سفر غدیر – سیری در واقعه غدیر خم

سفر غدیر (سفر با کاروان حجاج سال دهم هجری)

غدیر خم نام ناحیه‌ ای میان مکه و مدینه است که رسول خدا صلی الله علیه و آله، در ۱۸ ذی‌ الحجه سال ۱۰ هجری قمری علی بن ابی طالب علیه السلام را به عنوان ولی، جانشین، وصی خود معرفی کردند. با سفر غدیر همراه شوید و هر روز بخشی از سفر حجاج تا واقعه غدیر خم را در قالب روزشمار غدیر مطالعه نمایید. 


تا عید بزرگ غدیر، تنها 20 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر 25 ذی القعده

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

امرروز 25 ذی القعده است.

لباس احرام پوشیده ایم وبه سمت مکه در حرکتیم. کاروان حجاج تا چشم کار می کند،پیاده و سواره لبیک می گویند. مرد وزن، پیر و جوان، بزرگ و کوچک و حتی زنان بارداری که زایمانشان نزدیک است.

همه ما برای این سفر مشتاق بودیم چون تا سال های قبل، در کنار مشرکین حج به جای می آوردیم، اما از پارسال که علی علیه السلام فرمان عدم امکان حضور مشرکین در حج را به امر پیامبر صلی الله علیه و آله اعلان کرد، منتظر بودیم تا بتوانیم برای اولین بارحج ابراهیمی را ببینیم و یاد بگیریم، حجی به دور از همه بدعت های مشرکین.

این روزها علی علیه السلام همراهمان نیست و جایش در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله خالیست. او به فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله به یمن رفته تا اهل یمن را به اسلام دعوت کند: یا علی! به خدا سوگند اگر یک نفر به دست تو هدایت شود، برای تو بهتر از آن چیزی است که خورشید بر آن می تابد.

قرار است او در بازگشت از یمن، جزیه ی مسیحیان نجران راهم بگیرد و نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بیاورد.


تا عید بزرگ غدیر، تنها 19 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر توقف در ذوالحلیفه

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

قبل از حرکت به مکه

قبل از اینکه از مدینه حرکت کنیم، پیامبر صلی الله علیه و آله  ابودجانه را در شهر جانشین خود قرار داده تا در غیابش به امور شهر و مردم رسیدگی کند. او همان کسی بودکه در جنگ احد فرار نکرد و به تنهایی در کنار علی علیه السلام از جان پیامبر صلی الله علیه و آله محافظت می کرد.

با اینکه از صبح حرکت کردیم، ولی آنقدر ازدحام جمعیت هست که حوالی ظهر به خروجی شهر رسیدیم. خب معلوم است جمعیت 70 هزار نفری، در کوچه های تنگ مدینه چقدر کند حرکت می کند!

بالاخره به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله در ذوالحلیفه نزدیکی چند درخت توقف کردیم، کمی استراحت و بعد نماز ظهر و عصر به جماعت. بعد از نماز، همه ما به دنبال پیامبر صلی الله علیه و آله و خانواده شان یعنی فاطمه سلام الله علیها، و همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله محرم شده ایم و به سمت مکه در حال حرکت ایم.

لبیک اللهم لبیک. لبیک لا شریک لک لبیک. ان الحمد و النعمه لک و الملک لا شریک لک لبیک


تا عید بزرگ غدیر، تنها 18 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر از مدینه تا مکه

سفر غدیر - سیری در واقعه غدیر خم - photo ۲۰۲۰ ۰۷ ۲۷ ۱۳ ۳۵ ۱۲
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

از مدینه تا مکه

کاروان آرام و با صلابت در حرکت بود. پیامبر صلی الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم در تمام مسیر حواسشان به جمعیتی بود که راهی مکه بودند. ناگهان دیدم شتری از حرکت باز ایستاد و نشست. خودم را به او رساندم اما هر چه تلاش کردم بلند نشد. صفیه همسر پیامبر رسول صلی الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم از ترس جا ماندن می‌گریست.

