٰ جَنَّتِهِ
ترجمه بخش 2
۷. سخنم را با ستایش خدا آغاز میكنم. ستایش آنكه به سپاس و بخشش و بزرگى سزاوارتر است. تمامى ستایش و سپاس ویژهى خداوند نیكى و الهام است. بر عطایاى پیشین و فراگیر و بر احسانهاى فرو ریخته و نیكى هاى پیاپى
۸. او را ثنا مى گویم؛ به خاطر احسان هایى بىشمار كه در سپاس نگنجد و ادراك و هوش بشر را احاطه بر حدود آنها نا ممكن باشد. خداوند كه براى پیوستگى نیكى ها، مردمان را به سپاس فرا خوانده و براى سرشارى آسودگی ها، به فروتنى وا داشته و بر دوباره طلبى احسانها، دعوت كرده تا آنها را بیشتر و برتر بخشایش كند.
۹. و گواهى مى دهم كه خداوندگارى به جز اللّه نیست، یگانهاى كه انبازى بر او نبوده؛ [لا إله إلاّ اللّه] كلمهاى است كه خداوند تحقّق و تجسّم بیرونى آن را اخلاص مردمان قرار داده و آنچه از آن [لا إله إلاّ اللّه] قابلیت دریافت دارد، در دلها به ودیعت نهاده [توحید فطرى]. [او از توحید] آنچه قابل تعقّل است، در اندیشه ها روشن كرده است.
۱۰. خداوندى كه چشمها را توان دیدنش نبوده و زبان ها را یاراى توصیف او نباشد و اندیشه ها را گنجایش احاطه بر او نیست.
۱۱. تنها اوست كه اشیاء را بدون ماده اى پیشین، آفرید و آنها را بى طرح و نقشه اى به ظهور آورده است.
۱۲. پس اشیاء را تنها به قدرت خود، هستى بخشید و به خواست خود پدیدار نمود. او كه نیازى به ایجاد هستى نداشته و در صورتگرى آنها بهرهى برایش نیست؛ مگر آنكه نشان دهد حكمت خود را و بیدار كند آفریده ها را در فرمان بردارى و نمایش دهد توانایى اش را و مردمان را به پروردگارى خود رهنما باشد و ایجاد نماید بندگى را در آفریدگان و نیرومندى و شكوه بخشد دعوت خود را از بندگان!
۱۳. آنگاه براى سوق آنان به بهشت و فرمان بردارى خود، پاداش و براى بازدارى شان از دوزخ و سرپیچى از فرمانش، كیفر آورده است.
بخش 3 – خطبة فدک
14. وَ اَشْهَدُ اَنَّ أَبِى مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ يَجْتَبِلَهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ يَبْتَعِثَهُ، وَ سَمّاهُ قَبْلَ اَنْ يَسْتَنْجِبَهُ.
15. اِذِ الْخَلائِقُ بِالْغَيْبِ مَكْنُونَةٌ، وَ بِسِتْرِ الْاَهاوِيلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهايَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللّهِ تَعالىٰ بِمَآئِلِ الْأُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْمَقْدُورِ .
16. اِبْتَعَثَهُ اللّهُ اِتْماماً لِأَمْرِهِ، وَ عَزِيمَةً عَلىٰ اِمْضاءِ حُكْمِهِ، وَ اِنْفاذاً لِمَقادِيرِ حَتْمِهِ.
17. فَرَأَى الْأُمَمَ فِرَقاً فى اَدْيانِها، عُكَّفاً عَلىٰ نِيرانِها، عابِدَةً لِاَوْثانِها، مُنْكِرَةً لِلّهِ مَعَ عِرْفانِها .
18. فَأَنارَ اللّهُ بِأَبِى مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ظُلَمَها، وَ فَرَّجَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها، وَ جَلا عَنِ الاَبْصارِ عَمَهَها، وَ عَنِ الاَنْفُسِ غُمَمَها.
19. وَ قامَ فِى النّاسِ بِالْهِدايَةِ، فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغَوايَةِ، وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعَمايَةِ، وَ هَداهُمْ اِلىٰ الدِّينِ الْقَوِيمِ، وَ دَعاهُمْ اِلَى الطَّرِيقِ الْمُسْتَقِيمِ.
20. ثُمَّ قَبَضَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَيْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ رَحْمَةٍ وَ اخْتِيارٍ، رَغْبَةً بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنْ تَعَبِ هَذِهِ الدَّارِ، مَوْضُوعاً عَنْهُ اَعْباءُ الْاَوْزارِ، مَحْفُوفاً بِالْمَلائِكَةِ الْاَبْرارِ، وَ رِضْوانِ الرَّبِّ الْغَفّارِ، وَ مُجاوَرَةِ الْمَلِكِ الْجَبّارِ .
21. صَلَّى اللّهُ عَلىٰ أَبِى، نَبِيِّهِ، وَ أَمِينِهِ عَلَى الْوَحْىِ وَ صَفِيِّهِ، وَ خِيَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِيِّهِ .فَعَلَيْهِ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ.
ترجمه بخش 3
۱۴. و گواهى مىدهم كه پدرم «محمّد صلى الله علیه و آله» بنده و فرستاده ى اوست. همو كه پیش از آفرینش، او را برگزید و قبل از بعثت، گزینش كرد و پیش از انتخاب، او را نام نهاد.
۱۵. و این گزینش هنگامى بود كه آفریدگان در جایگاه غیب پوشیده بودند و در پس پردهه اى هولناك در امان و با پَسین دیواره ى نیستى همگون بودند؛ چرا كه خداوند به سرانجام كارها آگاه و به پدیدهها تا انتهاى بى انتها چیره و به شدنی ها و مقدورات داناست.
۱۶. خداوند او را بر انگیخت تا فرمانش را اتمام، حكمش را امضاء و تقدیر حتمیاش را اجرا فرماید.
۱۷. آنگاه رسول خدا امتها را در ادیان خود پراكنده دید؛ چرا كه گرد آتش [شرك] می چرخند و بتها را می پرستند و با وجود معرفت [فطرى]، خدا را انكار مى كنند.
۱۸. از آن روى خداوند به وسیله ى پدرم محمّد صلى الله علیه و آله و سلم تاریكى هاى شرك و ابهام ها را از دل ها زدود و پرده هاى تاریك را از دیده ها كنار زده، روشن نمود و ابرهاى تیرهى نادانى را از جانها برداشت.
۱۹. در میان مردمان به راهنمایى پرداخت و آنان را از غفلت و گمراهى رهایى بخشید و از نابینایى به بصیرت بُرد و به دین استوار رهنمون شده و به راه هموار و درست دعوت كرد.
۲۰. سپس خداوند با رأفت و مهر و اختیار خویش او را برگرفت تا از رنج این جهان برهاند و سنگینى ها و سختی هاى نبوّت را از دوشش بردارد. پس او را برگرفت و به جهان دیگر بُرد، به همراهى فرشتگان نیكوكار و در پرتو خشنودى پروردگار آمرزنده و همسایگى پادشاه پیوند دهنده.
۲۱. درود خدا بر پدرم، فرستاده و امانت دار وحى او و برگزیده و نیكوكار در میان آفریدگان و مورد خشنودى آفریدگار. پس بر او باد درود و سلام و رحمت و بركات خداوند!
بخش 4 – خطبة فدک
22. ثُمَّ الْتَفَتَتْ عليهاالسلام اِلىٰ أَهْلِ الْمَجْلِسِ وَ قالَتْ لِجَمِيعِ الْمُهاجِرِينَ وَ الْاَنْصارِ
23. وَ اَنْتُمْ، عِبادَ اللّهِ، نَصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ، وَ حَمَلَةُ دِينِهِ وَ وَحْيِهِ، وَ أُمَناءُ اللّهِ عَلىٰ اَنْفُسِكُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَى الْأُمَمِ حَوْلَكُمْ، زَعِيمُ حَقٍّ لِلّهِ فِيكُمْ، وَ عَهْدٌ قَدَّمَهُ اِلَيْكُمْ.
ترجمه بخش 4
۲۲. آنگاه او بر مردمان توجّهى نمود و تمامى مهاجران و انصار را خطاب نموده، فرمود:
۲۳. و شما بندگان خدا و پرچمهاى بر افراشته ى امر و نهى خدایید و حاملان دین و وحى او، از سوى خداوند امانت دار برگروه خود و مبلّغ بر امت هاى اطرافتان! رهبر بر حقِّ خداوند [امام امیرالمؤمنین] در میان شماست، او پیمانى است از زمانهاى پیشین با شمایان.
بخش 5 – خطبة فدک
24. وَ نَحْنُ بَقِيَّةٌ اِسْتَخْلَفَها عَلَيْكُمْ، وَ مَعَنا كِتابُ اللّهِ النّاطِقُ، وَ الْقُرْآنُ الصّادِقُ، وَ النُّورُ السّاطِعُ، وَ الضِّياءُ اللاّمِعُ
25. بَيِّنَةٌ بَصائِرُهُ، وَ آىٌ مُنْكَشِفَةٌ سَرائِرُهُ، وَ بُرْهانٌ فِينا مُتَجَلِّيَةٌ ظَواهِرُهُ، مُدِيمٌ لِلْبَرِيَّةِ اسْتِماعُهُ، مُغْتَبِطَةٌ بِهِ اَشْياعُهُ. قائِدٌ اِلَى الرِّضْوانِ اتِّباعُهُ، مُؤَدٍّ اِلىٰ النَّجاةِ اسْتِماعُهُ
26. فِيهِ تِبْيانُ حُجَجِ اللّهِ الْمُنَوَّرَةِ، وَ مَواعِظُهُ الْمُكَرَّرَةُ، وَ عَزَائِمُهُ الْمُفَسَّرَةُ، وَ مَحارِمُهُ الْمُحَذَّرَةُ، وَ اَحْكامُهُ الْكافِيَةُ، وَ بَيِّناتُهُ الْجالِيَةُ، وَ جُمَلُهُ الشّافِيَةُ، وَ فَضائِلُهُ الْمَنْدُوبَةُ، وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ، وَ رَحْمَتُهُ الْمَرْجُوَّةُ وَ شَرائِعُهُ الْمَكْتُوبَةُ.
ترجمه بخش 5
۲۴. و اكنون ماییم یادگاران خداوند در میان شما؛ همراه ماست كتاب گویاى او و قرآن راستین و نور فراگیر و پرتو تابان؛
۲۵. بینشهایش آشكار و نشانههایى كه پنهانىهایش روشن است، برهانى است در میان ما كه خود را بر آفریدگان نشان دهد. امكان شنیدنش هموار و پیوسته است. دیگران بر پیروانش غبطه و سرشك دارند. پیرویش به سوى رضوان رهنماست. آن كه گوش هوش به آن فرا دارد، رهایى یابد.
۲۶. در آن كتاب است، حجّتهاى محكم و روشن خداوند؛ اندرزهایش پیاپى، مفروضاتش [واجبات] بى پرده، نارواهایش [محرّمات] بازداشته شده و احكامش كافى و كارساز. دلایلش متجلّى و واضح، دستوراتش شفابخش، برترى هایش جذّاب و گیرا، ترخیص هایش در دست، مِهرش امیدآور و راههایش مشخص و برنبشته است.
بخش 6 – خطبة فدک
27. فَفَرَضَ اللّهُ الْاءِيمانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ
28. وَ الصَّلاةَ تَنْزِيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ
29. وَ الزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَ تَزْيِيداً فِى الرِّزْقِ
30. وَ الصِّيامَ تَثْبِيتاً لِلاِخْلاصِ
31. وَ الْحَجَّ تَشْيِيداً لِلدِّينِ وَ اِحْياءً لِلسُّنَنِ وَ اِعْلاناً لِلشَّرِيعَةِ
32. وَ الْعَدْلَ تَنْسِيقاً لِلْقُلُوبِ وَ تَمْكِيناً لِلدِّينِ
33. وَ طاعَتَنا أَهْلَ الْبَيْتِ نِظاماً لِلْمِلَّةِ. وَ إِمامَتَنا أَماناً مِنَ الْفُرْقَةِ
34. وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَى اسْتِيجابِ الْأَجْرِ
35. وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعامَّةِ، وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْكَرِ تَنْزِيهاً لِلدِّينِ
36. وَ بِرَّ الْوالِدَيْنِ وِقايَةً مِنَ السَّخَطِ
37. وَ صِلَةَ الْاَرْحامِ مَنْسَأَةً فِى الْعُمْرِ وَ مَنْماةً لِلْعَدَدِ
38. وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّماءِ وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِيضاً لِلْمَغْفِرَةِ
39. وَ تَوْفِيَةَ الْمَكايِيلِ وَ الْمَوازِينِ تَغْيِيراً لِلْبَخْسِ
40. وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزِيهاً عَنِ الرِّجْسِ
41. وَ اجْتِنابَ قَذْفِ الْمُحْصَناتِ حِجاباً لِلَّعْنَةِ
42. وَ مُجانَبَةَ السَّرِقَةِ اِيجاباً لِلْعِفَّةِ
43. وَ التَّنَزُّهَ عَنْ أَكْلِ مالِ الْيَتِيمِ وَ الْاِسْتِيثارِ بِهِ إِجارَةً مِنَ الظُّلْمِ
44. وَ النَّهْىَ عَنِ الزِّنا تَحَصُّناً مِنَ الْمَقْتِ
45. وَ الْعَدْلَ فِى الاَحْكامِ اِيناساً لِلرَّعِيَّةِ
46. وَ تَرْكَ الْجَوْرِ فِى الْحُكْمِ اِثْباتاً لِلْوَعِيدِ
47. وَ حَرَّمَ اللّهُ الشِّرْكَ اِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ
48. فَـ {اتَّقوُا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لاتَمُوتُنَّ اِلّا وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ} وَ لا تَتَوَلَّوْا مُدْبِرِينَ
49. وَ اَطِيعُوهُ فِيما أَمَرَكُمْ بِهِ وَ انْتَهُوا عَمّا نَهاكُمْ عَنْهُ، وَ اتَّبِعُوا الْعِلْمَ وَ تَمَسَّكُوا بِهِ، فَـ {اِنَّما يَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ}
50. فَاحْمَدُوا اللّهَ الَّذِى بِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ ابْتَغىٰ مَنْ فِى السَّماواتِ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ اِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ، فَنَحْنُ وَسِيلَتُهُ فى خَلْقِهِ وَ نَحْنُ آلُ رَسُولِهِ وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ وَ نَحْنُ حُجَّةُ غَيْبِهِ وَ وَرَثَةُ اَنْبِيائِهِ.
ترجمه بخش 6
۲۷. از آن پس، خداوند ایمان را به خاطر شرك زدایى از شمایان، بَر نوشت.
۲۸. و نماز را براى رهایى شما از كبر و خود بزرگ بینى
۲۹. و زكات را براى تزكیهى نفس و افزونى روزیتان
۳۰. و روزه را براى پایدارى اخلاص آورد
۳۱. و حج را براى استوارى دین و احیاى سنّت ها و اعلان عمومى شریعت [اسلام]
۳۲. و عدالت را براى همسویى دلها و تثبیت دین
۳۳. و پیروى ما اهلبیت را مایه ى هم آهنگى ملّت قرار داد. پیشوایى ما را امنیت از پراكندگى
۳۴. و جهاد را شكوه و بزرگى اسلام و شكیبایى را ابزار جلب پاداش، پیشنهاد داد.
۳۵. هم چنین امر به معروف را مصلحت مردمان و نهى از منكر را سبب دورى آیین از كاستی ها
۳۶. و نیكى به پدر و مادر را نگهبان از ناخشنودى خداوند
۳۷. و رسیدگى به ارحام و خویشان را زمینه ى درازى عمر و افزونى شمار مردمان توصیه فرمود.
۳۸. قصاص را براى حفاظت خونها و وفاى به نذر را زمینهى آمرزش
۳۹. كمال و پُرى پیمانه ها و ترازوها را براى جلوگیرى از كاستى اموال تشریع كرد.
۴۰. ناروایى شراب خوارى را مایه ى دورى از پلیدى
۴۱. و پرهیز از نسبت ناروا به بانوان پاك دامن را حصار از طرد و لعن.
۴۲. پرهیز از دزدى را موجب پاكى و عفّت آورد.
۴۳. و پارسایى و خوددارى از تصرّف اموال یتیمان و خوردن آن را براى دورى از ظلم و ستم قرار داد.
۴۴. بازدارى از زنا را براى حصار از ورود خشم الهى
۴۵. و عدالت در احكام را مایه ى اُنس مردمان و رعایا
۴۶. و ترك ستم در حكم قاضى را زمینه ى اثبات وجود كیفر و جهنّم، سفارش نمود.
۴۷. و براى اخلاص در بندگى پروردگار، از شرك بازداشت.
۴۸. هان! «حقّ تقواى الاهى را رعایت كنید و جز با شرف اسلام نمیرید» (آل عمران/۱۰۲). و از فرمان الهى روى برنتابید.
۴۹. و از خداوند فرمان برید و از آنچه بازداشته، خوددارى كنید و از دانش الاهى پیروى كنید و به آن چنگ در زنید كه» در میان بندگان، تنها دانشوران از خداوند می هراسند». (فاطر / ۲۸)
۵۰. پس اكنون ثناگوى خداوند باشید كه آسمانیان و زمینیان به وسیله ى بزرگى و نور او، در بندگى وسیله مى جویند و البته ما هستیم وسیلهى او در میان آفریدگان و ماییم خاندان رسول او و ویژگانش و جایگاه قدس و حجّت و برهانِ نهانِ او و میراث دار پیامبرانش.
بخش 7 – خطبة فدک
51. ثُمَّ قالَتْ عليهاالسلام :اَيُّهَا النّاسُ، اِعْلَمُوا اَنِّى فاطِمَةُ وَ أَبِى مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ رَبِّكُمْ وَ خاتَمُ اَنْبِيائِكُمْ!
52. اَقُولُها عَوْداً عَلىٰ بَدْءٍ، وَ لا اَقُولُ ما اَقُولُ غَلَطاً، وَ لا اَفْعَلُ ما اَفْعَلُ شَطَطاً وَ ما اَنَا مِنَ الْكاذِبِينَ. فَاسْمَعُوا اِلَىَّ بِاَسْماعٍ واعِيَةٍ وَ قُلُوبٍ راعِيَةٍ.
ترجمه بخش 7
۵۱. سپس فرمود: هان مردمان! بدانید كه من فاطمه ام و پدرم محمّد صلى الله علیه و آله و سلم فرستاده ى پروردگارتان و فرجام پیام آوران است.
۵۲. این گفتارها را مى گویم و بارها تكرار مى كنم و به گزاف سخن نمى گویم و در كارم زیاده روى نمی كنم و از دروغ پردازان نیستم. هان! به سخنانم گوش فرا دهید و آنها را نگه دارید با گوشهاى نگهدار و دلهاى نگهبان.
بخش 8 – خطبة فدک
53. ثُمَّ قالَتْ عليهاالسلام: {بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ} {لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ} .
54. فَاِنْ تَعْزُوهُ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِى دُونَ نِسائِكُمْ! وَ أَخَا ابْنِ عَمِّى دُونَ رِجالِكُمْ وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِىُّ اِلَيْهِ.
55. فَبَلَّغَ الرِّسالَةَ صادِعاً بِالنِّذارَةِ، مائِلاً عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِكِينَ، حائِداً عَنْ سُنَّتِهِمْ، ضارِباً لِثَبَجِهِمْ، آخِذاً بِاَكْظامِهِمْ، داعِياً اِلىٰ سَبِيلِ رَبِّهِ {بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ}
56. يَجُذُّ الاَصْنامَ، وَ يَنْكُتُ الْهامَ، حَتّى انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَلَّوُا الدُّبُرَ
57. وَ حَتّى تَفَرَّى اللَّيْلُ عَنْ صُبْحِهِ وَ اَسْفَرَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ، وَ نَطَقَ زَعِيمُ الدِّينِ، وَ هَدَأَتْ فَوْرَةُ الْكُفْرِ، وَ خَرِسَتْ شَقاشِقُ الشَّياطِينِ، وَ طاحَ وَشِيظُ النِّفاقِ .وَ انْحَلَّتْ عُقَدُ الْكُفْرِ وَ الشِّقاقِ، وَ فُهْتُمْ بِكَلِمَةِ الْاِخْلاصِ، فى نَفَرٍ مِنَ الْبِيضِ الْخِماصِ.
58. {وَ كُنْتُمْ عَلىٰ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ فَاَنْقَذَكُمْ مِنْها}، نَبِيُّهُ، تَعْبُدُونَ الْأَصْنامَ وَ تَسْتَقْسِمُونَ بِالاَزْلامِ، مُذْقَةَ الشّارِبِ، وَ نُهْزَةَ الطّامِعِ، وَ قَبْسَةَ الْعَجْلانِ، وَ مَوْطِئَ الاَقْدامِ.
59. تَشْرَبُونَ الطَّرْقَ وَ تَقْتاتُونَ الْقِدَّ، اَذِلَّةً خاشِعِينَ، {تَخافُونَ اَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النّاسُ} مِنْ حَوْلِكُمْ.
ترجمه بخش 8
۵۳. سپس حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: «به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز». (فاتحه /۱) «همانا از میان خودتان فرستاده اى به سوى شما آمد كه بر او دشوار است نابسامانى هاى شما و حریص است بر هدایت شما و بس شفیق و مهربان است به ایمانیان». (توبه / ۱۲۸)
۵۴. اگر در نسب او بنگرید و او را بشناسید، مىبینید كه پدر من است، نه پدرِ زنان شما و برادر پسر عموى من است، نه مردان شما! و چه پر افتخار است این انتساب.
۵۵. او رسالت خود را با صداى رسا و انذار انجام داد؛ روگردان از روش مشركان و چهره برتافته از سنّتشان و شكننده ى نیروى مركزیشان. حلقومشان بفشرد و «با حكمت و پند نیكو» (نحل / ۱۲۵) به راه پروردگارش فراخواند .
۵۶. او بُتها را خرد مى كرد و سرهاى گردن كشان را به زمین می افكند و جمعشان را پراكنده مى ساخت تا بدان حد كه آنان پشت كرده از صحنه بُرون رفتند.
۵۷. تا آنكه دامن شب شكافت و سپیده ى صبح رخ بنمود و پرده از چهره ى خالص حق برگرفته شد و رهبر دین به سخن ایستاد و آتش كفر به خاموشى رفت و سخنان بیهوده ى شیطان فرو نشست و پست مردمانِ منافق نابود شدند. و عقده ى كفر و عداوت از هم گسیخت و شما در میان مردمانِ روسپید تهى شكم [از عفت و پاكى] كلمه ى اخلاص [لاإله إلاّ اللّه] بر زبان راندید.
۵۸. {در آن هنگام شما بر لبه ى پرتگاه آتش بودید كه پیامبر خدا شما را از آن خطر رها نمود}. (آل عمران / ۱۰۳) شمایان همانان بودید كه بت مى پرستیدید و با قمار در پِى روزى بودید. در خوارى و خِسّت جرعه ى كوچك هر نوشنده بودید و لقمه ى شكار هر طمعگر و تك شعله ى هر شتابان و لگدكوب گام ها.
۵۹. آب شُربتان گنداب و غذایتان پوست جانداران مردار بود. خوار و مطرود بودید و «در بیم آنكه مردمانِ پیرامونتان شما را بِرُبایند». (انفال / ۲۶)
بخش 9 – خطبة فدک
60. فَاَنْقَذَكُمُ اللّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالى بِنَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، بَعْدَ اللَّتَيّا وَ الَّتِى، وَ بَعْدَ اَنْ مُنِىَ بِبُهَمِ الرِّجالِ وَ ذُؤْبانِ الْعَرَبِ وَ مَرَدَةِ أَهْلِ الْكِتابِ .
61. {كُلَّما اَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَا اللّهُ}، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الضَّلالَةِ اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
62. قَذَفَ اَخاهُ عَلِيّاً فى لَهَواتِها، فَلايَنْكَفِئُ حَتّى يَطَأَ صِماخَها بِاَخْمَصِهِ، وَ يُخْمِدَ لَهَبَها بِحَدِّ سَيْفِهِ
63. مَكْدُوداً دَؤُوباً فى ذاتِ اللّهِ مُجْتَهِداً فى أَمْرِ اللّهِ قَرِيباً مِنْ رَسُولِ اللّهِ سَيِّداً فى اَوْلِياءِ اللّهِ، مُشَمِّراً ناصِحاً مُجِدّاً كادِحاً، لاتَأْخُذُهُ فِى اللّهِ {لَوْمَةُ لائِمٍ}
64. وَ اَنْتُمْ فى بُلَهْنِيَةٍ وادِعُونَ آمِنُونَ فَرِحُونَ، وَ فى رَفاهِيَّةٍ مِنَ الْعَيْشِ فَكِهُونَ، تَأْكُلُونَ الْعَفْوَ وَ تَشْرَبُونَ الصَّفْوَ، تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوائِرَ، وَ تَتَوَكَّفُونَ الْاَخْبارَ، وَ تَنْكِصُونَ عِنْدَ النِّزالِ، وَ تَفِرُّونَ عِنْدَ الْقِتالِ
ترجمه بخش 9
۶۰. سپس خداوند تبارك و تعالى شمایان را به وسیله ى پیامبرش، محمّد صلى الله علیه و آله و سلم، [از شرك و بت پرستى و جهالت] رهایى بخشید؛ پس از سختى هاى چنین و چنان [مشكلات گوناگون] و پس از گرفتارى و ابتلاء به پهلوانان و درّنده خویان عرب و سركشان اهل كتاب.
۶۱. {هرچند گاه كه آتش جنگ برایش افروختند، خداوند آن را خاموش مى نمود}.(مائده / ۶۴) و هرچه شاخ گمراهى خود نمایى مى كرد یا مشركان لب به یاوه گویى باز مى كردند.
۶۲. برادرش «على» را در آتش زبانه كش آنان مى انداخت و او دست بردار نبود تا اینكه با پاى [توانمند خود] آنان را لگدكوب مى نمود و با تیغ شمشیرش شعله هاى آتش را خاموش مى كرد.
۶۳. او [على] همواره در اجراى فرمان خدا، به سختی ها تن می داد و پایا و كوشا بود؛ نزدیك و صمیمى با رسول خدا، سرور اولیاى او، مصمّم و خیرخواه و تلاشگر و بردبار بود و {در راه خدا سرزنشِ سرزنشگران بر او اثر نداشت}. (مائده / ۵۴)
۶۴. [حال آنكه] شما در رفاه و آسایش به سر مى بردید و آسوده خیال در خوشى و راحتى و خوش گذرانى، غذاى ویژه مى خوردید و آب زلال و صاف مى نوشیدید و براى ما [اهلبیت] چشم به راه حوادث بودید و در آرزوى شنیدن اخبار سخت، در جنگ ها عقب نشینى مى كردید و از كشت و كشتارها فرارى بودید.
بخش 10 – خطبة فدک
65. فَلَمَّا اخْتارَ اللّهُ لِنَبِيِّهِ دارَ اَنْبِيائِهِ وَ مَأْوىٰ اَصْفِيائِهِ وَ اَتَمَّ عَلَيْهِ ما وَعَدَهُ
66. ظَهَرَتْ فِيكُمْ حَسِيكَةُ النِّفاقِ وَ سَمَلَ جِلْبابُ الدِّينِ وَ اَخْلَقَ ثَوْبُهُ وَ نَحَلَ عَظْمُهُ وَ اَوْدَتْ رِمَّتُهُ
67. وَ نَطَقَ كاظِمُ الْغاوِينَ وَ نَبَغَ خامِلُ الْاَقَلِّينَ، وَ هَدَرَ فَنِيقُ الْمُبْطِلِينَ، فَخَطَرَ فى عَرَصاتِكُمْ.
68. وَ اَطْلَعَ الشَّيْطانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرِزِهِ هاتِفاً بِكُمْ .فَدَعاكُمْ فَاَلْفاكُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجِيبِينَ، وَ لِلْغِرَّةِ فِيهِ مُلاحِظِينَ .
69. ثُمَّ اسْتَنْهَضَكُمْ فَوَجَدَكُمْ ناهِضِينَ خِفافاً، وَ اَحْمَشَكُمْ فَأَلْفاكُمْ غِضاباً، فَوَسَمْتُمْ غَيْرَ إِبِلِكُمْ وَ اَوْرَدْتُمُوها غَيْرَ شِرْبِكُمْ .
70. هٰذا وَ الْعَهْدُ قَرِيبٌ وَ الْكَلْمُ رَحِيبٌ وَ الْجُرْحُ لَمّا يَنْدَمِلْ وَ الرَّسُولُ لَمّا يُقْبَرْ .
71. بِداراً زَعَمْتُمْ خَوْفَ الْفِتْنَةِ! {أَلا فِى الْفِتْنَةِ سَقَطُوا، وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ}
72. فَهَيْهاتَ مِنْكُمْ وَ كَيْفَ بِكُمْ وَ {اَنّى تُؤْفَكُونَ}؟!
73. وَ كِتابُ اللّهِ بَيْنَ اَظْهُرِكُمْ. أُمُورُهُ ظاهِرَةٌ وَ اَحْكامُهُ زاهِرَةٌ وَ اَعْلامُهُ باهِرَةٌ وَ زَواجِرُهُ لائِحَةٌ، وَ أَوامِرُهُ واضِحَةٌ، قَدْخَلَّفْتُمُوهُ وَرآءَ ظُهُورِكُمْ.
74. أَرَغْبَةً ـ وَيْحَكُمْ ـ عَنْهُ تُرِيدُونَ أَمْ بِغَيْرِهِ تَحْكُمُونَ؟
75. {بِئْسَ لِلظّالِمِينَ بَدَلاً} {وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْاِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ}
76. ثُمَّ لَمْ تَلْبَثُوا اِلاّ رَيْثَ اَنْ تَسْكُنَ نَفْرَتُها وَ يَسْلَسَ قِيادُها، ثُمَّ أَخَذْتُمْ تُورُونَ وَقْدَتَها وَ تُهَيِّجُونَ جَمْرَتَها.
77. وَ تَسْتَجِيبُونَ لِهُتافِ الشَّيْطانِ الْغَوِىِّ وَ اِطْفاءِ اَنْوارِ الدِّينِ الْجَلِىِّ وَ اِهْمالِ سُنَنِ النَّبِىِّ الصَّفِىِّ، تَشْرَبُونَ حَسْواً فِى ارْتِغاءٍ .
78. وَ تَمْشُونَ لِأَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ فِى الْخَمَرِ وَ الضَّرَّاءِ وَ نَصْبِرُ مِنْكُمْ عَلىٰ مِثْلِ حَزِّ الْمُدىٰ، وَ وَخْزِ السِّنانِ فِى الْحَشا.
ترجمه بخش 10
۶۵. آنگاه كه خداوند براى رسول خود كاشانه ى پیامبران و جایگاه برگزیدگانش را انتخاب كرد و وعده هایش را نسبت به او تمام فرمود؛
۶۶. در میان شمایان خار نفاق پدیدار شد و لباس دینتان به كهنگى گرایید و جامه ى آن مندرس شد و استخوانش به ضعف و سستى رفت و پوسیده ى آن نابود گشت.
۶۷. خشم فرو نشسته ى گمراهان برپا شد و گمنام فرو خفتگانِ بى ارزش، پدیدار گشت و شتر ناز پرودهى باطل پرستان نعره برآورد و در صحنه ها دُم جنبانید.
۶۸. شیطان از لاك خود سر برآورد و بر شما بانگ زد و شما را اجابت كننده ى دعوتش دید و خیره ى فریبش یافت.
۶۹. آنگاه شما را به جنبش آورد و چالاك و سبك مغزتان یافت و به خشمتان آورد و شمایان را خشمگین یافت كه بر غیر شتر خود داغ زدید [علامت گذارى كردید] و آن را در آبشخور دیگران وارد كردید.
۷۰. تمامى اینها در حالى بود كه هنوز زمانى سپرى نشده بود و جراحت فِراق پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم وسیع بود و هنوز التیام نیافته بود و پیكر پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم دفن نشده بود.
۷۱. البته این كارها را به بهانهى ترس از بروز فتنه، شتابان انجام دادید در حالى كه به گفته ى قرآن {هان كه در فتنه افتادند و همانا جهنّم، كافران را فراخواهد گرفت}. (توبه / ۴۹)
۷۲. از شما بعید و دور بود! چگونه چنین كردید؟! چرا و {به كدام راه انحرافى مى روید؟!} (انعام/ ۹۵)
۷۳. حال آنكه كتاب خدا در دیدگاه شماست؛ كتابى كه موضوعاتش روشن و احكامش درخشان و پرچمها و علاماتش تابان و دورباشهایش فروزان و فرمانهایش واضح است. لیكن شما آن را به پشت سر خود افكندید .
۷۴. واى بر شما! آیا از قرآن گریختید؟ یا غیر آن را [در كارهایتان] حاكم نمودید؟
۷۵. {ستمگران را چه جایگزینى است [كه مخالف قرآن كنند]}. (كهف / ۵۰) {و هركس به جز اسلام دینى بجوید، هرگز از او پذیرفته نبوده، در جهان دیگر از زیان كاران خواهد بود}. (آل عمران / ۸۵)
۷۶. آنگاه درنگ نكردید؛ مگر به اندازهاى كه مركب خلافت آرام گیرد و مهارش به دست آید. در آن هنگام به افروختن آتش آن و شعله ور كردن جرقه هایش پرداختید.
۷۷. و بانگ شیطان گمراهگر را پاسخ گفتید و به خاموش كردن فروغ دین و روش هاى پیامبر برگزیده برخواستید و به نیرنگ و حیله رفتار كردید؛ مانند آنكه به بهانه ى گرفتن كف روى شیر، آن را جرعه جرعه مى نوشید.
۷۸. و نسبت به اهلبیت و فرزندان او [پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم] در میان مخفى گاهها گام برداشتید و ما بسان خنجرى بر گلو خلیده و نیزهاى بر دل فرو نشسته، شكیبایى كردیم.
بخش 11 – خطبة فدک
79. وَ اَنْتُمُ الْآنَ تَزْعُمُونَ اَنْ لا إِرْثَ لَنا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ لا حَظَّ!
80. {أَفَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ} تَبْغُونَ؟ {وَ مَنْ اَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}. أَفَلا تَعْلَمُونَ؟! بَلىٰ، قَدْ تَجَلّىٰ لَكُمْ كَالشَّمْسِ الضّاحِيَةِ اَنِّى إِبْنَتُهُ .
81. إِيْهاً مَعْشَرَ الْمُسْلِمِينَ، أَ اُبْتَزُّ إِرْثَ أَبِى؟
82. يَابْنَ أَبِىقُحافَةَ، أَفِى كِتابِ اللّهِ اَنْ تَرِثَ اَباكَ وَ لا اَرِثَ أَبِى؟! لَقَدْ جِئْتَ {شَيْئاً فَرِيّاً}، جُرْأَةً مِنْكُمْ عَلىٰ قَطِيعَةِ الرَّحِمِ وَ نَكْثِ الْعَهْدِ! أَ فَعَلىٰ عَمْدٍ تَرَكْتُمْ كِتابَ اللّهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ {وَراءَ ظُهُورِكُمْ}؟
83. اِذْ يَقُولُ اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالىٰ: {وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ}، مَعَ ما قَصَّ مِنْ خَبَرِ يَحْيىٰ وَ زَكَرِيّا اِذْ قالَ: {رَبِّ… فَهَبْ لِى مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً يَرِثُنِى وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ}، وَ قالَ: {وَ اُولُوا الْاَرْحامِ بَعْضُهُمْ اَوْلىٰ بِبَعْضٍ فى كِتابِ اللّهِ}، وَ قالَ: {يُوصِيكُمُ اللّهُ فى اَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ}، وَ قالَ: {اِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْاَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِينَ}
84. فَزَعَمْتُمْ اَنْ لا حَظَّ لِى وَ لا إِرْثَ لِى مِنْ أَبِى وَ لا رَحِمَ بَيْنَنا!!
85. أَفَخَصَّكُمُ اللّهُ بِآيَةٍ اَخْرَجَ أَبِى مِنْها؟ أَمْ تَقُولُونَ أَهْلُ مِلَّتَيْنِ لايَتَوارَثُونَ؟ !
86. أَوَ لَسْتُ اَنَا وَ أَبِى مِنْ أَهْلِ مِلَّةٍ واحِدَةٍ؟ أَمْ اَنْتُمْ اَعْلَمُ بِخُصُوصِ الْقُرْآنِ وَ عُمُومِهِ مِنْ أَبِى وَ ابْنِ عَمِّى؟!
87. فَدُونَكَها مَخْطُومَةً مَرْحُولَةً مَزْمُومَةً، تَكُونُ مَعَكَ فى قَبْرِكَ وَ تَلْقاكَ يَوْمَ حَشْرِكَ وَ نَشْرِكَ .
88. فَنِعْمَ الْحَكَمُ اللّهُ وَ الزَّعِيمُ مُحَمَّدٌ وَ الْمَوْعِدُ الْقِيامَةُ
89. وَ عَمّا قَلِيلٍ تُؤْفَكُونَ وَ عِنْدَ السّاعَةِ {يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ} وَ لايَنْفَعُكُمْ اِذْ تَنْدَمُونَ، {وَ لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ} {مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ}.
ترجمه بخش 11
۷۹. و اكنون شمایان مى پندارید كه ما اهلبیت را نه ارثى است و نه بهره اى؟
۸۰. {آیا حكم جاهلیت را پى مى جویید؟} (مائده / ۵۰) {و كیست بهتر از خداوند در حاكمیت اهل یقین؟} (مائده / ۵۰) آیا نمى دانید؟ آرى، همانند خورشید تابان برایتان روشن است كه من دختر او [رسول خدا] هستم!
۸۱. وَه مسلمانان بس كنید! آیا به زور، ارث پدرم از من گرفته شود؟
۸۲. اى پسر ابى قحافه؛ آیا این در كتاب خداست كه تو از پدرت ارث برى و من از پدرم ارث نبرم؟ اگر چنین است، {نكته اى شگفت آورده اى!} (مریم / ۲۷) به قطع رحم و شكستن پیمان به جرأت اقدام كرده اى! پس آیا به عمد كتاب خدا را ترك كرده و {به پشت سرخود انداخته اید؟} (انعام / ۹۴)
۸۳. چرا كه خداوند تبارك و تعالى مى فرماید: {و سلیمان از داوود ارث برد} (نمل / ۱۶) یا آنچه از یحیى و زكریا حكایت كرده و فرمود: {پروردگارا! … از سوى خود فرزندى عطایم فرما كه از من و از تبار یعقوب ارث برد} (مریم / ۵ ـ ۶) و نیز فرموده: {و برخى خویشان [متوفى] در كتاب خداوند بر دیگران مقدماند} (انفال / ۷۵) و نیز فرمود: {خداوند دربارهى فرزندانتان سفارش مى كند كه پسران را دو برابر دختران ارث خواهد بود} (نساء/ ۱۱) و نیز {اگر كسى از شما را مرگ فرا رسد و ثروتى دارد، براى پدر و مادر و خویشانش به خوبى وصیت كند، این كار بر خود نگه داران [پرهیزكاران] حق و لازم است}. (بقره / ۱۸۰)
۸۴. پس به گمان شمایان مرا بهره و ارثى از پدرم نیست؟ و بین من و پدرم نسبتى وجود ندارد؟
۸۵. آیا خداوند آیه اى را [در ارث] ویژهى شمایان نموده كه پدر من از آن بیرون و مستثنى است؟ یا اینكه ادعا دارید من و پدرم از دو مذهبیم و از هم ارث نمى بریم؟
۸۶. آیا من و پدرم از افراد یك دین و مذهب نیستیم؟ یا اینكه شمایان به عام و خاصّ قرآن از پدرم و پسر عمویم داناترید [كه فدك را از من گرفتید]؟
۸۷. هان! این مركب زین كرده و لُجام زده را بگیر و ببر كه با تو در گورت خواهد بود و تو را در حشر و نشر دیدار خواهد كرد.
۸۸. چه خوب داورى است خداوند و چه نیك دادخواهى است محمّد و خوش وعده گاهى است رستاخیز.
۸۹. و به زودى خواهید فهمید كه به انحراف رفته اید و در قیامت {یاوه گویان زیان خواهند دید}. (جاثیه / ۲۷) آنگاه است كه پشیمانى سودى ندارد و {براى هر خبرى قرارگاهى است و به زودى خواهید دانست} (انعام / ۶۷) که {عذاب خوار كننده چه كسى را در بر خواهد گرفت و چه كسى را كیفر پایدار خواهد رسید!} (هود / ۳۹)
بخش 12 – خطبة فدک
90. ثُمَّ الْتَفَتَتْ عليهاالسلام اِلىٰ قَبْرِ أَبِيها فَخَنَقَتْهَا الْعَبْرَةُ وَ قالَتْ:
91. قَدْ كَانَ بَعْدَكَ اَنْباءٌ وَ هَنْبَثَةٌ ********** لَوْ كُنْتَ شَاهِدَها لَمْ تَكْثُرِ الْخَطَبُ
92. اِنَّا فَقَدْناكَ فَقْدَ الْأَرْضِ وَابِلَها ********** وَ اخْتَلَّ قَوْمُكَ فَاشْهَدْهُمْ وَ لا تَغِبُ
93. وَ كُلُّ اَهْلٍ لَهُ قُرْبى وَ مَنْزِلَةٌ ********** عِنْدَ الْاِلٰـهِ عَلَى الْاَدْنِينَ مُقْتَرِبٌ
94. اَبْدَتْ رِجالٌ لَنا نَجْوىٰ صُدُورِهِمُ ********** لَمّا مَضَيْتَ وَ حالَتْ دُونَكَ التُّرَبُ
95. تَجَهَّمَتْنا رِجالٌ وَ اسْتُخِفَّ بِنا ********** لمّا فُقِدْتَ وَ كُلُّ الْأَرْضِ مُغْتَصَبٌ
96. سَيَعْلَمُ الْمُتَوَلِّى ظُلْمَ حامَتِنا ********** يَوْمَ الْقِيامَةِ اَنّىٰ سَوْفَ يَنْقَلِبُ
97. وَ كُنْتَ بَدْراً وَ نُوراً يُسْتَضاءُ بِهِ ********** عَلَيْكَ تَنْزِلُ مِنْ ذِى الْعِزَّةِ الْكُتُبُ
98. وَ كانَ جِبْرِيلُ بِالْآياتِ يُؤْنِسُنا ********** فَقَدْ فُقِدْتَ وَ كُلُّ الْخَيْرِ مُحْتَجِبٌ
99. ضاقَتْ عَلىَّ بِلادِى بَعْدَ ما رَحُبَتْ ********** وَ سِيمَ سِبْطاكَ خَسْفا فِيهِ لِى نَصَبٌ
100. فَلَيْتَ قَبْلَكَ كانَ الْمَوْتُ صادَفَنا ********** لَمّا مَضَيْتَ وَ حالَتْ دُونَكَ الْكُثُبُ
101. اِنّا رُزِئْنا بِما لَمْ يُرْزَ ذُو شَجَنٍ ********** مِنَ الْبَرِيَّةِ لا عُجْمٌ وَ لا عَرَبٌ
102. فَسَوْفَ نَبْكِيكَ ما عِشْنا وَ ما بَقِيَتْ ********** لَنَا الْعُيُونُ بِتِهْمالٍ لَهُ سَكَبٌ
103. وَ وَصَلَتْ ذلِكَ بِاَنْ قالَتْ:
104. قَدْ كُنْتُ ذاتَ حَمِيَّةٍ ما عِشْتَ لِى ***** اَمْشِى الْبَراحَ وَ اَنْتَ كُنْتَ جَناحِى
105. فَالْيَوْمَ اَخْضَعُ لِلذَّلِيلِ وَ اَتَّقِى ***** مِنْهُ وَ اَدْفَعُ ظالِمِى بِالرّاحِ
106. وَ اِذا بَكَتْ قُمْرِيَّةٌ شَجْناً لَها ***** لَيْلاً عَلىٰ غُصْنٍ بَكَيْتُ صَباحِى
ترجمه بخش 12
۹۰. سپس به سوى قبر پدر توجّهى كرد و گریه گلویش را گرفت و گفت :
۹۱. پدر! پس از تو سختى ها و قصّه ها برایمان پدیدار شد كه اگر حضور داشتى كار چنین سخت و دشوار نبود.
۹۲. ما تو را از دست دادیم همچون زمین باران هاى دانه درشت خود را و امّت تو تباه شدند. هان! برما شاهد باش و از ما روى برمتاب.
۹۳. و هر خاندانى كه منزلتى نزد خدا داشت، نزد خویشان خود نیز مقامى داشت ولیكن؛
۹۴. مردمانى كینه هاى [اندوخته ى] سینه هاى خود را بر ما آشكار كردند، آن هنگام كه تو در گذشتى و خاك بین ما و تو حایل شد.
۹۵. دیگر كسان بر ما ترش رویى كردند و ما را خوار نمودند، هنگامى كه تو از میان ما رفتى؛ گویى تمامى كره ى خاكى غصب شد و به تاراج رفت.
۹۶. به زودى آنان كه بر خاندان ما ستم روا داشتند، خواهند دانست كه در رستاخیز به كجا برمى گردند!
۹۷. تو بودى ماه تمام و پرتو افكن بر جهانیان و بر تو بود كه پیام ها از سوى خداوند عزیز فرود مى آمد.
۹۸. تا تو در جمع ما بودى، جبرئیل با آیات آوردهاش مأنوس ما بود. همان كه تو ما را ترك كردى، تمامى خیرات نیز از ما روى برتافت.
۹۹. پدر! شهرها از پس وسعت خود بر من تنگ شد و خورشید تابان چهرههاى دو نوه ات [حسن و حسین] در فِقدانت گرفت و مرا به رنج و آزردگى برد.
۱۰۰. اى كاش پیش از تو، مرگ ما را در می گرفت؛ آنگاه كه رفتى و تلهاى خاك میان ما فاصله شد.
۱۰۱. از مردمان عرب و عجم همانند ما كسى دچار مصیبت و اندوه نشد.
۱۰۲. هماره و تا زنده ایم و هستیم، چشمانمان برایت مویه كنان و اشك ریزان خواهد بود.
۱۰۳. و آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام اینگونه خواند:
۱۰۴. تا تو زنده بودى، همواره پشتیبان من بودى و من به راحتى رفت و آمد مى كردم و تو بال و پرم بودى.
۱۰۵. و امروز در برابر فرومایهاى به اجبار فروتنى مى كنم و از او فاصله مى گیرم و به دست خود، ستمگر را دور مىكنم.
۱۰۶. پدر! اگر قُمرى پرنده از اندوه، روى شاخه اى شبانه اشك مى ریزد، من در سپیده ى روز روشن مىگریم!
بخش 13 – خطبة فدک
107. ثُمَّ رَمَتْ بِطَرْفِها نَحْوَ الْاَنْصارِ فَقالَتْ :يا مَعْشَرَ الْبَقِيَّةِ، وَ اَعْضادَ الْمِلَّةِ، وَ حَضَنَةَ الْاِسْلامِ!
108. ما هٰذِهِ الْفَتْرَةُ عَنْ نُصْرَتِى وَ الْوِنْيَةُ عَنْ مَعُونَتِى وَ الْغَمِيزَةُ فى حَقِّى وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلامَتِى؟ !
109. أَما كانَ رَسُولُ اللّهِ أَبِى صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: {الْمَرْءُ يُحْفَظُ فى وُلْدِهِ}؟
110. سَرْعانَ ما اَحْدَثْتُمْ، وَ عَجْلانَ ذا إِهالَةٍ! وَ لَكُمْ طاقَةٌ بِما اُحاوِلُ، وَ قُوَّةٌ عَلىٰ ما اَطْلُبُ وَ اُزاوِلُ .
111. أَتَقُولُونَ ماتَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ؟
112. فَخَطْبٌ وَ اللّهِ جَلِيلٌ، اسْتَوْسَعَ وَهْيُهُ، وَ اسْتَنْهَرَ فَتْقُهُ، وَ فُقِدَ راتِقُهُ وَ اُظْلِمَتِ الْأَرْضُ لِغَيْبَتِهِ، وَ اكْتَأَبَتْ خِيَرَةُ اللّهِ وَ كَسَفَتِ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ انْتَثَرَتِ النُّجُومُ لِمُصِيبَتِهِ، وَ اَكْدَتِ الْآمالُ، وَ خَشَعَتِ الْجِبالُ وَ اُكِلَتِ الْاَمْوالُ، وَ اُضِيعَ الْحَرِيمُ وَ اُذِيلَتِ الْحُرْمَةُ عِنْدَ مَماتِهِ، وَ فُتِنَتِ الْأُمَّةُ وَ غَشِيَتِ الظُّلْمَةُ وَ ماتَ الْحَقُّ .
113. فَتِلْكَ وَ اللّهِ النّازِلَةُ الْكُبْرىٰ، وَ الْمُصِيبَةُ الْعُظْمىٰ، لا مِثْلُها نازِلَةٌ وَ لا بائِقَةٌ عاجِلَةٌ .
114. اَعْلَنَ بِها كِتابُ اللّهِ فى اَفْنِيَتِكُمْ وَ فى مُمْساكُمْ وَ مُصْبَحِكُمْ، يَهْتِفُ بِها فى اَسْماعِكُمْ هِتافاً وَ صُراخاً وَ تِلاوَةً وَ اِلْحاناً .
115. وَ لَقَبْلَهُ ما حَلَّتْ بِاَنْبِياءِ اللّهِ وَ رُسُلِهِ، حُكْمٌ فَصْلٌ وَ قَضاءٌ حَتْمٌ، {وَ ما مُحَمَّدٌ اِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَاِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلىٰ اَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلىٰ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللّهُ الشّاكِرِينَ}.
ترجمه بخش 13
۱۰۷. سپس به سوى انصار نگاهى تند كرده، فرمود :اى گروه بازماندگان و یاوران ملت و نگهبانان اسلام!
۱۰۸. این چه سستى است درباره ى من و این چه ضعفى است از یارى من و این چه چشم پوشى است در حقّ من و چه غفلت و خوابى است درباره ى آنچه به ستم از من گرفته شده است؟
۱۰۹. مگر رسول خدا پدرم، نگفته است: حرمت مرد در میان فرزندانش نگه داشته مى شود؟
۱۱۰. چه قدر به سرعت كار خود را كردید! و به شتاب كار را پیش از رسیدن وقتش به انجام رسانیدید! گویا پیش از رسیدن وقت از بزغاله روغن گرفتید؛ حال آنكه توانمند بودید یاری ام كنید بر آنچه مى خواستم و آن چه در پى رسیدن به آن بودم.
۱۱۱. آیا مى گویید كه محمّد، رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم، مُرد؟!
۱۱۲. البته كه؛ به خدا سوگند! این رویدادى بزرگ بود؛ شكاف و سستى اش دامنه دار و جبران گرش نایاب است و زمین با فقدان او به تاریكى رفت و برگزیدگان خدا اندوهگین گشتند و آفتاب و ماه در عزاى او گرفتند و ستارگان فرو ریخته، پراكنده شدند. آرزوها بى نتیجه ماند؛ كوه ها سرتعظیم فرود آورده، فرو ریختند و دارایى ها به تاراج رفت و حریم او شكسته شد و در مرگ او به حرمتش اهانت شد و فتنه امّت را فرا گرفت و تاریكى جهان را احاطه كرد و حق و حقیقت بدرود حیات گفت.
۱۱۳. به خدا سوگند! این بزرگترین پدیده ى ناگوار و دشوارى بود كه همانندش نه آمده و نه در آینده خواهد آمد.
۱۱۴. این حادثهاى است ناگوار كه كتاب خدا در خانه هایتان در سپیده دمان و شام گاهان اعلان كرد! و همواره بانگ و فریاد و تلاوت و آوازش به گوشتان مى رسد.
۱۱۵. و نیز كتاب خدا آورده است، آن چه را براى پیامبران و فرستادگان گذشته روى داده كه حكم و قضاى حتمى الهى است: {و محمّد نیست مگر فرستادهى خدا كه پیش از او نیز پیامبرانى آمده و در گذشته اند؛ پس آیا اگر او وفات كرد یا كشته شد، به گذشته ى جاهلى خود بر مى گردید و مرتد مى شوید؟ و آن كس كه به گذشته هاى خود بر گردد و مرتد شود، براى خداوند زیانى نخواهد داشت و خداوند به زودى سپاس گزاران را پاداش خواهد داد}. (آل عمران / ۱۴۴)
بخش 14 – خطبة فدک
116. إِيْهاً بَنِى قَيْلَةَ! أَاُهْضَمُ تُراثَ أَبِى وَ اَنْتُمْ بِمَرْأًى مِنِّى وَ مَسْمَعٍ وَ مُنْتَدًى وَ مَجْمَعٍ؟
117. تَلْبَسُكُمُ الدَّعْوَةُ وَ تَشْمَلُكُمُ الْخَبْرَةُ، وَ فِيكُمُ الْعُدَّةُ وَ الْعَدَدُ، وَ لَكُمُ الدّارُ وَ الْجُنَنُ وَ الْاَداةُ وَ الْقُوَّةُ، وَ عِنْدَكُمُ السِّلاحُ وَ الْجُنَّةُ
118. تُوافِيكُمُ الدَّعْوَةُ فَلاتُجِيبُونَ؟! وَ تَأْتِيكُمُ الصَّرْخَةُ فَلاتُغِيثُونَ؟! وَ اَنْتُمْ مَوْصُوفُونَ بِالْكِفاحِ، مَعْرُوفُونَ بِالْخَيْرِ وَ الصَّلاحِ .
119. وَ اَنْتُمُ الْاُولىٰ نُخْبَةُ اللّهِ الَّتِى انْتُخِبَتْ، وَ الْخِيَرَةُ الَّتِى اُخْتِيرَتْ لَنا أَهْلَ الْبَيْتِ، فَبادَيْتُمُ الْعَرَبَ وَ بادَهْتُمُ الْأُمُورَ وَ تَحَمَّلْتُمُ الْكَدَّ وَ التَّعَبَ، وَ ناهَضْتُمُ الْأُمَمَ وَ كافَحْتُمُ الْبُهَمَ.
120. لانَبْرَحُ وَ تَبْرَحُونَ، نَأْمُرُكُمْ فَتَأْتَمِرُونَ. حَتّى اسْتَقامَتْ لَكُمْ مِنَّا الدّارُ وَ دارَتْ لَكُمْ بِنا رَحَى الْاِسْلامِ وَ دَرَّ حَلَبُ الْاَيّامِ وَ خَضَعَتْ نُعَرَةُ الشِّرْكِ، وَ سَكَنَتْ فَوْرَةُ الْإِفْكِ، وَ خَبَتْ نِيرانُ الْحَرْبِ، وَ هَدَأَتْ دَعْوَةُ الْهَرْجِ، وَ اسْتَوْسَقَ نِظامُ الدِّينِ.
ترجمه بخش 14
۱۱۶. وَه پسران قَیله [اوس و خزرج از انصار] آیا از حقم باز داشته شوم؟ و حال آنكه شما در دیدگاه و شنیدگاه و مشورت گاهام هستید و اجتماعتان در دسترس!
۱۱۷. فریادم فراگیرتان و پیامهایم به گوشتان؛ در حالى كه هم نفرات و هم آمادگى دارید و هم خانه و پناهگاه و هم ابزار و نیرو و سلاح و سپر نزد شماست.
۱۱۸. فریادم به شمایان مى رسد و پاسخم نمى دهید؟ و داد خواهیم به گوشتان است و پناهم نمی دهید؟ و شمایان پیشتر به شجاعت و دلاورى و پهلوانى، مشهور و به خیر و خوبى و صلاح، معروف بودید.
۱۱۹. و شمایان نخستین برگزیده هاى خدایید كه براى ما اهلبیت انتخاب شدهاید. شمایان بودید كه با عرب به مبارزه برخاستید و با مشكلات به راحتى برخورد كردید و تحمل رنج و سختى نمودید؛ علیه امت هاى دیگر برخاستید و با شجاعان و پهلوانان، بدون سپر و زره، بىباكانه جنگیدید.
۱۲۰. همواره ما فرمان مى دادیم و شمایان فرمان مى بردید تا از سوى ما شمایان را پایدارى آمد و به وسیله ى ما آسیاب اسلام بر محور شما به چرخش در آمد و منافع روزگاران به دست رسید و فریاد شرك خاموش شد و فوران كژى و ناراستى فرو نشست و آتش جنگ خاموش شد و فریاد آشوب به آرامی رفت و نظام دین به انسجام نشست.
بخش 15 – خطبة فدک
121. فَاَنّىٰ جُرْتُمْ بَعْدَ الْبَيَانِ وَ اَسْرَرْتُمْ بَعْدَ الْاِعْلانِ وَ نَكَصْتُمْ بَعْدَ الْاِقْدامِ وَ اَشْرَكْتُمْ بَعْدَ الْإِيمانِ وَ جَبُنْتُمْ بَعْدَ الشَّجاعَةِ، عَنْ قَوْمٍ {نَكَثُوا اَيْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فى دِينِكُمْ. فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ اِنَّهُمْ لا اَيْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ}.
122. {أَلا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ وَ هَمُّوا بِاِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ اَحَقُّ اَنْ تَخْشَوْهُ اِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}.
ترجمه بخش 15
۱۲۱. اكنون پس از روشنى حق به كجا رفتید كه پس از اعلان حقیقت آن را پنهان كردید و پس از روى آورى برگشتید و از پسِ ایمان، به شرك گراییدید و از پسِ شجاعت، به هراس رو كردید. ترسیدید از قومى {كه عهد و پیمان شكسته و در دینتان عیب جویى كردند! اینك با پیشوایان كفر بجنگید كه آنان سوگند و پیمانشان شكستند، شاید كه از كارشان برگردند}. (توبه / ۱۲)
۱۲۲. {آیا نمی جنگید با مردمانى كه سوگند هاى خود را نقض كرده و بر راندن رسول [از مدینه] همت گماشتند و ابتداى به جنگ كردند؟ آیا از آنان مى هراسید؟ حال آنكه خداوند سزاوارترین است كه از او بهراسید، اگر راست مى گویید كه ایمان دارید!} (توبه / ۱۳)
بخش 16 – خطبة فدک
123. أَلا وَ قَدْ أَرى وَ اللّهِ اَنْ قَدْ اَخْلَدْتُمْ اِلَى الْخَفْضِ، وَ اَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ اَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ، وَ رَكَنْتُمْ اِلَى الدَّعَةِ.
124. وَ نَجَوْتُمْ بِالضِّيقِ مِنَ السَّعَةِ، فَعُجْتُمْ عَنِ الدِّينِ وَ مَجَجْتُمُ الَّذِى وَعَيْتُمْ وَ دَسَعْتُمُ الَّذِى سَوَّغْتُمْ.
125. فَـ {إِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً فَاِنَّ اللّهَ لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ} .
126. {أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لايَعْلَمُهُمْ اِلَّا اللّهُ، جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرَدُّوا اَيْدِيَهُمْ فى اَفْواهِهِمْ وَ قالُوا اِنّا كَفَرْنا بِما اُرْسِلْتُمْ بِهِ وَ اِنّا لَفِى شَكٍّ مِمّا تَدْعُونَنا اِلَيْهِ مُرِيبٍ}.
ترجمه بخش 16
۱۲۳. هان! به خدا سوگند مى بینم كه به راحتى زندگى تكیه كرده اید و آن را كه سزاوارتر به قبض و بسط كارهاست، رانده اید و به رفاه رو آورده اید.
۱۲۴. و از تنگى به آسایش، دل خوش داشته اید. از طریق دین، كج شده اید و آنچه نگه داشته بودید، دور ریخته اید و آنچه به آسانى خورده بودید، برگرداندید.
۱۲۵. پس {اگر شما و تمامى زمینیان كفر ورزند، خداوند را زیانى نخواهد بود؛ چرا كه او تنها بى نیاز و ستوده است}. (ابراهیم / ۸)
۱۲۶. {مگر خبر پیشینیان به شما نرسیده چون: قوم نوح و عاد و ثمود و نیز آنان كه از پس ایشان آمده اند و داستانشان را جز خداوند نداند؛ چرا كه پیامبرانشان همراه دلایل روشن آمدند و آنان دستان در دهان ها نهاده، گفتند: ما به رسالت شمایان كافریم و به آن چه ما را به آن می خوانید، در شك و تردیدیم}. (ابراهیم / ۹) [از ایشان درس عبرت آموزید.]
بخش 17 – خطبة فدک
127. أَلا وَ قَدْ قُلْتُ الَّذِى قُلْتُ عَلىٰ مَعْرِفَةٍ مِنِّى بِالْخَذْلَةِ الَّتِى خامَرَتْكُمْ وَ الْغَدْرَةِ الَّتِى اسْتَشْعَرَتْها قُلُوبُكُمْ .
128. وَ لٰكِنَّها فَيْضَةُ النَّفْسِ وَ نَفْثَةُ الْغَيْظِ وَ خَوَرُ القَناةِ وَ ضَعْفُ الْيَقِينِ وَ بَثَّةُ الصَّدْرِ وَ مَعْذِرَةُ الْحُجَّةِ.
129. فَدُونَكُمُوها فَاحْتَقِبُوها مُدْبِرَةَ الظَّهْرِ، مَهِيضَةَ الْعَظْمِ، خَوْراءَ الْقَناةِ، ناقِبَةَ الْخُفِّ، باقِيَةَ الْعارِ، مَوْسُومَةً بِغَضَبِ الْجَبّارِ وَ شَنارِ الْأَبَدِ، مَوْصُولَهً بِـ {ـنارِ اللّهِ الْمُوقَدَةِ الَّتِى تَطَّلِعُ عَلَى الْاَفْئِدَةِ، اِنَّها عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ فى عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ}
130. فَبِعَيْنِ اللّهِ ما تَفْعَلُونَ {وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}.
ترجمه بخش 17
۱۲۷. هان! همانا آنچه گفتم از روى فكر و اندیشه گفتم كه تنها گذاشتن من، با روح شما آمیخته و بىوفایى و فریب، دلهایتان را فرا گرفته است.
۱۲۸. لیكن سخنان امروزم به خاطر این است كه جانم بر لب رسیده و اندوهم ژرف و نیروى جانم كاسته و ایمان شمایان به سستى گراییده و اندوه و غصه ام فراوان و آنك بایسته است عذر شمایان را قطع و برهانم را تمام كنم؛
۱۲۹. پس اكنون افسار [خلافت یا فدك] را بگیرید و ببرید. بر شتر مقصود سوار شوید، در حالى كه پشت آن زخم، استخوانش شكسته، جانش ضعیف، پایش شكسته، عیب و عار آن باقى و با خشم خداوند جبار و ننگ جاودانه، نشان دار شده است و به آتش افروخته ى خداوند پیوسته است. {آتشى كه بر دلها افروخته و آنها را فرا گرفته است، آتشهایى بسان ستون هاى سر به فلك كشیده}. (همزه ۶ ـ ۹)
۱۳۰. آرى، آن چه مرتكب مىشوید، در برابر دیدگان خداوند است {و به زودى ستمگران خواهند دید كه به كجا رهسپارند!} (شعرا / ۲۲۷)
بخش 18 – خطبة فدک
131. وَ اَنا ابْنَةُ {نَذِيرٍ لَكُمْ بَيْنَ يَدَىْ عَذابٍ شَدِيدٍ}
132. .{فَكِيدُونِى جَمِيعاً ثُمَّ لاتُنْظِرُونِ} فَاعْمَلُوا {اِنّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا اِنّا مُنْتَظِرُونَ} .
133. رَبَّنَا احْكُمْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ اَنْتَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ {وَ سَيَعْلَمُ الْكُفّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدّارِ}.
134. {وُ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ}، {وَ كُلَّ اِنْسانٍ اَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فى عُنُقِهِ}.
135. {فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ}؛ وَ كَاَنَّ الْأَمْرَ قَدْ قُصِرَ.
صَدَقَ رَسولُ اللهِ صَلَّ اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم
ترجمه بخش 18
۱۳۱. و منم [فاطمه] دختر آنكه {در نزدیكى روز رستاخیز، شمایان را از عذاب سخت آن انذار مىكند}. (سبأ / ۴۶)
۱۳۲. {اكنون درباره ام مكر كنید و فرصتى برایم نگذارید}. (هود / ۵۵) و كارتان را به انجام رسانید و ما {نیز كارمان را انجام مى دهیم و چشم به آینده بدوزید كه ما نیز چشم به راه آینده ایم!} (هود / ۱۲۱ ـ ۱۲۲)
۱۳۳. پروردگارا! میان ما و ملّتمان به حق داورى كن كه تو بهترین داوران هستى و {به زودى كافران خواهند دانست كه پایان كار به سود چه كسى است!} (رعد / ۴۲)
۱۳۴. {و اى پیامبر! بگو: هر چه مى خواهید انجام دهید كه به زودى خداوند، رسول و ایمانیان، نتیجه ى كارتان را خواهند دید}. (توبه / ۱۰۵)
۱۳۵. {و هر كسى نامه ى كردارش بر گردنش آویخته است». (اسراء / ۱۳) «پس هر آن كس كه به قدر ذرّه اى نیكى كند، آن را خواهد دید و آنكه به اندازه ى ذرّهاى بدى كند، آن را خواهد یافت}. (زلزله / ۷ ـ ۸) گویا كار در زمان اندك انجام شده و به نتیجه رسیده [و آن، اینكه شمایان بی وفایى كردید و نتیجه را خواهید چشید.]
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.
فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمهشعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران