مجموعه اشعار مهدوی

مجموعه اشعار مهدوی

شعرهای نو برای امام عصر علیه السلام در مجموعه اشعار مهدوی جمع آوری شده است. شما خدمتگزاران گرامی میتوانید برای احیای یاد و نام امام زمان علیه السلام در فضای مجازی و یا مکان های مختلف منتشر کنید.


مجموعه اشعار مهدوی –  و ظهورت زیباست

دلتنگ به یقین دلتنگی؛ و سراسر مشتاق؛ که بیایی روزی….به یقین دلتنگی؛ و سراسر مشتاق؛ که بیایی روزی….
خواهی آمد آخر، صبح یک آدینه، بعد یک شام دراز.خواهی آمد آخر، ای سراپا گرمی، بعد یک عصر یخی.
و ظهورت زیباست، مثل آغاز بهار، بعد فصلی سوزانو ظهورت زیباست، مثل آغاز بهار، بعد فصلی سوزان

مجموعه اشعار مهدوی – چه کسی گفت جدایی از ما؟

چه کسی گفت جدایی از ما؟ ریشه اش قطع شود!چه کسی گفت نمی آیی تو؟ کام او زهر شود!
هر که هم گفت به جابلقایی، کشتی­اش غرق شود!می توان یافت تو را هر جایی، سر کوهی، در بیابان یا که در دریایی.
می توان یافت تو را هر جایی، کربلایی، عرفاتی یا که سامرایی.هم غذایی شاید، خشک نانی که یتیمی دارد.
هم نگاهی شاید، با کشاورزی پیر، که نظر دوخته بر چاک زمینی بی آب.بی گمان می بینی، خانه های ویران، مردم آواره، کودکان گریان.
می توان گفت که هستی هر جا،و امید است که آیی هر آن
ای عزیز زهرا، ای غریب تنها،پس تو کی می آیی؟

مجموعه اشعار مهدوی – امام منتظر

کی شود یا رب، امام منتظر مهدی بیایدآن ولی اللهِ غایب ازنظر، مهدی بیاید
در دل ما آروزیش، بر لب ما گفتگویشچشم محرومان بسویش، کی ز در مهدی بیاید
دیگر ای دست دعا بر گیر دامان اجابتتا زمان گیرد شتاب و زودتر مهدی بیاید
مسلمین را بگذرد ایام ذلت با ظهورشعزت اسلام باز آید اگر مهدی بیاید
اهل عالم را اگر افکنده عصیان در تباهیغم مخور کز بهر اصلاح بشر مهدی بیاید
ظالمی بر پا نخیزد خون مظلومی نریزدظلم از عالم گریزد دادگر مهدی بیاید
خون مظلوم شهید کربلا جوشد به عالماز پی خونخواهی خون پدر مهدی بیاید
طول غیبت شیعیان را بس ملال انگیز باشداز خدا دارم تمنا کز سفر مهدی بیاید

مجموعه اشعار مهدوی – بر بال نور

امشب حدیث عشق خود را فاش می گویمتا آسمان پولک نشان چشمک زنان
بر قدسیان بارانی از عطر شقایق ها بریزد.می گویم امشب نیمه شعبان
یک تکه از انوار یزدان،یک گوشه از عرش الاهی،
فرش زمین را مهبط نور خدا کرد.از شادیش خندید شبنم،
یاس سپید باغ ما، زهرااین بار از زیبا گلِ نرگس،
گلِ پاکی، گل شادیِگلِ سرشار از عطر حقیقت هدیه ای می­خواست.
نوید شادمانی، بانگ آزادی، خروش عدل، گلبانگ رهایی را طلب می کرد؛و نرگس این گل پاکی پذیرا شد؛
و عالم چشم بر نرگس پر از عشق و تمنا شد.بلورین یادگار فاطمه از دامن نرگس جهانی را گلستان کرد.
بگو با آن­که می گوید به یک گل کی بهار آیدگل نرگس جهانی را گلستان می کند امشب

مجموعه اشعار مهدوی – در تماشای خدا

پرده های آسمان وا می شوندروشنایی­ها هویدا می شوند
روشنایی­ها هویدا می شوندرودها پیوسته دریا می شوند
یک نفر می آید اینک کوه هابر سلامش از کمر تا می شوند
در کنارش تا تماشای خدافصل هامان سبز و زیبا می شوند
قصه های غم به پایان می رسدغصه ها از روی دل پا می شوند

مجموعه اشعار مهدوی – خواهد آمد

در گریبانش سحر، زان سوی شب­ها خواهد آمدآن فروغ عدل، آن قدّیس، تنها خواهد آمد
مهدی موعود ما، آن«قائم آل محمّد»پاسدار پرچم «فَتحاً مبینا» خواهد آمد
از دل دریای ظلمت، ناخدای کشتی حقیاور درماندگان، خورشید رخشا خواهد آمد
تک­سوار دادگستر، آن که از شوق طلوعشگل بجوشد از شکاف سنگ خارا، خواهد آمد
بس نوشتم نام او بر ماسه­ ی مرطوب ساحلهمچو نوح از پهنه­ ی امواج دریا خواهد آمد
با نقاب دست خواهم زد به چشمم سایبانیمحو خواهم شد در او، محو تماشا خواهد آمد
من یقین دارم مسلمانان، مسلمانان عالمآن که بگشاید به حکمت هر معمّا، خواهد آمد
گوهر تابان نرجس، آن نگین آفرینشبا سپیده از دل تاریک شب­ها خواهد آمد

مجموعه اشعار مهدوی – رخ گل

ای رنگ و بو گرفته، گل از رنگ و بوی تووی خضر خورده آب بقا از سبوی تو
سلطان پیکرم که بود دیده های منباشد گدای سرمه کش خاک کوی تو
هر گه سکوت دیده شکست از نوای اشککردم به خلوت دل خود آرزوی تو
شبنم نبود کز رخ گل در سحر چکیدگل ریخت آبروی خود از شرم روی تو
ای پیش آفتاب رخت نور آفتاب!باشد نسیم، بوسه زن خاک کوی تو
باری غلام همت آن عاشقم که دیدهر صبح و شام جلوه روی نکوی تو
تا روی خاک زنده و خاک توام بیاترسم به زیر خاک برم آرزوی تو

مجموعه اشعار مهدوی – روی مگردان زمن

من که دل از غیر تو بگسسته امبر کرم و لطف تو دل بسته ام
از خودی خویش نجاتم بدهظلمتیم آب حیاتم بده
من به تمنای وصال توامطالب دیدار جمال توام
شعله جانسوز به آهم بدهدر کنف خویش پناهم بده
ای رخ تو خوبتر از ماه و مهرجلوه گر از مهر رخت، این سپهر
رمز عصا، معجز موسی، توییهم دم جانبخش مسیحا، تویی
از تو بود آتش نمرود، خامبهر خلیل آمده، برد و سلام
در دل بشکسته دلان جای توستکُحل بَصَر، خاک کف پای توست

مجموعه اشعار مهدوی – قبله ­ی  راز

این تویی آن­که جهانت همه تسخیر شوددولت آل علی از تو جهانگیر شود

مجموعه اشعار مهدوی – ای گرانمایه ترین گوهر امکان، عجّل!  

ای گرانمایه ترین گوهر امکان، عجّل!بهر فرماندهی ای صاحبِ فرمان، عجّل!
صاحبا از پی سر کوبی عدوان، عجّل!سرو را از پی دلجویی یاران، عجّل!

مجموعه اشعار مهدوی – رایت معدلت ای رهبر آزاد بگیر در جهان

رایت معدلت ای رهبر آزاد بگیر در جهانرایت معدلت ای رهبر آزاد بگیر در جهان

مجموعه اشعار مهدوی – ای جهان ریزه خور خوان عطایت مهدی 

ای جهان ریزه خور خوان عطایت مهدیهادی خلقی و خواندست خدایت مهدی
گر نِیَم قابل دیدار لقایت مهدیگر نِیَم قابل دیدار لقایت مهدی

مجموعه اشعار مهدوی – آرزوی فرج

خرم آن­کس که به دل از تو تولی دارددیده از غصه­ی هجران تو دریا دارد
به وصالت برسد ای گل نرگس آخرهر که خاری به ره حب تو در پا دارد
به زبان هر که بگوید که منم منتظرمنیست گر اهل عمل، صحبت بی­جا دارد
ای خوش آن روز که از چهره نقاب اندازیبه خدا دیدن روی تو تماشا دارد
تا بگیری ز عدو داد دل مادر خویشآرزوی فرجت حضرت زهرا دارد

مجموعه اشعار مهدوی – بهاریه

باغ و بستان به بار می آیدفصل سبز بهار می آید
ماه زیبای فرودین از راهبا نگاهی خمار می آید
می شکوفد لبان گل در باغدر گلستان، هزار می آید
یاس زیبا به رنگ­های قشنگبر سر شاخسار می آید
از هوا، از زمین و از دریاعطر آواز یار می آید
باغبان مثل آفتابی سرخدر پی لاله ­زار می آید
می شود روشن از حضورش چشمچون به بالین، نگار می آید
در طلوع عظیم صبحی سرخعاقبت آن سوار می آید

مجموعه اشعار مهدوی – تو را من چشم در راهم

امینِ درد آگاهم، تو را من چشم در راهمدلیلِ عصمتِ راهم، تو را من چشم در راهم
شب است و بی چراغم من، اسیر کور ه­راهم منبتاب ای خضر بر راهم! تو را من چشم در راهم
شبم را نور باران کن، نگاهم را چراغان کنکه بی مهر تو گمراهم، تو را من چشم در راهم
تو خورشید جهانتابی، تو نور خالص و نابیتو را ای خوب می خواهم، تو را من چشم در راهم
تویی آرامش جانم، تو غایب، من پریشانماسیر حسرت و آهم، تو را من چشم در راهم
مگر از ما تو دلگیری، نقاب از رخ نمی گیری؟ظهورت هست دلخواهم، تو را من چشم در راهم
دلم از بوی شب فرسود، بتاب ای قبله ­ی موعودتو هستی مهر و هم ماهم، تو را من چشم در راهم
نشستم تا بیایی تو، کجایی تو؟ کجایی تو؟امین درد آگاهم، تو را من چشم در راهم

مجموعه اشعار مهدوی – حول الله

به جمالش که بود تالی احمد صلواتهم به نامش که بود نام محمد صلوات

مجموعه اشعار مهدوی – خلف منتظر عترت طاها آمد  

خلف منتظر عترت طاها آمدزاده ی منتقم حضرت زهرا آمد
بندگان، خاک ببوسید که مولا آمدگو به فرعون که کنون ثانی موسی آمد

مجموعه اشعار مهدوی – آن­که رسم ستم از روی زمین بردارد

آن­که رسم ستم از روی زمین برداردکه به عالم اثر از جور و جفا نگذارد

مجموعه اشعار مهدوی – غیر از او نیست کسی رهبر و سرور ما را

غیر از او نیست کسی رهبر و سرور ما رالطف او سایه بر انداخته بر سر، ما را
رسد از میمنتش رزق مقدر ما راآید از مرحمتش رحمت داور ما را

مجموعه اشعار مهدوی – قلب عالم بود و زنده همه عالم از اوست

قلب عالم بود و زنده همه عالم از اوستچشمه رحمت و گلزار جهان خرم از اوست

مجموعه اشعار مهدوی – یک­زمان گیتی اگرخالی باشد ز امام

یک­زمان گیتی اگرخالی باشد ز اماممی برد ارض فرو اهل زمین را در کام
مدعی گفت که با این خبر از «خیرِ أنام»زه بخوانید بحول الله در حال قیام

مجموعه اشعار مهدوی – پاسخش گفتم از این نکته که بس دلخواه است

پاسخش گفتم از این نکته که بس دلخواه است صاحب عصر و زمان معنی حول الله است

مجموعه اشعار مهدوی – این شب تیره به پایان رسد انشاء الله

این شب تیره به پایان رسد انشاء اللهیوسف از مصر به کنعان رسد انشاء الله
دردها را همه درمان رسد انشاء اللهچون که آن حجت یزدان رسد انشاء الله

مجموعه اشعار مهدوی – اندر آن روز که او پرده­ی خانه گیرد

اندر آن روز که او پرده­ی خانه گیرد شیعه ­ی بی سر و سامان، سر و سامان گیرد

مجموعه اشعار مهدوی – یا رب آن منتظر اهل ولا را برسان

یا رب آن منتظر اهل ولا را برسانیا رب آن منتقم خون خدا را برسان
یا رب آن زنده کُن صدق و صفا را برسانیا رب آن ریشه کَن ظلم و جفا را برسان

مجموعه اشعار مهدوی – برسان آن­که بود مبتکر صلح جهان

برسان آن­که بود مبتکر صلح جهان تا از او روی زمین پر شود از امن و امان

مجموعه اشعار مهدوی – در غم دوست دل پر شرری ما را بس  

در غم دوست دل پر شرری ما را بسشاهد مهر و وفا چشم تری ما را بس
گر دهد دست ز رویش نظری ما را بسزان خبر دار دو عالم خبری ما را بس

مجموعه اشعار مهدوی – دولت قرآن

بیا که از قدمت سبزی بهار باز آیدبیا که روشنی روز و روزگار باز آید
خزان ظلم به تاراج باغ، دست گشودبیا بیا که به همراه تو بهار باز آید
امید خفته به دل های بی شکیب برخیزدقرار رفته ز جان های بی قرار باز آید
جهان به خاک فتاد از حکومت بت و بتگربیا که دولت قرآن به روی کار باز آید
نخواهمت که بگریی ولی به گریه دعا کنکه وقت رفتن ایام انتظار باز آید
ز التفات تو و انفعال خویش «موید»به آستان عطای تو شرمسار باز آید

مجموعه اشعار مهدوی – سر تا قدم حسن

کی شود پرچم عدل تو به پا، مهدی جان؟بشنود گوش جهان از تو ندا، مهدی جان؟
دردمندان تو ای دوست ز پا افتادندجز به وصلت نشود درد دوا، مهدی جان
یوسف فاطمه از چهره تو بردار نقابتا که پرنور شود ارض و سما، مهدی جان
مگر این شام فراق تو ندارد سحری؟خون شد از دوری رویت دل ما، مهدی جان
ما جمال تو ندیدیم و به تو دل دادیمای ز سرتا به قدم، حسن و صفا، مهدی جان
ما گدایان تو و در ره تو منتظریماز همان کوچه که ماییم بیا، مهدی جان
که بگیرد ز عدو داد دل زهرا را؟جز تو ای منتقم خون خدا، مهدی جان

مجموعه اشعار مهدوی – قیامت

بیا ای مظهر عدل خدا بر پا عدالت کنتمام خلق را آسوده از ظلم و جنایت کن
به الطاف تو یا بن العسکری بسیار محتاجمبه جان مادرت زهرا به من لطف و عنایت کن
من از روز ازل دلداده­ی حسن تو گردیدمبیا از قصه ­ی حسنت برای من حکایت کن
ندارم گر سعادت از برای درک دورانتلیاقت ده مرا ای دوست مقرون سعادت کن
ایا ای مصلح کل، منجی خلق جهان مهدی!بیا قبل از قیامت با قیام خود قیامت کن

مجموعه اشعار مهدوی – العجل یا حجه بن الحسن

السلام ایها القایم المنتظرالسلام ای جهاندار والا گوهر
عشق تو رمز ایمان قلب بشرورد ما شد دعای تو در هر سحر
بر تو ای یادگار محمد سلامبر تو ای نور قرآن سرمد سلام
جان فدای خاک راهتکن عیان رخسار ماهت
کعبه را کن تکیه گاهتدست حق پشت و پناهت

مجموعه اشعار مهدوی – این تویی آخرین کوکب زهروی

این تویی آخرین کوکب زهرویاین تویی صف شکن حیدر ثانوی
این تویی صاحب رایت مهدویاین تویی مرکز قدرت معنوی
صاحبا! بی تو خوار و پریشان شدیمعادلا! خسته از جور عدوان شدیم
عالمی در انتظارتدیده ها شد اشکبارت
رفته ایمان ها به غارتکی رسد از تو بشارت

مجموعه اشعار مهدوی – پرده­ی غیبت از چهره یک سو بزن

پرده ­ی غیبت از چهره یک سو بزنپرتو عشق و ایمان به دل ها فکن
در فراق تو ای حجه بن الحسن!سوزد از آتش فتنه ها مرد و زن
ای طبیب شفا بخش دل ها بیاای تسلی ده قلب زهرا بیا
در غیابت یابن خاتمگشته در هم کار عالم
جمع ما پاشیده از همدیده گریان، دل پر از غم

مجموعه اشعار مهدوی – چشم به راهیم ما همه

بگشای در! نشسته به راهیم ما همهدر انتظار موکب ماهیم ما همه
پشت صدای ما همه، از غم خمیده استبی تو بدون پشت و پناهیم ما همه
رفتی و سرنوشت زمین را گره زدیبا این شبی که هیچ نخواهیم ما همه
بعد از تو یخ، تمام جهان را فرا گرفتاین­گونه گر دهانه ­ی آهیم ما همه
روز و شب است و شوق تماشای روی توپا تا به سر، تمام، نگاهیم ما همه
مثل ستاره ها و نگاه درخت هابازآ ببین که چشم به راهیم ما همه

مجموعه اشعار مهدوی – موعود مهر

من روز وشب ظهور تو را، آه می کشمدر آسمان عبور تو را، آه می کشم
می پرسمت ز رود و بیابان و کوه و دشتمن پاسخ ظهور تو را، آه می کشم
پیداتری از آنکه ببینم تو را به چشمدر محضرت حضور تو را آه می کشم
می خوانمت به نام و نمی­دانمت هنوزمن فرصت مرور تو را آه می کشم
گاهی غم فراق تو را، گریه می کنمگاهی وصال دور تو را، آه می کشم
وقتی نمی رسم به خیال وصال تومن هم دل صبور تو را، آه می کشم
از این فصول پر ز حقارت، دلم گرفتمن فصل پر غرور تو را آه می کشم
موعود مهر جهانتاب آخرینبر من بتاب! نور تو را، آه می کشم