حق داشت! نمی‌شد کاروانی بالغ بر ۷۰ هزار نفر را متوقف کرد برای یک نفر رسول خدا صلی الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم با مهربانی اش از دیگان صفیه پاک کردند و برایش شتری قرض گرفتند. کسی نباید از این حج جا می‌ ماند. گویا خبری مهم در راه بود!


تا عید بزرگ غدیر، تنها 17 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر شفای کودک بیمار

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

از مدینه تا مکه

امروز چهارمین روز سفر است و هوا بسیار گرم. حضرت مشغول صحبت درباره‌ ی ادامه‌ ی راه و مناسک بودند که زنی سراسیمه و مضطر خودش را به شتر پیامبر صلی الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم رساند، در حالی که کودکی هفت هشت ساله را به دنبال خویش می‌کشید.

فکر کردم شکایت آورده از رئیس قبیله‌اش، شوهرش یا…در همین افکار بودم که شروع کرد به صحبت: یا رسول‌ الله، پسرم گاه و بی‌گاه دچار جنون می‌شود…

اشک‌های زن دیگر اجازه‌ ی صحبت به او نداد. پیامبر صلی الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم کودک را با مهربانی در آغوش گرفتند و به زن گفتند منتظر خبرهای خوب‌ ات در بازگشت هستیم. زن دور می‌ شد و نمی‌ دانست کودک‌اش به یمن وجود رسول خدا صلی الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم شفا گرفته است! هر روز کاروان‌ های به کاروان ما می‌ پیوست اما نگاه رسول خدا هم‌ چنان به جاده بود منتظر علی.


تا عید بزرگ غدیر، تنها 16 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر مسلمانان یمن

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

هجدهم ذی الحجه

به فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله رفته بودم میان کاروان برای رسیدگی به بعضی امور؛ وقتی برگشتم دیدم صورت شان بسیار متبسم است. فهمیدم علی ابن ابی طالب علیه السلام بازگشته. پیامبر صلی الله علیه و آله صدایم کردند و واز 12 هزار اهل یمنی گفتند که به دست علی علیه السلام مسلمان شده بودند. این واقعه دهان به دهان در میان جمعیت نقل می شد!

همه می دانستیم قبل از او فرد دیگری به امر پیامبر صلی الله علیه وآله به یمن رفته بود اما پس از شش ماه حتی یک نفر را هم نتوانسته بود مسلمان کند. شعف دیدار علی ابن ابی طالب علیه السلام و 12 هزار نفر هدایت شده به دست او، شوری تازه در کاروان ایجاد کرده بود. او پس از اذن گرفتن از پیامبر صلی الله علیه و آله با کاروان تازه مسلمان شده مردم یمن به ما پیوست.


تا عید بزرگ غدیر، تنها 15 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر به سمت عرفات

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

نهم ذی الحجه

به فرمان پیامبر صلی الله علیه‌ و آله‌ و سلم رفته بودم میان کاروان برای رسیدگی به بعضی امور، وقتی برگشتم دیدم صورت‌شان بسیار متبسم است. فهمیدم علی‌ ابن ابی‌ طالب علیه‌ السلام بازگشته.

پیامبر صلی الله علیه‌ و آله‌ و سلم صدایم کردند و از ۱۲هزار یمنی گفتند که به دست علی علیه‌ السلام مسلمان شده بودند. این واقعه دهان به دهان میان جمعیت نقل می‌شد‌‌‌!

همه می‌دانستیم قبل از او، فرد دیگری به انر پیامبر صلی الله علیه‌ و آله‌ و سلم به یمن رفته بود اما پس از شش ماه حتی یک نفر را هم نتوانسته بود مسلمان کند.

شعف دیدار علی‌ بن‌ ابیطالب علیه‌السلام و ۱۲هزار نفر هدایت شده به دست او، شوری تازه در کاروان ایجاد کرده بود. او پس از اذن گرفتن از پیامبر صلی الله علیه‌ و آله‌ و سلم با کاروان تازه مسلمان مردم یمن به ما پیوست.


تا عید بزرگ غدیر، تنها 14 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر نهم ذی الحجه وقوف در عرفات

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

نهم ذی الحجه

نزد پیامبر صلی الله علیه‌ و آله‌ و سلم که آمدم دیدم محاسن مبارک‌ شان خیس است از اشک چشمان‌شان. نگران پرسیدم: یا رسول‌ الله چیزی پیش آمده؟ فرمودند پیامی از پروردگار عالم به ایشان وحی شده… و سکوت کردند… خواستم علت دیدگان تر را جویا شوم اما عظمت وجودشان مانع شد.

پیامبر در مهد دعا و محل آمرزش، در تمام ساعت‌ ها دعا‌های بسیاری در جمع حجاج می‌خواندند: پروردگارا ! حمد برای توست. به تو پناه می‌برم از عذاب قبر و وسوسه‌ ی دل و بی‌نظمی امور. خدایا تو پنهان و آشکار مرا می‌دانی. من، بیچاره‌ای فقیرم که پناه آورده‌ام به تو… پیامبر دعا می‌کردند و ما می‌گریستیم به تمام نباید های دنیای‌ مان.

امروز ظهر وقتی با جابر در جمعی نشسته بودیم، پیامبر صلی الله علیه‌ و آله‌ و سلم دست علی علیه‌ السلام را گرفتند و رو به نا گفتند: ‌یا علی اگر امت من روزه بگیرند تا همچون کمان خمیده شوند. و نماز بخوانند. تا هم چون تیر، لاغر شوند ولی تو را دشمن بدارند. خدا آنان را با صورت در آتش می‌اندازد. سعادتمند کسی است که بعد از من تو را اطاعت کند. و شقاوتمند کسی است که بعد از من در مقابل تو دشمنی کند


تا عید بزرگ غدیر، تنها 13 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر ده ذی الحجه، عید قربان

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

دهم ذی الحجه

امروز دهم ذی‌ الحجده است. غروب دیشب، مختصر اثاث‌ مان را جمع کرده و عرفات را به سمت مشعر ترک کردیم. پیامبر به زنان و مردان ناتوان و ضعیف اجازه دادند تا شبانه از مشعر به منا بروند و در خلوتی رمی جمرات کنند. ما هم آفتاب که زد، دسته جمعی به سمت منا راه افتادیم.

در میانه راه وقتی حضرت صلی الله‌ علیه‌ و آله سوار بر شترشانـبودند، رو به مردم فرمودند: ای مردم! علم را بگیرید قبل از آن که علم از شما گرفته شود و قبل از آن که علم بالا رود. وقتی پیامبر صلی الله‌ علیه‌ و اله این جملات را می‌گفتند شنیدم که یکی از صحابه که پشت سرم بود، چادر نشینی را مجبور کرد بپرسد‌: چه‌ طور علم از میان برداشته می‌شود .

در حالی که قرآن میان ماست، و محتوای آن را آموخته‌ ایم و به زنان و فرزندان و خدمتکاران‌مان نیز یاد داده‌ایم؟! دیدم پیامبر صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله غضب کردند؛ گویا ایشان هم متوجه تحریک این بادیه‌ نشین برای برهم زدن فضا شده بودند: این یهود و نصاری هستند که کتاب‌ هاشان در بین‌شان است.

ولی به حرفی از آن چه پیامبران‌شان آوردند تمسک نکردند. بدانید که از جمله راه‌های از میان رفتن علم آن است که حاملان علم از بین بروند؛ ‌بدانید که از جمله راه‌های از میان رفتن علم آن است که حاملان علم از بین بروند؛ بدانید که از جمله راه‌های از میان رفتن علم آن است که حاملان علم از بین بروند؛ ‌


تا عید بزرگ غدیر، تنها 12 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر رمی جمرات، عید قربان

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

رمی جمرات

موقع رمی جمرات، جمعیت هجوم آورده بود و مجال نفس کشیدن نبود! خدا خیر دهد رسول‌ الله را که مردم را به آرامش دعوت می‌کردند و از ازدحام بر حذر می‌داشتند.

نوبت به قربانی کردن رسید و شتران پیامبر صلی الله‌ علیه‌ و‌ آله و علی علیه السلام را یک به یک برایشان آوردیم… صد شتر… هر دو عزیز با کمک هم صد شتر را ذبح کردند و پیامبر صلی‌ الله‌ علیه‌‌ و آله گفتند: یا علی! من و تو با هم در این حج شریک‌ ایم.

بعد از قربانی، سرها را تراشیدیم و برای استراحت به چادر دراز کشیده و غرق افکارم هستم؛ خیسی محاسن حضرت صلی‌ الله‌ علیه‌ و اله در پی آن وحی الهی لحظه‌ ای از خاطرم نمی‌ رود…


تا عید بزرگ غدیر، تنها 11 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر حاضران به غائبان برسانند.

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

یازدهم ذی الحجه

نزدیکی‌ های ظهر بود هنوز اذان نگفته بودند که پیامبر صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله برای رمی جمرات سه‌گانه عازم شدند. جمره‌ ی اول هفت سنگ، سپس جمره‌ی دوم و سوم. همراه ابسان از رمی جمرات بر می‌گشتیم که زنی با پسرش که حالت شبه جنون داشت.

نزد پیامبر صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله آند و گفت: ای رسول خدا، برای پسرم دعا کن. گویا که زن هم خبر شفا گرفتن آن طفل مجنون را در راه آمدن به مکه را شنیده بود. کودک او نیز به یمن وجود رسول الله صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله و دعای شان، شفا گرفت.

نماز جماعت را پشت رسول خدا صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله خداندیم. سپس آن حضرت برخاستند و رو به جمعیت فرمودند: خدا آباد کند زندگی کسی را که به گفتار من گوش فرا دهد و آن را در قلب خود جای دهد و حفظ نماید. و به کسانی که نشنیده‌ اند، برساند.

ای مردم حاضران به غایبان برسانند. چه بسیار کسانی که علم را منتقل می‌کنند ولی آن را نمی‌ فهمند و چه بسیار کسانی که علم را به کسانی که داناتر از آنانند منتقل می‌کنند!


تا عید بزرگ غدیر، تنها 10 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر ثقلین

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

هجدهم ذی الحجه

حضرت صلی الله علیه و آله ادامه دادند: «ای مردم! من دو چیز گرانبها نزد شما مگوش می دادند.می گذارم.» فرمودند:« کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم. خداوند به من خبر داده است که این دو از هم جدا نشوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند. آگاه باشید! هر کس به آن دو متمسک شود نجات یافته و هر کس با آن دو مخالفت کند هلاک شده است.»

پیامبر سخن می گفتند و مردم مشتاقانه گوش می دادند.» آن قدر اشتیاق در دیدگان شان هویدا بود که یقین کرده بودم هرگز خلاف قول نبی صلی الله علیه و آله رفتار نخواهند کرد. از این احساس دلم آرام بود.

پیامبر صلی الله علیه و آله ادامه دادند: « هر کس از من چیزی یاد گرفت، آن را نقل کند. ولی اگر از قول من چیزی را بگوید که نگفته ام، جایگاهش در آتش است.» نقل قول دروغین از پیامبر؟!! مگر چنین چیزی ممکن است؟!!

در فکر بودم که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ادامه دادند: «مردم! دروغ بستن بر من زیاد شده و پس از من هم زیادتر خواهد شد. هر کس به عمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش است.» به راستی. پیامبر چه چیزی را در آینده می دیدند که ما نمی دیدیم؟!


تا عید بزرگ غدیر، تنها 9 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر دوازده ذی الحجه، روز سوم در منا

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

دوازدهم ذی الحجه، روز سوم در منا

روز دوازدهم هم رسید. تا ظهر منتظر بودیم تا پیامبر صلی الله علیه و آله رمی جمرات سه گانه را آغاز کنند. این بار هم پیش از نماز ظهر رمی جمرات را انجام دادند. دلم تمام امروز شور می زد؛ نگران بودم اما نمیدانستم چرا…

یک مرتبه صدای رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا به خود آورد: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ.إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾ خدایم به من خبر میدهد که در این سال قبض روح خواهم شد.»

اشک هایم سرازیر شد. بی جهت نبود این همه تشویشم! غصه دار و مبهوت این خبر بودم که صدای همهمه ی مردم مرا به خود آورد: «جانشین محمد صلی الله علیه و آله کیست؟» مردم به طرف سلمان فارسی رفتند و از او خواستند که از پیامبر بپرسد محبوب ترین افراد نزد ایشان کیست؟ از پیامبر سوال را پرسیدند؛ حضرت سه بار تعلل کردند، گویا میخواستند مردم به اوج حساسیت سوال شان را بپرسند. سپس فرمودند:
«برادرم و وزیرم و جانشینم در اهل بیتم و بهترین کسی که بعد از خود باقی می گذارم که به وعده های من وفا می کند، علی بن ابی طالب است.»


تا عید بزرگ غدیر، تنها 8 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر دوازده ذی الحجه، روز سوم در منا

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

دوازدهم ذی الحجه، روز سوم در منا

سپس علی علیه السلام را خواندند و فرمودند: «یا علی! آنچه بدان وعده داده شده بودم، آمد. فتح آمد و مردم گروه گروه در دین خدا داخل شدند. هیچ کس سزاوارتر از تو به قرار گرفتن در مقام من نیست، اول کسی بودی که اسلام آوردی، همسرت سیده ی زنان جهان است، نزدیک ترین افراد به منی…»

و برتری های علی علیه السلام را یک به یک شمردند. من هنوز به حال خویش باز نگشته بودم که پیامبر صدایم زدند: «مردم را برای خطبه ای جمع کن.» خیل کثیری از مردم آمده بودند و برای شنیدن صدای پیامبر صلی الله علیه و آله باید چاره ای اندیشیده میشد. به امر ایشان، علی و ربیعه که صدای بلندی داشتند سخنان حضرت صلی الله علیه و آله را برای مردم بلند تکرار می کردند.

سخنانشان را با حمد الهی آغاز کردند و سپس فرمودند شاید بعد از امسال در کنار ما نباشند… از وفای به عهد و امانت داری گفتند، از ابطال رسوم جاهلی، از لزوم احترام به زنان، از ناامیدی شیطان در این سرزمین… و هشدار دادند مبادا به کفر بازگردید، عرب و عجم، سیاه و سفید، بر هم فضیلتی ندارند؛ و ملاک، از قریش بودن نیست؛ ملاک رستگاری، تقواست.»


تا عید بزتا عید بزرگ غدیر، تنها 7 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر اساس اسلام

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

سیزدهم ذی الحجه

اگر بگویم تمام دیشب به بیداری گذشت، گزاف نگفته ام! اعلام این که امسال آخرین سال عمر با برکت رسول خدا صلی الله علیه و آله است از یک سو، توطئه های آشکار بعضی صحابه از سوی دیگر! مرتب دور هم جمع می شوند؛ معلوم است خیال باطلی دارند اما نمیدانم قصدشان چیست!

صبح که شد، حضرت صلی الله علیه و آله بلافاصله رمی جمرات سه گانه را انجام دادند. اثاثیه را جمع کردیم، در حال خروج از منا پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: «وارد بهشت نمی شود مگر کسی که مسلمان باشد.» ابوذر پرسید: «یا رسول الله! اسلام چیست؟» فرمودند:

«اسلام، عریان است و لباس آن تقواست؛ زینت آن حیا و ضابطه ی آن پرهیزکاری ست و جمال آن، دین است و ثمره ی آن، عمل صالح؛ و برای هر چیزی اساسی است و اساس اسلام، محبت ما اهل بیت است.» حرکت که کردیم عده ای از همان صحابه آمدند و گفتند: « آیا حج آخرین دستور واجب الهی است؟!» وحی آمد: «شما را به یک چیز موعظه می کنم و آن، ولایت است.»

پیامبر صلی الله علیه و آله امروز هم به سوالات بیشمار مردم پاسخ می دادند با مهربانی! از زنی که تازه زایمان کرده بود و صحت حج اش را می پرسید تا پیران جمع و سوال های بسیارشان. با خود فکر می کردم علت گریه ی آن روز پیامبر شاید اطلاع از رسیدن اجل شان است! لیکن هیهات که چنین باشد! مرگ، همان وصال محبوب است، آزاد شدن از قفس است… پس سینه پیامبر حامل چه سری است که هنوز برایمان نگفته اند؟!


تا عید بزرگ غدیر، تنها 6 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر سیزدهم ذی الحجه

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

سیزدهم ذی الحجه

امروز بعد از نماز صبح، یکی از چادر نشینان نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: «یا رسول الله! من به قصد سفر حج بیرون آمدم اما دیر رسیدم. ثروتمندم. به من بگو کاری کنم تا به ثواب حاجیان برسم.» حضرت صلی الله علیه و آله با دست مبارکشان به کوه ابوقبیس که پشت سرمان بود، اشاره کرده و فرمودند:«به این کوه نگاه کن… اگر اگر همه آن طلای سرخ باشد و متعلق به تو و همه را در راه خدا بدهی به ثواب حاجیان نمیرسی.» و شروع کردند به ثواب بی انتهای حج.

ساعتی گذشت و بلال به فرمایش حضرت صلی الله علیه و آله اعلام کرد: «فردا کسی جز ناتوانان در مکه باقی بماند و همه باید به سوی برکه ی خم حرکت کنند.» بعد از آن، رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور دادند تمام بزرگان اصحاب جمع شوند؛ وقتی همه رفتیم فرمودند: «ساعتی پیش جبرئیل بر من نازل شد و لقب امیرالمومنین را برای علی بن ابی طالب آورد و خود از جانب خداوند با این لقب به او سلام کرد.»

حضرت به ما امر کردند ما هم نزد علی علیه السلام برویم و با این لقب به ایشان سلام کنیم: «السلام علیک یا امیرالمومنین» همه ما اطاعت کردیم جز دو نفر از صحابه که به اعتراض گفتند: «آیا این حقی از طرف خدا و رسولش است؟!» رسول الله صلی الله علیه و آله خشمگین شدند و فرمودند: «حقی از طرف خدا و رسول اش است. خداوند این دستور را به من داده است.»


تا عید تا عید بزرگ غدیر، تنها 5 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر چهاردهم ذی الحجه

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

چهاردهم ذی الحجه

شب گذشته پیامبر صلی الله علیه وآله مجلسی خصوصی با علی بن ابی طالب علیه السلام داشتند که تا پاسی از شب به طول انجامید و هیچ کس نمی دانست که در این گفت و گوی طولانی چه حرفی بین آنها رد و بدل شد.

ظهر امروز در مسجدالحرام ، زیر سایه ستونی نشسته بودم و قرآن تلاوت می کردم. آنقدر هوا گرم بود که هیچ کس در مسجد نمانده بود. دیدم چهار نفر نجوا کنان وارد کعبه شدند و در را پشت سر خود بستند و مدتی آنجا ماندند.

کمی بعد پیامبر صلی الله علیه و آله را دیدند هول شدند. رسول الله صلی الله علیه و آله با کنایه رو به ایشان از طوطئه ای خبر دادند… اما آنها باز هم حیا نکردند و قسم خوردند که ما کاری نکردیم و توطئه ای نداشتیم!!!

آری! این چهار نفر که گویا از فهوای کلام حضرت صلی الله علیه و آله فهمیده بودند علی بن ابی طالب علیه السلام جانشین رسول خداست، با هم عهد بستند که نگذارند خلافت به ایشان برسد:« با هم ضد علی اقدام می کنیم، به گونه ای که تا ما زنده هستیم به خلافت دست نیابد… اگر محمد از دنیا رفت یا کشته شد خلافت را از اهل بیت او دور می کنیم.»

این پیمان را در خانه کعبه نوشته و همانجا مدفون کرده بودند و این اولین صحیفه ای بود که علیه امیرالمومنین علیه السلام امضا می شد و پیامبر صلی الله علیه و آله به وحی الهی از آن خبر داشتند و به ما گفتند.ـ

در آن مجلس به دستور خداوند پیغمبر آن چیزی را که از علم و میراث انبیای گذشته از صحف آدم و نوح و ابراهیم علیه السلام تا انجیل عیسی علیه السلام و عصای موسی علیه السلام و انگشتر سلیمان علیه السلام نزد ایشان بود، همه را به علی بن ابی طالب علیه السلام سپردند، وحی الهی بود که: نبوت تو به پایان رسیده و روزگارت کامل شده.

من زمین را بدون عالمی که اطاعت من و ولایت ام با او شناخته شود و حجت بعد از نبی ام باشد. رها نخواهم کرد. آنچه نزد توست… همه را به وصی و خلیفه بعد از خود یعنی علی تسلیم نما.


تا عید بزرگ غدیر، تنها 4 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر هفدهم ذی الحجه

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

هفدهم ذی الحجه

تمام شب را در حرکت بودیم تا به آبادی«قُدَید» رسیدیم؛ اذن استراحت دادند. نماز را که خواندیم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با صدایی بلند به گونه ای که همه بشنوند فرمودند: «خدایا! به علی، محبت اش در سینه ی مومنین و هیبت و عظمت اش در سینه منافقان عنایت فرما.»

سپس رو به حضرت علی (علیه السلام) کردند و گفتند: «بیا و دعا کن.» پیامبر صلی الله علیه و آله دعا می کردند و علی علیه السلام هم تکرار می کردند و حضرت صلی الله علیه و آله آمین می گفتند! گویا بهترین دعاهای عالم کافی نبود که باز به علی بن ابی طالب علیه السلام گفتند: هر دعایی برای خود میخواهی بکن.»

علی بن ابیطالب علیه السلام گفت: «خدایا! مودت و محبت مرا تا روز قیامت در قلوب مردان و زنان مومن ثابت و پایدار فرما!» پیامبر صلی الله علیه و آله آیاتی را تلاوت کردند. و ما شگفت از اجابت سریع دعایشان! بی فاصله آیاتی وحی شد مبنی بر استجابت که: «إنّ الّذینَ آمنوا و عمِلوا الصالحاتِ سَیَجعَلُ لَهُمُ الّرحمَنُ وُدّا… یا علی! خداوند در قلب هر مومنی محبّتت را قرار داده است.»

آیات96 و97 سوره مبارکه مریم


تا عید بزرگ غدیر، تنها 3 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر جایگاه عظیم

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

هفدهم ذی الحجه

به جایگاه عظیم علی علیه السلام در پیشگاه خداوند فکرمی کردم که دعامی کنداجابت می شود تا آن که صدای بعضی اصحاب مرا به خود آورد: «کاش از خدا ملائکه را میخواست تا در برابر دشمنان کمک مان کنند یا گنجی میخواست تا فقرش جبران شود! به خدا قسم! یک پیمانه خرما در مشکی پوسیده نزد ما محبوب تر است از آنچه محمد از پروردگارش خواسته است!»

مبهوت بی احترامیشان بودم؛ خواستم کاری کنم که نگاه پیامبر صلی الله علیه و آله مانع ام شد. به یقین رفتارهای توهین آمیز این اصحاب به ظاهر یار، بر قلب ایشان سنگین می آمد.

پس از استراحتی کوتاه در «قدید» کاروان قصد حرکت کرد به سمت غدیر. اما عده ای از صحابه با جمعی از مردم نزد حضرت صلی الله علیه و آله آمدند و اجازه خواستند که از کاروان جدا شوند تا از شرکت در مراسم معاف شده و زودتر به خانه هایشان برسند!!!

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:« چه شده که از پیامبرتان گریزان اید به حدی که اگر سمتی از درختی به سوی من باشد، شما همان سوی اش را مبغوض تر می دارید؟!» مردم عادی به گریه افتادند و پشیمان از کردارشان.

اما همان صحابه معلوم الحال که نقشه اشان را نقش بر آب می دیدند گفتند: «زین پس اگر کسی برای جدا شدن از تو اجازه بگیرد، سفیه است!» کاروان به سمت غدیر حرکت کرد. در طی راه به آنها نگاه می کردم که جرأت جدا شدن از کاروان را نداشتند…

آیات12-24 سوره مبارکه هود


تا عید بزرگ غدیر، تنها 2 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر هجدهم ذی الحجه

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

هجدهم ذی الحجه

نماز صبح را در راه خواندیم، هنوز چند ساعتی به برکه خم راه بود، عده ای را دیدم که در رفتن شتاب گرفتند و از کاروان جدا شدند. حضرت صلی الله علیه و آله نگاه شان کرد اما چیزی نگفت.

کمی جلوتر در جمع خصوصی اصحاب رو به ما کردند و وحی الهی را برایمان بازگو کردند: «در حج، سه بار بر من وحی آمد تا جانشینی علی بن ابی طالب را اعلان عمومی کنم و در این مورد از مردم بیعت بگیرم.

بار اول بسیار گریستم و به جبرئیل گفتم ای جبرئیل، دیر زمانی نیست که قوم من از جاهلیت فاصله گرفته اند. اکنون اگر بخواهم کسی را بر آنان حاکم کنم چه خواهد شد؟ بار دوم جبرئیل کفایت از مسخره کنندگان را برای ام از جانب خدا آورد1؛ و دیشب برای بار سوم این: آیه را بر من نازل کرد

ولایت تو را باید اعلام عمومی کنم که اگر نگویم گویی رسالت ام را انجام نداده ام… «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّـهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّـهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ

به راستی یا علی! هر کس بدون ولایت تو خدا را ملاقات کند، عمل اش بی سود و بی اعتبار است!»

آیات 92 تا 95 سوره مبارکه حجر


تا عید بزرگ غدیر، تنها 1 روز باقی مانده است، با ما در این سفر همراه باشید…
روایت سفر غدیر برکه خم

سفر غدیر
جهت مشاهده تصویر در اندازه کامل روی تصویر کلیک نمایید.

هجدهم ذی الحجه

دیگر به برکه خم نزدیک شده بودیم که اذن توقف کاروان را دادند. کم کم جامانده ها می رسیدند و آن منافقینی که جلوتر رفته بودند، به فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله بازگشتند.

پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب به مقداد و سلمان و عمار فرمودند زیر پنج درخت کهنسال منبری درست کنند برای سخنرانی حضرت صلی الله علیه و آله. سنگ های درشت، زیر چیده شد و بعد جهاز اشتران و پارچه ای به روی آن، درست کنار برکه غدیر.

مردم کنار برکه برای خود زیر اندازی پهن می کردند، شترهای شان را می خواباندند و مستقر می شدند. هوا گرم بود آن چنان گرم که عبا را به پا می بستیم و پارچه ای خیس روی سرمانمی گذاشتیم. ظهر شد و مؤذن اذان گفت. صف ها آماده شد برای نماز جماعت، 120 هزار نفر در این نماز، شرکت مردند به جماعت در برابر منبر غدیر!

پس از نماز پیامبر صلی الله علیه. آله دست علی علیه السلام را گرفتند و از منبر بالا رفتند. چند نفر مأمور شدند تا صحبت های پیامبر صلی الله علیه و آله را با صدای بلندشان تکرار کنند که همه بشنوند علی علیه السلام کمی پایین تر از پیامبر صلی الله علیه و آله و مایل به ایشان ایستاده بود مه باز منافقین توطئه کردند!

جلوی منبر ایستاده بودند و شروع کردند به همهمه و ناگهان برخاستند از میان جمعیت و قصد برهم زدن برنامه را داشتند که پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام امر کردند مردم را در جاهایشان مستقر کنند. اکنون پیام بر وحی پروردگار و وصی اش بر فراز منبر اندو سیل جمعیت در مقابل شان، منتظر تا صدای دل نشین رسول الله طنین انداز شود و او آغاز می نماید…


دسترسی سریع و آسان به راهکار و محتوا برای مناسبت‌های نیمه شعبان، غدیر، محرم و فاطمیه
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.

فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمه‌شعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران
انواع کتیبه غدیر
انواع استیکر پشت شیشه خودرو
اسپند دودکن
انواع جادستمال کاغذی
انواع مگنت یخچالی مذهبی
انواع استکان مذهبی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا