دیوار نوشته و اشعار نیمه شعبان مقاله اشعار نیمه شعبان شامل شعر و دیوار نوشته است که به صورت یک پست روزانه برای تبلیغ یاد و نام امام عصر علیه السلام می توانید در فضای مجازی استفاده نمایید.
اشعار نیمه شعبان – متن کیستم من؟ کیستم من ، ای که در هر روز و هر شب میکنی از رب ظهورم را طلب کیستم من ، دیدهای تو روی من با مشامت حس نمودی بوی من کیستم من ، دیدهای تو روی من با مشامت حس نمودی بوی من نیستی تنها تو در فکر فرج روز و شب ما را بود فکر فرج کیستم من ، غرق احساس منی میهمان ، عمری سر خوان منی کیستم من ، لاف حبّم میزنی نام من بر لوح قلبت میکنی کیستم من ، بردهای تو یاد من گه بسوزانی دل ناشاد من کیستم من ، لحظه ای با من خوشی ساعتی با نفس و اهریمن خوشی کیستم من ، گاه با ما دوستی گاه بنمایی به اعداء دوستی کیستم من ، قدر من نشناختی آمدی اندر حریمم تاختی کیستم من ، وارث طه منم مصطفی و حیدر و زهرا منم کیستم من ، مبتلای غیبتم وارث خون حسین و عترتم کیستم من ، یاسمین گلشن عترت منم وارث غمخانه ی غربت منم کیستم من ، من طرید عصر خویش از خلایق من غریب عصر خویش کیستم من ، ای به حقم ناسپاس با تو هستم، ای همیشه ناسپاس بارها در غصه ام انداختی بارها دیدی مرا نشناختی بارها دیدم تو را کردم سلام تو جواب من ندادی یک کلام بارها دیدم که در هر انجمن مست اغیار منی غافل زمن بارها دیدم گنهکاری تو گریه کردم بر تبه کاری تو بارها شد بر تو کردم التماس با عدوی من چرا داری تماس بارها جایت خجل گردیده ام شرمسارو منفعل گردیده ام بارها با هر گناه و هر بدی آمدی بر روی من سیلی زدی بس کنم دیگر من این گفت و شنود عقده بود و در گلویم مانده بود هر چه بود ایام آن دوران گذشت هر چه هر چه کردی آن گذشت حالیا! از نو عمل آغاز کن باب مهر دیگری را باز کن ما به تو هجران و وصل آموختیم ما چو یک مادر به پایت سوخته ایم ما تو را آخر به جنت میبریم ما تو را با هر بدی هم میخریم ما تو را خندان و گریان میکنیم ما تو را مشمول احسان میکنیم ما تو را اصل هدایت کرده ایم ما برای خود جدایت میکنیم ما که هر کاری برایت میکنیم در قیامت کی رهایت میکنیم ما به تو آخر سعادت میدهیم ما به تو تاج شفاعت میدهیم
اشعار نیمه شعبان – متن نوح زمانه دعا کنید رسد آن زمان که یار بیاید خزانِ باغ جهان را ز نو، بهار بیاید دعا کنید، دعایی که آفتاب درخشان به سرپرستی گل های روزگار بیاید زَند به گُرده ی شب زخم، گام توسن عزمش چو از فراز زمان، مهر شب شکار بیاید هزار اختر تابنده در سپهر دو دستش هزار مهر منیرش به کوله بار، بیاید قیامتی کند از قامتش، بپا که تو گویی معاد رویش انسان درین دیار بیاید مد به گلشن گیتی، بلوغ صبح رهایی بهار خنده زند، گل به شاخسار بیاید اگر ز موج پر آشوب عشق، نوحِ زمانه به ساحلی که مرا باشد انتظار، بیاید هزاراختر نور از فلک ز شوق و زشادی برای دیدن آن یار گل عذار بیاید جمال را بنُماید اگر ز پرده ی غیبت قرار بر دل یاران بی قرار بیاید کتاب عشق گشایید و “اِن یَکاد” بخوانید دعا کنید که آن یار غم گسار بیاید
اشعار نیمه شعبان – حریم ملکوت سحر از پردهنشینان حریم ملکوت نغمه برخاست که آن خسرو خوبان آمد مه تابان امامت ثمر باغ رسول در سحرگاه شب نیمه شعبان آمد چهره زهره بپوشان که ز بام ملکوت زهره فاطمه با چهره تابان آمد خسروا جز تو دراین ملک سلیمانی نیست کی رسد مژده به موران که سلیمان آمد
اشعار نیمه شعبان – دلم می گوید پشت این پرده کسی هست دلم می گوید جاودانه نفسی هست دلم می گوید پشت آن کوه که خورشید در آن پنهان است عطرِ فریادرَسی هست دلم می گوید اعتمادی نبود جز تو به دلداری غیر گرچه دلدار کسی هست دلم می گوید
اشعار نیمه شعبان – نکند کوچ کند باز بهار نکند کوچ کند باز بهار از نفاق سخن فاصله ها روزهایی است در این حجم سیاه خبری نیست ز مرغان رها خبر از عشق نمی آرد هیچ توی این باغ نسیمی گذرا توطئه چیست، جرا دق کرده است؟ دل آئینه در این خاک چرا؟ نیست حالی به دل و حوصلهای رنگ دلتنگی دارد همه جا
اشعار نیمه شعبان – عدالت موعود نمی وزد به جهان خشم استخوان مردی و این جهان ستمستان ناجوانمردی است خدا کند تو بتابی عدالت موعود که فصل روشن تو فصل خوب همدردی است
اشعار نیمه شعبان – دستی بر دعا تمام شهر من هرروز دستی بر دعا دارد که از خلوت برون آیی نقاب از چهره بگشایی بگو می آیی، آری تا بشویم رنگ غم از دل به یادت دلخوشم ای ن روزها در اوج تنهایی از آن روزی که رفتی چشم هایم بر افق مانده که شاید باز هم برگردی، از آن سمت رویایی پس از تو کوچه ها نشکفته پژمردند در هر جا مرا یک بام آزردند گل های مقوایی
اشعار نیمه شعبان – تو سراپا غزلی با کدام عاطفه از شعر شما بنویسم از همان پنجره رو به خدا بنویسم تو سراپا غزلی چشمه زیبای حضور تو بجوش از دل من تا که تو را بنویسم آشنا کن قدمم را به جنون صحرا تا در آن جا غزلی با رد پا بنویسم تو شکیبایی، جز دست صبور دل تو من بی صبر غمم را به کجا بنویسم حرفم این شعله ترین را به کدامین دریا زیر باران شب و موج و صدا بنویسم من که بی چشم تو از سنگم و همسایه مرگ با کدام عاطفه از چشم شما بنویسم
اشعار نیمه شعبان – دست تو باز می کند دست تو باز می کند پنجره های بسته را هم تو سلام می کنی رهگذران خسته را دوباره پاک کردم و به روی رف گذاشتم آینه قدیمی غبار غم نشسته را پنجره بی قرار تو، کوچه در انتظار تو تا که کند نثار تو، لاله دسته دسته را شب به سحر رسانده ام، دیده به ره نشانده ام گوش به زنگ مانده ام، جمعه عهد بسته را
اشعار نیمه شعبان – گنج نهان ای منتظران گنج نهان می آید آرامش جان عاشقان می آید بر بام سحر طلایه داران ظهور گفتند که صاحب الزمان می آید
اشعار نیمه شعبان – بهار می آید با آمدنت قرار می آید بازد باز سرسبزی این دیار می آید باز می آیی و با طنین سبز قدمت گل پوش ترین بهار می آید باز
اشعار نیمه شعبان – خاک پای تو ای توتیای دیده ما خاک پای تو وی کنج خلوت خانه دل سرای تو هر مو به تن زبان شده تا از تو دم زند چون نی پُر است هر رگ جان از نوای تو گاهی برآی از دل و در دیده جلوه کن ای صد هزار دیده و دل مبتلای تو
اشعار نیمه شعبان – امن یجیب تمام لحظه هایم بی حضورت پر از عجل پر از امن یجیب است بیا ای ناخدای باخدایان بیا دیگر زمانه نانجیب است
اشعار نیمه شعبان – آرزوی باران کامی چو کور خشک و سوزان دارم دیری است که آرزوی باران دارم من راز عبور ابر را می دانم سر می رسد انتظار ایمان دارم
اشعار نیمه شعبان – عطر نرگس بال در بال پرستوهای خوب می رسد آخر سوار سبزپوش جامه ای از عطر نرگس ها به تن شالی از پروانه ها بر روی دوش
اشعار نیمه شعبان – رمز بهار حریم دامن نرجس شد از تو رشک بهار گل یگانه گلزار روزگار بیا زلال چشمه تویی، روح سبزه، رمز بهار بیا که با تو شود فصل ها بهار، بیا!
اشعار نیمه شعبان – انتهای فصل شب ای حضور صبح گونت انتهای فصل شب تو سرود رویشی، من اشتیاق دانه ام
اشعار نیمه شعبان – منتظران مژده باد ای منتظران جان جهان می آید بر تن مرده دلان روح و امان می آید
اشعار نیمه شعبان – کوکب رخشان یارب آن کوکب رخشان به یمن بازرسان ای غایب از نظر زکجا جویمت نشان
اشعار نیمه شعبان – دعای فرج دلا دعای فرج را بخوان که می دانم دعای زنده دلان مستجاب خواهد شد
اشعار نیمه شعبان – ای دلستان نازنین بازآی و بر چشمم نشین، ای دلستان نازنین! کاشوب و فریاد از زمین، بر آسمانم می رود
اشعار نیمه شعبان – تمام جمعه ها تمام جمعه ها زمین امیدوار می شود که پر کنی از آفتاب، آسمان تار را
اشعار نیمه شعبان – ای آفتاب صبح ای آفتاب صبح تماشایی بهار تو چند بی تو در دل مرداب زیستن
اشعار نیمه شعبان – آخر بهاری اندیشه از سرما نکن، سر می شود دوران دی شب را سحر باشد ز پی، آخر بهاری می رسد
اشعار نیمه شعبان – مژده دیدار ماییم و همین آرزوی یار و دیگر هیچ قاصد ! برسان مژده دیدار و دیگر هیچ
اشعار نیمه شعبان – مژه بر هم نزدم مژه بر هم نزدم آینه سان در همه عمر بس که در دیده من ذوق تماشای تو بود
اشعار نیمه شعبان – دلم بی قرار توست بازآی دلبرا که دلم بی قرار توست وین جان به لب آمده در انتظار توست
اشعار نیمه شعبان – ای صبح مهر ای صبح مهر بخش دل از مشرق امید بنمای رخ! که طالعم از شب سیه تر است
اشعار نیمه شعبان – کشتی عشق کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی
اشعار نیمه شعبان – نقش نگین خورشید گل از پرده روزی به در خواهد آمد بیا که نام تو نقش نگین خورشید است
اشعار نیمه شعبان – چشم انتظار دهید مژده به یاران که یار می آید قرار گیتی چشم انتظار می آید
اشعار نیمه شعبان – صدای خوب تو صدای خوب تو صدای بودن ست تمام لحظههای من در انتظار لحظه سرودنست
اشعار نیمه شعبان – کسی ز راه می رسد صدای آه از زمین به گوش ماه می رسد نوشته روی جاده ها: کسی ز راه می رسد
از تو حرف می زند ابر وقتی از تو حرف می زند بید زرد سبز رنگ می شود
اشعار نیمه شعبان – غروب غم انگیز در این غروب غم انگیز در غربت پاییز کی می رسد دست هامان بر شال سبز بهاران
اشعار نیمه شعبان – شاید آید بس نویسم نام او بر ماسه مرطوب ساحل از فراز موج هم چون مرغ دریا شاید آید