متن نقالی غدیر – نمایشنامه غدیر

متن نقالی غدیر – مطالب خطبه غدیر در قالب نمایشنامه

متن نقالی غدیر ، این برنامه نقالی به صورت سه نفره انجام می شود. بهتر است تصاویری مرتبط با این موضوع هم طراحی شود و روی پارچه و یا به صورت بنر پشت سر اجرا کننده ها نصب شده باشد.

موقع اجرا حرکات نمایشی لازم انجام گردد تا مفاهیم به صورت تصویری هم در ذهن مخاطب نقش ببندد. مثلا صحنه بیعت خانم ها رو می توان با دست بردن در ظرف آب عملا نیز نشان داد.

متن نقالی غدیر

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین، سلطان اولیا، سخنگزار منبر سلونی، سرور مطلبی، ابن عم نبی، در هل اتی، مهر برج انما، شهسوار لافتی، پیشوای انبیا، عروه الوثقی، کلمه الحسنی، سیدالاوصیا، عماد الاصفیا، رکن الاولیا، آیه الله العظمی، آقای سلمان، رهبر مقداد، امام میثم، میر بلال، روح حمزه، جان عمار، امیر مالک، مولای قنبر، نفس و جان میغمبر، مولای متقیان امام علی علیه السلام.

علی عالی. علی اعلا. علی والی. علی والا. علی جان و دل طاها. علی مولا.  علی مولا! تو شاهی و ماهی و راهی و صاخب جاهی و اسداللهی و نور و مصباح و نفتاح و فتاحی و غیرت اللهی و تو ید اللهی و میر و سالار و سردار و کراری و مرد پیکاری و تو سپهداری.

ای تنتنه ی نعره ی میدان نبرد، تکبیر تو همچو تیغ بران نبرد. ای دست خداوند علی در صف جنگ. ای غرش گرد باد طوفان نبرد. تو جان و جانان و سلطانی و شیر میدان و فرقان و میزانی و ماه تابان و برهان و قرآنی و روح و ریحانی و باب احسانی ای مولا!

منظوم ز نظم همه منظومه

منظوم ز نظم همه منظومه و افلاک و سماوات و تمام کره خاک و یم و کوه و بیابان و جهان و مه و مهر و گل و دریا و بنی آدم و خیل ملک و سعی و صفا و جبل الرحمه و عرش و عرب و هم عجم و هستی و گیتی و رواق و کم و بیش و حجره الاسود و هم زمزم و طور و شرف و عزت و آزادگی و بندگی و هر چه که میدانی و میدانم.

جوی و جریان و قلم و قله و کوه و خود روح و رسل و آدم و نوح و خود زهرای بتول و همه ی آنچه ک گفتیم و نگفتیم؛ علی بود و علی بود و علی بود و علی بود. زمین بود و زمان بود. زمان بود و زمین بود و علی بود و علی بود و عیان بود ک مقصود دل احمد مختار، علی بن ابیطالب همان شاه نجف بود. غدیر خم و ختم رسل و خاطره ی دست یداللهی حیدر به روی دست نبی بود. عجب روز و شبی بود. عجب تاب و تبی بود. عجب روز و شبی بود.

متن نقالی غدیر – ماجرای غدیر

1. زمین یاقوت اشک از دیده میشود، که این حج

سه نفره: آخرین حج نبی بود

2. بله این آخرین حج رسول آخرین است تمام غصه عالم همین است

3. پس او کیست اما جانشین اش ؟

1. چه می شد آخر اسلام و راه راستین اش؟

2. پس از او قافله سالار دین کیست ؟

سه نفره: ولی مسلمین کیست ؟

3. خدا فرموده: جبرائیل

2. ماموریتت خیلی خطیر است‌. برو پایین برو که کاروان نزدیک وادی غدیر است.

پیام غدیر

1. پیش او آمد سه نوبت جبرئیل. از سوی آن ذات غفار جلی. پیک حق آورد همراه سلام؛ از خداوند سلامت، این پیام! کدوم پیام ؟

2. جبرئیل آن پیک رب العالمین، پر کشان از عرش آمد بر زمین، گفت: خدا فرموده بلغ یا رسول!

3. یَآ أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ (سوره مائده آیه ۶۸)

1. خدا داد دستور و رسول آخرین فرمود: تمام حاجیان اینجا بیایند. جلو رفته، عقب مانده و یا در هر کجایند. کرده مامورم خدای لاینام. بر همین موقف نمایم من قیام.

2. خیزم از جا او به فرمان اله، فاش گویم بر سپید و بر سیاه.

3. تا سه نوبت امر حق تکرار شد. آخرین بارش دگر اخطار شد.

2. خدا سوگند اما از کرم زین سخن خواهم که اکنون بگذرم زان که از اطراف خود دارم خبر

سه نفره: هست از مومن، منافق بیشتر

1. اما، اما  گر نگویم آنچه در حق علی، کرده نازل حی غفار جلی

2. گر نسازم حق مطلب را ادا، خالقم از من نمی گردد رضا

3. انتخاب جانشین انبیا، بستگی دارد به امر کبریا

1. اینکه این فرزند بو طالب علی هست بر من هم برادر هم وصی

2. در میان امت، این والا مقام، از پس من، جانشین است و امام

3. من کنت مولاه فهذا علی مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره واخذل من خذله

1. حرف حق را او مفصل کرد بیان. واژه واژه گفت آن را سه ساعت در بیان

2. عده ای را کرد مامور این رسول مهربان، بعد او تکرار نمایند جمله هایش را چنان

1. تا نماند یک نفره باقی در میان؛ که بگوید من ندانم کیست بر عالم، امام!

2. گفت او بر همه مولایتان زین پس علیست. هر که شد یارش، یار او خداوند علی است

3. هر که دشمن داردتش، من نیز دشمن دارمش. چون خدا هم هست بیزار از دشمنش.

1. خوب بند بند حرف من را گوش جان بسپارید.

سه نفره:  تا قیامت این سخن را یک به یک بسپارید

1. حاضران، غایبان باید بدانند حرف من. بار شماست واجب بگویید بر همه این حرف من

2. والدان، فرزندتان بر شما دارد حقی؛ که بگویی از برش مولای اوست؛ بعد رسول، این سید والا، علی

3. فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَهِ

1. یک به یک، گفتا رسول، از علی، جان خودش. از فضایل، از مقامات الهی، از بلندای صفای باطن جان خودش

2. گفت روشن آن رسول رب العالمین: بعد من مولای من این است، امیرالمومنین (علیه السلام)

1. باز هم بعدش خدا، لطفی نموده بر شما، بهرتان روشن نموده راه حق را، از خطا

3. بعدِ مولای جهان، این امیر مومنان حُسن او، فرزند او، این حسن، مولای تان

1. بعدِ او نیز باشدا جانم حسین، سوم امام.  گرچه می دانم که می دارید ظلم‌ها بر او روا

2. امر رب العالمین است که از بعد حسین ، نه تن از اولاد او باشند؛ مولای عالمین

1. دین حق، گشتا کمال، بر همه نعمت تمام. این ۱۲ تن را الله نموده است، امام

3. الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا (سوره مائده آیه ۴)

متن نقالی غدیر – آخرین وصی

1. آخر وصی خود، همانند من است. مصطفی را هم نام و هم جان و تن است. غیبتی دارد شه آخر از این دنیای جور؛ روزی آید از پس پرده برون؛ اما چه جور؟

2. صولت حیدر نما وتیغ برّان من است. او منجی جهانِ سرد و بی روح و غم است.

3. أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَهِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی. أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ. أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ.

1. بدانید آخرین هادی، هو المهدی. بدانید اوست پیروز بر هر فرقه و عهدی. بدانید می ستاند داد مظلومان عالم را. بگیرد انتقام ظالمان در هر زمان، مهدی

2. أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. أَلا إِنَّهُ قاتلُ کُلِّ قَبیلَهٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ . أَلاإِنَّهُ مُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاَوْلِیاءِالله. اَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ الله

2. بدانید می‌کند، قصر همه مستکبران را منهدم و بدارد تمام مشترکان را، منفعل. خونخواه تمام اولیای ایزد است او یاور دین حق است.

3. أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ. أَلا إِنَّهُ یَسِمُ کُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ کُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ.

1. بدانید عمق دریای علم از او است. بدانید او خواهد داد جاهل را مقامی در خورش؛ همچنان عالم را مقامی که سزای جاه او اوست.

وارث علم

3. أَلا إِنَّهُ خِیَرَهُالله وَ مُخْتارُهُ. أَلا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالْمُحیطُ بِه.  أَلا إِنَّهُ الْمُخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عزَّوَجَلَّ وَ الْمُنَبِّهُ باَمْرِ  ایمانه.

1. بدانید انتخاب ایزد منان، هموست. بدانید وارث علم و مقام من هموست. بدانید اوست آگاه ازد رب عزوجل. صاحب تنبیه و هشدار به ایمان هم هموست.

3. أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدید.  أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیْهِ.

2. بدانید اوست مهدی، رشیدِ استوار. که همه کارها به دورش هست برقرار.

3. أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ  بَیْنَ یَدَیْهِ. أَلا انّهُ الْباقی حُجَّهً وَلاحُجَّهَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعه وَلانُورَ إِلاّعِنْدهُ. أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَیْهِ..

1. بدانید مردمان، ذات بشارت ها هموست و بدانید او می ماند و آخِر حجت اوست. بعد او نیست حجتی. جز در او نیست حقیقتی. هرچه نورست فقط در نزد اوست. هیچ کس برتر ز او نیست و ندارد یاوری بر ضد او

3. أَلا وَإِنَّهُ وَلِی الله فی أَرْضِهِ، وحَکَمُهُ فی خَلْقِهِ، وأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَ علانِیَتِهِ.

2. بدانید او ولی ایزد است و در زمین؛ کائنات در فرمان اوست. او امین ایزد است و جمع امر، گرچه ظاهر یا  نهان، او امانتدار اوست.

3. بی نظیر جمعیت، بی‌بدیل صحبت و بی تا سفارش‌ های محکم، در کنار برکه ی خم، حج آخِر، شد راه هدایت تا قیامت روشن.

بیعت در غدیر

1. بعد خطبه گفت او جمعاً تکرار نمایید همه بیعتی جمعی زبانیست و واجب بر همه

2. بعد از آن چادر زدند، نه یکی، بلکه دو تا، تا همه بیعت کنند با هر دو تا، بود یک چادر، مخصوص رسول، آن یکی هم از علی، ابتدا بیعت با نبی، بعد هم بیعت با وصی

3. داد دستور موقع بیعت، رسول: مومنین! باید اینطور بگویید السلام یا امیرالمومنین!

1. حتی زنها هم در اینجا یک به یک بیعت کنند به نشانه آن دست در آب، تر کنند.

3. حاجیان بعد از طواف کعبه به خواست خدا آمدند زائر شدند بر علی مرتضی.

2. آنچنان کرد محکم بیعت مردم با امام؛ تا نماند راه هیچ عذر و بهانه، کرد او حجت را تمام.

1. امر بی چون و چرای ایزد است. مجری فرمان، رسول امجد است.

3. مصحفِ قرآن طه را بخوان. قصه ی هارون و موسی را بخوان

2. آنکه هارون را گذاشت از بهر موسی جانشین؛ از پسِ آخر پیمبر، ندارد جانشین؟

3.  انت منی بمنزله هارون من موسی الا لا نبی بعدی.

متن نقالی غدیر – شکرگزاری

1. شکر می‌گوییم ما اهل ولا؛ ذات حق را بر ولای مرتضی. شکر می‌گوییم ما اهل ولا؛ که خدا داده ما را چو علی یک مهتدی

3. الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین و الائمه المعصومین علیهم السلام

2. رسول، ما هم شنیدیم آن چه فرمودی شما و هم اینک می‌کنیم تکرار؛ آن عهد شما.

3. حاضران تکرار کنید؛ بعد من، هرچه می گویم را. گویی ما هم بوده ایم در خم؛ می خوانیم آن بیعت را.

ما آنچه درباره امامت علی علیه السلام و امامان از اولاد و نسل علی علیه السلام از طرف پروردگارمان به ما ابلاغ کردی؛ شنیدیم. از آن اطاعت می کنیم به آن راضی هستیم در برابرش، سر تسلیم فرود می‌ آوریم. بر سر آن با قلب و جان مان و با زبان و دستمان با تو پیمان می بندیم.

با اعتقاد به امامت ایشان زندگی می‌کنیم. با همین عقیده جان می دهیم و با آن سر از قبر بر می داریم. آن را تغییر نمی دهیم و هیچ چیز را جایگزین آن نمی کنیم و در آن شک و تردیدی به دل راه نمی دهیم.

ما از هیچ عهدی بر نمی گردیم و این پیمان را نمی شکنیم. ما مطیع خداوند هستیم و از تو و امیرالمومنین علی علیه السلام و فرزندان او اطاعت می نماییم. همان امامانی که از آنها یاد کردی. همانانی که فرزندان تو و از نسل علی علیه السلام، هستند و پس از حسن و حسین علیهم السلام خواهند بود.

وارث غدیر

1. یابن الحسن! ای آخرین حرف غدیر! تنها نشان، تنها مسیر، درمانده ام دستم بگیر.

2. یه عمر سائل تو هستم آقا. دوباره عهدمو شکستم آقا. با بدی هام راهتو بستم آقا. از این روزای بی تو خستم آقا.

3. امیر و یارم، سر قرارم. گناهمو بخاطرت کنار میذارم. هیچکی و غیرِ شما ندارم. اگه ولم کنی آقا تمومه کارم. اگه ولم کنی آقا تمومه کارم.

2. امروز شنیدیم همه امر پیمبر. بیعت کردیم همه با فرزندِ حیدر.

3. همه به دستور او می رسانیم حرف او ، به هر کسی که ایمان دارد به او

1. حجت خدا هست؛ توی زمونه ما اماممون زنده ست. باقی و پاینده است.

2. خدایا به آبروی حیدر، به زخم قلب مادر، دیگه بسه این زندون، امام غریبمو برگردون.

سه نفره: امام غریبمو برگردون.

دعای فرج