مجموعه اشعار مهدوی – امیر کاروان

صفای گلستان مرهون سعی باغبان باشدو الّا باغ در فصل بهاران هم خزان باشد
الا ای باغبان گلشن هستی که گل ها رانمی باشد صفا جز آن­که از روی تو می­باشد
نوای بلبل شوریده از هجر تو می باشدکه از هجر تو هر دلداده را آه و فغان باشد
چرا این قافله پاشیده از هم خود تو می دانیکه دور از قافله سالار و میر کاروان باشد
بیا با وصل خود جان در تن بی­جانم القا کنکه دیگر از فراقت نی به تن تاب و توان باشد
بیا ای دادرس بستان ز ظالم داد مظلومانکه جز تو دادخواه  بی­کسان از ظالمان باشد؟
برای آن که گیری انتقام مادر خود رابه راهت منتظر جمعی پریشان­حال می­باشد

مجموعه اشعار مهدوی – صفای گلستان مرهون سعی باغبان باشد

صفای گلستان مرهون سعی باغبان باشدو الّا باغ در فصل بهاران هم خزان باشد
الا ای باغبان گلشن هستی که گل ها رانمی باشد صفا جز آن­که از روی تو می­باشد
نوای بلبل شوریده ازهجر تو می باشدکه از هجر تو هر دلداده را آه و فغان باشد
چرا این قافله پاشیده از هم خود تو می دانیکه دور از قافله سالار و میر کاروان باشد
بیا با وصل خود جان در تن بی­جانم القا کنکه دیگر از فراقت نی به تن تاب و توان باشد
بیا ای دادرس بستان ز ظالم داد مظلومانکه جز تو دادخواه  بی­کسان از ظالمان باشد؟
برای آن که گیری انتقام مادر خود رابه راهت منتظر جمعی پریشان­حال می­باشد

مجموعه اشعار مهدوی – پریشانم بیا مهدی

زهجران تو گریانمنظیر شمع سوزانم
پریشانم پریشانمبیا مهدی! بیا مهدی!
نشستم من به راه توبه امّید نگاه تو
که بینم روی ماه توبیا مهدی! بیا مهدی!
فراقت کرده دلگیرممن از جان و جهان سیرم
ز دوری تو می میرمبیا مهدی! بیا مهدی!
به جسم ناتوان جانیبه جان خسته جانانی
به هر دردی تو درمانیبیا مهدی! بیا مهدی!
به دل دارم ولای توبه سر دارم هوای تو
گدایم من، گدای توبیا مهدی! بیا مهدی!
خبر داری تو ای مولاز ظلم و کینه اعدا
چه آمد بر سر زهرابیا مهدی! بیا مهدی!

مجموعه اشعار مهدوی – رخ بنما ای گل رعناییم

آی و ببین حال پریشان ماکن نظر این دیده­ی گریان ما
پرده برافکن دل ما آب شدرخ بنما، طاقت ما تاب شد
حجله خونین دل احباب شدکشتی ما غرق به گرداب شد
حب تو آمال دل زار مامهر تو سررشته هر کار ما
ذکر تو سر مصدر گفتار ماقلب تو آگاه ز کردار ما
رخ بنما ای گل رعنائیمنیست دگر صبر و شکیبائیم
صحن گلستان همه پر لاله گشتصبح وصال آمد و هجران گذشت
تا که به این­جا قدم خود نهشتگشت جهان از قدمش چون بهشت
مولد مسعود امام زمانباد مبارک به همه شیعیان
دل ز فراق غم هجران رهیدنیمه شعبان شده با صد نوید
صبح سعادت چو ز مشرق دمیدهست امیدم به بشارات عید

مجموعه اشعار مهدوی – تقاص سیلی

نیمه شعبان، در ماه خداستچون کلید لیله القدر شماست
من در این عالم تقاص سیلی­اممن شفای چهره های نیلی­ام
هیزم خصم علی در پیش ماستانتقام من از او در ابتداست
من همان سرخی نور مغربممن همان خانه نشین یثربم
من طنین ناله زهراییمزایر آن لاله صحراییم
شهر من گشته غم آباد فدکپیش من باقیست اسناد فدک
پاسدار عترت و پاکی منمداغدار چادر خاکی منم

مجموعه اشعار مهدوی – زیبا گل نرگس

امشب از سامره صبا، صفا آورداز گل نرگس خبر برای ما آورد
مژده ز بیت حسن به ماسوا آوردهر دل غمدیده را زغم رها آورد

مجموعه اشعار مهدوی – مقصد و مقصود ما پرده ز رخ وا کند

مقصد و مقصود ما پرده ز رخ وا کندمنوّر از نور خود تمام دنیا کند

مجموعه اشعار مهدوی – به پاس مولود او عرش چراغان شود

به پاس مولود او عرش چراغان شودز مقدم او جهان چو باغ رضوان شود
ز شرم، خورشید و ماه به ابر پنهان شودهر که بود منتظر خرم و خندان شود

مجموعه اشعار مهدوی – نرگس خاتون گلی، ز باغ عیسی بود  

مصلح کل خنده بر، چهره­ی نرگس زندمادر به شکرانه­اش، بوسه بر آن گل زند
نرگس خاتون گلی، ز باغ عیسی بودم که از او مفتخر، مریم عذرا بود
ملیکه ­ی مِلک روم، دخت یشوعا بودبه خود ببالد که او عروس زهرا بود

مجموعه اشعار مهدوی – بشارت ای عاشقان! موکب جانان رسید 

زهی سعادت به او که عسکری همسرستمهدی موعود را ز لطف حق مادرست
بشارت ای عاشقان! موکب جانان رسیدشب هجران سحر، صبح سعادت دمید
آمده آن یاور و امید هر ناامیدمنتظران را دهید ز مقدم او نوید

مجموعه اشعار مهدوی – آمده تا بر زند به بام گردون عَلَم

آمده تا بر زند به بام گردون عَلَمز بیخ و بن بر کند ریشه ظلم و ستم

مجموعه اشعار مهدوی – روزی که او پرده از چهره خود وا کند  

روزی که او پرده از چهره خود وا کندبه حکم رب ودود عمل به قرآن کند
خصم ستمکار را کشته و رسوا کندشرع نبی را ز نو زنده و احیا کند

مجموعه اشعار مهدوی – به امر حق تکیه بر رکن یمانی کند

به امر حق تکیه بر رکن یمانی کنداسلام را همّتش دین جهانی کند

مجموعه اشعار مهدوی – بیا تو ای کانِ لطف به ما عنایت نما  

بیا تو ای کانِ لطف به ما عنایت نماز بی­کسان جهان شها حمایت نما
مردم گمراه را دگر هدایت نماپاک جهان را ز هر شرک و جنایت نما

مجموعه اشعار مهدوی – نوح زمان

ای حجت غایب زمان هادر مدح تو نارسا بیان ها
در مدح تو نارسا بیان هاسلطان زمین و آسمان ها
بسیار شکوفه­ ها شکستندبگذشت بهارها و خزان ها
بازآ که دوباره فصل گل شدای زیور و حسن بوستان ها
از هجر تو ای همای رحمتبر باد شده است آشیان­ها
ای نوح زمان شکیب تا کی؟طوفان بلا گرفت جان ها
برخوان کرم تو میزبانیای منتظر تو میهمان ها
بازآی به فرق ما قدم نهای نام تو بر سر زبان ها

مجموعه اشعار مهدوی – زکات حسن

بیا و دست دعا جانب خدا بنماتو خود برای ظهورت شها دعا بنما
بیا که درد فراقت بلای دل ها شدتو ای طبیب! بیا درد ما دوا بنما
تو باب حاجت خلقی و من گرفتارمبیا به دیدن خود حاجتم روا بنما
اگر برای لقای تو رونما جان استبگیر جان و تو از چهره پرده وا بنما
ز من اگر تو ندیدی وفا ببخش مراتو با من ای همه مهر و وفا، وفا بنما
گذشته حسن دل آرای تو ز حد نصابز حسن خویش زکاتی به من عطا فرما
سری به محفل دل­خستگان خویش بزنبیا و محفلشان را تو با صفا بنما

مجموعه اشعار مهدوی – دوست دارم با تو بودن را

تلخ است در شنهای دنیا بی تو بودنسخت است آری سخت، ما را بی تو بودن
پاییز در پاییز در پاییز بگذشتدر جاده های خاک بر ما بی تو بودن
من دوست دارم با تو بودن را به هرجابیزارم از دنیای هر جا بی تو بودن
امروزمان هم در هوای ابر بگذشتبا ما چه خواهد کرد فردا بی تو بودن؟
برگرد ای چشم زمین در انتظارت!لطفی ندارد آه ما را بی تو بودن

مجموعه اشعار مهدوی – والی ولایت

ای آفتاب، سایه­نشین لوای تو!هر شب جبین نهد به خاک پیش پای تو
ای والی ولایت دل­ها به زندگی!مرده است آن دلی که بود بی ولای تو
برخیز دلبرا! بنشین در رواق چشمبگذار پا به دیده که چشم است جای تو
دیدار تو‎ ‎به دادن جان گر بود بیاروزی هزار بار بمیرم از برای تو

مجموعه اشعار مهدوی – آفتاب

ای حضرت همیشگی ذات آفتاب!پس کی طلوع می­کند آیت آفتاب؟
تا کی حضور روشن خورشید پشت ابر؟تا کی حضور ماه شده ماتِ آفتاب؟
دستانم التماس نفس­های سوخته استقد می­کشد سمت مناجات آفتاب
بر من ببخش یک­نفس از بی­کرانگی­اتیک ذره از تمامی ذرات آفتاب
یا این­که شعله ­شعله به آتش بکش مرایا لحظه­ ای بخواه به میقات آفتاب
ای صبح! از تسلسل شب­ها عبور کنبی­قرارم برای ملاقات آفتاب

مجموعه اشعار مهدوی – ولادت امام عصر علیه السلام

گل نرگس سحر شکوفا شدعالم از نکهتش مصفا شد
همچو گلهاست با صفای دگرباز یک گل ز باغ زهرا شد
مهی از بیت عسکری تابیدکه ز نورش جهان چه سینا شد
از افق، صبحِ انتظار دمیدآنکه منجی خلق دنیا شد
وارث ذوالفقار شیرخداشه دجال کش هویدا شد
ای شه ملک حسن! از شادیچشم عشاق تو چو دریا شد
تو گل نرگسی و من خارتیک جهان به، ز من گرفتارت

مجموعه اشعار مهدوی – گل با صفاست اما….

گل با صفاست اما بی تو صفا نداردگر بر رخت نخندد در باغ جا ندارد
پیش تو ماه باید رخ بر زمین بسایدبی پرده گر برآید شرم و حیا ندارد
ای وصل تو شکیبم! ای چشم تو طبیبم!بازآ که درد هجران بی تو دوا ندارد
فریاد بی صدایم در سینه حبس گشتهاز بس که ناله کردم آهم صدا ندارد
گفتم که در کنارت جان را کنم نثارتتیغ از تو گردن از من چون و چرا ندارد
هرکس تو را ندارد جز بی­کسی چه دارد؟جز بی­کسی چه دارد هرکس تو را ندارد؟

مجموعه اشعار مهدوی – اگر تو باز نگردی

اگر تو باز نگردی، بهار رفته از این شهر بر نمی­گردد.به روی شاخه­ی گل، غنچه­ای نمی­خندد؛
و آن درخت خزان­دیده تورِ سبزش را به سر نمی­بندد.اگر تو باز نگردی نهال­های جوانِ اسیرِ گلدان را
کدام دست نوازش­گر آب خواهد داد؟باز آی ای چو بوی گل از دیده ­ها نهان
کز رنج انتظار تو پشت فلک خمیدازغم درد و فراق
برسانید سلام، ای یاران!حالیا از من زار،
به بهار در راه،به شکوفه، به انار،
به گل نرگس، من میهمان دل منباز می خوانم و می­گویم من
کاشکی زورق چشمان تو را می دیدمکاشکی زورق چشمان تو را می دیدم
کاشکی خواب نمی­بودم و از این زندان،می پریدم به فراز

مجموعه اشعار مهدوی – هم ره بال نسیم

هم ره بال نسیم،همه جا می رفتم،
هر که را می دیدم،از تو می پرسیدم.

مجموعه اشعار مهدوی – بهار

تو بهاری؛ نه!بهاران از توست.
از تو می­گیرد وام،هر بهار این همه زیبایی را!
هوس باغ و بهارانم نیستای بهترین باغ و بهارانم تو!
بی تو هر سال بهاری گذرا می­ آید،در دلم امید آمدنت می­ شکفد!
تو به هنگام شکوفایی گل­ها در دشت،باز می­گردی؛و صدایی در دشت خبر آمدنت را گوید:
آی! نو بهاران دل­انگیز آمدو شکوفایی ایام طرب­ خیز آمد.
غم فرو بگذارید؛مهدی آن شادی دل های غم انگیز آمد.

مجموعه اشعار مهدوی – راز این خلقت پیچیده به هم

راز این خلقت پیچیده به همچه کسی می­داند؟
چه کسی از پس آن کوه بلند،از پس فاصله­ای چون دیوار،
همه را می­بیند؟چه کسی می­داند؟ چه کسی می­بیند؟
چه کسی در پس این تاریکی،دست خود را به کمک،
سوی ما می­گیرد؟که نجاتی دهد آیا ما را
بله! او دست خدا، چشم خداست، که مرا می­بیند.تا به کی باقی خواهد ماند،
راز این خلقت پیچیده به هم؟کاروان می گذرد
لحظه ها می پرد از دستو حقیقت کم نور
با چراغی کم سودست مردانی چند
می کشد راه به سوی موعودکاش روز رهایی از بند
وعده­ ی روز عبادت از عشقوعده ­ی پاکی و مهر
و سراسر اخلاصهمه با آمدنت ای گل نرگس! به حقیقت برسد.

مجموعه اشعار مهدوی – دل دیوانه

فضاى این دل دیوانهگرفته بوى گل نرگس
دلم شکسته چوپروانهدر آرزوى گل نرگس
سزد که زغصه بمیرمزدردغربت و تنهایى
همیشه ذکر فرج دارمخدا کند که بیایی

مجموعه اشعار مهدوی – داغ شقایق­ها

تو را من با تمام انتظارم جستجو کردمکدامین جاده امشب می­گذارد سر به پای تو؟
صدایم از تو خواهد بود اگر برگردی ای موعود!پر از داغ شقایق هاست آوازم برای تو
نشانت را از هزاران شهر پرسیدممگر آن ­سو­تر است از این تمدن روستای تو؟

مجموعه اشعار مهدوی – والطور دل به طور ولایش اقامت است

والور دل به طور ولایش اقامت استواللیل لیله شرف است و کرامت است
والعصر عصر منزلت است و زعامت استوالشمس روز جلوه شمس امامت است
عید ظهور منجی اولاد آدم علیه السلام استیک عید نه، تجلی اعیاد عالم است
عید خدای عزّوجلّ عید احمد استعید غدیر دوم آل محمّد است
عید صعود آدم و میلاد خاتم استعید نزول حضرت عیسی ابن مریم سلام الله علیه است
شب رخت بسته صبحدم نصر آمدهعید امامتِ ولیِ عصر آمده
عید امید سلسله انبیاست اینعید نزول مصحف نصر خداست این
ای اهل آسمان و زمین عید ماست اینمستضعفان به پیش! که عید شماست این
عالم به ظلِّ رایت توحید مهدی انداعیاد ما مقدمه عید مهدیاند
مهدی علیه السلام که سکه ابدیت به نام اوستمهدی علیه السلام که حکم آدم و خاتم پیام اوست
مهدی علیه السلام که آرزوی خلایق قیام اوستمهدی علیه السلام که منجی بشریت نظام اوست
پیراهن بلند امامت به پیکرششمشیر شیر حق به کف عدلْ گسترش
بر اوج کائنات لوای گشاده اشآزادگان به سلسله گردن نهاده اش
سرهای سرکشان به زمین اوفتاده اشگویی که بسته کار فلک با اراده اش
هر چند شهر کوفه بوَد پایگاه اویک لحظه هست بر همه عالم نگاه او
او شهریار عالم و عالم حضور اوستخورشید را بشارت صبح ظهور اوست
سروِ قد کلیم خدا، خم به طور اوستنعش ستمگران همه فرش عبور اوست
بوجهل ها به چرخ کشد سر، خروششان«تبت یدا ابی لهب» آید به گوششان
گیرید از جمال محمّد نشانی اشبر تن چو انبیاست لباس شبانی اش
چشم زمین به شعشعه آسمانی اشبر چهره بنگرند به سن جوانی اش
خوبان گرفته جان پی قربانی اش همهپیران دهر، طفل دبستانی اش همه
خوبان گرفته جان پی قربانی اش همهپیران دهر، طفل دبستانی اش همه
اوّل به کعبه عالمیان را صدا کندخود را معرفی چو رسول خدا کند
با یک ندا قیامت کبری به پا کندملک حجاز را نفسش کربلا کند
باشد هماره پشت سر او دعای مااو پای کعبه روضه بخواند برای ما
آن روز روز عزّت و اقبال می شودمفتوح، باب کعبه آمال می شود
با نطق او خطیب حرم لال می شودروز ولایتِ علی علیه السلام و آل می شود
سازد برای فتح فراهم زمینه راتسخیر می کند به سپاهش مدینه را
بر تشنگان سقایت جام ولا کندبعد از مدینه رو به سوی کربلا کند
ننگ بنی امیه همی بر ملا کندنابودشان به تیغه شمشیرِ «لا» کند
دریا کند ز اشک مصیبت دو عین راگیرد به دوش پرچم سرخ حسین علیه السلام را
ای آه سینه سوز علی علیه السلام ذوالفقار توای آل فاطمه سلام الله علیها همه امیدوار تو
بایک نفس تمام خزان ها بهار توشمشیر انتقام تو چشم انتظار تو
«یا صاحب الزمان علیه السلام به ظهورت شتاب کن»«عالم ز دست رفت، تو پا در رکاب کن»
باز آ که فتح با دم تیغت خدا کندباز آ که شیعه در قدمت جان فدا کند
باز آی تا مسیح به تو اقتدا کندتا کی تو را امام شهیدان صدا کند؟
باز آ که سینه شهدا بی قرار توستباز آ که چشم فاطمه سلام الله علیها در انتظار توست
تو غایب هستی و دل عالم اسیر توستبالله قسم سلاله آدم اسیر توست
بیش از هزار سال محرّم اسیر توستیک عمر طبع خسته «میثم» اسیر توست
تنها امید آل پیمبر سلام الله علیه تویی، توییمنجی خلق اوّل و آخر تویی، تویی

مجموعه اشعار مهدوی – مژده ای دل که شب نیمه شعبان آمد

مژده ای دل که شب نیمه شعبان آمدبر تن مرده و بی جان جهان، جان آمد
بانگ تکبیر نگر، در همه عالم برپاستهمه گویند مگر جلوه یزدان آمد
از زمین نور به بالا رود امشب زیرانور خورشید امامت همه تابان آمد
قائم آل محمد گل گلزار رسولحجه بن الحسن علیه السلام آن مظهر ایمان آمد

مجموعه اشعار مهدوی – شبی را به خوابم بیا، نازنین!

شبی را به خوابم بیا، نازنین!دلم را پُر از بوی خورشید کن
بیا چشمه غصه های مراپُر از جوششِ شعر امید کن
بیا که جهان، زیر هر گام توپُر از رویش سبزه ها می شود
دلِ آسمان، پُر زِ رنگین کمانزمین، غرق ذکر خدا می شود

مجموعه اشعار مهدوی – دو بیتی پروانه قلبم

پروانه قلبم طیران سوی تو داردجان حال و هوای گل خوشبوی تو دارد
هر شام و سحر دیده به راهت بود ای دوستهم دیده و هم دل هوس روی تو دارد

مجموعه اشعار مهدوی – دو بیتی غم هجران

غـــم هجـــران رویت کرده پیرماز آن ترسم که با این غم بمیرم
عــزیــز فاطمه سلام الله علیها رخسار عیان کنکه از گلـــزار رویـــت گل بچینم

مجموعه اشعار مهدوی – دو بیتی طلب امید

عـمـری طلــب امیــد کــردممــویــم به رهت سفید کردم
بس لطف و کرم شنیدم از تومــن کــی ز تـــو نـاامید گردم

مجموعه اشعار مهدوی – دو بیتی نــام تـــــو

تــا زبـانـــم بــاز شـــد، نـــام تو آمد بر زبانتا که خود بشناختم، کوی تو را کردم نشان
مهدیا تــا زنده ام، زین لطف محرومم مسازمن ز تو جـانا بسی لطف و وفا دارم نشان

مجموعه اشعار مهدوی – دو بیتی دل ما خون

دل مـــا خـون شـد و مولا نیامدشــفــا و مـرحــم دل هــا نیامد
به خون خواهی سالار شهیدانتـــسـلّای دل زهـــرا سلام الله علیها نــیـــامــد

مجموعه اشعار مهدوی – دو بیتی دوای من

نـمـیـدانـم چرا دل بی قرارهدگــر تــاب فـراقـت را نداره
بیا یا بن الحسن علیه السلام دردم دوا کندوای من توئی، ای راه چاره

مجموعه اشعار مهدوی – دو بیتی دوای غم

غــم ما جز به ظهور تو مداوا نشودمهدیــا تــا تـو نیایی، دل ما وا نشود
شده ماتمکـــده عالم ز فراق رخ توهیچ فریادرســی غیر تو پیدا نشود

مجموعه اشعار مهدوی – دو بیتی طبیب من

حبیــب مـن، طبیب من، تویی توعزیز بی رقـیــب مـن، تــویـی تو
نخواهم لحظه ای را بی تو بودنبیا مهدی علیه السلام شکیب من تویــی تــو

مجموعه اشعار مهدوی – دو بیتی عزیز مصر هستی

ای عـزیز مصر هستــی، العجلهادمِ هر ظلــم و پستی، العجل
وارد آمـــد غـــم به ما و اهل ماپس بگیر از ما تو دستی، العجل

مجموعه اشعار مهدوی – دو بیتی خورشید پشت ابر

ای رخت خورشید عالمتاب، یا بن العسکری علیه السلامدر فـراقـت قلب ما شد آب،یا بن العسکری علیه السلام
ای پـــدر، ای رازدار قرن ها رنج و سکوتمـا یـتـیـمـان را بیا دریاب، یا بن العسکری علیه السلام
ای تو چون خورشید پشت ابر، یا بن العسکری علیه السلامچنـــد از درد فراقــــت صبـــر، یا بن العسکری علیه السلام
تـــا نتـــابـد بــر جـهان، نـــور ظهورت ای عزیزهمچنان دنیا بود چون قــبـــر، یا بن العسکری علیه السلام

مجموعه اشعار مهدوی – دو بیتی صحرای طوفانی

ای پـدر صحرا بسی طوفانی استراه تــاریـک و بسی طولانی است
بینگـرگــان در مـصـاف زنــدگـیمهدیــا بــا تـو دلـم نــورانی است

مجموعه اشعار مهدوی – دو بیتی درخت غدیر

آن درختـی را کـه در روز غــدیـــرکاشت پیغمبر پس از او شد اسیر
بیــاری شــد بــه خـــون در کربلادر ظهـــور آن می دهـد باری کثیر

مجموعه اشعار مهدوی – زندگی شیشه ای

این جهان با همه وسعت تنگ استزندگی شیشه ای و پر سنگ است
تا نـتــابــد زِ افــق صــبــح ظــهـــورشادی و لــذّتِ مــا بی رنگ است
بـه سر هوای تو دارم پدر، مرا دریاببه کنج خانۀ ویران ز غم دلم شد آب
بیــا کـه بی تو به قلبم فشار می آیدبه شــوق وصل تو می تپد دلم ارباب
شـوق دیـــدار تو غوغای دل استبی تو مولا عمر ما بی حاصل است
گوشه چشمـی به ما کن ای عزیزبر سر راهت کســـی ناقابل است

مجموعه اشعار مهدوی – بیا ای اصل بهار…!

چقدر مردم با هوای بهاری شادندبیا ای اصل بهار…!
محمد جواد کمالی

مجموعه اشعار مهدوی – بهار همان لبخند تو بود

یک عمر، براى یافتن «بهار»غنچه ها را بوییدم،
غافل از آنکه،«بهار» همان لبخند تو بود…

مجموعه اشعار مهدوی – الا یا ایها المهدى علیه السلام

الا یا ایها المهدى علیه السلام، مدام الوصل ناولهاکه در دوران هجرانت بسى افتاد مشکل ها
صبا از نگهت کویت نسیمى سوى ما آوردز سوز شعله شوقت چه تاب افتاد در دل ها
چو نور مهر تو تابید در دلهاى مشتاقانز خود آهنگ حق کردند و بربستند محمل ها
دل بى بهره از مهرت، حقیقت را کجا یابدحق از آیینه رویت، تجلى کرد بر دل ها
به کوى خود نشانى ده که شوق تو محبان راز تقوا داد زاد ره، ز طاعت بست محمل ها
به حق سجاده تزیین کن، مَهِل محراب و منبر راکه دیوان فلک صورت، از آن سازند محفل ها
شب تاریک و بیم موج و گردابى چنین هایلز غرقاب فراق خود، رهى بنما به ساحل ها
اگر دانستمى کویت، به سر می آمدم سویتخوشا گر بودمى آگه، ز راه و رسم منزل ها
چو بینى حجت حق را، به پایش جان فشان اى فیض!متى ما تلق من تهوى، دع الدنیا و اهمل ها

مجموعه اشعار مهدوی – پدرمهربانم

پدرمهربانم، مولایماین روزها باران بهانه ات را می گیرد
و بهار هم طراوت گذشته اش را نداردخشکیده ریشه چشم های ایستاده به انتظارت
دستان مادران سرزمینم پینه غیرت بسته استپاهای تاول زده کودکان وطنم چشم انتظارند
و حالا من موهایم به رنگ گلبرگ های نرگس شده اندآری، من همان کودک پاک دیروزم که غرق در نامردی های امروز شده ام
چه سخت است که مرامی نگری که غرق گناهمو به جای مجازاتم فقط اشک می ریزید و برایم طلب بخشش می کنید

مجموعه اشعار مهدوی – دوبیتی

ای لعلِ لبِ تو شیعه را آب حیاتسرچشمه فیض و قبلگاه حاجات
ای حجّت ثانی عشر، ای مهدی جانبر طلعتِ زیبایِ تو دائم صلوات (اللَّـهُمَّ صلِّ علَى محَمَّد وعلی آلِ محَمَّد)

مجموعه اشعار مهدوی – دوبیتی

دلبرا دست کریم تو برای دل ماسرپناهیست در این بی سر و سامانی ها
وقت آن شد که به گل حکم شکفتن بدهیای سرانگشت تو آغاز گل افشانی ها

مجموعه اشعار مهدوی – گل نرگس

تو آخرین امام منای گل نرگس، مهدی علیه السلام
بر تو رسد سلام منای گل نرگس، مهدی علیه السلام
تو ماه تابان منیای گل نرگس، مهدی علیه السلام
نور دو چشمان منیای گل نرگس، مهدی علیه السلام
زندگی ام برای توای گل نرگس، مهدی علیه السلام
جان و تنم فدای توای گل نرگس، مهدی علیه السلام
ای همه حاصلم بیاای گل نرگس، مهدی علیه السلام
مهر تو در دلم بیاای گل نرگس، مهدی علیه السلام
بیا که دل شکسته امای گل نرگس، مهدی علیه السلام
منتظرت نشسته امای گل نرگس، مهدی علیه السلام
آمده ام به جمکرانای گل نرگس، مهدی علیه السلام
بگیرم از تو من نشانای گل نرگس، مهدی علیه السلام
دل شده بی قرار توای گل نرگس، مهدی علیه السلام
جهان در انتظار توای گل نرگس، مهدی علیه السلام

مجموعه اشعار مهدوی – تمام پنجره ها رو به آسمان باز

تمام پنجره ها رو به آسمان باز استببار حضرت باران که فصل اعجاز است
کجا قدم زده ای تا ببوسم آنجا راکه بوسه بر اثر پایت، عین پرواز است …
سلام من به مهدی علیه السلام و به قلب آسمانی اشسلام من به پاکی و به لطف و مهربانی اش
سلام من به لحظه ای که می رسد ظهور اوسلام من به لحظه ای که می رسد عبور او
وقتی میان نفس و هوس جنگ می شودقلبم به چشم هم زدنی سنگ می شود
آقا ببخش که سرم گرم زندگی استکمتر دلم برای شما تنگ می شود
چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا؟دل سرگشته کجا، وصف رخ یار کجا؟
کاش در نافله ات نام مرا هم ببریکه دعای تو کجا، عبد گنه کار کجا؟

مجموعه اشعار مهدوی – کسی می آید

کسی می آید از یک راه دور، آهسته آهستهشبی هم می کند زینجا عبور، آهسته آهسته
غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازدو ما را می کند غرق سرور، آهسته آهسته
دل دریایی ما را به دریا می برد روزیبه سان ماهی از جام بلور، آهسته آهسته
ازین رخوت رهایی می دهد جان های محزون رادرون ها می شود پر شوق و شور، آهسته آهسته
نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کنبهار آید اگر باشی صبور، آهسته آهسته
کسی می آید و می گیرد احساس خدایی راز انسان های سرشار از غرور، آهسته آهسته
فنا می گردد این تاریکی و محنت ز دنیامانز هر سو می دمد صدگونه نور، آهسته آهسته
به سر می آید این دوران تلخ انتظار آخرو ناجی می کند اینجا ظهور، آهسته آهسته
ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کنکه او مردانه می یابد حضور، آهسته آهسته
مژده ای دل که شب نیمه شعبان آمدبر تن مرده و بی جان جهان، جان آمد
بانگ تکبیر نگر، در همه عالم برپاستهمه گویند مگر جلوه یزدان آمد
از زمین نور به بالا رود امشب، زیرانور خورشید امامت همه تابان آمد
قائم آل محمد علیه السلام گل گلزار رسولحجه بن الحسن علیه السلام آن مظهر ایمان آمد

برای خرید کتاب شعر مهدوی از سایت فروشگاه خدمتگزاران کلیک نمایید.
دسترسی سریع و آسان به راهکار و محتوا برای مناسبت‌های نیمه شعبان، غدیر، محرم و فاطمیه
برای مطالعه و مشاهده مطالب خدمتگزاران میتوانید به فهرست مطالب در زیر مراجعه نمایید.

فهرست مطالب محرم فهرست مطالب فاطمیه فهرست مطالب نیمه‌شعبان فهرست مطالب غدیر کتابخانه خدمتگزاران
انواع کتیبه غدیر
انواع استیکر پشت شیشه خودرو
اسپند دودکن
انواع جادستمال کاغذی
انواع مگنت یخچالی مذهبی
انواع استکان مذهبی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

برای ارسال دیدگاه خود، در قسمت زیر دیدگاه و در خط بعدی نام و نام‌خانوادگی خود را بنویسی و بر روی فرستادن دیدگاه بزنید. *

دکمه بازگشت به بالا