ختم خطبه فدک بخش چهارم (همراه با شرح خطابه فدک)

طرح ختم خطبه فدک بخش چهارم – به همراه شرح فرازهایی از این بخش

در ختم خطبه فدک بخش چهارم حضرت فاطمه علیها السّلام گروه انصار را مخاطب قرار داده فرمودند: ای جوانمردان! اى بازوان توانمند مردم! ای نگهبانان اسلام! این سهل ‏انگارى شما در ستاندن حقّ من از چیست؟… برای مطالعه این بخش به فایل های زیر مراجعه نمایید.


خطبه فدک بخش چهارم


فایل صوتی خطبه فدک بخش چهارم


فایل صوتی ترجمه خطبه فدک بخش چهارم


برای دانلود قرائت خطبه فدک بخش چهارم نسخه مربعی ویژه پست اینستاگرام نمایید.


متن ختم خطبه فدک بخش چهارم

ثُمَّ رَمَتْ بِطَرْفِهَا نَحْوَ الْأَنْصَارِ فَقَالَتْ یَا مَعْاشَرَ النَّقِیبَهِ وَ أَعْضَادَ الْمِلَّهِ وَ حَضَنَهِ

سپس حضرت فاطمه علیها السّلام گروه انصار را مخاطب قرار داده فرمودند: ای جوانمردان!اى بازوان توانمند مردم! ای نگهبانان

الْإِسْلَامِ مَا هَذِهِ الْغَمِیزَهُ فِی حَقِّی‏ وَ السِّنَهُ عَنْ ظُلَامَتِی؟ أَ مَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه آله أَبِی یَقُولُ

اسلام! این سهل ‏انگارى شما در ستاندن حقّ من از چیست؟ این چه سستى است که در برابر ستمى که بر من شده، روا مى‏ دارید؟ آیا پدرم رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم نمى‏ فرمود:

 الْمَرْءُ یُحْفَظُ فِی وُلْدِهِ سَرْعَانَ مَا أَحْدَثْتُمْ وَ عَجْلَانَ ذَا إِهَالَهٍ وَ لَکُمْ طَاقَهٌ بِمَا أُحَاوِلُ

 «بزرگداشت هر کسی را درباره فرزندان هم باید پاس داشت»؟ چه زود اوضاع را واژگون نمودید و به بیراهه گام نهادید، با اینکه توانایى

 وَ قُوَّهٌ عَلَى مَا أَطْلُبُ وَ أُزَاوِلُ أَ تَقُولُونَ مَاتَ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه آله

 و قدرت بر احقاق حقوق مرا در بازو و عدّه کافى در اختیار دارید. آیا مى ‏گویید که محمّد صلّى الله علیه و آله و سلّم

 فَخَطْبٌ جَلِیلٌ اسْتَوْسَعَ وَهْنُهُ وَ اسْتَنْهَرَ فَتْقُهُ‏ وَ انْفَتَقَ رَتْقُهُ وَ أَظْلَمَتِ الْأَرْضُ

از دنیا رفت و با رفتن او همه چیز تمام شد؟ آرى رحلت او ضربه هولناکى بر پیکره اسلام بود، فاجعه بزرگى است که بر همه غبار غم فرو ریخت که شکافش هر روز فراختر و گسستگیش دامنه‏ دارتر و وسعتش فزونتر مى‏ گردد. زمین

لِغَیْبَتِهِ وَ کَسَفَتِ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ انْتَثَرَتِ النُّجُومُ لِمُصِیبَتِهِ وَ أَکْدَتِ‏ الْآمَالُ وَ

از نبود او تاریک و ظلمانى و خورشید و ماه پشت ابرهاى تیره و تار پنهان، و به خاطر این مصیبت ستارگان از هم جدا و پراکنده شدند. امیدها ناامید،

خَشَعَتِ الْجِبَالُ وَ أُضِیعَ الْحَرِیمُ وَ أُزِیلَتِ الْحُرْمَهُ عِنْدَ مَمَاتِهِ

کوه ها متزلزل، حریم افراد شکسته، و اهل بیت او بی احترام شد.

 فَتِلْکَ وَ اللَّهِ النَّازِلَهُ الْکُبْرَى وَ الْمُصِیبَهُ الْعُظْمَى لَا مِثْلُهَا نَازِلَهٌ وَ لَا بَائِقَهٌ عَاجِلَهٌ

به خداوند سوگند که این حادثه بزرگ ترین بلاء، مصیبتى شدید و ضایعه ‏اى جبران ناپذیر بود که هیچ حادثه ای  بدان پایه نمى ‏رسد.

أَعْلَنَ بِهَا کِتَابُ اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ فِی أَفْنِیَتِکُمْ وَ فِی مُمْسَاکُمْ وَ مُصْبَحِکُمْ یَهْتِفُ فِی

 اما به یاد داشته باشید که قرآن از پیش این واقعه را گوشزد نموده بود. همان کتابى که پیوسته در خانه‏ هاى شماست

أَفْنِیَتِکُمْ هُتَافاً وَ صُرَاخاً وَ تِلَاوَهً وَ إِلْحَاناً وَ لَقَبْلَهُ مَا حَلَّ بِأَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ حُکْمٌ

و صبح و شامگاه با صداى بلند و زمانى آهسته و با لحن های  مختلف به تلاوت آن مى‏ پردازید. در این مسیر انبیاى پیشین

فَصْلٌ وَ قَضَاءٌ حَتْمٌ- وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ

هم واقع شدند چرا که مرگ فرمان تخلف ناپذیر الهى است: «جز این نیست که محمّد پیامبرى است که پیش از او پیامبران دیگرى هم بوده ‏اند،

قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ‏[1]

اگر او بمیرد و یا کشته شود شما به آیین پیشین خود بازمى‏ گردید؟ بازگشت هر کسی زیانى را متوجّه ذات حق نخواهد کرد. و خداوند سپاسگزاران را پاداش خواهد داد».

إِیهاً بَنِی قَیْلَهَ أَ أُهْضِمَ تُرَاثُ أَبِی- وَ أَنْتُمْ بِمَرْأًى مِنِّی وَ مَسْمَعٍ وَ مُنْتَدًى‏ وَ مَجْمَعٍ

هیهات! پسران قیله ( قبیله‏ هاى اوس و خزرج) پیش چشمان شما میراث پدرم را ببرند! حرمتم بشکنند! در حالى که شما آشکارا مى‏ بینید و مى‏ شنوید و اخبارش به گوش شما مى‏ رسد.

تَلْبَسُکُمُ الدَّعْوَهُ وَ تَشْمَلُکُمُ الْخِبْرَهُ وَ أَنْتُمْ ذَوُو الْعَدَدِ وَ الْعُدَّهِ وَ الْأَدَاهِ وَ الْقُوَّهِ وَ

اما شما بیهوش و خاموش نشسته ‏اید؟ در حالى که سرباز و نیروى بسیار دارید. ساز و برگ فراوان دارید و سلاح و سپر بى‏شمار.

عِنْدَکُمُ السِّلَاحُ وَ الْجُنَّهُ تُوَافِیکُمُ الدَّعْوَهُ فَلَا تُجِیبُونَ وَ تَأْتِیکُمُ الصَّرْخَهُ فَلَا تُغِیثُونَ

 دعوتم را مى ‏شنوید و پاسخ نمى‏ گویید! فریاد من در میان شما طنین افکن است اما چه سود که به فریاد نمى ‏رسید!

وَ أَنْتُمْ مَوْصُوفُونَ بِالْکِفَاحِ مَعْرُوفُونَ بِالْخَیْرِ وَ الصَّلَاحِ وَ النُّخْبَهُ الَّتِی انْتُخِبَتْ وَ

در حالى که شما در شجاعت زبانزد خاص و عام، در خیر و صلاح شهره آفاق، و برگزیدگان قبایل و اقوامید.

الْخِیَرَهُ الَّتِی اخْتِیرَتْ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ قَاتَلْتُمُ الْعَرَبَ وَ تَحَمَّلْتُمُ الْکَدَّ وَ التَّعَبَ وَ

 و نزد ما اهل بیت از بهترین مردمان محسوب مى‏ شدید. شما با مشرکان عرب جنگیدید، رنج و محنت فراوان تحمل کردید.

نَاطَحْتُمُ الْأُمَمَ وَ کَافَحْتُمُ‏ الْبُهَمَ لَا نَبْرَحُ أَوْ تَبْرَحُونَ‏ نَأْمُرُکُمْ فَتَأْتَمِرُونَ حَتَّى إِذَا دَارَتْ بِنَا رَحَى الْإِسْلَامِ

 شاخه اى گردنکشان را شکستید و با شجاعان و دلیران، جنگ و ستیز نمودید. شما بودید که پیوسته در راه ما، و سر به فرمان ما داشتید، تا اینکه آسیاى اسلام بر محور وجود ما به گردش در آمد

 وَ دَرَّ حَلَبُ الْأَیَّامِ وَ خَضَعَتْ ثَغْرَهُ الشِّرْکِ وَ سَکَنَتْ فَوْرَهُ الْإِفْکِ وَ خَمَدَتْ نِیرَانُ

و رونق روزگار رو به فزونى نهاد. نعره مشرکان آرام شد، لهیب دروغ فروکش کرد، آتش

الْکُفْرِ وَ هَدَأَتْ دَعْوَهُ الْهَرْجِ وَ اسْتَوْسَقَ نِظَامُ الدِّینِ‏ فَأَنَّى حُزْتُمْ بَعْدَ الْبَیَانِ وَ

کفر بى ‏فروغ شد، فراخوانى به جدایى و تفرقه بازایستاد، و دین نظام یافت. اکنون پس از آن همه زبان ‏آورى چرا دم فرو بستید؟

أَسْرَرْتُمْ بَعْدَ الْإِعْلَانِ وَ نَکَصْتُمْ بَعْدَ الْإِقْدَامِ وَ أَشْرَکْتُمْ بَعْدَ الْإِیمَانِ بُؤْساً لِقَوْمٍ‏

 و حقایق را پس از آشکار شدن مکتوم مى‏ دارید؟ آنهم برابر مردمى که پیمان خود را شکستند؟ و پس از قبول ایمان راه شرک پیشه کردید؟

نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ‏ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ‏ وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ أَ

در این هنگام، حضرت زهرا سلام الله علیها درباره غاصبان فرمودند: چه بد است قومی که  «سوگند خود را شکستند و آهنگ اخراج رسول کردند و بر ضد شما دشمنى آغاز کردند نمى‏ جنگید؟»

تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ‏

سپس به انصار فرمودند:  آیا از آنها مى‏ ترسید؟ و حال آنکه اگر ایمان آورده باشید سزاوارتر است که از خداوند بترسید».

أَلَا وَ قَدْ أَرَى أَنْ قَدْ أَخْلَدْتُمْ إِلَى الْخَفْضِ‏- وَ أَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ أَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ وَ

اما مى ‏بینم که به تن ‏آسایى خو گرفته اید، و کسى را که از همه براى زعامت و اداره امور مسلمانان شایسته‏ تر است دور ساخته‏ اید،

خَلَوْتُمْ بِالدَّعَهِ وَ نَجَوْتُمْ بِالضِّیقِ مِنَ السَّعَهِ فَمَجَجْتُمْ مَا وَعَیْتُمْ وَ دَسَعْتُمُ الَّذِی تَسَوَّغْتُمْ‏

 و به آسودن در گوشه‏ اى رفته اید و به آسایش خود فکر می کنید و از فشار و تنگناى مسئولیت به بى ‏تفاوتى روى آورده ‏اید. آرى آنچه از ایمان و آگاهى در درون داشتید، بیرون افکندید، و آب گوارایى که نوشیده بودید، به سختى از گلو بیرون ریختید.

فَ إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ

«اگر شما و همه روى زمین کافر گردند خداوند بى‏ نیاز و در خور ستایش است».

أَلَا وَ قَدْ قُلْتُ مَا قُلْتُ هَذَا عَلَى مَعْرِفَهٍ مِنِّی بِالْخَذْلَهِ الَّتِی خَامَرَتْکُمْ‏ وَ الْغَدْرَهِ الَّتِی

من آنچه شرط بلاغ است و آنچه باید می گفتم، با شما گفتم. اما مى‏ دانم مردمى خوار، و در چنگال زبونى گرفتار، و خیانت پیشه هستید

اسْتَشْعَرَتْهَا قُلُوبُکُمْ وَ لَکِنَّهَا فَیْضَهُ النَّفْسِ وَ نَفْثَهُ الْغَیْظِ وَ خَوَرُ الْقَنَاهِ وَ بَثَّهُ الصَّدْرِ وَ

و قلب هاى شما بدان گواه است. چه کنم که دلى پر خون دارم. و از این رو بازداشتن زبان شکایت از طاقتم بیرون است! اندوهى که در سینه ‏ام موج مى ‏زند، بیرون ریختم،

تَقْدِمَهُ الْحُجَّهِ فَدُونَکُمُوهَا فَاحْتَقِبُوهَا دَبِرَهَ الظَّهْرِ نَقِبَهَ الْخُفِ‏ بَاقِیَهَ الْعَارِ مَوْسُومَهً

 تا با شما اتمام حجت کنم و عذرى براى کسى باقى نماند. اکنون که چنین است این مرکب خلافت ارزانى شما، به آن محکم درآویزید و هرگز رهایش م سازید.

بِغَضَبِ الْجَبَّارِ وَ شَنَارِ الْأَبَدِ مَوْصُولَهً بِ نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَهُ الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَهِ

ولى آگاه باشید که پشت این شتر مجروح و پاى آن تاول زده و سوراخ است. داغ ننگ بر خود دارد

فَبِعَیْنِ اللَّهِ مَا تَفْعَلُونَ وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ‏ وَ أَنَا ابْنَهُ نَذِیرٍ

و نشانى از خشم خداوند و رسوایى ابدى با او همراه است. اما شما را آسوده نخواهد گذارد تا به آتش خشم خداوندى بیازارد «آتشى که هر دم مى ‏افزود و دل و جان را مى‏ سوزد».

لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدِیدٍ فَاعْمَلُوا إِنَّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُون‏

آنچه مى‏ کنید در نزد خداوند حاضر است «و ستمکاران به زودى در مى ‏یابند که به چه مکانى بازمى ‏گردند» من دختر پیامبرى هستم که شما را از عذاب الهى بر حذر مى ‏داشت. آنچه در توان دارید انجام دهید. «ما نیز به وظیفه خود عمل مى‏ کنیم. شما انتظار بکشید ما نیز منتظر مى‏ مانیم».

[1] ( 7) آل عمران: 144.

دانلود متن خطبه فدک بخش چهارم


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 1]


متن شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 1]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک

با عرض سلام و احترام، خدمت مخاطبین محترم، بی بی دو عالم تا به این موقع با اهل مجلس و تمام مردم سخن می گفتند. زین پس نگاه ایشان به سمت انصار می رود. «ثُمَّ رَمَتْ بِطَرْفِها نَحْوَ الْأَنْصارِ» و با انصار سخن می گویند.

انصار در مدینه بودند و مهاجرین از مکه به سمت مدینه مهاجرت کردند. انصار کسانی بودند که در جنگ ها شرکت داشتند و بسیار کشته می دادند. انصار کسانی بودند که رسول الله صلی الله علیه و آله را در مدینه (که آن زمان یثرب نام داشت و به خاطر رسول الله صلی الله علیه و آله نام این شهر به مدینه النبی تغییر یافت) پذیرفتند.

انصار، مهاجرین را که از مکه آواره شده و مشرکان اموال و منازل آنان را غصب کرده بودند، پذیرفتند. انصار کشته های زیادی در جنگ ها داده بودند. اگر پیروزی اتفاق می افتاد، به دست انصار بود. البته خاصه امیرالمؤمنین علیه السلام کارها را انجام می دادند و همیشه پرچم دار (علمدار)بودند اما انصار هم زحمت بسیاری کشیدند.

دو روز بعد از جنگ احد، رسول الله صلی الله علیه و آله با هفتاد نفر از انصار به سمت قریش رفتند که آنان را بترسانند. شخصی به نام کعب به سمت قریش رفت. به آنان اطلاع داد که پیامبر صلی الله علیه و آله شما را تعقیب می کند و دارای لشکر بزرگی است. جلودار این لشکر امیرالمؤمنین علی علیه السلام و عده ای از انصار می باشند.

لذا انصار آنقدر اهمیت داشتند که در حدیثی امام باقر علیه السلام می فرماید: «ما سلّت السّیوف» یعنی هیچ شمشیری کشیده نشد. «و لا أقیمت الصّفوف فی صلاه» هیچ صفی در نماز برگزار نشد. «و لا جهر بأذان» و اذانی بر مأذنه ها بالا نرفت. «و لا أنزل اللّٰه یٰا أَیهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا» یا ایها الذین آمنوا نازل نشد تا اینکه ابناء الغیله یعنی اوس و خزرج و انصار، اینها ایمان آوردند.

لذا ایمان واسلام این افراد بود که نمازها بر پا شد. اسلام این افراد بود که شمشیرها زده شد. خب شما که اینقدر اهمیت دارید، شما که اینقدر در نزد پروردگار با ارزش هستید که مهاجرین را راه دادید، در جنگ ها کشته دادید، چرا الان سکوت کردید؟

در اینجا حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند: «یا معشر النقیبه» نقیبه یعنی چهره های با نفوذ. یعنی شناخته شده، کسانی که روی حرفشان حساب باز می کنند. اگر در بعضی نسخه ها هست، «فِتْیهٌ» یعنی جوانمردان. «وَ اَعْضادَ الْمِلَّهِ» اعضاد یعنی چه؟ یعنی بازو. یعنی نیرومند.

یعنی نصرت. یعنی می توانید یاری کنید. شماها. «وَ حَضَنَهً الإسْلامِ» حصنه یعنی نگه دارنده. شما که حافظ دین هستید و اسلام هستید؛ «ما هذِهِ الْغَمیزَهُ؟» غمیزه یعنی سستی در عمل. چرا اینقدر سست شدید؟ «فی حَقّی» در حق من.

«وَ السِّنَهُ عَنْ ظُلامَتی؟» سنه یعنی چرت زدن. چرا در ظلمی که به من شده و حق من است، خود را به راه دیگری زده اید؟ خود را به خواب زده اید؟ لذا حضرت زهرا سلام الله علیها، در این قسمت از انصار شکایت می کنند که چرا از حق من دفاع نمی کنید!

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 2]


متن شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 2]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلهاو بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک

با عرض سلام و احترام خدمت مخاطبینِ محترم؛ حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها وقتی که شکایتی از انصار داشتند، به این جملات رسیدند و فرمودند اَما کانَ رَسُولُ ‏اللَّهِ صلی الله علیه و آله اَبی یَقُولُ: «اَلْمَرْءُ یُحْفَظُ فی وُلْدِهِ»، آیا نشنیده اید از پیغمبر صلی الله علیه و آله، وقتی که می خواهید به شخصی احترام بگذارید، فرزندانش را مورد احترام قرار دهید.

با این جمله بی بی دو عالم می خواهند مطلبی را برسانند که اگر واقعا می خواهید احترام پیغمبر صلی الله علیه و آله را داشته باشید، ببینید فرزند او که منِ حضرت زهرا سلام الله علیها هستم، از شما راضی هستم؟ که چنین توقعی دارم از شما یا نه؟

هیچ گاه توقع نداشتم که به این سرعت با شخصی بعنوان خلیفه پیغمبر صلی الله علیه و آله بیعت کردید که نه من راضی هستم و نه پدرم، و نه علی ابن ابیطالب علیه السلام، پس اگر من از شما راضی نیستم و چنین توقعی ندارم، به پیغمبر صلی الله علیه و آله بی احترامی کرده اید.

بعد فرمودند وَ عَجْلانَ ذا اِهالَهٍ، اِهالَهٍ به معنی چربی حیوان است که حضرت می فرماید در واقع شما دنبال چربی حیوان بودید، اما بخاطر فتنه سقیفه به آن نخواهید رسید و بلکه به بینی کثیف گوسفندی و حیوانی خواهید رسید. دنبال چربی بودید اما آخرعاقبت، به کثیفی بینی حیوان می رسید.

حضرت با این تشبیه می فرمایند که ای اهل انصار؛ ای انصاریان؛ ای کسانیکه خود را فدای رسول الله صلی الله علیه و آله کردید، بیعتِ با این شخص شما را به آن چربی و به آن کار واقعی،به سمت خدا نمی برد بلکه شما را سقوط می دهد و دنبال فتنه ها خواهید رفت.

پس نتیجه این می شود که حضرت زهرا سلام الله علیها در انتظار شکایت از اهل انصار می فرمایند: عمل زشتی را به سرعت انجام داده اید و سریعتر از این کار برگردید.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 3]


متن شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 3]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

با عرض سلام و احترام خدمت بینندگان و شنوندگان محترم. بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها در ادامه شکایت از انصار می فرمایند که چقدر شما زود خاندان وحی رو فراموش کردید. عهد و پیمانی که با رسول الله صلی الله علیه و آله نسبت به خاندان وحی و ما اهل بیت علیهم السلام داشتید، با سرعت از بین بردید و چقدر زود به بی راهه و گمراهی رفتید.

در ادامه بی بی دو عالم اعلان جنگ می کنند با کسانی که   غصب خلافت کردند. که ای انصار وَ لَکُمْ طَاقَهٌ بِمَا أُحَاوِلُ، ای انصار؛ شما می توانید حق پایمال شده مرا بگیرید، چرا بپا نمی خیزید؟ قوتش را دارید. أُحَاوِلُ به معنای قصد کردن، یعنی اگر بخواهید و خواست شما باشد و اراده کنید هم نیرویش و هم توانایی اش که حق مرا بگیرید.

وَ قُوَّهٌ عَلَى مَا أَطْلُبُ وَ أُزَاوِلُ… أُزَاوِلُ یعنی کوشش در طلبیدن. اگر بخواهید و کوشش کنید برای جنگ با منافقین، هم قوتش را دارید، هم نیرویش را دارید و هم انسانش را دارید.

بی بی دو عالم در اینجا می فرمایند: چرا این کار را نمی کنید؟ چرا دنبال این نمی روید که حق مرا بگیرید؟ در اینجا بی بی دو عالم شکایت و شکوه می کنند که چرا بپا نمی خیزید که حق از بین رفته دختر پیامبرتان را بگیرید.

در اینجا تلنگری و تذکری برای خودمان هست. ببینید گاهی اوقات در میان شهر، همه به انسان پشت می کنند. حتی دوست و رفیق، بعد در آنجا با خودش می گوید که فلانی تو دیگر چرا پشت به من کردی؟ اگر همه مردم رفتند، مردم عادی بودند اما دوست و رفیق که عمری با هم بودیم، الان از تو توقعی نبود که اینچنین مرا تنها بگذاری.

در اینجا تلنگری برای خودمان است. ما برای امام زمانمان چه کردیم؟ اگر همه مردم رفتند و اهل دین نبودند وکافر بودند، امام زمان صلوات الله علیه را قبول نداشتند و کافر بودند، یک بحث است، اما من و شما که محبت حضرت ولی عصر صلوات الله علیه را در دل داریم و محب آن حضرت هستیم، برای امام زمانمان چه کردیم؟

حداقل کاری که می توانیم انجام دهیم، این است که بعد از هر نماز برای امام زمانمان دست به دعا برداریم و برای فرجش دعا کنیم.

اللهم عجل لولیک فرج


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 4]


متن شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 4]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

در ادامه شکایت حضرت صدیقه شهیده زهرای اطهر سلام الله علیها از انصار، این چنین فرمودند: «أَتَقُولُونَ مَاتَ مُحَمَّدٌ  صلی الله علیه و آله» آیا گمان می کنید که پدرم رسول الله صلی الله علیه و آله از دنیا رفت؟ شاید این چنین به حالت شکایت می خواهند بفرمایند: «آیا پیغمبر صلی الله علیه و آله از دنیا رفت و گمان می کنید دیگر تکلیفی ندارید؟»

تکلیف شما نسبت به خاندان وحی چه شد؟ تکلیف شما نسبت به اعمال اسلام چه شد؟ پدرم رسول الله صلی الله علیه و آله در واقع این دین را کامل کرد و از دنیا رفت. راه سعادت و شقاوت را به شما آموخت و از این دنیا رفت. پدرم برای بعد از خودش هم برنامه ریزی کرده بود و امت را سرگردان نگذاشته بود و بعد از این دنیا رخت بر بست.

در جنگ احد، این آیات نازل شد: وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِکُم اگر پیغمبر صلی الله علیه و آله از دنیا رفت یا کشته شد، شما به حالت قبل بر می گردید؟ یعنی به عصر جاهلیت؟ سوره آل عمران، آیه ۱۴۴

وقتی که در جنگ احد شایع شد که رسول خدا صلی الله علیه و آله کشته شد و از دنیا رفت، خیلی ها برگشتند و به سمت مدینه فرار کردند. در حالی که این آیه می فرماید، این چنین نبود. نباید این کار را انجام می دادند. چرا بر گشتند؟ چرا معرکه را خالی گذاشتند؟

بی بی دو عالم در واقع می فرمایند در آن جا دشمن بی نقاب وارد شده بود و شما فرار کردید؛ اما امروز دشمن با نقاب دین وارد شده است و پوسته و ماسکی از دین دارد. در واقع همان دشمن است اما تفاوت آن در این است که پیغمبر صلی الله علیه و آله در آن جا از دنیا نرفته بود اما این جا از دنیا رفته است و شهید گشته است.

لذا حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند: اگر دین او پایدار است، پس چرا از او پیروی نمی کنید؟ چرا احکام اسلام را طبق میل خودتان جلو می برید و گمان می کنید که مسلمان هستید؟! از این رو می فرمایند: فکر نکنید که پیغمبر صلی الله علیه و آله از دنیا رفته و تمام کارها از بین رفته است؛ بلکه احکام اسلام هم چنان پابرجاست.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاه


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 5]


متن شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 5]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

با عرض سلام و احترام خدمت بینندگان و شنوندگان محترم. تنها دختر رسول الله صلی الله علیه و آله، حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از این که به انصار می فرمایند: شما سابقه درخشانی در اسلام داشتید، جوان های شما به شهادت رسیدند و اگر شما نبودید، مهاجرین به کجا پناه می بردند؟

و از فضائل آن ها فرمودند. در ادامه چنین می فرمایند: اَتَقُولُونَ ماتَ مُحَمَّدٌ؟! آیا گمان می برید با رفتن رسول الله صلی الله علیه و آله، مسئولیت شما کمتر شد؟ آیا گمان می برید رسول الله صلی الله علیه و آله برای شما وظایفی نیاورده است؟ آیا گمان می برید رسول الله صلی الله علیه و آله بعد از خودشان شخصی را به عنوان جانشین انتخاب نکرده اند؟

پس چرا در حالی که قدرت، توان و نیرو دارید، حق ضایع شده من را از این کسانی که خلافت را غصب کردند، پس نمی گیرید؟! و در ادامه داغ رفتن آن حضرت را این چنین توصیف می فرمایند: فَخَطْبٌ جَلیلٌ…

خطب در عرب در امور مکروه و عظیم به کار می رود. یعنی با شهادت آن حضرت مصیبت بزرگی وارد شد. اِسْتَوْسَعَ وَ هْنُهُ… مصیبت پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار با عظمت و دردناک بود. به طوری که در اسلام شکافی وارد شد که بسیار فراگیر و گسترده است.

و استنهر فتقه‏ به معنای این که نیزه ای که مانند یک شکافی وارد زخمی بشود و این زخم گشوده شود، اسلام این چنین بود. حالا با رحلت آن جناب این شکاف بیشتر شد. وَ انْفَتَقَ رَتْقُهُ…نقاط دوخته شده ای که توسط رسول الله صلی الله علیه و آله التیام پیدا کرده بود، حالا با فاجعه رفتن ایشان به خاطر تسلیم نشدن شما و غصب خلافت دوباره شکاف پیدا کرد. آری شهادت رسول الله صلی الله علیه و آله این چنین داغی بر دل ها گذاشت.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاه


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 6]


متن شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 6]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

ادامه شکایت بی بی دو عالم از انصار:

حضرت زهرا سلام الله علیها شروع می کنند از شهادت رسول الله صلی الله علیه و آله سخن گفتن که چه مصیبت بزرگی بر مسلمین و اسلام وارد شد. تا آن حضرت بودند، مسلمانان یکدست و تحت پرچم رسول الله صلی الله علیه و آله می رفتند. اگرچه در بین مسلمین، منافقینی هم وجود داشتند اما بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله این شکاف وارد اسلام شد و شکافی که رسول الله صلی الله علیه و آله التیام زده بود، زیادتر شد و با این کار اسلام را از بین می بردند.

وَ أَظْلَمَتِ الْأَرْضُ لِغَیبَتِهِ

در این جا باید دقت داشته باشیم که افراد در جامعه متفاوت هستند. مرگ آن ها متفاوت است. در احادیث داریم وقتی کافری از دنیا می رود، ملائکه خوشحال می شوند. وقتی مؤمنی از دنیا می رود، ملائکه ناراحت می شوند یا زمانی که عالمی از دنیا می رود، شکافی در اسلام ایجاد می شود که هیچ چیزی نمی تواند جایگزین آن شکاف شود.

 در این آیه می فرماید:

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ آیه 33 سوره انفال

خداوند عذاب نمی کند امت تو را مانند امت های قبل، تا مادامی که تو در میان آن ها هستی.

پس خود وجود رسول الله صلی الله علیه و آله در بین مردم نعمت بسیار بزرگی است. لذا بی بی دو عالم می فرمایند: با رفتن پدرم رسول الله صلی الله علیه و آله زمین ظلمانی شد. هرکس می توانست از این نور استفاده کند، بیاید کنار پیغمبرصلی الله علیه و آله و از نور ایشان استفاده کند و اینک کسی نمی تواند از نورانیت آن حضرت استفاده کند.

بعد فرمودند:

وَ کَسَفَتِ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ انْتَثَرَتِ النُّجُومُ لِمُصِیبَتِهِ وَ أَکْدَتِ‏ الْآمَالُ

قطعه قطعه شد، پراکنده شد، پوششی در خورشید و ماه گرفته شد وَ أَکْدَتِ‏ الْآمَالُ آرزوها به ناامیدی کشیده شد. یعنی امید این بود که پدرم این اسلام را عالمگیر کند اما با کاری که شما انجام دادید، این آرزو عملی نمی شود. البته تا موقعی که حضرت مهدی علیه السلام تشریف بیاورند و ان شاءالله در آن روز باشیم و ببینیم که اسلام در سرتاسر عالم گسترده شده و همه یکدست شیعه و مسلمانِ واقعی و حقیقی شدند.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاه


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 7]


متن شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 7]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

بی بی دو عالم حضرت زهراسلام الله علیها در ادامه بیان رحلت پدر بزرگوارشان حضرت رسول صلی الله علیه و آله این چنین بیان فرمودند:

وَ خَشَعَتِ الْجِبَالُ وَ أُضِیعَ الْحَرِیمُ وَ أُزِیلَتِ الْحُرْمَهُ عِنْدَ مَمَاتِهِ

با وجود پدرم همه چیز آرام بود اما وقتی که او از دنیا رفت، حتی کوه ها به لرزه افتادند و این نشان دهنده بدن قدسی و مطهر رسول الله صلی الله علیه و آله است که چه با عظمت بودند.

فلذا در مورد ابی عبدالله حسین علیه السلام داریم که وقتی سیدالشهدا علیه السلام به شهادت رسیدند، از آسمان و زمین خون بارید. این نشان دهنده عظمت این افراد است. وقتی که امیرالمؤمنین علیه السلام به شهادت رسیدند، هر سنگی را بر می داشتند، از غم امیرالمؤمنین علیه السلام زیر آن خون تازه می جوشید.

در مورد رسول الله صلی الله علیه و آله هم این چنین حضرت فاطمه سلام الله علیها می فرمایند: وَ خَشَعَتِ الْجِبَالُ کوه ها به لرزه افتادند.

بعد فرمودند: وَ أُضِیعَ الْحَرِیمُ حریم پدرم مورد بی حرمتی واقع شد. در واقع یکی از کارهای حزب سقیفه، شکاندن عظمت اهل بیت علیهم السلام در بین مردم بود. چون می خواستند ایشان را انسانهایی عادی جلوه دهند. مانند معاویه، معاویه کاری کرد با مردم شام که وقتی علی بن ابیطالب علیه السلام به شهادت رسیدند، همه سؤال کردند که مگر علی بن ابیطالب علیه السلام نماز هم می خواند؟

چهل سال روی منبر ها لعن مولای ما علی بن ابیطالب علیه السلام را انجام دادند تا بتواند هیبت و بزرگی اهل بیتعلیهم السلام را بشکنند. اما خداوند می فرماید: آن نوری که خداوند روشن کرده است، اگر تمام کفار هم جمع شوند، نمی توانند خاموش کنند.

لذا بی بی دو عالم می فرمایند: وَ أُضِیعَ الْحَرِیمُ وَ أُزِیلَتِ الْحُرْمَهُ عِنْدَ مَمَاتِهِ حق پدرم زمانی که از دنیا رفتند، ادا نشد. حقش در واقع این بود که مردم بیایند و قلبهای آن ها به خاطر از بین رفتن پدرم سوزناک باشد. باید می آمدند و تشییع جنازه مفصلی به راه می انداختند. باید می آمدند و مدینه را پر از عزا و ماتم می کردند. می ایستادند و از تمام شهرها دعوت می کردند که در تشییع جنازه پدر من شرکت کنند.

در واقع درستش این بود. او کسی بود که شما را از جاهلیت به اسلام آورد. او کسی بود که شما را از لجن زار جاهلیت نجات داد اما رسول الله صلی الله علیه و آله را در دل شب به خاک سپردند. در شب اول ماه ربیع الاول و این از مظلومیت پیامبرصلی الله علیه و آله بود.

شما دنباله رو هوا و هوس های خودتان بودید، دنبال حکومت دنیا بودید. أُزِیلَتِ الْحُرْمَهُ عِنْدَ مَمَاتِهِ حرمت پدرم شکسته شد، وقتی که از دنیا رفت. این جملات از سینه سوخته بی بی دو عالم بر می آید و نشان می دهد این جماعت حتی اعتقاد به پیغمبر صلی الله علیه و آله نداشتند و الا این چنین وقت شهادت پیغمبر صلی الله علیه و آله به حضرت بی احترامی نمی کردند و به ایشان بی اهمیت نبود.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاه


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 8]


متن شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 8]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَهَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ

در ادامه بحثی که بی بی دو عالم نسبت به انصار و شکایت از آن ها داشتند، فرمودند: فکر می کنید پدرم از دنیا رفت و مسئولیتی برای شما نگذاشت؟

فَتِلْکَ وَ اللّهِ النّازِلَهُ الْکُبْری وَ الْمُصیبَهُ العُظمی لامِثْلَها نازِلَهٌ وَ لا بائِقَهٌ عاجِلَهٌ

به خدا قسم که این حادثه بزرگترین بلا برای ما بود. مصیبتی شدید و ضایعه ای جبران ناپذیر بود که هیچ حادثه ای به او نمی رسد و هیچ بلائی به این سرعت بر کسی وارد نشد که سریع این چنین حق اهل بیت علیهم السلام  را بگیرند.

در واقع این چنین نگاه کنیم که وجود نازنین رسول الله صلی الله علیه و آله مایه خیر و برکت بود. انسان ها هر چقدر که بزرگتر باشند، فقدان آن ها سخت تر است. از پیامبر و وجود نازنین رسول الله صلی الله علیه و آله بسیار کم گفته شده است.

متاسفانه می بینیم که از فضایل عده ای گفته می شود اما از فضایل وجود نازنین رسول الله صلی الله علیه و آله گفته نمی شود. بحث «وجود نوری آن حضرت»، «وجود جسمی آن حضرت»، «وحی» که خود وحی بر حضرت کم مقامی نیست.

بحث «معراج رسول الله صلی الله علیه و آله»، «بحث های رفتار اجتماعی با مردم»، «اخلاق در منزل و با همسران»، «مقام نبوت ایشان»، «مقام امامت»، «عصمت»، «شجاعت» و «علم رسول الله صلی الله علیه و آله» متاسفانه به این ها کمتر پرداخته شده. اصلا اگر پیامبرصلی الله علیه و آله نبودند، خداوند هیچ موجودی را خلق نمی کرد. حتی انبیاء و ملائکه را.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:

کَانَ اللَّهُ وَ لَا شَیْ ءَ مَعَهُ فَأَوَّلُ مَا خَلَقَ نُورُ حَبِیبِهِ مُحَمَّدٍ ص قَبْلَ خَلْقِ الْمَاءِ وَ الْعَرْشِ وَ الْکُرْسِیِّ وَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّوْحِ وَ الْقَلَمِ وَ الْجَنَّهِ وَ النَّارِ وَ الْمَلَائِکَهِ وَ آدَمَ وَ حَوَّاءَ بِأَرْبَعَهٍ وَ عِشْرِینَ وَ أَرْبَعِمِائَهِ أَلْفِ عَامٍ فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى نُورَ نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ ص بَقِیَ أَلْفَ عَامٍ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَاقِفاً یُسَبِّحُهُ وَ یَحْمَدُهُ وَ الْحَقُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَنْظُرُ إِلَیْهِ وَ یَقُولُ یَا عَبْدِی أَنْتَ الْمُرَادُ وَ الْمُرِیدُ وَ أَنْتَ خِیَرَتِی مِنْ خَلْقِی وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْلَاکَ مَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاکَ مَنْ أَحَبَّکَ أَحْبَبْتُهُ وَ مَنْ أَبْغَضَکَ أَبْغَضْتُهُ

خداوند بود و هیچ چیز با او نبود. اولین چیزی که خداوند خلق کرد، نور حبیبش پیامبر صلی الله علیه و آله بود. یعنی چهار صد و بیست و چهار هزار سال قبل از این که حضرت آدمعلیه السلام و عرش و کرسی را خلق ند، خداوند نور رسول خدا صلی الله علیه و آله را خلق کرده است.

بعد فرمودند که: تو را انتخاب کردم از میان تمام خلقم. اگر تو نبودی، هیچ چیز را خلق نمی کردم. خداوند می فرماید: کسی که تو را دوست دارد، من او را دوست دارم. اگر کسی بغض تو را داشته باشد و با تو دشمن باشد، من هم با او دشمن هستم.

پس نتیجه این می شود که چون رسول الله صلی الله علیه و آله، انسان بزرگی است و به گردن همه ما حق دارد، لذا فقدان او هم بزرگ است. بی بی دو عالم می فرمایند: این فقدان آن قدر با عظمت است که وقتی او از دنیا رفت، هیچ مصیبتی به او نمی رسد.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 9]


متن شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 9]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

رسیدیم به این قسمت از خطبه شریف فدکیه که بی بی دو عالم نسبت به انصار شکایتی داشتند و فرمودند: مصیبت پدرم، بزرگترین مصیبت بود که مانند و مثل او وجود نداشت و ادامه دادند:

وَ لَا بَائِقَهٌ عَاجِلَهٌ أَعْلَنَ بِهَا کِتَابُ اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ فِی أَفْنِیتِکُمْ وَ فِی مُمْسَاکُمْ وَ مُصْبَحِکُمْ

امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ای می فرمایند: سنگینی مصیبت رسول الله صلی الله علیه و آله  بر من چنان گران آمد و چنان سنگین بود که اگر این مصیبت برای کوه های فلک کشیده فرود می آمد، یقیناً زیر بار این مصیبت کم می آوردند. در جمله دیگر فرمودند: یا رسول الله صلی الله علیه و آله  اگر امر به صبر نمی نمودی، در فراغ شما آن قدر اشک می ریختم که اشک هایم تمام شود.

حضرت زهرا سلام الله علیها درباره این مصیبت می فرمایند: در کتاب خدا هم اعلام شده است. کتاب خدایی که شما گاهی اوقات صبح ها می خوانید، گاهی اوقات شامگاهان، گاهی اوقات با صدای بلند، گاهی اوقات با صدای آهسته، این سنت الهی است!

در سوره زمر، آیه 30 این چنین آمده:

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم إنَّکَ میِّتٌ وَ إنَّکَ مَیِّتون. سوره زمر، آیه 30

پیامبر صلی الله علیه و آله تو از دنیا خواهی رفت و آن ها هم، یعنی همه مردم از دنیا خواهند رفت. این سنت قطعی الهی است!

بی بی دو عالم می فرمایند: اما این موت و از بین ما رفتن رسول الله صلی الله علیه و آله  مسئولیت شما را کم نمی کند؛ بلکه پدرم تا آخرین روز این دنیا و تا قیامت مسائلی را واضح و آشکار آورده است و فرمودند دنباله رو چه کسی باشید و از چه کسی پیروی و تبعیت کنید. پس مسئولیت شما انصار کم نخواهد شد!

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاه


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 10]


متن شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 10]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

حضرت زهرا سلام الله علیها وقتی خطاب به انصار فرمودند: با این که توانایی دارید، چرا حق مرا از غاصبین خلافت نمی گیرید؟ به این جا رسیدند که پدرم از دنیا رفت و مصیبتی بالاتر از این مصیبت وجود نداشت و این مصیبت بسیار بزرگ بود.

بعد فرمودند: «مرگ یقینی است و سنت قطعی الهی است و شامل همه می شود و قبل از این که پیغمبرصلی الله علیه و آله از دنیا بروند، پیامبران قبلی هم از دنیا رفتند!»

وَ لَقَبْلَهُ مَا حَلَّ بِأَنْبِیاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ حُکْمٌ فَصْلٌ وَ قَضَاءٌ حَتْمٌ

این قضای حتمی الهی است که همه از دنیا می روند.

سپس این آیه را تلاوت فرمودند:

اعوذ باالله من الشیطان الرجیم وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَمَنْ ینْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیهِ فَلَنْ یضُرَّ اللَّهَ شَیئًا وَسَیجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ سوره  آل عمران  آیه 144   

چند مطلب از این آیه به دست می آید:

مطلب اول:

مرگ شامل همه می شود. حتی انبیاء، پس خودتان را آماده کنید و محاسبه کنید خود را قبل از این که از شما حساب بکشند! و هم چنین مُوتُوا قَبلَ اَن تمُوتُوا! بمیرید قبل از این که از دنیا بروید. فرض کنین از دنیا رفته اید. آیا می توانید جواب خدا و پیغمبرصلی الله علیه و آله را بدهید؟

مطلب دوم:

مراقب باشید که کافر نشوید. شاید یک عمر انسان در راه دین بوده و جان فشانی هایی انجام داده اما مهم عاقبت انسان است که آیا ختم به خیر خواهد شد؟!

مجاهدت هایی که شما انصار کردید و زحمت هایی که کشیدید را بعد از شهادت پیغمبرصلی الله علیه و آله بر باد ندهید! اگر جانشین او را کنار بگذارید و پشت سر او نروید و از او تبعیت نکنید و دوباره برگردید به همان دوران جاهلیت، تمام آن زحمت های شما از بین می رود. پس مراقب باشید کافر نشوید!

ممکن است شخصی پیغمبر صلی الله علیه و آله را ندیده باشد اما دینش را حفظ کند. مانند اویس قرنی. یکی هم ممکن است بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله دوباره به حالت جاهلی برگشته! البته اگر تمام مردم دنیا بی دین شوند و دنبال پدر من نروند و اسلام را قبول نکنند، هیچ ضرری به اسلام نمی رساند.

آن کسی که ضرر می کند، خود شخص است که دنبال اوامر و نواحی الهی نرفته، چون این اوامر و نواحی الهی انسان را به سعادت می رساند. به یک معنا در اوامر مصلحتی است که در آن نهفته است و نواحی مفسده ای است که باید از آن دوری کرد. حالا چه ما متوجه آن باشیم یا نباشیم!

پس این هم گوشزدی است از حضرت زهراسلام الله علیها به انصار.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاه


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 11]


متن شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 11]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَهَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ

در ادامه شکایت از انصار حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها می‌فرمایند:

ایهاً بَنی‏قیلَهَ! ءَ اُهْضَمُ تُراثَ اَبی وَ اَنْتُمْ بِمَرْأى مِنّی وَ مَسْمَعٍ وَ مُنْتَدى وَ مَجْمَعٍ …

ایهاً  به معنای هیهات است. یعنی دور است، به کسی که از او عمل و گفتار می خواهند.

بنی قیله دو قبیله اوس و خزرج که در مدینه بودند و مهاجران را پناه دادند؛ در این جا حضرت می فرمایند: این قوم انصار، ای اوس و خزرج؛ ببینید در منظر و مسمع شما حق من شکسته شود. حریم من شکسته شود، ارث من برده شود و شما هم چنان نگاه کنید و هیچ نگویید، در حالی که هم قوتش را دارید هم قدرتش را؟! هم افرادش را دارید، هم نیرویش را دارید. چرا بلند نمی‌شوید حق مرا را بگیرید؟

فدک ارث نبوده، فدک هدیه و نحله و ملک شخصی حضرت زهرا سلام الله علیها بوده. این ها هم از بی بی دو عالم ارث غصب کردند، هم هدیه و نحله و هم حق ذوالقربی یعنی حق خمس را گرفتند!

این تذکری برای خودمان است. این که ما توان و قدرت و مال و … داشته باشیم ولی کاری برای امام زمان علیه السلام نکرده باشیم! ما برای امام زمانمان چه کردیم؟ نکند کسانی بتواند حرفی بزند بر علیه امام، آن هم در محضر ما، در نگاه ما و تا جایی که من بشنوم و بتوانم کاری انجام دهم و سخنی بگویم و دفاعی انجام ندهم!

بخاطر مثلاً موضوعات دنیایی حرف نزنم، در حالی که می توانم انجام دهم. این‌ جا باید برایش فکر کنیم که مبادا کسی صحبتی علیه امام نستجیر بالله بگوید و یا بر علیه اهل بیت علیهم السلام یا برای دین و قرآن و من بتوانم حرفی بزنم اما سکوت کنم! نکند عمری در مجالس و اهل نماز باشم، آخر عمر پایمان بلنگد. این ‌ها تلنگری است برای ما!

نتیجه: حضرت زهراسلام الله علیها به عنوان شکایت از انصار این چنین می‌گویند و توقع دارند که بلند شوند و از ایشان دفاع کنید!

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


فایل تصویری و صوتی شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 12]


متن شرح خطبه فدک [بخش چهارم – شماره 12]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَهَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ

با عرض سلام و احترام، گاهی افراد دشمن انسان هستند و از دشمن امید خیر نیست. از دشمن جز دشمنی، نیش زدن و شمشیر کشیدن توقعی نیست. اما از دوست واقعا این انتظار می شود؟ خیر

می گوید تو دوست من هستی، کسی که یک عمر با هم بودیم. چرا الان به سمت دشمن من رفتی؟ گاهی اوقات تشابه به یک قوم باعث می شود تا از همان قوم انتخاب و از همان قوم حساب شود. میل به یک گناه، میل به یک قوم، میل به یک مذهب و دین باعث می شود که از همان دین و مذهب حساب شود. گاهی اوقات از عمل بعضی از افراد انسان راضی است.

حدیثی از امام صادق علیه السلام داریم:

أَوْحَى اَللَّهُ تَعَالَى إِلَى نَبِی مِنْ أَنْبِیائِهِ قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ لاَ تَلْبَسُوا لِبَاسَ أَعْدَائِی وَ لاَ تَطْعَمُوا طَعَامَ أَعْدَائِی وَ لاَ تَسْلُکُوا مَسَالِکَ أَعْدَائِی فَتَکُونُوا أَعْدَائِی کَمَا هُمْ أَعْدَائِی. کتاب علل الشرایع، جلد دوم، صفحه 348

خداوند به یکى از پیامبرانش وحى فرمود: به مؤمنان بگو: لباس دشمنان مرا به تن نکنید و از غذاى دشمنان من نخورید و راه دشمنانم را نپویید؛ زیرا در غیر این صورت شما نیز از دشمنانم خواهید بود، همان طور که آنان دشمن من هستند.

اگر من راضی به عمل قومی باشم، عملا با همان قوم هستم و با همان ها محشور می شوم. اگر من راه و روش دشمن را رفتم اما در واقع به ظاهر می گویم من دوست هستم، در حقیقت همان دشمنی هست.

خداوند می فرماید: اگر آنها راه و روش دشمنان من را رفتند، یقینا دشمن من هستند. اگر چه ادعا کنند ما دوستدار خداوند هستیم. بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها به انصار چنین خطاب می کنند که فریاد من به شما رسیده، از شما کمک می خواهم اما شما نشستید.

تَلْبَسُکُمُ الدَّعْوَهُ وَ تَشْمَلُکُمُ الْخَبْرَهُ انتم ذوالعدد و العُده

در نتیجه این می شود که روز قیامت هم از ما سؤال میکنند.

یوم ندعوا کل أناس بامامهم

در روز قیامت سؤال می کنند امام تو و پیشوای تو چه کسی هست؟ دنباله رو چه کسی هستی؟

در دنیا دنباله رو هر کسی بودی، الان هم باید پشت سر او راه بروی. اگر امام نار باشد، بسمت جهنم بروی و اگر امام جنه باشد، بسمت بهشت میروی.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


دسترسی سریع و آسان به راهکار و محتوا برای مناسبت‌های نیمه شعبان، غدیر، محرم و فاطمیه
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.

فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمه‌شعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران
انواع کتیبه غدیر
انواع استیکر پشت شیشه خودرو
اسپند دودکن
انواع جادستمال کاغذی
انواع مگنت یخچالی مذهبی
انواع استکان مذهبی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا